refreshing

refreshing

به یاد زنده یاد "مرغ طوفان"
refreshing

refreshing

به یاد زنده یاد "مرغ طوفان"

رایحه انتظار (درس 3)

معرّفی به شیعیان

این دوره از زندگی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در بردارنده نکات بسیار مهمّی است که به بخشی از آن‌ها اشاره می‌شود:

معرّفی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به شیعیان

از آن جا که ولادت امام دوازدهم(علیه السلام) به صورت پنهانی انجام گرفت بیم آن بود که شیعیان در شناخت آخرین حجّت پروردگار به اشتباه و گمراهی گرفتار آیند. امام عسکری(علیه السلام) وظیفه داشت تا فرزند خود را به گروهی از بزرگان شیعه و افراد مورد اعتماد معرفی کند تا آنان نیز خبر ولادت او را به دیگر پیروان اهل  بیت(علیهم السلام) برسانند و بدین ترتیب ضمن معرفی آن بزرگوار، تهدیدی نیز متوجّه وجود آن آخرین سفیر حق نگردد.

«احمد بن اسحاق» که از بزرگان شیعه و پیروان ویژه امام یازدهم(علیه السلام) است می‌گوید:

خدمت امام عسکری(علیه السلام) شرفیاب شدم و می‌خواستم در مورد امام پس از او سؤال کنم؛ ولی پیش از آن که سخنی بگویم فرمود: «‌ای احمد! همانا خدای متعال از آن زمان که آدم را آفریده، زمین را از حجّت خود خالی نگذاشته است و تا قیامت نیز چنین نخواهد کرد! به واسطه حجّت خدا، بلا از اهل زمین برداشته می‌شود و  ]به برکت وجود او  [باران باریده و بهره‌های زمینی بیرون می‌آید.»

عرض کردم: ‌ای پسر رسول خدا! امام و جانشین پس از شما کیست؟!

آن حضرت با شتاب به درون خانه رفت و بازگشت در حالی که پسری سه ساله که رویش همانند ماه تمام می‌درخشید بر دوش خویش داشت و فرمود: «‌ای احمد بن اسحاق! اگر نزد خدای متعال و حجّت‌های او گرامی نبودی، این پسرم را به تو نشان نمی‌دادم! همانا او هم نام و هم کنیه رسول خداست و کسی است که زمین را از عدل و داد پر می‌کند همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد.»

گفتم: سرور من! آیا نشانه‌ای هست که قلبم به آن آرام گردد؟!

]در این هنگام[ آن کودک، لب به سخن گشود و به زبان عربی روان  گفت:

«اَنا بَقیةُ اللّهِ فی اَرْضِهِ والمُنْتَقِمُ مِنْ اَعْدائِهِ... من بقیة الله در زمین هستم که از دشمنان خدا انتقام خواهم گرفت؛ ‌ای احمد بن اسحاق، پس از این که با چشم خود می‌بینی در پی نشانه مباش!!»

احمد بن اسحاق گوید: پس ] از شنیدن این سخنان  [با شادمانی از خانه امام(علیه السلام) بیرون شدم....(1)

همچنین محمد بن عثمان ( 2 ) و چند تن دیگر از بزرگان شیعه نقل می‌کنند:

چهل نفر از شیعیان نزد امام یازدهم گرد آمدیم. آن حضرت، فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: «پس از من، این امام شما و جانشین من است. از او فرمان برید و بعد از من در دین خود پراکنده نشوید که هلاک خواهید شد و ] بدانید که [ پس از امروز او را نخواهید دید....» ( 3 )

گفتنی است که یکی از برنامه‌های دینی و سنّت‌های سفارش شده، عقیقه کردن و ولیمه دادن برای نوزاد است و آن کشتن گوسفند و طعام دادن به گروهی از مردم است که برای سلامتی و طول عمر فرزند تأثیر فراوان دارد. امام حسن عسکری(علیه السلام) بارها برای فرزندش عقیقه کرد ( 4 ) تا ضمن عمل به این سنّت نیکوی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) گروه‌های بسیاری از شیعیان را از ولادت امام دوازدهم آگاه سازد.

محمد بن ابراهیم گوید:


امام عسکری(علیه السلام) برای یکی از شیعیان خود، گوسفند سر بریده‌ای فرستاد و فرمود: «این از عقیقه فرزندم «محمد» است.» ( 5 )



معجزات و کرامات

یکی از فرازهای خواندنی زندگی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در سال‌های نخستین تولد و پیش از دوران غیبت، معجزه‌ها و کرامت هایی است که به وسیله آن حضرت، انجام گرفته است و معمولا این بخش از حیات آن آیت بزرگ الهی، مورد غفلت واقع شده است.

ما تنها یک نمونه از آن‌ها را می‌آوریم:

ابراهیم بن احمد نیشابوری گوید:

زمانی که عمروبن عوف، ]که فرمانروایی ستمگر بود و به کشتن شیعیان، علاقه فراوان داشت.[ قصد کشتن مرا کرد به شدت بیمناک شدم و وحشت همه وجودم را فرا گرفت. پس با خاندان و دوستان خود خداحافظی کرده و رو به جانب خانه امام حسن عسکری(علیه السلام) کردم تا با ایشان نیز وداع کنم و در نظر داشتم که پس از آن بگریزم. چون به خانه امام وارد شدم، در کنار امام حسن عسکری(علیه السلام) پسری دیدم که رویش مانند شب چهاردهم می‌درخشید به گونه‌ای که از نور سیمای او حیران گشتم و نزدیک بود آنچه را در خاطر داشتم]یعنی ترس از کشته شدن و تصمیم به فرار [فراموش کنم.

]در این هنگام آن کودک[ به من گفت: «ای ابراهیم، نیازی به گریختن نیست! به زودی خدای متعال، شرّ او را از تو دور خواهد کرد!»

حیرتم بیشتر شد، به امام عسکری(علیه السلام) گفتم: فدای شما شوم! این پسر کیست که از درون من خبر می‌دهد؟! امام عسکری(علیه السلام) فرمود: او فرزند من و جانشین پس از من است...‌.

ابراهیم گوید: بیرون آمدم در حالی که به لطف خداوند امیدوار بودم و به آنچه از امام دوازدهم، شنیده بودم، اعتماد داشتم. چندی بعد، عمویم مرا به کشته شدن عمرو بن عوف، بشارت داد. ( 1 )


پاسخ گویی به سؤالات

آخرین ستاره درخشان آسمان امامت، در همان سال‌های آغاز زندگی، به سؤالات شیعیان در موارد گوناگون، پاسخ‌های محکم و قانع کننده می‌داد و دلگرمی و آرامش خاطر آنان را فراهم می‌کرد. برای نمونه روایتی را به اختصار نقل می‌کنیم:

سعد بن عبدالله قمی از بزرگان شیعه به همراه احمد بن اسحاق قمی وکیل امام حسن عسکری(علیه السلام) برای طرح سؤالات و دریافت پاسخ آن‌ها به محضر امام یازدهم شرفیاب می‌شود. او جریان این دیدار را چنین نقل کرده است:

چون خواستم سؤال کنم، امام عسکری(علیه السلام) به فرزندش اشاره کرد و فرمود: «از نور چشمم سؤال کن!» در این هنگام کودک رو به من کرده فرمود: «هر چه می‌خواهی سؤال کن!... پرسیدم: مقصود از «کهیعص» ]از حروف مقطعه قرآن [ چیست؟ فرمود: این حروف از خبرهای غیبی است. خداوند بنده ]و پیامبر[ خود زکریا را از آن آگاه ساخته و سپس آن را برای محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) باز گفته است. داستان از این قرار است که زکریا(علیه السلام) از پروردگارش خواست تا نام‌های پنج تن ]آل عبا[ را به او بیاموزد. خداوند متعال جبرئیل(علیه السلام) را بر او فرو فرستاد و آن نام‌ها را به او یاد داد. زکریا چون ]نام‌های مقدس [محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) و علی و فاطمه و حسن(علیهم السلام) را بر زبان می‌آورد اندوه و گرفتاریش برطرف می‌شد و وقتی حسین(علیه السلام) را یاد می‌کرد، بغض گلویش را می‌گرفت و مبهوت می‌شد. روزی گفت: بارالها چرا وقتی آن چهار نفر را یاد می‌کنم از اندوه‌ها و نگرانی هایم راحت شده و دل آرام می‌شوم و چون حسین(علیه السلام) را به یاد می‌آورم، اشکم جاری و ناله ام بلند می‌شود؟! خداوند او را از داستان حسین(علیه السلام) آگاه کرد و فرمود: «کهیعص» ]رمز این داستان است[. «کاف» رمز کربلا و «هاء» رمز هلاکت خاندان ]او[ و «یاء» کنایه از نام «یزید» که جفاکننده نسبت به حسین(علیه السلام) است می‌باشد و «عین» اشاره به عطش و تشنگی او دارد و «صاد» نشانه صبر و استقامت امام حسین(علیه السلام) است....»

گفتم: ‌ای مولای من! چرا مردم از برگزیدن امام برای خود منع شده اند؟

فرمود: «]مقصود تو برگزیدن[ امام مصلح است یا امام مُفسد؟» گفتم: امام مصلح ]که جامعه را اصلاح کند[. فرمود: «با توجه به اینکه هیچکس از درون دیگری آگاه نیست که به صلاح و درستی می‌اندیشد یا به فساد و تباهی، آیا احتمال ندارد که برگزیده مردم، مُفسِد (و اهل تبهکاری) باشد؟» گفتم: آری، امکان دارد. فرمود: «علّت، همین است.» ( 1و2 )

گفتنی است که در ادامه روایت، امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) علّت دیگری نیز بیان کرده‌اند و به سؤالات دیگر هم پاسخ فرموده‌اند که برای رعایت اختصار از بیان آن‌ها خودداری شد.


دریافت هدایای مادّی

یکی از برنامه‌های شیعیان، فرستادن هدایای مادّی و واجبات مالی برای امامان معصوم(علیه السلام) بوده است و آن بزرگواران پس از پذیرفتن آن ها، از نیازمندان جامعه رفع نیاز می‌کردند.

ابن اسحاق یکی از وکیل‌های امام حسن عسکری(علیه السلام) می گوید:

«اموالی از شیعیان را به محضر امام یازدهم(علیه السلام) بردم تا به آن حضرت تقدیم کنم. در آن حال فرزند خردسال حضرت با چهره‌ای که مانند ماه تمام می‌درخشید در کنار امام حضور داشت. امام عسکری(علیه السلام) رو به فرزند خود کرده فرمود: «فرزندم هدایای شیعیان و دوستانت را باز کن!» کودک فرمود: «‌ای مولای من! آیا رواست دستِ پاک ] خود  [را به هدایای ناپاک و اموال پلیدی که حلال و حرام آن به یکدیگر آمیخته است دراز کنم؟!»

امام عسکری(علیه السلام) فرمود: «‌ای ابن اسحاق، آن چه در میان اینان است بیرون آور تا حلال و حرام آن را جدا کند!!» پس اولین کیسه را بیرون آوردم. کودک گفت: «این کیسه از فلان شخص از فلان محله شهر قم است ] و نام او و نام محله اش را فرمود [ که در آن شصت و دو اشرفی است. چهل و پنج اشرفی از آن، بهای فروش زمین سنگلاخی است که صاحبش آن را از پدر خود، ارث برده است و چهارده دینارِ آن بهای نه جامه است که فروخته و سه دینارش وجه اجاره دکان‌ها است.»

امام عسکری(علیه السلام) فرمود: «فرزند عزیزم! راست گفتی. اکنون این مرد را راهنمایی کن که کدام ] از این اموال  [حرام است؟!» کودک با دقت تمام، سکّه‌های حرام را مشخص کرد و علت حرام بودن آن‌هارا به روشنی بیان کرد!

سپس کیسه دیگری بیرون آوردم. آن کودک پس از بیان نام و نشان و محل سکونت صاحب آن، فرمود: «در آن کیسه پنجاه اشرفی است که دست زدن بدان برای ما روا نیست.» سپس علت ناپاکی آن اموال را یک به یک بیان کرد! آن گاه امام عسکری(علیه السلام) فرمود: «پسر جانم راست گفتی!» سپس رو به احمد بن اسحاق کرد و فرمود: «همه را به صاحبش برگردان یا سفارش کن که آن‌ها را به صاحبانش برسانند و ما را نیازی به آن نیست...». ( 1 )


نماز بر جنازه پدر

آخرین فراز از زندگی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دوران اختفا و پیش از شروع غیبت، نماز خواندن آن حضرت بر جنازه پاک پدر بزرگوارش است.

ابوالاَدْیان خدمتکار امام یازدهم(علیه السلام) در این باره می‌گوید:

«امام حسن عسکری(علیه السلام) در آخرین روزهای عمر شریف خود، نامه هایی را به من داد و فرمود: اینها را به شهر مدائن برسان؛ پس از پانزده روز به سامراء بازخواهی گشت و از خانه من ناله و افغان خواهی شنید و ] بدن [ مرا در محل غسل خواهی دید.» گفتم: ‌ای سرور من! چون چنین روی دهد، امام و جانشین شما که خواهد بود؟ فرمود: «هر کس پاسخ نامه‌های مرا از تو بخواهد، امام پس از من خواهد بود.» گفتم: نشانه دیگری بفرمایید! فرمود: «کسی که بر من نماز بخواند، امام پس از من خواهد بود.» گفتم: نشانه دیگری بفرمائید! فرمود: «کسی که از آن چه در کیسه است خبر دهد، امام پس از من خواهد بود.»  ]ولی  [هیبت و شکوه امام مانع از آن شد که بپرسم در آن کیسه چیست!

نامه‌ها را به مدائن بردم و جواب آن‌ها را گرفتم و همان گونه که فرموده بود روز پانزدهم وارد سامراء شدم و در آن حال فریاد ناله و افغان از سرای آن حضرت شنیدم و ]بدن[ امام عسکری(علیه السلام) را در محل غسل یافتم. در آن حال جعفر، برادر آن حضرت را دیدم که بر در خانه امام ایستاده است و جمعی از شیعیان، وی را ]در مرگ برادر[ تسلیت و ]بر امامتش [تبریک می‌گفتند!! با خود گفتم: اگر این ]جعفر[امام است که امامت، تباه می‌شود؛ زیرا او را می‌شناختم که اهل شراب و قماربازی و تارزنی است! ]ولی چون در پی نشانه‌ها بودم[ پیش رفتم و ]مانند دیگران [تبریک و تسلیت گفتم ولی او درباره هیچ چیز]از جمله جواب نامه ها[ از من سؤالی نکرد. در آن حال عقید ]یکی از خدمتکاران از خانه[ بیرون آمد و ]خطاب به جعفر [گفت: ‌ای سرور من، برادرت ]امام عسکری(علیه السلام) [کفن شده است، برخیز و بر او نماز گزار!! من به همراه جعفر و جمعی از شیعیان داخل خانه شدم و امام یازدهم(علیه السلام) را کفن شده بر تابوت دیدم. جعفر پیش رفت تا بر برادرش نماز گزارد ولی چون خواست تکبیر بگوید کودکی گندم گون با گیسوانی مجعّد و دندان‌های پیوسته بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و گفت: «‌ای عمو! عقب برو که من به نماز گزاردن بر پدرم سزاوارترم!» پس جعفر با چهره‌ای رنگ پریده و زرد، عقب رفت! آن کودک پیش آمد و بر بدن امام(علیه السلام) نماز گزارد. پس از آن ]به من[ فرمود: «جواب نامه هایی را که به همراه داری به من بده!» نامه‌ها را به او دادم. و با خود گفتم این دو نشانه ]از نشانه‌های امامتِ این کودک است[. و جریان کیسه، باقی مانده است. نزد جعفر رفتم و او را دیدم که آه می‌کشید! یکی از شیعیان از او پرسید این کودک کیست؟

جعفر گفت: به خدا سوگند هرگز او را ندیده و نمی‌شناسم.»

ابوالادیان ادامه می‌دهد:

«ما نشسته بودیم که گروهی از اهل قم آمدند و از امام حسن عسکری(علیه السلام) سراغ گرفتند و چون از شهادت آن حضرت باخبر شدند گفتند: به چه کسی تسلیت بگوئیم؟ مردم به جعفر اشاره کردند. آن‌ها بر او سلام کردند و تبریک و تسلیت گفتند. سپس خطاب به جعفر گفتند: همراه ما نامه‌ها و اموالی است. بگو نامه‌ها از کیست؟ و اموال چقدر است؟!

جعفر برآشفت و از جا برخاست و گفت: آیا از ما علم غیب می‌خواهید؟! در این حال خدمتکار ]  از اندرون [ بیرون آمد و گفت: نامه‌های فلانی و فلانی همراه شماست ] و نام و نشانی صاحبان نامه‌ها را گفت[ و نیز کیسه‌ای با شماست که در آن هزار دینار است که نقش ده دینار آن محو شده است! آن‌ها نامه‌ها و اموال را به او دادند و گفتند: آن که تو را برای گرفتن این‌ها فرستاده امام است...». ( 1 )


نمونه سوالات آزمون درس دوم

آزمون اول
1 - از لقب های حضرت مهدی علیه السلام «...» به معنی (گواه خداوند بر خلق) است و « ... » به معنای (جانشین شایسه برای اولیاء خداوند) است. (امتیاز : 5)

قائم – صاحب الامر

حجت – خلف صالح

صاحب الزمان – منصور

بقیه الله – خلف صالح
2 - مهمترین لقب حضرت ولی عصر (ع) ..... و کنیه او ..... است. (امتیاز : 5)

قائم – ابالحسن

خلف صالح – ابوالقاسم

مهدی – ابالحسن

مهدی – ابوالقاسم
3 - هر کدام از دوران های امام مهدی علیه السلام علیه السلام چه مقدار می باشد؟ (امتیاز : 5)

اختفاء:5سال – غیبت:70سال – زمان ظهور: طولانی

اختفاء:طولانی - غیبت کبری و صغری:70سال – ظهور: طولانی

اختفاء:5سال – غیبت صغری:5سال – غیبت کبری:70سال – ظهور: نامعلوم

اختفاء:5سال – غیبت صغری:70سال – غیبت کبری:طولانی – زمان ظهور: نامعلوم
4 - جریان ولادت امام مهدی (عج) به طور مشروح توسط چه کسی بیان شده است؟ (امتیاز : 5)

حکیمه خاتون خواهر امام حسن عسکری(ع)

حکیمه خاتون عمه امام حسن عسکری (ع)

نرگس خاتون

حدیث(سلیل)همسر امام حسن عسکری (ع)
آزمون دوم
1 - نسبت حکیمه خاتون با امام حسن عسکری چیست؟ (امتیاز : 5)

خواهر امام حسن عسکری

عمه امام حسن عسکری

مادر بزرگ امام حسن عسکری

مادر نرجس خاتون همسر امام حسن عسکری
2 - کدام یک از موارد زیر از القاب مهدی نیست؟ (امتیاز : 5)

قائم

بقیةالله

صاحب العداله

منتظَر
3 - هر کدام از دوران های امام مهدی علیه السلام علیه السلام چه مقدار می باشد؟ (امتیاز : 5)

اختفاء:5سال – غیبت:70سال – زمان ظهور: طولانی

اختفاء:طولانی - غیبت کبری و صغری:70سال – ظهور: طولانی

اختفاء:5سال – غیبت صغری:5سال – غیبت کبری:70سال – ظهور: نامعلوم

اختفاء:5سال – غیبت صغری:70سال – غیبت کبری:طولانی – زمان ظهور: نامعلوم
4 - از لقب های حضرت مهدی علیه السلام «...» به معنی (گواه خداوند بر خلق) است و « ... » به معنای (جانشین شایسه برای اولیاء خداوند) است. (امتیاز : 5)

قائم – صاحب الامر

حجت – خلف صالح

صاحب الزمان – منصور

بقیه الله – خلف صالح
    تمرین سوم
1 - نسل مادر امام زمان عج به ............. می رسد. (امتیاز : 5)

یوحنا وصی حضرت موسی علیه السلام

شمعون وصی دانیال نبی علیه السلام

شمعون وصی حضرت عیسی علیه السلام

یوشع وصی حضرت عیسی علیه السلام
2 - زندگی امام مهدی علیه السلام به چند دوره تقسیم می گردد؟ (امتیاز : 5)

اختفاء صغری، اختفاء کبری – غیبت

طفولیت ، نوجوانی، غیبت

اختفا، غیبت، ظهور

اختناق، وسعت، غیبت
3 - کدام گزینه در مورد دوران اختفای حضرت صحیح است؟ (امتیاز : 5)

دوران اختفای حضرت 70 سال طول کشید.

دوران اختفای حضرت 69 سال طول کشید.

دوران اختفای از آغاز ولادت تا زمان شهادت امام عسکری علیه السلام است.

دوران اختفای حضرت هنوز ادامه دارد.
4 - اولین کلامی که بعد از تولد بر زبان حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جاری شد چه بود؟ (امتیاز : 5)

«قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا»

«سبحان الله و الحمدلله و لا اله الاّ الله والله اکبر»

«أشهد ان اله الا الله وحده لا شریک له و أشهد ان محمدآً رسول الله »

گزینه دوم و سوم
        تمرین چهارم
1 - چرا حضرت صاحب الزمان را «مهدی» نامیدند؟ (امتیاز : 5)

چون رهبری امت را بر عهده دارد.

چون هدایت کننده است.

زیرا هدایت شده ای است که مردم را بسوی حق می خواند.

زیرا واسطه فیض خداوند و حلقه ارتباط مردم و خداست.
2 - اولین کلامی که بعد از تولد بر زبان حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جاری شد چه بود؟ (امتیاز : 5)

«قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا»

«سبحان الله و الحمدلله و لا اله الاّ الله والله اکبر»

«أشهد ان اله الا الله وحده لا شریک له و أشهد ان محمدآً رسول الله »

گزینه دوم و سوم
3 - جریان ولادت امام مهدی (عج) به طور مشروح توسط چه کسی بیان شده است؟ (امتیاز : 5)

حکیمه خاتون خواهر امام حسن عسکری(ع)

حکیمه خاتون عمه امام حسن عسکری (ع)

نرگس خاتون

حدیث(سلیل)همسر امام حسن عسکری (ع)
4 - از لقب های حضرت مهدی علیه السلام «...» به معنی (گواه خداوند بر خلق) است و « ... » به معنای (جانشین شایسه برای اولیاء خداوند) است. (امتیاز : 5)

قائم – صاحب الامر

حجت – خلف صالح

صاحب الزمان – منصور

بقیه الله – خلف صالح
        تمرین پنجم
1 - «خلف صالح» به چه معناست؟ (امتیاز : 5)

رهبر شایستگان

جانشین شایسته برای خدا

جانشین شایسته برای اولیاء خدا
2 - کدام یک از موارد زیر از القاب مهدی نیست؟ (امتیاز : 5)

قائم

بقیةالله

صاحب العداله

منتظَر
3 - مهمترین لقب حضرت ولی عصر (ع) ..... و کنیه او ..... است. (امتیاز : 5)

قائم – ابالحسن

خلف صالح – ابوالقاسم

مهدی – ابالحسن

مهدی – ابوالقاسم
4 - کدام گزینه درباره شمایل و اوصاف حضرت صحیح است؟ (امتیاز : 5)

چهره اش جوان وگندمگون – پیشانی اش بلند و تابنده است.

چشمانش درشت و سیاه – خالی بر گونه راستش وجود دارد.

اندامی مبارک و دلربا دارد ودر میان شانه اش اثر نبوت دیده می شود.

هر سه گزینه
    تمرین ششم
1 - نسل مادر امام زمان عج به ............. می رسد. (امتیاز : 5)

یوحنا وصی حضرت موسی علیه السلام

شمعون وصی دانیال نبی علیه السلام

شمعون وصی حضرت عیسی علیه السلام

یوشع وصی حضرت عیسی علیه السلام
2 - هر کدام از دوران های امام مهدی علیه السلام علیه السلام چه مقدار می باشد؟ (امتیاز : 5)

اختفاء:5سال – غیبت:70سال – زمان ظهور: طولانی

اختفاء:طولانی - غیبت کبری و صغری:70سال – ظهور: طولانی

اختفاء:5سال – غیبت صغری:5سال – غیبت کبری:70سال – ظهور: نامعلوم

اختفاء:5سال – غیبت صغری:70سال – غیبت کبری:طولانی – زمان ظهور: نامعلوم
3 - کدام گزینه درباره شمایل و اوصاف حضرت صحیح است؟ (امتیاز : 5)

چهره اش جوان وگندمگون – پیشانی اش بلند و تابنده است.

چشمانش درشت و سیاه – خالی بر گونه راستش وجود دارد.

اندامی مبارک و دلربا دارد ودر میان شانه اش اثر نبوت دیده می شود.

هر سه گزینه
4 - شاهد ولادت امام زمان علیه السلام چه کسی است؟( داستان تولد را نقل کرده است.) (امتیاز : 5)

خواهر امام حسن عسکری

عمه امام حسن عسکری

مادر بزرگ امام حسن عسکری

مادر نرجس خاتون همسر امام حسن عسکری
    تمرین هفتم
1 - از لقب های حضرت مهدی علیه السلام «...» به معنی (گواه خداوند بر خلق) است و « ... » به معنای (جانشین شایسه برای اولیاء خداوند) است. (امتیاز : 5)

قائم – صاحب الامر

حجت – خلف صالح

صاحب الزمان – منصور

بقیه الله – خلف صالح
2 - نسل مادر امام زمان عج به ............. می رسد. (امتیاز : 5)

یوحنا وصی حضرت موسی علیه السلام

شمعون وصی دانیال نبی علیه السلام

شمعون وصی حضرت عیسی علیه السلام

یوشع وصی حضرت عیسی علیه السلام
3 - شاهد ولادت امام زمان علیه السلام چه کسی است؟( داستان تولد را نقل کرده است.) (امتیاز : 5)

خواهر امام حسن عسکری

عمه امام حسن عسکری

مادر بزرگ امام حسن عسکری

مادر نرجس خاتون همسر امام حسن عسکری
4 - از زمان کدام امام، زندگی امامان معصوم علیهم السلام با محدودیت های بیشتری همراه بوده است؟ (امتیاز : 5)

امام جواد علیه السلام

امام رضا علیه السلام

امام حسن علیه السلام

امام هادی علیه السلام
    تمرین هشتم
1 - چرا حضرت صاحب الزمان را «مهدی» نامیدند؟ (امتیاز : 5)

چون رهبری امت را بر عهده دارد.

چون هدایت کننده است.

زیرا هدایت شده ای است که مردم را بسوی حق می خواند.

زیرا واسطه فیض خداوند و حلقه ارتباط مردم و خداست.
2 - امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روز ..... در شهر .... متولد و نام مادرش .... است. (امتیاز : 5)

جمعه – سامراء – نرجس

دوشنبه – مکه – نرجس

جمعه – مدینه – حکیمه

پنج شنبه – کاظمین – حکیمه
3 - از زمان کدام امام، زندگی امامان معصوم علیهم السلام با محدودیت های بیشتری همراه بوده است؟ (امتیاز : 5)

امام جواد علیه السلام

امام رضا علیه السلام

امام حسن علیه السلام

امام هادی علیه السلام
4 - کدام یک از موارد زیر از القاب مهدی نیست؟ (امتیاز : 5)

قائم

بقیةالله

صاحب العداله

منتظَر
    تمرین نهم
زمان شما 03:51 دقیقه    

1 -از زمان کدام امام، زندگی امامان معصوم علیهم السلام با محدودیت های بیشتری همراه بوده است؟ (امتیاز : 5)

امام جواد علیه السلام

امام رضا علیه السلام

امام حسن علیه السلام

امام هادی علیه السلام
2 -جریان ولادت امام مهدی (عج) به طور مشروح توسط چه کسی بیان شده است؟ (امتیاز : 5)

حکیمه خاتون خواهر امام حسن عسکری(ع)

حکیمه خاتون عمه امام حسن عسکری (ع)

نرگس خاتون

حدیث(سلیل)همسر امام حسن عسکری (ع)
3 -نسبت حکیمه خاتون با امام حسن عسکری چیست؟ (امتیاز : 5)

خواهر امام حسن عسکری

عمه امام حسن عسکری

مادر بزرگ امام حسن عسکری

مادر نرجس خاتون همسر امام حسن عسکری
4 -نسل مادر امام زمان عج به ............. می رسد. (امتیاز : 5)

یوحنا وصی حضرت موسی علیه السلام

شمعون وصی دانیال نبی علیه السلام

شمعون وصی حضرت عیسی علیه السلام

یوشع وصی حضرت عیسی علیه السلام
تمرین دهم
14
زمان شما 03:55 دقیقه    
1 - امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روز ..... در شهر .... متولد و نام مادرش .... است. (امتیاز : 5)

جمعه – سامراء – نرجس

دوشنبه – مکه – نرجس

جمعه – مدینه – حکیمه

پنج شنبه – کاظمین – حکیمه
2 - چرا امام زمان عج را «مهدی» گفته اند؟ (امتیاز : 5)

چون هدایت کننده است.

چون همه جهان ار هدایت می کند.

چون هدایت شده ای است که مردم را به سوی حق می خواند.

زیرا هدایت ایشان بدون گمراهی است.
3 - مهمترین لقب حضرت ولی عصر (ع) ..... و کنیه او ..... است. (امتیاز : 5)

قائم – ابالحسن

خلف صالح – ابوالقاسم

مهدی – ابالحسن

مهدی – ابوالقاسم
4 - هر کدام از دوران های امام مهدی علیه السلام علیه السلام چه مقدار می باشد؟ (امتیاز : 5)

اختفاء:5سال – غیبت:70سال – زمان ظهور: طولانی

اختفاء:طولانی - غیبت کبری و صغری:70سال – ظهور: طولانی

اختفاء:5سال – غیبت صغری:5سال – غیبت کبری:70سال – ظهور: نامعلوم

اختفاء:5سال – غیبت صغری:70سال – غیبت کبری:طولانی – زمان ظهور: نامعلوم



رایحه انتظار (درس 2)

مقدمه

آخرین امام شیعیان و دوازدهمین جانشین رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) در سپیده دم جمعه، نیمه شعبان سال 255 هجری قمری ] 868 میلادی [ در سامراء یکی از شهرهای عراق، دیده به جهان گشود.

پدر گرامی او، پیشوای یازدهم شیعیان حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) و مادر بزرگوار آن حضرت، بانویی شایسته به نام «نرجس» بود که درباره ملیّتِ او روایات، مختلف است. مطابق روایتی، آن حضرت دختر «یشوع» پسر امپراتور روم بوده و مادرش از نسل «شمعون» وصی حضرت عیسی(علیه السلام) است. برابر این روایت نرجس در پی خوابی شگفت مسلمان شد و به هدایت امام عسکری(علیه السلام) خود را در میان سپاه روم که عازم نبرد با مسلمانان بودند قرار داد و همراه جمعی دیگر به اسارت لشکر اسلام در آمد. امام هادی(علیه السلام) کسی را فرستاد که او را خریداری کرد و به سامراء آورد. ( 1 )

روایات دیگری نیز نقل شده است ( 2 ) ولی آنچه مهم و قابل توجه است اینکه حضرت نرجس(علیها السلام) مدتی در خانه حکیمه خاتون ـ از خواهران بزرگوار امام هادی(علیه السلام) ـ بوده و تحت تعلیم و تربیت ایشان قرار گرفته است و مورد احترام فراوان حکیمه(علیها السلام) بوده است.

حضرت نرجس(علیها السلام) آن بانویی است که سال‌ها پیش در کلام پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) ( 3 ) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) (  4 ) و امام صادق(علیه السلام) ( 5 ) مورد ستایش قرار گرفته و از او به عنوان بهترین کنیزان و سرور آنان یاد شده است.

گفتنی است که مادر امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نام‌های دیگری مانند سوسن، ریحانه، ملیکه و صیقل (صقیل) نیز خوانده می‌شد.

 

نام، کنیه و القاب

نام و کنیه ( 1 ) امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) همان نام و کنیه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) است و در برخی از روایات از بردن نام ایشان تا هنگام ظهور، نهی شده است.

لقب‌های مشهور آن حضرت عبارتند از: مهدی، قائم، منتظَر، بقیة‌الله، حجّت، خلف صالح، منصور، صاحب الامر، صاحب الزمان و ولی عصر که معروف ترین آن‌ها «مهدی» است.

هر یک از این لقب ها، بیانگر پیام ویژه‌ای درباره آن بزرگوار است.

آن امام خوبی‌ها را «مهدی» گفته‌اند زیرا که هدایت شده‌ای است که مردم را به سوی حق می‌خواند و «قائم» خوانده‌اند چون برای حق، قیام خواهد کرد و «منتظَر» نامیده‌اند زیرا که همگان در انتظار مقدم اویند و «بقیة اللّه» لقب داده‌اند چرا که باقیمانده حجت‌های خدا و آخرین ذخیره الهی است.

«حجّت» به معنی گواه خدا بر خلق و «خلف صالح» به معنی جانشین شایسته برای اولیاء خداست. او «منصور» است چون از سوی پروردگار یاری می‌شود و «صاحب الأمر» است چون امر ایجاد حکومت عدل الهی به عهده اوست. «صاحب الزمان و ولی عصر» نیز به معنی آنست که او حاکم و فرمانروای یگانه زمان است.

 

چگونگی ولادت

در روایات فراوان، از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده است که مردی از خاندان او به نام «مهدی» قیام خواهد کرد و بنیان ستم را واژگون خواهد ساخت. فرمانروایان ستمگر عباسی با اطلاّع از این روایات در پی آن بودند که در همان ابتدای ولادت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) او را به قتل رسانند. بنابراین از زمان امام جواد(علیه السلام)، زندگی امامان معصوم(علیه السلام) با محدودیت‌های بیشتری همراه گشت و در زمان امام حسن عسکری(علیه السلام) به اوج خود رسید به گونه‌ای که کمترین رفت و آمد به خانه آن بزرگوار از نظر دستگاه حکومت، مخفی نبود. پیداست در چنین شرایطی باید تولّد آخرین حجّت حق و موعود الهی در پنهانی و به دور از چشم دیگران می‌بود. به همین دلیل حتی نزدیکان امام یازدهم از جریان ولادت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیاطلاّع بودند و تا چند ساعت پیش از تولّد نیز، نشانه‌های بارداری در نرجس خاتون مادر بزرگوار امام دوازدهم، دیده نشد.

حکیمه خاتون، دختر گرامی امام جواد(علیه السلام)، جریان ولادت را چنین حکایت کرده است:

امام حسن عسکری(علیه السلام) به دنبال من فرستاد و فرمود: «ای عمّه! امشب افطار نزد ما باش! چرا که شب نیمه شعبان است و خداوند در این شب [آخرین] حجّت خود بر روی زمین را آشکار خواهد کرد. پرسیدم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس! گفتم: فدای شما شوم! نشانه بارداری در او پیدا نیست! فرمود: سخن همان است که گفتم! پس [بر نرجس] وارد شدم و سلام کردم و نشستم. او پیش آمد تا کفش هایم را بیرون آورد و به من گفت: بانوی من حال شما چطور است؟ گفتم: بلکه تو بانوی من و بانوی خاندان منی! سخن مرا نپذیرفت و گفت: عمّه جان چه می‌فرمایید! گفتم: دخترم، امشب خداوند متعال به تو پسری عطا می‌فرماید که سرور دنیا و آخرت خواهد بود. پس خجالت کشید و حیا کرد.

حکیمه گوید: پس از نماز عشاء، افطار کردم و در بستر خود آرمیدم و هنگام نیمه شب برای انجامِ نماز [شب] برخاستم و آن را به جای آوردم در حالی که نرجس[به آرامی] خوابیده بود بدون آنکه اتفاقی برایش روی دهد. پس از انجام تعقیبات  [نماز] خوابیدم. سپس هراسان بیدار شدم و حال آن که او همچنان در خواب بود. لحظاتی بعد برخاست و نماز [شب] گزارد و خوابید.

حکیمه ادامه می‌دهد: بیرون آمدم و در جستجوی فجر [سپیده] به آسمان نگریستم. پس فجر اوّل ( 1 ) را مشاهده کردم و نرجس همچنان در خواب بود. پس به شک افتادم! ناگاه امام حسن عسکری(علیه السلام) از جایگاه خود ندا برآورد: ‌ای عمّه شتاب مکن! امر [ولادت] نزدیک است. نشستم و به قرائت سوره‌های «سجده» و «یس» مشغول شدم که نرجس با اضطراب بیدار شد. به سرعت نزد او رفتم و گفتم: «اسم الله علیک»( 2 )  [نام خدا بر تو باد ] آیا چیزی احساس می‌کنی؟ گفت: آری‌ای عمّه! گفتم: بر خود مسلّط باش و دلت را استوار دار که این همان است که با تو گفتم. در این هنگام ضعفی من و نرجس را فرا گرفت. پس به صدای سرورم  [نوزاد تولّد یافته]  به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و او را در حال سجده دیدم! در آغوشش گرفتم و او را کاملا پاکیزه یافتم!

در این هنگام امام عسکری(علیه السلام) مرا ندا داد: «ای عمّه! پسرم را نزد من بیاور! او را نزد وی بردم... در آغوشش گرفت و فرمود: پسرم سخن بگو! پس لب به سخن گشود و فرمود: «"اشهد ان لا اله الا  الله وحده لا شریک له و اشهد انّ محمدا رسول الله"». سپس بر امیرالمؤمنین و امامان(علیهم السلام) درود فرستاد تا به نام پدرش رسید و از سخن گفتن باز ایستاد. امام عسکری(علیه السلام) فرمود: ‌ای عمّه او را به نزد مادرش ببر تا بر او سلام کند....

حکیمه گوید: فردای آن روز به نزد امام یازدهم رفتم و بر حضرت سلام کردم و پرده را کنار زدم تا مولایم (امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ببینم ولی او را ندیدم از این رو از پدر بزرگوارش پرسیدم: فدای شما شوم! برای مولای من چه اتّفاقی روی داده است؟ آن حضرت پاسخ دادند: ‌ای عمّه! او را به آن کسی (خدایی) سپردم که مادر موسی، موسی(علیه السلام) را به او سپرد.

حکیمه گوید: چون روز هفتم فرا رسید آمدم و سلام کردم و نشستم. امام فرمود: فرزندم را نزد من آور! من سرورم را آوردم... امام فرمود: فرزندم! سخن بگوی! نوزاد  لب بگشود و  پس از گواهی به یگانگی خداوند و درود بر پیامبر اکرم و پدران بزرگوارش این آیات را تلاوت فرمود:

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الاَْرضِ وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهامانَ وَجُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یحْذَرُونَ( 3 ). »( 4 )؛

«به نام خداوند بخشنده مهربان. و ما اراده کردیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پا برجا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانش، آنچه را از آنها  [بنی اسرائیل‌] بیم داشتند نشان دهیم.»


شمایل و خصوصیات

در روایات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و اهل‌بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) شمایل و اوصاف حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیان شده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

آن بزرگوار چهره اش جوان و گندمگون، پیشانی اش بلند و تابنده، ابروانش هلالی و کشیده، چشمانش سیاه و درشت، بینی اش کشیده و زیبا و دندان هایش برّاق و گشاده است. بر گونه راست آن امام، خالی مشکین و در میان شانه اش اثری چون اثر نبوّت دیده می‌شود و اندام مبارکش متناسب و دلرباست.

بعضی از ویژگی‌های آن وجود شریف که در سخنان معصومین علیهم السلام بیان گردیده، از این قرار است:

او اهل عبادت و شب زنده داری، زهد و ساده زیستی، صبر و بردباری، عدالت و نیکوکاری است. آن حضرت سرآمد همگان در علم و دانش و وجود نازنینش چشمه سار برکت و پاکی است. او اهل قیام و جهاد، رهبر جهانی، انقلابی بزرگ، منجی نهایی و مصلح موعود بشریت است. آن وجود نورانی از تبار رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) و از اولاد فاطمه زهرا(علیها السلام) و نهمین فرزند از نسل سیدالشهداء(علیه السلام) است که به هنگام ظهور بر کعبه تکیه زند و پرچم پیامبر را در دست گیرد و با قیام خود دین خدا را زنده و احکام خداوند را در سراسر گیتی جاری کند و جهان را پر از مهربانی و داد گرداند پس از آن که پر از جور و بیداد شده باشد.


زندگی امام مهدی علیه السلام

زندگی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شامل سه دوره پرفراز و نشیب است:

1. دوره اختفا: زندگی پنهانی آن حضرت از آغاز ولادت تا زمان شهادت امام عسکری(علیه السلام) است.

2. دوران غیبت: از هنگام شهادت امام یازدهم(علیه السلام) شروع گردیده تا هر زمان که به اراده خداوند ظهور کند، ادامه خواهد یافت.

3. عصر ظهور: پس از طی شدن دوران غیبت و به خواست پروردگار جهان، امام دوازدهم(علیه السلام) ظهور خواهد کرد و دنیا را سرشار از خوبی‌ها و زیبایی‌ها خواهد نمود. هیچ کس زمان ظهور آن موعود منتظَر را نمی‌داند و از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) روایت شده، آنها که برای ظهور، زمانی را تعیین کنند، دروغگو هستند.



نمونه سوالات آزمون رایحه انتظار (آزمون اول)

آزمون اول 1- تنها نظام اجتماعی که می تواند به خواسته های مشروع یک مسلمان پاسخ کامل دهد کدام است؟ (امتیاز : 5)

- نظامی بر اساس حق و عدالت.

- نظامی مبتنی بر تجارب نظام های بشری.

- پاسخ اول و دوم صحیح است.

- هیچکدام

2- طرح افراطی ملاقات چه آسیبی ایجاد می کند؟ (امتیاز : 5)

- تقویت روحیه ظلم پذیری.

 - گسترش مهدی باوری.

- افزایش یاس و نامیدی.

- همه موارد.

3- «تبیین استراتژی انتظار» مربوط به کدام یک از اقسام ضرورت مباحث مهدویت می باشد؟ (امتیاز : 5)

- فرهنگی

- اجتماعی

 - اعتقادی

- تاریخی

4- دشمن شناسی مربوط به کدام بعد از ابعاد ضرورت طرح مهدویت است؟ (امتیاز : 5)

- بعد اعتقادی

- بعد اجتماعی

- بعد سیاسی

- بعد فرهنگی

آزمون دوم
 
1 - این شبهه که « مهدویت ساخته تشیع است و ریشه تاریخی ندارد » چه پاسخی دارد؟ (امتیاز : 5)

- مساله مهدویت در طول تاریخ مطرح بوده است.

- روایات شیعه و سنی مملو از بشارات پیامبر(صلی الله علیه و آله) به آمدن حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)است.

- موعود باوری در طول حیات تاریخی اسلام منشاء آثار فراوان بوده است.

- هر سه گزینه صحیح است.
2 - به اعتقاد . . . . . امام ، مرجع امور مردم در دو بخش دین و دیانت است. (امتیاز : 5)

- شیعه

- اهل سنت

- شیعه و سنی

- هیچکدام
3 - دو مساله مهدوی آسیب زا، را نام ببرید. (امتیاز : 5)

- اثبات خلافت امام علی (علیه السلام)- بیان روایات تولد امام عصر(علیه السلام)

- طرح مباحث ولایت فقیه – بیان توقیعات امام عصر(علیه السلام)

- طرح افراطی ملاقات – طرح چهره قهر و غضب امام عصر(علیه السلام)

- همه موارد
4 - مهمترین چیزی که به اعتقاد درست شکل می دهد چیست؟ (امتیاز : 5)

- معرفت

-  ایمان

- عمل

- توحید

آزمون سوم
 
1 - «سخن و رفتار امام درحفظ دین» و «اعتماد مردم در شناخت و اجرای دین» جزء ادله عقلی کدام ویژگی های امام است؟ (امتیاز : 5)

- مدیریت وتوان اراده جامعه بشری.

- عصمت امام.

- منصوب بودن از سوی خداوند.

- آراستگی به فضایل و سجایای اخلاقی.
2 - نیاز مردم به امام: (امتیاز : 5)

- نیازی مردمی است

- نیازی عادی است

- نیازی عرفی است

- نیازی حیاتی است
3 - حدیث ثقلین با کدام گزینه کامل می شود؟ «ما ان تمسکتم بهما ......» (امتیاز : 5)

- لن تضلوا بعدی

- لا تظلوا بعدی ابدا

- لن تضلوا بعدی ابدا

- لم تضلوا بعدی
4 - «تبیین استراتژی انتظار»، «آسیب شناسی» «دشمن شناسی» مربوط به کدام یک از اقسام ضرورت مباحث مهدویت می باشد؟ (امتیاز : 5)

-  سیاسی

-  اجتماعی

-  فرهنگی

- تاریخی

آزمون چهارم  
1 - مهمترین آثار اجتماعی مهدویت: (امتیاز : 5)

از بین بردن یاس و ناامیدی از پیکره اجتماع

تشکیل نظامی، بر اساس حق و عدالت.

پاسخگویی به خواسته های مشروع مسلمانان به طور کامل.

تحقق نظام زیبای حکومت اسلامی در عصر ظهور ولی عصر (عج)
2 - شیعه معتقد است : (امتیاز : 5)

امام، مرجع امور مردم در بخش دین و دنیا

امام مبین احکام الهی، مفسر قرآن و راهبر راه سعادت است.

امامت ادامه نبوت است و امام حجت خدا و واسطه فیض است.

همه موارد
3 - مهمترین چیزی که به اعتقاد درست شکل می دهد چیست؟ (امتیاز : 5)

معرفت

ایمان

عمل

توحید
4 - به اعتقاد اهل سنت وظیفه امام چیست؟ (امتیاز : 5)

مرجع امور مردم در دو بخش دین و دنیاست.

حکومت داری و اداره دنیای مردم.

حجت خدا در میان خلق.

بیان کننده احکام الهی و راهبر راه سعادت.
آزمون پنجم
   
1 - بزرگترین ره آورد اجتماعی در پرتو اعتقاد به مهدویت چیست ؟ (امتیاز : 5)

تشکیل حکومت جهانی

غلبه دین اسلام

احیاء کتاب و سنت

احیاء و تداوم امید
2 - مقام امامت در مرتبه چندم به حضرت ابراهیم(ع) داده شد؟ (امتیاز : 5)

در مرتبه دوم

در مرتبه سوم

در مرتبه چهارم

در مرتبه اول
3 - کدام گزینه در مورد انتخاب امام صحیح است؟ (امتیاز : 5)

اختلاف شیعه و سنی تنها در شخص جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله) است.

به نظر شیعیان انتخاب امام، از راه های مختلف، است.

در دیدگاه هر یک ،«امام» معنی و مفهوم و جایگاه ویژه ای دارد که این دو مذهب را از یکدیگر متمایز می کند.

به نظر اهل سنت امامت منصبی الهی و یه نظر اهل شیعه امامت منصب دنیوی است.
4 - « انی تارک فیکم .... ما ان تمسکتم بهما........ بعدی ابدا» (امتیاز : 5)

الثقلین – لا تظلوا

کتاب الله و عترتی – لم تضلوا

الثقلین کتاب الله و عترتی – لن تظلوا

الثقلین کتاب الله و عترتی – لاتظلوا
تمرین ششم 
1 - «ظلم به نفس» در قرآن کریم کدام گزینه است؟ (امتیاز : 5)

هرگونه تجاوز از دستورات الهی

کفر

شرک به خدا

همه گناهان
2 - وقوع قیام های مانند قیام فاطمیان در مصر، مهدی سودانی و .... دلیل بر چیست؟ (امتیاز : 5)

اکثر حرکتها متأثر از اندیشه مهدوی است(اصالت مهدویت)

غصب خلافت پیامبر (صلی الله علیه و آله)

مظلومیت شیعه

پاسخ دوم و سوم صحیح است.
3 - امامت در عقیده شیعه و اهل سنت به ترتیب: (امتیاز : 5)

حاکمیتی دنیوی – منصبی الهی

منصبی الهی – حاکمیتی دنیوی

حاکمیتی دنیوی – حاکمیتی دنیوی

منصبی الهی – منصبی الهی
4 - کاپیتالیسم و کمونیسم به ترتیب نماینده .............. (امتیاز : 5)

سوسیالیسم – لیبرال دموکراسی

لیبرال دموکراسی – سوسیالیسم

سوسیالیسم – سوسیالیسم

لیبرال دموکراسی – لیبرال دموکراسی

    تمرین هفتم
1 - متن صحیح روایت که از پیامبر (صلی الله علیه واله» در مورد ثقلین وارد شده است کدام است؟ (امتیاز : 5)

«انا تارک فیکما الثقلین ما ان تمسکتما بهم لا تضلوا بعدی ابدا»

«انی تارکم فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی.ما ان تمسکتموا بهم لن تضلوا بعدی ابدا»

« انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابدا»

«انی تارکم فیکم الثقلین کتاب الله وسنتی ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابدا.»
2 - دو مساله مهدوی آسیب زا، را نام ببرید. (امتیاز : 5)

اثبات خلافت امام علی (علیه السلام)- بیان روایات تولد امام عصر(علیه السلام)

طرح مباحث ولایت فقیه – بیان توقیعات امام عصر(علیه السلام)

طرح افراطی ملاقات – طرح چهره قهر و غضب امام عصر(علیه السلام)

همه موارد
3 - با توجه به آیه 124 سوره بقره، کتاب نگین آفرینش، ذریه حضرت ابراهیم(ع) را به چند دسته تقسیم می کند؟ (امتیاز : 5)

سه دسته

دو دسته

چهار دسته

یک دسته
4 - کدام یک از جملات زیر در مورد اندیشه و نظریه مهدویت صحیح است؟ (امتیاز : 5)

اندیشه مهدویت در طول تاریخ در اذهان پدید آمده است.

مهدویت ایده ای برای تسکین دردهاست.

اندیشه ای برای دلداری مظلومان است.

مهدویت اصل و هویت شیعه است که با توجه به آیات و روایات می توان به ضرورت آن پی برد.

    آزمون هشتم
1 - ظهور انقلاب اسلامی در کدام بعد از ابعاد ضرورت طرح مباحث مهدویت عنوان می شود؟ (امتیاز : 5)

اعتقادی

اجتماعی

سیاسی

تاریخی
2 - «تبیین استراتژی انتظار» مربوط به کدام یک از اقسام ضرورت مباحث مهدویت می باشد؟ (امتیاز : 5)

فرهنگی

اجتماعی

اعتقادی

تاریخی
3 - مهمترین چیزی که به اعتقاد درست شکل می دهد چیست؟ (امتیاز : 5)

معرفت

ایمان

عمل

توحید
4 - نیاز مردم به امام: (امتیاز : 5)

نیازی مردمی است

نیازی عادی است

نیازی عرفی است

نیازی حیاتی است
آزمون نهم
   
1 - «به کارگیری همه نیروها و توانایی برای تحقق ظهور» جزء کدام یک از تعاریف زیر است؟ (امتیاز : 5)

استراتژی انتظار

بعد سیاسی انتظار

ضرورت انتظار

نظام امامت در اصطلاح علم دین
2 - طبق فرموده قرآن کریم ظلم بزرگ چیست؟ (امتیاز : 5)

کفر

شرک به خدا

هرگونه تجاوز از دستورات الهی

همه گناهان
3 - «ظلم به نفس» در قرآن کریم کدام گزینه است؟ (امتیاز : 5)

هرگونه تجاوز از دستورات الهی

کفر

شرک به خدا

همه گناهان
4 - کلان نگری و به کارگیری همه نیروها برای تحقق ظهور تعریف .... و از محور های بعد .... است. (امتیاز : 5)

استراتژی مهدویت – فرهنگی

استراتژی اسلام – سیاسی

استراتژی انتظار – سیاسی

استراتژی انتظار – فرهنگی
آزمون دهم
   
1 - حدیث ثقلین با کدام گزینه کامل می شود؟ «ما ان تمسکتم بهما ......» (امتیاز : 5)

لن تضلوا بعدی

لا تظلوا بعدی ابدا

لن تضلوا بعدی ابدا

لم تضلوا بعدی
2 - موضوع موعود یا مصلح کل ......... (امتیاز : 5)

نظریه و اندیشه ای است که در طول زمان در اذهان پدید آمده است.

هویت شیعه است که با توجه به آیات و روایات می توان به ضرورت آن پی برد.

ایده ای برای دلداری مظلومان است.

برای تسکین دردهاست.
3 - کدام گزینه مورد بُعد تاریخی صحیح نیست؟ (امتیاز : 5)

موعود باوری در طول حیات تاریخی اسلام منشأ آثار فراوان بوده است.

بسیاری از حرکتهای اصلاحی در تاریخ و عصر حاضر متأثر از اندیشه مهدویت بوده است.

حرکت اصلاحی موعود باوری آنچنان در جامعه اسلامی تأثیر شگرف گذاشت که برخی دسیسه گران به استفاده ابزاری از واژه مهدی روی آوردند.

با وجود آنکه مهدویت در مرحله ای حساس از تاریخ آغاز شده است اما تا آخرین لحظه حیات دنیوی بشر ادامه نخواهد داشت.
4 - حدیث «هر کس بمیرد و حال آنکه امام زمان خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است» در مورد کدام بعد از ابعاد ضرورت مباحث مهدویت می باشد؟ (امتیاز : 5)

سیاسی

اجتماعی

اعتقادی

تاریخی

آزمون یازدهم 
1 - لزوم وجود امید به آینده روشن کدام بعد از ابعاد ضرورت طرح مباحث مهدویت را اثبات می کند؟ (امتیاز : 5)

اعتقادی

اجتماعی

سیاسی

فرهنگی
2 - نیاز مردم به امام: (امتیاز : 5)

نیازی مردمی است

نیازی عادی است

نیازی عرفی است

نیازی حیاتی است
3 - فعالیت دشمن در جهت تخریب اندیشه مهدویت در کدام محور بحث می شود و جزء کدام بعد از ابعاد ضرورت طرح مباحث مهدویت است؟ (امتیاز : 5)

دشمن شناسی – فرهنگی

دشمن شناسی – سیاسی

آسیب شناسی – فرهنگی

آسیب شناسی – سیاسی
4 - محور های فعالیت در بعُد فرهنگی کدامند؟ (امتیاز : 5)

تبیین استراتژی انتظار – آسیب شناسی – شبهه شناسی

تبیین استراتژی انتظار – آسیب شناسی – دشمن شناسی

آسیب شناسی – شبهه شناسی – دشمن شناسی

هر سه گزینه صحیح است.

آزمون دوازدهم
  
1 - روایت « من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه» ضرورت طرح مباحث مهدویت را در کدام بعد اثبات می کند؟ (امتیاز : 5)

اجتماعی

اعتقادی

سیاسی

تاریخی
2 - ادله ضرورت وجود امام کدام است؟ (امتیاز : 5)

اجماع اهل و عقد

ایه «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم»

ادله ضرورت وجود پیامبر.

هر سه مورد
3 - با تحصیل معرفت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می فهمیم وجود حضرت . . . . . . . است. (امتیاز : 5)

تداوم بخش امامت ائمه علیهم السلام.

واسطه فیض الهی.

طریق معرفت به آفریدگار.

همه موارد.
4 - جمله صحیح درباره مقام امامت کدام است؟ (امتیاز : 5)

امامت مقامی والاو منزلتی عالی است که تنها علما به مقام آن پی می برند.

امام مقام عالی و منزلتی عالی دارد ولی رواست که انتخاب و اختیار ایشان به مردم واگذار شود.

امامت ، والاتر و مکانش رفیع تر از آن است که مردم با عقل خود به عمق و ژرف آن برسند و آن را با آرای خود دریابند.

اگر مردم امام مصلحی را انتخاب کنند همان امام می باشد. در غیر این صورت امام نمی باشد.

آزمون سیزدهم
 
1 - طرح افراطی ملاقات چه آسیبی ایجاد می کند؟ (امتیاز : 5)

تقویت روحیه ظلم پذیری.

گسترش مهدی باوری.

افزایش یاس و نامیدی.

همه موارد.
2 - کدام یک از ویژگیهای زیر از ویژگی های امام علیه السلام می باشد؟ (امتیاز : 5)

مدیریت وتوان اراده جامعه بشری – تقوا و پرهیزکاری(عصمت)

تقوا و پرهیزکاری(عصمت) – آراستگی ظاهری و پدر صالح

محبوییت در بین مردم – تلاش برای کسب علم و تحصیلات بالا

علم و دانشی که متصل به علم الهی باشد – عدم سوء سابقه در بین مردم
3 - دو مساله مهدوی آسیب زا، را نام ببرید. (امتیاز : 5)

اثبات خلافت امام علی (علیه السلام)- بیان روایات تولد امام عصر(علیه السلام)

طرح مباحث ولایت فقیه – بیان توقیعات امام عصر(علیه السلام)

طرح افراطی ملاقات – طرح چهره قهر و غضب امام عصر(علیه السلام)

همه موارد
4 - کدام یک از احادیث به ویژگی «علم امام» اشاره دارد؟ (امتیاز : 5)

امام انیس همراه و پدر مهربان و برادر تنی و مادر نیکوکار به فرزند و پناهگاه در مصیبت های بزرگ است.

امام مقامی است که خدای عزوجل بعد از رتبه نبوت و خلت به حضرت ابراهیم اختصاص داد.

«امام آگاه ترین فرد است به حلال و حرام خدا و احکام گوناگون و اوامر و نواهی او و هر آنچه مردم نیازمند هستند.»

«او داناترین، پرهیزگارترین، بردبارترین، شجاع ترین، سخاوتمندترین و عابدترینِ مردم است»

آزمون چهاردهم
 
1 - ظهور انقلاب اسلامی در کدام بعد از ابعاد ضرورت طرح مباحث مهدویت عنوان می شود؟ (امتیاز : 5)

اعتقادی

اجتماعی

سیاسی

تاریخی
2 - «تبیین استراتژی انتظار» مربوط به کدام یک از اقسام ضرورت مباحث مهدویت می باشد؟ (امتیاز : 5)

فرهنگی

اجتماعی

اعتقادی

تاریخی
3 - «ظلم به نفس» در قرآن کریم کدام گزینه است؟ (امتیاز : 5)

هرگونه تجاوز از دستورات الهی

کفر

شرک به خدا

همه گناهان
4 - ضرورت طرح مباحث مهدویت در چه ابعادی مطرح می شود. (امتیاز : 5)

اعتقادی ، اجتماعی ، تاریخی ، فردی ، جهانی

اعتقادی ، اجتماعی ، سیاسی ، تاریخی ، فرهنگی

اعتقادی ، سیاسی ، فرهنگی ، ملی ، جهانی

تمام موارد
آزمون پانزدهم
1 - نیاز مردم به امام: (امتیاز : 5)

نیازی مردمی است

نیازی عادی است

نیازی عرفی است

نیازی حیاتی است
2 - این شبهه که « مهدویت ساخته تشیع است و ریشه تاریخی ندارد » چه پاسخی دارد؟ (امتیاز : 5)

مساله مهدویت در طول تاریخ مطرح بوده است.

روایات شیعه و سنی مملو از بشارات پیامبر(صلی الله علیه و آله) به آمدن حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)است.

موعود باوری در طول حیات تاریخی اسلام منشاء آثار فراوان بوده است.

هر سه گزینه صحیح است.
3 - مهمترین ویژگی امام علیه السلام کدام یک از این ویژگی ها می باشد؟ (امتیاز : 5)

مدیریت وتوان اراده جامعه بشری.

علم و دانشی که متصل به علم الهی باشد.

منصوب بودن از سوی خداوند

آراستگی به فضایل و سجایای اخلاقی.
4 - طبق فرمایش قرآن کریم شرک به خدا .... است و هر گونه سرپیچی از دستورات الهی ..... است. (امتیاز : 5)

ظلم به نفس - گناه

ظلم بزرگ – ظلم به نفس

گناه – ظلم بزرگ

مصداق ظالم – گناه کبیره
آزمون شانزدهم
1 - محور های فعالیت در بعُد فرهنگی کدامند؟ (امتیاز : 5)

تبیین استراتژی انتظار – آسیب شناسی – شبهه شناسی

تبیین استراتژی انتظار – آسیب شناسی – دشمن شناسی

آسیب شناسی – شبهه شناسی – دشمن شناسی

هر سه گزینه صحیح است.
2 - در بعد سیاسی چه مبحثی ضرورت طرح مباحث مهدویت را می رساند؟ (امتیاز : 5)

سقوط مکتب کمونیسم و لیبرالیسم

استراتژی انتظار

امتیازات دموکراسی

هر سه گزینه صحیح است.
3 - « انی تارک فیکم .... ما ان تمسکتم بهما........ بعدی ابدا» (امتیاز : 5)

الثقلین – لا تظلوا

کتاب الله و عترتی – لم تضلوا

الثقلین کتاب الله و عترتی – لن تظلوا

الثقلین کتاب الله و عترتی – لاتظلوا
4 - این حدیث از کدام معصوم است؟ «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیه». (امتیاز : 5)

امام علی(ع)

پیامبر اکرم(ص)

امام زمان(عج)

امام صادق(ع)
تمرین هفدهم
1- «به کارگیری همه نیروها و توانایی برای تحقق ظهور» جزء کدام یک از تعاریف زیر است؟ (امتیاز : 5)

استراتژی انتظار

بعد سیاسی انتظار

ضرورت انتظار

نظام امامت در اصطلاح علم دین
2 - انتخاب و معرفی امام، در اعتقاد شیعه به چه صورتی است؟ (امتیاز : 5)

با تعیین الهی و بیان پیامبر(صلی الله علیه و آله)

با تعیین الهی، یا پیامبر(ص) و یا امام قبلی (علیه السلام)

انتخاب خواص و بیعت مردم

همه موارد
3 - بزرگترین ره آورد اجتماعی در پرتو اعتقاد به مهدویت چیست ؟ (امتیاز : 5)

تشکیل حکومت جهانی

غلبه دین اسلام

احیاء کتاب و سنت

احیاء و تداوم امید
4 - ضرورت کسب معرفت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)کدام بُعد از ابعاد ضرورت طرح مباحث مهدویت را به اثبات می رساند؟ (امتیاز : 5)

اعتقادی.

تاریخی.

سیاسی.

اجتماعی.

آزمون هجدهم
1- به اعتقاد اهل سنت وظیفه امام چیست؟ (امتیاز : 5)

مرجع امور مردم در دو بخش دین و دنیاست.

حکومت داری و اداره دنیای مردم.

حجت خدا در میان خلق.

بیان کننده احکام الهی و راهبر راه سعادت.
2 - کدام گزینه به بعد سیاسی ضرورت طرح مهدویت اشاره می کند؟ (امتیاز : 5)

مهدویت در راستای مسئله امامت و در امتداد نبوت و خاتمیت است.

اعتقاد بنیان اصلی زندگی است.

تاریخ پیوسته شاهد شکست مکتبها و حکومتهای مختلف در صحنه جهانی بوده است.

بشر از روزی که روی زمین قرار گرفت پیوسته در آرزوی یک زندگی اجتماعی سعادت بخش بوده است.
3 - «ظلم به نفس» در قرآن کریم کدام گزینه است؟ (امتیاز : 5)

هرگونه تجاوز از دستورات الهی

کفر

شرک به خدا

همه گناهان
4 - مقام امامت در مرتبه چندم به حضرت ابراهیم(ع) داده شد؟ (امتیاز : 5)

در مرتبه دوم

در مرتبه سوم

در مرتبه چهارم

در مرتبه اول

آزمون نوزدهم

  

1 - استراتژی انتظار یعنی: (امتیاز : 5)

به کارگیری همه نیروها و توانایی ها برای تحقق ظهور حضرت

شناخت نقاط آسیب پذیر و سعی در حل این آسیبها

جلوگیری از تحریف مفهوم انتظار

جلوگیری از حاکم شدن اندیشه های نادرست مانند ظلم پذیری
2 - فقره « اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی » کدام بعد از ابعاد ضرورت طرح مباحث مهدویت را اثبات می کند؟ (امتیاز : 5)

سیاسی

فرهنگی

تاریخی

اعتقادی
3 - طبق فرمایش قرآن کریم شرک به خدا .... است و هر گونه سرپیچی از دستورات الهی ..... است. (امتیاز : 5)

ظلم به نفس - گناه

ظلم بزرگ – ظلم به نفس

گناه – ظلم بزرگ

مصداق ظالم – گناه کبیره
4 - مقام خلیل اللهی عبارت است از: (امتیاز : 5)

رتبه خلت

رتبه امامت

رتبه خلافت

رتبه نبوت
   آزمون بیستم
1 - «ملکه ای است که از علم به حقایق و اراده قوی به وجود می آید.»تعریف کدام یک از اصطلاحات زیر است؟ (امتیاز : 5)

عصمت

امامت

مدیریت بر اساس آموزه های دینی

هر سه مورد صحیح است.
2 - امامت ..... دین، ..... مسلمین، ...... دنیا، ......(نماز و روزه وحج) است. (امتیاز : 5)

صلاح – عزت – حفظ - مایه نظام

زمام – مایه نظام – صلاح – کامل شدن

عزت – زمام – کامل شدن – صلاح

حفظ – خلافت – مایه نظام – کامل شدن
3 - فقره « اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی » کدام بعد از ابعاد ضرورت طرح مباحث مهدویت را اثبات می کند؟ (امتیاز : 5)

سیاسی

فرهنگی

تاریخی

اعتقادی
4 - کدام گزینه به بعد سیاسی ضرورت طرح مهدویت اشاره می کند؟ (امتیاز : 5)

مهدویت در راستای مسئله امامت و در امتداد نبوت و خاتمیت است.

اعتقاد بنیان اصلی زندگی است.

تاریخ پیوسته شاهد شکست مکتبها و حکومتهای مختلف در صحنه جهانی بوده است.

بشر از روزی که روی زمین قرار گرفت پیوسته در آرزوی یک زندگی اجتماعی سعادت بخش بوده است.




رایحه انتظار (درس اول)


بعد اعتقادی


«اعتقاد» بنیان اصلی زندگی است؛ یعنی، آنچه را که انسان در میدان عمل انجام می‌دهد، بی‌تردید به ساختار اعتقادی او بر می‌گردد. از این رو اگر انسان دارای اعتقاد صحیح و مستحکم باشد، در صحنه عمل گرفتار لغزش و دو دلی نخواهد شد. مهمترین چیزی که به اعتقاد درست شکل می‌دهد، معرفت است.

با تحصیل معرفت می‌توان به این نتیجه رسید که؛ امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تداوم‌بخش امامت ائمه هدی(علیهم السلام) می‌باشند، او واسطه فیض الهی، خاتم‌الاوصیاء و مظهر رسول خدا است، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) طریق معرفت به آفریدگار است؛ چنان که در روایات، راه معرفت خدا و اوصاف او، شناخت اولیای خدا و امامان معصوم دانسته شده است. اینان مظهر اسمای الهی‌اند و شناخت درست آنان، می‌تواند طریق معرفت خدا باشد.

[شیعه] و [سنّی] از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) نقل کرده اند: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة.»1 هر کس بمیرد و حال آنکه امام زمان خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است».

در برخی از دعاها مأمور شده ایم تا خواهان توفیق معرفت امام باشیم:

«اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی.»2 ... خدایا حجّت خود را به من بشناسان، اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد».

آیا با وجود این همه آثار، نباید به شناخت امام(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرداخت و ابعاد وجود مقدس حضرت ولی ‌عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بهتر شناخت؟ چگونه می‌توانیم نسبت به او شناخت صحیح و درستی نداشته باشیم؟ در حالی که آن حضرت در عصر غیبت نیز، از فیض الهی خویش، مردم را محروم نمی‌کند، و همه ما مشمول [فیوضات] امامت او هستیم؟


بعد اجتماعی


بشر از روزی که روی زمین قرار گرفت، پیوسته در آرزوی یک زندگی اجتماعی سعادت بخش بوده است. اگر این خواسته امکان تحقق خارجی نداشت،‌ هرگز چنین آرزو و امیدی در نهاد وی نقش نمی‌بست؛ همان طور که اگر غذا یا  آبی نبود، تشنگی و گرسنگی هم نبود... .

«مهدویت»، فکر و اندیشه­ای است که آثار اجتماعی فراوانی دارد، مهمترین آنها، از بین بردن یأس و ناامیدی از پیکره اجتماع است. مهدویت؛ یعنی، امیدواری به آینده‌ای روشن و‌ پیامی رهایی‌بخش به بشر سرخورده و ستم دیده و اینکه روزی یک مرد الهی خواهد آمد و آنچه مردم بدان امید دارند، تحقق خواهد بخشید.

یک مسلمان، باور قطعی دارد که تنها نظام اجتماعی که می‌تواند به خواسته‌های مشروع او به طور کامل پاسخ دهد و نظامی را براساس حق و عدالت شکل دهد، نظام زیبای حکومتی اسلام است که شکل کامل آن در عصر ظهور ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تحقق خواهد یافت. این، یعنی امید، نشاط و زندگی. این اندیشه آن قدر روشن است که حتی برخی از مستشرقان (نظیر ماربین فیلسوف آلمانی) هم بدان تصریح کرده است: «از جمله مسائل اجتماعی بسیار مهم که همیشه [می‌تواند] موجب امیدواری و رستگاری [باشد] همانا اعتقاد به وجود حجّت عصر و انتظار ظهور او است.»

بنابراین اعتقاد به وجود مقدس مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) امید را در دل‌ها زنده می‌کند. انسانی که معتقد به این اصل است، نا امید نمی‌شود، چون می‌داند یک پایان روشن حتمی وجود دارد... سعی‌ می‌کند که خودش را به آن برساند3 و از حرکت نمی‌ایستد بلکه سعی در تحقق بخشیدن آن دارد و از این‌رو در برابر سختی‌ها و ناملایمات تن به شکست نمی‌دهد. این بزرگترین ره آورد اجتماعی برای بشر در پرتو اعتقاد به مهدویت است.


بعد سیاسی

تاریخ پیوسته شاهد شکست مکتب‌ها و حکومت‌های مختلف در صحنه جهانی بوده است. سالیان دراز دو ایدة غالب ـ کاپیتالیسم نمایندة اندیشه لیبرال دموکراسی غرب و کمونیسم نماینده سوسیالیسم ـ با سلاح‌های اتمی و ...جهان را تهدید کردند و این آشکارترین دلیل بر ناکارآمدی برنامه‌ها و ایده‌های آنها است.

این دو تفکر سالیان متمادی، افکار و اندیشه‌ سیاسی جهان معاصر را تحت الشعاع خود قرار داده بود. ولی در طول سالیان گذشته یکی سقوط کرده و دیگری در حال سقوط است زیرا به راحتی می‌توان چالشهای موجود در اندیشه لیبرال دموکراسی غرب را مشاهده کرد. آنچه از بحرانهای اخلاقی، معرفتی، روانی و تکنولوژی و ... در آن پدید آمد، همه نشان آن دارد که این امپراطوری، در انتظار یک شکست سنگین است.

حال تکلیف این بشر وامانده و سرگشته از ناکامی‌ها و شعارهای بی‌عمل و نظاره‌گر سراب‌ها چیست؟

بشر امروزی تشنه یک طرح و نگاه جدید در عرصه سیاسی جهان است. ‌به واقع بشر امروز در یک عطش فوق‌العاده به سر می‌برد، و آنچه می‌تواند او را سیراب کند، فقط طرح مدینه فاضله مهدوی است.

نظریه مهدویت، یک اندیشه جهانی است و این اندیشه برای جهان و اداره آن طرح و برنامه دارد.

از این رو تنها برنامه‌ای که می‌تواند پاسخگوی بشر معاصر باشد، این اندیشه است، مهدویت در عرصة حکومت دارای اهداف بلند و ارزشی است، و حتی می‌تواند این فکر برای حکومت دینی، یک طرح راهبردی باشد.

اگر مهدویت به خوبی تبیین شود، حرکت‌های اصلاحی در سراسر جهان جان می‌گیرد، چنان که انقلاب اسلامی ایران به عنوان زمینه و بستری مناسب برای انقلاب بزرگ امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شکل گرفت.


بعد تاریخی

مهدویت در راستای مسأله امامت و در امتداد نبوت و خاتمیت است، از این رو در مرحله‌ای حساس از تاریخ آغاز شده و تا امروز ادامه یافته است و تا آخرین لحظة حیات دنیوی بشر نیز باقی خواهد بود. بنابراین چگونگی «امامت» از امام علی(علیه السلام) تا ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و عکس‌العمل مسلمانان دربارة امامت (بطور عام) و مهدویت (بطور خاص) و نیز حوادث تاریخی در این زمینه می‌تواند از موضوعات مهم و حساس تاریخ اسلام به شمار آید.

مسأله مهدویت در طول تاریخ مطرح بوده است،  روایات شیعه و سنی مملو از بشارات پیامبر گرامی به آمدن حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. موعود باوری در طول حیات تاریخی اسلام منشأ آثار فراوان بوده است.

جالب اینجا که بسیاری از حرکت‌های اصلاحی در تاریخ و عصر حاضر متأثر از اندیشه مهدویت بوده است؛ (مثل فاطمیان در مصر، مهدی سودانی در سودان و ...) حرکت اصلاحی موعود باوری آن چنان در جامعه اسلامی تأثیر شگرف گذاشت که برخی از دسیسه گران با استفاده ابزاری از واژة مهدی، و ادعای مهدویت عده‌ای از مردم را در جوامع اسلامی به خود مشغول کردند.


بعد فرهنگی

یکی از وظایف ما مسلمانان، زمینه سازی و گسترش فرهنگ مهدویت و کمک به تسریع در امر  ظهور آن حضرت است. کار در بعد فرهنگی در عرصه مهدویت به چند محور نیاز دارد:

1. تبیین استراتژی انتظار

استراتژی انتظار؛ یعنی کلان نگری و به کارگیری همه نیروها و توانایی‌ها برای تحقق ظهور حضرت. این امر تحقق نمی‌یابد مگر اینکه در این عرصه از هر گونه برنامه منفعلانه دوری کرده و خود را به یک برنامه فعال و پرتحرک واداشته تا با سازمان‌ دهی همه نیروها و توان موجود به اهداف مورد نظر دست یابیم. برای تحرک لازم در این زمینه باید آینده‌نگری داشت؛ زیرا  بدون تبیین روشن آینده نمی‌توان برنامه درستی تدوین کرد.

همچنین باید از تمام ظرفیت‌های موجود در جامعه استفاده کرد تا انتظار به معنای واقعی کلمه شکل بگیرد، در نتیجه راه از بیراهه شناخته شود و گرفتار انتظار منفی و  ایستا  نشویم.

2. آسیب شناسی

باید تلاش کرد نقاط آسیب‌پذیر را شناخت و سعی در حلّ این آسیب‌ها داشت: به عنوان نمونه، نباید با طرح افراطی ملاقات با امام زمان(علیه السلام)، اساس مهدویت را در ملاقات خلاصه کرد، چرا که با عدم تحقق ملاقات،‌ عده‌ای دچار یأس و نا امیدی می‌شوند و ... و یا به طرح یک طرفه قهر و غضب امام پرداخت.

همچنین بایستی مراقب باشیم، مفهوم انتظار، تحریف نشود و اندیشه‌های نادرست (مانند ظلم پذیری و ...) در جامعه حاکم نگردد.

3. دشمن شناسی

دشمن از هر حربه‌ای استفاده می کند تا جلوی رشد تفکر مهدویت را در جامعه اسلامی بگیرد و یا آن را تحریف کند. با توجه به آنچه گفته شد (ثمرات مهدویت و ...)، اگر دشمن این کار را نکند باید تعجب کرد؛ زیرا ماهیت دشمنی همین است! باید کوشید با شناخت صحیح مباحث مهدویت، جلوی هر گونه تخریب و تحریف در آن را گرفت.


مفهوم و جایگاه امامت

پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) مهمترین بحثی که در جامعه نوپای اسلامی مطرح شد موضوع خلافت و جانشینی رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) بود. گروهی بر اساس آراء بعضی بزرگان صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، خلافت ابوبکر را پذیرفتند و گروه دیگر معتقد شدند که جانشین پیامبر بنابر تعیین آن حضرت، امام علی(علیه السلام) است. در زمان‌های بعد دسته اول به عامّه (اهل سنّت و جماعت) و گروه دوم به خاصّه (تشیع) معروف گردیدند.

نکته قابل توجه اینکه اختلاف شیعه و سنّی تنها در شخص جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) نیست؛ بلکه در دیدگاه هر یک، «امام» معنی و مفهوم و جایگاه ویژه‌ای دارد که این دو مذهب را از یکدیگر متمایز می‌کند.

برای روشن شدن موضوع، معنای امام و امامت را بررسی می‌کنیم تا تفاوتِ دیدگاه‌ها آشکار گردد.

«امامت» در لغت به معنی پیشوایی و رهبری است و «امام» کسی است که سرپرستی یک گروه را در مسیری مشخص به عهده می‌گیرد. و در اصطلاحِ علم دین، امامت به گونه‌های مختلف تفسیر شده است.

به نظر اهل سنّت، امامت حاکمیتی دنیوی (و نه منصبی الهی) است که از رهگذر آن جامعه مسلمین سرپرستی و اداره می‌گردد و از آنجا که هر جمعیتی نیاز به پیشوا و بزرگی دارند جامعه مسلمین نیز، پس از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) باید برای خود رهبری برگزیند و چون برای این گزینش راه و رسم ویژه‌ای در دین ترسیم نشده است، انتخاب جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) می‌تواند از راههای مختلف همچون رجوع به آراء اکثریت مردم یا بزرگان آنها یا وصیت خلیفه پیشین و یا حتی کودتا و غلبه نظامی باشد.

ولی شیعه که امامت را ادامه نبوّت و امام را حجّت خدا در میان خلق و واسطه فیض او به مخلوقات می‌داند معتقد است که «امام» تنها به تعیین الهی است که از زبان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، پیام آور وحی، معرفی می‌گردد. این ایده به خاطر جایگاه رفیع و بلند امامت در تفکر شیعی است که امام را نه تنها سرپرست و مدیر جامعه مسلمین که بیان کننده احکام الهی و مفسّر قرآن کریم و راهبر راه سعادت می‌داند. به بیان دیگر در فرهنگ شیعه، امام، مرجع امور مردم در دو بخش دین و دنیاست نه آنگونه که اهل سنّت معتقدند که تنها وظیفه خلیفه، حکومت داری و اداره دنیای مردم باشد.


نیاز به امام

پس از روشن شدن دیدگاهها، بجاست به این سؤال پاسخ دهیم که با وجود قرآن و سنّت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) چه نیازی به امام و رهبر دینی ـ آنگونه که شیعه معتقد است ـ وجود دارد؟

برای ضرورت وجود امام، دلیل‌های فراوانی بیان شده است ولی ما تنها به یک بیان ساده، اکتفا می‌کنیم:

همان دلیلی که نیاز به پیامبر را بیان می‌کند، بیانگر نیاز مردم به «امام» نیز است. زیرا از سویی، اسلام آخرین دین و حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله وسلم) آخرین پیامبر خداست، بنابراین، اسلام باید پاسخگوی تمام نیازهای بشر تا قیامت باشد. از سوی دیگر، قرآن کریم، اصول و کلیات احکام و معارف الهی را بیان کرده است و تبیین و توضیح آن به پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) واگذار شده است.4 ولی روشن است که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) به عنوان رهبر مسلمین، مطابق نیازها و ظرفیت جامعه اسلامی زمان خود به بیان آیات الهی پرداخته است و لازم است برای او جانشینان لایقی باشد که همچون او متصل به دریای بیکران علم خدا باشند تا آنچه را پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، تبیین نفرموده است، بیان کنند و نیازهای جامعه مسلمین را در هر زمان، پاسخ گویند.

در روایتی که شیعه و سنّی از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) نقل کرده‌اند آمده است:

«اِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ کِتابَ اللّهِ وَ عِتْرَتی؛ ما اِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلّوُا بَعْدی اَبَداً...5

به راستی که من دو چیز گرانبها در میان شما باقی می‌گذارم: قرآن و اهل‌بیتم، تا وقتی به این دو چنگ بزنید هرگز پس از من گمراه نخواهید شد.»

طبق این حدیث، هیچ زمانی خالی از حضور عترت پیامبر در کنار قرآن نخواهد بود.

همچنین امامان(علیهم السلام)، نگهبان میراث به جا مانده از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و نیز مبین و مفسّر حقیقی قرآن کریم هستند تا دین خدا دستخوش تحریفِ غرض ورزان و دشمنان قرار نگیرد و این سرچشمه زلال تا قیامت، پاک و پاکیزه باقی ماند.

بعلاوه «امام» به عنوان انسان کامل، الگوی جامعی در همه ابعادِ انسانی است و بشر نیاز جدّی به چنین نمونه‌ای دارد که با دستگیری و هدایت او، آنگونه که در خور کمال انسانی اوست تربیت گردد و در پرتو راهنمایی‌های این مربی آسمانی از انحراف‌ها و دام‌های نفس سرکش خود و شیطان‌های بیرونی محفوظ بماند.

از مطالب بالا روشن شد که نیاز مردم به امام یک نیاز حیاتی است و برخی از وظایف امام به شرح زیر است:

ـ رهبری و اداره امور جامعه (تشکیل حکومت)

ـ حفظ دین و آئین پیامبر از تحریف و بیان صحیح قرآن؛

ـ تزکیه نفوس و هدایت معنوی مردم؛


ویژگی های امام

جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) که ضامن تداوم حیات دین و نیز پاسخگوی نیازهای بشر است شخصیت ممتازی است که به تناسب جایگاه والای پیشوایی و رهبری، ویژگیهایی دارد که مهمترین آنها عبارتند از:

تقوا و پرهیزگاری و برخورداری از ملکه عصمت به گونه‌ای که کوچکترین گناهی از او سر نمی‌زند.

علم و دانش که از علم پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) سرچشمه گرفته است و متصل به علم الهی است. بنابراین پاسخگوی همه در تمام زمینه‌های مادی و معنوی، دینی و دنیوی است.

آراستگی به فضائل و سجایای اخلاقی در بالاترین درجات؛

توان اداره جامعه بشری و مدیریت صحیح آن بر اساس آموزه‌های دینی؛

با توجه به صفات یاد شده برای امام، بدیهی است که انتخاب چنین فردی از توان و دانش مردم بیرون است و تنها خداوند است که به سبب علم بی نهایت خود می‌تواند پیشوایان و جانشینان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را برگزیند. بنابراین از مهمترین ویژگی‌های امام، منصوب بودن او از سوی خداست.

با توجه به اهمیت این ویژگی ها، به اختصار درباره هر یک توضیح می‌دهیم:


علم امام

امام که سمت پیشوایی و رهبری مردم را به عهده دارد؛ لازم است دین را در تمامی زوایای خود بشناسد و به قوانین آن آگاهی کامل داشته باشد و نیز با دانستن تفسیر آیات قرآن و احاطه کامل به سنّت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) به تبیین معارف دین پرداخته و به همه سؤالات مردم در موضوعات مختلف پاسخ دهد و آنها را به بهترین شیوه راهنمایی کند. بدیهی است که چنین مرجع علمی می‌تواند مورد اعتماد و تکیه گاه توده‌ها قرار گیرد و چنین پشتوانه علمی تنها به واسطه اتّصال به علم الهی می‌تواند وجود داشته باشد به همین دلیل است که شیعه معتقد است علم امامان و جانشینان واقعی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) برگرفته از علم بیکران خدایی است.

امام علی(علیه السلام) درباره علامت‌های امام بر حق می‌فرماید:

«امام آگاه ترین فرد است به حلال و حرام خدا و احکام گوناگون و اوامر و نواهی او و هر آنچه مردم نیازمند هستند.»

عصمت امام

یکی از صفات مهم امام و شرایط اساسی امامت، «عصمت» است و آن ملکه‌ای است که از علم به حقایق و اراده‌ای قوی به وجود می‌آید و امام به سبب برخورداری از این دو، از ارتکاب هر گناه و خطایی خودداری می‌کند. امام هم در شناخت و تبیین معارف دینی و هم در عمل به آنها و هم در تشخیص مصالح و مفاسد جامعه اسلامی، معصوم از لغزش می‌باشد.

برای عصمت امام، دلائل عقلی و نقلی (از قرآن و روایات)، وجود دارد. مهمترین دلیل‌های عقلی عبارتند از:

الف. حفظ دین و راه و رسم دینداری، در گرو عصمت امام است. چون امام مسئولیت حفظ دین از تحریف و هدایت دینی مردم را به عهده دارد و نه تنها سخن او که رفتار او و تأیید و عدم تأییدش نسبت به عمل دیگران، در رفتار جامعه تأثیر می‌گذارد. پس باید در فهم دین و عمل به آن از هر لغزشی محفوظ باشد تا پیروان خود را به گونه صحیح، هدایت کند.

ب. یکی از دلائل نیاز جامعه به امام این است که مردم در شناخت دین و اجرای آن، مصون از خطا نیستند. حال اگر پیشوای مردم نیز چنین باشد، چگونه می‌تواند مورد اعتماد کامل آنها قرار گیرد؟! به بیان دیگر اگر امام معصوم نباشد، مردم در پیروی از او و انجام همه دستوراتش، دچار تردید خواهند شد8.

آیاتی از قرآن نیز بر لزوم عصمت امام دلالت دارد که یکی از آنها آیه 124 سوره بقره است. در این آیه شریفه آمده است که پس از مقام نبوت، خداوند مقام والای امامت را نیز به حضرت ابراهیم(علیه السلام) عطا فرمود. آنگاه حضرت ابراهیم از خداوند درخواست کرد که مقام امامت را در نسل او نیز قرار دهد.

خداوند فرمود:

«عهد من (امامت) به ستمکاران و ظالمان نمی‌رسد». یعنی منصب امامت مخصوص آن دسته از ذرّیه ابراهیم(علیه السلام) است که ظالم نباشند.

حال با توجه به اینکه قرآن کریم، شرک به خدا را ظلم بزرگ دانسته و نیز هر گونه تجاوز از دستورات الهی (= گناه) را ظلم به نفس شمرده است، هر کس در برهه‌ای از زندگی خود، مرتکب گناهی شده، مصداق ظالم بوده و شایسته مقام امامت نخواهد بود.

به بیان دیگر، بدون شک حضرت ابراهیم(علیه السلام) «امامت» را برای آن دسته از ذریّه خود که در تمام عمر گناه کار بوده و یا در آغاز نیکوکار بوده و سپس بدکار شده اند، درخواست نکرده است. بنابراین دو دسته باقی می‌ماند:

1. آنان که در آغاز، گناه کار بوده و سپس توبه کرده و نیکوکار شده‌اند.

2. آنها که هیچ‌گاه مرتکب گناهی نشده‌اند.

خداوند در کلام خود، دسته اول را استثنا کرده است. نتیجه اینکه مقام «امامت» تنها به دسته دوم اختصاص دارد.

---------------------------------------------------

8. به علاوه اگر امام مصون از خطا نباشد باید به دنبال امام دیگرى بود تا نیاز مردم را پاسخ دهد و اگر او نیز محفوظ از خطا نباشد امام دیگرى لازم است و این رشته همچنان تا بى نهایت ادامه خواهد یافت و چنین امرى از نظر فلسفى باطل است.


مدیریت اجتماعی امام

از آن جا که انسان، موجودی اجتماعی است و اجتماع بر روح و روان و رفتار او تأثیر فراوانی دارد لازم است برای تربیت صحیح و رشد او به سوی قرب الهی، زمینه‌های اجتماعی مناسب پدید آید و این در سایه تشکیل یک حکومت الهی، ممکن خواهد بود. بنابراین امام و پیشوای مردم باید توان اداره امور جامعه را دارا بوده و با استفاده از تعالیم قرآن و سنّت نبوی(صلی الله علیه و آله وسلم) و بهره گیری از عناصر کار آمد، حکومتی اسلامی را پی ریزی کند.


آراستگی امام به کمالات اخلاقی

امام که پیشوا و راهبر جامعه است باید از همه بدی‌ها و رذائل اخلاقی دور بوده و در مقابل، همه کمالات اخلاقی را در عالی ترین حدّ آن دارا باشد زیرا او به عنوان انسان کامل بهترین الگو برای پیروان خود به شمار می‌رود.

امام رضا(علیه السلام) فرمود: «برای امام(علیه السلام) نشانه هایی است: او داناترین،... پرهیزگارترین، بردبارترین، شجاع ترین، سخاوتمندترین و عابدترینِ مردم است» ( 9)

بعلاوه او در مقام جانشینی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، در پی تعلیم و تربیت انسان هاست. بنابراین خود باید پیش از همگان و بیشتر از مردمان، به اخلاق الهی آراسته باشد.

امام علی(علیه السلام) می‌فرماید:

کسی که ]به امر خدا[ خود را امام مردم قرار داده است بر اوست که پیش از تعلیم دیگران به تعلیم خود همّت گمارد و باید دیگران را به وسیله رفتار خود تربیت کند پیش از آنکه با گفتار تربیت کند.


انتصابی بودن امام

نصب امام از سوی خدا

از دیدگاه شیعه، امام و جانشین پیامبر تنها به دستور خدا و انتخاب او انجام می‌گیرد و پیامبر، امام پس از خود را معرفی می‌کند. بنابراین هیچ فرد یا گروهی حق دخالت در این امر را ندارند.

ضرورت نصب امام از سوی خداوند دلیل هایی دارد از جمله:

الف. به فرموده قرآن، حاکم مطلق بر همه چیز خداوند است و همه باید تنها از او اطاعت کنند. بدیهی است این حاکمیت می‌تواند از سوی خداوند به هر کسی ـ مطابق شایستگی و مصلحت ـ داده شود. بنابراین، همان گونه که پیامبر به وسیله خدا انتخاب می‌گردد، امام نیز به تعیین الهی، بر مردم ولایت می‌یابد.

ب. پیش از این برای امام، ویژگیهایی را از قبیل عصمت و علم و... بیان کردیم. روشن است که یافتن و شناختن کسی که دارای این صفات ـ آن هم در عالی ترین درجه ـ باشد تنها به وسیله خداوند که دانای به آشکار و نهان انسانهاست، امکان پذیر است. همان گونه که خداوند در قرآن کریم به ابراهیم می‌فرماید: من تو را به مقام امامتِ مردم قرار دادم.


بیانی جامع و زیبا از زبان عصمت

در پایان این گفتار مناسب است که بخشی از بیانِ زیبای پیشوای هشتم، حضرت رضا(علیه السلام) را که درباره مقام امام و ویژگی‌های اوست بیاوریم:

«آنها ]که در امر امامت اختلاف کردند و گمان کردند که امامت امری انتخابی است [ نادانی کردند... مگر مردم، مقام و منزلت امامت در میان امت را می‌دانند تا روا باشد که به اختیار و انتخاب ایشان واگذار شود؟!

همانا امامت، قدرش والاتر و شأنش بزرگ‌تر و منزلتش عالی‌تر و مکانش رفیع‌تر و عمقش ژرف‌تر از آنست که مردم با عقل خود به آن برسند یا با آرای خود آن را دریابند...

همانا امامت، مقامی است که خدای عزوجل، بعد از رتبه نبوّت و خُلّت (مقام خلیل اللّهی) در مرتبه سوم به ابراهیم(علیه السلام) اختصاص داد... امامت، خلافت خدا و خلافت رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) و مقام امیرالمؤمنین(علیه السلام) و میراث حسن و حسین(علیهما السلام) است. به راستی که امامت، زمام دین و مایه نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزّت مؤمنان است... کامل شدن نماز، روزه، حج و جهاد و... نیز حفظ مرزها به سبب امام ]و پذیرفتن ولایت [است.

امام، حلال خدا را حلال و حرام او را حرام می‌کند ]و مطابق حکم واقعی پروردگار، حکم می‌کند[ و حدود الهی را به پا می‌دارد و از دین خدا حمایت کرده و با حکمت و موعظه نیکو و دلیل رسا به راه پروردگار دعوت می‌کند.

امام مانند خورشید طلوع کننده است که نورش عالم را فرا می‌گیرد و خودش در افق است به گونه‌ای که دست‌ها و دیدگان به او نرسد. امام، ماه تابان، چراغ فروزان، نور درخشان و ستاره راهنما در شدت تاریکی‌ها و در راههای شهرها و کویرها و در گرداب دریاها ]و نجات دهنده از انواع فتنه‌ها و نادانی ها[ است...

امام انیس همراه و پدر مهربان و برادر تنی و مادر نیکوکار به فرزند کوچک و پناهگاه بندگان در مصیبت‌های بزرگ است. امام کسی است که از گناهان پاک و از عیب‌ها بر کنار است. او به دانش مخصوص و به خویشتن داری و حلم نشانه دار است... امام، یگانه روزگار خویش است و کسی به (ساحت) او نزدیک نمی‌شود و هیچ دانشمندی با او برابر نمی‌گردد. نه کسی جای او را می‌گیرد و نه برای او مثل و مانندی یافت می‌شود... پس کیست که بتواند امام را بشناسد و یا انتخاب امام برای او ممکن باشد؟! هیهات هیهات! ( 12 ) در اینجا خردها گم گشته و عقل‌ها سرگردان و حیران گردیده است. ]در اینجا‌[ دیده‌ها بینور، بزرگان کوچک؛ حکیمان متحیّر... و سخن دانان درمانده‌اند از اینکه بتوانند یکی از شوؤن یا فضیلت‌های امام را توصیف کنند و آنان همگی به عجز و ناتوانی اعتراف می‌کنند!!...»

منابع آزمون بیمه2

ﻓﺼﻞ ﺳﻮم : ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﻣﻬﻨﺪﺳﻲ 
  ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﻣﻬﻨﺪﺳﻲ -1
 ﺗﺎرﻳﺨﭽﻪ ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﻣﻬﻨﺪﺳﻲ -1-1
اﻧﻔﺠﺎر دﻳﮕﻬﺎی ﺑﺨﺎر و ﺑﺮوز ﺻﺪﻣﺎت و ﺧﺴﺎرات ﺷﺪﻳﺪ ﺑﻪ ﺟﺎن و ﻣﺎل اﺷﺨﺎص ﺳﺒﺐ ﮔﺮدﻳﺪ ﻛﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن از اﻳﻦ دﺳﺘﮕﺎه ﻫﺎ در ﺳﺎل  ﻣﻴﻼدی در ﺷﻬﺮ ﻣﻨﭽﺴﺘﺮ اﻧﮕﻠﻴﺲ ﮔﺮد ﻫﻢ آﻣﺪه و 1854
"
ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺘﻔﺎده ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن از دﻳﮕﻬﺎی ﺑﺨﺎر
"
 را ﺗﺄﺳﻴﺲ ﻛﻨﻨﺪ. اﻳﻦ ﺳﺎزﻣﺎن از ﻃﺮﻳﻖ اﺳﺘﻔﺎده از ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن ﻣﺘﺨﺼﺺ ﺑﻄﻮر ﻣﻨﻈﻢ از دﻳﮕﻬﺎی ﺑﺨﺎر ﺑﺎزدﻳﺪ ﻣﻲ ﻛﺮد و ﻧﻈﺮات ﻣﺸﻮرﺗﻲ ﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن اراﺋﻪ ﻣﻲ داد. در ﺳﺎل  اﻋﻀﺎء اﻗﺪام ﺑﻪ ﺗﺄﺳﻴﺲ 1858
"
ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻴﻤﻪ دﻳﮓ ﺑﺨﺎر
"
 ﻧﻤﻮدﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻴﻤﻪ در زﻣﻴﻨﻪ ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﻣﻬﻨﺪﺳﻲ ﺑﻮد و ﭘﺲ از آن ﻣﺘﻌﺎﻗﺒﺎً ﺷﺮﻛﺘﻬﺎی ﺑﻴﻤﻪ دﻳﮕﺮی ﺗﺄﺳﻴﺲ ﮔﺮدﻳﺪ و ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﻣﻬﻨﺪﺳﻲ ﺑﻪ  ﺷﻜﻞ اﻣﺮوزﻳﺒﻪ ﻋﻨﺎون  زﻳﺮ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی اﻣﻮال ﺷﻜﻞ ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ ﭘﺮوژه ﻫﺎی درﺣﺎل ﺳﺎﺧﺖ ﻳﺎ ﺳﺎزه ﻫﺎ و ﺗﺄﺳﻴﺴﺎت درﺣﺎل ﺑﻬﺮداری و ﻳﺎ ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت و ﺗﺠﻬﻴﺰات ﻓﻨﻲ را ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻲ دﻫﺪ. 
     : ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪی ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﻣﻬﻨﺪﺳﻲ - 2-1
اﻧﻮاع  ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ اراﺋﻪ  در زﻣﻴﻨﻪ ﺑﻴﻤﻪ  ﻫﺎی ﻣﻬﻨﺪﺳﻲ ﺑﻪ  دو ﺳﺮی از اﻣﻮال در ﺣﺎل ﻧﺼﺐ و در ﺣﺎل ﺑﻬﺮه  ﺑﺮداری ﺗﻌﻠﻖ داﺷﺘﻪ و ﺷﺎﺧﻪ ﻫﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﻣﺮﺗﺒﻂ را ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻲ ﮔﺮدد ﻛﻪ  ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از : 
اﻟﻒ(ﺑﻴﻤﻪ  اﻣﻮال در ﺣﺎل اﺣﺪاث ﻳﺎ ﻧﺼﺐ  ( Construction)  
ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ : اﺣﺪاث اﻧﻮاع  ﺳﺎزه ﻫﺎ ، ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻫﺎ ، ﺳﺪ ﻫﺎ ، ﭘﻞ ﻫﺎ ، ﭘﺮوژه ﻫﺎی آﺑﺮﺳﺎﻧﻲ ، ﮔﺎز رﺳﺎﻧﻲ ، ﻣﺨﺎﺑﺮاﺗﻲ ، و . . .    
ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی  اﻣﻮال در ﺣﺎل اﺣﺪاث ﻳﺎ ﻧﺼﺐ  ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از :   

 ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران   ( CAR)

 ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﻧﺼﺐ  ( EAR) 
  ب( ﺑﻴﻤﻪ اﻣﻮال در ﺣﺎل ﺑﻬﺮه ﺑﺮداری  ( Operation)  :
ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ : ﺗﺠﻬﻴﺰات و اﻣﻼﻛﻲ ﻛﻪ  ﻧﺼﺐ ﻳﺎ  از آﻧﻬﺎ ﺑﻬﺮه ﺑﺮداری ﻣﻲ ﮔﺮدد ، ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت ، ﺗﺎﺳﻴﺴﺎت اﺣﺪاث آﻧﻬﺎ ﭘﺎﻳﺎن ﻳﺎﻓﺘﻪ و ﻣﺴﻜﻮﻧﻲ و . . . ( ،ﻣﺮاﻛﺰ ﻏﻴﺮ ﺻﻨﻌﺘﻲ  ،ﻛﺎرﺧﺎﻧﺠﺎت ﺻﻨﻌﺘﻲ
ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی اﻣﻮال در ﺣﺎل ﺑﻬﺮه  ﺑﺮداری  ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از : 

 ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات و ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران ( CPM)

 ﺑﻴﻤﻪ رﻳﺴﻜﻬﺎی ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺷﺪه ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ ( CECR)

 ﺑﻴﻤﻪ ﺷﻜﺴﺖ ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت ( MB)

 ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻚ  ( EE)
 
 
 

١٨ 
    -اﻧﻮاع ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﻣﻬﻨﺪﺳﻲ 2
ﺑﻴﻤﻪ  اﻣﻮال در ﺣﺎل اﺣﺪاث / ﻧﺼﺐ  ( Construction)  
( ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران - 1- 2 C.A.R) Contractors' All Risks   
 : ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران  -1-1-2
ﺑﻴﻤﻪ ای اﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﺮوژه ﻫﺎی درﺣﺎل اﺣﺪاث ﻋﻤﺮاﻧﻲ و ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ ﻛﻪ ارزش ﻣﺼﺎﻟﺢ در آﻧﻬﺎ از ارزش اﻗﻼم ﻣﻮرد ﻧﺼﺐ ﺑﻴﺸﺘﺮ
ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ از ﻗﺒﻴﻞ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن، ﭘﻞ، ﺳﺪ، راه، ﺗﻮﻧﻞ، ﻣﻮج ﺷﻜﻦ، ﭘﺮوژه ﻫﺎی آﺑﻴﺎری زﻫﻜﺸﻲ و ﻣﺎﻧﻨﺪ آﻧﺮا ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻴﺪﻫﺪ  .
 ﻣﺪت ﺑﻴﻤﻪﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران :  -2-1-2
ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﺪت ﻗﺮارداد ﺑﻮده و ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﻣﻴﺘﻮاﻧﺪ دوره ﻧﮕﻬﺪاری )ﺗﺤﻮﻳﻞ ﻣﻮﻗﺖ( را ﻧﻴﺰ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار دﻫﺪ. 
  : - ﭘﻮﺷﺸﻬﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران 3-1-2
   ﺧﻄﺮات ﻧﺎﺷﻲ از ﺣﻮادث ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺻﺎﻋﻘﻪ - زﻟﺰﻟﻪ - زﻟﺰﻟﻪ درﻳﺎﺋﻲ -1 آﺗﺸﻔﺸﺎن - راﻧﺶ زﻣﻴﻦ - ﻧﺸﺴﺖ زﻣﻴﻦ – ﻟﻐﺰش زﻣﻴﻦ - رﻳﺰش ﻛﻮه ﻳﺎ ﺻﺨﺮه - ﺳﻴﻞ - آب ﮔﺮﻓﺘﮕﻲ - اﻣﻮاج درﻳﺎ ﻳﺎ آب  - ﺗﮕﺮگ - ﻳﺦ زدﮔﻲ - ﻳﺦ ﺷﻨﺎور - ﻃﻮﻓﺎن - ﮔﺮدﺑﺎد  ﺗﻨﺪﺑﺎد - ﺑﺎران - ﺑﺮف - ﺑﻬﻤﻦ - ﻧﺸﺖ ﻳﺎ ﻧﻔﻮذ آب –   ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﻫﻨﮕﺎم ﺗﻤﻴﺰ ﻛﺮدن ﻳﺎ ﺗﻌﻤﻴﺮ ﻛﺮدن -2  ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی وارد ﺑﻪ اﺑﺰار، ﻟﻮازم و ﺗﺠﻬﻴﺰات ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ -3  ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﺟﺎﻧﻲ ﻳﺎ ﻣﺎﻟﻲ وارد ﺑﻪ اﺷﺨﺎص ﺛﺎﻟﺚ )در ﺻﻮرت درج در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ( -4  ﺳﺮﻗﺖ -5  ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی وارد ﺑﻪ ﺳﺎزه ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه ﻳﺎ اﻗﻼم ﻧﺼﺐ ﺷﺪه -6  ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی وارد ﺑﻪ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﻳﺎ اﻗﻼم دﭘﻮ ﺷﺪه ﻳﺎ اﻧﺒﺎر ﺷﺪه -7  ﺳﻘﻮط - ﺗﺼﺎدم -8 واژﮔﻮﻧﻲ – و ﺳﺎﻳﺮ ﺣﻮادث ﺑﺠﺰ آﻧﭽﻪ در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﺴﺘﺜﻨﻲ ﺷﺪه 
  : -اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران 4-1-2
ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﻮارد ﻣﻨﺪرج در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﻴﺘﻮان ﺑﻪ ﺟﻨﮓ، واﻛﻨﺸﻬﺎی ﻫﺴﺘﻪ ای، اﻋﻤﺎل ﻋﻤﺪی ﺑﻴﻤﻪ  ﮔﺬار ﻳﺎ ﻛﺎرﻛﻨﺎن وی، ﺗﻮﻗﻒ ﻛﺎر، ﻓﺮﺳﻮدﮔﻲ، ﺧﻮردﮔﻲ، زﻧﮓ زدﮔﻲ و ... را ﻧﺎم ﺑﺮد  .
  Erection All Risks (E.A.R)  ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﻧﺼﺐ - 2- 2 ﺑﻴﻤﻪ   : ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﻧﺼﺐ  2-2 -1 - ﺑﻴﻤﻪ ای اﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﺮوژه ﻫﺎی درﺣﺎل اﺣﺪاث ﺗﺄﺳﻴﺴﺎﺗﻲ و ﺳﺎزه ای ﻛﻪ ارزش اﻗﻼم ﻣﻮرد ﻧﺼﺐ در آﻧﻬﺎ از ارزش ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ از ﻗﺒﻴﻞ ﻛﺎرﺧﺎﻧﻪ، ﻧﻴﺮوﮔﺎه، ﭘﺎﻻﻳﺸﮕﺎه، ﺧﻄﻮط اﻧﺘﻘﺎل ﻧﻴﺮو، ﭘﺘﺮوﺷﻴﻤﻲ، ﺳﻴﺴﺘﻤﻬﺎی ﻣﺨﺎﺑﺮاﺗﻲ، اﺳﻜﻠﻪ ﻫﺎی ﻧﻔﺘﻲ و ... را ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻴﺪﻫﺪ.   :  -ﻣﺪت ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﻧﺼﺐ  2-2-2
ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﺪت ﻗﺮارداد ﺑﻮده و ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار ﻣﻴﺘﻮاﻧﺪ دوره آزﻣﺎﻳﺶ )راه اﻧﺪازی( و دوره ﻧﮕﻬﺪاری )ﺗﺤﻮﻳﻞ ﻣﻮﻗﺖ( را ﻧﻴﺰ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ
ﻗﺮار دﻫﺪ. 
 

١٩ 
  :  -ﭘﻮﺷﺸﻬﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﻧﺼﺐ  3-2-2
ﺑ ﻣﻮاردی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺠﺰ اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت ﻣﻨﺪرج در ﺷﺮاﻳﻂ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺎ ﺗﻮﺟﻪ  ﺑﻪ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﺑﻴﻤﻪ  ﻧﺎﻣﻪ ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎ و ﺧﻄﺮات ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺧﻄﺮاﺗﻲ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﻮراد ﻛﻪ اﺷﺎره ﻣﻲ ﺷﻮد  ذﻳﻞ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ اﻳﻦ  ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد  
   ﺧﻄﺮات ﻧﺎﺷﻲ از ﺣﻮادث ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺻﺎﻋﻘﻪ - زﻟﺰﻟﻪ - زﻟﺰﻟﻪ درﻳﺎﺋﻲ -1 آﺗﺸﻔﺸﺎن  -راﻧﺶ زﻣﻴﻦ - ﻧﺸﺴﺖ زﻣﻴﻦ – ﻟﻐﺰش زﻣﻴﻦ - رﻳﺰش ﻛﻮه ﻳﺎ ﺻﺨﺮه  -ﺳﻴﻞ - آب ﮔﺮﻓﺘﮕﻲ - اﻣﻮاج درﻳﺎ ﻳﺎ آب  - ﺗﮕﺮگ - ﻳﺦ زدﮔﻲ - ﻳﺦ ﺷﻨﺎور - ﻃﻮﻓﺎن - ﮔﺮدﺑﺎد  ﺗﻨﺪﺑﺎد - ﺑﺎران - ﺑﺮف - ﺑﻬﻤﻦ - ﻧﺸﺖ ﻳﺎ ﻧﻔﻮذ آب –   ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﻫﻨﮕﺎم ﺗﻤﻴﺰ ﻛﺮدن ﻳﺎ ﺗﻌﻤﻴﺮ ﻛﺮدن -2  ﻟﻮازم و ﺗﺠﻬﻴﺰات ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ ﻳﺎ ﻧﺼﺐ ، ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی وارد ﺑﻪ اﺑﺰار -3  ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﺟﺎﻧﻲ ﻳﺎ ﻣﺎﻟﻲ وارد ﺑﻪ اﺷﺨﺎص ﺛﺎﻟﺚ )در ﺻﻮرت درج در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ( -4  ﺳﺮﻗﺖ -5  ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی وارد ﺑﻪ ﺳﺎزه ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه ﻳﺎ اﻗﻼم ﻧﺼﺐ ﺷﺪه -6  ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی وارد ﺑﻪ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﻳﺎ اﻗﻼم دﭘﻮ ﺷﺪه ﻳﺎ اﻧﺒﺎر ﺷﺪه -7  ﺳﻘﻮط - ﺗﺼﺎدم -8 واژﮔﻮﻧﻲ – و ﺳﺎﻳﺮ ﺣﻮادث ﺑﺠﺰ آﻧﭽﻪ در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﺴﺘﺜﻨﻲ ﺷﺪه 
  -اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﻧﺼﺐ  4-2-2
ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﻮارد ﻣﻨﺪرج در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ اﻫﻢ آن ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﺟﻨﮓ، واﻛﻨﺸﻬﺎی ﻫﺴﺘﻪ ای، اﻋﻤﺎل ﻋﻤﺪی ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار ﻳﺎ ﻛﺎرﻛﻨﺎن وی، ﺗﻮﻗﻒ ﻛﺎر، ﻓﺮﺳﻮدﮔﻲ، ﺧﻮردﮔﻲ، زﻧﮓ زدﮔﻲ و ... 
  ﺑﻴﻤﻪ اﻣﻮال در ﺣﺎل ﺑﻬﺮه ﺑﺮداری  ( Operation)  :
  -ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات و ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران 3- 2 Contractors' Plant & Machinery(C.P.M) 
 ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات و ﻣﺎﺷﻴﻦ اﻻت ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران -1 - 3-2
ﺑﻴﻤﻪ ای ﻛﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات و ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران از ﻗﺒﻴﻞ ﻟﻮدر، ﺑﻮﻟﺪوزر، ﮔﺮﻳﺪر، ﺟﺮﺛﻘﻴﻞ، ﺳﻨﮓ ﺷﻜﻦ، ﻛﺎرﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺑﺘﻦ، ﻟﻴﻔﺘﺮاک و ﻣﺎﻧﻨﺪ آن ﻛﻪ اﺑﺰار ﻛﺎر ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران ﺟﻬﺖ اﺟﺮای ﻛﺎر ﭘﺮوژه ﻫﺎ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ را ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻲ دﻫﺪ. درواﻗﻊ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ زﻳﺎن ﻳﺎ ﺧﺴﺎرﺗﻲ را ﻛﻪ ﺑﻬﺮﻋﻠﺖ ﺟﺰ ﻣﻮارد ﻣﺴﺘﺜﻨﻲ ﺷﺪه درﺣﻴﻦ ﻛﺎر در زﻣﺎن اﺣﺪاث ﻳﺎ  ﺑﻬﺮه ﺑﺮداری، درﻣﻮاﻗﻊ ﺗﻌﻄﻴﻞ ﻛﺎر و ﻳﺎ زﻣﺎن ﻧﮕﻬﺪاری ﺑﻪ ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت وارد آﻳﺪ،ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﻨﺪرﺟﺎت و درﺧﻮاﺳﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﺟﺒﺮان ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ. 
  : -ﻣﺪت ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات و ﻣﺎﺷﻴﻦ اﻻت ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران 2 - 3-2
ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﻳﻜﺴﺎل ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﻴﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ درﺧﻮاﺳﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﺗﻤﺪﻳﺪ ﮔﺮدد. 
  : -ﭘﻮﺷﺸﻬﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات و ﻣﺎﺷﻴﻦ اﻻت ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران 3 - 3-2
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ  ﺑﻪ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺑ ﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺠﺰ اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت ﻣﻨﺪرج در ﺷﺮاﻳﻂ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎ و ﺧﻄﺮات ﻣﻮاردی ﻫﺴﺘ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺧﻄﺮاﺗﻲ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﻮراد ذﻳﻞ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد . 
   ﺧﻄﺮات ﻧﺎﺷﻲ از ﺣﻮادث ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺻﺎﻋﻘﻪ - زﻟﺰﻟﻪ - زﻟﺰﻟﻪ درﻳﺎﺋﻲ -1 آﺗﺸﻔﺸﺎن  -راﻧﺶ زﻣﻴﻦ - ﻧﺸﺴﺖ زﻣﻴﻦ – ﻟﻐﺰش زﻣﻴﻦ - رﻳﺰش ﻛﻮه ﻳﺎ ﺻﺨﺮه  -ﺳﻴﻞ - آب ﮔﺮﻓﺘﮕﻲ - اﻣﻮاج درﻳﺎ ﻳﺎ آب  - ﺗﮕﺮگ - ﻳﺦ زدﮔﻲ - ﻳﺦ ﺷﻨﺎور - ﻃﻮﻓﺎن - ﮔﺮدﺑﺎد  ﺗﻨﺪﺑﺎد - ﺑﺎران - ﺑﺮف - ﺑﻬﻤﻦ - ﻧﺸﺖ ﻳﺎ ﻧﻔﻮذ آب –   ﺳﺮﻗﺖ ﻛﻠﻲ -2  ﺑﺎران - ﺑﺮف -3 ﺑﻬﻤﻦ –

٢٠ 
  ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﻧﺎﺷﻲ از ﻛﺎرﺑﺮد آب ﻳﺎ ﺳﺎﻳﺮ اﻗﺪاﻣﺎت ﺑﻤﻨﻈﻮر اﻃﻔﺎی ﺣﺮﻳﻖ -4  ﺳﻘﻮط - ﺗﺼﺎدم -5 واژﮔﻮﻧﻲ – و ﺳﺎﻳﺮ ﺣﻮادث ﺑﺠﺰ آﻧﭽﻪ در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﺴﺘﺜﻨﻲ ﺷﺪه       -اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات و ﻣﺎﺷﻴﻦ اﻻت ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران 4 - 3-2
ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﻮارد ﻣﻨﺪرج در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ اﻫﻢ آن ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﺧﺴﺎرت ﺑﻌﻠﺖ ازﻛﺎراﻓﺘﺎدﮔﻲ وﺳﺎﻳﻞ ﺑﺮﻗﻲ ﻳﺎ ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻲ، اﻧﺠﻤﺎد  ﺧﻨﻚ ﻛﻨﻨﺪه ﻳﺎ ﺳﻴﺎﻻت دﻳﮕﺮ، ﻧﻘﺺ ﻳﺎ ﻗﻄﻊ در ﺳﻴﺴﺘﻢ روﻏﻨﻜﺎری ﻳﺎ ﺧﻨﻚ ﻛﺎری، ﺧﺴﺎرت وارد ﺑﻪ ﻗﻄﻌﺎت ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻌﻮﻳﺾ ﻣﺎﻧﻨﺪ
ﺗﺴﻤﻪ ﭘﺮواﻧﻪ ﻫﺎ، ﻏﻮﻃﻬﻮر ﺷﺪن ﻛﻠﻲ ﻳﺎ ﺟﺰﺋﻲ در آﺑﻬﺎی ﺟﺰر و ﻣﺪدار، ﻓﺮﺳﻮدﮔﻲ، ﺧﻮردﮔﻲ، زﻧﮓ زدﮔﻲ و ... 
    -ﺑﻴﻤﻪ رﻳﺴﻜﻬﺎی ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺷﺪه ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ 4- 2 (C.E.C.R) 
Civil Engineering Completed Risks  ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﻴﻤﻪ رﻳﺴﻚ ﻫﺎی ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺷﺪه  ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ  -1- 4-2
ﺗﻤﺎم ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺑﻴﻤﻪ ای ﻛﻪ در زﻣﺎن اﺣﺪاث ﻣﻴﺘﻮاﻧﺴﺘﻨﺪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎران ﻗﺮار ﮔﻴﺮﻧﺪ در زﻣﺎن ﺑﻬﺮه ﺑﺮداری ﻣﻴﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ رﻳﺴﻚ ﻫﺎی ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺷﺪه  ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ ﻗﺮار داده ﺷﻮﻧﺪ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ از ﻧﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺎ ﺧﻄﺮات ﻣﻌﻴﻦ ﺑﻮده و ﺧﺴﺎرات ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ و ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﺑﻴﻤﻪ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﺗﻌﻤﻴﺮ ﻳﺎ ﺗﻌﻮﻳﺾ داﺷﺘﻪ و دراﺛﺮ ﻋﻮاﻣﻞ و ﺣﻮادﺛﻲ ﻛﻪ در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﺎﻣﺒﺮده ﺷﺪه ﺧﺴﺎرت ﺑﺒﻴﻨﺪ را ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻴﺪﻫﺪ. 
 :  -ﻣﺪت ﺑﻴﻤﻪ رﻳﺴﻚ ﻫﺎی ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺷﺪه  ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ 2- 4-2
ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﻳﻜﺴﺎل ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﻴﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ درﺧﻮاﺳﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﺗﻤﺪﻳﺪ ﮔﺮدد. 
    -ﭘﻮﺷﺸﻬﺎی ﺑﻴﻤﻪ رﻳﺴﻚ ﻫﺎی ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺷﺪه  ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ 3-4-2
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ  ﺑﻪ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎ و ﺧﻄﺮات ﻣﻮاردی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺠﺰ اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت ﻣﻨﺪرج در ﺷﺮاﻳﻂ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺧﻄﺮاﺗﻲ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﻮراد ی ﻛﻪ اﺷﺎره  ﻣﻴﺸﻮد  ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد . 
   ﺻﺎﻋﻘﻪ - اﻧﻔﺠﺎر ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻳﺎ ﺷﻴﻤﻴﺎﺋﻲ -1  زﻟﺰﻟﻪ - زﻟﺰﻟﻪ درﻳﺎﺋﻲ -2 آﺗﺸﻔﺸﺎن –   راﻧﺶ زﻣﻴﻦ - ﻧﺸﺴﺖ زﻣﻴﻦ - ﻟﻐﺰش زﻣﻴﻦ - رﻳﺰش ﻛﻮه ﻳﺎ ﺻﺨﺮه -3  ﻳﺦ زدﮔﻲ - ﺑﻬﻤﻦ - ﻳﺦ ﺷﻨﺎور -4  ﺳﻴﻞ - ﻃﻐﻴﺎن آب - اﻣﻮاج درﻳﺎ -5  ﻃﻮﻓﺎن - ﮔﺮدﺑﺎد -6 ﺗﻨﺪﺑﺎد –   ﺳﺎﻳﺮ ﺣﻮادث ﺑﺠﺰ آﻧﭽﻪ در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﺴﺘﺜﻨﻲ ﺷﺪه -7
    -اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت ﺑﻴﻤﻪ رﻳﺴﻚ ﻫﺎی ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺷﺪه  ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ 4-4-2
 ﻛﻪ اﻫﻢ آن ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﺟﻨﮓ، واﻛﻨﺸﻬﺎی ﻫﺴﺘﻪ ای، اﻋﻤﺎل ﻋﻤﺪی ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار ﻳﺎ CECR ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﻮارد ﻣﻨﺪرج در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻛﺎرﻛﻨﺎن وی، ﻋﻴﻮب ذاﺗﻲ، ﺗﺨﺮﻳﺐ ﺗﺪرﻳﺠﻲ، اﻧﺒﺴﺎط و اﻧﻘﺒﺎض دراﺛﺮ ﺗﻐﻴﻴﺮات درﺟﻪ ﺣﺮارت ﻫﻮا، ﺧﺴﺎرات ﻧﺎﺷﻲ از ﻗﺼﻮر ﺑﻴﻤﻪ
ﮔﺰار در ﺣﻔﻆ و ﻧﮕﻬﺪاری و اﻧﺠﺎم ﺗﻌﻤﻴﺮات ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ و ... 
 
 
 
 

٢١ 
( -ﺑﻴﻤﻪ ﺷﻜﺴﺖ ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت 5- 2 M.B)   Machinery Breakdown
 ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﻜﺴﺖ ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت :   -1 - 5-2
ﺗﻤﺎم ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺑﻴﻤﻪ ای ﻛﻪ در زﻣﺎن اﺣﺪاث ﻣﻴﺘﻮاﻧﺴﺘﻨﺪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ ﻧﺼﺐ  ﻗﺮار ﮔﻴﺮﻧﺪ در زﻣﺎن ﺑﻬﺮه ﺑﺮداری ﻣﻴﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﻜﺴﺖ ﻣﺎﺷﻴﻦ اﻻت  ﻗﺮار داده ﺷﻮﻧﺪ. ﺑﻌﺒﺎرﺗﻲ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﺧﺴﺎرات ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ و ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻧﺎﺷﻲ از ﺷﻜﺴﺖ  ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت و ﺷﻜﺴﺖ اﺑﺰارﻫﺎی ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻲ و اﻟﻜﺘﺮﻳﻜﻲ رادر زﻣﺎن ﺑﻬﺮه ﺑﺮداری ﺟﺒﺮان ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ.     ﻣﺪت ﺑﻴﻤﻪ  ﺷﻜﺴﺖ ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت -2 - 5-2
ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﻳﻜﺴﺎل ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﻴﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ درﺧﻮاﺳﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﺗﻤﺪﻳﺪ ﮔﺮدد .
  - ﭘﻮﺷﺸﻬﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﺷﻜﺴﺖ ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت 3 - 5-2
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ  ﺑﻪ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎ و ﺧﻄﺮات ﻣﻮاردی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺠﺰ اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت ﻣﻨﺪرج در ﺷﺮاﻳﻂ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺧﻄﺮاﺗﻲ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﻮراد ی ﻛﻪ اﺷﺎره ﻣﻴﺸﻮد  ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد . 
 . ﺷﻜﺴﺖ ﺗﺠﻬﻴﺰات و ﻋﺪم ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻣﻄﻠﻮب در ﺧﻄﻮط ﻧﺼﺐ ﺷﺪه -1  از ﻫﻢ ﮔﺴﻴﺨﺘﮕﻲ در اﺛﺮ ﻧﻴﺮوی ﮔﺮﻳﺰ از ﻣﺮﻛﺰ -2  اﺗﺼﺎل ﻛﻮﺗﺎه - ﻧﻮﺳﺎن ﺑﺮق - ﻗﻄﻊ ﺑﺮق، آب، ﮔﺎز ﻳﺎ ﻫﺮ ﺳﻮﺧﺖ دﻳﮕﺮ -3  ﻛﻢ ﺷﺪن آب در دﻳﮕﻬﺎی ﺑﺨﺎر - اﻧﻔﺠﺎر دﻳﮕﻬﺎی ﺑﺨﺎر - اﻧﻔﺠﺎرات ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ -4  ﺷﻜﺴﺖ ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻲ -5 و ﺳﺎﻳﺮ ﺣﻮادث ﺑﻪ ﺟﺰ آﻧﭽﻪ ﺻﺮاﺣﺘﺎً در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﺴﺘﺜﻨﻲ ﺷﺪه 
 -اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت ﺑﻴﻤﻪ ﺷﻜﺴﺖ ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت 4 - 5-2
ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﻮارد ﻣﻨﺪرج در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ اﻫﻢ آن ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﺧﺴﺎرت وارد ﺑﻪ اﺑﺰارﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻌﻮﻳﺾ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻗﺎﻟﺒﻬﺎ، آﺗﺶ ﺳﻮزی، ﺳﺮﻗﺖ، ﺳﻴﻞ، زﻟﺰﻟﻪ، اﻧﻔﺠﺎر ﺷﻴﻤﻴﺎﺋﻲ، ﺧﺴﺎراﺗﻲ ﻛﻪ ﺳﺎزﻧﺪه، ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎر ﻳﺎ ﺗﻌﻤﻴﺮﻛﺎر ﺑﺮاﺳﺎس ﻗﺎﻧﻮن ﻳﺎ ﻗﺮارداد ﻣﺴﺌﻮل آن ﺑﺎﺷﺪ ﺧﺴﺎراﺗﻲ ﻛﻪ در زﻣﺎن ﺷﺮوع ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ وﺟﻮد داﺷﺘﻪ اﺳﺖ، اﻋﻤﺎل ﻋﻤﺪی ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار ﻳﺎ ﻛﺎرﻛﻨﺎن وی، ﺟﻨﮓ، واﻛﻨﺸﻬﺎی ﻫﺴﺘﻪ ای، ﻓﺮﺳﻮدﮔﻲ، ﺧﻮردﮔﻲ، ﭘﺎرﮔﻲ و ... 
    (E.E)   -ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻚ 6- 2 Electronic Equipment
  ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ -1- 6-2
ﻛﻠﻴﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات و دﺳﺘﮕﺎه ﻫﺎﺋﻲ ﻛﻪ ارزش ﻗﻄﻌﺎت اﻟﻜﺘﺮﻳﻜﻲ و اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ آن از ارزش ﻗﻄﻌﺎت ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻲ در آﻧﻬﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﺠﻬﻴﺰات رادﻳﻮ ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮﻧﻲ، ﻣﺨﺎﺑﺮاﺗﻲ، آزﻣﺎﻳﺸﮕﺎﻫﻲ، ﺗﺤﻘﻴﻘﺎﺗﻲ، اﻧﺪازه ﮔﻴﺮی، ﻧﻘﺸﻪ ﺑﺮداری، ﭘﺰﺷﻜﻲ، ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮی و ... ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻗﺮار ﻣﻴﮕﻴﺮﻧﺪ. درواﻗﻊ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻳﻚ ﺑﻴﻤﻪ ﺣﻮادث ﺑﺮﻣﺒﻨﺎی ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮات اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ  و ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ را ﻛﻪ ﺑﺮ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ وارد آﻳﺪ ﺟﺒﺮان ﻣﻴﻜﻨﺪ. 
  ﻣﺪت ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ -2- 6-2
ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﻳﻜﺴﺎل ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﻴﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ درﺧﻮاﺳﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﺗﻤﺪﻳﺪ ﮔﺮدد. 
    -ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ 3-6-2
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ  ﺑﻪ ﻣﺎﻫﻴﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎ و ﺧﻄﺮات ﻣﻮاردی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺠﺰ اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت ﻣﻨﺪرج در ﺷﺮاﻳﻂ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺧﻄﺮاﺗﻲ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﻮرادی ﻛﻪ اﺷﺎره ﻣﻲ ﺷﻮد ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد . 

٢٢ 
  ﻫﺮ ﻧﻮع  ﺷﻜﺴﺖ ﺗﺠﻬﻴﺰات ﻧﺎﺷﻲ از ﺿﺮﺑﻪ ، ﺳﻘﻮط، ﺑﺮﺧﻮرد ﺑﺎ اﺷﻴﺎء دﻳﮕﺮ -1  ﺳﻴﻞ - آب ﮔﺮﻓﺘﮕﻲ - اﻣﻮاج درﻳﺎ -2  ﺻﺎﻋﻘﻪ - اﻧﻔﺠﺎر ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻳﺎ ﺷﻴﻤﻴﺎﺋﻲ -3 آﺗﺸﺴﻮزی –   اﺗﺼﺎل ﻛﻮﺗﺎه ، اﺗﺼﺎل ﺑﺮق -4  ﻧﻢ - رﻃﻮﺑﺖ - رﻳﺨﺘﻦ ﻣﺎﻳﻌﺎت ﺑﺪاﺧﻞ دﺳﺘﮕﺎه -5  ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﻫﻨﮕﺎم ﺗﻤﻴﺰ ﻛﺮدن ﻳﺎ ﺗﻌﻤﻴﺮ ﻛﺮدن -6 و ﺳﺎﻳﺮ ﺣﻮادث ﺑﻪ ﺟﺰ آﻧﭽﻪ ﺻﺮاﺣﺘﺎً در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﺴﺘﺜﻨﻲ ﺷﺪه
 -اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ 4-6-2
ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﻮارد ﻣﻨﺪرج در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ اﻫﻢ آن ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﺟﻨﮓ، واﻛﻨﺸﻬﺎی ﻫﺴﺘﻪ ای، اﻋﻤﺎل ﻋﻤﺪی ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار ﻳﺎ ﻛﺎرﻛﻨﺎن وی، زﻟﺰﻟﻪ، آﺗﺸﻔﺸﺎن، زﻟﺰﻟﻪ درﻳﺎﺋﻲ، ﻃﻮﻓﺎن، ﺳﺮﻗﺖ، ﻣﻌﺎﻳﺒﻲ ﻛﻪ در زﻣﺎن ﺷﺮوع ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ وﺟﻮد داﺷﺘﻪ، ﻗﻄﻊ ﻳﺎ ﻧﻮﺳﺎن ﮔﺎز، آب
  ﺧﺴﺎرات وارد ﺑﻪ ﻗﻄﻌﺎت ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻌﻮﻳﺾ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓﻴﻮزﻫﺎ، ﺧﺴﺎراﺗﻲ ﻛﻪ ﺳﺎزﻧﺪه ﻳﺎ ﻓﺮوﺷﻨﺪه ﺗﺠﻬﻴﺰات ﺑﻤﻮﺟﺐ ﻗﺎﻧﻮن ﻳﺎ ﻗﺮارداد ،
ﻣﺴﺌﻮل آن اﺳﺖ، ﺳﺎﺋﻴﺪﮔﻲ، ﺧﻮردﮔﻲ و ...  
  :  -ﻧﻜﺎت ﻣﻬﻢ درﺑﺎره ﺧﺴﺎرت در ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﻣﻬﻨﺪﺳﻲ 3
  ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﻣﻬﻠﺖ اﻋﻼم ﺧﺴﺎرت -1 . روز ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ 14   درﺻﻮرﺗﻴﻜﻪ اﻗﺴﺎط ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ در ﺳﺮرﺳﻴﺪ ﻣﻘﺮر ﭘﺮداﺧﺖ ﻧﮕﺮدد، ﺧﺴﺎرت ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ درﻳﺎﻓﺘﻲ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ای -2 ﻛﻪ ﺗﺎ زﻣﺎن وﻗﻮع ﺧﺴﺎرت ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻴﮕﺮدﻳﺪه ﭘﺮداﺧﺖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.   ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻗﺒﻞ از ﺑﺎزدﻳﺪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ اﻗﺪام ﺑﻪ ﺗﺮﻣﻴﻢ ﻣﻮاﺿﻊ آﺳﻴﺐ دﻳﺪه ﻧﻤﺎﻳﺪ وﻟﻲ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی از ﮔﺴﺘﺮش ﺧﺴﺎرت -3 ﻣﻮرد ﻗﺒﻮل ﺑﻮده و ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی آن ﻧﻴﺰ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﺮداﺧﺖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد.  ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﺧﺴﺎرت را ﻓﻘﻂ در وﺟﻪ ﺻﺎﺣﺒﻜﺎر ﻣﻴﭙﺮدازد.ﻜﻪ  ﭘﻴﻤﺎﻧﻜﺎر ﺑﻌﻨﺎون ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪه  ﺑﺎﺷﺪ و ﻳﺎ -4 ﻣﮕﺮ اﻳﻨ ﺳﺎﻳﺮ ﺷﺮوط دﻳﮕﺮ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﺷﺮاﻳﻂ ﺧﺼﻮﺻﻲ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ    ﺻﻮرت ﻣﺠﺎﻟﺲ و ﺻﻮرت وﺿﻌﻴﺘﻬﺎ )ﺻﻮرت ﻛﺎرﻛﺮدﻫﺎی ( اﺟﺮاﺋﻲ ﻗﺒﻞ ، ﺧﺴﺎرت ﺑﺮ اﺳﺎس ﻓﻬﺮﺳﺖ ﺑﻬﺎی ﻣﻨﻀﻢ ﺑﻪ ﻗﺮارداد -5 از ﺣﺎدﺛﻪ ﭘﺮداﺧﺖ ﻣﻴﺸﻮد.  . ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﻣﻮﻇﻒ اﺳﺖ ﻧﻜﺎت اﻳﻤﻨﻲ را رﻋﺎﻳﺖ ﻧﻤﺎﻳﺪ -6 . ﺧﺴﺎرات وارده ﻗﺒﻞ از ﺗﺎرﻳﺦ ﺻﺪور ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ از ﺷﻤﻮل ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ای ﻣﺴﺘﺜﻨﻲ ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ -7
 

منابع آزمون بیمه2

ﻓﺼﻞ ﭼﻬﺎرم : ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺎرﺑﺮی    ﻣﻘﺪﻣﻪ :   ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﺑﺎرﺑﺮی ﺷﺮﻛﺖ ﺳﻬﺎﻣﻲ ﺑﻴﻤﻪ ات ﻧﺎﺷﻲ از ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ اﻗﺪام ﺑﻪ ﺻﺪور اﻧﻮاع ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺟﺒﺮان ﺧﺴﺎر ﻫﺎی ﺑﺎرﺑﺮی ﻃﺒﻖ ﺷﺮاﻳﻂ اﻧﺴﺘﻴﺘﻮ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰاران ﻛﺎﻻ ﻧﻤﻮده و در اﻳﻦ راه ﮔﺎمﻫﺎی ﻣﻮﺛﺮی ﺑﺮداﺷﺘﻪ اﺳﺖ. ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮدﮔﻲ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺷﺮاﻳﻂ اﻳﻦ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺑﺎ ﺑﻜﺎرﮔﻴﺮی ﻛﺎدر ﻣﺠﺮب و ﻓﻌﺎل در ﺳﻤﺖ ﻣﺸﺎور اﻣﻮر ﺑﻴﻤﻪای ﻫﻤﺮاﻫﻲ ﻻزم را ﺑﺎ ﻛﻠﻴﻪ اﺷﺨﺎص ﺣﻘﻴﻘﻲ و ﺣﻘﻮﻗﻲ ﻧﻤﻮده و در اﻳﻦ راﺳﺘﺎ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺮﻳﻦ ﻧﻮع ﭘﻮﺷﺶ را ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﻣﻲﻧﻤﺎﻳﺪ.     ﺗﺎرﻳﺨﭽﻪ ﻣﺨﺘﺼﺮی از ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺎرﺑﺮی -1
ﻣﺤﻘﻘﺎن و ﺗﺎرﻳﺦ ﻧﻮﻳﺴﺎن ﻣﺘﺤﺪاﻟﻨﻈﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻴﻤﻪ درﻳﺎﻳﻲ ﻛﻪ در اواﺳﻂ ﻗﺮون وﺳﻄﻲ ﭘﺎ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻧﻬﺎده اﺳﺖ از ﻗﺪﻳﻤﻲﺗﺮﻳﻦ رﺷﺘﻪﻫﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ.  در واﻗﻊ ﻣﻲ ﻛﻪ ﺑﺎزرﮔﺎﻧﺎن و ﺻﺎﺣﺒﺎن ﻛﺎﻻ، اﻣﻮال و ﻣﺎل اﻟﺘﺠﺎره ﻫﺎی ﺗﻮان ﮔﻔﺖ اوﻟﻴﻦ ﺑﺎری ﺧﻮد را از ﻃﺮﻳﻖ درﻳﺎ ﺣﻤﻞ ﻛﺮده و ﺑﺎ ﺧﻄﺮات ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻣﺎﻧﻨﺪ، ﻏﺮق ﺷﺪن ﻛﺸﺘﻲ، ﻃﻮﻓﺎن، و راﻫﺰﻧﻲﻫﺎی درﻳﺎﻳﻲ ﻣﻮاﺟﻪ ﮔﺮدﻳﺪﻧﺪ، ﺑﻪ ﻓﻜﺮ راه ﺣﻠﻲ ﺑﺮای ﺣﻔﻆ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻴﻞ ﻗﻮاﻧﻴﻦ و ﻣﻘﺮرات ﺧﺎص و ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻛﻪ ﻫﻤﻪ آﻧﻬﺎ ﻣﺮﺑﻮط ﻫﺎ و دﺳﺘﺎوردﻫﺎی ﺧﻮد اﻓﺘﺎدﻧﺪ و ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ دﻟ ﺑﻪ ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ درﻳﺎﻳﻲ ﺑﻮد ﺑﻪ ﻣﺮور ﺗﻜﺎﻣﻞ ﻳﺎﻓﺖ و ﺗﻮﺳﻂ ﻣﻠﺖ اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ از آن ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻲ ﺗﻮان ﺑﻪ ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﻫﺎ ﻣﻮرد )زﻳﺎن ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ( و ﻳﺎ  )وام درﻳﺎﻳﻲ( اﺷﺎره ﻧﻤﻮد.    زﻳﺎن ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ ﻳﺎ وام درﻳﺎﻳﻲ -1-1
ﺷﻴﻮه ﻋﻤﻠﻜﺮد وام درﻳﺎﻳﻲ ﺑﺪﻳﻦ ﺻﻮرت ﺑﻮده اﺳﺖ ﻛﻪ اﮔﺮ ﻛﺸﺘﻲ و ﻛﺎﻻ در اﺛﺮ وﻗﺎﻳﻊ و ﺧﻄﺮات درﻳﺎ ﺑﻪ ﻛﻠﻲ از ﺑﻴﻦ ﻣﻲرﻓﺖ، وام ﮔﻴﺮﻧﺪه از ﺑﺎزﭘﺮداﺧﺖ وام ﻣﻌﺎف ﺑﻮده اﺳﺖ )ﻣﺜﻞ اﻳﻦ ﻣﻲ ت درﻳﺎﻓﺖ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ (. در ﻗﺮن ﺳﻴﺰدﻫﻢ در اﻳﺘﺎﻟﻴﺎ وام ﻣﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﺴﺎر درﻳﺎﻳﻲ ﺑﺸﺪت رواج داﺷﺖ و ﺑﺮرﺳﻲﻫﺎی اﻧﺠﺎم ﺷﺪه ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ اﻳﻦ واﻗﻌﻴﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺮنﻫﺎ ﻗﺒﻞ از ﺗﺎرﻳﺦ ﻣﺬﻛﻮر اﻳﻦ ﻧﺤﻮه ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﻲ ﻟﻴﺎ از ﻧﻘﻄﻪ ﻧﻈﺮ ﺗﺠﺎرت از ﻗﺮن ﭘﻨﺠﻢ ﻣﻴﻼدی ﺗﺎ آﻏﺎز ﺟﻨﮓ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ، ﭼﺮا ﻛﻪ اﻳﺘﺎ ﻫﺎی ﺻﻠﻴﺒﻲ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﭼﺸﻢ ﮔﻴﺮ و ﻣﺴﺘﻤﺮ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. ﻧﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﺷﺮاﻳﻂ و ﻧﺤﻮه اﻧﺠﺎم ﻗﺮارداد ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ اﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻤﻠﻴﺎت ﻣﺬﻛﻮر ﺷﺒﺎﻫﺖ زﻳﺎدی ﺑﻪ ﻋﻤﻠﻴﺎت ﺑﻴﻤﻪای اﻣﺮوز دارد.  
ﭘﻴﺪاﻳﺶ ﻋ ﺼﻲ اﻣﺮوزه ﺑﺮ اﺳﺎس درﻳﺎﻓﺖ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ﺑﻄﻮر ﻗﻄﻊ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻤﻠﻴﺎت ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮی ﺑﻪ ﺷﻜﻞ و ﺷﻴﻮه ﻓﻨﻲ ، ﻋﻠﻤﻲ و ﺗﺨﺼ ﻲ ﺗﺮﻳﻦ اﺛﺮ ﻣﺪون و ﺑﺠﺎ ﻣﺎﻧﺪه از ﻣﺪارک ﺑﻴﻤﻪ ای ﻣﺮﺑﻮط 1250ﺗﺠﺎر ﺷﻬﺮ ﻓﻠﻮراﻧﺲ در ﺳﺎل ﻣﻴﻼدی ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﻄﻮر ﻳﻘﻴﻦ ﻗﺪﻳﻤ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺟﻨﻮا ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ.  
ﻛﻢ ﻛﻢ ﺑﺎ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺑﻴﻤﻪ و ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪن ﻣﺸﻜﻼت ﺑﻴﻤﻪﮔﺮان ﺑﻪ اﻳﻦ ﻓﻜﺮ اﻓﺘﺎدﻧﺪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﺧﻮد را ﻣﺘﻤﺮﻛﺰ ﻛﺮده و ﺑﺼﻮرت ﮔﺮوﻫﻲ ﻛﺎر ﻛﻨﻨﺪ، ﻛﻪ در اﺑﺘﺪا ﺑﺎ ﺗﺄﺳﻴﺲ اﻧﺠﻤﻦ ﻫﺎﺋﻲ ﻛﻪ دارای اﺳﺎﺳﻨﺎﻣﻪ و ﻣﻘﺮرات ﺧﺎﺻﻲ ﺑﻮد ﺷﻜﻞ ﮔﺮﻓﺖ، ﻣﻌﺮوف ﺗﺮﻳﻦ ﮔﺮدﻫﻤﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﻻزم اﺳﺖ ﺑﻪ آن اﺷﺎره ﺷﻮد ﮔﺮدﻫﻤﺎﺋﻲ ﺑﻮدﻛﻪ ﻣﺮﺗﺐ درﺷﻬﺮﻟﻨﺪن در ﻗﻬﻮهﺧﺎﻧﻪ ﺷﺨﺼﻲ ﺑﻨﺎم ) ادوارد ﻟﻮﻳﺪز(  ﻧﺸﺮﻳﻪﻫﺎﻳﻲ ﻧﻴﺰ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان اﺧﺒﺎر ﻟﻮﻳﺪزﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪ، دراﻳﻦ ﻧﺸﺮﻳﻪﻫﺎ اﺧﺒﺎرﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺗﺠﺎرت 1696 ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲﺷﺪ، ﺑﻌﺪﻫﺎ در ﺳﺎل وﺣﻮادث آورده ﻣﻲ ﺷﺪ ﺎت و ﻣﻼﻗﺎت ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮان درﻳﺎﻳﻲ و ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻣﻜﺎن ﺑﺮای رد و ﭼﻨﺪی ﻧﮕﺬﺷﺖ ﻛﻪ آن ﻗﻬﻮه ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺤﻞ اﺟﺘﻤﺎﻋ ﺑﺪل ﻛﺮدن اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻴﻤﻪای و اﻧﺠﺎم ﻣﻌﺎﻣﻼت ﺑﻴﻤﻪ اﺗﻜﺎﺋﻲ ﮔﺮدﻳﺪ ، اﻟﺒﺘﻪ ﺑﻌﺪاً ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻛﺸﺘﻲﻫﺎ ﺑﺮای ﺛﺒﺖ ﻣﺸﺨﺼﺎت ﺑﻪ آﻧﺠﺎ رﺟﻮع ﻣﻲﻛﺮدﻧﺪ.      -ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﻴﻤﻪ و ﺑﻴﻤﻪ ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻛﺎﻻ 2
در ﺑﻴﻤﻪ ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ، ﺑﺎ درﻳﺎﻓﺖ ﻣﺒﻠﻐﻲ ﺑﻌﻨﻮان ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ از ﻃﺮف ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار، ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﻣﺘﻌﻬﺪ ﭘﺮداﺧﺖ ﺧﺴﺎراﺗﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺗﺤﺖ ﭼﺎرﭼﻮب ﺧﻄﺮات ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ.  
 
 

٢٤ 
   -اﻧﻮاع ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی در ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﺑﺎرﺑﺮی 3
ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺎرﺑﺮی را ﻣﻲ ﺗﻮان ﺑﻪ ﺳﻪ ﻃﺮﻳﻖ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪی ﻛﺮد :  

 ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪی ﺑﺮاﺳﺎس ﻃﺮﻳﻘﻪ ﺣﻤﻞ  

 ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪی ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﻣﺒﺪأ و ﻣﻘﺼﺪ از ﻟﺤﺎظ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﺋﻲ  

 ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪی ﺑﺮاﺳﺎس ﻧﻮع ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ای     ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪی ﺑﺮاﺳﺎس ﻃﺮﻳﻘﻪ ﺣﻤﻞ - 1- 3
ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪی ﺑﺮاﺳﺎس ﻃﺮﻳﻘﻪ ﺣﻤﻞ ﺑﻪ ﺳﻪ ﻧﻮع اﺳﺖ، ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ زﻣﻴﻨﻲ، ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ درﻳﺎﻳﻲ و ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻫﻮاﺋﻲ، اﻟﺒﺘﻪ در ﺑﻌﻀﻲ ﺣﻤﻞﻫﺎ از 2 ﻳﺎ 3 ﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﺣﻤﻞ ﻣﺮﻛﺐ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ. روش ﺣﻤﻞ ﺑﺮای ارﺳﺎل ﻣﺤﻤﻮﻟﻪ  
    -ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪی ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺒﺪأ و ﻣﻘﺼﺪ از ﻟﺤﺎظ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﺋﻲ 2- 3
ﺑﻴﻤﻪ ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ داﺧﻠﻲ: ﻣﺒﺪأ و ﻣﻘﺼﺪ در ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی داﺧﻠﻲ، داﺧﻞ اﻳﺮان ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ.  
ﺑﻴﻤﻪ وارداﺗﻲ : اﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺒﺪأ ﺣﺮﻛﺖ ﺧﺎرج و ﻣﻘﺼﺪ داﺧﻞ اﻳﺮان ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. در  
ﺑﻴﻤﻪ ﺻﺎدراﺗﻲ : اﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺒﺪأ داﺧﻞ اﻳﺮان و ﻣﻘﺼﺪ ﺧﺎرج از اﻳﺮان ﻣﻲ ﺑﺎ در ﺷﺪ.  
ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺮاﻧﺰﻳﺖ : اﻳﺮان ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻄﻮرﻳﻜﻪ اﻳﺮان در ﻣﺴﻴﺮ ﺣﻤﻞ ﻗﺮارﮔﻴﺮد. ﻣﺒﺪأ و ﻣﻘﺼﺪ در اﻳﻦ ﻧﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎ ﺧﺎرج از     -ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪی ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻧﻮع ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ای 3- 3

   ( All Risks) A  ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺎ ﺷﺮاﻳﻂ ﺗﻤﺎم ﺧﻄﺮ

   B ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺎ ﺷﺮاﻳﻂ

   C ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺎ ﺷﺮاﻳﻂ

  (Total Loss ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺎ ﺷﺮاﻳﻂ ﺧﺴﺎرت ﻛﻠﻲ )
در اداﻣﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﺑﺎرﺑﺮی ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ داﺧﻠﻲ ، ﺻﺎدراﺗﻲ ، وارداﺗﻲ و ﺗﺮاﻧﺰﻳﺖ ﻛﻪ  از ﻣﻌﺮوﻓﺘﺮﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﺑﺎرﺑﺮی ﺑﺮ اﺳﺎس ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪی ﻣﺒﺪأ و ﻣﻘﺼﺪ از ﻟﺤﺎظ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﺋﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﻲ ﭘﺮدازﻳﻢ .  
     : -ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ داﺧﻠﻲ 4
  ﺻﺪور ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ داﺧﻠﻲ :- 1- 4
ﻫﻤﺎﻧﻄﻮر ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﻣﺒﺪأ و ﻣﻘﺼﺪ در اﻳﻦ ﻧﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎ داﺧﻞ ﻛﺸﻮر اﻳﺮان ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ .  
ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺑﺎرﺑﺮی ﺣﻤﻞ و ﻧﻔﻞ داﺧﻠﻲ  را ﻣﻲ ﺗﻮان ﺑﻪ ﭼﻨﺪ ﺷﻜﻞ ﺻﺎدر ﻧﻤﻮد .  

 ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﻋﻤﻮﻣﻲ  

 ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﺎز  

 ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺳﺎده
 
 
 

٢٥ 
   Floating Policyﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﻋﻤﻮﻣﻲ  -1-1- 4
در اﻳﻦ  ﺑﻴﻤﻪ  ﻧﺎﻣﻪ ﺗﺤﺖ ﻳﻚ ﻗﺮارداد ﻛﻠﻲ و ﺑﺮ اﺳﺎس ﺷﺮاﻳﻂ اﺻﻠﻲ ﺑﻴﻤﻪ و رﺋﻮس ﻛﻠﻲ ﺗﻌﻬﺪات  ﻃﺮﻓﻴﻦ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﻄﺮات ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ و ﺷﻴﻮه ﺣﻤﻞ و ﺗﻮاﻓﻖ ﺑﺮ روی ﻳﻚ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﺸﺨﺺ و ﻣﻌﻴﻦ ﺗﻌﺪاد  ﺣﻤﻞ ﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪدی از ﺳﻮی ﺑﻴﻤﻪ  ﮔﺮ ﺗﺤﺖ  ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻴﮕﻴﺮد  و ﺗﺎ زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ  ﻛﻠﻴﻪ  ﺣﻤﻞ ﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪد ﺑﻪ  ﭘﺎﻳﺎن ﻧﺮﺳﺪ دارای اﻋﺘﺒﺎر ﺑﺎﺷﺪ   
 ﺪ ﻟﻴﺴﺖ ﻛﺎﻣﻞ و ﻣﺸﺨﺼﺎت ﻛﺎﻻ را ﺑﻪ اﻃﻼع ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﻻزم ﺑﻪ ذﻛﺮ اﺳﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﻗﺒﻞ از ﻫﺮ ﻳﻚ از ﺣﻤﻞ ﻛﺎﻻ ﻫﺎ  ﺑﺎﻳ 
ﻳﻜﻲ از ﻣﻨﺎﻓﻊ اﻳﻦ ﻧﻮع ﻗﺮاردادﻫﺎ و ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ در اﻳﻦ اﺳﺖ، ﻛﻪ ﺑﺮای ﺣﻤﻞﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار و ﺻﺪور ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ از ﻃﺮف ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﻧﺒﻮده و ﺑﺎﻋﺚ ﻛﺎﻫﺶ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎ و ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی از اﺗﻼف وﻗﺖ ﻣﻲ ﺷﻮد.  
     ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﺎز-2-1- 4
ﻳﻜﻲ از ﻣﺤﺪودﻳﺖ ﻲ وﺟﻮد داﺷﺖ اﻳﻦ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار در اﺑﺘﺪا ﺻﺪور ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎﺋﻲ ﻛﻪ در روش ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎ ﺷﺮاﻳﻂ ﻋﻤﻮﻣ ﻧﺎﻣﻪ ﺻﺪرﺻﺪ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ﻳﺎ درﺻﺪ ﺑﺎﻻﺋﻲ از ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ را ﭘﺮداﺧﺖ ﻣﻲﻧﻤﻮد، و اﻳﻦ ﺧﻮد ﻣﺸﻜﻠﻲ ﺑﻮد ﭼﺮا ﻛﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺑﻮد ﺣﻤﻞﻫﺎی ﻧﻬﺎﺋﻲ در ﻣﺎهﻫﺎی دﻳﮕﺮ ﺻﻮرت ﮔﺮدﻳﺪ .دﻳﺪ ﺑﻨﺎم ﺻﺪور ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻳﺎ ﻗﺮارداد ﺑﻪ روش ﭘﻮﺷﺶ ﺑﺎز ﻟﺬا روش دﻳﮕﺮی ﻣﻄﺮح ﮔﺮ .در اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ  ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﻋﻤﻮﻣﻲ ﻃﺮﻓﻴﻦ ﻗﺮارداد ﺑﺮ روی ﻣﻮارد ﻛﻠﻲ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﺮخ و ﺷﺮاﻳﻂ ﻗﺮارداد  -ﺧﻄﺮﻫﺎی ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺗﻮاﻓﻖ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ اﻣﺎ : 

 ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار دﻳﮕﺮ ﻧﻴﺎز ﻧﻴﺴﺖ ﻗﺒﻞ از ﻫﺮ ﺣﻤﻞ ﻣﺸﺨﺼﺎت وﺳﻴﻠﻪ ﻧﻘﻠﻴﻪ و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ را اﻋﻼم ﻧﻤﺎﻳﺪ 

 ﺑﻪ ﺟﺎی ﻳﻚ ﻗﺮارداد ﻛﻠﻲ ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﻳﻚ ﻴﻤﻪ از ﺳﻮی ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﺻﺎدر ﻣﻲ ﺷﻮد و ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﮔﻮاﻫﻲ ﺑ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﻫﺎی ﺣﻤﻞ ﺷﺪه از ﺳﻮی ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار ﭘﺮداﺧﺖ ﻣﻲ ﮔﺮدد 

  ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺮای ﻫﺮ ﺣﻤﻞ ﭘﻮﺷﺶ و درﺧﻮاﺳﺖ ﺟﺪاﮔﺎﻧﻪ ای ﻛﻠﻴﻪ دﻓﻌﺎت ﺣﻤﻞ ﻛﺎﻻ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار دارد و ﻧﻴﺎز ارﺳﺎل ﮔﺮدد 
    -ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺳﺎده 3-1- 4
ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ای اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮای ﺣﻤﻞ ﻛﺎﻻی ﻣﻌﻴﻨﻲ ﺻﺎدر ﻣﻲ ﺷﻮد و در آن ﻣﺸﺨﺼﺎت ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ ﻃﺒﻖ ﻓﺮم ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﺑﺎرﺑﺮی در آن ﻗﻴﺪ ﻣﻲ ﮔﺮدد ، ﻻزﻣﻪ ﺻﺪور اﻳﻦ ﻧﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﻛﺎﻻ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار ﻗﺒﻼً از وﺿﻌﻴﺖ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ و ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ ﺣﻤﻞ آن اﻃﻼع داﺷﺘﻪ و اﻳﻦ اﻃﻼﻋﺎت را در اﺧﺘﻴﺎر ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﻗﺮار دﻫﺪ   .
    -ﺧﻄﺮات ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ در ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﺑﺎرﺑﺮی داﺧﻠﻲ 2- 4
ﺧﻄﺮات ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ در ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﺑﺎرﺑﺮی داﺧﻠﻲ ﺑﻪ دو دﺳﺘﻪ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﻛﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از :   

 ﺧﻄﺮات اﺻﻠﻲ  

 ﺧﻄﺮات اﺿﺎﻓﻲ  
  ﺧﻄﺮات اﺻﻠﻲ: -1-2- 4
ﺧﻄﺮاﺗ ﻲ ﻛﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻً در ﺑﻴﻤﻪﻫﺎی داﺧﻠﻲ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪای در ﻣﻲآﻳﺪ، ﺧﻄﺮ آﺗﺶ ﺳﻮزی و ﺣﺎدﺛﻪ وﺳﻴﻠﻪ ﻧﻘﻠﻴﻪ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ، ﻛﻪ واژﮔﻮن ﺷﺪن وﺳﻴﻠﻪ  ، ﻣﻌﻤﻮﻻً در ﻣﺘﻦ ﭼﺎﭘﻲ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪﻫﺎی داﺧﻠﻲ ﻣﻲآﻳﺪ و ﻣﻨﻈﻮر از ﺣﺎدﺛﻪ وﺳﻴﻠﻪ ﻧﻘﻠﻴﻪ، ﺗﺼﺎدف ، ﭘﺮت ﺷﺪن ﺧﺴﺎرت د ﺷﺪه در ﺣﻮادث ﺟﺎده ﻣﻌﻤﻮﻻً ﻧﺎﺷﻲ از ﺧﻄﺮات ﻓﻮق ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ %70 ﻧﻘﻠﻴﻪ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﺣﺪود ﻫﺎی اﻳﺠﺎ   .
   :   -ﺧﻄﺮات اﺿﺎﻓﻲ 2-2- 4
در ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﺧﻄﺮات دﻳﮕﺮی ﻧﻴﺰ وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﻣﺤ ﺪ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﺮت ﺷﺪن ﻣﺤﻤﻮﻟﻪ از روی وﺳﻴﻠﻪ ﻧﻘﻠﻴﻪ ﻤﻮﻻت را ﺗﻬﺪﻳ  ﺑﺮﺧﻮرد ﺟﺴﻢ ﺧﺎرﺟﻲ ﺑﺎ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ و ﺑﺎﻟﻌﻜﺲ ، ﺧﺴﺎرات ﻧﺎﺷﻲ از ﺑﺎرﮔﻴﺮی و ﺗﺨﻠﻴﻪ و ﺳﺮﻗﺖ ﻛﻠﻲ ﻣﺤﻤﻮﻟﻪ .  

٢٦ 
ﺧﻄﺮات ﻓﻮق ﺑﻨﺎ ﺑﻪ درﺧﻮاﺳﺖ ﺑﻴﻤﻪ ز ﻣﻨﻈﻮر ﻧﻤﻮدن اﺿﺎﻓﻪ ﻧﺮخ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ ، ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﮔﺬار و ﭘﺲ ا ﻫﺎی داﺧﻠﻲ درﻣﻲ آﻳﺪ  ﺑﺪﻳﻬﻲ اﺳﺖ ﻣﻲ ﺑﺎﻳﺴﺖ ﺧﻄﺮات اﺿﺎﻓﻲ دﻗﻴﻘﺎً در ﺷﺮاﻳﻂ ﺧﺼﻮﺻﻲ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ آورده ﺷﻮد .     -ﻧﺮخ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ در ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی داﺧﻠﻲ 3-4
ﻧﺮخ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ درﺑﻴﻤﻪﻫﺎی ﺑﺎرﺑﺮی داﺧﻠﻲ ﺑﻪ ﻮاﻣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﺑﺴﺘﮕﻲ داردﻛﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺷﺮح ذﻳﻞ ﻣﻲ ﻋ ﺑﺎﺷﺪ.  

 ﺑﺮ اﺳﺎس ﺗﻌﺪاد ﺧﻄﺮات و ﻧﻮع ﺧﻄ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار ﻫﺮ ﭼﻪ ﺧﻄﺮات ﺑﻴﺸﺘﺮ را ﺗﺤﺖ ﺮات ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ: ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار دﻫﺪ ﻧﺮخ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد .  

  ﭼﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﺒﺪأ و ﻣﻘﺼﺪ ﻛﻤﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ اﺣﺘﻤﺎل اﺗﻔﺎق ﺣﺎدﺛﻪ ﻣﻘﺪار ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﻴﻦ ﻣﺒﺪأ و ﻣﻘﺼﺪ : واﺿﺢ و روﺷﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ و در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺧﺴﺎرت ﻛﻤﺘﺮ ﻣﻲ ﺷﻮد .  

 ﻧﻮع ﻣﺤﻤﻮﻟﻪ از ﭘﺬﻳﺮی و ﺧﻄﺮﻧﺎک ﺑﻮدن : ﻫﺮ ﭼﻪ آﺳﻴﺐ ﭘﺬﻳﺮی ﻛﺎﻻﻫﺎ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻟﺤﺎظ آﺳﻴﺐ ﺑﺎﺷﺪ  اﺣﺘﻤﺎل ﺧﺴﺎرت ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻲ ﺷﻮد ، ﻣﺜﻼً اﮔﺮ ﻛﺎﻻ ﺷﻜﺴﺘﻨﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺷﻴﺸﻪ ﻳﺎ ﺗﺨﻢ ﻣﺮغ ﺷﺪت ﺧﺴﺎرت ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﭘﺲ ﻣﻨﻄﻘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮای اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﻛﺎﻻﻫﺎ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد.  

 ﻣﺴﻴﺮ ﺣﺮﻛﺖ و ﻧﻮع وﺳﻴﻠ ﻛﻮﻫﺴﺘﺎﻧﻲ آﻣﺎر ﺧﺴﺎرت و ﺣﺎدﺛﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﭘﺮت ﺷﺪن وﺳﻴﻠﻪ ﻪ ﻧﻘﻠﻴﻪ : اﺻﻮﻻً در ﺟﺎده ﻫﺎی ﻧﻘﻠﻴﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ اﺳﺖ و در ﺑﻌﻀﻲ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎ ﻣﻲﺑﺎﻳﺴﺖ ﻗﺴﻤﺘﻲ از ﺣﻤﻞ در ﻣﺴﻴﺮ درﻳﺎ اﻧﺠﺎم ﺷﻮد، ﻛﻪ اﻳﻦ ﺧﻮد ﻣﺨﺎﻃﺮات ﺧﺎص ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه ﺧﻮاﻫﺪ داﺷﺖ. اﺻﻮﻻً وﺳﺎﺋﻞ ﻧﻘﻠﻴﻪ ﻛﻪ در ﺣﻴﻦ ﺣﻤﻞ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺣﺮﻛﺖ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ اﺣﺘﻤﺎل ﺧﻄﺮ ﺑﻴﺸﺘﺮی را ﺧﻮاﻫﻨﺪ داﺷﺖ، ﻣﺜﻼًﺣﻤﻞ ﺑﺎﻧﻴﺴﺎن ﺑﻪ ﻣﺮاﺗﺐ درﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎﺣﻤﻞ ﺑﺎﻛﺎﻣﻴﻮن ﭘﺮ رﻳﺴﻚﺗﺮ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ .
    -ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی وارداﺗﻲ و ﺻﺎدراﺗﻲ 5   : اﻳﻨﻜﻮﺗﺮﻣﺰ - 1- 5
در دﻫﻪ ﻫﺎی اﺧﻴﺮ ﺗﺠﺎرت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻞ در ﺣﺎل رﺷﺪ و ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ داﻳﻤﻲ ﺑﻮده و از اﻫﻤﻴﺖ روزاﻓﺰون ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. ﺗﺴﻠﻂ ﺑﺮ ﻗﻮاﻧﻴﻦ داﺧﻠﻲ و ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ ﺑﺮای ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ در ﺗﺠﺎرت و اﺟﺘﻨﺎب از اﺷﺘﺒﺎﻫﺎت اﻣﺮی ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ و ﺣﻴﺎﺗﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ.در اﻳﻨﺠﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻔﻬﻮم  اﻳﻨﻜﻮﺗﺮﻣﺰ ﺑﻴﺎن ﻣﻴﮕﺮدد اﻳﻨﻜﻮﺗﺮﻣﺰ ﺎﻻﻳﻲ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ و ﺑﺪون اﻏﺮاق ﻣﻲ ﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻛﻪ اﻏﻠﺐ از اﻫﻤﻴﺖ و ﺣﺴﺎﺳﻴﺖ ﺑﺴﻴﺎر ﺑ ﻣﻌﺎﻣﻼت ﺑﻴﻦ اﻟﻤﻠﻠﻲ ﺑﻪ ﻧﺤﻮه ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ از آن ﺑﻬﺮه ﻣﻲ ﺑﺮﻧﺪ. واﻗﻊ اﻳﻨﻜﻮﺗﺮﻣﺰ راه ﺣﻠﻬﺎی اﺳﺘﺎﻧﺪارد و ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ از ﻗﺒﻞ در ﻃﺮاﺣﻲ ﺷﺪه ای اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺟﻌﺒﻪ اﺑﺰار و راﻫﻜﺎر ﺣﺮﻓﻪ ای ﺗﻜﺎﻟﻴﻒ ﻓﺮوﺷﻨﺪه و ﺧﺮﻳﺪار را در ﻫﺮ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﻤﻮده و وﻇﻴﻔﻪ ﻫﺮ ﻃﺮف ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﻲ اﺳﺘﺎﻧﺪارد در آن ﺗﺸﺮﻳﺢ ﻣﻲ ﮔﺮدد .  
   : ﻗﻮاﻋﺪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻮﺗﺮﻣﺰ -1- 1- 5
 ﻮاﻋﺪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻫﻤﻪ روش ﻫﺎ ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻮارد ذﻳﻞ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ: -1 ﻗ EXW   : ﻓﺮوﺷﻨﺪه  ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺘﻲ در ﻗﺒﺎل ﺣﻤﻞ ﻛﺎﻻ ﻧﺪارد و در واﻗﻊ  ﺗﺤﻮﻳﻞ ﻛﺎﻻ در ﻣﺤﻞ ﻛﺎرﺧﺎﻧﻪ ﻳﺎ ﻛﺎرﮔﺎه اﺳﺖ .   FCA   : ﻓﺮوﺷﻨﺪه  وﻇﻴﻔﻪ  دارد ﻛﺎﻻ را ﺑﻪ  ﺣﻤﻞ ﻛ  ﺗﺤﻮﻳﻞ دﻫﺪ  اﻣﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺣﻤﻞ ﺑﻪ  ﻋﻬﺪه  ﺧﺮﻳﺪار اﺳﺖ  . ﻨﻨﺪه  CPT   : ﻓﺮوﺷﻨﺪه  وﻇﻴﻔﻪ دارد ﻛﺎﻻ را ﺑﻪ  ﺣﻤﻞ ﻛﻨﻨﺪه  ﺗﺤﻮﻳﻞ داده  و ﻫﺰﻳﻨﻪ  ﺣﻤﻞ را ﻧﻴﺰ ﺑﭙﺮدازد .  
  CIP  :  ﻞ داده و ﻋﻼوه  ﺑﺮ ﭘﺮداﺧﺖ ﻫﺰﻳﻨﻪ  ﺣﻤﻞ ﻛﺎﻻ را در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻓﺮوﺷﻨﺪه  وﻇﻴﻔﻪ دارد ﻛﺎﻻ را ﺑﻪ ﺣﻤﻞ ﻛﻨﻨﺪه  ﺗﺤﻮﻳ ﺧﻄﺮات   ﺣﻤﻞ ﺗﺎ رﺳﻴﺪن  ﺑﻪ  ﻣﻘﺼﺪ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﻤﺎﻳﺪ .   DAT   :

٢٧ 
ﻓﺮوﺷﻨﺪه وﻇﻴﻔﻪ دارد ﻛﺎﻻ را در ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺗﻮاﻓﻖ ﺑﺎ ﺧﺮﻳﺪار در ﻣﻘﺼﺪ ﺗﺤﻮﻳﻞ دﻫﺪ . در واﻗﻊ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی ﺑﺎرﮔﻴﺮی ، ﺗﺮﺧﻴﺺ و ﺗﺨﻠﻴﻪ ﻛﺎﻻ ﺑﻪ  ﻋﻬﺪه ﻓﺮوﺷﻨﺪه  ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ .   DAP   :  ﻓﺮوﺷﻨﺪه وﻇﻴﻔﻪ دارد ﻛﺎﻻ را در ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺗﻮاﻓﻖ ار در ﻣﻘﺼﺪ ﺗﺤﻮﻳﻞ دﻫﺪ . و ﻋﻼوه ﺑﺮ ﭘﺮداﺧﺖ ﻫﺰﻳﻨﻪ  ﻫﺎی ﺑﺎ ﺧﺮﻳﺪ ﺑﺎرﮔﻴﺮی ، ﺗﺮﺧﻴﺺ و ﺗﺨﻠﻴﻪ  ، ﻛﺎﻻ را ﺗﺎرﺳﻴﺪن  ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻄﺮات ﺣﻤﻞ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﻤﺎﻳﺪ .   DDP  :   ﺣﻤﻞ ﻛﺎﻻ ﻧﺪارد و در واﻗﻊ ﻛﻠﻴﻪ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎ و ﺗﻌﻬﺪات ﺑﻪ  EXW ﻧﻘﻄﻪ ﻣﻘﺎﺑﻞ اﺳﺖ و ﺧﺮﻳﺪار ﻫﻴﭻ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺘﻲ در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻋﻬﺪه  ﻓﺮوﺷﻨﺪه  اﺳﺖ    .ﻓﺮوﺷﻨﺪه ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺎﻻ را ﺗﺮﺧﻴﺺ و در ﻧﻘﻄﻪ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺪه در ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻫﺎ ﺑﺮای ﻓﺮوﺷﻨﺪه ﻣﻘﺼﺪ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺧﺮﻳﺪار دﻫﺪ. 
    . ﻗﻮاﻋﺪ وﻳﮋه ﺣﻤﻞ درﻳﺎﻳﻲ: -2 FAS   : ﺧﺮﻳﺪار ﻛﺸﺘﻲ را ﻣﺸﺨﺺ ﻧﻤﻮده و ﺑﻪ اﻃﻼع ﻓﺮوﺷﻨﺪه ﻣﻲ رﺳﺎﻧﺪ.ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺣﻤﻞ ﻧﻴﺰ ﺑﺮ ﻋﻬﺪه ﺧﺮﻳﺪار ﺑﻮده  و ﻓﺮوﺷﻨﺪه ﻣ ب ﺑﺎرﮔﻴﺮی ﻛﺸﺘﻲ ﺑﺘﻮاﻧﺪ آﻧﻬﺎ را ﺑﻠﻨﺪ ﻛﻨﺪ ﻗﺮار دﻫﺪ در ﻮﻇﻒ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﺎﻻ را در ﻛﻨﺎر ﻛﺸﺘﻲ ﺑﻄﻮرﻳﻜﻪ ﺗﺠﻬﻴﺰات و ﻗﻼ اﻳﻦ زﻣﺎن ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺻﻮرت ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺗﺎ زﻣﺎن ﻗﺮارداد ﺑﻴﻤﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﻓﺮوﺷﻨﺪه و از اﻳﻦ زﻣﺎن ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﺧﺮﻳﺪار ﻣﻨﻌﻘﺪ ﮔﺮدد.   FOB   : ﺗﺎ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﻛﺎﻻ از ان ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺧﺮﻳﺪار ﻣﺴﺌﻮل ﻛﺮاﻳﻪ ﺣﻤﻞ و ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ و ﻫﺮ روی ﻋﺮﺷﻪ ﻛﺸﺘﻲ ﻓﺮوﺷﻨﺪه ﻣﺴﺌﻮل ﺑﻮده و ﻧﻮع ﻣﺨﺎرج دﻳﮕﺮی ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد.  CFR   : ﻗﻴﻤﺖ ﻓﺮوش و اﻳﻪ ﺣﻤﻞ ﺗﺎ ﺑﻨﺪر ﻣﻘﺼﺪ را ﺑﭙﺮدازد وﻟﻲ ﺧﻄﺮ از وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﻛﺮاﻳﻪ ﺣﻤﻞ : ﻓﺮوﺷﻨﺪه ﺑﺎﻳﺪ ﻗﻴﻤﺖ ﻓﺮوش و ﻛﺮ ﻛﺎﻻ از رﻳﻞ ﻛﺸﺘﻲ ﻣﻲ ﮔﺬرد ﺑﻪ ﺧﺮﻳﺪار ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻣﻲ ﺷﻮد.  CIF   : ﻓﺮوﺷﻨﺪه ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻓﺮوش ﺟﻨﺲ ﺗﻌﻬﺪ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﺎﻻ را ﺑﻴﻤﻪ ﻛﺮده و آن را در ﻣﻘﺼﺪ و در ﻧﻘﻄﻪ ﻣﻌﻴﻦ )اﻧﺒﺎر ﺧﺮﻳﺪار( ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺧﺮﻳﺪار دﻫﺪ .ﻛﺮاﻳﻪ ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ ﺑﻴﻤﻪ ﺗﺎ ﻣﺤﻠﻲ ﻛﻪ در ﻓﺎﻛﺘﻮر ﻗﻴﺪ ﮔﺮدﻳﺪه ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﻣﻲ آﻳﺪ. 
 
 

٢٨ 
  -ﻣﺪت اﻋﺘﺒﺎر ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎرﺑﺮی ﺻﺎدراﺗﻲ و وارداﺗﻲ 2- 5
اﺳﺎﺳﺎً ﻣﺪت اﻋﺘﺒﺎر ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎرﺑﺮی در ﻛﻠﻮزﻫﺎی اﻧﮕﻠﻴﺴﻲ و ﺷﺮاﻳﻂ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺑﺎرﺑﺮی ﺑﺼﻮرت اﻧﺒﺎر ﺑﻪ اﻧﺒﺎر ﺑﻮده وﻟﻲ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮر ﻛﻪ در ﺷﺮاﻳﻂ اﻳﻨﻜﻮﺗﺮﻣﺰ ﻣﻼﺣﻈﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻧﻘﻄﻪ ﺷﺮوع ﺗﻌﻬﺪ ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ ﻧﻮع ﻗﺮارداد ﺧﺮﻳﺪ داﺷﺘﻪ و ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده زﻣﺎن اﻧﺘﻘﺎل ﺧﻄﺮ ﻳﺎ ﻣﺴﺆوﻟﻴﺖ ا ﻓﺮوﺷﻨﺪه ﺑﻪ ﺧﺮﻳﺪار زﻣﺎن ﺷﺮوع ﺗﻌﻬﺪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ . ز  
 ﺎر ﻓﺮوﺷﻨﺪه ﻛﺎﻻ در ﻣﺒﺪأ ﺷﺮوع ﻣﻲ ﺷﻮد و در ﺧﺮﻳﺪ ﺑﺼﻮرت Ex- worksﻣﺜﻼً در ﺧﺮﻳﺪ  CIF و FOB ﺗﻌﻬﺪات ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ از اﻧﺒ ﺗﻌﻬﺪات ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ از زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﺎﻻ ﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﺟﺮﺛﻘﻴﻞ از ﻧﺮده ﻫﺎی ﻛﺸﺘﻲ ﻋﺒﻮر ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺷﺮوع ﻣﻲ ﺷﻮد، اداﻣﻪ ﭘﻮﺷﺶ در ﻃﻮل ﻣﺴﻴﺮ ﺣﻤﻞ ﻋﺎدی ﺑﻮده و ﭘﺎﻳﺎن آن ﺑﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ  ﻳﻜﻲ از اﻳﻦ ﻣﻮارد دارد .  

 ﺑﻤﺤﺾ ﺗﺨﻠﻴﻪ ﻛﺎﻻ ﺑﻪ اﻧﺒﺎر ﻣﻘﺼﺪ ﻣﻨﺪرج در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ  

  روز از ﺗﺎرﻳﺦ ﺗﺨﻠﻴﻪ ﻛﺎﻣﻞ ﻛﺎﻻ از ﻛﺸﺘﻲ  60 ﺑﻤﺤﺾ اﻧﻘﻀﺎء

  روز از ﺗﺎرﻳﺦ ورود ﻛﺎﻻ ﺑﻪ ﻣﺮز زﻣﻴﻨﻲ  60 ﺑﻤﺤﺾ اﻧﻘﻀﺎء

  روز از ﺗﺎرﻳﺦ ﺗﺨﻠﻴﻪ ﻛﺎﻻ در ﻓﺮودﮔﺎه ﻣﻘﺼﺪ  30 ﺑﻤﺤﺾ اﻧﻘﻀﺎء
ﺷﺎﻳﺎن ذﻛﺮ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺪت ﻫﺎی ﻣﺬﻛﻮر ﺑﺎ ﭘﺮداﺧﺖ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ اﺿﺎﻓﻲ و ﻗﺒﻞ از اﻧﻘﻀﺎء ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻤﺪﻳﺪ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ    .   ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺎرﺑﺮی ﺗﺮاﻧﺰﻳﺖ  - 6
ﺗﺮاﻧﺰﻳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﻛﺎﻻ ﻋﺒﺎرت از ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺣﻠﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻃﻲ آن ﻛﺎﻻﺋﻲ از ﻣﺒﺎدی ﺧﺎرﺟﻲ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻛﺸﻮر ﺛﺎﻟﺚ ﺣﻤﻞ ﮔﺮدد و ﻳﺎ ﻧﮕﻬﺪاری آن در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺣﺮاﺳﺖ ﺷﺪه و ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺣﻤﻞ ﺗﺪرﻳﺠﻲ آن ﺑﻪ ﺗﻘﺎﺿﺎی ﺻﺎﺣﺐ ﻛﺎﻻ از ﻫﻤﺎن ﻧﻘﻄﻪ ﻳﺎ از ﻧﻘﺎط ﻣﺮزی ﻛﺸﻮر ﺧﺎرج ﻣﻲ ﮔﺮدد.  
ﻫﺮﮔﺎه ﻛﺎﻻی ﺗﺮاﻧﺰﻳﺖ ﺧﺎرﺟﻲ ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎن ﻣﺪت اﻋﺘﺒﺎر ﭘﺮواﻧﻪ ﺑﻪ ﮔﻤﺮﻛﺎت ﺧﺮوﺟﻲ ﺗﺤﻮﻳﻞ و ﻳﺎ از ﻣﺮزﻫﺎی ﻛﺸﻮر ﺧﺎرج ﺷﻮد، ﺗﺮاﻧﺰﻳﺖ ﺧﺎﺗﻤﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﮔﺮدﻳﺪه و ﮔﻤﺮک ﻣﻜﻠﻒ ﺑﻪ ﺗﺴﻮﻳﻪ ﺗﻀﻤﻴﻦ درﻳﺎﻓﺘﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد.     -ﺧﻄﺮات ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻛﻠﻮزﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ 7
ﻫﻤﺎﻧﻄﻮر ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪه ﻳﻚ ﻧﻮع دﻳﮕﺮ از ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﺑﺎرﺑﺮی ، ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﺑﺮ اﺳﺎس ﻛﻠﻮز ﻫﺎ ﻳﺎ ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ    ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ . A ,B ,C اﺳﺖ  . در ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی ﺑﺎرﺑﺮی  ﺧﻄﺮات در ﺳﻪ  ﻛﻠﻮز ﻳﺎ ﭘﻮﺷﺶ
     Cﺧﻄﺮات ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻛﻠﻮز -1- 7  ﺧﻄﺮات ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ  

 ﺗﻠﻒ ﺷﺪن ﻳﺎ آﺳﻴﺐ ﻴﻤﻪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﻨﻄﻘﻲ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻳﻜﻲ از ﻣﻮارد زﻳﺮ ﺑﺎﺷﺪ: دﻳﺪن ﻣﻮرد ﺑ 

 آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻳﺎ اﻧﻔﺠﺎر. 

 ﺑﻪ رد ﺑﺎ ﻛﻒ درﻳﺎ، ﻏﺮق ﺷﺪن ﻳﺎ واژﮔﻮن ﺷﺪن ﻛﺸﺘﻲ ﻳﺎ ﺷﻨﺎور. ﮔﻞ ﻧﺸﺴﺘﻦ ، زﻣﻴﻨﮕﻴﺮ ﺷﺪن و ﺑﺮﺧﻮ 

 واژﮔﻮن ﺷﺪن ﻳﺎ از ﺧﻂ ﺧﺎرج ﺷﺪن وﺳﻴﻠﻪ ﺣﻤﻞ زﻣﻴﻨﻲ. 

 ﻛﺸﺘﻲ، ﺷﻨﺎور ﻳﺎ ﻫﺮ وﺳﻴﻠﻪ ﺣﻤﻞ دﻳﮕﺮ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺟﺴﻢ ﺧﺎرﺟﻲ ﺑﻪ ﺗﺼﺎدم ﻳﺎ ﺑﺮﺧﻮرد ﻏﻴﺮ از آب. 

 ﺗﺨﻠﻴﻪ ﻛﺎﻻ در ﺑﻨﺪر اﺿﻄﺮاری. 

 دﻳﺪن ﻛﺎﻻی ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ ﻛﻪ ﻋﻠﺖ آن ﻳﻜﻲ از اﻣﻮر زﻳﺮ ﺑﺎﺷﺪ: ﺗﻠﻒ ﺷﺪن ﻳﺎ آﺳﻴﺐ  

 ﻓﺪاﻛﺮدن ﻛﺎﻻ در ﺟﺮﻳﺎن ﺧﺴﺎرت ﻋﻤﻮﻣﻲ. 

 ﺑﻪ درﻳﺎ اﻧﺪاﺧﺘﻦ ﻛﺎﻻ ﺟﻬﺖ ﺳﺒﻚ ﺳﺎزی ﻛﺸﺘﻲ.
 

 ﺧﺴﺎرت ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ  : ﻛﻠﻴﻪ  ﺧﺴﺎرت و ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻧﺠﺎت و ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی ﻛﻠﻲ ﺑﻪ ﺑﻘﻴﻪ ﻛﺎﻻﻫﺎ ﻣﻴﺸﻮد ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ .  

٢٩ 
ﺑﻪ  ﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل در ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ  در ﻳﻚ ﻛﺸﺘﻲ ﺑﻪ آب اﻧﺪاﺧﺘﻦ ﻳﻚ ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﻛﺎﻧﺘﻴﻨﺮ ﺑﺎﻋﺚ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی از ﻏﺮق ﺷﺪه ﻛﻞ ﻣ ﺷﻮد ﺧﺴﺎرت و ﻫﺰﻳﻨﻪ  ﻫﺎی ﺻﺎﺣﺒﺎن ﻛﺎﻧﺘﻴﻨﺮ ﻫﺎی ﺑﻪ  آب ا ﺤﻤﻮﻟﻪ ﻛﺸﺘﻲ ﻧﺪاﺧﺘﻪ  ﺷﺪه از ﻣﺤﻞ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺑﻘﻴﻪ ﻛﺎﻻ ﻫﺎ  ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﻲ ﺷﻮد )ﺧﺴﺎرت ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ ﺟﺰ ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎی ﻛﻠﻮز    ( ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ C ی ﻧﺠﺎت
 

 ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻣﺸﺘﺮک در ﺗﺼﺎدم:  در ﺻﻮرت ﺗﺼﺎدم دو وﺳﻴﻠﻪ ﺣﻤﻞ ﻛﻨﻨﺪه ﻛﺎﻻ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی وارد ﺷﺪه ﺑﻪ ﻣﺤﻤﻮﻟﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ  ﺻﻮرت ﻣﺸﺘﺮک از ﻣﺤﻞ ﺑﻴﻤﻪ  ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﻛﻠﻴﻪ ﺻﺎﺣﺒﺎن ﻛﺎﻻ  ﻗﺎﺑﻞ ﭘﻮﺷﺶ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ . ) ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻣﺸﺘﺮک در ﺗﺼﺎدم ﻧﻴﺰ از ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎی   (  ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ C ﻛﻠﻮز      Bﺧﻄﺮات ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻛﻠﻮز - 2- 7
   ﺷﺎﻣﻞ ﺳﻪ  ﭘﻮﺷﺶ دﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ  ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از :  C  ﻋﻼوه  ﺑﺮ  ﻛﻠﻴﻪ  ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎی ﻛﻠﻮز B ﻛﻠﻮز

 زﻟﺰﻟﻪ، آﺗﺸﻔﺸﺎن ﻳﺎ ﺻﺎﻋﻘﻪ 

 ﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻛﺸﺘﻲ، ﺷﻨﺎور، ﻣﺤﻔﻈﻪ ﻛﺎﻻ، ﻛﺎﻧﺘﻴﻨﺮﻳﺎ ﻣﺤﻞ اﻧﺒﺎر. ورود آب درﻳﺎ، درﻳﺎﭼﻪ ﻳﺎ رودﺧ 

 ﻠﻲ ﻫﺮ ﺑﺴﺘﻪ در ﻛﺸﺘﻲ ﻳﺎ ﺷﻨﺎور و ﻳﺎ ﺗﻠﻒ ﻛﻠﻲ ﻫﺮ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺗﻠﻒ ﺷﺪن ﻛ ﻋﻠﺖ اﻓﺘﺎدن ﺑﻪﻫﻨﮕﺎم ﺑﺎرﮔﻴﺮی و ﻳﺎ ﺗﺨﻠﻴﻪ ﻛﺸﺘﻲ ﻳﺎ ﺷﻨﺎور. 
     A - ﺧﻄﺮات ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻛﻠﻮز 3-7
اﻳﻦ ﻛﻠﻮز ﻛﻠﻴﻪ ﺧﺴﺎرت ﻫﺎ و ﺧﻄﺮات اﺣﺘﻤﺎﻟﻲ ﻪ  ﻋﻨﻮان اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت ﻣﻄﺮح ﺷﺪه  اﺳﺖ  را ﭘﻮﺷﺶ ﻣﻲ دﻫﺪ . را ﺑﺠﺰ ﻣﻮاردی ﻛﻪ  ﺑ اﻳﻦ ﻛﻠﻮز ﺑﻪ  ﻋﻨﻮان ﻛﺎﻣﻠﺘﺮﻳﻦ ﭘﻮﺷﺶ ﻧﻴﺰ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد .          C , B , A -اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت در ﺳﻪ ﻛﻠﻮز 4- 7

 ﺗﻠﻒ ﺷﺪن ، آﺳﻴﺐ دﻳﺪن ﻳﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻗﺎﺑﻞ اﻧﺘﺴﺎب ﺑﻪ ﺳﻮء ﻋﻤﻞ ارادی ﺑﻴﻤﻪﮔﺬار 

 ﺮی ﻋﺎدی وزن ﻳﺎ ﺣﺠﻢ و ﻳﺎ ﻓﺮﺳﻮدﮔﻲ و ﭘﻮﺳﻴﺪﮔﻲ ﻋﺎدی ﻛﺎﻻی ﻧﺸﺖ و رﻳﺰش ﻋﺎدی، ﻛﺴ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ. 

 ﺗﻠﻒ ﺷﺪن، آﺳﻴﺐ  ﻧﺒﻮدن ﻳﺎ ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﻮدن ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻨﺪی ﺗﻠﻒ ﺷﺪن، آﺳﻴﺐ دﻳﺪن دﻳﺪن ﻳﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﻛﺎﻓﻲ ﻳﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ ایﻛﻪ ﻋﻠﺖ آن ﺗﺎﺧﻴﺮ ﺑﺎﺷﺪ

 ﺗﻠﻒ ﺷﺪن ، آﺳﻴﺐ ﻲ ﻣﺎﻟﻜﺎن، ﻣﺪﻳﺮان، اﺟﺎره ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن ﻳﺎ ﮔﺮداﻧﻨﺪﮔﺎن ﻛﺸﺘﻲ دﻳﺪن ﻳﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ورﺷﻜﺴﺘﮕ

 ﻛﺎﻻی ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ ﻳﺎ ﻫﺮ ﻗﺴﻤﺖ از آن از ﺳﻮی ﻫﺮ ﺷﺨﺺ ﻣﺘﺨﻠﻒ آﺳﻴﺐ ﻋﻤﺪی ﻳﺎ ﺗﺨﺮﻳﺐ ﻋﻤﺪی  

 ﻢ ﻳﺎ ﻏﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻳﺎ ﻧﺎﺷﻲ از ﻛﺎرﺑﺮد ﻫﺮ ﻧﻮع ﺳﻼح ﺗﻠﻒ ﺷﺪن، آﺳﻴﺐ دﻳﺪن ﻳﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ ای ﻛﻪ ﻣﺴﺘﻘﻴ ﻳﺎ وﺳﻴﻠﻪای ﺑﺎﺷﺪ 

 ﻋﺪم ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ درﻳﺎﻧﻮردی ﻳﺎ ﻧﺎ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﻮدن ﻛﺸﺘﻲ ﺑﺮای ﺣﻤﻞ اﻳﻤﻦ ﻛﺎﻻی ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ ﻛﺸﺘﻲ ﻳﺎ ﺷﻨﺎور 

 ﻧﺎﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﻮدن ﻛﺎﻧﺘﻴﻨﺮ ﻳﺎ وﺳﻴﻠﻪ ﺣﻤﻞ ﺟﻬﺖ ﺣﻤﻞ ﺳﺎﻟﻢ  ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ. 

 ﺟﻨﮓ، ﺟﻨﮓ داﺧﻠﻲ، اﻧﻘﻼب، ﺷﻮرش، ﻗﻴﺎم و ﻳﺎ زد و ﺧﻮردﻫﺎی داﺧﻠﻲ 

 ﺗﻮﻗﻴﻒ، ﺿﺒﻂ، ﻣﺼﺎدره، ﺗﺼﺮف ﻳﺎ اﺛﺮات ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ اﻣﻮر    .

 ﻣﻴﻦ، اژدر و ﺑﻤﺒﻬﺎی ﻣﺘﺮوﻛﻪ ﻳﺎ ﺳﺎﻳﺮ ﺳﻼﺣﻬﺎی ﺟﻨﮕﻲ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪه و ﻣﺘﺮوﻛﻪ. 

  ﻛﺎر، درﮔﻴﺮﻳﻬﺎی ﻛﺎرﮔﺮی، آﺷﻮﺑﻬﺎ و ﻳﺎ اﻏﺘﺸﺎﺷﺎت داﺧﻠﻲ. اﻋﺘﺼﺎب، ﺗﻌﻄﻴﻞ ﻣﺤﻞ

منابع آزمون بیمه

ﺑﺨﺶ اول :آﺷﻨﺎﻳﻲ ﺑﺎ ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی اﻣﻮال  ﻓﺼﻞ اول : ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ  
ﺗﺎرﻳﺨﭽﻪ :
اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺴﺘﺮده از اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ در ﺷﻬﺮﻫﺎ، ﭘﺲ از ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﻲ اول آﻏﺎز ﺷﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ اﺗﻮﻣﺒﻴﻞﻫﺎ از ﻫﺮ وﺳﻴﻠﻪ ﻧﻘﻠﻴﻪای ﻛﻪ ﺗﺎ آن زﻣﺎن در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺴﻜﻮﻧﻲ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﺷﺪ، ﺳﺮﻳﻊﺗﺮ و ﺧﻄﺮﻧﺎک ﺮ ﺑﻮد، ﺑﺎ اﻳﻦ ﺣﺎل در ﻫﻴﭻ ﻛﺸﻮری، ﺑﻴﻤﻪ اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺑﺼﻮرت ﺗ اﺟﺒﺎری در ﻧﻴﺎﻣﺪه ﺑﻮد و راﻧﻨﺪﮔﺎن و دارﻧﺪﮔﺎن ﺧﻮدرو، اﻏﻠﺐ ﻫﺰﻳﻨﻪﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﻲ را در ﺗﺼﺎدﻓﺎت ﻣﺘﺤﻤﻞ ﻣﻲﺷﺪﻧﺪ.
 ﻛﻠﻴﻪ ﺻﺎﺣﺒﺎن 1930 ﻃﺮح ﺑﻴﻤﻪ اﺟﺒﺎری اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ، ﺑﺮای اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر در ﺑﺮﻳﺘﺎﻧﻴﺎ ﺑﻪ اﺟﺮا در آﻣﺪ، ﻛﻪ ﺑﻤﻮﺟﺐ ﻗﺎﻧﻮن ﺗﺮاﻓﻴﻚ ﺟﺎدهای ﺧﻮدروﻫﺎ و راﻧﻨﺪﮔﺎن در ﺟﺎده ﻪ ﺗﺼﺎدف، آﺳﻴﺐ ﻳﺎ ﻣﺮگ اﺷﺨﺎص ﺛﺎﻟﺚ، ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪﻧﺪ. در ﺳﺎل  1939 ﻫﺎی ﻋﻤﻮﻣﻲ، ﺑﺮای ﻫﺮﮔﻮﻧ آﻟﻤﺎن ﻧﻴﺰ ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺸﺎﺑﻬﻲ را ﺑﻪ ﺗﺼﻮﻳﺐ رﺳﺎﻧﺪ.   ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ -1
ﻣﻘﺪﻣﻪ  :
ﺑﻴﻤﻪ اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺟﺒﺮان ﻛﻨﻨﺪه ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﻧﺎﺷﻲ از ﺣﻮادث راﻧﻨﺪﮔﻲ وارد ﺑﻪ اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ وﻳﺎ ﺳﺮﻧﺸﻴﻦ آن و اﺷﺨﺎص ﺛﺎﻟﺚ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ.  اﻧﻮاع ﺗﺮﻳﻠﺮ ﻣﺘﺼﻞ ﺑﻪ وﺳﺎﺋﻂ ، ﻳﺪکﻛﺶ  ، ﻃﺒﻖ ﻣﺎده ﻳﻚ ﻗﺎﻧﻮن ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ، ﻛﻠﻴﻪ دارﻧﺪﮔﺎن وﺳﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴﻪ ﻣﻮﺗﻮری زﻣﻴﻨﻲ ﻣﺰﺑﻮر و ﻗﻄﺎرﻫﺎی راهآﻫﻦ ﻣﺴﺌﻮل ﺟﺒﺮان ﺧﺴﺎرتﻫﺎی ﺑﺪﻧﻲ و ﻣﺎﻟﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ در اﺛﺮ ﺣﻮادث وﺳﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴﻪ ﻣﺰﺑﻮر و ﻳﺎ ﻣﺤﻤﻮﻻت آﻧﻬﺎ ﺑﻪ اﺷﺨﺎص ﺛﺎﻟﺚ وارد ﺷﻮد ﻣﻲ ﺷﻮد .   ﻻزم ﺑﻪ  ذﻛﺮ اﺳﺖ  ﻣﻴ ﻳﻪ  ﻫﺮ ﺳﺎﻟﻪ از ﻃﺮف ﻗﻮه  ﻗﻀﺎﻳﻪ  اﻋﻼم و ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲ ﺷﻮد . ﺰان ﺧﺴﺎرت ﺟﺎﻧﻲ ﻳﺎ ﻫﻤﺎن د  ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺛﺎﻟﺚ ﺑﻪ  دو ﮔﺮوه ﻛﻠﻲ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ 

 ﺌﻮﻟﻴﺖ ﻣﺪﻧﻲ دارﻧﺪﮔﺎن وﺳﺎﺋﻂ ﻧﻘﻠﻴﻪ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﺷﺨﺎص ﺛﺎﻟﺚ ﺑﻴﻤﻪ ﻣﺴ

 ﺑﻴﻤﻪ ﺣﻮادث راﻧﻨﺪه ﻣﺴﺒﺐ ﺣﺎدث 
  : ﺑﻴﻤﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻣﺪﻧﻲ دارﻧﺪﮔﺎن وﺳﺎﺋﻂ ﻧﻘﻠﻴﻪ در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﺷﺨﺎص ﺛﺎﻟﺚ -1-1
اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ را ﺑﺎ ﻧﺎم ﺑﻴﻤﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻣﺪﻧﻲ دارﻧﺪﮔﺎن وﺳﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴﻪ ﻣﻮﺗﻮری ﻧﻴﺰ ﻣﻲ ﺷﻨﺎﺳﻴﻢ. ﺑﺮاﺳﺎس ﻗﺎﻧﻮن، ﻛﻠﻴﻪ دارﻧﺪﮔﺎن وﺳﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴﻪ ﻣﻮﺗﻮری زﻣﻴﻨﻲ ﻣﻮﻇﻔﻨﺪ، ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﺧﻮد را در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﺷﺨﺎص ﺛﺎﻟﺚ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﻤﺎﻳﺪ  . ﻣﻨﻈﻮر از ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ، ﻫﺮ ﺷﺨﺼﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺣﻮادث وﺳﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴﻪ ﻣﻮﺿﻮع اﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن دﭼﺎر زﻳﺎنﻫﺎی ﺑﺪﻧﻲ و ﻳﺎ ﻣﺎﻟﻲ ﺷﻮد ﺑﻪ اﺳﺘﺜﻨﺎی راﻧﻨﺪه ﻣﺴﺒﺐ ﺣﺎدﺛﻪ   .
اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ دو ﻧﻮع ﺧﺴﺎرت وارده را ﺟﺒﺮان ﻣﻲ ﻛﻨﺪ :   
ﺧﺴﺎرت  ﺟﺎﻧﻲ: 
ﻣﻨﻈﻮر از ﺧﺴﺎرت ﺟﺎﻧﻲ، ﻫﺮ ﻧﻮع دﻳﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﺻﺪﻣﻪ، ﺷﻜﺴﺘﮕﻲ، ﻧﻘﺺ ﻋﻀﻮ، ازﻛﺎراﻓﺘﺎدﮔﻲ  ﻳﺎ دﻳﻪ ﻓﻮت ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺣﻮادث ﻣﺸﻤﻮل ﺑﻴﻤﻪ ﻣﻮﺿﻮع اﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺖ. ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﻧﻴﺰ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻣﺸﻤﻮل ﻗﺎﻧﻮن دﻳﮕﺮی ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺟﺰو ﺗﻌﻬﺪات ﺑﻴﻤﻪ ﻣﻮﺿﻮع اﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن ﺧﻮاﻫﺪﺑﻮد. 
از دﻳﻪ ﻛﺎﻣﻞ اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻲ  ، ﻻزم ﺑﻪ  ذﻛﺮ اﺳﺖ ﺳﻘﻒ دﻳﻪ در ﻣﺎﻫﻬﺎی ﺣﺮام ﻳﻌﻨﻲ ﻣﺤﺮم، رﺟﺐ، ذﻳﻘﻌﺪه، ذﻳﺤﺠﻪ ﺑﻪ ﻣﻴﺰان ﻳﻚ ﺳﻮم ﻳﺎﺑﺪ. 
 

٢ 
ﺧﺴﺎرت ﻣﺎﻟﻲ:
ﻣﻨﻈﻮر از ﺧﺴﺎرت ﻣﺎﻟﻲ، زﻳﺎنﻫﺎﻳﻲ ﻣﻲ ﻮل ﺑﻴﻤﻪ ﻣﻮﺿﻮع اﻳﻦ ﻗﺎﻧﻮن ﺑﻪ اﻣﻮال ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ وارد ﺷﻮد. ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺣﻮادث ﻣﺸﻤ  ﺑﻴﻤﻪ ﺣﻮادث راﻧﻨﺪه ﻳﺎ راﻧﻨﺪه ﻣﺴﺒﺐ ﺣﺎدﺛﻪ: - 2-1
ﺷﺮﻛﺘﻬﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﻣﻮﻇﻔﻨﺪ ﻫﻤﺰﻣﺎن ﺑﺎ ﺻﺪور ﺑﻴﻤﻪﻧﺎﻣﻪ ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ، راﻧﻨﺪه وﺳﻴﻠﻪ ﻧﻘﻠﻴﻪ ﻣﺴﺒﺐ ﺣﺎدﺛﻪ را ﻧﻴﺰ ﺑﺎ رﻋﺎﻳﺖ  ﻣﻔﺎد آﻳﻴﻦ  ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ﺣﺎدﺛﻪ ﻗﺮار دﻫﻨﺪ.  67 ﻧﺎﻣﻪ    - ﺗﺨﻔﻴﻒ ﻋﺪم ﺧﺴﺎرت در ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ : 3-1
ﺷﻨﺪ ﻛﻪ در ﻫﻨﮕﺎم ﺑﺮوز ﺣﺎدﺛﻪ ﻳﻚ ﺑﺮش ﺟﺪا و ﺟﻬﺖ ﭘﺮداﺧﺖ  4 ﻫﺮ ﻳﻚ از ﻛﺎرﺗﻬﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ دارای ﺑﺮش ﺧﺴﺎرت ﻣﻲ ﺑﺎ ﺧﺴﺎرت ﺿﻤﻴﻤﻪ ﭘﺮوﻧﺪه ﺧﺴﺎرﺗﻲ ﻣﻲ ﮔﺮدد. در ﺻﻮرت ﻋﺪم اﺳﺘﻔﺎده ، ﺑﺮاﺳﺎس ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﺸﻤﻮل ﺗﺨﻔﻴﻒ ﻋﺪم ﺧﺴﺎرت ﻣﻲ ﮔﺮدد .  
ﺗﻌﺮﻓﻪ ﻫﺎی ﺗﺨﻔﻴﻒ ﻋﺪم ﺧﺴﺎرت ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از  
ﺳﺎل اول  ﺳﺎل دوم  ﺳﺎل ﺳﻮم  ﺳﺎل ﭼﻬﺎرم  ﺳﺎل ﭘﻨﺠﻢ  ﺳﺎل ﺷﺸﻢ  ﺳﺎل ﻫﻔﺘﻢ  ﺳﺎل ﻫﺸﺘﻢ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ 
10%  15%  20%  30%  40%  50%  60%  70% 
     - ﻣﺪارک ﻻزم ﺟﻬﺖ ﺻﺪور ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ : 4-1
 

 ﺗﻜﻤﻴﻞ ﻓﺮم ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ

 درﻳﺎﻓﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﻨﻘﻀﻲ ﺷﺪه ﺳﺎل ﻗﺒﻞ)در ﺻﻮرت وﺟﻮد(  

 ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻛﺎرت ﻳﺎ ﺳﻨﺪ ﺧﻮدرو 

 ﻛﺴﺐ اﺳﺘﻌﻼم ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ 

 درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻮارد ذﻳﻞ در ﻗﺮاردادﻫﺎ ﻛﻠﻲ   ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻧﺎﻣﻪ ﻳﺎ ﻛﺎرت ﭘﺮﺳﻨﻠﻲ ﻳﺎ ﻓﻴﺶ ﺣﻘﻮﻗﻲ -1  روﻧﻮﺷﺖ ﺳﻨﺪ ﻳﺎ ﻛﺎرت ﺧﻮدرو ﻳﺎ وﻛﺎﻟﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﻪ ﻧﺎم ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺷﺪه -2 - ﻣﺪارک ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز ﺟﻬﺖ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﭘﺮوﻧﺪه ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﺟﺎﻧﻲ: 5-1

 ﺗﻜﻤﻴﻞ ﻓﺮم اﻋﻼم ﺧﺴﺎرت

 اﺻﻞ و ﻛﭙﻲ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ

 اﺻﻞ و ﻛﭙﻲ ﮔﻮاﻫﻲ ﻧﺎﻣﻪ و ﻛﺎرت ﺧﻮدرو ﻣﻘﺼﺮ

 ﻛﭙﻲ ﺑﺮاﺑﺮ اﺻﻞ ﮔﺰارﺷﺎت اوﻟﻴﻪ ﻧﻴﺮوی اﻧﺘﻈﺎﻣﻲ

 ﻛﭙﻲ ﺑﺮاﺑﺮ اﺻﻞ ﻛﺮوﻛﻲ ﺣﺎدﺛﻪ

 ﻛﭙﻲ ﺑﺮاﺑﺮ اﺻﻞ از ﺑﺮﮔﻪ ﻫﺎی ﺑﺎزﺟﻮﻳﻲ ﻣﻘﺼﺮ و زﻳﺎن دﻳﺪه

 ﻛﭙﻲ ﺑﺮاﺑﺮ اﺻﻞ ﻛﻠﻴﻪ ﻧﻈﺮﻳﺎت ﭘﺰﺷﻜﻲ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ 

 ﻛﭙﻲ ﺑﺮاﺑﺮ اﺻﻞ آﺧﺮﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﭘﺰﺷﻜﻲ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ

 ﻣﺪارک ﺑﻴﻤﺎرﺳﺘﺎﻧﻲ زﻳﺎن دﻳﺪه 

 اﺻﻞ و ﻛﭙﻲ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ و ﻛﺎرت ﻣﻠﻲ زﻳﺎن دﻳﺪه و درﺻﻮرت ﻓﻮت زﻳﺎن دﻳﺪه  اﻳﻦ ﻣﺪارک ﻻزم اﺳﺖ    :

 ﻛﭙﻲ ﺑﺮاﺑﺮ اﺻﻞ ﺟﻮاز دﻓﻦ

 ﻛﭙﻲ ﺑﺮاﺑﺮ اﺻﻞ ﺑﺮﮔﻪ اﻧﺤﺼﺎر وراﺛﺖ

٣ 

 ﻛﭙﻲ ﺑﺮاﺑﺮ اﺻﻞ ﮔﺰارش ﻣﻌﺎﻳﻨﻪ ﺟﺴﺪ

 اﺻﻞ ﮔﻮاﻫﻲ ﻓﻮت

 ﻛﭙﻲ ﺑﺮاﺑﺮ اﺻﻞ ﺗﻤﺎم ﺻﻔﺤﺎت ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻣﺘﻮﻓﻲ

 ﻛﭙﻲ ﺑﺮاﺑﺮ اﺻﻞ ﺷﻨﺎﺳﻨﻪ وراث

 در ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ وراث ﺻﻐﻴﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﭙﻲ ﺑﺮاﺑﺮ اﺻﻞ ﻗﻴﻢ ﻧﺎﻣﻪ 
 
    -ﻣﺪارک ﻻزم ﺟﻬﺖ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﭘﺮوﻧﺪه ﺧﺴﺎرت ﺛﺎﻟﺚ ﻣﺎﻟﻲ 6-1

 ﺗﻜﻤﻴﻞ ﻓﺮم اﻋﻼم ﺧﺴﺎرت

 اﺻﻞ و ﻛﭙﻲ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ

 اﺻﻞ و ﻛﭙﻲ ﺳﻨﺪ ﻳﺎ ﻛﺎرت ﺧﻮدرو 

 اﺻﻞ وو ﻛﭙﻲ ﮔﻮاﻫﻴﻨﺎﻣﻪ راﻧﻨﺪه ﻣﻘﺼﺮ

 ﻛﺮوﻛﻲ ﻳﺎ ﮔﺰارﺷﺎت ﻣﻘﺎﻣﺎت اﻧﺘﻈﺎﻣﻲ در ﺻﻮرت ﻟﺰوم 
ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﭘﺮداﺧﺖ ﺧﺴﺎرت ﺛﺎﻟﺚ ﻣﺎﻟﻲ    : -ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺑﺪﻧﻪ اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ 2
   : ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺪﻧﻪ اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ - 1- 2
ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺪﻧﻪ اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺷﺎﻣﻞ ﺟﺒﺮان ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﻧﺎﺷﻲ از ﺣﻮادﺛﻲ اﺳﺖ ﺮای اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ رخ ﻣﻲ دﻫﺪ، ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻛﻪ ﺑ ﻧﺎﻣﻪ ﺳﻪ ﺧﻄﺮ اﺻﻠﻲ ﺣﺎدﺛﻪ، آﺗﺶ ﺳﻮزی ) ﺻﺎﻋﻘﻪ و اﻧﻔﺠﺎر ( و ﺳﺮﻗﺖ ﻛﻠﻲ را ﭘﻮش ﻣﻲ دﻫﺪ   . ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺪﻧﻪ ﻳﻚ ، ﺳﺮﻗﺖ ﻫﺎی ﺟﺰﺋﻲ و ﻛﻠﻲ، ﺷﻜﺴﺘﻪ ﺷﺪن ﺷﻴﺸﻪ، ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻧﻴﺎز اﺳﺎﺳﻲ ﺑﺮای ﻫﺮ ﺧﻮدروﻳﻲ اﺳﺖ ﺣﺎدﺛﻪ و... ﻫﻤﻪ اﻳﻦ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﺎﻟﻘﻮه اﻣﻜﺎن رخ دادن دارد و ﺧﻮدروی ﺷﻤﺎ در ﻣﻌﺮض اﻳﻦ ﺧﻄﺮات ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ داﺷﺘﻦ ﺑﻴﻤﻪ ای ﻛﻪ اﺗﻮﻣﺒﻴﻠﺘﺎن را در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﻳﻦ ﺧﻄﺮﻫﺎ و ﺧﻄﺮﻫﺎی ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺑﻴﻤﻪ ﻛﻨﺪ ﻳﻚ ﺿﺮورت اﺳﺖ. 
 

٤ 
  -ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎی اﺻﻠﻲ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺪﻧﻪ : 2- 2

 ﺣﺎدﺛﻪ  

 آﺗﺶ ﺳﻮزی و اﻧﻔﺠﺎر

 ﺳﺮﻗﺖ ﻛﻠﻲ
  ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺣﺎدﺛﻪ -1-2-2
ﺑﺮﺧﻮرد ﺷﻲ ء دﻳﮕﺮی ﺑﺎ  ،ﺑﺮﺧﻮرد اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺎ ﺟﺴﻢ ﺛﺎﺑﺖ ﻳﺎ ﻣﺘﺤﺮک  ، ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﺗﺼﺎدف اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﻫﺎ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ   ﺳﻘﻮط و اﻧﺤﺮاف ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ در اﺛﺮ ﺣﻮادث راﻧﻨﺪﮔﻲ اﺳﺖ.،واژﮔﻮﻧﻲ  ،اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ
     -ﺗﻌﺮﻳﻒ آﺗﺶ ﺳﻮزی آﺗﺶ ﺳﻮزی 2-2-2
ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ اﺗﻮ ﻔﺠﺎر دﭼﺎر ﺳﻮﺧﺘﮕﻲ ﮔﺮدد.ﺧﺴﺎرت وارده از اﻳﻦ ﻃﺮﻳﻖ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﺒﻴﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ دﭼﺎر ﺣﺮﻳﻖ ﮔﺮدد و ﻳﺎ ﺑﺮ اﺛﺮ ﺻﺎﻋﻘﻪ و اﻧ ﺟﺒﺮان اﺳﺖ. 
   -ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺳﺮﻗﺖ ﻛﻠﻲ ﺳﺮﻗﺖ ﻛﻠﻲ 3-2-2
ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﻛﻪ از ﻧﺎم اﻳﻦ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﺮ ﻣﻲ آﻳﺪ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ ﺳﺮﻗﺖ ﺷﺪه و ﻛﺸﻒ ﻧﮕﺮدد و ﻳﺎ آﻧﻜﻪ ﭘﺲ از ﻛﺸﻒ ﻟﻮازﻣﻲ از اﺗﻮﻣﺒﻴ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ وارد ﮔﺮدد از اﻳﻦ ﻣﺤﻞ ﻗﺎﺑﻞ ﺟﺒﺮان ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ. ﻞ ﺑﻪ ﺳﺮﻗﺖ رﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و ﻳﺎ در ﺣﻴﻦ ﺳﺮﻗﺖ ﺧﺴﺎرﺗﻲ ﺑﻪ اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ     :  -ﭘﻮﺷﺸﻬﺎی ﺗﻜﻤﻴﻠﻲ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺪﻧﻪ 3- 2
ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ ﭘﺮداﺧﺖ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ اﺿﺎﻓﻲ اﻗﺪام ﺑﻪ ﺧﺮﻳﺪ ﭘﻮﺷﺸﻬﺎی ﺗﻜﻤﻴﻠﻲ ﺑﻪ ﺷﺮح زﻳﺮ ﻧﻤﺎﻳﺪ.  ﺑﺪﻳﻬﻲ اﺳﺖ ﺑﻬﺮه ﻣﻨﺪی از ﻤﻴﻠﻲ ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰاﻳﺶ ﺿﺮﻳﺐ اﻣﻨﻴﺖ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار ﻣﻲ ﮔﺮدد. ﭘﻮﺷﺸﻬﺎی ﺗﻜ   اﻳﻦ ﭘﻮﺷﺶ ﻫﺎ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از :     ﺳﺮﻗﺖ در ﺟﺎ ﻗﻄﻌﺎت و ﻟﻮازم -1  ﺷﻜﺴﺖ ﺷﻴﺸﻪ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ -2   اﻳﺎب و ذﻫﺎب -3  ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ﻗﻴﻤﺖ -4   ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ -5  ﺳﺮﻗﺖ ﺗﻤﺎم ﻗﻄﻌﺎت -6   : -ﺗﺨﻔﻴﻒ ﻋﺪم ﺧﺴﺎرت 4- 2
ﻫﺮﮔﺎه ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار در ﻃﻮل ﻳﻜﺴﺎل ﻣﺪت اﻋﺘﺒﺎر ﺑ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﻮد درﻳﺎﻓﺖ ﻧﻜﻨﺪ ، ﻫﻨﮕﺎم ﺗﺠﺪﻳﺪ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﺴﺎرﺗﻲ از ﻣﺤﻞ درﺻﺪ  60 درﺻﺪ و ﺑﺮای ﺳﺎل ﭼﻬﺎرم و ﺑﻌﺪ از آن  45 درﺻﺪ ، ﺑﺮای ﺳﺎل ﺳﻮم  35 درﺻﺪ ، ﺑﺮای ﺳﺎل دوم  25 ﺑﺮای ﺳﺎل اول ﺗﺨﻔﻴﻒ ﻣﻨﻈﻮر ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.     -ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﺧﺴﺎرت در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺪﻧﻪ : 5- 2
ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﺧﺴﺎرت ﺑﺮای اﻧﻮاع وﺳﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴﻪ ﺑﺪﻳﻦ ﺷﺮح ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ : 
اﻟﻒ : ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﺧﺴﺎرت ﺟﺰﺋﻲ ﻧﺎﺷﻲ از ﺣﻮادث ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از  :
  رﻳﺎل 500ر000ﻣﺒﻠﻎ ﺧﺴﺎرت ﺣﺪاﻗﻞ  %10 ﺧﺴﺎرت اول -1 ر1 رﻳﺎل 000ر000ﻣﺒﻠﻎ ﺧﺴﺎرت  ﺣﺪاﻗﻞ   %20 ﺧﺴﺎرت دوم -2 ر1 رﻳﺎل 500ر000ﻣﺒﻠﻎ ﺧﺴﺎرت  ﺣﺪاﻗﻞ  %30 ﺧﺴﺎرت ﺳﻮم -

منابع آزمون بیمه

3

٥ 
( درﺻﺪ ﺑﻴﺸﺘﺮ 10ﺳﺎل ﺑﺎﺷﺪ ده )  25 ﺳﺎل و ﺳﻦ آﻧﻬﺎ ﻛﻤﺘﺮ از  3 ﺗﺒﺼﺮه :  ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﺑﺮای راﻧﻨﺪﮔﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺳﺎﺑﻘﻪ راﻧﻨﮕﻲ آﻧﻬﺎ ﻛﻤﺘﺮ از از ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰﻫﺎی ﻓﻮق اﻟﺬﻛﺮ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲ ﮔﺮدد . 
-4                                                     ﻣﺒﻠﻎ ﺧﺴﺎرت %10 ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ آﺗﺶ ﺳﻮزی      
  ﻣﺒﻠﻎ ﺧﺴﺎرت %20                                    ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﺷﻜﺴﺖ ﺷﻴﺸﻴﻪ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ     -5
ﺮﻗﺖ اﻋﻢ از ﺟﺰﺋﻲ و ﻛﻠﻲ                               -6  ﻣﺒﻠﻎ ﺧﺴﺎرت %20 ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﺧﺴﺎرت ﺳ
رت ﻛﻠﻲ ﻧﺎﺷﻲ از ﺣﻮادث ) ﺑﻪ ﺟﺰ ﺳﺮﻗﺖ(                 -7  ﻣﺒﻠﻎ ﺧﺴﺎرت  %10 ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﺧﺴﺎ
  ﻣﺒﻠﻎ ﺧﺴﺎرت %50                             ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﻣﻮﺗﻮر ﺳﻴﻜﻠﺖ )ﺟﺰﺋﻲ ﻳﺎ ﻛﻠﻲ(       -8
     -ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی ﻣﺴﺘﺜﻨﺎء ﺷﺪه ﻳﺎ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺟﺒﺮان 6- 2
  ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی ﻣﺴﺘﺜﻨﺎ ﺷﺪه   -1- 6-2
ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی زﻳﺮ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ آﻧﻜﻪ درﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻳﺎ اﻟﺤﺎﻗﻴﻪ آن   
 ﺑﻪ ﻧﺤﻮ دﻳﮕﺮی ﺗﻮاﻓﻖ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ: 
  ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی ﻧﺎﺷﻲ از ﺳﻴﻞ ، زﻟﺰﻟﻪ و آﺗﺸﻔﺸﺎن. -1
 ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ راﻧﻲ ﻳﺎ آزﻣﺎﻳﺶ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﻪ آن وارد ﺷﻮد. -2 ﺧﺴﺎرت ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ در 
ﻔﺠﺮه ، ﺳﺮﻳﻊ اﻻﺷﺘﻌﺎل و ﻳﺎ اﺳﻴﺪی ﻣﮕﺮ آﻧﻜﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ  -3 ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی وارد ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺣﻤﻞ ﻣﻮاد ﻣﻨ ﻣﺨﺼﻮص ﺣﻤﻞ آن ﺑﺎﺷﺪ. 
ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی وارده در ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ روی ﺑﺪﻧﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﻣﮕﺮ آﻧﻜﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﺣﻮادث  -4 اﺛﺮ ﭘﺎﺷﻴﺪه ﺷﺪن رﻧﮓ ، اﺳﻴﺪ و ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻮاد ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺎﺷﺪ. 
 از ﺳﺮﻗﺖ ﻟﻮازم و ﻗﻄﻌﺎت ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﭘﺲ از وﻗﻮع ﺣﺎدﺛﻪ. -5 ﺧﺴﺎرت ﻧﺎﺷﻲ 
ز ﻛﺸﻴﺪن ﻣﻴﺦ و ﺳﺎﻳﺮ اﺷﻴﺎء ﻣﺸﺎﺑﻪ روی ﺑﺪﻧﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ.  -6 ﺧﺴﺎرت ﻧﺎﺷﻲ ا 
  ﻛﺎﻫﺶ ارزش ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﺣﺘﻲ اﮔﺮ در اﺛﺮ وﻗﻮع ﺧﻄﺮات ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ. -7
ﻤﻪ ﺣﺎدﺛﻪ دﻳﺪه ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺗﺤﻘﻖ ﺧﻄﺮات ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ. -8 زﻳﺎن ﻧﺎﺷﻲ از ﻋﺪم اﻣﻜﺎن اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴ 
    ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺟﺒﺮان  -2- 6-2
در ﻣﻮارد زﻳﺮ ﺟﺒﺮان ﺧﺴﺎرت در ﺗﻌﻬﺪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮد: 
  ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی ﻧﺎﺷﻲ از ﺟﻨﮓ ، ﺷﻮرش ، اﻋﺘﺼﺎب و ﻳﺎ ﺗﻬﺎﺟﻢ. -1
 ﻫﺎی ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ و ﻏﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻧﺎﺷﻲ از اﻧﻔﺠﺎرﻫﺎی ﻫﺴﺘﻪ ای. -2 ﺧﺴﺎرت 
 ر ، ذی ﻧﻔﻊ و ﻳﺎ راﻧﻨﺪه ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﺑﻪ آن واردﻣﻲ ﺷﻮد. -4 ﺧﺴﺎرت ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻋﻤﺪاً ﺗﻮﺳﻂ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬا
ﺑﻴﻤﻪ ﺣﻴﻦ ﮔﺮﻳﺰ از ﺗﻌﻘﻴﺐ ﻣﻘﺎﻣﺎت اﻧﺘﻈﺎﻣﻲ ﻣﮕﺮ آﻧﻜﻪ ﻋﻤﻞ  -5 ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی وارده ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﮔﺮﻳﺰ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺘﺼﺮﻓﻴﻦ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﺑﺎﺷﺪ. 
ﻨﺎﻣﻪ راﻧﻨﺪﮔﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﮔﻮاﻫﻴﻨﺎﻣﻪ راﻧﻨﺪﮔﻲ وی ﺑﺎﻃﻞ ﺷﺪه   -6 در ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ راﻧﻨﺪه ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﻫﻨﮕﺎم وﻗﻮع ﺣﺎدﺛﻪ ﻓﺎﻗﺪ ﮔﻮاﻫﻴ ﺑﺎﺷﺪ و ﻳﺎ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﻘﺮرات راﻫﻨﻤﺎﻳﻲ و راﻧﻨﺪﮔﻲ ﮔﻮاﻫﻴﻨﺎﻣﻪ راﻧﻨﺪه ﺑﺮای راﻧﻨﺪﮔﻲ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﻧﺒﺎﺷﺪ. اﺗﻤﺎم اﻋﺘﺒﺎر ﮔﻮاﻫﻴﻨﺎﻣﻪ در ﺣﻜﻢ ﺑﻄﻼن آن ﻧﻴﺴﺖ. 

٦ 
ح ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻣﺼﺮف ﻣﺸﺮوﺑﺎت اﻟﻜﻠﻲ و ﻳﺎ اﺳﺘﻌﻤﺎل ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر  -7 ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی ﻧﺎﺷﻲ از ﺣﻮادﺛﻲ ﻛﻪ ﻃﺒﻖ ﮔﺰارش ﻣﻘﺎﻣﺎت ذی ﺻﻼ ﻳﺎ روان ﮔﺮدان ﺗﻮﺳﻂ راﻧﻨﺪه ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه ﺑﺎﺷﺪ. 
از ﺑﻜﺴﻞ ﻛﺮدن وﺳﻴﻠﻪ ﻧﻘﻠﻴﻪ دﻳﮕﺮ ﻣﮕﺮ آﻧﻜﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﻣ -8 ﺧﺴﺎرت ﻧﺎﺷﻲ ﺨﺼﻮص و ﻣﺠﺎز ﺑﻪ اﻧﺠﺎم اﻳﻦ ﻛﺎر ﺑﺎﺷﺪ و اﺻﻮل و ﻣﻘﺮرات اﻳﻤﻨﻲ را رﻋﺎﻳﺖ ﻛﺮده ﺑﺎﺷﺪ. 
وﺳﺎﻳﻞ و دﺳﺘﮕﺎﻫﻬﺎی اﻟﻜﺘﺮﻳﻜﻲ و اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ  -9 ﺧﺴﺎرت ﻫﺎی وارده ﺑﻪ    
در ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﻧﻘﺺ و ﺧﺮاﺑﻲ در
ﻛﺎرﻛﺮد آﻧﻬﺎ ﺑﺎﺷﺪ. 
  ﺧﺴﺎرت ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺣﻤﻞ ﺑﺎر ﺑﻴﺶ از ﺣﺪ ﻣﺠﺎز ﺗﻮﺳﻂ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﺑﻪ آن وارد ﺷﻮد. -10
   - ﻣﺪارک ﺟﻬﺖ ﺻﺪور ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺪﻧﻪ 7- 2

 ﺗﻜﻤﻴﻞ ﻓﺮم ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ

 درﻳﺎﻓﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﻨﻘﻀﻲ ﺷﺪه ﺳﺎل ﻗﺒﻞ )در ﺻﻮرت وﺟﻮد(  

 ﺗﺼﻮﻳﺮ ﻛﺎرت ﻳﺎ ﺳﻨﺪ ﺧﻮدرو  )ﻳﺎ وﻛﺎﻟﺘﻨﺎﻣﻪ ﻗﻄﻌﻲ ﻳﺎ ﺗﻌﻮﻳﺾ ﭘﻼک(

 ﻛﺴﺐ اﺳﺘﻌﻼم ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ 

 ﺗﻜﻤﻴﻞ ﻓﺮم ﮔﺰارش ﺑﺎزدﻳﺪ اوﻟﻴﻪ 

 ﺗﻬﻴﻪ ﻋﻜﺲ از ﺧﻮدرو  ) در ﻣﻮاردی ﻛﻪ ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﺑﺎزدﻳﺪ ﺑﺎﺷﺪ(

 ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻧﺎﻣﻪ ﻳﺎ ﻛﺎرت ﭘﺮﺳﻨﻠﻲ ﻳﺎ ﻓﻴﺶ ﺣﻘﻮﻗﻲ  در ﻗﺮادادﻫﺎی ﻛﻠﻲ ﻓﻲ ﻣﺎﺑﻴﻦ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻴﻤﻪ  ﮔﺮ و ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار 
    - ﻣﺪارک ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز ﺟﻬﺖ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﭘﺮوﻧﺪه ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﺑﺪﻧﻪ : 8- 2

 ﻣﺪارک ﻣﻮرد ﺗﻴﺎز ﺗﻜﻤﻴﻞ ﻓﺮم اﻋﻼم ﺧﺴﺎرت

 اﺻﻞ و ﻛﭙﻲ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺪﻧﻪ

 اﺻﻞ و ﻛﭙﻲ ﺳﻨﺪ ﻳﺎ ﻛﺎرت ﺧﻮدرو ﻃﺮﻓﻴﻦ ﺧﺎدﺛﻪ

 اﺻﻞ و ﻛﭙﻲ ﮔﻮاﻫﻴﻨﺎﻣﻪ  
  : - اﻧﻮاع ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﻣﺨﺼﻮص ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن 3
  :ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ ﻣﺨﺼﻮص ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن - 1- 3
  ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ، ﺑﻴﻤﻪ  ﻧﺎﻣﻪ  ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ ﺧﻮد را در 610ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻗﺮاداد ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﻗﺴﻂ ﻣﺘﻮاﻟﻲ و  8 ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن ﻣﺤﺘﺮم ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻛﺴﺮ از ﺣﻘﻮق ﭘﺮداﺧﺖ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ .     ﺗﺨﻔﻴﻒ ﻧﻴﺰ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﺗﺨﻔﻴﻒ ﮔﺮوﻫﻲ در ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ﻛﻞ ﻟﺤﺎظ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ . 2/5 % ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻋﻼوه  ﺑﺮ ﺗﺨﻔﻴﻒ ﻋﺪم ﺧﺴﺎرت    -ﺑﻴﻤﻪ  ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺪﻧﻪ اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﻣﺨﺼﻮص ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن : 2- 3
ﻗﺴﻂ  8 ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن ﻣﺤﺘﺮم ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ، ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺪﻧﻪ  اﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺧﻮد را  در 623ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ  ﻗﺮارداد  ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﻣﺴﺎوی و ﻣﺘﻮاﻟﻲ  وﺑﻪ ﺻﻮرت ﻛﺴﺮ از ﺣﻘﻮق ﭘﺮداﺧﺖ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ .   ﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﺗﺨﻔﻴﻒ ﮔﺮوﻫﻲ در ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ  ﻛﻞ ﻟﺤﺎظ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ .  %35 ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻋﻼوه  ﺑﺮ ﺗﺨﻔﻴﻒ ﻋﺪم ﺧﺴﺎرت ﺗﺨﻔﻴﻒ ﻧﻴﺰ ﺗ    ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ .  %20 ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺗﺨﻔﻴﻒ ﺧﻮدرو ﻫﺎی ﺻﻔﺮ ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮ ﻧﻴﺰ    ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ .  %10 در ﺿﻤﻦ ﺗﺨﻔﻴﻒ ﭘﺮداﺧﺖ ﻧﻘﺪی ﻛﻞ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ  ﻧﻴﺰ   

٧ 
   : -ﺗﺴﻬﻴﻼت ﭘﺮداﺧﺖ ﺧﺴﺎرت وﻳﮋه ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن 3 - 3

  ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﮔﻲ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه اﻓﺴﺮان ﻣﺴﻘﺮ در 300ﺑﺎﺟﻪ و ﺗﻌﺪاد   8 ﺷﻌﺒﻪ و  36 ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر  رﻓﺎه ﺣﺎل ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن ﻣﺤﺘﺮم ﺗﻌﺪاد ﻣﺤﻞ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺮآورد ﺧﺴﺎرت و ﭘﺮداﺧﺖ اﻗﺪام ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ. 

 رﻳﺎل ﺑﺪون ﻛﺮوﻛﻲ و ﺑﺎ ﺣﻀﻮر زﻳﺎن دﻳﺪه و ﻣﻘﺼﺮ در ﻣﺤﻞ 63،000،000 در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺷﺨﺺ ﺛﺎﻟﺚ  ﺗﺎ ﻣﺒﻠﻎ  ﺧﺴﺎرت ﺑﺪون درﺧﻮاﺳﺖ ﻛﺮوﻛﻲ ﭘﺮداﺧﺖ ﻣﻲ ﮔﺮدد. 

 ﻣﻪ ﻫﺎی ﺑﺪﻧﻪ ﺻﺮﻓﺎ ﺑﺮای ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن ﻣﺤﺘﺮم ﺗﺎ ﻣﺒﻠﻎ ﺧﺴﺎرت   رﻳﺎل  ﺑﺪون ﻛﺮوﻛﻲ  وﮔﺰارش 50،000،000 در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎ ﭘﻠﻴﺲ ﭘﺮداﺧﺖ ﺧﺴﺎرت اﻧﺠﺎم ﻣﻲ ﮔﺮدد. 

 در ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺪﻧﻪ ﺎی زﻳﺮ ﺳﻪ  ﺳﺎل ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﮔﻮاﻫﻲ ﻧﺎﻣﻪ  ﻛﺴﺮ ﻧﻤﻲ ﮔﺮدد .  ﺑﺮای ﮔﻮاﻫﻴﻨﺎﻣﻪ  ﻫ 

  ﺳﺎل  از ﺧﺴﺎرت ﻛﻢ ﻧﻤﻲ ﮔﺮدد. 25 در ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺪﻧﻪ ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﺳﻦ زﻳﺮ

 دﻳﺪه درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ در ﻗﺮارداد ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن داﻏﻲ ﻗﻄﻌﻪ در ﭘﺮداﺧﺖ ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﺑﺪﻧﻪ داﻏﻲ ﻗﻄﻌﻪ آﺳﻴﺐ  در زﻣﺎن ﭘﺮداﺧﺖ ﺧﺴﺎرت درﻳﺎﻓﺖ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ .  
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

٨ 
ﻓﺼﻞ دوم : ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی 
 ﺗﺎرﻳﺨﭽﺔ ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی -1
ﺑﻴﻤﺔ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻳﻜﻲ از ﻗﺪﻳﻤﻲ ﺗﺮﻳﻦ رﺷﺘﻪ ﻫﺎی ﺑﻴﻤﻪ ای اﺳﺖ. در ﺳﺎل  ﻣﻴﻼدی ﺣﺮﻳﻖ ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺰرﮔﻲ در ﻟﻨﺪن اﺗﻔﺎق 1666 اﻓﺘﺎد ﻛﻪ ﺑﻴﺶ از  ﻣﻴﻠﻴﻮن ﻟﻴﺮه ﺑﻪ ﭘﻮل آن زﻣﺎن ﺧﺴﺎرت ﺑﻪ ﺑﺎر آورد و ﺑﺴﻴﺎری از اﻣﺎﻛﻦ و ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻬﺎ و ﻣﻨﺎزل ﺷﻬﺮ را ﻧﺎﺑﻮد 11 ﻛﺮد ﺑﺼﻮرﺗﻲ ﻛﻪ ﺑﻌﺪ از ﺳﻪ ﻣﺎه ﻫﻨﻮز از ﺑﻌﻀﻲ ﺑﻘﺎﻳﺎی ﺑﺠﺎ ﻣﺎﻧﺪه از آﺗﺶ، دود ﺑﻠﻨﺪ ﻣﻲ ﺷﺪ.  ﭘﺲ از اﻳﻦ ﺑﻼی ﻋﻈﻴﻢ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﻦ اﻣﻮر ﺑﻪ داﻧﺸﻤﻨﺪان و اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪان ﻣﺘﻮﺳﻞ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ راﻫﻲ ﺑﻴﺎﺑﻨﺪ ﺑﻠﻜﻪ از ﺗﻜﺮار اﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ در آﺗﻴﻪ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی ﮔﺮدد. ﭼﻮن داﻧﺶ آن   ﭼﺎرﻫﺎی  ﺟﺰ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺧﺴﺎرت ﺑﻴﻦ ﻋﺪه ﻫﺮ ﭼﻪ ، زﻣﺎن ﻗﺎدر ﺑﻪ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ و  ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی در ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ آﺗﺶ ﺳﻮزی داﻣﻨﻪ دار ﻧﺒﻮد زﻳﺎدﺗﺮی از ﺳﺎزﻣﺎﻧﻬﺎی اﻗﺘﺼﺎدی، ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ و ﻣﺮدم ذﻳﻨﻔﻊ وﺟﻮد ﻧﺪاﺷﺖ .  ﺑﺎ اﻳﻦ ﻛﺎر  ﺗﺎ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻻاﻗﻞ ﺗﺤﻤﻞ ﭘﺬﻳﺮ و اﻓﺮاد ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻨﺪ ﭘﺲ از ﺣﺮﻳﻖ ﺑﺎز ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﺳﺎﺑﻖ اداﻣﻪ دﻫﻨﺪ و ﺑﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺑﻴﻤﺔ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﭘﺎ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ وﺟﻮد ﻧﻬﺎد.  وﻗﻮع اﻧﻘﻼب ﺻﻨﻌﺘﻲ در ﻗﺮن ﻫﺠﺪﻫﻢ ﺑﺎﻋﺚ ﮔﺮدﻳﺪ ﺷﺮﻛﺘﻬﺎی ﺑﻴﻤﺔ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻣﺘﻌﺪدی از ﺟﻤﻠﻪ ﻟﻮﻳﺪز ﻟﻨﺪن ﺗﺎﺳﻴﺲ ﺷﻮﻧﺪ. 
ﺑﻴﻤﺔ آﺗﺶ ﺳﻮزی از زﻳﺮ ﺷﺎﺧﻪ ﻫﺎی ﺑﻴﻤﺔ اﻣﻮال ﺑﻮده و ﺗﺎﺑﻊ اﺻﻞ ﻏﺮاﻣﺖ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ در ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی ﺧﺴﺎرات ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ و ﻣﺎﻟﻲ ﻣﻮرد ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد ﻧﻪ ﺧﺴﺎرات ﺟﺎﻧﻲ و ﺑﺪﻧﻲ.  
  -اﻧﻮاع ﺧﻄﺮات ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ در ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی 2
  : ﺧﻄﺮات اﺻﻠﻲ - 2-1
 ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺮﻳﻖ، اﻧﻔﺠﺎر و ﺻﺎﻋﻘﻪ . 
وﻳﮋﮔﻲ ﺧﻄﺮات اﺻﻠﻲ  :
اﻟﻒ : ﺧﻄﺮﻫﺎ از ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻧﺸﺪه و ﻫﺮ ﺳﻪ ﺧﻄﺮ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ ﺑﻴﻤﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ ﺷﺎﻣﻞ ﺧﻄﺮﻫﺎی ﺣﺮﻳﻖ، اﻧﻔﺠﺎر و ﺻﺎﻋﻘﻪ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ.
ب : ﺧﻄﺮﻫﺎی اﺻﻠﻲ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﺴﺘﻘﻞ ازﺧﻄﺮﻫﺎی ﺗﺒﻌﻲ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﮔﻴﺮﻧﺪ .
ج :ﺧﻄﺮات ﺗﺒﻌﻲ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺷﺎﻣﻞ ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. 
  :   -ﺧﻄﺮات ﺗﺒﻌﻲ)اﺿﺎﻓﻲ( 2- 2
ﻛﻪ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺧﻄﺮات اﺻﻠﻲ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ و ﻗﺮﻳﺐ  ﺧﻄﺮ را ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻲ ﮔﺮدﻧﺪ ﻛﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از زﻟﺰﻟﻪ، ﻃﻮﻓﺎن، ﺳﻴﻞ، 30 ﺳﺮﻗﺖ، ﺗﺮﻛﻴﺪﮔﻲ ﻟﻮﻟﻪ آب و ﻏﻴﺮه ﻛﻪ در اداﻣﻪ ﺑﻪ ﺗﻔﺼﻴﻞ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ . 
وﻳﮋﮔﻴﻬﺎی ﺧﻄﺮات ﺗﺒﻌﻲ )اﺿﺎﻓﻲ(: 
اﻟﻒ: ﻫﺮ ﻳﻚ از ﺧﻄﺮﻫﺎ ﻧﺮخ ﺟﺪاﮔﺎﻧﻪ ای دارﻧﺪ ﻛﻪ در ﺻﻮرت ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻦ، ﻧﺮخ آن ﺑﻪ ﻧﺮخ ﺧﻄﺮﻫﺎی اﺻﻠﻲ اﺿﺎﻓﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد .
ب: ﺧﻄﺮﻫﺎی ﺗﺒﻌﻲ ﻣﺴﺘﻘﻞ از ﺧﻄﺮات اﺻﻠﻲ ﻧﻤﻲ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﮔﻴﺮﻧﺪ ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ اﻣﻮال و داراﻳﻲ ﻫﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار اﺑﺘﺪا ﻣﻲ ﺑﺎﻳﺴﺖ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﻄﺮﻫﺎی اﺻﻠﻲ ﻗﺮار ﮔﻴﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﻴﻢ ﺧﻄﺮات ﺗﺒﻌﻲ را ﻧﻴﺰ ﺑﻴﻤﻪ ﻛﻨﻴﻢ. 
ج: ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺷﺎﻣﻞ ﻓﺮاﻧﺸﻴﺰ ﻫﺴﺘﻨﺪ. 
 

٩ 
  -ﺗﻌﺎرﻳﻒ ﺧﻄﺮات اﺻﻠﻲ : 3
  : ﺗﻌﺮﻳﻒ آﺗﺶ )ﺣﺮﻳﻖ(- 1- 3
آﺗﺶ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻳﻚ ﻋﻤﻞ ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ اﺳﺖ  ﻛﻪ  از ﺗﺮﻛﻴﺐ اﻛﺴﻴﮋن  ، ﺣﺮارت و ﻳﻚ ﻣﺎده ﻗﺎﺑﻞ اﺷﺘﻌﺎل ﺑﻪ  دﺳﺖ  ﻣﻲ آﻳﺪ . ﻛﻪ  ﺑﻪ  ﻣﺜﻠﺚ ﺣﺮﻳﻖ ﻣﻌﺮوف اﺳﺖ . 
  آﺗﺶ ﺳﻮزی دارای ﻣﻌﻨﻲ و ﻣﻔﻬﻮم ﺟﺎﻣﻊ  ﺗﺮی از آﺗﺶ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ . ﻫﺮ آﺗﺸﻲ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻧﻴﺴﺖ وﻟﻲ ﻫﺮ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻳﻚ آﺗﺶ اﺳﺖ ﺑﺮای اﻳﻨﻜﻪ  ﺑﺘﻮان ﺑﻪ  آﺗﺶ ﻧﺎم آﺗﺶ ﺳﻮزی داد  ﻣﻲ ﺑﺎﻳﺴﺖ ﺑﻪ  دو ﻧﻜﺘﻪ  اﺳﺎﺳﻲ ﺗﻮﺟﻪ  ﻧﻤﻮد    : ﻃﺮﻳﻖ ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪن آﺗﺶ ﺳﻮزی -1 -1 - 3
آﺗﺶ ﻣﻲ ﺑﺎﻳﺴﺖ ﻳﺎ از ﻳﻚ ﻣﻨﺒﻊ ﺣﺮارﺗﻲ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﻛﻨﺘﺮل ﺳﺮﭼﺸﻤﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﻳﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﻣﻨﺒﻊ ﺣﺮارﺗﻲ ﻣﻌﻴﻦ ﻛﻨﺘﺮل ﺷﺪه ای را ﺗﺮک ﻧﻤﻮده ﺑﺎﺷﺪ. ﺗﺎ زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ آﺗﺶ ﻣﻨﺒﻊ ﺣﺮارﺗﻲ را ﺗﺮک ﻧﻜﺮده اﺳﺖ ﻧﻤﻲ ﺗﻮان ﺑﻪ آن آﺗﺶ ﺳﻮزی اﻃﻼق ﻧﻤﻮد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺧﺴﺎرت وارده ﺑﻪ اﺷﻴﺎء داﺧﻞ ﻣﻨﺒﻊ ﺣﺮارﺗﻲ ﻛﻨﺘﺮل ﺷﺪه ﻳﺎ ﺑﻪ ﺑﺪﻧﻪ آن ﺟﺰو ﺧﺴﺎرات ﺑﻴﻤﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻣﺤﺴﻮب ﻧﻤﻲ ﺷﻮد .  - ﻗﺪرت ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﮔﺴﺘﺮش آﺗﺶ 2-1- 3
آﺗﺶ ﺑﺎﻳﺪ دارای ﻗﺪرت و ﻧﻴﺮوی ﮔﺴﺘﺮش ﻛﺎﻓﻲ ﺑﺎﺷﺪ و ﺑﺪون اﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪن ﺷﻲء ﻗﺎﺑﻞ اﺷﺘﻌﺎل و ﻳﺎ ﺣﺮارت اﺿﺎﻓﻲ ﺧﻮدﺑﺨﻮد ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻳﺎﺑﺪ .
ﺧﺴﺎرات ﻣﻮارد زﻳﺮ ﻧﺎﺷﻲ از آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻧﺒﻮده و ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﺗﻌﻬﺪی ﺑﺮ ﺟﺒﺮان آﻧﻬﺎ ﻧﺪارد :
 . -ﺗﺮک ﺧﻮردﮔﻲ و دودزدﮔﻲ:  ﻣﮕﺮ اﻳﻨﻜﻪ ﻧﺎﺷﻲ از آﺗﺶ ﺳﻮزی ﺑﺎﺷﺪ 1
 -ﻛﺰ دادن وﻳﺎ ﺳﻮﺧﺘﻦ از رو:  ﻣﮕﺮاﻳﻨﻜﻪ دراﺛﺮآت ﺷﺴﻮزی ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ آن را ﻣﻲ ﭘﺬﻳﺮد . 2
 -ﺗﺨﻤﻴﺮ ﺷﺪن:  ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﻋﻠﻮﻓﻪ ﻳﺎ ﺗﻨﺒﺎﻛﻮ و اﻣﺜﺎل آن ﻣﺪت ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺑﺮ روی ﻫﻢ اﻧﺒﺎر ﺷﻮﻧﺪ در اﺛﺮ ﺣﺮارت ﺣﺎﺻﻞ از ﻋﻤﻞ 3 ﺗﺨﻤﻴﺮ ﻓﺎﺳﺪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ اﮔﺮ در اﺛﺮ ﺣﺮارت ﺣﺎﺻﻠﻪ از ﺗﺨﻤﻴﺮ ﺗﻮﻟﻴﺪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﮔﺮدد، ﭘﺮداﺧﺖ ﻛﻠﻴﻪ ﺧﺴﺎرات وارده ﺑﻌﺪ از ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺗﺨﻤﻴﺮ ﺑﻪ ﻋﻬﺪه ﺑﻴﻢ ﻫﮕﺮ اﺳﺖ وﻟﻲ ﺧﺴﺎرات ﻗﺒﻞ از ﻇﻬﻮر آﺗﺶ ﻳﻌﻨﻲ در ﻃﻮل ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺗﺨﻤﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﺮداﺧﺖ ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ 
 ﺧﺴﺎرات وارده از ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺣﺮارت ﺧﻮدﺑﺨﻮد ﺗﺎ زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻧﺸﺪه، ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﺗﻌﻬﺪی ﻧﺪارد. ﻣﺜﻞ ﮔﺮﻣﺎ -4 وﺣﺮارﺗﻲ ﻛﻪ از اﻧﺒﺎر ﻛﺮدن ﺑﺮ روی ﻫﻢ ﻣﻮادی از ﻗﺒﻴﻞ ﻛﻮد ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ، ﻻﺳﺘﻴﻚ ﻛﻬﻨﻪ و ﻳﺎﻣﻮادآﻏﺸﺘﻪ ﺑﻪ ﭼﺮﺑﻲ و ﻧﻔﺖ ﺑﺮای ﻣﺪت زﻳﺎدی ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﻲ ﮔﺮدد .
 . ذوب ﺷﺪن و ﻧﺮم ﺷﺪن ﻓﻠﺰات و اﺷﻴﺎء دﻳﮕﺮ ﻛﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ در دﺳﺘﮕﺎﻫﻬﺎی اﻟﻜﺘﺮﻳﻜﻲ در اﺛﺮ اﺗﺼﺎل ﺳﻴﻢ ﺑﺮق ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣﻲ ﺷﻮد -5
  . دود دادن، ﺑﻮ دادن، ﭘﺨﺘﻦ و ﺳﺮخ ﻛﺮدن و ﻣﺎﻧﻨﺪ آﻧﻬﺎ -6 : EXPLOSION -اﻧﻔﺠﺎر 2- 3
در ﺑﻴﻤﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی اﻧﻔﺠﺎر ﺑﻪ ﻣﻔﻬﻮم ﻫﺮ ﻧﻮع آزاد ﺷﺪن ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ اﻧﺮژی ﺣﺎﺻﻞ از اﻧﺒﺴﺎط ﮔﺎز و ﻳﺎ ﺑﺨﺎر اﺳﺖ.اﻧﻔﺠﺎر ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺑﻪ ﺻﻮر ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮوز ﻛﻨﺪ اﻣﺎ ﻫﻤﻪ آﻧﻬﺎ وﻳﮋﮔﻲ ﻣﺸﺘﺮﻛﻲ دارﻧﺪ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﻪ ﻋﻠﺖ ﻫﺮ اﻧﻔﺠﺎر، اﻧﺒﺴﺎط ﻣﻘﺪار زﻳﺎدی ﮔﺎز ﻳﺎ ﺑﺨﺎر     . ﻓﻌﻞ و اﻧﻔﻌﺎﻻت ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻊ اﻃﺮاف ﺧﻮد ﻓﺸﺎر آورده، آن را ﻣﻨﻔﺠﺮ ﻧﻤﺎﻳﺪ  ،  ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺣﺮارت ، اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ اﺛﺮ ﻓﺸﺎر ﻗﻮی

١٠ 
ﻫﺮ اﻧﻔﺠﺎری در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی  ﻗﺎﺑﻞ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪن ﻧﻴﺴﺖ، از ﺟﻤﻠﻪ اﻧﻔﺠﺎرﻫﺎی ﻫﺴﺘﻪ ای و ﻣﻮاد ﻣﻨﻔﺠﺮه .در ﺑﻌﻀﻲ از اﻧﻔﺠﺎرﻫﺎ ﻃﺒﻖ ﺷﺮاﻳﻂ ﺧﺎص و ﺑﺎ ﻣﻨﻈﻮر ﻧﻤﻮدن ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ اﺿﺎﻓﻲ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻗﺮار ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ ﻣﺜﻞ اﻧﻔﺠﺎر ﻇﺮوف ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎر . : LIGHTING -ﺻﺎﻋﻘﻪ 3- 3
در ﺑﻴﻤﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﺻﺎﻋﻘﻪ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ از ﺗﺨﻠﻴﻪ ﺑﺎر اﻟﻜﺘﺮﻳﻜﻲ ﺑﻴﻦ دو اﺑﺮ ﻳﺎ ﺑﻴﻦ اﺑﺮ و زﻣﻴﻦ ﻛﻪ ﺑﺮ اﺛﺮ اﻟﻘﺎی دو ﺑﺎر ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﻲ آﻳﺪ. ﻣﻘﺼﻮد از ﺧﻄﺮ ﺻﺎﻋﻘﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺴﺎرات وارد ﺷﺪه در اﺛﺮ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻧﺎﺷﻲ از ﺻﺎﻋﻘﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻨﻈﻮر، ﺧﺴﺎرت ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻧﺎﺷﻲ از ﺻﺎﻋﻘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ اﺻﻄﻼﺣﺎً آن را ﺻﺎﻋﻘﻪ ﺳﺮد ﻣﻲ ﻧﺎﻣﻨﺪ و ﺑﺪون آﺗﺶ ﺳﻮزی ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﻲ ﺷﻮد ﻣﺎﻧﻨﺪ: ﮔﺪاﺧﺘﻪ ﺷﺪن، ﺗﺮﻛﻴﺪن، ﺳﻮﺧﺘﻦ از رو. ﺑﻪ ﻃﻮر ﺧﻼﺻﻪ ﺧﺴﺎراﺗﻲ ﻛﻪ در اﺛﺮ ﺣﺮارت ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ و ﻳﺎ در اﺛﺮ ﻧﻴﺮوی آن ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﻮﻧﺪ ﺧﺴﺎرات ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺻﺎﻋﻘﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ اﻣﺎ ﺧﺴﺎراﺗﻲ را ﻛﻪ در اﺛﺮ اﻧﺮژی اﻟﻜﺘﺮﻳﻜﻲ ﺻﺎﻋﻘﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﻮﻧﺪ ﺧﺴﺎرات ﻏﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺻﺎﻋﻘﻪ ﻧﺎﻣﻨﺪ ﻛﻪ  ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺷﺪ .  
ﻣﺜﻞ ﺧﺴﺎرت ﻧﺎﺷﻲ از ﺑﺎر اﻟﻜﺘﺮﻳﻜﻲ ﺣﺎﺻﻞ از ﺑﺮﺧﻮرد ﺻﺎﻋﻘﻪ  ﺑﺎ ﺳﻴﻢ ﻣﺘﺼﻞ ﺑﻪ  ﻳﻚ ﻣﻮﺗﻮر ﻳﺎ دﺳﺘﮕﺎه ﻛﻪ  اﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ  ﺧﺴﺎرت ﻫﺎ از ﺗﻌﻬﺪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﺧﺎرج اﺳﺖ .  
    -ﺗﻌﺎرﻳﻒ ﺧﻄﺮات اﺿﺎﻓﻲ : 4
ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻗﺒﻼ"ذﻛﺮﮔﺮدﻳﺪ درﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻗﺮﻳﺐ  ﺧﻄﺮ ﺗﺒﻌﻲ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮارﻣﻴﮕﻴﺮد ﻛﻪ در اﻳﻨﺠﺎ ﺑﺮﺧﻲ از اﻧﻬﺎ 30 ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ    :   : زﻟﺰﻟﻪ و آﺗﺸﻔﺸﺎن - 1- 4
زﻟﺰﻟﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ آزاد ﺷﺪن اﻧﺮژی درون زﻣﻴﻦ و ﻋﺒﻮر اﻳﻦ ﮔﺎزﻫﺎ و اﻧﺮژی ﻫﺎ از ﻣﻨﺎﻓﺬ ﮔﺴﻞ ﭘﻮﺳﺘﻪ ﺳﻄﺤﻲ زﻣﻴﻦ ﺑﻮده ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻜﺴﺘﻦ ﻻﻳﻪ ﻫﺎی ﺳﻄﺤﻲ ﻫﻤﺮاه ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺪت و ﮔﺴﺘﺮدﮔﻲ آن ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ آﺛﺎر ﺧﺴﺎرﺗﻲ ﻓﺎﺟﻌﻪ آﻣﻴﺰ ﺑﻪ ﺑﺎرآورد « ﻟﺬا ﺑﻪ اﻳﻦ دﺳﺘﻪ رﻳﺴﻚ ﻫﺎ، رﻳﺴﻚ ﻫﺎی ﻓﺎﺟﻌﻪ آﻣﻴﺰ  .  ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ catastrophe»
و ﭼﻮن اﻳﻦ دﺳﺘﻪ رﻳﺴﻚ ﻫﺎ از دﺳﺘﻪ رﻳﺴﻚ ﻫﺎی ﻋﺎم   ﻫﺴﺘﻨﺪ از ﺟﻤﻠﻪ رﻳﺴﻚ ﻫﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲ «fundamental» ﺷﺪﻧﺪ و ﺗﺎ ﭼﻨﺪ دﻫﻪ ﭘﻴﺶ ﺑﻪ ﻧﺪرت اﻳﻦ رﻳﺴﻚ ﻫﺎ  ﻗﺎﺑﻞ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪن ﺑﻮدﻧﺪ وﻟﻲ ﺑﺎ ﮔﺴﺘﺮش ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ و ﭘﺎﻳﻪ رﻳﺰی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺗﺌﻮری اﺣﺘﻤﺎﻻت و ﻗﺎﻧﻮن اﻋﺪاد ﺑﺰرگ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﺑﺘﻜﺎر ﺑﻴﻤﻪ اﺗﻜﺎﻳﻲ و ﺗﻘﺴﻴﻢ رﻳﺴﻚ ﺑﻴﻤﻪ ای ﺑﻴﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮان، اﻳﻦ دﺳﺘﻪ رﻳﺴﻜﻬﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ رﻳﺴﻚ ﺑﻴﻤﻪ ﭘﺬﻳﺮ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪ ه اﻧﺪ.     : -ﺳﻴﻞ و ﻃﻐﻴﺎن آب درﻳﺎﻫﺎ و رودﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ 2- 4
ﺳﻴﻞ، ﺟﺮﻳﺎن ﻧﺎﮔﻬﺎﻧﻲ آﺑﻬﺎی ﺳﻄﺤﻲ ﺧﺎرج از ﻣﺴﻴﺮ ﻃﺒﻴﻌﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ رﻳﺰش ﺑﺎران، ﺑﺮف، ﻃﻐﻴﺎن رودﺧﺎﻧﻪ و ﻳﺎ ﺷﻜﺴﺘﻦ ﺳﺪﻫﺎ اﻳﺠﺎد ﻣﻲ ﺷﻮد .
ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻃﺒﻴﻌﻲ و ﻋﺎدی ﺳﻄﺢ آب درﻳﺎ و رودﺧﺎﻧﻪ ﺟﺰو ﺗﻌﻬﺪات ﺑﻴﻢ ه ﮔﺮ ﻣﺤﺴﻮب ﻧﻤﻲ ﮔﺮدد ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺟﺰر و ﻣﺪ ﻳﺎ ﭘﻴﺸﺮوی ﻃﺒﻴﻌﻲ آب درﻳﺎ .     : -ﻃﻮﻓﺎن و ﮔﺮدﺑﺎد و ﺗﻨﺪ ﺑﺎد 3-4
در ﺑﻴﻤﻪ ﻃﻮﻓﺎن، ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﻧﺎﺷﻲ از ﻃﻮﻓﺎن، ﺗﻨﺪﺑﺎد و ﮔﺮدﺑﺎد ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮارم  ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. ودر ﻋﻠﻢ ﻫﻮاﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺑﺎدی ﻛﻪ ﺳﺮﻋﺖ آن ﺑﻴﺶ از  ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮ در ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﻃﻮﻓﺎن ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﮔﺮدد . 66
درﺻﻮرت ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ارزﻳﺎﺑﻲ رﻳﺴﻚ از ﻧﻈﺮ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﻳﺎ ﻋﺪم ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺳﺎزه در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻄﺮ ﻣﺬﻛﻮر ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ ﻗﺒﻞ از ﺻﺪور ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ﻻزم اﻧﺠﺎم ﭘﺬﻳﺮد.  

١١ 
  : -ﺗﺮﻛﻴﺪن ﻟﻮﻟﻪ آب و ﺿﺎﻳﻌﺎت ﻧﺎﺷﻲ از ﺑﺮف و ﺑﺎران 4- 4
اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ دارای دو  ﭘﻮﺷﺶ ﺟﺪاﮔﺎﻧﻪ ﺑﻮده و ﻫﺮ ﻛﺪام ﺧﻄﺮات ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ را ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻴﺪﻫﺪ  اﻣﺎ ﭼﻮن ﭘﻮﺷﺶ آﻧﻬﺎ ﻣﺸﺘﺮک ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻟﺬا ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺑﺎ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ . ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﻗﺎﺑﻞ ﭘﻮﺷﺶ در اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺸﺮح ذﻳﻞ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ :
  ﺟﺒﺮان ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﻧﺎﺷﻲ از ﺗﺮﻛﻴﺪن ﻟﻮﻟﻪ ﻫﺎ و ﻣﺨﺎزن و ، اﻟﻒ- ﺿﺎﻳﻌﺎت آﺑﺪﻳﺪﮔﻲ ﻧﺎﺷﻲ از ﺧﻄﻮط ﺷﺒﻜﻪ آﺑﺮﺳﺎﻧﻲ و ﻓﺎﺿﻼب ﺗﺄﺳﻴﺴﺎت آب و ﻓﺎﺿﻼب . 
  ﺗﮕﺮک و آب ﺑﺎران ، ب- ﺿﺎﻳﻌﺎت آﺑﺪﻳﺪﮔﻲ ﻧﺎﺷﻲ از ﺑﺮف
 : ﺳﻘﻮط ﻫﻮاﭘﻴﻤﺎ و ﻫﻠﻴﻜﻮﭘﺘﺮ 5 -4
ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﻧﺎﺷﻲ از ﺳﻘﻮط ﻫﻮاﭘﻴﻤﺎ و ﻫﻠﻴﻜﻮﭘﺘﺮ ﻳﺎ اﺷﻴﺎی ﺳﺎﻗﻂ ﺷﺪه از آﻧﻬﺎ ﺑﻪ اﺳﺘﺜﻨﺎی ﺑﻤﺐ و ﻳﺎ ﻣﻮاد ﻣﻨﻔﺠﺮه و ﺳﺎﻳﺮ ﺟﻨﮓ اﻓﺰارﻫﺎ ﺑﻪ اﻣﻮال ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﺗﺎ ﻛﻞ ﻣﺒﻠﻎ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد. ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ اﺟﺎزه ﻓﺮود ﺷﻲ ﭘﺮوازی در ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﺻﺎدر ﮔﺮدد ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﻣﺴﺌﻮل ﺟﺒﺮان ﺧﺴﺎرت ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮد.     : -ﺷﻜﺴﺖ ﺷﻴﺸﻪ 6- 4
در اﻳﻦ ﭘﻮﺷﺶ ،ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎی ﻧﺎﺷﻲ از ﺷﻜﺴﺖ ﺷﻴﺸﻪ ﻫﺎی ﻣﻨﺼﻮب در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ در اﺛﺮ ﺣﺎدﺛﻪ و ﺑﺮﺧﻮرد  ﺷﻲ ﺧﺎرﺟﻲ ﭘﺮداﺧﺖ ﻣﻲ ﮔﺮدد. اﺻﻮﻻً ﺷﻴﺸﻪ ﺑﻪ دو ﺻﻮرت ﻣﻴﺎن ﺗﻬﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﭘﺎرچ، ﻟﻴﻮان و ﻣﺎﻧﻨﺪ آن و  ﻣﺴﻄﺢ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﺷﻴﺸﻪ ﻫﺎی ﻣﻴﺎن ﺗﻬﻲ ﺗﺤﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﻜﺴﺖ ﺷﻴﺸﻪ ﻗﺮار ﻧﻤﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ و ﺷﻴﺸﻪ ﻫﺎی ﻣﺴﻄﺢ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺷﺮط آﻧﻜﻪ ﺑﻌﻨﻮان ﻧﻤﺎ ﻳﺎ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﺑﺮ روی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻣﻨﺼﻮب ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ. ﻧﺮخ ﺑﻴﻤﻪ اﻳﻦ ﺧﻄﺮ ﻳﻜﻲ از ﺑﺎﻻﺗﺮﻳﻦ ﻧﺮﺧﻬﺎ در ﻣﻴﺎن ﺧﻄﺮات ﺗﺒﻌﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ  .   - ﺑﻴﻤﻪ دزدی ﺑﺎ ﺷﻜﺴﺖ ﺣﺮز : 7-4
دزدی و ﺳﺮﻗﺖ : ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ رﺑﻮدن و ﺗﺼﺎﺣﺐ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ اﻣﻮال دﻳﮕﺮان ﺑﻮده و از دﺳﺘﻪ رﻳﺴﻜﻬﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻴﮕﺮدد .
ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ درﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺎده ﺷﺮاﻳﻂ ﻋﻤﻮﻣﻲ و ارزﻳﺎﺑﻲ رﻳﺴﻚ و درﻳﺎﻓﺖ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ اﺿﺎﻓﻲ 13 ﻣﻮاﻓﻘﺖ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺧﺴﺎرت ﻧﺎﺷﻲ از ﻓﻘﺪان ﻳﺎ ﺧﺮاﺑﻲ اﻣﻮال ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه را ﻛﻪ در ﻧﺘﻴﺠﻪ دزدی ﺑﺎﺷﻜﺴﺖ ﺣﺮز روی دﻫﺪ ﺣﺪاﻛﺜﺮﺗﺎ ﻣﺒﻠﻎ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﺟﺒﺮان ﻧﻤﺎﻳﺪ .
ﻣﻔﻬﻮم ﺣﺮز:   
در ادﺑﻴﺎت ﻓﺎرﺳﻲ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﺣﺮﻳﻢ، ﺣﺮﻣﺖ و ﺣﻔﺎﻇﺖ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ و در اﺻﻄﻼح ﺑﻴﻤﻪ، ﺷﻜﺴﺖ ﺣﺮز ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﺳﺮﻗﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ   ﻗﺎﭘﻴﺪن و ﺳﺮﻗﺖ ، ﺑﺮداﺷﺘﻦ ﻳﺎ ﻛﻨﺎر زدن ﻣﺎﻧﻌﻲ ،ﻳﺎ ﺑﻜﺎر ﺑﺮدن اﻫﺮم زور وﻗﺪرت وﻓﺸﺎر ﻫﻤﺮاه ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ رﺑﻮدن ﺑﺼﻮرﺗﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺣﺮز آن ﺷﻜﺴﺘﻪ ﻧﺸﻮد ﺟﺰو ﺷﺮاﻳﻂ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﺗﻠﻘﻲ ﻧﻤﻲ ﮔﺮدد 
ﻣﻮارد زﻳﺮ دزدی ﺑﺎ ﺷﻜﺴﺖ ﺣﺮز ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﮔﺮدد :

 . ﺧﺮاب ﻛﺮدن دﻳﻮار و ﻧﻈﺎﻳﺮ آن ،  ﭘﻨﺠﺮه ،  ﺑﺎﻻ رﻓﺘﻦ از دﻳﻮار ﻣﺤﻞ اﺳﺘﻘﺮار اﻣﻮال ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﻳﺎ ﺷﻜﺴﺘﻦ در

 ﺑﺎزﻛﺮدن درﺑﻮﺳﻴﻠﻪ ﻛﻠﻴﺪﺗﻘﻠﺒﻲ وﺳﺎﻳﺮآﻻت وادواﺗﻲ ﻛﻪ  ﻋﻤﻮﻣﺎﺑﺮای  ﺑﺎزﻛﺮدن ﻗﻔﻞ ﺑﻜﺎر ﻧﻤﻲ رود .

 ورود ﺳﺎرق ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻦ اﻣﻮال ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه در ﺷﺐ .

 ورود ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺑﺎ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار و ﻳﺎ ﺳﺎﻳﺮ اﻋﻀﺎی ﺧﺎﻧﻮاده و ﻳﺎ ﺧﺪﻣﺘﮕﺬار . 

١٢ 
  -ﻫﺰﻳﻨﻪ ﭘﺎﻛﺴﺎزی 8-4
ﻫﺰﻳﻨﻪ ﭘﺎﻛﺴﺎزی ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺮ اﺛﺮ وﻗﻮع ﺣﻮادث ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺷﺪ وﻟﻲ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ ﭘﺮداﺧﺖ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ اﺿﺎﻓﻲ اﻳﻦ ﭘﻮﺷﺶ را ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻧﻤﺎﻳﺪ. ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺳﻬﻮﻟﺖ در ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ﭘﻮﺷﺶ ﭘﺎﻛﺴﺎزی، ﻣﺠﻤﻮع ﻧﺮخ ﺧﻄﺮات اﺻﻠﻲ و ﺧﻄﺮات ﺗﺒﻌﻲ ﻛﻪ ﻛﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ را ﭘﻮﺷﺶ ﻣﻴﺪﻫﻨﺪ .    : - اﻧﻔﺠﺎر ﻇﺮوف ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎر 9- 4
در ﻣﺎده  از ﻓﺼﻞ ﺳﻮم ﺷﺮاﻳﻂ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺑﻴﻤﻪ  ﻧﺎﻣﻪ آﻣﺪه اﺳﺖ "ﺧﺴﺎرات وارده ﺑﻪ ﻇﺮوف ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎر ﺻﻨﻌﺘﻲ ﻧﺎﺷﻲ از اﻧﻔﺠﺎر 33 اﻳﻦ ﻇﺮوف ﻣﻮرد ﭘﻮﺷﺶ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ  ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺷﺪ . ﻟﻴﻜﻦ ﺧﺴﺎرﺗﻲ ﻛﻪ در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺗﺤﻘﻖ ﺧﻄﺮ ﻣﺰﺑﻮر در ﺳﺎﻳﺮ ﻗﺴﻤﺘﻬﺎی ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ ﺑﺮوز ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد." ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻣﻨﻈﻮر از ﭘﻮﺷﺶ ﻇﺮوف ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎر ﺻﻨﻌﺘﻲ، ﺧﺴﺎرت وارد ﺑﻪ اﻳﻦ ﻇﺮوف ﻧﺎﺷﻲ از اﻧﻔﺠﺎر ﺧﻮد آﻧﻬﺎ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ    .  ﺧﻄﺮ دﻓﺮﻣﻪ ﺷﺪن ﺗﺠﻬﻴﺰات داﺧﻠﻲ ﻇﺮوف ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎر ﺻﻨﻌﺘﻲ : -10 -4
ﻃﺒﻖ ﺷﺮاﻳﻂ ﻣﺨﺼﻮص اﻧﻔﺠﺎر ﻇﺮوف ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎر ﺻﻨﻌﺘﻲ، در ﺻﻮرت ﻋﺪم اﻧﻔﺠﺎر، ﺧﺴﺎرات ﻧﺎﺷﻲ از دﻓﺮﻣﻪ ﺷﺪن ﺗﺠﻬﻴﺰات داﺧﻠﻲ ﺑﻮﻳﻠﺮﻫﺎ و ﺗﺎﺳﻴﺴﺎت ﻣﺸﺎﺑﻪ از ﺟﻤﻠﻪ دﻳﮓ ﻳﺎ ﻣﺨﺰن داﺧﻠﻲ آﻧﻬﺎ ﺑﻌﻠﺖ ﻋﺪم ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻫﺮ ﻳﻚ از ﺳﻴﺴﺘﻤﻬﺎی ﻛﻨﺘﺮﻟﻲ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻗﺮار ﻧﺨﻮاﻫﺪ داﺷﺖ. ﻟﺬا ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﺟﻬﺖ ﺟﺒﺮان اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺧﺴﺎرات در ﺻﻮرت ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬاران ﺑﻪ داﺷﺘﻦ ﭘﻮﺷﺶ ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺑﻌﻨﻮان ﻳﻚ ﺧﻄﺮ اﺿﺎﻓﻲ اﻗﺪام ﺑﻪ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﻤﻮدن  ﻣﻴﻜﻨﺪ .    : ﺧﺴﺎرات ﻧﺎﺷﻲ از رﻳﺰش ﻣﻮاد ﻣﺬاب -11 -4
ﻧﻈﺮ ﺑﻪ اﻳﻨﻜﻪ ﺧﺴﺎرت ﻧﺎﺷﻲ از رﻳﺰش ﻣﻮاد ﻣﺬاب ﻧﺎﺷﻲ از ﺷﻜﺴﺖ و ﻳﺎ ﺳﻮراخ ﺷﺪن ﺑﺮ اﺛﺮ ﻓﺮﺳﻮدﮔﻲ ﺑﺪﻧﻪ ﻛﻮره و ﻳﺎ ﺳﺮرﻳﺰ ﺷﺪن ﻣﻮاد ﻣﺬاب در ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺣﺮﻳﻖ ﻧﺸﻮد ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻗﺮار ﻧﺨﻮاﻫﺪ داﺷﺖ ﻟﺬا ﻛﺎرﮔﺎه ﻳﺎ ﻛﺎرﺧﺎﻧﺠﺎﺗﻲ ﻛﻪ دارای ﻛﻮره ﻳﺎ دﻳﮓ ﻣﻮاد ﻣﺬاب ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ و ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﺟﺒﺮان اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺧﺴﺎرات را دارد ﻣﻲ ﺑﺎﻳﺴﺖ ﻣﺸﺨﺼﺎت ﻛﻮره ﻳﺎ دﻳﮓ ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻌﺪاد، ﻇﺮﻓﻴﺖ، ﻧﻮع ﻛﻮره، ﺗﻌﺪاد دﻓﻌﺎت ﺣﺎدﺛﻪ و ﻣﻴﺰان ﺧﺴﺎرت در ﻫﺮ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺣﺪاﻗﻞ ﺑﺮای  ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ و ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﻣﺒﻠﻎ ﺗﻌﻬﺪ ﺟﺒﺮان ﺧﺴﺎرت ﺟﻬﺖ ﺗﺎﺳﻴﺴﺎت ﺟﺎﻧﺒﻲ را اﻋﻼم ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺗﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﺧﺬ ﻧﺮخ و ﺷﺮاﻳﻂ 3 اﻗﺪام و اﻋﻼم ﮔﺮدد  . 
 ﺗﻮﺟﻪ: ﺧﺴﺎرت دﻳﮓ ﻧﺎﺷﻲ از ﻓﺮﺳﻮدﮔﻲ و ﺷﻜﺴﺖ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﻄﺮ ﻣﺬﻛﻮر ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮد.     : ﺧﻄﺮ ﺑﺮﺧﻮرد ﺟﺴﻢ ﺧﺎرﺟﻲ -12 -4
اﻳﻦ  ﻧﻮع ﭘﻮﺷﺶ را ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار در ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ در ﻣﺠﺎورت ﺟﺎده و ﻳﺎ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺗﭙﻪ ﺷﻴﺐ دار و ﻳﺎ... ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ درﺧﻮاﺳﺖ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ.   : ﺧﻄﺮ ﺧﻮد ﺳﻮزی -13 -4
ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ ﺑﻌﻀﻲ از ﻣﻮاد ﻃﻮری اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺎﺻﻴﺖ اﻛﺴﻴﺪه ﺷﺪن ﻳﺎ ﺗﺮﻛﻴﺐ ﺑﺎ اﻛﺴﻴﮋن ﺑﺎﻻﻳﻲ دارﻧﺪ.  ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﻳﻚ ﻣﺎده   ﺑﻪ ﻃﻮری ﻛﻪ در ، ﺗﺮﻛﻴﺐ آن ﺟﺴﻢ ﺑﺎ اﻛﺴﻴﮋن ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺣﺮارت ﺷﺪﻳﺪ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ ، ﻛﺮﺑﻦ دار، ﺧﺎﺻﻴﺖ ﺗﺮﻛﻴﺐ ﺑﺎ اﻛﺴﻴﮋن را دارا ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻌﻀﻲ ﺷﺮاﻳﻂ درﺟﻪ ﺣﺮارت ﺳﻮﺧﺖ و ﻳﺎ درﺟﻪ ﺣﺮارت ﺧﻮد ﺳﻮزی ﺗﺎ ﻣﻴﺰان درﺟﻪ ﺣﺮارت ﻣﺤﻴﻂ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﻣﻲ آﻳﺪ و ﻋﻤﻞ ﺧﻮد ﺳﻮزی و ﻳﺎ ﺣﺮﻳﻖ ﺧﻮد ﺑﻪ ﺧﻮد ﺑﻪ وﻗﻮع ﻣﻲ ﭘﻴﻮﻧﺪد .  :  ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺴﺎرات ﻧﺎﺷﻲ از ﻧﺸﺖ ﮔﺎز آﻣﻮﻧﻴﺎک وﻓﺮﻳﻮن در ﺳﺮدﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ - 14 -4
ﻣﻌﻤﻮﻻً در اﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻧﺸﺖ ﮔﺎز ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺣﺮﻳﻖ ﻧﺸﺪه وﻟﻲ ﻣﻮﺟﺐ ﻓﺴﺎد ﻛﺎﻻ و ﻳﺎ آﺳﻴﺐ دﻳﺪﮔﻲ آﻧﻬﺎ ﺷﺪه اﺳﺖ اﻋﻢ از اﻳﻦ ﻛﻪ ﺧﺴﺎرﺗﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ  ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﺎً ﻧﺎﺷﻲ از اﺛﺮ ﮔﺎز ﺑﺮ روی ﻛﺎﻻ ﺑﺎﺷﺪ و ﻳﺎ اﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ از ﻛﺎر اﻓﺘﺎدن دﺳﺘﮕﺎ ﻫﻬﺎی ﻣﺒﺮد ﺑﻪ ﻛﺎﻻ ﺧﺴﺎرت وارد ﺷﻮد. 

١٣ 
 ﭘﻮﺷﺶ ﺟﺒﺮان ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻃﺮاﺣﻲ ﻣﺠﺪد ﺑﺮ روی دﺳﺘﮕﺎه ﻫﺎ در ﻛﺎرﺧﺎﻧﺠﺎت -15 -4 رﻳﺴﻨﺪﮔﻲ و ﺑﺎﻓﻨﺪﮔﻲ :
ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺑﺮ اﺛﺮ وﻗﻮع ﻫﺮ ﻳﻚ از ﺧﻄﺮات ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه، دﺳﺘﮕﺎﻫﻬﺎی ﻣﺬﻛﻮر دﭼﺎر آﺳﻴﺐ ﺷﻮﻧﺪ ﻫﺰﻳﻨﻪ اﺟﺮت ﻳﺎد ﺷﺪه ﭘﺮداﺧﺖ ﻣﻲ ﮔﺮدد. ﻣﻲ ﺗﻮان ﭘﻮﺷﺶ ﻣﺬﻛﻮر را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻳﻚ ﺑﻨﺪ ﺟﺪاﮔﺎﻧﻪ در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ و ﻳﺎ ﺗﻮاﻣﺎً ﺑﺎ ذﻛﺮ آن در ﻗﻴﻤﺖ ﺗﻤﺎم ﺷﺪه ﺑﺮای ﻫﺮ دﺳﺘﮕﺎه ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﻳﻜﺠﺎ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﻤﻮد. ﻧﺮخ ﻣﻮرد ﻣﺰﺑﻮر ﻣﻌﺎدل ﻧﺮخ اﻋﻤﺎل ﺷﺪه ﺑﺮای ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت ﺧﻂ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ.    : رﻳﺰش و ﻓﺮوﻛﺶ ﻛﺮدن ﭼﺎه -16 -4
ﺧﺴﺎرت ﻧﺎﺷﻲ از رﻳﺰش و ﻓﺮوﻛﺶ ﻛﺮدن ﭼﺎه ﺑﻪ دو ﻃﺮﻳﻖ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد :
اﻟﻒ:  ﺟﺒﺮان ﺧﺴﺎرت وارده ﺑﻪ ﭼﺎه و ﺗﺄﺳﻴﺴﺎت آن ﺑﺮ اﺛﺮ رﻳﺰش دﻳﻮاره ﭼﺎه در اﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺗﻌﻬﺪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﺻﺮﻓﺎ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ ﺟﺒﺮان   ﺗﻌﻤﻴﺮ ﺑﺪﻧﻪ و ﺗﺎﺳﻴﺴﺎت ﭼﺎه از ﻗﺒﻴﻞ ﻟﻮﻟﻪ ﻫﺎ و اﻟﻜﺘﺮو ﭘﻤﭗ ﻫﺎ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ . ، ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺗﺨﻠﻴﻪ
ب: ﺟﺒﺮان ﺳﻴﺴﺎت آن در اﺛﺮ رﻳﺰش و ﻓﺮوﻛﺶ ﻛﺮدن ﭼﺎه . دراﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺧﺴﺎرت وارد ﺑﻪ  ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن و ﺗﺎ ﺗﻌﻬﺪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﻣﺤﺪود ﺑﻪ ﺟﺒﺮان ﺧﺴﺎرﺗﻮارد ﺑﻪ  ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن و ﺗﺄﺳﻴﺴﺎت و ﻣﺤﺘﻮﻳﺎت ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ و ﭼﺎه ﺧﻮاﻫﺪ ﮔﺮدﻳﺪ.  

  اداری و ﺗﺠﺎری ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ  ﻟﺬا واﺣﺪﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﻲ و ،  ﭘﻮﺷﺶ ﺧﻄﺮ رﻳﺰش ﭼﺎه ﺻﺮﻓﺎً ﻣﺤﺪود ﺑﻪ واﺣﺪﻫﺎی ﻣﺴﻜﻮﻧﻲ ﻛﺎرﮔﺎﻫﻲ ﻣﺸﻤﻮل اﻳﻦ ﭘﻮﺷﺶ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﻧﺪ .

 ﺧﺴﺎرات ﻧﺎﺷﻲ از راﻧﺶ زﻣﻴﻦ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﻄﺮ ﻣﺬﻛﻮر ﻧﻤﻲ ﮔﺮدد ﻣﮕﺮ اﻳﻨﻜﻪ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ دارای ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ﺧﻄﺮ راﻧﺶ زﻣﻴﻦ ﺑﺎﺷﺪ   :  راﻧﺶ زﻣﻴﻦ -17 -4
 ﻗﺒﻞ از ﺻﺪور ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ از ﻣﺤﻞ ﺗﻮﺳﻂ ﻛﺎرﺷﻨﺎس ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺎزدﻳﺪ ﺑﻌﻤﻞ آﻣﺪه و ﺻﺤﺖ و اﺳﺘﺤﻜﺎم ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن، ﺷﻴﺐ زﻣﻴﻦ، ﺳﻮاﺑﻖ ﺧﺴﺎرﺗﻲ ﻣﻨﻄﻘﻪ و ﺟﻨﺲ ﺧﺎک )ﺷﻨﻲ، آﻫﻜﻲ، رﺳﻲ..( ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد. ﺷﺎﻳﺎن ذﻛﺮ اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺻﻮرت اﻋﻼم ﺧﺴﺎرت از ﺳﻮی ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار ، اراﺋﻪ ﻣﺪارک ﻣﺜﺒﺘﻪ دال ﺑﺮ وﻗﻮع ﺣﺎدﺛﻪ اﻟﺰاﻣﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ.   :  ﺳﻘﻮط ﺑﻬﻤﻦ -18 -4
در ﺑﻌﻀﻲ ﻧﻘﺎط ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻧﻘﺎط ﻛﻮﻫﺴﺘﺎﻧﻲ و ﺑﺮﻓﮕﻴﺮ اﺣﺘﻤﺎل ﺳﻘﻮط ﺑﻬﻤﻦ وﺟﻮد دارد ﻛﻪ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﻄﺮات ﺳﻘﻮط ﺑﻬﻤﻦ را ﭘﻮﺷﺶ ﻣﻴﺪﻫﺪ .     : ﭘﻮﺷﺶ ﺧﻄﺮ ﻋﺪم اﻟﻨﻔﻊ ﻳﺎ وﻗﻔﻪ در ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ -19 -4
در ﺑﻴﻤﻪ وﻗﻔﻪ در ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﻣﺘﻌﻬﺪ ﻣﻲ ﮔﺮدد در ﻣﻘﺎﺑﻞ اﺧﺬ ﻣﺒﻠﻐﻲ ﺑﻌﻨﻮان ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ﻛﻠﻴﻪ ﺧﺴﺎرات و ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی ﻧﺎﺷﻲ از ﺗﻮﻗﻒ ﺗﻮﻟﻴﺪ در اﺛﺮ ﺑﺮوز ﻳﻜﻲ از ﺧﻄﺮات ﻣﻮرد ﺗﻌﻬﺪ در ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی )ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ ﺧﻄﺮات اﺻﻠﻲ ﺣﺮﻳﻖ، اﻧﻔﺠﺎر، ﺻﺎﻋﻘﻪ و ﻳﺎ ﻫﺮ ﻳﻚ از ﺧﻄﺮات اﺿﺎﻓﻲ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه(را  ﻃﻲ دوره ﻏﺮاﻣﺖ را ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار دﻫﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ در اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ  ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺮ ﺧﺴﺎرات واﻗﻌﻲ ﻳﺎ  زﻳﺎن ﻫﺎی را ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ از دﺳﺖ دان ﺳﻮد ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﻛﺎﻫﺶ ﻋﻤﻠﻴﺎت و ﻳﺎ اﻓﺰاﻳﺶ ﻫﺰﻳﻨﻬﺎ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﺟﺒﺮان ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ  .  - ﭘﻮﺷﺶ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻣﺎﻟﻲ در ﺑﺮاﺑﺮ ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﺎن :  20-4
 ، ﺑﻤﻮﺟﺐ اﻳﻦ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺴﺎرات وارده ﺑﻪ اﻣﺎﻛﻦ ﻣﺠﺎور ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ و اﻣﻮال ﻣﺴﺘﻘﺮ در آﻧﻬﺎ ﻛﻪ از آﺗﺶ ﺳﻮزی، اﻧﻔﺠﺎر ﺗﺮﻛﻴﺪﮔﻲ ﻟﻮﻟﻪ آب و ﻓﺎﺿﻼب ﻧﺎﺷﻲ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﻲ ﮔﺮدد   .
 
 

١٤ 
 -ﺧﺴﺎرات و ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺎﻣﻴﻦ در ﺑﻴﻤﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی 5
        :
 ﺧﺴﺎرات و ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﺎده - 1- 5  : ﻗﺎﻧﻮن ﺑﻴﻤﻪ 21

 ﺧﺴﺎرت وارد ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻴﻤﻪ از ﺣﺮﻳﻖ، اﮔﺮﭼﻪ ﺣﺮﻳﻖ در ﻧﺰدﻳﻜﻲ آن واﻗﻊ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ .

 ﻫﺮ ﺧﺴﺎرت ﻳﺎ ﺗﻨﺰل ﻗﻴﻤﺖ وارده ﺑﻪ اﻣﻮال از آب ﻳﺎ ﻫﺮ وﺳﻴﻠﻪ دﻳﮕﺮی ﻛﻪ ﺑﺮای ﺧﺎﻣﻮش ﻛﺮدن آﺗﺶ ﺑﻜﺎر ﺑﺮده ﺷﺪه اﺳﺖ .

 ﺗﻠﻒ ﻳﺎ ﻣﻌﻴﻮب ﺷﺪن ﻣﺎل در ﻫﻨﮕﺎم ﻧﺠﺎت دادن آن از ﺣﺮﻳﻖ

 ﺧﺴﺎرت وارده ﺑﻪ اﻣﻮال ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺧﺮاب ﻛﺮدن ﻛﻠﻲ ﻳﺎ ﺟﺰﺋﻲ ﺑﻨﺎ ﺑﺮای ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی از ﺳﺮاﻳﺖ ﻳﺎ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺣﺮﻳﻖ. 
    : -ﺧﺴﺎرت و ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﺑﺮ اﺳﺎس ﺷﺮاﻳﻂ ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ 2- 5
اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﺴﺎرات ﻣﺸﺮوﺣﻪ زﻳﺮ را ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ: 
 . -ﺧﺴﺎرت ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻧﺎﺷﻲ از آﺗﺶ، ﺻﺎﻋﻘﻪ و اﻧﻔﺠﺎر 1   -ﺧﺴﺎرت و ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻧﺎﺷﻲ از اﻗﺪاﻣﺎت ﻻزم ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی از ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺧﺴﺎرت ﺻﻮرت ﻣﻲ ﮔﻴﺮد 2   . ﺧﺴﺎرت و ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﻧﻘﻞ ﻣﻜﺎن ﺿﺮوری ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻧﺠﺎت آن از ﺧﻄﺮات ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه  -3
      : اﻧﻮاع ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی - 6

 ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻣﻨﺎزل ﻣﺴﻜﻮﻧﻲ 

 ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ  اﺗﺶ ﺳﻮزی ﺻﻨﻌﺘﻲ  

 ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ اﺗﺶ ﺳﻮزی ﻏﻴﺮ ﺻﻨﻌﺘﻲ  

 ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی اﻧﺒﺎر

 ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻣﺮﻫﻮﻧﺎﺗﻲ ﺑﺎﻧﻚ ﻫﺎ    ﺑﻴﻤﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻣﻨﺎزل ﻣﺴﻜﻮﻧﻲ -1- 6
در اﻳﻦ ﻧﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ درﺧﻮاﺳﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار واﺣﺪ ﻣﺴﻜﻮﻧﻲ ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺧﻄﺮﻫﺎی ﺣﺮﻳﻖ، اﻧﻔﺠﺎر و ﺻﺎﻋﻘﻪ در ﺑﺮاﺑﺮ ﻛﻠﻴﻪ ﺧﻄﺮﻫﺎی اﺿﺎﻓﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ آن اﺷﺎره ﺷﺪ ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ دﻟﺨﻮاه و ﺑﻪ ﻗﻴﻤﺖ روز ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد و ﺣﻖ ﺑﻴﻤﻪ ﺳﺎﻻﻧﻪ آن ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ارزش ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن و اﺛﺎث ﻣﻨﺰل و ﺧﻄﺮﻫﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ   . -ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی ﺻﻨﻌﺘﻲ 2- 6
ﻣﻨﻈﻮر از ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی ﺻﻨﻌﺘﻲ، ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻣﻌﻤﻮﻟﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺻﺮﻓﺎً ﺑﺮای واﺣﺪﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﻲ ﺻﺎدر و آﻧﻬﺎ را ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻗﺮار ﻣﻲ دﻫﺪ. در اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻴﺰ ﻣﺮاﺣﻞ ﺻﺪور ﻗﺒﻠﻲ ﻃﻲ ﺷﺪه و ﺑﺨﺼﻮص ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺗﻜﻤﻴﻞ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ و ﺑﺎزدﻳﺪ اوﻟﻴﻪ ﺣﺎﺋﺰ اﻫﻤﻴﺖ ﺧﺎﺻﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﺤﻮر اﺻﻠﻲ ﺻﺪور ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی ﺻﻨﻌﺘﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﻣﻲ ﺑﺎﻳﺴﺖ دﻗﻴﻘﺎً ارزش ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن، ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت، ﻣﻮاد اوﻟﻴﻪ، ﻛﺎﻻی ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه، ﻛﺎﻻی در ﺟﺮﻳﺎن ﺳﺎﺧﺖ، اﺛﺎﺛﻴﻪ و ﻟﻮازم ﺛﺎﺑﺖ و ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت و اﺛﺎﺛﻴﻪ و ﻣﻮاد اوﻟﻴﻪ اﻣﺎﻧﻲ را ﺑﻪ ﺗﻔﻜﻴﻚ ذﻛﺮ ﻧﻤﺎﻳﺪ  رﻳﺰ ارزش ﻣﺒﺎﻟﻎ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﻫﺮ ﻳﻚ از ﻣﻮارد ﻓﻮق را ﻧﻴﺰ اﻋﻼم ﻧﻤﺎﻳﺪ .
در اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎ ﺟﻬﺖ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﻣﻲ ﺑﺎﻳﺴﺖ ﺣﺘﻲ اﻟﻤﻘﺪور ارزش ﻣﺒﺎﻟﻎ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﻣﻌﺎدل ارزش واﻗﻌﻲ ﻳﺎ ارزش روز ﻣﻮارد ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﻮد. ﺗﺎ در ﻫﻨﮕﺎم رﺳﻴﺪﮔﻲ وﭘﺮداﺧﺖ ﺧﺴﺎرت ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬارﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺧﺴﺎرت وزﻳﺎن وارده دﺳﺘﺮﺳﻲ ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ.  
  

١٥ 
  - ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻏﻴﺮ ﺻﻨﻌﺘﻲ 3-6
ﻣﻨﻈﻮر از ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﻏﻴﺮ ﺻﻨﻌﺘﻲ ﻋﻤﻮﻣﺎً ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی واﺣﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری از ﻗﺒﻴﻞ ﻓﺮوﺷﮕﺎه ﻫﺎ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ . در اﻳﻦ ﻧﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻛﻠﻴﻪ ﻣﺮاﺣﻞ ﺻﺪور رﻋﺎﻳﺖ ﻣﻲ ﮔﺮدد و ﭘﺲ از درج اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺘﻌﺎرف ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻣﻲ ﺑﺎﻳﺴﺖ ﺑﻄﻮر ﻗﻄﻊ ﺑﻪ ﻧﻮع ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ اﻧﺠﺎم ﺷﺪﻧﻲ در ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ، و ﻛﺎﻻ و ﻣﻮادی ﻛﻪ در ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ در ﻣﻌﺮض ﻓﺮوش ﻳﺎ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده            ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ اﺷﺎره دﻗﻴﻖ ﻣﻴﺸﻮد و ﺣﺘﻲ اﻟﻤﻘﺪور ارزﺷﻬﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه از ﻗﺒﻴﻞ ﻣﺒﻠﻎ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن، ﻣﻮﺟﻮدی اﺳﺒﺎب و اﺛﺎﺛﻴﻪ ﺑﻄﻮر ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻗﻴﺪ ﻣﻴﮕﺮدد .    -ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﺮﻫﻮﻧﺎﺗﻲ ﺑﺎﻧﻚ: 4-6
در اﻳﻦ ﻧﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻛﻠﻴﻪ اﻣﻮال و داراﻳﻲ ﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺑﺎﻧﻚ ﻛﻪ ﻃﻖ ﻋﻘﻮد اﺳﻼﻣﻲ ﺟﺰء وﺛﺎﻳﻖ و داراﻳﻲ ﻫﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﺷﻮد ﺷﺎﻣﻞ اﻣﺎﻛ ﻮرد ﻧﻴﺎز ﻛﺎرﮔﺎﻫﻬﺎ و ﻛﺎرﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ، وﺳﺎﻳﻂ ﻧﻘﻠﻴﻪ، اﺑﺰار ﻦ، ﻣﺎﺷﻴﻦ آﻻت ﺳﻨﮕﻴﻦ و ﺳﺒﻚ و ﻣﻮاد اوﻟﻴﻪ ﻣ اﻻت، ﻟﻮازم ﭘﺰﺷﻜﻲ، ﻟﻮازم ﺧﺎﻧﮕﻲ، ﻟﻮازم ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ، ﻣﻮاد ﻏﺬاﻳﻲ، اﻧﻮاع ﻟﺒﺎس و ﭘﻮﺷﺎک و ﻏﻴﺮه  و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺗﺴﻬﻴﻼﺗﻲ ﻛﻪ در ﻗﺎﻟﺐ وام ﻫﺎی ﻃﺮﺣﻬﺎی ﺗﻮﻟﻴﺪی، ﺻﻨﻌﺘﻲ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﺧﻮد ﭘﺮداﺧ ﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺧﻄﺮات ﺖ ﻣ ﺗﺒﻌﻲ )درﺻﻮرت درﺧﻮاﺳﺖ( ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ.    -ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی اﻧﺒﺎر: 5-6 ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی اﻧﺒﺎر ﺑﻪ دو ﺻﻮرت ﻛﻠﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ   :   ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی ﺑﺎ ﻣﺒﻠﻎ ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﺛﺎﺑﺖ:  -1  - 5 - 6 در اﻳﻦ ﻧﻮع ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﺴﺎرات ﻧﺎﺷﻲ از آﺗﺶ در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ و ﺑﻪ ﻣﻴﺰان زﻳﺎن وارده ﺑﻪ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺬار در ﺳﻮزی ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﺒﻠﻎ ﻣﻨﺪرج ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺳﺎل ﺑﻴﻤﻪ ﺷﺪه ﺟﺒﺮان ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.      -ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ اﻇﻬﺎر ﻧﺎﻣﻪ ای )ﺷﻨﺎور(: 2 - 5 - 6 ﺎﻻ ﻛﻪ ﻫﺮروز ﺑﻪ اﻧﺒﺎر وارد ﻳﺎ از آن ﺻﺎدر ﻣﻲ ﮔﺮدد و ﻫ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﭽﻴﺪﮔﻲ واﺣﺪ ﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﻲ و ﺣﺠﻢ ﻣﺒﺎدﻻت ﻛ ﻤﭽﻨﻴﻦ ﺗﻮرم ﻗﻴﻤﺘﻬﺎ در ﻣﺪت ﻛﻮﺗﺎه، ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪه ﺗﺎ ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺻﻨﺎﻳﻊ و ﻛﺎﻻﻫﺎ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ای آﻧﻬﺎ را ﺑﻴﻤﻪ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ ﻛﻪ در ﺻﻮرت وﻗﻮع آﺗﺶ ﺳﻮزی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ آﻧﻬﺎ از ﺑﻴﻦ ﻧﺮود. ﻼم ﻣﻮﺟﻮدی، ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺎﻫﻴﺎﻧﻪ، ﻣﻲ ﺗﻮان از ﭘﻮﺷﺶ ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﻟﺬا ﺑﺎ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺣﺪاﻛﺜﺮ ﺳﻘﻒ ﻣﻮرد ﺗﻌﻬﺪ و اﻋ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺗﺮی اﺳﺘﻔﺎده ﻛﺮد.  
  -اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﺎت در ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ آﺗﺶ ﺳﻮزی : 7

  ﺷﻜﻞ ، ﺟﻮاﻫﺮات و ﻣﺮوارﻳﺪ، ﺳﻨﮕﻬﺎی ﻗﻴﻤﺘﻲ ﺳﻮار ﻧﺸﺪه ، ﻣﺴﻜﻮﻛﺎت ، ﭘﻮل ، اوراق ﺑﻬﺎدار،  اﺳﻨﺎد ، ﻓﻠﺰات ﻗﻴﻤﺘﻲ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ اﺳﻨﺎد و ﻧﺴﺦ ﺧﻄﻲ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺑﺎزﺳﺎزی ﻧﻘﺸﻪ ، ﺟﻤﻊ آوری ﻣﺠﺪد اﻃﻼﻋﺎت و ﻳﺎ ﺗﻨﻈﻴﻢ دﻓـﺎﺗﺮ ﺑﺎزرﮔـﺎﻧﻲ   ﺗﺤﺖ اﻳﻦ ﺎﻣﻪ ﭘﻮﺷﺶ ﻧﺪارد ﻣﮕﺮ آﻧﻜﻪ ﺻﺮاﺣﺘﺎً ﺧﻼف آن ﺷﺮط ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻴﻤﻪ ﻧ

  ﺧﻄﺮات ﻣﻮﺿﻮع اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻧﺎﺷﻲ از ﻫﺮ ﻳﻚ از ﺗﺤﻘﻖ اﻳﻦ ﺣﻮادث و وﻗﺎﻳﻊ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷـﺶ اﻳـﻦ ﺑﻴﻤـﻪ    ﻧﺎﻣﻪ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﻣﮕﺮ آﻧﻜﻪ ﺻﺮاﺣﺘﺎً ﺧﻼف آن ﺷﺮط ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ:

 ﺟﻨﮓ ، آﺷﻮب و ﺑﻠﻮا ، اﻋﺘﺼﺎب ، ﻗﻴﺎم ، اﻧﻘﻼب داﺧﻠﻲ ﻳـﺎ اﻗـﺪاﻣﻬﺎی اﺣﺘﻴـﺎﻃﻲ ﻣﻘﺎﻣـﺎت ﻧﻈـﺎﻣﻲ و      ، ﻛﻮدﺗﺎ ، اﻏﺘﺸﺎﺷﺎت اﻧﺘﻈﺎﻣﻲ  

 ، ﻃﻐﻴﺎن رودﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ ، ﺣﺮﻳﻖ ﺗﺤﺖ اﻻرﺿﻲ و ﻳﺎ آﻓﺎت ﺳﻤﺎوی زﻣﻴﻦ ﻟﺮزه ، آﺗﺸﻔﺸﺎن ، رﻳﺰش زﻣﻴﻦ ، ﺳﻴﻞ 

 اﻧﻔﺠﺎر ﻣﻮاد ﻣﻨﻔﺠﺮه ﻣﺎﻧﻨﺪ دﻳﻨﺎﻣﻴﺖ ، ﺗﻲ ان ﺗﻲ و ﺑﺎروت 

 ﻓﻌﻞ و اﻧﻔﻌﺎﻻت ﻫﺴﺘﻪ ای

 ﺧﺴﺎرت وارد ﺑﻪ ﻇﺮوف ﺗ ز اﻧﻔﺠﺎر اﻳﻦ ﻇﺮوف ﻣﻮرد ﭘﻮﺷﺶ اﻳﻦ ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺷﺪ. ﺤﺖ ﻓﺸﺎر ﺻﻨﻌﺘﻲ ﻧﺎﺷﻲ ا
 

١٦ 
  -ﻣﺮاﺣﻞ ﺻﺪور ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی 8
   ﺗﻜﻤﻴﻞ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار:  -1
 ﻓﺮم ﭼﺎﭘﻲ ﺑﺮگ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﺑﻴﻤﻪ ﺣﺎوی اﻃﻼﻋﺎت زﻳﺮ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ :

 ﻧﺎم ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار

 ﻧﺸﺎﻧﻲ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار

 ﻧﺸﺎﻧﻲ ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ

 ﺧﻄﺮات ﻣﻮرد درﺧﻮاﺳﺖ ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﺟﻬﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻴﻤﻪ ای

 اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ از ﺟﻤﻠﻪ ارزش ﻫﺎی آﻧﻬﺎ

 ﺳﺎﺑﻘﻪ و ﻧﻮع آﺗﺶ ﺳﻮزی

 ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﺎن ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ

 وﺿﻌﻴﺖ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻧﻴﺮوی ﺑﺮق

 وﺿﻌﻴﺖ ﺗﺄﻣﻴﻦ آب ﻣﺼﺮﻓﻲ و آب ﻗﺎﺑﻞ اﺳﺘﻔﺎده در ﺻﻮرت وﻗﻮع آﺗﺶ ﺳﻮزی

 وﺳﺎﺋﻞ و اﻣﻜﺎﻧﺎت آﺗﺶ ﺳﻮزی

 وﺿﻌﻴﺖ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﻲ ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ 
ﺑﻴﻤﻪ ﮔﺰار ﺑﺎ اﻣﻀﺎء ﺑﺮگ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺗﺄﻳﻴﺪ ﻣﻲ ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﺌﻮاﻻت ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ واﻗﻌﻴﺖ داده اﺳﺖ .
  -ﺑﺮرﺳﻲ ﻓﺮم ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺷﺪه  ﺗﻮﺳﻂ ﺑﻴﻤﻪ  ﮔﺰار 2
ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد ﺗﻜﻤﻴﻞ ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ ﺻﺎدر ﻛﻨﻨﺪه ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ و در ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﺑﺎزدﻳﺪ از ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ اﺣﺴﺎس ﺷﻮد ﺗﻮﺳﻂ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن ﺑﺎزدﻳﺪ اوﻟﻴﻪ از ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ ﺑﻌﻤﻞ آﻣﺪه و ﮔﺰارش ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ ﺟﻬﺖ ﺻﺎدر ﻛﻨﻨﺪه ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ارﺳﺎل ﻣﻲ ﮔﺮدد. و ﺑﺎزدﻳﺪ ﻛﺎرﺷﻨﺎس از ﻣﺤﻞ ﻣﻮرد ﺑﻴﻤﻪ ﻣﻨﺘﺞ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻣﻲ ﮔﺮدد : 
اﻟﻒ :  ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎزدﻳﺪ ﺑﻌﻤﻞ آﻣﺪه وﺿﻌﻴﺖ رﻳﺴﻚ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ای اﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺒﻮل آن اﺻﻼً اﻣﻜﺎﻧﭙﺬﻳﺮ ﻧﻤﻲ ﺑﺎﺷﺪ. 
ب:  وﺿﻌﻴﺖ رﻳﺴﻚ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ای اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ اﻧﺠﺎم ﻳﻚ ﺳﺮی اﺻﻼﺣﺎت و ﺗﻮﺻﻴﻪ ﻫﺎی اﻳﻤﻨﻲ ﻗﺎﺑﻞ ﭘﺬﻳﺮش ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد   .
ج: وﺿﻌﻴﺖ رﻳﺴﻚ، ﻣﻄﻠﻮب و ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮل ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ .      -اﻧﻮاع ﺑﻴﻤﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻣﺨﺼﻮص ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن : 9
ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی آﺗﺶ ﺳﻮزی ﻣﺨﺼﻮص ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن ای ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار دادن اﻣﺎﻛﻦ آﻣﻮزﺷﻲ ، اداری و ﻣﻨﺎزل در ﻗﺎﻟﺐ دو ﻃﺮح ﺑﺮ ﻣﺴﻜﻮﻧﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن ﺑﻪ اﻳﻦ ﺷﺮح اراﺋﻪ  ﻣﻲ ﮔﺮدد     ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻃﺮح ﻓﺮﻫﻨﮓ : - 1- 9
ﺧﻄﺮات اﺿﺎﻓﻲ زﻟﺰﻟﻪ ، ﺿﺎﻳﻌﺎت ﻧﺎﺷﻲ از ﺑﺮف و  ، ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ اﻳﻦ ﻃﺮح  اﻣﺎﻛﻦ آﻣﻮزﺷﻲ در ﻗﺒﺎل ﺧﻄﺮ آﺗﺶ ﺳﻮزی ﺻﺎﻋﻘﻪ ، اﻧﻔﺠﺎر  ﺑﺎران ، اﭘﻴﻤﺎ ، ﺳﻘﻮط ﺑﻬﻤﻦ ، ﺗﺮﻛﻴﺪﮔﻲ ﻟﻮﻟﻪ آب و ﺳﺮﻗﺖ در ﻗﺎﻟﺐ ﻃﺮح ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ  ﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوت  6 ﻃﻮﻓﺎن ، ﺳﻴﻞ ، ﺳﻘﻮط ﻫﻮ وﺣﺪاﻛﺜﺮ ﺗﺨﻔﻴﻔﺎت در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد .     -ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﻬﺮ ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن )ﻣﻨﺎزل ﻣﺴﻜﻮﻧﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن( 2- 9
ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ اﻳﻦ ﻃﺮح ﻣﻨﺎزل ﻣﺴﻜﻮﻧﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن در ﻗﺒﺎل ﺧ ﺳﻮزی ، ﺻﺎﻋﻘﻪ ، اﻧﻔﺠﺎر و ﺧﻄﺮات اﺿﺎﻓﻲ زﻟﺰﻟﻪ ، ﺿﺎﻳﻌﺎت ﻄﺮ آﺗﺶ ﻧﺎﺷﻲ از ﺑﺮف و ﺑﺎران ، ﻃﻮﻓﺎن ، ﺳﻴﻞ ، ﺳﻘﻮط ﺑﻬﻤﻦ ، ﺳﻘﻮط ﻫﻮاﭘﻴﻤﺎ و ﻫﻠﻴﻜﻮﭘﺘﺮ ، ﺳﻨﮕﻴﻨﻲ ﺑﺮف ، ﺗﺮﻛﻴﺪﮔﻲ ﻟﻮﻟﻪ آب و ﺳﺮﻗﺖ ،  وﺣﺪاﻛﺜﺮ ﺗﺨﻔﻴﻔﺎت در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه ﺑﺮای ﻓﺮﻫﻨﮕﻴﺎن ﻣﺤﺘ 4 در ﻗﺎﻟﺐ ﻃﺮح ﺑﺎ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ  ﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوت ﺮم ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﻗﺮار ﻣﻲ ﮔﻴﺮد . 

منابع آزمون واژه های آسمانی قسمت 4

فراز= 541فانوس های آسمانی

وهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ

 او کسی است که ستارگان را برای شما قرار داد، تا به وسیله ی آنها در تاریکی های خشکی و دریا راه یابید

=النجوم =ستارگان =تکرار 9

=البر =خشکی =تکرار 12

=البحر =دریا =تکرار 33

===تکرار

=سوره =الانعام =آیه =97

فراز= 542شتاب در تباهی

وتَرَى کَثِیرًا مِنْهُمْ یُسَارِعُونَ فِی الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

 و می بینی بسیاری از آنها را که شتاب می کنند در گناه و تجاوز و حرام خواری خویش ، چه زشت است کاری که انجام می دادند

=تری =می بینی =تکرار 39

=یسارعون =شتاب می کنند =تکرار 7

=العدوان =تجاوز =تکرار 8

===تکرار

=سوره =المائده =آیه =62

فراز= 543زود دیر می شود

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ

 ای مومنان ، انفاق کنید از آنچه به شما روزی دادیم، پیش از آن که بیاید روزی که نه در آن خرید و فروشی باشد و نه دوستی و نه شفاعتی ( که بتوانید با استفاده از آن خود را نجات دهید)

=رزقنا =روزی دادیم =تکرار 21

=ان یاتی =آن که بیاید =تکرار 8

=بیع =خرید و فروش =تکرار 7

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =254

فراز= 544ثروت گرانبها

یؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ

 و(خداوند) حکمت را به هرکس بخواهد می دهد و به هر کس حکمت داده شود ، پس قطعا خیر فراوانی ( به او ) داده شده است، و پند نمی گیرند جز صاحبان خرد

=یوتی =می دهد =تکرار 14

=الحکمه =حکمت =تکرار 20

=اولوا =صاحبان =تکرار 17

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =269

فراز= 545همایش همگانی

قلْ إِنَّ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ * لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِیقَاتِ یَوْمٍ مَعْلُومٍ

 بگو قطعا پیشینیان و آخرین ( نسلها) * قطعا در روز معینی در وعده گاه گرد هم جمع می شوند

=الاولین =پیشینیان =تکرار 32

=الاخرین =آخرین =تکرار 10

=میقات =وعده گاه =تکرار 7

===تکرار

=سوره =الواقعه =آیه =49,50

فراز= 546خلایق هر چه لایق

فرِیقًا هَدَى وَفَرِیقًا حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلَالَةُ

 گروهی را هدایت کرد و گروهی ( دیگر) گمراهی بر آنها ثابت شد

=هدی =هدایت کرد =تکرار 27

=حق =ثابت شد =تکرار 12

=الضلاله =گمراهی =تکرار 9

===تکرار

=سوره =الاعراف =آیه =30

فراز= 547بخشش بی منت

قوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ یَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِیٌّ حَلِیمٌ

 گفتار نیک و بخشش بهتر است از صدقه ای که به دنبال آن اذیتی باشد و خداوند بی نیاز بردبار است

=مغفره =بخشش =تکرار 28

=اذی =اذیت =تکرار 9

=حلیم =بردبار =تکرار 11

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =263

فراز= 548کندوی عسل

وأَوْحَى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا

 و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که از کوه ها و درختان و از داربست هایی که ( مردم) می سازند، خانه هایی بر گیر

=اوحی =الهام کرد =تکرار 8

=الجبال =کوه ها =تکرار 33

=الشجر =درخت =تکرار 7

===تکرار

=سوره =النحل =آیه =68

فراز= 549از دانایان بپرسیم

ومَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

 و پیش از تو جز مردانی را که به آنان وحی می کنیم، نفرستادیم، پس از اهل ذکر ( و آگاهان) بپرسید اگر شما نمی دانید

 

=ارسلنا =نفرستادیم =تکرار 18

=نوحی =وحی می کنیم =تکرار 7

=لاتعلمون =نمی دانید =تکرار 21

===تکرار

=سوره =الانبیاء =آیه =7

فراز= 550معرفی آهن

وأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ

 و فرو فرستادیم آهن را که در آن نیرویی شدید و بهره هایی برای مردم است تا خدا بداند (معلوم سازد) که چه کسی او را یاری می کند

 

=باس =نیرو =تکرار 24

=منافع =بهره ها =تکرار 8

=لیعلم =تا بداند =تکرار 9

===تکرار

=سوره =الحدید =آیه =25

فراز= 551راهی میان آب

فأَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ

 پس وحی کردیم به موسی که بزن با عصایت به دریا،پس( دریا) شکافت

 

=اوحینا =وحی کردیم =تکرار 24

=اضرب =بزن =تکرار 8

=عصا =عصا =تکرار 10

===تکرار

=سوره =الشعراء =آیه =63

فراز= 552مالک سود و زیان

قلْ فَمَنْ یَمْلِکُ لَکُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئًا إِنْ أَرَادَ بِکُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِکُمْ نَفْعًا

 بگو : چه کسی می تواند در برابر خدا مالک چیزی باشد ( و شما را نجات دهد یا محروم کند) اگر ( خدا) برای شما ضرری بخواهد یا برای شما سودی بخواهد

 

=اراد =بخواهد =تکرار 22

=ضرا =ضرر =تکرار 20

=نفعا =سود =تکرار 11

===تکرار

=سوره =الفتح =آیه =11

فراز= 553چپاول ممنوع

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً

 ای کسانی که ایمان آورده اید، نخورید اموال تان را در میان خود به ناحق (اموال یکدیگر را از راه نا مشروع تصرف نکنید)، مگر این که باشد تجارتی با (توافق و) رضایت شما

 

=بالباطل =ناحق =تکرار 26

=ان تکون =این که باشد =تکرار 7

=تجاره =تجارتی =تکرار 9

===تکرار

=سوره =النساء =آیه =29

فراز= 554رهبر پیشتاز

وأُمِرْتُ لِأَنْ أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ

 پیامبر(ص) : و فرمان یافتم به این که باشم اولین (کس از) مسلمانان

 

=امرت =فرمان یافتم =تکرار 11

=لان اکون =این که باشم =تکرار 7

=المسلمین =مسلمانان =تکرار 21

===تکرار

=سوره =الزمر =آیه =12

فراز= 555گروه های کر

ألَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِیحَهُ

 آیا ندیدی تمام آنان که در آسمان ها و زمین اند برای خدا تسبیح می گویند و ( نیز) پرندگن بال گشوده ( در آسمان به تسبیح مشغولند)، هر یک نماز و تسبیح خود را دانسته است

 

=یسبح =تسبیح می گویند =تکرار 7

=الطیر =پرندگان =تکرار 19

=علم =دانست =تکرار 13

===تکرار

=سوره =النور =آیه =41

فراز= 556روز آشکار شدن

وبَدَا لَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا وَحَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ

 و ( در قیامت) بدی های آنچه کسب کردند برای شان آشکار می شود ، و چیزی که آن را مسخره می کردند (عذاب الهی) ، گریبان آنها را می گیرد

 

=کسبوا =کسب کردند =تکرار 15

=حاق بهم =گریبان آنها را می گیرد =تکرار 9

=کانوا یستهزئون =مسخره می کردند =تکرار 14

===تکرار

=سوره =الزمر =آیه =48

فراز= 557آئین بندگی

فسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ

 پس به ستایش پروردگارت تسبیح کن و از سجده کنندگان باش

 

=سبح =تسبیح کن =تکرار 16

=کن =باش =تکرار 11

=الساجدین =سجده کنندگان =تکرار 10

===تکرار

=سوره =الحجر =آیه =98

فراز= 558سوالی کوته فکرانه

أإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ

 و (مشرکان می گویند:) آیا هنگامی که مردیم و خاک و استخوان شدیم ، آیا به راستی ما ( بار دیگر) برانگیختگان خواهیم شد؟!

 

=ترابا =خاک =تکرار 17

=عظاما =استخون =تکرار 13

=بعوثون =برانگیختگان =تکرار 7

===تکرار

=سوره =الصافات =آیه =16

=فراز= 559راه و رسم رستگاری

ولْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

 و باید باشد از شما گروهی که دعوت می کنند به نیکی، امر می نمایند به معروف و نهی می کنند از منکر و آنان رستگاران اند

 

=یدعون =دعوت می کنند =تکرار 23

=یامرون =امر می نمایند =تکرار 7

=ینهون =نهی می کنند =تکرار 7

===تکرار

=سوره =آل عمران =آیه =104=

فراز= 560دعوت همگانی

واللَّهُ یَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَیُبَیِّنُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ

 و خداوند به اذن خود ( بدون اینکه کسی او را ناچار کرده باشد) (بندگان را) به بهشت و آمرزش دعوت می کند و آیات خود را برای مردم روشن می سازد تا شاید پند پذیرند

 

=یدعو =دعوت می کند =تکرار 15

=یبین =روشن می سازد =تکرار 15

=یتذکرون =پند می پذیرند =تکرار 7

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =221

فراز= 561رفیق نا رفیق

ومَنْ یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاءَ قَرِینًا

 و هر کس که شیطان همنشین او باشد ، ( بداند که) بد همنشینی است

 

=یکن =باشد =تکرار 10

=قرینا =همنشین =تکرار 7

=ساء =بد =تکرار 18

===تکرار

=سوره =النساء =آیه =38

فراز= 562حتی یک ذره

فمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ

 پس هر کس هم وزن ذره ای کار نیکی انجام دهد ، آن را می بیند * و هر کس هم وزن ذره ای کار بدی انجام دهد ، آن را می بیند

 

=یعمل =انجام دهد =تکرار 9

=مثقال =هم وزن =تکرار 8

=شرا =کار بد =تکرار 17

===تکرار

=سوره =الزلزال =آیه =7,8

فراز= 563کوردلان

وإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا یَسْمَعُوا وَتَرَاهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ

 و اگر آنان را به سوی هدایت دعوت کنید ، نمی شنوند و آنان را می بینی که به سوی تو می نگرند در حالی که نمی بینند

 

=تدعو =دعوت کنید =تکرار 10

=ینظرون =می نگرند =تکرار 15

=لاینصرون =نمی بینند =تکرار 7

===تکرار

=سوره =الاعراف =آیه =198

فراز= 564پاداش صبر

کمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ

 چه بسا گروهی اندک که پیروز شدند بر گروهی بسیار ، به اذن خدا و خداوند با صبر کنندگان است

 

=فئه =گروه =تکرار 8

=کثیره =بسیار =تکرار 11

=الصابرین =صبر کنندگان =تکرار 15

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =249

فراز= 565سنت های پایدار

ولَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا

 و برای سنت الهی هرگز تغییری نمی یابی

 

=لن تجد =هرگز نمی یابی =تکرار 11

=سنه =سنت =تکرار 14

=تبدیلا =تغییر =تکرار 7

===تکرار

=سوره =الاحزاب =آیه =62

فراز= 566بیم بشارت

وهَذَا کِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِیًّا لِیُنْذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِینَ

 و این (قرآن) کتابی ( است که) تصدیق کننده ی ( کتابهای آسمانی پیشین) به زبان عربی است تا بترساند کسانی را که ستم کردند و بشارت برای نیکوکاران باشد

 

=لسانا =زبان =تکرار 10

=لینذر =تا بترساند =تکرار 7

=بشری =بشارت =تکرار 15

===تکرار

=سوره =الاحقاف =آیه =12

فراز= 567ماه های خدا

إنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِی کِتَابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ

 به راستی تعداد ماه ها نزد خداوند ، دوازده ماه در کتاب الهی است ، روزی که آفرید آسمان ها و زمین را ، از آن ها چهار ماه حرام است

 

=عده =تعداد =تکرار 11

=شهرا =ماه =تکرار 11

=اربعه =چهار =تکرار 9

===تکرار

=سوره =التوبه =آیه =36

فراز= 568کتاب هشدار

وکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنْذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَیْبَ فِیهِ

 و این گونه قرآنی عربی را بر تو وحی کردیم تا بیم دهی ام القری(مکه مکرمه) و مردم اطرافش را و (همچنین) از روز گرد هم آمدن (خلایق) که تردیدی در آن نیست بترسانی

 

=لتنذر =تا بیم دهی =تکرار 7

=حول =اطراف =تکرار 15

=الجمع =گرد هم آمدن =تکرار 8

===تکرار

=سوره =الشوری =آیه =7

فراز= 569کلید روابط اقتصادی

أوْفُوا الْکَیْلَ وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ

 و (حق ) پیمانه را تمام دهید (کم فروشی نکنید) ، و نباشید از زیانکاران

 

=اوفوا =تمام دهید =تکرار 10

=الکیل =پیمانه =تکرار 10

=لاتکونوا =نباشید =تکرار 10

===تکرار

=سوره =الشعراء =آیه =181

=فراز= 570روزه ، سنتی باستانی

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ

 ای کسانی که ایمان آورده اید ، روزه گرفتن بر شما نوشته شد ( واجب شد) همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهیزکار باشید

 

=کتب =نوشته شد =تکرار 13

=الصیام =روزه =تکرار 9

=تتقون =پرهیزکار باشید =تکرار 8

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =183=

فراز= 571دنیا چیست

إنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا یُؤْتِکُمْ أُجُورَکُمْ وَلَا یَسْأَلْکُمْ أَمْوَالَکُمْ

 زندگی دنیا فقط بازی و سرگرمی است و اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید، پاداشهای شما را می دهد و ( در برابر آن چیزی از ) اموال شما را نمی طلبد

 

=لعب =بازی =تکرار 8

=لهو =سرگرمی =تکرار 10

=اجور =پاداشها =تکرار 12

===تکرار

=سوره =المحمد =آیه =36

فراز= 572دو فرمان

وقَضَى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا

 و پروردگارت فرمان داد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید

 

=قضی =فرمان داد =تکرار 14

=ایاه =او را =تکرار 8

=الوالدین =پدر و مادر =تکرار 7

===تکرار

=سوره =الاسراء =آیه =23

فراز= 573سر کشی و سر گردانی

منْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِیَ لَهُ وَیَذَرُهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ

 کسی را که خدا ( به جرم اعمالش) گمراه سازد ، هدایتگری برای او وجود ندارد و آنها را وا می گذارد تا در سرکشی خود سر گردان بمانند

 

=یضلل =گمراه سازد =تکرار 13

=طغیان =سرکشی =تکرار 9

=یعمهون =سرگردان بمانند =تکرار 7

===تکرار

=سوره =الاعراف =آیه =186

فراز= 574نادان تر از حیوان

أمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا

 آیا گمان می کنی بیشتر آنان می شنوند،یا می اندیشند؟ آنها فقط مانند چهارپایان هستند بلکه آنها گمراه ترند

 

=یسمعون =می شنوند =تکرار 10

=یعقلون =می اندیشند =تکرار 10

=اضل =گمراه تر =تکرار 9

===تکرار

=سوره =الفرقان =آیه =44

فراز= 575همرنگ جماعت مشو

قلْ لَا یَسْتَوِی الْخَبِیثُ وَالطَّیِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبِیثِ

 بگو برابر نیستند ناپاک و پاک ، اگر چه به شگفتی وادارد تو را فراوانی ناپاک ها

 

=لایستوی =برابر نیستند =تکرار 8

=الخبیث =ناپاک =تکرار 7

=الطیب =پاک =تکرار 13

===تکرار

=سوره =المائده =آیه =100

فراز= 576ترس از آینده چرا؟

الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ

 شیطان ، وعده می دهد شما را به فقر و امر می کند شما را به زشتی ها ، ولی خداوند وعده می دهد شما را به آمرزشی از (جانب) خود و ( عنایت و ) فضلی ( از سوی خود) و خداوند گشایشگر داناست

 

=یامر =امر می کند =تکرار 11

=الفحشاء =زشتی ها =تکرار 7

=واسع =گشایشگر =تکرار 9

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =268

فراز= 577دو میوه ی بهشتی

وجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ

 و قرار دادیم در آن ( در زمین) ، باغ هایی از نخل ها و انگورها و جاری ساختیم در آن ، از چشمه ها

 

=نخیل =نخل ها =تکرار 7

=اعناب =درختان انگور =تکرار 9

=العیون =چشمه ها =تکرار 10

===تکرار

=سوره =الیس =آیه =34

فراز= 578الطاف خداوندی

لقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ

 یقینا خداوند بر مومنان منت نهاد هنگامی که در میان آنها ، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آن ها می خواند ، و آنها را پاک می کند و کتاب و حکمت به آنها می آموزد

 

=بعث =برانگیخت =تکرار 9

=یتلو =می خواند =تکرار 8

=یعلم =می آموزد =تکرار 9

===تکرار

=سوره =آل عمران =آیه =164

فراز= 579حقوقی بر گردن همه

وآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا

 و بده به خویشاوند حقش را و نیز ( حق ) بینوا و در راه مانده ( را بپرداز)، و هرگز نپذیر ( ریخت و پاش ) مکن

 

=آت =بده =تکرار 8

=ذا القربی =خویشاوند =تکرار 8

=المسکین =بینوا =تکرار 8

===تکرار

=سوره =الاسراء =آیه =26

فراز= 580رسالتی طولانی

ولَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَامًا

 و همانا فرستادیم نوح را به سوی قومش ، پس درنگ کرد در میان ایشان هزار سال مگر پنجاه سال

 

=الف =هزار =تکرار 10

=سنه =سال =تکرار 7

=عاما =سال =تکرار 8

===تکرار

=سوره =العنکبوت =آیه =14

فراز= 581یکی از احکام حج

ولَا تَحْلِقُوا رُءُوسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مَرِیضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِنْ صِیَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ

 و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به محلش برسد و اگر کسی از شما بیمار بود ، و یا ناراحتی در سرش داشت ، ( و ناچار بود سر خود را بتراشد) پس کفاره ای از ( قبیل) روزه ، صدقه، و یا گوسفند ( بدهد)

 

=روس =سرها =تکرار 7

=الهدی =قربانی =تکرار 7

=راس =سر =تکرار 11

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =196

فراز= 582بهشت موعود

تلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ کَانَ تَقِیًّا

 این است آن بهشتی که ارث می دهیم از میان بندگان خود به کسی که پرهیزکار بوده است

 

=تلک =آن =تکرار 41

=الجنه =بهشت =تکرار 70

=من =کسی که =تکرار 875

=کان =بود =تکرار 875

=سوره =المریم =آیه =63

فراز= 583سنتی فراموش شده

ولَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

 و فضل و بخشش را میان خودتان فراموش مکنید که خدا بدانچه انجام می دهید بیناست

 

=الفضل =فضل و بخشش =تکرار 84

=بین =میان =تکرار 266

=تعملون =انجام می دهید =تکرار 82

=بصیر =بینا =تکرار 51

=سوره =البقره =آیه =237

فراز= 584با اجازه خدا

وأُدْخِلَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ

 و داخل برده شدند کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند ، به باغ هایی ( از بهشت) که نهرها از زیر ( درختان) آن جاری است و به اجازه ی پروردگارشان در آن جاودان اند

 

=عملوا =انجام دادند =تکرار 73

=الصالحات =کارهای شایسته =تکرار 62

=جنات تجری من تحتها النهار =باغ هایی که نهرها از زیر آن جاری است =تکرار 18

=خالدین فیها =در آن جاودان اند =تکرار 39

=سوره =الابراهیم =آیه =23

فراز= 585راه جذب برکت

ولَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ

 و اگر اهل آبادی ها، ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند ، قطعا می گشودیم بر آنها ، برکت هایی از آسمان و زمین ولی تکذیب کردند، پس مواخذه کردیم آنان را به سبب آنچه به دست می آورند

 

=اهل =اهل =تکرار 123

=اتقوا =تقوا پیشه می کردند =تکرار 19

=اخذنا =مواخذه کردیم =تکرار 26

=کانوا یکسبون =به دست می آوردند =تکرار 14

=سوره =الاعراف =آیه =96

فراز= 586دریای مهربانی

کتَبَ رَبُّکُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ

 نوشت ( مقرر کرد) پروردگارتان بر خودش ، رحمت را، که هر کس انجام داد از شما کار بدی را از روی نادانی ، آنگاه پس از آن توبه کرد و ( کارش را) اصلاح کرد،(بداند) که او آمرزنده ی مهربان است

 

=کتب =نوشت =تکرار 8

=الرحمه =رحمت =تکرار 114

=تاب =توبه کرد =تکرار 18

=اصلح =اصلاح کرد =تکرار 7

=سوره =الانعام =آیه =54

فراز= 587چه اندکند

اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ

 پیروی کنید از آن چه از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده و از معبودانی غیر او پیروی ننمایید؛ چه اندک پند می پذیرید

 

=اتبعوا =پیروری کنید =تکرار 15

=انزل =نازل شده =تکرار 41

=قلیلا =اندک =تکرار 69

=تذکرون =پند می پذیرید =تکرار 10

=سوره =الاعراف =آیه =3

فراز= 588کاتبان اسرار

أمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ

 آیا می پندارند ما راز و نجوایشان را نمی شنوم؟ آری، رسولان ما نزد آن ها هستند و می نویسند

 

=یحسبون =می پندارند =تکرار 8

=سر =راز =تکرار 11

=نجوا =نجوا =تکرار 11

=رسل =رسولان =تکرار 96

=سوره =الزخرف =آیه =80

فراز= 589سنگ بنای کفر

وإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ

 و هنگامی که گفتیم به فرشتگان : سجده کنید برای آدم ، پس ( همگی) سجده کردند جز ابلیس ، سرپیچی کرد و تکبر ورزید، و بود از کافران

 

=قلنا =گفتیم =تکرار 27

=لملائکه =فرشتگان =تکرار 73

=اسجدوا =سجده کنید =تکرار 9

=ابی =سرپیچی کرد =تکرار 7

=سوره =البقره =آیه =34

فراز= 590روز تنهایی

ویَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُوا أَیْنَ شُرَکَاؤُکُمُ الَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ

 و روزی که محشور می کنیم آن ها را همگی ، سپس می گوییم به کسانی که شرک ورزیدند : کجایند شریکان شما که ( آن ها را شریک خدا) می پنداشتید

 

=جمیعا =همگی =تکرار 53

=نقول =می گوییم =تکرار 9

=اشرکوا =شرک ورزیدند =تکرار 11

=شرکاو =شریکان =تکرار 37

=سوره =الانعام =آیه =22

فراز= 591شهرهای ستمگر

وکَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْیَةٍ کَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنْشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِینَ

 و چه بسیار در هم شکستیم شهری را که ( مردمش) ستمگر بود ( بودند) و پدید آوردیم پس از آن قومی دیگر را

 

=کم =چه بسیار =تکرار 21

=قریه =شهر =تکرار 27

=کانت =بود =تکرار 36

=انشانا =پدید آوردیم =تکرار 8

=سوره =الانبیاء =آیه =11

فراز= 592ادعای خنده دار

وقَالَتِ الْیَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ یُعَذِّبُکُمْ بِذُنُوبِکُمْ

 و گفت ( گفتند) یهودیان و مسیحیان : ما ، فرزندان خدا و دوستان او هستیم . بگو: پس چرا عذاب می کند شما را به (کیفر) گناهانتان؟!

 

=قالت =گفت =تکرار 43

=النصاری =مسیحیان =تکرار 14

=ابناء =فرزندان =تکرار 22

=یعذب =عذاب می کند =تکرار 12

=سوره =المائده =آیه =18

فراز= 593یک پیغام جهانی

تبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا

 پر برکت است کسی که نازل کرد قرآن را بر بنده اش تا باشد برای جهانیان بیم دهنده ای

 

=تبارک =پر برکت است =تکرار 9

=نزل =نازل کرد =تکرار 12

=یکون =باشد =تکرار 20

=نذیرا =بیم دهنده =تکرار 43

=سوره =الفرقان =آیه =1

فراز= 594جنسیت مطرح نیست

منْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً

 هر کس کار شایسته ای انجام دهد، از مرد یا زن ، در حالی که مومن است، پس حتما به او حیات و زندگی می بخشیم ، حیاتی پاکیزه

 

=عمل =انجام دهد =تکرار 19

=صالحا =کار شایسته =تکرار 35

=ذکر =مرد =تکرار 12

=انثی =زن =تکرار 18

=سوره =النحل =آیه =97

فراز= 595برخی محارم مردان

حرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ وَبَنَاتُکُمْ وَأَخَوَاتُکُمْ وَعَمَّاتُکُمْ وَخَالَاتُکُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُکُمُ اللَّاتِی أَرْضَعْنَکُمْ

 حرام شده است بر شما ( ازدواج با) مادران تان ، دختران تان ، خواهران تان ، عمه های تان ، خاله های تان ، دختران برادر و دختران خواهرتان و مادران تان آن هایی که شما را شیر داده اند

 

=امهات =مادران =تکرار 11

=الاخ =برادر =تکرار 52

=الاخت =خواهر =تکرار 8

=اللاتی =آن هایی که =تکرار 10

=سوره =النساء =آیه =23

فراز= 596تقلید بدون تحقیق

وإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا

 و هنگامی که به آن ها گفته شد : به سوی آن چه خدا نازل فرموده و به سوی پیامبر بیایید، گفتند : آن چه پدرانمان را بر آن یافتیم ( و راه و روشی که از آن ها سراغ داریم) برای ما بس است

 

=قیل =گقته شد =تکرار 49

=تعالوا =بیایید =تکرار 7

=حسب =بس =تکرار 7

=وجدنا =یافتیم =تکرار 11

=سوره =المائده =آیه =104

فراز= 597مالک مرگ و زندگی

إنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ ذَلِکُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ

 همانا خداوند شکافنده ی دانه و هسته است ، زنده را از مرده خارج می سازد و بیرون آورنده ی مرده از زنده است ، آن خدای شماست پس چگونه از حق منحرف می شوید؟

 

=الحب =دانه =تکرار 7

=یخرج =خارج می سازد =تکرار 12

=المیت =مرده =تکرار 13

=ذلکم =آن =تکرار 47

=سوره =الانعام =آیه =95

فراز= 598برکت زکات

ومَا آتَیْتُمْ مِنْ زَکَاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ

 و آن چه دادید از زکات ( آنچه از مال دهند تا پاک شود)که بدان روی خدا ( خشنودی خدا) را می خواهید ( مایه ی فزونی است) و کسانی که چنین می کنند دارای پاداش مضاعف اند

 

=آتیتم =دادید =تکرار 9

=زکاه =زکات =تکرار 32

=تریدون =می خواهید =تکرار 7

=وجه =روی =تکرار 34

=سوره =الروم =آیه =39

فراز= 599قدر ناشناسان

وهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ

 و اوست کسی که پدید آورد برایتان ( توان) شنوایی و ( نیز) دیده ها و دل ها را، ( چه) اندک سپاس می گذارید

 

=انشا =پدید آورد =تکرار 8

=السمع =شنوایی =تکرار 16

=الابصار =دیده ها =تکرار 38

=الافئده =دل ها =تکرار 11

=سوره =المومنون =آیه =78

فراز= 600انسان های بد سلیقه

أرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا

 آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را خدای خود ساخته؟ پس آیا تو بر او وکیل ( و نگهبان) هستی؟

 

=رایت =دیدی =تکرار 25

=هوا =هوای نفس =تکرار 10

=تکون =هستی =تکرار 14

=وکیلا =وکیل =تکرار 24

=سوره =الفرقان =آیه =43

فراز= 601آب در هاون کوبیدن

یرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ

 می خواهند خاموش سازند نور خدا را با دهان هایشان ( با دمیدن خود) و خداوند کامل کننده ی نور خویش است اگر چه خوش ندارد ( ندارند) کافران

 

=یریدون =می خواهند =تکرار 14

=فواه =دهان ها =تکرار 12

=کره =خوش ندارد =تکرار 8

=الکافرون =کافران =تکرار 36

=سوره =الصف =آیه =8

فراز= 602رفتار دو گانه

وإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِیبِینَ إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِیقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ

 هنگامی که به مردم ، زیانی رسید (برسد) ، توبه کنان پروردگارشان را خواندند ( می خوانند) سپس هنگام که او از جانب خود ، رحمتی به آنها بچشاند به نا گاه گروهی از آنها نسبت به پروردگارشان شرک می ورزند

 

=مس =رسید =تکرار 22

=ضر =زیان =تکرار 20

=دعوا =خواندند =تکرار 8

=یشرکون =شرک می ورزند =تکرار 18

=سوره =الروم =آیه =33

فراز= 603عذاب این جهانی

وأَخَذَ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دِیَارِهِمْ جَاثِمِینَ

 و بانگ ( مرگبار آسمانی) ، کسانی را که ستم کردند، فراگرفت و در خانه های شان به روی در افتاده ( و هلاک) شدند

 

=اخذ =فرا گرفت =تکرار 21

=الصیحه =بانگ =تکرار 13

=اصبحوا =شدند =تکرار 16

=دیار =خانه ها =تکرار 10

=سوره =الهود =آیه =67

فراز= 604گمراه تر از حیوانات

همْ قُلُوبٌ لَا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یَسْمَعُونَ بِهَا

 برای آنان دل هایی است که نمی فهمند به وسیله ی آن و برای آن ها چشم هایی است که با آن نمی بینند با آن و برای آنان گوش هایی است که نمی شنوند با آن

 

=لایفقهون =نمی فهمند =تکرار 10

=اعین =چشم ها =تکرار 22

=آذان =گوش ها =تکرار 12

=لا یسمعون =نمی شنوند =تکرار 10

=سوره =الاعراف =آیه =179

فراز= 605سر انجام تکذیب

قدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ

 همانا پیش از شما ، سنت هایی ( در عذاب امت ها) جاری بوده است ف پس در زمین بگردید و بنگرید که سر انجام تکذیب کنند گان چگونه بود

 

=قد خلت =جاری بوده است =تکرار 15

=سیروا =بگردید =تکرار 7

=انظروا =بنگرید =تکرار 10

=المکذبین =تکذیب کنندگان =تکرار 20

=سوره =آل عمران =آیه =137

فراز= 606مغزهای معیوب

وخَرَقُوا لَهُ بَنِینَ وَبَنَاتٍ بِغَیْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَصِفُونَ

 و نا آگاهانه پسران و دخترانی برای او تراشیدند، منزه است خدا ، و بالاتر می باشد از آنچه توصیف می کنند!

 

=بنین =پسران =تکرار 12

=بنات =دختران =تکرار 17

=تعالی =بالاتر می باشد =تکرار 14

=یصفون =توصیف می کنند =تکرار 7

=سوره =الانعام =آیه =100

فراز= 607آداب دعا

واذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَکُنْ مِنَ الْغَافِلِینَ

 و یاد کن پروردگارت را در دل خود ، با فروتنی و بیم ، بدون صدای بلند، صبح گاهان و شام گاهان و مباش از غافلان

=اذکر =یاد کن =تکرار 17

=الجهر =صدای بلند =تکرار 7

=لاتکن =مباش =تکرار 8

=الغافلین =غافلان =تکرار 8

=سوره =الاعراف =آیه =205

منابع آزمون واژه های آسمانی قسمت 3

=فراز= 421عاقبت قوم عاد

کذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ

 قوم عاد(پیامبرش را) تکذیب کرد، پس (ببین) عذاب و هشدارهایم چگونه بود

=کذبت =تکذیب کرد =تکرار 14

=نذر =هشدارها =تکرار 8

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =القمر =آیه =18=

فراز= 422قرآن برای هشدار

وأُوحِیَ إِلَیَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ

 و این قرآن به من وحی شد تا با آن شما را و هر کس را که ( پیامش) به او برسد ، هشدار دهم

=اوحی =وحی شد =تکرار 8

=بلغ =برسد =تکرار 11

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الانعام =آیه =19=

فراز= 423تفاوت اسلام و ایمان

قالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا

 گفتند بادیه نشینان : ایمان آورده ایم ، بگو:(هنوز) ایمان نیاورده اید ، ولیکن بگویید که ما اسلام آورده ایم

=الاعراب =بادیه نشینان =تکرار 10

=قولوا =بگویید =تکرار 12

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الحجرات =آیه =14=

فراز= 424وارثان بی کفایت

وإِنَّ الَّذِینَ أُورِثُوا الْکِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ

 و همانا کسانی که بعد از آنان ( پیامبران) وارث کتاب (خدا) شده اند راجع به آن دچار تردید و شکی جدی هستند

=شک =تردید =تکرار 15

=مریب =شکی جدی =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الشوری =آیه =14=

فراز= 425خدایان ناتوان

والَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَکُمْ

 و کسانی را که به جای او می خوانید، نمی توانند یاری تان کنند و نه ( حتی می توانند) خودشان را یاری دهند

=لایستطیعون =نمی توانند =تکرار 10

=ینصرون =یاری می دهند =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الاعراف =آیه =197=

فراز= 426آیا برابرند

أفَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لَا یَخْلُقُ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ

 پس آیا کسی که می آفریند ، مانند کسی است که نمی آفریند؟ پس آیا متذکر نمی شوید؟

=یخلق =می آفریند =تکرار 11

=لاتذکرون =متذکر نمی شوید =تکرار 10

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =النحل =آیه =17=

فراز= 427پاداش جهاد و تلاش

والَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا

 و کسانی که در راه ما جهاد کردند، قطعا به راه های خود، هدایتشان خواهیم کرد

=جاهدوا =جهاد کردند =تکرار 11

=سبل =راه ها =تکرار 10

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =العنکبوت =آیه =69=

فراز= 428متنوع و پایان ناپذیر

لکُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ کَثِیرَةٌ مِنْهَا تَأْکُلُونَ

 برای شما در آن ، میوه های فراوان است، ( که) از آن می خورید

=فاکهه =میوه =تکرار 11

=تاکلون =می خورید =تکرار 10

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الزخرف =آیه =73=

فراز= 429آزمودن طبق امکانات

ورَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ

 و بعضی از شما را بر بعضی دیگر چندین درجه برتری داد تا در آن چه به شما داده است شما را بیازماید

=رفع =برتری داد =تکرار 7

=درجات =چندین درجه =تکرار 14

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الانعام =آیه =165=

فراز= 430لقمه های آتشین

إنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا

 به راستی کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم می خورند فقط در شکم های شان آتش ( فرو می برند و) می خورند

=یاکلون =می خورند =تکرار 8

=بطون =شکم های =تکرار 13

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =النساء =آیه =10=

فراز= 431اهل نجات

فلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ أَنْجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ

 پس هنگامی که فراموش کردند آن چه را به آن یاد آوری شده بودند، نجات دادیم کسانی را که نهی از منکر می کردند

=ذکروا =یاد آوری شده بودند =تکرار 7

=انجینا =نجات دادیم =تکرار 14

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الاعراف =آیه =165

=فراز= 432پس خودتان چطور

أتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ

 آیا مردم را به نیکی امر کرده ولی خودتان را فراموش می کنید با این که شما کتاب (آسمانی) را می خوانید؟ آیا اندیشه نمی کنید؟

=البر =نیکی =تکرار 8

=لاتعقلون =اندیشه نمی کنید =تکرار 13

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =44=

فراز= 433همراهان باران

هوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ

 اوست کسی که رعد و برق را به شما نشان می دهد که مایه ی ترس و امید است و پدید می آورد ابرهای سنگین را

=یری =نشان می دهد =تکرار 12

=السحاب =ابر =تکرار 9

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الرعد =آیه =12

فراز= 434جلب رضایت نابجا

یحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَکُمْ لِیُرْضُوکُمْ وَاللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ یُرْضُوهُ إِنْ کَانُوا مُؤْمِنِینَ

 و (منافقین) به خداوند سوگند می خورند تا شما را خشنود سازند، حال آن که شایسته تر آن است که خدا و رسولش را راضی کنند، اگر ایمان دارند

=یحلفون =سوگند می خورند =تکرار 10

=احق =شایسته تر =تکرار 11

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =التوبه =آیه =62

فراز= 435وصف خردمندان

والَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ

 و کسانی که پیوند می دهند آن چه را خدا امر کرد که پیوند دهند ( مانند صله ی رحم)و از پروردگارشان بیمناک بوده و از سختی حساب می ترسند( خردمندند)

=امر =امر کرد =تکرار 12

=یخافون =می ترسند =تکرار 9

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الرعد =آیه =21

فراز= 436فریب زندگانی دنیا

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ

 ای کسانی که ایمان آوردید، اموال تان و اولادتان شما را از یاد خدا غافل نکند و هر کس چنین رفتار کند پس آن هایند که زیانکارن اند

=یفعل =رفتار کند =تکرار 8

=الخاسرون =زیانکاران =تکرار 14

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =المنافقون =آیه =9

فراز= 437دریغ از یک ذره توجه

وکَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ

 و چه بسیار نشانه هایی در آسمان و زمین است که بر آن ( از کنار آن) می گذرند در حالی که از آن اعراض کنندگان اند

=وکاین =چه بسیار =تکرار 7

=معرضون =اعراض کنندگان =تکرار

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الیوسف =آیه =105

=فراز= 438چه خوش باورند

أفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیَهُمْ غَاشِیَةٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ

 آیا ایمن اند از این که بیاید عذابی فراگیر از سوی خدا( به سراغ شان) یا ناگهان قیامت فرارسد، در حالی که متوجه نیستند

=ان تاتی =این که بیاید =تکرار 8

=بغته =ناگهان =تکرار 13

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الیوسف =آیه =107=

فراز= 439شب گرانقدر

ومَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ

 و چه می دانی چیست شب قدر؟

=ما ادراک =چه می دانی =تکرار 13

=القدر =قدر =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =القدر =آیه =2=

فراز= 440مگر یک خدا کم است

فآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ

 و (خداوند خطاب به مسیحیان مشرک:) پس به خداوند و رسولانش ایمان آورید و نگویید:(خدایان) سه تا هستند(پدر ، پسرو روح القدس)

=لاتقولوا =نگویید =تکرار 7

=ثلاثه =سه تا =تکرار 13

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =النساء =آیه =171=

فراز= 441علت محدودیت روزی

اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ

 خدا روزی هر یک از بندگانش را که بخواهد فراوان می کند و برای او اندازه نگاه می دارد

=یبسط =فراوان می کند =تکرار 11

=یقدر =انداره نگاه می دارد =تکرار 9

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =العنکبوت =آیه =62=

فراز= 442علت آزمایش الهی

ولَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ

 و هر آنچه آزمودیم کسانی را که پیش از آنان بودند تا خدا بداند (معلوم سازد) کسانی را که راست گفته اند و دروغگویان را (نیز) بداند (معلوم سازد)

=فتنا =آزمودیم =تکرار 7

=الکاذبین =دروغگویان =تکرار 13

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =العنکبوت =آیه =3

فراز= 443آداب هدایت

ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ

 دعوت کن به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو و مناظره کن با انان به روشی که نیکوتر است

=ادع =دعوت کن =تکرار 11

=الموعظه =پند =تکرار 9

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =النحل =آیه =125=

فراز= 444هدایت ناپذیران

ومَا أَنْتَ بِهَادِی الْعُمْیِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ

 و تو نمی توانی نابینایان را از گمراهی شان هدایت کنی ، تو شنوا نمی کنی مگر کسی را که ایمان می آورد به آیات ما ، پس این گونه اشخاص مسلمانان هستند

=العمی =نابینایان =تکرار 7

=یومن =ایمان می آورد =تکرار 13

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =النمل =آیه =81=

فراز= 445چرا جدی نگرفتید

ذلِکُمْ بِأَنَّکُمُ اتَّخَذْتُمْ آیَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَغَرَّتْکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا

 این (عذاب جهنم) به خاطر آن است که شما آیات خدا را به مسخره گرفتید و زندگی دنیا شما را مغرور کرد

 

=اتخذتم =گرفتید =تکرار 8

=هزوا =مسخره =تکرار 11

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الجاثیه =آیه =35=

فراز= 446شگفتی خلقت گیاهان

وأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْ نَبَاتٍ شَتَّى

 و (خداست که ) از آسمان آبی نازل کرد پس به وسیله ی آن جفت هایی از روییدنی های گوناگون ( از دل خاک) بیرون آوردیم

=اخرجنا =بیرون آوردیم =تکرار 10

=نبات =روییدنی =تکرار 8

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الطه =آیه =53=

فراز= 447سر چشمه عزت

الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعًا

 کسانی که کفار را به جای مومنان ( به عنوان) دوستان خود انتخاب می کنند . آیا عزت را نزد آن ها می جویند؟ (مگر نمی دانند که ) به راستی همه ی بزرگواری نزد خداست

=یبتغون =می جویند =تکرار 7

=العزه =بزرگواری =تکرار 11

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =النساء =آیه =139=

فراز= 448شیوه های ظالمان

ألَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ * الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا

 هان ، لعنت خدا بر ستمکاران باد* همان ها که (مردم را) از راه خدا باز می دارند و آن را منحرف می خواهند

=یصدون =باز می دارند =تکرار 10

=یبغون =می خواهند =تکرار 8

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الهود =آیه =18,19=

فراز= 449تاثیر پذیران راستین

إنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا یُتْلَى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا

 همانا کسانی که پیش از آن ( پیش از نزول قرآن) صاحب دانش بودند هنگامی که ( قرآن ) بر آنان تلاوت شود سجده کنان بر چانه ها به خاک می افتند

=یتلی =تلاوت شود =تکرار 7

=سجدا =سجده کنان =تکرار 11

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الاسراء =آیه =107=

فراز= 450من بیزارم

قلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ

 بگو : تنها اوست معبود یگانه و من از آن چه برای او شریک قرار می دهید ، بیزارم

=بری ء =بیزار =تکرار 10

=تشرکون =شریک قرار می دهید =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الانعام =آیه =19=

فراز= 451آخرین دادگاه

فاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ

 پس خدا داوری می کند میان آنان روز قیامت ، در باره ی آنچه با هم اختلاف می کردند

=یحکم =داوری می کند =تکرار 11

=کانوا یختلفون =اختلاف می کردند =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =113=

فراز= 452تنهای تنها

فإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ

 پس هنگامی که دمیده شود در صور ( شیپور بیدار باش قیامت) ، پس وجود ندارد ( هیچ) خویشاوندی میان آنها در آن روز

=نفخ =دمیده شود =تکرار 7

=الصور =صور =تکرار 10

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =المومنون =آیه =101=

فراز= 453بی اعتنایی به ندای فطرت

ولَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ

 و اگر پرسیدی ( بپرسی) از آنان چه کسی آفریده آنان را ، قطعا می گویند خداوند ، پس چگونه ( از پرسش او) منحرف می شوند؟

=سالت =پرسیدی =تکرار 7

=لیقولن =قطعا می گویند =تکرار 10

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الزخرف =آیه =87=

فراز= 454بشارت در مقابل مصیبت

وبَشِّرِ الصَّابِرِینَ * الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ

 و مژده بده به صبر کنندگان * کسانی که هر گاه برسد به آنان گرفتاری ، گویند ما از آن خداییم و به سوی او باز می گردیم

=اصابت =رسید =تکرار 7

=مصیبه =گرفتاری =تکرار 10

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =155,156=

فراز= 455عاقبت حماقت

إنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا

 همانا کسانی ( از بنی اسرائیل) که گوساله را ( به پرستش ) گرفتند ، خشمی از پروردگارشان و خواری در زندگی دنیا به انان خواهد رسید

=العجل =گوساله =تکرار 10

=ذله =خواری =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الاعراف =آیه =152=

فراز= 456بهانه های تگراری

وقَالَ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا الْمَلَائِکَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا

 و کسانی که امیدی به دیدار ما ( و قیامت ) ندارند گفتند: چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و یا پروردگارمان را نمی بینیم

=لاانزل =نازل نشد =تکرار 8

=نری =می بینیم =تکرار 9

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الفرقان =آیه =21=

فراز= 457آلزایمر

ومِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لَا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئًا

 و بعضی از شما را به خوارترین مراتب عمر می رساند تا آنجا که بعد از ( آن همه) دانستن چیزی ندانند

=العمر =عمر =تکرار 7

=کی =تا =تکرار 10

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =النحل =آیه =70=

فراز= 458این کجا و آن کجا

الَّذِینَ آمَنُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ

 کسانی که ایمان دارند، جنگ می کنند در راه خدا و آنها که کافرند،جنگ می کنند در راه معبودهای دروغین

=یقاتلون =جنگ می کنند =تکرار 8

=الطاغوت =معبودهای دروغین =تکرار 8

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =النساء =آیه =76=

فراز= 459مال یتیم

ولَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ

 و به مال یتیم نزدیک نشوید مگر به روشی که آن بهتر است تا این که بهسر حد بلوغ خود رسد

=لاتقربوا =نزدیک نشوید =تکرار 8

=اشد =بلوغ =تکرار 8

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الاسراء =آیه =34=

فراز= 460سر نوشت فرعونیان

فأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِیَهُمْ مِنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ

 پس آنگاه فرعون با سپاهیانش آنان ( موسی و قومش) را دنبال کرد و دریا چنان که باید آنان را در خود فرو برد

=اتبع =دنبال کرد =تکرار 8

=الیم =دریا =تکرار 8

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الطه =آیه =78

=فراز= 461انکار تا کجا؟

وإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا وَلَّى مُسْتَکْبِرًا کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْهَا کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ

 و هنگامی که آیات ما بر او خوانده می شود مستکبرانه روی بر می گرداند، گویا اصلا آن را نشنیده است، گویا گوش های او سنگین است ، او را به عذابی دردناک بشارت ده

=کان ( کَأَنْ ) =گویا =تکرار 9

=کان ( کَأَنَّ ) =گویا =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =اللقمان =آیه =7=

فراز= 462آیین بنده پروری

واسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ

 آمرزش بخواهید از پروردگارتان ، سپس توبه کنید به ( در گاه) او، به درستی که پروردگارم مهربان و دوستدار ( بندگان) است

=استغفروا =آمرزش بخواهید =تکرار 8

=توبوا =توبه کنید =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الهود =آیه =90=

فراز= 463لشکر شکست خورده

أمَّنْ هَذَا الَّذِی هُوَ جُنْدٌ لَکُمْ یَنْصُرُکُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ

 و ( ای کافران) چه کسی است آن که سپاه شماست و به جای (خدای) رحمان شما را یاری می کند؟

=جند =سپاه =تکرار 7

=ینصر =یاری می کند =تکرار 8

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الملک =آیه =20

فراز= 464عمری تلاش بی ثمر

أولَئِکَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ

 آنان (کافران) کسانی هستند که تباه شد اعمالشان ، در دنیا و آخرت ، و نیست برای آنان یاورانی

=حبطت =تباه شد =تکرار 7

=ناصرین =یاوران =تکرار 8

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =آل عمران =آیه =22

فراز= 465کو گوش شنوا

کلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ

 هر گاه گروهی در آن ( جهنم) افکنده شوند، نگهبانانش از آنان می پرسند: آیا بیم دهنده ای به سوی شما نیامد؟

=القی =افکنده شوند =تکرار 7

=لم یات =نیامد =تکرار 8

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الملک =آیه =8

فراز= 466ترازوهای سبک وزن

ومَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا کَانُوا بِآیَاتِنَا یَظْلِمُونَ

 و کسانی میزان های ( عمل ) آن ها سبک باشد کسانی هستند که به خویش زیان کردند ، چرا که به آیات ما ظلم می کردند

=موازین =میزان ها =تکرار 7

=خسروا =زیان کردند =تکرار 8

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الاعراف =آیه =9

فراز= 467خوشی بدون خدا

ومَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى

 و کسی که رویگردان شد از یاد من ، پس به راستی برای اوست زندگی تنگ ( و سخت) و محشور می کنیم او را روز قیامت ، نابینا

=اعرض =رویگردان شد =تکرار 8

=نحشر =محشور می کنیم =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الطه =آیه =124

فراز= 468انسان های کم ظرفیت

وإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ

 و هنگامی که رحمتی به انسان ها چشاندیم ، از آن خوشحال می شوند، و اگر به سزای کردار گذشته شان رنجی به آنان برسد، ناگهان نومید می شوند

=اذقنا =چشاندیم =تکرار 7

=تصب =برسد =تکرار 8

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الروم =آیه =36

فراز= 469معجزه در برابر سحر

قالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ النَّاسِ

 و ( موسی (ع) به جادوگران) گفت: شما بیندازید. همین که وسایل خود را انداختند، چشم های مردم را افسون کردند

=القوا ( أَلْقُوا ) =بیندازید =تکرار 7

=القوا ( أَلْقَوْا ) =انداختند =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الاعراف =آیه =116

فراز= 470دانای دو جهان

ألَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ

 آیا کسی که ( موجودات را) آفریده است، نمی داند؟ (از حال آن ها با خبر نیست؟) در حالی که او ( خداوند) باریک بین و آگاه است.

=لایعلم =نمی داند =تکرار 7

=اللطیف =باریک بین =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الملک =آیه =14

فراز= 471فقط به شرط عدالت

فإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ

 پس اگر ترسیدید که عدالت نورزید ( درباره ی همسران متعدد) تنها یک همسر و یا آنچه ( از کنیزان) مالک شده اید ( را اختیار کنید)

=خفتم =ترسیدید =تکرار 7

=ملکت ایمانکم =مالک شده اید =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =النساء =آیه =3

فراز= 472مجاهدان ثابت قدم

إنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ

 به راستی که خداوند دوست دارد کسانی را که صف بسته در راه او پیکار می کنند ، گویی بنایی استوارند

=صفا =صف بسته =تکرار 7

=بنیان =بنا =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الصف =آیه =4

فراز= 473منش پیامبران

الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ

 و(توصیف پیامبران ) کسانی که پیام های خدا را می رسانند و از او می ترسند و از هیچ کس جز او نمی ترسند

=رسالات =پیام ها =تکرار 7

=یخشون =می ترسند =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الاحزاب =آیه =39

فراز= 474وظایف داور

فاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ

 پس بر اساس حق در میان مردم داوری کن و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا گمراه می کند

=احکم =داوری کن =تکرار 7

=لاتتبع =پیروی مکن =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الص =آیه =26

فراز= 475کدام شیوه

أفَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ

 آیا کسی که به صورت افتاده راه می رود ، ره یافته تر است یا آن که راست قامت بر راه راست می رود؟

=یمشی =راه می رود =تکرار 7

=اهدی =ره یافته تر =تکرار 7

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الملک =آیه =22

فراز= 476مراحل شش گانه

هوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ

 اوست کسی که آسمان ها و زمین را در شش روز ( شش دوران) آفرید، آن گاه استقرار یافت بر عرش ( به تدبیر امور هستی پرداخت)

=سته =شش =تکرار 7

=استوی =استقرار یافت =تکرار 10

= = =تکرار

===تکرار

=سوره =الحدید =آیه =4

فراز= 477شادی بی پایان

یا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ * الَّذِینَ آمَنُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا مُسْلِمِینَ

 ای بندگان من ! امروز نه ترسی بر شماست و نه غمگین می شوید * همان کسانی که ایمان آوردند به آیات ما و ( از) مسلمانان بودند

=لا =نه =تکرار 1726

=نا =ما =تکرار 460

=کانوا =بودند =تکرار 266

===تکرار

=سوره =الزخرف =آیه =68,69

فراز= 478چراغ روشن هدایت

ودَاعِیًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِیرًا

 و ( پیامبر (ص) را) دعوت کننده ای به سوی خدا با اجازه او و چراغی روشنگر ( قرار دادیم)

=داعیا =دعوت کننده =تکرار 7

=اذن =اجازه =تکرار 39

=ه =او =تکرار 1374

===تکرار

=سوره =الاحزاب =آیه =46

فراز= 479دین آسان

ومَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ

 و برای شما در این دین ، هیچ رنج و سختی قرار نداد

=ما جعل =قرار نداد =تکرار 8

=فی =در =تکرار 1276

=حرج =سختی =تکرار 15

===تکرار

=سوره =الحج =آیه =78

فراز= 480نیایشی از سر صدق

وقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا

 و بگو: پروردگارا، مرا ( در هر کار) با صداقت وارد کن و با صداقت خارج ساز و قرار بده برای من از جانب خودت تسلطی یاری بخش

=رب =پروردگار =تکرار 971

=صدق =راستی =تکرار 14

=نصیرا =باری بخش =تکرار 24

===تکرار

=سوره =الاسراء =آیه =80

فراز= 481دزدی در کمین ایمان

ولَا یَصُدَّنَّکُمُ الشَّیْطَانُ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ

 و مبادا شیطان شما را ( از راه راست) بازدارد، زیرا که او برای شما دشمنی آشکار است

=کم =شما =تکرار 804

=عدو =دشمن =تکرار 43

=مبین =آشکار =تکرار 119

===تکرار

=سوره =الزخرف =آیه =62

فراز= 482پیمان دیرین

ألَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ

 ای فرزندان آدم ، آیا با شما پیمان نبستم که شیطان را نپرستید

=بنی =فرزندان =تکرار 59

=ان =که =تکرار 570

=لاتعبدوا =نپرستید =تکرار 7

===تکرار

=سوره =الیس =آیه =60

فراز= 483عاقبت تقوا

إنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ * ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِینَ

 قطعا پرهیزکاران در باغها (ی بهشت) و چشمه ساران هستند * ( فرشتگان به اهل بهشت گویند:) با سلامت و ایمنی وارد آن شوید

=المتقین =پرهیزکاران =تکرار 43

=ها =آن =تکرار 571

=آمنین =ایمنی =تکرار 8

===تکرار

=سوره =الحجر =آیه =45,46

فراز= 484هفت آسمان

اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ

 خداست کسی که آفرید اسمان های هفت گانه را

=الذی =کسی که =تکرار 304

=خلق =آفرید =تکرار 92

=سماوات =آسمان ها =تکرار 190

===تکرار

=سوره =الطلاق =آیه =12

فراز= 485پندهای شبانه روزی

یقَلِّبُ اللَّهُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصَارِ

 خدا شب و روز را جابجا می کند ، مسلما در آن عبرتی است برای صاحبان بصیرت

=النهار =روز =تکرار 57

=ذالک =آن =تکرار 430

=لاولی =صاحبان =تکرار 26

===تکرار

=سوره =النور =آیه =44

فراز= 486بشارتی برای مومنان

وبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ

 و به کسانی که ایمان آوردند بشارت ده که برای آن ها ، نزد پروردگارشان پایگاهی راستین ( و پاداشی شایسته) است

=بشر =بشارت ده =تکرار 19

=آمنو =ایمان آوردند =تکرار 258

=ان =که =تکرار 238

===تکرار

=سوره =الیونس =آیه =2

فراز= 487زهی خیال باطل

أیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ

 آیا ( آدمی ) می پندارد که کسی او را ندیده است؟

=یحسب =می پندارد =تکرار 7

=لم =ن (نه) =تکرار 348

=احد =کسی =تکرار 72

===تکرار

=سوره =البلد =آیه =7

فراز= 488جایگاه امن

ا مُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّی لَا یَخَافُ لَدَیَّ الْمُرْسَلُونَ

 و (در کوه طور ندا رسید:) ای موسی ! نترس ، که فرستادگان نزد من نمی ترسند

=یا =ای =تکرار 361

=لاتخف =نترس =تکرار 9

=المرسلون =فرستادگان =تکرار 9

===تکرار

=سوره =النمل =آیه =10

فراز= 489ساکنان دوزخ

والَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَاسْتَکْبَرُوا عَنْهَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

 و کسانی که تکذیب کردند نشانه های ما را و در برابر آن تکبر ورزیدند، آنان اهل آتش اند، ( و ) آن ها در آن جاودانگان اند

=بایتنا =نشانه ها =تکرار 295

=استکبروا =تکبر ورزیدند =تکرار 20

=خالدون =جاودانگان =تکرار 25

===تکرار

=سوره =الاعراف =آیه =36

فراز= 490خود بزرگ بینی

قالَ مَا مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ

 و ( خداوند به ابلیس) فرمود: چه چیز مانع تو شد ( و باعث شد) که سجده نکنی هنگامی که به تو امر کردم؟ گفت : من از او بهترم . مرا از آتش آفریده ای و او از گل

=منع =مانع شد =تکرار 8

=ک =تو =تکرار 304

=طین =گل =تکرار 12

===تکرار

=سوره =الاعراف =آیه =12

فراز= 491فرشتگان همراه

إذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ

 و ( یاد کن) هنگامی را که دو ( فرشته ی ) دریافت کننده از راست و از چپ نشسته و ( اعمال انسان را ) دریافت می کنند

 

=اذ =هنگامی که =تکرار 239

=الیمین =راست =تکرار 24

=الشمال =چپ =تکرار 8

===تکرار

=سوره =الق =آیه =17

فراز= 492ملک جاودان

ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

 آنچه نزد شماست فانی می شود و انچه نزد خداست ، باقی است و قطعا به کسانی که صبر کردند، به بهتر از آنچه عمل می کردند، پاداش می دهیم

=عند =نزد =تکرار 197

=صبروا =صبر کردند =تکرار 15

=کانوا یعملون =عمل می کردند =تکرار 25

===تکرار

=سوره =النحل =آیه =96

فراز= 493وظیفه ی پیامبر (ص)

وأَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ

 ازخدا و رسول اطاعت کنبد، پس اگر رویگردان شدید (بدانید که ) بر عهده ی پیامبر فقط تبلیغ آشکار است

=تولیتم =رویگردان شدید =تکرار 8

=رسول =پیامبر =تکرار 235

=البلاغ =تبلیغ =تکرار 15

===تکرار

=سوره =التغابن =آیه =12

فراز= 494دانای رازها

وهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

 و او داناست به باطن دل ها

=علیم =دانا =تکرار 161

=ذات =باطن =تکرار 30

=الصدور =دل ها =تکرار 34

===تکرار

=سوره =الحدید =آیه =6

فراز= 495یک آن یا کمتر

ومَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ

 و نیست کار قیامت مگر مانند یک چشم بر هم زدن با نزدیک تر ( کمتر)

 

=امر =کار =تکرار 153

=الساعه =قیامت =تکرار 48

=البصر =چشم =تکرار 10

===تکرار

=سوره =النحل =آیه =77

فراز= 496سلام هدیه ی الهی

فإِذَا دَخَلْتُمْ بُیُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِکُمْ تَحِیَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَکَةً طَیِّبَةً

 هنگامی که وارد خانه هایی شدید پس بر خودتان ( یکدیگر) سلام کنید، سلام و تحیتی از سوی خداوند، سلامی پر برکت و پاک

=بیوتا =خانه ها =تکرار 34

=انفس =خود =تکرار 153

=طیبه =پاک =تکرار 9

===تکرار

=سوره =النور =آیه =61

فراز= 497نقش آفرین

هوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاءُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

 اوست کسی که تصویر می کند شما را در رحم ها آن گونه که می خواهد، نیست معبودی جز آن ( خدای) پیروزمند فرزانه

=الارحام =رحم ها =تکرار 7

=العزیز =پیروزمند =تکرار 90

=الحکبم =فرزانه =تکرار 97

===تکرار

=سوره =آل عمران =آیه =6

فراز= 498سرچشمه حیات

وجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ

 و قرار دادیم ( آفریدیم) از آب هر چیز زنده ای را

=جعلنا =قرار دادیم =تکرار 106

=الماء =آب =تکرار 63

=حی =زنده =تکرار 19

===تکرار

=سوره =الانبیاء =آیه =30

فراز= 499نماز جماعت

وأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ

 و به پا دارید نماز را ، و بدهید زکات را ، و رکوع کنید با رکوع کنندگان

=اقیموا =به پا دارید =تکرار 14

=آتوا =بدهید =تکرار 20

=مع =با =تکرار 164

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =43

فراز= 500سوگند ها

لا یُؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِنْ یُؤَاخِذُکُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَیْمَانَ

 خداوند شما را مواخذه نمی کند به سبب سوگند های بیهوده تان ( که از روی سهو و غفلت بوده ه اند) و لیکن شما را به سبب ( شکستن) سوگندهایی که با قصد و نیت یاد کردید باز خواست مب کند

=اللغو =بیهوده =تکرار 9

=ایمان =قسم ها =تکرار 39

=لکن =لیکن =تکرار 128

===تکرار

=سوره =المائده =آیه =89

فراز= 501چه کسی پاک است؟

ألَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشَاءُ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا

 آیا ندیدی کسانی را که خویش را پاک می شمارند ( چنین نیست) بلکه خدا هر کس را بخواهد ، پاک می کند ، و اندکی ستم نبینند

=لم تر =ندیدی =تکرار 31

=بل =بلکه =تکرار 127

=لایظلمون =ستم نبینند =تکرار 15

===تکرار

=سوره =النساء =آیه =49

فراز= 502بهانه جویی

وإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالَ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ

 و هنگامی که خوانده می شود بر آنها آیه های آشکار ما ، کسانی که به دیدار ما امید ندارند، گویند : قرآنی جز این بیاور یا آن را دگرگون ساز

=لایرجون =امید ندارند =تکرار 9

=ائت =بیاور =تکرار 13

=غیر =جز =تکرار 147

===تکرار

=سوره =الیونس =آیه =15

فراز= 503مرز اطاعت

وإِنْ جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا

 و اگر آن دو ( والدین) بکوشند تا چیزی را که بدان علم نداری شریک من قرار دهی از آن دو اطاعت مکن

=علم =علم =تکرار 105

=لاتطع =اطاعت مکن =تکرار 10

=هما =آن دو =تکرار 50

===تکرار

=سوره =العنکبوت =آیه =8

=فراز= 504اوج هنرنمایی

لخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ

 قطعا آفرینش آسمان ها و زمین بزرگ تر ( و شکوهمند تر) از آفرینش انسان ها است ، ولی بیشتر مردم نمی دانند

=خلق =آفرینش =تکرار 52

=اکبر =بزرگتر =تکرار 23

=اکثر =بیشتر =تکرار 80

===تکرار

=سوره =الغافر =آیه =57=

فراز= 505بهترین همراهان

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ

 ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا پروا کنید و با راستگویان باشید

=اتقوا =پروا کنید =تکرار 78

=کونوا =باشید =تکرار 10

=الصادقین =راستگویان =تکرار 50

===تکرار

=سوره =التوبه =آیه =119

فراز= 506میدان آزمایش

ولَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ

 و اگر خدا می خواست شما را یک امت قرار می داد ( و آن هم مسلمان ) ، ولی ( به شما آزادی و اختیار داده) تا شما را بیازماید در (مورد) آن چه به شما عطا کرده است

=شاء =خواست =تکرار 56

=امه =امت =تکرار 51

=واحده =یک =تکرار 31

===تکرار

=سوره =المائده =آیه =48

فراز= 507آیا مساوی هستند

هلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ

 بگو آیا نابینا و بینا یکسان اند؟ یا آیا تاریکی ها و روشنایی برابر ند؟

=هل =آیا =تکرار 93

=الاعمی =نابینا =تکرار 13

=الظلمات =تاریکی ها =تکرار 23

===تکرار

=سوره =الرعد =آیه =16

فراز= 508مثال زشتی و زیبایی

للَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلَى وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

 برای کسانی که به آخرت ایمان نمی آورند ، صفت زشت است و برای خداوند است ، صفت والاتر و او پیروزمند فرزانه است

=لایومنون =ایمان نمی آورند =تکرار 47

=المثل =صفت =تکرار 69

=الاعلی =والاتر =تکرار 9

===تکرار

=سوره =النحل =آیه =60

فراز= 509چرا خدایی دیگر

وقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ

 و خداوند گفت : نگیرید دو خدا را معبود ( برای خود) ، فقط اوست معبود یگانه ، پس تنها از من بترسید

=لاتتخذوا =نگیرید =تکرار 12

=اثنین =دو =تکرار 10

=اله =معبود =تکرار 111

===تکرار

=سوره =النحل =آیه =51

فراز= 510پذیرایی از کافران

إنَّا أَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِیرًا

 به راستی ما آماده کردیم برای کافران ، زنجیر ها و غل ها و آتشی افروخته

=اعتدنا =آماده کردیم =تکرار 13

=لکافرین =کافران =تکرار 93

=سعیرا =آتشی افروخته =تکرار 16

===تکرار

=سوره =الانسان =آیه =4

فراز= 511نشانه ی روشن

ولَقَدْ تَرَکْنَا مِنْهَا آیَةً بَیِّنَةً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ

 و همانا از آن ( شهری که عذاب بر آن نازل شده بود) برای گروهی که می اندیشند نشانه ای روشن باقی گذاردیم

=ترکنا =باقی گذاردیم =تکرار 9

=آیه =نشانه =تکرار 86

=بینه =روشن =تکرار 19

===تکرار

=سوره =العنکبوت =آیه =35

فراز= 512چگونه می توانید

وکَیْفَ تَکْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَیْکُمْ آیَاتُ اللَّهِ وَفِیکُمْ رَسُولُهُ

 و چگونه کافر می شوید در حالی که آیات خدا بر شما خوانده می شود و فرستاده ی او در میان شماست

=کیف =چگونه =تکرار 83

=تکفرون =کافر می شوید =تکرار 14

=تتلی =خوانده می شود =تکرار 16

===تکرار

=سوره =آل عمران =آیه =101

فراز= 513سازگاری دین با فطرت

فأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ

 پس بگردان روی خود را به سوی شریعت ، خالصانه، ( با همان) فطرت خداوندی که آفرید مردم را بر آن ، ( و بدان که ) تغییری در آفرینش خدا نیست

=لدین =شریعت =تکرار 92

=حنیفا =خالصانه =تکرار 10

=فطر =آفرید =تکرار 8

===تکرار

=سوره =الروم =آیه =30

فراز= 514عقل ناقص بشر

کتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ

 جنگیدن ( در راه خدا) بر شما مقرر شد در حالی که برایتان ناخوشایند است ، و چه بسا چیزی را ناخوش دارید، در حالی که آن خوب است برای شما ، و چه بسا چیزی را دوست دارید ،در حالی که آن بد است برای شما

=القتال =جنگیدن =تکرار 13

=عسی =چه بسا =تکرار 28

=خیر =خوب =تکرار 69

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =216

فراز= 515عجز دسته جمعی

وإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ

 و اگر در شک و ( تردید) هستید نسبت به آن چه نازل کردیم بر بنده ی خود ، پس بیاورید ( دست کم) سوره ای همانند آن و بخوانید گواهان ( و یاران) خود را غیر از خداوند اگر راست می گویید

=ریب =شک =تکرار 18

=نزلنا =نازل کردیم =تکرار 12

=شهداء =گواهان=یاران =تکرار 20

===تکرار

=سوره =البقره =آیه =23

فراز= 516ایمان کافران

أفَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ

 آیا به باطل ایمان می آورند ، و ( نسبت) به نعمت خدا نا سپاسی می کنند؟

=یومنون =ابمان می آورند =تکرار 40

=نعمه =نعمت =تکرار 49

=یکفرون =ناسپاسی می کنند =تکرار 14

===تکرار

=سوره =النحل =آیه =72

فراز= 517ترس بی جا

ولَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ

 و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید ، ما به آن ها و شما روزی م دهیم

=لاتقتلوا =نکشید =تکرار 8

=خشیه =ترس =تکرار 8

=نحن =ما =تکرار 86

===تکرار

=سوره =الاسراء =آیه =31

فراز= 518رنج های مادرانه

ووَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ

 و به انسان درباره ی پدر و مادرش سفارش کردیم ، مادرش به او حامله شد با ضعفی پی در پی

=الانسان =انسان =تکرار 65

=والدی =پدر و مادر =تکرار 10

=ام =مادر =تکرار 24

===تکرار

=سوره =اللقمان =آیه =14

فراز= 519هر دو سهیم اند

للرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ

 برای مردان بهره ای است از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان ( به عنوان ارث) رها کردند و برای زنان نیز بهره ای است از آن چه پدر و مادر و خویشاوندان ( به عنوان ارث) رها کردند

=لرجال =مردان =تکرار 26

=ترک =رها کرد =تکرار 12

=لنساء =زنان =تکرار 57

===تکرار

=سوره =النساء =آیه =7

=فراز= 520او بهتر می داند

اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ

 خداوند داناتر است که کجا رسالت خویش را قرار می دهد

=اعلم =داناتر =تکرار 47

=حیث =کجا =تکرار 31

=یجعل =قرار می دهد =تکرار 12

===تکرار

=سوره =الانعام =آیه =124=

فراز= 521حسرت بی پایان

وأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ

 و اما کسی که کارنامه اش به دست چپ او داده شود ، گوید: ای کاش کارنامه ام به من داده نمی شد

=اما =اما =تکرار 58

=اوتی =داده شود =تکرار 14

=لیت =کاش =تکرار 14

===تکرار

=سوره =الحاقه =آیه =25

فراز= 522هشدار های دلسوزانه

إنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ

 به راستی ما نازل کردیم آن را ( قران را) در شبی فرخنده ، آری ما بودیم هشدار دهندگان

=لیله =شبی =تکرار 8

=کنا =بودیم =تکرار 66

=منذرین =هشدار دهندگان =تکرار 9

===تکرار

=سوره =الدخان =آیه =3

فراز= 523دوستان خدا

ألَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ

 آگاه باشید که دوستان خدا ، نیست ترسی بر آن ها و اندوهناک نمی شوند

=اولیاء =دوستان =تکرار 42

=خوف =ترس =تکرار 26

=لا یحزنون =اندوهناک نمی شوند =تکرار 13

===تکرار

=سوره =الیونس =آیه =62

فراز= 524ولی مومنان

إنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ

 سر پرست شما فقط خداست و رسولش و کسانی که ایمان آورده اند ، کسانی که نماز را برپا می دارند و می پردازند زکات را در حال رکوع

=انما =فقط =تکرار 30

=ولی =سرپرست =تکرار 40

=یوتون =می پردازند =تکرار 7

===تکرار

=سوره =المائده =آیه =55

فراز= 525علاقه ی وارونه

إنَّ هَؤُلَاءِ یُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَیَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ یَوْمًا ثَقِیلًا

 به راستی اینان دوست دارند دنیای زود گذر را و روز دشوار ( روز قیامت ) را پشت سرشان رها می کنند ( و فراموش می کنند)

=هولاء =اینان =تکرار 46

=یحبون =دوست دارند =تکرار 7

=وراء =پشت سر =تکرار 24

===تکرار

=سوره =الانسان =آیه =27

فراز= 526خدا به عجز نمی آید

لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَلَبِئْسَ الْمَصِیرُ

 مپندار کسانی که کفر ورزیدند ، در مانده کنندگان ( ما هستند) در زمین، و جایگاه آن ها آتش است و چه بد باز گشت گاهی است

=معجزین =درمانده کنندگان =تکرار 9

=بئس =چه بد =تکرار 40

=المصیر =بازگشت گاه =تکرار 28

===تکرار

=سوره =النور =آیه =57

فراز= 527معماری استوار

وأَلْقَى فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ

 و (خدا) در زمین ، کوه هایی ثابت ( و محکم ) افکند تا ( زمین ثابت بماند و ) شما را نلرزاند و رودها و راه هایی ایجاد کرد تا هدایت شوید

=القی =افکند =تکرار 15

=رواسی =کوه هایی ثابت =تکرار 9

=انهارا =رودها =تکرار 51

===تکرار

=سوره =النحل =آیه =15

فراز= 528نعمت آب روان

قلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ

 بگو : به من خبر دهید ، اگر آب های ( سرزمین) شما در زمین فرو رفته گردد (فرو رود) چه کسی برایتان آبی روان می آورد؟

=ارایتم =به من خبر دهید =تکرار 23

=اصبح =گردد=گردید =تکرار 8

=یاتی ب =می آورد =تکرار 43

===تکرار

=سوره =الملک =آیه =30

فراز= 529یکی فروزان و یکی تابان

هوَ الَّذِی جَعَلَ الشَّمْسَ ضِیَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَالْحِسَابَ

 اوست کسی که خورشید را فروزان و ماه را تابان قرار داد و برای آن ( ماه) منزل هایی معین نمود تا شمار سال ها و حساب را بدانید

=الشمس =خورشید =تکرار 33

=القمر =ماه =تکرار 27

=السنین =سال ها =تکرار 11

===تکرار

=سوره =الیونس =آیه =5

فراز= 530جزای عادلانه

ومَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

 و هر کس ( در قیامت ) گناه ( به همراه) بیاورد پس ( چنین کسانی ) با صورت ها یشان در آتش افکنده می شوند . آیا جز آن چه می کردید کبفر می بینید

=السیئه =گناه =تکرار 22

=وجوه =صورت ها =تکرار 38

=تجزون =کیفر می بینید =تکرار 7

===تکرار

=سوره =النمل =آیه =90

فراز= 531اندازه ی روزی

ولَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَلَکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ

 و اگر وسعت بخشد خداوند روزی را برای بندگانش ، به یقین سر کشی می کنند در زمین ، ولی نازل می کند به اندازه ای که می خواهد ( و مصلحت است) ، به راستی او نسبت به بندگانش آگاه و بینا است

=ینزل =نازل می کند =تکرار 10

=قدر =اندازه =تکرار 11

=خبیر =آگاه =تکرار 45

===تکرار

=سوره =الشوری =آیه =27

فراز= 532نمونه ای از گمراهی اکثریت

ولَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِیقًا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ

 وقطعا شیطان گمان خود را درباره ی آن ها درست یافت ، پس جز گروهی از مومنان ، همگی از او پیروزی کردند.( همان گمان شیطان که بعد از طرد شدن از بهشت به خدا گفته بود من من اکثر بنی آدم را گمراه می کنم

=ابلیس =شیطان=دور شده =تکرار 11

=اتبعو =پیروی کردند =تکرار 23

=فریقا =گروه =تکرار 29

===تکرار

=سوره =السبا =آیه =20

فراز= 533گلستان بهشت

مثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُکُلُهَا دَائِمٌ وَظِلُّهَا

 وصف بهشتی که به متقین وعده شده ، چنین است که نهر ها از زیرش روان است ، میوه هایش همیشگی است و سایه اش ( نیز همین طور)

=تجری =روان است =تکرار 48

=اکل =میوه ها =تکرار 7

=ظل =سایه =تکرار 8

===تکرار

=سوره =الرعد =آیه =35

فراز= 534رد کردن هدیه

ومَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِیَ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ

 و چه کسی ستمکار تر است از آن کس که آیات پروردگارش برای او یادآوری شد و از آن روی گرداند، و فراموش کرد آن چه را که با دو دست خود پیش فرستاد

=اظلم =ستمکارتر =تکرار 15

=قدمت =پیش فرستاد =تکرار 14

=یدا =دو دست =تکرار 33

===تکرار

=سوره =الکهف =آیه =57

فراز= 535سیمای پرهیزگاران

الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ

 و(متقین یعنی :) کسانی که انفاق می کنند در توانگری و تنگدستی ، و فرو می برند خشم خود را و در می گذرند از (خطای) مردم، و خداوند دوست دارد نیکو کاران را

=الضراء =تنگدستی =تکرار 9

=یحب =دوست دارد =تکرار 19

=المحسنین =نیکوکاران =تکرار 33

===تکرار

=سوره =آل عمران =آیه =134

فراز= 536دزدان هدایت

الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ

 کسانی که کفر ورزیدند و بازداشتند ( مردم را) از راه خدا، ( خداوند) تباه کرد کارهای آنان را

=صدوا =باز داشتند =تکرار 10

=اضل =تباه کرد =تکرار 9

=اعمالهم =کارها =تکرار 41

===تکرار

=سوره =المحمد =آیه =1

فراز= 537مهندسی خدا

الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرًا

 و ( خدا) کسی است که فرمانروایی آسمان ها و زمین از آن اوست، فرزندی انتخاب نکرده ، و شریکی در فرمانروایی برای او نمی باشد و هر چیزی را آفریده ، و برای آن اندازه ای مقدر کرد

=ولدا =فرزند =تکرار 33

=لم یکن =نمی باشد =تکرار 19

=قدر =مقدر کرد =تکرار 8

===تکرار

=سوره =الفرقان =آیه =2

فراز= 538مصونیت قرآن

لا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ

 هیچ باطلی از پیش رو و پشت سرش به سویش ( به سوی قرآن) نمی آید ( و در آن راه پیدا نمی کند و این قرآن) نازل شده ای است ( نازل شده است) از جانب حکیمی ستوده

=بین یدی =پیش رو =تکرار 38

=خلف =پشت سر =تکرار 20

=تنزیل =نازل شده =تکرار 14

===تکرار

=سوره =الفصلت =آیه =42

فراز= 539کدام یک بهتر است؟

أفَمَنْ کَانَ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ کَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ

 آیا کسی که حجت و برهانی روشن از پروردگار خویش دارد ، مانند کسی است که کردار بدش برای او آراسته شده و از هواهای نفسانی خود پیروی کرده اند؟

=زین =آراسته شده =تکرار 10

=عمل =کردار =تکرار 30

=اهواء =هواهای نفسانی =تکرار 17

===تکرار

=سوره =المحمد =آیه =14

فراز= 540سخن پاک

ألَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ

 آیا ندیدی که خدا چگونه مثل زد ؟ سخنی پاک همچون درختی پاک است که ریشه اش ( در زمین ) ثابت و شاخه هایش در آسمان است

=ضرب =زد =تکرار 10

=کلمه =سخن =تکرار 28

=شجره =درخت =تکرار 19

===تکرار

=سوره =الابراهیم =آیه =24

منابع آزمون واژه های آسمانی قسمت 2

فراز 211=محکم ترین دلیل

قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ=بگو : دلیل رسا ( و محکم ) از آن خداست،و اگر می خواست همگی شما را هدایت می کرد.

الحجه=دلیل=>تکرار 7

سوره = الانعام **آیه =149

فراز 212=دشمنان خدا

فَإِنَّهُمْ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَلَکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیَاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ=و به راستی آن ها تو را تکذیب نمی کنند ، بلکه این ستمکاران، آیات خدا را انکار می نمایند

یجحدون=انکار می کنند=>تکرار 7

سوره = الانعام **آیه =33

فراز 213=دنیای فانی

وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِکَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ=و پیش از تو برای هیچ بشری جاودانگی قرار ندادیم ، پس آیا اگر تو بمیری آنان ( مشرکان) جاویدان خواهد ماند؟

ما جعلنا=قرار ندادیم=>تکرار 7

سوره = الانبیاء **آیه =34

 

 

فراز 216=قول یاری

وَلَقَدْ سَبَقَتْ کَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِینَ ×× إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ=و قطعا فرمان ما درباره ی آن بندگان مان که پیامبرند از پیش ( چنین) صادر شد ×× آن ها حتما یاری شدگان اند

سبقت=ازپیش صادر شد=>تکرار 7

سوره = الصافات **آیه =171172

فراز 217=تکرار تاریخ

فَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ جَاءُوا بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْکِتَابِ الْمُنِیرِ=پ اگر تکذیبت کردند، پیامبرانی ( هم ) که پیش از تو بودند، تکذیب شدند ( در حالی که ) دلایل روشن و نوشته ها و کتاب روشنی بخش آورده بودند

الزبر=نوشته ها=>تکرار 7

سوره = آل عمران **آیه =184

فراز 218=مجازات کافران

وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِی أَعْنَاقِ الَّذِینَ کَفَرُوا هَلْ یُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ=و قرار دادیم ( می دهیم) غل و زنجیر ها را در گردن های کافران،آیا جز آنچه انجام می دادند ، جزا داده می شوند؟

اعناق=گردن ها=>تکرار 7

سوره = السبا **آیه =33

فراز 219=قلب های نا پاک

وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا=و ( ای پیامبر) هنگامی که قرآن می خوانی ، میان تو و آنها که به آخرت ایمان نمی آورند، پرده ای نا پیدا قرار می دهیم

حجابا=پرده=>تکرار 7

سوره = الاسراء **آیه =45

فراز 220=حسرت دنیا طلبان

قَالَ الَّذِینَ یُرِیدُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِیَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٍ=کسانی که زندگی دنیا را می خواهند ( می خواستند) گفتند: ای کاش ، برای ما ( نیز) بود مانند آنچه به قارون داده شد، همانا او دارای بهره ی بسیار است

حظ=بهره=>تکرار 7

سوره = القصص **آیه =79

 

فراز 221=آغاز ماموریت

إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى××اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى=آنگاه که پروردگارش در وادی پاک (( طوری )) ندایش داد که ××( ای موسی ) به سوی فرعون برو که او طغیانکرده است

الواد=وادی=>تکرار 7

سوره = النازعات **آیه =16,17

فراز 222=گرداننده ی شب و روز

وَهُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ=و او ( خدا) کسی است که زنده می کند و می میراند و آمد و شد شب و روز برای اوست، آیا اندیشه نمی کنید؟

اختلاف=آمد و شد=>تکرار 7

سوره = المومنون **آیه =80

فراز 223=مهاجران خوش بخت

وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ=و کسی که هجرت کنان به سوی خداوند و رسول او از خانه اش بیرون رود ، آنگاه مرگ ، او را دریابد ( مرگش فرا رسد) ، قطعا پاداشش بر ( عهده ی خداوند قرار گرفت ( قرار می گیرد)

وقع=قرار گرفت=>تکرار 7

سوره = النساء **آیه =100

فراز 224=دوستی اهل بیت ( ع )

ذَلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى=این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند به آن بشارت می دهند بگو: در خواست نمی کنم از شما هیچ پاداشی بر رسالتم مگر مهربانی و دوستی با اهل بیتم

الموده=مهربانی و دوستی=>تکرار 7

سوره = الشوری **آیه =23

فراز 225=نعمت های بهشتی

مُتَّکِئِینَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ=و ( پرهیز گاران ) بر آن تخت های کنار هک چیده شده تکیه زنندگاناند و حور العین را به همسری آنان در می آوریم

متکئین=تکیه گاران=>تکرار 7

سوره = الطور **آیه =20

فراز 226=استخدام همدیگر

وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِیًّا=و رتبه های برخی از آنان را ( انسان ها را) بر برخی ( دیگر) برتری دادیم ، تا برخی از آنان برخی ( دیگر) را به خدمت گیرند

رفعنا=برتری دادیم=>تکرار 7

سوره = الزخرف **آیه =32

فراز 227=گمراهی آگاهانه

وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَکَانُوا مُسْتَبْصِرِینَ=شیطان اعمالشان را برای آنان بیاراست و آنان را از راه ( راست) باز داشت، در حالی که آن ها ( به حقایق) بینا بودند

زینا=بیاراست=>تکرار 7

سوره = العنکبوت **آیه =38

فراز 228=نشانه ای چند

وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَأَلْوَانِکُمْ=و از نشانه های ( قدرت)او آفرینش آسمان ها و زمین و تفاوت زبان ها و رنگ های شماست

الوان=رنگ ها=>تکرار 7

سوره = الروم **آیه =22

فراز 229=حیله های نا موفق

وَالَّذِینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَکْرُ أُولَئِکَ هُوَ یَبُورُ=و کسانیکه به بدی نقشه می کشند ، عذاب سختی خواهند داشت ، و نیرنگ شان نابود می شود

یمکرون=نقشه می کشند=>تکرار 7

سوره = الفاطر **آیه =10

فراز 230=افراد نمک نشناس

وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَکَشَفْنَا مَا بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ=و اگر به آنان رحم کردیم ( کنیم) و گرفتاری های شان را بر طرف ساختیم ( سازیم) ، در طغیان شان لجاجت می کنند و سر گردان می مانند

کشفنا=بر طرف ساختیم=>تکرار 7

سوره = المومنون **آیه =75

فراز 231=پاسخ به پیام آسمانی

کُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِیقًا کَذَّبُوا وَفَرِیقًا یَقْتُلُونَ=هر بار پیامبری چیزی خلاف دلخواهشان برایشان آورد،گروهی را تکذیب کرده و گروهی را می کشند

یقتلون=می کشند=>تکرار 7

سوره = المائده **آیه =70

فراز 232=مرگ بر منافق

وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَیْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ=هنگامی که ( منافقان ) شما را ببینند می گویند: ایمان آورده ایم و وقتی تنها شوند، از خشمی که بر شما دارند انگشتان به دندان می گزند. بگو از خشم خود بمیرید

خلوا=تنها شوند=>تکرار 7

سوره = آل عمران **آیه =119

فراز 233=جزای پیروان شیطان

قَالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُکُمْ جَزَاءً مَوْفُورًا=و ( خداوند به شیطان )‌فرمود: برو، جزای تو و هر کس که پیرو تو گردد جهنم است، که مجازاتی کامل است

اذهب=برو=>تکرار 7

سوره = الاسراء **آیه =63

فراز 234=مژده ظهور دولت یار

هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ=او ( خدا) کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه دین ها غالب گرداند، اگر چه مشرکان کرامت داشته باشند

ارسل=فرستاد=>تکرار 7

سوره = التوبه **آیه =33

فراز 235=نوشیدنی جوشان

وَالَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ=و ( برای ) کسانی که کافر شدند نوشیدنی از آب داغ و عذابی دردناک است، به خاطر آنکه کفر می ورزیدند

من=از=>تکرار 2499

سوره = الیونس **آیه =4

حمیم=آب داغ (تکرار=۲۰) و به معنی دوست نیز هست

فراز 236=روز داد گری

الْیَوْمَ تُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ لَا ظُلْمَ الْیَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ=امروز جزا داده می شود هر کس به آن چه به دست آورده است،امروز ستمی نیست،همانا حسابرسی خداوند سریع است

ما=آن چه=>تکرار 2433

سوره = الغافر **آیه =17

الحساب=حسابرسی( تکرار ۳۹)

فراز 237=چتر حمایت خدا

إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا=همانا خداوند از کسانی که ایمان آورده اند دفاع می کند

ان=همانا=>تکرار 691

سوره = الحج **آیه =38

الذین=کسانی که( تکرار ۱۰۸۰)

فراز 238=نشخوار کافران

وَالَّذِینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ وَیَأْکُلُونَ کَمَا تَأْکُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ=و کسانی که کافر شدند بهره می گیرند و می خورند همان گونه که چهارپایان می خورند، و آتش جایگاهی است برای آنان

مثوی=جایگاه=>تکرار 13

سوره = المحمد **آیه =12

هم=آنان(تکرار ۱۶۱۰)

فراز 239=شایستگان درود

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى=و درود بر کسی که پیروزی کند از هدایت

علی=بر=>تکرار 713

سوره = الطه **آیه =47

اتبع= پیروی کرد

فراز 240=عاقبت خیانت

فَأَنْجَیْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ کَانَتْ مِنَ الْغَابِرِینَ=پس نجات دادیم او(لوط) و پیروانش را ، جز همسرش را که از باقی ماندگان ( در عذاب) بود

الا=جز=>تکرار 7

سوره = الاعراف **آیه =83

الغابرین=باقی ماندگان

 فراز 241=دروغ بزرگ

وَقَالَ فِرْعَوْنُ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرِی=

و فرعون گفت : ای سران قوم ، غیر از خودم برای شما خدایی نمی دانم ( سراغ ندارم)

قال=گفت=>تکرار 530

الملا=سران قوم=>تکرار 30

سوره = القصص **آیه =38

فراز 242=تواضع ، رسم نیکان

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا=

و بندگان ( خدای) رحمان ، کسانی هستند که راه می روند بر روی زمین با آرامش ( وبی تکبر)

عباد=بندگان=>تکرار 97

الارض=زمین=>تکرار 466

سوره = الفرقان **آیه =63

فراز 243=لازمه خدا پرستی

وَاشْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ=

و شکر نعمت خداوند را به جا آورید ، اگر او را می پرستید

ان=اگر=>تکرار 531

تعبدون=می پرستید=>تکرار 22

سوره = النحل **آیه =114

فراز 244=امید قلب من

قُلْ هُوَ رَبِّی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَابِ=

بگو : اوست پروردگار من ، جز او خدایی نیست بر او توکل می کنم و باز گشت من به سوی اوست

هو=او=>تکرار 481

توکلت=توکل می کنم=>تکرار 7

سوره = الرعد **آیه =30

فراز 245=حضرت دوست کجاست

وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ=

و هنگامی که بندگانم درباره من از تو پرسند ، (به آن ها بگو : خدا می گوید)همانا من نزدیکم

اذا=هنگامی که=>تکرار 454

قریب=نزدیک=>تکرار 26

سوره = البقره **آیه =186

فراز 246=پیک خوش سخن

وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ=

و چه کسی خوش سخن تر است از کسی که به سوی خدا دعوت کرد ( کند)

دعا=دعوت کرد=>تکرار 11

الی=به سوی=>تکرار 434

سوره = الفصلت **آیه =33

فراز 247=کفر ارزشمند

فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى=

پس هر کس که به معبود های دروغین کفر ورزد و به خدا ایمان آورد پس قطعا به دستاویزی محکم چنگ زده است

یکفر=کفر ورزد=>تکرار 8

قد=قطعا=>تکرار 406

سوره = البقره **آیه =256

فراز 248=یاری از مولا

أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ=

تو سرورمایی ، پس یاری کن ما را بر گروه کافرین

مولا=سرور=>تکرار 382

القوم=گروه=>تکرار 18

سوره = البقره **آیه =286

فراز 249=یاد ولی نعمت

فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آبَاءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا=

پس یاد کنید خدا را همان گونه که یاد می کنید پدران خود را ،یا یاد کردنی بیشتر ( از آن)

آباء=پدران=>تکرار 64

او=یا=>تکرار 327

سوره = البقره **آیه =200

فراز 250=شیپور بیدار باش

یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا=

روزی که در صور دمیده شود و شما گروه گروه ( به صحرای محشر) می آیید ( روز قیامت)

یوم=روز=>تکرار 375

تاتون=می آیید=>تکرار 12

سوره = النبا **آیه =18

فراز 251=پرخه آفرینش

اللَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ=

خداوند آغار می کند آفرینش را ، سپس باز می گرداند آن را ، سپس به سوی او باز گردانده می شوید

ثم=سپس=>تکرار 338

ترجعون=بازگردانده می شوید=>تکرار 18

سوره = الروم **آیه =11

فراز 252=نیکی دو جهان

رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ=

پروردگارا بده به ما در دنیا نیکی و در آخرت ( نیز) نیکی (عطا کن ) و نگه دار ما را از عذاب دوزخ

حسنه=نیکی=>تکرار 28

عذاب=عذاب=>تکرار 322

سوره = البقره **آیه =201

فراز 253=تهمت ناروا

وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْکٌ مُفْتَرًى=

و گفتند این ( قرآن) نیست مگر دروغی بافته شده

قالوا=گفتند=>تکرار 311

افک=دروغ=>تکرار 9

سوره = السبا **آیه =43

فراز 254=پناگاه امن

وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ=

و بگو : پروردگارا پناه می برم به تو از وسوسه های شیاطین

قل=بگو=>تکرار 332

اعوذ=پناه می برم=>تکرار 7

سوره = المومنون **آیه =97

فراز 255=نتیجه ی قطعی

وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ=

و شما والاترید اگر مومن باشید

انتم=شما=>تکرار 135

کنتم=باشید=>تکرار 199

سوره = آل عمران **آیه =139

فراز 256=آغاز هر پدیده

إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَیْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ=

قطعا فرمان ما درباره ی(هر) چیزی (این گونه است که) هنگامی که اراده کنیم (که موجود باشد) به آن می گوییم: باش،پس می باشد(موجود می شود)

شی=چیزی=>تکرار 279

یکون=می باشد=>تکرار 21

سوره = النحل **آیه =40

فراز 257=صبر تا پیروزی

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ=

پس صبر کن ، به راستی که وعده ی خدا حق است

وعد=وعده=>تکرار 49

حق=حق=>تکرار 12

سوره = الروم **آیه =60

فراز 258=یک پیشنهاد

وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ=

و اگر ایمان آورده بودند اهل کتاب ، قطعا بهتر بود برای آنان

لو=اگر=>تکرار 263

آمن=ایمان آورد=>تکرار 31

سوره = آل عمران **آیه =110

فراز 259=رسالت قرآن

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ=

به راستی این قرآن هدایت می کند به (راهی) که آن استوارتر است

هذا=این=>تکرار 225

یهدی=هدایت می کند=>تکرار 64

سوره = الاسرا **آیه =9

فراز 260=چیز جدیدی نیست

أَکَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَیْنَا إِلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ=

آیا برای مردم ( جای ) شگفتی است که وحی کردیم به مردی از خودشان که هشدار بده مردم را

رجل=مرد=>تکرار 24

الناس=مردم=>تکرار 241

سوره = الیونس **آیه =2

فراز 261=شرط نیکو کاری

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ=

هرگز نمی رسید به نیکو کاری ( و نیکو کار واقعی نمی شوید) تا این که انفاق کنید از آن چه دوست دارید

لن ( نفی ابدیت)=هرگز=>تکرار 106

حتی=تا=>تکرار 142

سوره = آل عمران **آیه =92

فراز 262=ژرف اندیش باشیم

أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا=

آیا در قرآن نمی اندیشند یا بر دل ها یشان قفل هاست؟

ام=یا=>تکرار 133

قلوب=دل ها=>تکرار 112

سوره = المحمد **آیه =24

فراز 263=تعهد تو خالی

وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ=

و اگر ( به دنیا) باز گردانده شوند ، قطعا به آن چه از آن نهی می شوند ، باز می گردند. و قطعا آنان دروغگویان هستند

عن=از=>تکرار 225

کاذبون=دروغگویان=>تکرار 13

سوره = الانعام **آیه =28

فراز 264=تجارت احمقانه

أُولَئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالْآخِرَةِ فَلَا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ=

آن ها کسانی هستند که خریدند زندگانی دنیا را به بهای ( از دست دادن ) آخرت ، پس کاستهنشود بای آن ها عذاب و ایشان یاری نمی شوند

اولئک=آن ها=>تکرار 204

لا ینصرون=یاری نمی شوند=>تکرار 10

سوره = البقره **آیه =86

فراز 265=وای بر کافران

فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ یَوْمِهِمُ الَّذِی یُوعَدُونَ=

پس وای بر بر کسانی که کافر شدند ، ازآن روزی که وعده داده می شوند

کفروا=کافر شدند=>تکرار 194

یوعدون=وعده داده می شوند=>تکرار 10

سوره = الذاریات **آیه =60

فراز 266=ایمان دیر هنگام

فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إِیمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا=

پس ایمانشان برایشان سودی نبخشید هنگامی که دیدند عذاب ما را

لما=هنگامی که=>تکرار 165

راوا=دیدند=>تکرار 19

سوره = الغافر **آیه =85

فراز 267=گمراهی پس از هدایت

وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ=

و نباشید مانند کسانی که پراکنده شدند و اختلاف ورزیدند ( آن هم) بعد از آن که آمد برای ایشان نشانه های روشن

اختلفوا=اختلاف ورزیدند=>تکرار 9

جاء=آمد=>تکرار 170

سوره = آل عمران **آیه =105

فراز 268=اطاعت کورکورانه

وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَکُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلَا=

 

اطعنا=اطاعت کردیم=>تکرار 8

السبیلا=راه=>تکرار 166

سوره = الاحزاب **آیه =67

فراز 269=حقیقت غیبت

وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ=

و برخی از شما غیبت برخی دیگررا نکنند،آیا کسی از شما دوست دارد گوشت برادر مرده اش رت بخورد ؟(قطعا ار آن)

بعض=برخی=>تکرار 157

لحم=گوشت=>تکرار 11

سوره = الحجرات **آیه =12

فراز 270=کیفر نامردی

إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ=

همانا کسانی که شکنجه دادند مردان مومن و زنان با ایمان را سپس توبه نکردند، پس برای آن ها عذاب جهنم و برای آن ها عذاب آتش سوزان است

المومنین=مردان مومن=>تکرار 145

المومنات=زنان با ایمان=>تکرار 22

سوره = البروج **آیه =10

فراز 271=گناه نا بخشودنی

إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا=

به راستی خداوند نمی بخشد این که شرک ورزیده شود به او و می بخشد غیر از آن را برای هر کس که بخواهد و کسی که شرک ورزد به خدا پس بافته است گناهی ( و دروغی) بزرگ را

دون=غیر=>تکرار 144

افتری=تهمت=>تکرار 22

سوره = النسا **آیه =48

فراز 272=من یار مهربانم

نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ=

به بندگانم خبر ده که همانا من ،آمرزنده و مهربانم

انا=من=>تکرار 68

الغفور=آمرزنده=>تکرار 91

سوره = الحجر **آیه =49

فراز 273=هیزم جهنم

فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ=

پس بپرهیزید از آتشی که هیزم آن ، مردم و سنگ ها می باشد (و) آماده شده است برای کافران

النار=آتش=>تکرار 145

الحجاره=سنگ ها=>تکرار 10

سوره = البقره **آیه =24

فراز 274=یک آب و صدها میوه

وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَکُمْ=

و فرو فرستاد از آسمان آب را، پس بیرون آورد ( رویاند) به وسیله ی آن از میوه ها رزقی برای شما

السماء=آسمان=>تکرار 120

الثمرات=میوه ها=>تکرار 16

سوره = البقره **آیه =22

فراز 275=کمک به نیکوکاران

مَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ=

کسی که بخواهد کشت آخرت را، می افزاییم برای وی در کشته اش

حرث=کشته=>تکرار 13

الاخره=آخرت=>تکرار 115

سوره = الشوری **آیه =20

فراز 276=فوابد چهار پایان

اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَنْعَامَ لِتَرْکَبُوا مِنْهَا وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ=

خداوند کسی است که قرار داد برای شما چهار پایان را تا سوار برخی از آن ها شوید و از برخی (دیگر نیز) می خورید

جعل=قرار داد=>تکرار 96

الانعام=چهار پایان=>تکرار 32

سوره = الغافر **آیه =79

فراز 277=بهترین لباس

وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیْرٌ=

و لباسهتر است ( از هر جامه ای) ب پرهیزکاری

التقوی=پرهیزگاری=>تکرار 17

خیر=بهتر=>تکرار 69

سوره = الاعراف **آیه =26

فراز 278=روزی حکیمانه

إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ=

به راستی خداوند روزی می دهد ( از سر حکمت) به هر کس که بخواهد، بی شمار

یرزق=روزی می دهد=>تکرار 10

یشاء=بخواهد=>تکرار 108

سوره = آل عمران **آیه =37

فراز 279=محرومان از هدایت

وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ=

و خداوند هدایت نمی کند گروه ستمکاران را

لا یهدی=هدایت نمی کند=>تکرار 23

الظالمین=ستمکاران=>تکرار 91

سوره = الصف **آیه =7

فراز 280=پاداش بزرگ

وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَکُمْ أَجْرٌ عَظِیمٌ=

و اگر ایمان آورید و تقوا پیشه کنید،برای شما پاداشی بزرگ خواهد بود

تتقوا=تقوا پیشه کنید=>تکرار 8

عظیم=بزرگ=>تکرار 105

سوره = آل عمران **آیه =179

فراز 281=فیض روح القدس

وَآتَیْنَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ=

و دادیم به عیسی پسر مریم ، دلایل روشن و تایید کردیم او را با روح القدس(جبرئیل)

آتینا=دادیم=>تکرار 70

ابن=پسر=>تکرار 41

سوره = البقره **آیه =87

فراز 282=دلایل روشن

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ=

همانا فرستادیم رسولانمان را با دلایل روشن

ارسلنا=فرستادیم=>تکرار 55

البینات=دلایل روشن=>تکرار 52

سوره = الحدید **آیه =25

فراز 283=ایمان راستین

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ=

ای کسانی که ایمان آورده اید ، ایمان بیاورید به خدا و رسولش و کتابی که نازل کرد بر رسولش و کتابی که قبلا نازل کرد

یا ایها الذین آمنو=ای کسانی که ایمان آورده اید=>تکرار 89

آمنو=ایمان بیاورید=>تکرار 18

سوره = النساء **آیه =136

فراز 284=مراقب لحظه به لحظه

مَا یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ=

و(آدمی) هیچ سخنی را بر زبان نمی آورد مگر آن که نزد وی ( فرشته ی) نگهبانی حاضر است

قول=سخنی=>تکرار 84

لدی=نزد=>تکرار 22

سوره = الق **آیه =18

رقیب = حافظ اعمال

عتید=آماده

فراز 285=یاران آتش

وَالَّذِینَ سَعَوْا فِی آیَاتِنَا مُعَاجِزِینَ أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ=

و کسانی که در (رد) آیات ما تلاش کردند تا (با انکار آن ها) ما را عاجز کنند آنان یاران دوزخند

اصحاب=یاران=>تکرار 78

الجحیم=دوزخ=>تکرار 26

سوره = الحج **آیه =51

فراز 286=شعار پیامبران

وَمَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِینَ=

برای ( ابلاغ رسالتم) پاداشی از شما درخواست نمی کنم ،اجر من تنها بر (عهده ی)پروردگارعالمیان است

ما اسال=در خواست نمی کنم=>تکرار 10

اجر=پاداش=>تکرار 93

سوره = الشعراء **آیه =145

فراز 287=واکنش های خصمانه

وَإِنْ یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ=

همانا (گویی) نزدیک بود کافران ، نابود کنند تو را با چشم های (خشمگین) خود هنگامی که شنیدندقرآن را و می گویند: به راستی او دیوانه است

یقولون=می گویند=>تکرار 91

مجنون=دیوانه=>تکرار 11

سوره = القلم **آیه =51

فراز 288=التماس عاشقانه

وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ=

و بگو پروردگارا بیامرز و رحم کن و تویی بهترین رحم کنندگان

اغفر=بیامرز=>تکرار 17

انت=تو=>تکرار 81

سوره = المومنون **آیه =118

فراز 289=اصلاح طلبان

وَمَا کَانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ=

وچنین نبود نبود که پروردگارت آبادی ها را به ظلم و ستم نابود کند در حالی که ساکنانش اصلاح طلب باشند

ماکان=چنین نبود=>تکرار 72

القری=آبادی ها=>تکرار 19

سوره = الهود **آیه =117

فراز 290=یاد مدام دلدار

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا=

ای کسانی که ایمان آورده اید ، خدا را فراوان یاد کنید

اذکروا=یاد کنید=>تکرار 31

کثیرا=فراوان=>تکرار 63

سوره = الاحزاب **آیه =41

فراز 291=دویار آدمی

وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ=

و یاری جویید از صبر و نماز

الصبر=صبر=>تکرار 15

الصلاه=نماز=>تکرار 77

سوره = البقره **آیه =45

فراز 292=پاسخ بدی

ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ=

دفع کن بدی را ( به روشی) که آن بهتر است. ( پاسخ بدی را به نیکوترین شیوه بده)

هی=آن( او )=>تکرار 64

احسن=بهتر=>تکرار 18

سوره = المومنون **آیه =96

فراز 293=ارزش دانایی

هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ=

آبا یکسانند کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند؟

یعلمون=می دانند=>تکرار 46

لایعلمون=نمی دانند=>تکرار 44

سوره = الزمر **آیه =9

فراز 294=ترس پسندیده

إِنَّ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ=

همانا کسانی که از پروردگارشان در نهان می ترسند، برای آنان آمرزش و پاداشی بزرگ است

الغیب=نهان=>تکرار 49

کبیر=بزرگ=>تکرار 40

سوره = الملک **آیه =12

فراز 295=اوقات آرامش و تلاش

وَمِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ=

و از رحمتش آن است که قرار داد برای شما شب و روز را تا آرام گیرید در آن ( شب) و برای اینکه طلب کنید( روزی خود را) از فضل او ( در روز) و باشد که خدا را سپاس گزارید

اللیل=شب=>تکرار 80

لتبتغوا=برای اینکه طلب کنید=>تکرار 8

سوره = القصص **آیه =73

فراز 296=روز باز خواست

ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ=

سپس یقینا در آن روز راجع به نعمت ها(ی پروردگار) مورد سوال قرار می گیرید(که آن ها را چه کردید؟)

یومئذ=آن روز=>تکرار 70

النعیم=نعمت ها (منظور نعمت ولایت است)=>تکرار 17

سوره = التکاثر **آیه =8

فراز 297=برخی محارم زنان

لَا جُنَاحَ عَلَیْهِنَّ فِی آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ أَخَوَاتِهِنَّ=

گناهی نیست بر آنان ( همسران پیامبر و سایر زنان) در مورد پدران ،پسران،برادران،فرزندان بردران و فرزندان خواهران ایشان.(در نداشتن پوشش و حجاب در مقابل آن ها)

جناح=گناه=>تکرار 25

هن=آنان=>تکرار 60

سوره = الاحزاب **آیه =55

فراز 298=دنیای فریبنده

وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ=

و زندگی دنیا،(چیزی) جز سرمایه ی فریبنده ( و پوچ)نیست

الحیاه=زندگی=>تکرار 74

الغرور=فریبنده=>تکرار 9

سوره = آل عمران **آیه =185

فراز 299=همه را می داند

یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا=

و (خدا) می داند آن چه را که در زمین فرو می رود و آن چه را که از آن خارج می شود، و (همچنین) می داند آن چه را که از آسمان فرود می آید و آن چه را که بر آن بالا می رود

یعلم=می داند=>تکرار 74

یخرج=خارج می شود=>تکرار 90

سوره = السبا **آیه =2

فراز 300=بالاترین گواه

قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ=

بگو:(گواهی) چه چیز از همه گواهی ها (بالاتر و ) بزرگتر است؟ بگو : خدا

ای=چه - کدام=>تکرار 59

شهاده=گواهی=>تکرار 23

سوره = الانعام **آیه =19

فراز 301=ریسمان الهی

وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ=

و هر کس به خدا تمسک جوید ( و محکم به ریسمان الهی چنگ بزند و پناهنده شود) قطعا به راه راست هدایت شده است

صراط=راه=>تکرار 45

مستقیم=راست=>تکرار 37

سوره = آل عمران **آیه =101

فراز 302=ایستگاه آخر

یَقُولُ الْإِنْسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ=

انسان در آن ( روز قیامت) می گوید: راه فراز کجاست؟

یقول=می گوید=>تکرار 62

این=کجاست=>تکرار 16

سوره = القیامه **آیه =10

فراز 303=هرچه خدا بخواهد

وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ=

و شما اراده نمی کنید مگر این که اراده کند ( و بخواهد) خداوند، پروردگار جهانیان ( بر اساس حکمت و مصلحت )

ان یشاء=این که اراده کند=>تکرار 8

العالمین=جهانیان=>تکرار 73

سوره = التکویر **آیه =29

فراز 304=پنداری غلط

وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ=

و هرگز مپندار که خدا از آن چه ستمکاران انجام می دهند غافل است

عما=از آن چه=>تکرار 48

الظالمون=ستمکاران=>تکرار 7

سوره = ابراهیم **آیه =42

فراز 305=دعای فرشتگان

رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدْتَهُمْ=

و ( فرشتگان برای مومنان دعا می کنند :) پروردگارا، و داخل کن آنان را در باغ های جاویدانی که وعده شان داده ای

جنات=باغ ها=>تکرار 51

عدن=جاویدان=>تکرار 11

سوره = الغافر **آیه =8

فراز 306=راه جلب روزی

فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ=

پس کسانی که ایمان آوردند و اعمال شایسته انجام دادند ، برای آن هاست آمرزش و روزی نیکو

رزق=روزی=>تکرار 55

کریم=نیکو=>تکرار 25

سوره = الحج **آیه =50

فراز 307=زیانکار کیست

إِنَّ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالْإِیمَانِ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ=

به راستی کسانی که خریدند کفر را به بهای ( از دست دادن) ایمان ، هرگز زیانی نمی رسانند به خدا ، و برای آنان است عذابی دردناک

اشتروا=خریدند=>تکرار 17

الیم=دردناک=>تکرار 72

سوره = آل عمران **آیه =177

فراز 308=ستایش یار

وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ=

و تسبیح گوی به ستایش پروردگارت هنگامی که بر می خیزی

حمد=ستایش=>تکرار 43

حین=هنگامی که=>تکرار 35

سوره = الطور **آیه =48

فراز 309=راه نجات از هلاکت

وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ=

و در راه خدا انفاق کنید، و (خویشتن را) با دستان خویش ، به هلاکت نیفکنید

انفقوا=انفاق کنید=>تکرار 10

ایدی=دستان=>تکرار 66

سوره = البقره **آیه =195

فراز 310=بنده ی نیک کتاب نیک

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْکِتَابَ وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجًا=

ستایش خدایی را که فرو فرستاد بر بنده اش، کتاب ( آسمانی) را و قرار نداد برای آن ( هیچ گونه) کژی ( و نادرستی)

انزل=فرو فرستاد=>تکرار 64

عوجا=کژی=>تکرار 9

سوره = الکهف **آیه =1

فراز 311=سرگیجه های مرگ

وَجَاءَتْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِکَ مَا کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ=

و بیهوشی مرگ آمد، این است آن چه از آن گریزان بودی

جاء ت=آمد=>تکرار 44

کنت=بودی=>تکرار 26

سوره = الق **آیه =19

فراز 312=کتمان حقایق

فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ=

پس کدام یک از نعمت های پروردگارتان را تکذیب می کنید

آلاء=نعمت ها=>تکرار 34

تکذبان=تکذیب می کنید=>تکرار 31

سوره = الرحمن **آیه =13

این عبارت 31 بار در سوره الرحمن تکرار شده است

فراز 313=زمامدار مومنان

النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ=

پیامبر(ص) به ( تصرف و تصمیم گیری در امور) مومنان از خودشان سزاوارتر است

النبی=پیامبر(ص)=>تکرار 54

اولی=سزاوارتر=>تکرار 11

سوره = الاحزاب **آیه =6

فراز 314=رسالت پیامبر(ص)

وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ=

و قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم روشن سازی آن چه را که بر آنان نازل شده ، تا شاید اندیشه کنند

انزلنا=نازل کردیم=>تکرار 52

یتفکرون=اندیشه کنند=>تکرار 11

سوره = النحل **آیه =44

فراز 315=قدرت بی نظیر

یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ=

دست ( قدرت ) خداوند بالای دست های آنان است

ید=دست=>تکرار 21

فوق=بالای=>تکرار 41

سوره = الفتح **آیه =10

فراز 316=نیرنگ کافران

وَمَا کَیْدُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ=

و نیست نیرنگ کافران جز در گمراهی

کید=نیرنگ=>تکرار 24

ضلال=گمراهی=>تکرار 38

سوره = الغافر **آیه =25

فراز 317=آوای رستگاری

رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا=

پروردگارا ، به راستی ما شنیدیم ( صدای) منادی ( تو) را که فرا می خواند به ایمان که ایمان بیاورید به پروردگارتان، پس ( ما نیز) ایمان آوردیم

سمعنا=شنیدیم=>تکرار 14

لایمان=ایمان=>تکرار 45

سوره = آل عمران **آیه =193

فراز 318=آخرین پیامبر(ص)

مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَلَکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ=

محمد(ص) پدر هیچ یک از مردان شما نیست ، بلکه رسول خدا و خاتم پیامبران است

ابا=پدر=>تکرار 46

النبیین=پیامبران=>تکرار 13

سوره = الاحزاب **آیه =40

فراز 319=مجال برای بدکاران

وَمَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ=

و هر کس کشت دنیا را می خواهد، به او از آن می دهیم و نیست برای او در آخرت بهره ای

یرید=می خواهد=>تکرار 38

نصیب=بهره=>تکرار 21

سوره = الشوری **آیه =20

فراز 320=اتمام مهلت ها

فَیَوْمَئِذٍ لَا یَنْفَعُ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ=

پس آن روز ، برای کسانی که ستم کردند عذر خواهی شان سودی ندارد

لاینفع=سودی ندارد=>تکرار 14

ظلموا=ستم کردند=>تکرار 43

سوره = الروم **آیه =57

فراز 321=پاداش نیکو کاران

إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ=

همانا خدا داخل می کند ، کسانی را که ایمان آورده و کارهای نیک انجام دادند( می دهند) ، در باغ هایی که جاری است از زیر آن رودها

یدخل=داخل می کند=>تکرار 10

الذین آمنوا و عملوا الصالحات=کسانی که ایمان آورده و کارهای نیک انجام دادند=>تکرار 47

سوره = المحمد **آیه =12

فراز 322=فرمانروای هستی

قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ=

بگو : خداوندا، ای مالک فرمانروایی، به هرکس که خواهی فرمانروایی دهی و از هر کس که خواهی، فرمانروایی را باز ستانی

الملک=فرمانروایی=>تکرار 48

تشاء=خواهی=>تکرار 9

سوره = آل عمران **آیه =26

فراز 323=معطل په هستید

إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلًا=

همانا این ( فرآن وسیله ای برای) یادآوری است، پس هر کس بخواهد ، راهی به سوی پروردگارش انتخاب کند

هذه=این=>تکرار 47

تذکره=یادآوری=>تکرار 9

سوره = الانسان **آیه =29

فراز 324=دوباره نگاه کن

انْظُرْ کَیْفَ نُبَیِّنُ لَهُمُ الْآیَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى یُؤْفَکُونَ=

ببین چگونه آیات ( خود) را بر ایشان روشن می سازیم و آن گاه ببین چگونه ( از حقیقت) منحرف می شوند

انظر=ببین=>تکرار 28

انی=چگونه=>تکرار 28

سوره = المائده **آیه =75

فراز 325=پاداش نیکی

هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ=

آیا پاداش نیکی ( چیزی) جز نیکی است؟

جزاء=پاداش=>تکرار 42

الاحسان=نیکی=>تکرار 12

سوره = الرحمن **آیه =60

فراز 326=خوراک دریایی

أُحِلَّ لَکُمْ صَیْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهُ مَتَاعًا لَکُمْ وَلِلسَّیَّارَةِ=

حلال شد برای شما ( در حال احرام) شکار دریا و خوراک آن ، تا بهره ای باشد برای شما و برای کاروانیان

طعام=خوراک=>تکرار 19

متاعا=بهره=>تکرار 34

سوره = المائده **آیه =96

فراز 327=پند آموزان

تَبْصِرَةً وَذِکْرَى لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ=

تا ( شگفتی های آسمان و زمین) وسیله ی بینایی و یاد آوری برای هر بنده ی توبه کاری باشد

ذکری=یادآوری=>تکرار 23

عبد=بنده=>تکرار 28

سوره = الق **آیه =8

فراز 328=تهمت به خدا

قُلْ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ=

بگوبه راستی کسانی که افتراء می بندند به خدا به دروغ ( نسبت دروغ به خدا می دهند) ، رستگار نمی شوند

یفترون=افتراء می بندند=>تکرار 17

الکذب=دروغ=>تکرار 33

سوره = الیونس **آیه =69

فراز 329=معامله ی زیان بار

وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِیلًا إِنَّمَا عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ=

و پیمان خدا را به بهای اندک نفروشید،(زیرا) فقط آن چه نزد خداست برای شما بهتر است اگر می دانید(بدانید)

ثمنا=بها=>تکرار 11

تعلمون=می دانید=>تکرار 39

سوره = النحل **آیه =95

فراز 330=شرح وظایف مسئولان

الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ=

کسانی که اگر تمکن و قدرت دادیم به آنان در زمین ، بر پای دارند نماز را و بپردازند زکات را و امر کنند به کار نیک و نهی کنند از کار نا شایست و عاقبت کارها برای خداست

اقاموا=برپای دارند=>تکرار 10

المعروف=کار نیک=>تکرار 38

سوره = الحج **آیه =41

فراز 331=آن روی سکه

وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ=

و بدانید که خداوند سخت است ، کیفر

اعلموا=بدانید=>تکرار 27

العقاب=کیفر=>تکرار 20

سوره = النفال **آیه =25

فراز 332=کیفر بی توجهی

فَذُوقُوا بِمَا نَسِیتُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هَذَا=

پس بچشید ( عذاب جهنم را) به (کیفر) آنچه فراموش کردید دیدار امروزتان را

ذوقوا=بچشید=>تکرار 23

لقاء=دیدار=>تکرار 24

سوره = السجده **آیه =14

فراز 333=عوامل نزول عذاب

إِنَّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى=

و ( موسی (ع) و هارون (ع) به فرعون گفتند:) به راستی به ما وحی شده است که همانا عذاب بر کسی است که (حقیقت را) تکذیب کرد و روی گردانید

کذب=تکذیب کرد=>تکرار 27

تولی=روی گردانید=>تکرار 20

سوره = الطه **آیه =48

فراز 334=گواهان روز قیامت

فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِیدًا=

پس ( حال مردم) چگونه است، آنگاه که از هر امتی شاهدی آوردیم (بیاوریم) و تو را( نیز) بر این امت شاهد آوردیم (بیاوریم)

جئنا=آمدیم=>تکرار 12

شهیدا=شاهد=>تکرار 35

سوره = النساء **آیه =41

فراز 335=پیمان شکنان همیشگی

أَوَکُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ=

آیا (اینگونه نیست که یهود) هر گاه پیمانی بستند، گروهی از آنان ، آن را پشت سر افکندند

کلما=هرگاه=>تکرار 17

عهدا=پیمان=>تکرار 29

سوره = البقره **آیه =100

فراز 336=فرمان پذیری

وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا=

و آنچه را فرستاده (او) به شما داد، پس بگیریدش و آنچه نهی کرد شما را از آن ، پس خودداری کنید

آتا=داد=>تکرار 33

فخذو=بگیرید=>تکرار 13

سوره = الحشر **آیه =7

فراز 337=تکیه گاه مومنان

وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ=

و مومنان باید (فقط) بر خداوند توکل کنند

لیتوکل=باید توکل کنند=>تکرار 9

المومنون=مومنان=>تکرار 35

سوره = التغابن **آیه =13

فراز 338=دامنه ی انفاق

وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ=

و از تو می پرسند، چه چیز انفاق کنند؟ بگو : آنچه افزون بر نیاز (شما) است

یسالون=می پرسند=>تکرار 17

ماذا=چه چیز=>تکرار 27

سوره = البقره **آیه =219

فراز 339=دعای بی ریا

ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ=

بخوانید پروردگارتان را با تضرع و پنهانی ، به راستی او دوست ندارد متجاوزان را

ادعوا=بخوانید=>تکرار 21

لایحب=دوست ندارد=>تکرار 23

سوره = الاعراف **آیه =55

فراز 340=نسل های نابود شده

أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لَا یَرْجِعُونَ=

آیا ندیدند پیش از آنان چه بسیار نسلها را نابود کردیم که دیگر به نزدشان باز گردند

لم یروا=ندیدند=>تکرار 18

اهلکنا=نابود کردیم=>تکرار 26

سوره = الیس **آیه =31

فراز 341=روز رسوایی

قَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْیَ الْیَوْمَ وَالسُّوءَ عَلَى الْکَافِرِینَ=

و(روز قیامت) کسانی که علم داده شدند (صاحبان دانش) گویند: به راستی امروز ، خواری و بدبختی برای کافران است

اوتوا=داده شدند=>تکرار 33

الخزی=خواری=>تکرار 11

سوره = النحل **آیه =27

فراز 342=بدا به حالشان

وَیْلٌ لِکُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ=

وای بر هر دروغگویی گناه کار

ویل=وای=>تکرار 36

اثیم=گناه کار=>تکرار 7

سوره = الجاثیه **آیه =7

فراز 343=همه را می دانیم

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ=

همانا ما انسان را آفریدیم و می دانیم آنچه را که نفسش(او را) به آن وسوسه می کند

خلقنا=آفریدیم=>تکرار 35

نعلم=می دانیم=>تکرار 8

سوره = الق **آیه =16

فراز 344=راه های رستگاری

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ=

ای کسانی که ایمان آورده اید، رکوع و سجده کنید و بپرستید پروردگارتان ؛ و انجام دهید کار نیک ، شاید رستگار شوید

اعبدوا=بپرستید=>تکرار 31

تفلحون=رستگار شوید=>تکرار 11

سوره = الحج **آیه =77

فراز 345=رای نهایی

فَالْحُکْمُ لِلَّهِ الْعَلِیِّ الْکَبِیرِ=

پس داوری با خداوند بلند مرتبه ی بزرگ است

الحکم=داوری=>تکرار 30

العلی=بلند مرتبه=>تکرار 11

سوره = الغافر **آیه =12

فراز 346=اخبار پیامبران

وَلَقَدْ جَاءَکَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِینَ=

وقطعا از خبر پیامبران به تو رسیده است

نبا=خبر=>تکرار 17

المرسلین=پیامبران=>تکرار 24

سوره = الانعام **آیه =34

فراز 347=کالای بی مقدار

یَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِیَ دَارُ الْقَرَارِ=

و(مومن آل فرعون) ای قوم من، زندگی این دنیا فقط کالایی (نا چیز) است و به راستی آخرت همان سرای پایدار( و جاودانه) است

دار=سرا=>تکرار 32

القرار=پایدار=>تکرار 9

سوره = الغافر **آیه =39

فراز 348=اعجاز قرآن

قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ=

بگو : اگر انسان (ها) و جن (ها) گرد آیند بر این که بیاورند همانند این قرآن را، نخواهند آورد همانند آن را

الانس=انسان=>تکرار 19

الجن=جن=>تکرار 22

سوره = الاسرا **آیه =88

فراز 349=برخورد با پلیدان

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ=

ای پیامبر جهاد کن با کافران و نفاق پیشه گان و سخت بگیر بر آنان

الکفار=کافران=>تکرار 21

المنافقین=نفاق پیشه گان=>تکرار 19

سوره = التحریم **آیه =9

فراز 350=دواهی همیشگی

إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا=

همانا ما او (انسان) را به راه (راست) هدایت کردیم خواه سپاس گزار یا نا سپاس باشد

هدینا=هدایت کردیم=>تکرار 10

اما=خواه=>تکرار 30

سوره = الانسان **آیه =3

فراز 351=آشنای دیرین

لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ یُحْیِی وَیُمِیتُ رَبُّکُمْ وَرَبُّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ=

نیست معبودی جز او ، زنده می کند و می میراند، پروردگار شما و پروردگار پدران نخستین شماست

یحیی=زنده می کند=>تکرار 25

یمیت=می میراند=>تکرار 14

سوره = الدخان **آیه =8

فراز 352=مرکز کنترل جهان

فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ=

پس برتر است خداوندی که فرمانروای حق است ، معبودی جز او نیست و پروردگار عرش کریم است

الملک=فرمانروا=>تکرار 13

العرش=عرش=>تکرار 36

سوره = المومنون **آیه =116

فراز 353=عبرت از تاریخ

أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ=

آیا در زمین نگشتند تا بنگرند سرانجام پیشینیان شان چگونه بود

لم یسیروا=نگشتند=>تکرار 7

عاقبه=سرانجام=>تکرار 32

سوره = الغافر **آیه =82

فراز 354=آیا ندیدی

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ وَالْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ=

آیا ندیدی که خدا آن چه را در زمین است برای شما مسخر ساخت و (نیز) کشتی ها را که در دریا به امر وی روانند

سخر=مسخر ساخت=>تکرار 18

الفلک=کشتی=>تکرار 21

سوره = الحج **آیه =65

فراز 355=یک ملاحظه

وَکُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ=

و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید، به راستی او دوست ندارد اسرافکاران را

کلوا=بخورید=>تکرار 28

المسرفین=اسرافکاران=>تکرار 10

سوره = الاعراف **آیه =31

فراز 356=سرای پاکان

إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا=

خداوند فقط می خواهد پلیدی (وگناه) را از شما اهل خانه (اهل بیت) دور کند و کاملا شما را پاک سازد

الرجس=پلیدی=>تکرار 11

البیت=خانه=>تکرار 18

سوره = الاحزاب **آیه =33

فراز 357=بی نیازی خدا

وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ=

و بدانید که خداوند بی نیاز ستوده است

غنی=بی نیاز=>تکرار 20

حمید=ستوده=>تکرار 17

سوره = البقره **آیه =267

فراز 358=در خواست شایستگی

رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ=

پروردگارا،ببخش به من حکمت را و پیوند ده مرا با صالحان

هب=ببخش=>تکرار 7

حکما=حکمت=>تکرار 30

سوره = الشعراء **آیه =83

فراز 359=دعای حضرت زکریا(ع)

هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً=

آنجا ( بود که) زکریا پروردگار خویش را خواند و گفت : خداوندا! به من ببخش از نزد خودت فرزندانی پاکیزه

هنالک=آنجا=>تکرار 9

ذریه=فرزندان=>تکرار 28

سوره = آل عمران **آیه =38

فراز 360=دستاوردی بی فایده

یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ * إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ=

روزی که مال و فرزندان سود نبخشد* مگر کسی که قلب پاک به پیشگاه خدا آورد

بنون=فرزندان=>تکرار 9

اتی ب=آورد=>تکرار 28

سوره = الشعراء **آیه =88,89

فراز 361=پاداش صبر

وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ=

و(یاد کن از) نوح هنگامی که ندا داد پس اجابتش کردیم و نجات دادیم او و خاندانش را از اندوه بزرگ

نادی=ندا داد=>تکرار 19

نجیبا=نجات دادیم=>تکرار 18

سوره = الانبیاء **آیه =76

فراز 362=وکالت خدا

وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلًا=

و بر خداوند توکل کن و خداوند به عنوان وکیل کافی است

توکل=توکل کن=>تکرار 9

کفی=کافی است=>تکرار 27

سوره = الاحزاب **آیه =3

فراز 363=رحمت بی کران

إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ=

به راستی خدا می آمرزد همه ی گناهان را، قطعا او آمرزنده ی مهربان است

یعفر=می آمرزد=>تکرار 9

الذنوب=گناهان=>تکرار 26

سوره = الزمر **آیه =53

فراز 364=دانای کل

وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا کُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِینَ=

و به راستی آفریدیم بالای سر شما هفت راه و ( ما هرگز) از خلق (خود) غافل نبودیم

سبع=هفت=>تکرار 20

ماکنا=نبودیم=>تکرار 16

سوره = المومنون **آیه =17

فراز 365=پاداش گذشتن از هوس

وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى=

و اما کسی که ترسید از مقام ( و منزلت) پروردگار خویش و نهی کرد خود را از هوای نفس*پس همانا بهشت جایگاه اوست

مقام=مقام=>تکرار 14

الماوی=جایگاه=>تکرار 22

سوره = النازعات **آیه =40,41

فراز 366=پرسشی عاجزانه

قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى وَقَدْ کُنْتُ بَصِیرًا=

گوید : در دنیا) بینا بودم پروردگارا چرا مرا نابینا محشور کردی حال آن که (

لم=چرا=>تکرار 19

کنت=بودم=>تکرار 16

سوره = الطه **آیه =125

فراز 367=کو یک جو معرفت؟

اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ=

به جای آورید ای خاندان داوود، شکر را ( شکر گزار باشید) و اندکی از بندگان من شکر گزارند

اعملوا=به جای آورید=>تکرار 9

آل=خاندان=>تکرار 26

سوره = السبا **آیه =13

فراز 368=اول ، نام خدا

فَکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ إِنْ کُنْتُمْ بِآیَاتِهِ مُؤْمِنِینَ=

و (پس تنها) از چیزی که نام خدا بر آن یاد شد بخورید، اگر به آیات او(خدا) ایمان دارید

ذکر=یاد شد=>تکرار 7

اسم=نام=>تکرار 27

سوره = الانعام **آیه =118

فراز 369=روز حل و فصل

إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ=

بازگشت همه ی شما ، به سوی خداست پس شما را از آنچه در آن اختلاف می کردید، آگاه می کند

مرجع=باز گشت=>تکرار 16

ینب=آگاه می کند=>تکرار 15

سوره = المائده **آیه =48

فراز 370=خویشاوندی نا مبارک

إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا=

به راستی تبذیر کننده گان ( کسانی که اموال خود را در راه باطل ریخت و پاش می کنند) برادران شیاطین اند و هست شیطان (نسبت) به پروردگارش ، بسیار نا سپاس

اخوان=برادران=>تکرار 22

کفورا=بسیار ناسپاس=>تکرار 12

سوره = الاسراء **آیه =27

فراز 371=بر باد رفته

مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا کَسَبَ=

بی نیاز نکرد او را ( ابولهب را) دارئی اش و آنچه کسب کرد

ما اغنی=بی نیاز نکرد=>تکرار 8

ماله=دارائی=>تکرار 25

سوره = المسد **آیه =2

فراز 372=مسئولیت انفرادی

وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى=

و بر نمی دارد هیچ گناه کاری بار ( گناه) دیگری را

وزر=بار=>تکرار 7

اخری=دیگری=>تکرار 26

سوره = انعام **آیه =164

فراز 373=خود را بپایید

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لَا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ=

ای کسانی که ایمان آورده اید، مراقب خود باشید ، کسی که گمراه شد به شما زیانی نمی رساند اگر هدایت یافته باشید

لایضر=زیانی نمی رساند=>تکرار 8

ضل=گمراه شد=>تکرار 25

سوره = المائده **آیه =105

فراز 374=بزرگترین همایش

إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ مِیقَاتُهُمْ أَجْمَعِینَ=

به راستی روز جدایی ( حق از باطل) وعده گاه همگی آنان است

الفصل=جدایی=>تکرار 9

اجمعین=همگی=>تکرار 23

سوره = الدخان **آیه =40

فراز 375=ستیزه ای همیشگی

وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ=

و همانا ستمکاران، ( با حق ) در ستیزه ای دور ( و دراز) هستند

شقاق=ستیزه=>تکرار 7

بعید=دور=>تکرار 25

سوره = الحج **آیه =53

فراز 376=آب گوارا

لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْکُرُونَ=

اگر بخواهیم ، این (آب گوارا را) تلخ و شور قرار می دهیم پس چرا شکر نمی کنید؟

نشاء=بخواهیم=>تکرار 19

لولا=چرا نه=>تکرار 13

سوره = الواقعه **آیه =70

فراز 377=دارایی خدایان

وَالَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا یَمْلِکُونَ مِنْ قِطْمِیرٍ=

و کسانی را که غیر از او (به خدایی) می خوانید حتی به اندازه پوست نازک هسته ی خرما نیز مالک (چیزی) نیستند

تدعون=می خوانید=>تکرار 22

ما یملکون=مالک نیستند=>تکرار 10

سوره = الفاطر **آیه =13

فراز 378=مهربانی خدا

إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضَاعِفْهَا وَیُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِیمًا=

همانا خداوند هم وزن ذره ای ستم نمی کند و اگر کار نیکی باشد ، آن را دو چندان می سازد و از نزد خود پاداشی بزرگ می دهد

یوت=می دهد=>تکرار 8

لدن=نزد=>تکرار 18

سوره = النساء **آیه =40

فراز 379=گوشت ، چشم و پوست

حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ=

تا هنگامی که به نزدیک آن ( آتش) بیایند، گوش ها ، چشم ها و پوست های شان درباره آنچه می کردند گواهی می دهند

جائو=بیایند=>تکرار 22

جلود=پوست ها=>تکرار 9

سوره = الفصلت **آیه =20

فراز 380=آنچه حرام است

قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ=

بگو: پروردگارم تنها اعمال زشت را چه آشکار باشد چه پنهان ، حرام کرد و (همچنین) گناه و ستم به ناحق را

حرم=حرام کرد=>تکرار 20

البغی=ستم=>تکرار 11

سوره = الاعراف **آیه =33

فراز 381=دلیل نا کافی

وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا=

و همانا گمان ، هرگز (انسان را) از حف بی نیاز نمی کند

الظن=گمان=>تکرار 20

لایغنی=بی نیاز نمی کند=>تکرار 10

سوره = النجم **آیه =28

فراز 382=دعای پدر معنوی

وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا=

و(به یاد آورید) هنگامی که گفت ابراهیم: پروردگارا ، قرار ده این شهر (مکه) را امن

اجعل=قرار ده=>تکرار 20

البلد=شهر=>تکرار 9

سوره = الابراهیم **آیه =35

فراز 383=بدی را دنبال نکن

وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ=

و فساد را در زمین طلب مکن ، به راستی که خداوند مفسدان را دوست ندارد

الفساد=فساد=>تکرار 11

المفسدین=مفسدان=>تکرار 18

سوره = القصص **آیه =77

فراز 384=خدایان مرده

أَمْوَاتٌ غَیْرُ أَحْیَاءٍ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ=

و(معبودهای دروغین ) مردگان اند نه زندگان ، و نمی دانند کی برانگیخته می شوند

ما یشعرون=نمی دانند=>تکرار 21

یبعثون=برانگیخته می شوند=>تکرار 8

سوره = النحل **آیه =21

فراز 385=نشانه ی تقوا

بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ=

آری ، هر کس به عهد خود وفا کند و تقوا پیشه سازد ، خدا اهل تقوا را دوست می دارد

بلی=آری=>تکرار 22

اتقی=تقوا پیشه سازد=>تکرار 7

سوره = آل عمران **آیه =76

فراز 386=راه یکی ، چاه زیاد

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ=

ای کسانی که ایمان آورده اید وارد شوید در ( عرصه ی)تسلیم همگی ، و از گام های شیطان تبعیت نکنید

ادخلوا=وارد شوید=>تکرار 21

لاتتبعوا=تبعیت نکنید=>تکرار 8

سوره = البقره **آیه =208

فراز 387=گهواره های جهنمی

لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِنْ فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ=

برای آنها از جهنم بستری است و از بالای سرشان ( از آتش) پوششی است و این چنین کیفر می دهیم ستمکاران را

مهاد=بستر=>تکرار 7

نجزی=کیفر می دهیم=>تکرار 22

سوره = الاعراف **آیه =41

فراز 388=بیهوده زندگی نکنیم

وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى=

و برای خداست آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین است تا جزا دهد کسانی را که بدی کردند، به ( سزای) آنچه انجام دادند و جزا دهد کسانی را که نیکی کردند به نیکی

لیجزی=تا جزا دهد=>تکرار 12

الحسنی=نیکی=>تکرار 17

سوره = النجم **آیه =31

فراز 389=پیروی از وحی

وَاتَّبِعْ مَا یُوحَى إِلَیْکَ وَاصْبِرْ حَتَّى یَحْکُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحَاکِمِینَ=

و ای پیامبر ! پیروی کن از آنچه وحی می شود به تو ، و شکیبایی کن تا خدا حکم کند ( میان تو و قومت)

اتبع=پیروی کن=>تکرار 8

اصبر=شکیبایی کن=>تکرار 19

سوره = الیونس **آیه =109

فراز 390=تاوان شرک

فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتَکُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِینَ=

پس مخوان با خداوند، معبودی دیگر (که در این صورت) می شوی از عذاب شدگان

آخر=دیگر=>تکرار 15

تکون=می شوی=>تکرار 16

سوره = الشعراء **آیه =213

فراز 391=رضایت متقابل

رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ=

خداوند از آنان (راستگویان) خشنود شد و (آنان نیز) از او خشنود شدند، این رستگاری بزرگی است

رضوا=خشنود شدند=>تکرار 9

الفوز=رستگاری=>تکرار 19

سوره = المائده **آیه =119

فراز 392=خود فراموشان

وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ=

و نباشید مانند کسانی که فذاموش کردند خدا را ، پس ( خدا هم) از یادشان برد خودشان را، آن ها همان افراد نافرمان هستند

نسوا=فراموش کردند=>تکرار 11

الفاسقون=افراد نافرمان=>تکرار 17

سوره = الحشر **آیه =19

فراز 393=عزت در حق پذیری

قُلْ إِنَّمَا یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ=

بگو : جز این نیست که به من وحی می شود که معبود شما خدای یکتاست ، پس آیا شما تسلیم شدگان (حقیقت) هستید؟

یوحی=وحی می شوند=>تکرار 13

مسلمون=تسلیم شدگان=>تکرار 15

سوره = الانبیاء **آیه =108

فراز 394=قرض الحسنه

إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ=

اگر قرض دهید به خدا قرضی نیکو ، دو چندان می سازد آن را برایتان و می آمرزد شما را و خدا سپاس گزار و بردبار است

حسنا=نیکو=>تکرار 19

یغفر=می آمرزد=>تکرار 9

سوره = التغابن **آیه =17

فراز 395=مردگان متحرک

إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ=

البته تو نمی توانی مردگان را شنوا گردانی و آوار خود را به گوش ناشنوایانی که از تو روی بر می گردانند برسانی

الموتی=مردگان=>تکرار 17

الصم=ناشنوایان=>تکرار 11

سوره = النمل **آیه =80

فراز 396=فرجام نافرمانی

وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِیهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِینٌ=

و هر که از خدا و رسولش نا فرمانی کند و از مرزهای او تجاوز نماید او را به آتشی در افکند که در ان ماندگار استو برای او عذابی است خوار کننده

حدود=مرزها=>تکرار 14

مهین=خوار کننده=>تکرار 14

سوره = النساء **آیه =14

فراز 397=راستگو ترین ها

وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ=

و هنگامی که دیدند مومنان گروهها (ی دشمن) را گفتند: این همان است که وعده دادند به ما خدا و رسولش ، و راست گفتند خدا و رسولش

الاحزاب=گروهها=>تکرار 11

وعد=وعذه داد=>تکرار 17

سوره = الاحزاب **آیه =22

فراز 398=در های هفت گانه

لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِکُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ=

برای آن ( دوزخ) درهای هفتگانه است، برای هر در از آن ، گروهیخاص مقرر شده است

ابواب=درها=>تکرار 15

باب=در=>تکرار 12

سوره = الحجر **آیه =44

فراز 399=قادر مطلق

إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ أَیُّهَا النَّاسُ وَیَأْتِ بِآخَرِینَ=

ای مردم ! اگر (خدا) بخواهد ، شما را از میان می برد و دیگران را (به جای شما)می آورد

یشا=بخواهد=>تکرار 10

آخرین=دیگران=>تکرار 10

سوره = النساء **آیه =133

فراز 400=به سوی زیان

وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ فَتَکُونَ مِنَ الْخَاسِرِینَ=

و هرگز نباش از کسانی که تکذیب کردند آیات خدا را که خواهی شد از زیانکاران

لاتکونن=هرگز نباش=>تکرار 9

الخاسرین=زیانکاران=>تکرار 18

سوره = الیونس **آیه =95

فراز 401=امکانات کامل زندگی

وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ=

همانا شما را در زمین جاب دادیم و برای شما در آن ، وسایل زندگی قرار دادیم چه اندک شکر می کنید

مکنا=جای دادیم=>تکرار 8

تشکرون=شکر می کنید=>تکرار 18

سوره = الاعراف **آیه =10

فراز 402=بخشش خالصانه

وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینَ=

و ( نیکو کار) عطا میکند مال (خود) را ، با همه ی علاقه ای که به آن دارد به خویشاوندان نزدیک و یتیمان و در ماندگان

الیتامی=یتیمان=>تکرار 14

المساکین=درماندگان=>تکرار 12

سوره = البقره **آیه =177

فراز 403=روز حسرت

وَأَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ=

و انان را از روز حسرت (وپشیمانی ) بیم ده ، آنگاه که کار به پایان رسد در حالی که آنان در غفلتند و ایمان نمی آورند

الحسره=حسرت=>تکرار 7

قضی=پایان رسد=>تکرار 19

سوره = المریم **آیه =39

فراز 404=نفرین شدگان

إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْکَافِرِینَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِیرًا=

به راستی خداوند لعنت کرد کافران را و آماده کرد برای آنان آتشی افروخته

لعن=لعنت کرد=>تکرار 11

اعد=اماده کرد=>تکرار 14

سوره = الاحزاب **آیه =64

فراز 405=علی (ع) در کلام خدا

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ=

و از میان مردم کسی هست که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می فروشد و خداوند نسبت به (این) بندگان مهربان است

ابتغاء=طلب=>تکرار 14

رئوف=مهربان=>تکرار 11

سوره = البقره **آیه =207

فراز 406=برای خدا آسان است

أَوَلَمْ یَرَوْا کَیْفَ یُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ إِنَّ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ=

آیا نمی بینید که خدا چگونه آفرینش را آغاز می کند و سپس آن را باز می گرداند؟ همانا این ( کار) بر خدا آسان است

یعید=باز می گرداند=>تکرار 8

یسیر=آسان=>تکرار 15

سوره = العنکبوت **آیه =19

فراز 407=عاقبت گناه

إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْمُجْرِمُونَ=

به راستی رستگار نمی شوند گناهکاران

لایفلح=رستگار نمی شود=>تکرار 9

المجرمون=پناهکاران=>تکرار 15

سوره = الیونس **آیه =17

فراز 408=عدالت در معامله

وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ=

و بر پا دارید وزن را بر ( اساس) عدل و نکاهید از ترازو ( کم فروشی نکنید)

القسط=عدل=>تکرار 16

المیزان=ترازو=>تکرار 9

سوره = الرحمن **آیه =9

فراز 409=آیا این لطف نیست

وَلَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ=

و قطعا به آنان از عذاب نزدیک تر ( این دنیا) می چشانیم، پیش از عذاب بزرگتر (آخرت) ، شاید باز گردند

الادنی=نزدیک تر=>تکرار 12

یرجعون=باز گردند=>تکرار 12

سوره = السجده **آیه =21

فراز 410=بدترین ها

إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ=

همانا بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لال( حق ناپذیر) هستند که اندیشه نمی کنند

شر=بدتر=>تکرار 12

لایعقلون=اندیشه نمی کنند=>تکرار 12

سوره = الانفال **آیه =22

فراز 411=به کدام بهانه؟

وَمَاذَا عَلَیْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ=

چه زیانی برای آنان داشت اگر به خدا و روز قیامت ایمان می آوردند و از آن چه خدا به آنان روزی داد انفاق می کردند؟!

انفقوا=انفاق می کردند=>تکرار 10

رزق=روزی داد=>تکرار 14

سوره = النساء **آیه =39

فراز 412=پندی برای همه

أَفَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَسَاکِنِهِمْ=

آیا سبب هدایت شان نشد این که چه بسیار از نسل ها را قبل از آنان نابود کردیم و (اکنون) این ها در خانه های آنان راه می روند

القرون=نسل هل=>تکرار 13

مساکنه=خانه ها=>تکرار 11

سوره = الطه **آیه =128

فراز 413=سوگند پوچ و گزاف

وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَهُمْ نَذِیرٌ لَیَکُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ=

و با نهایت جدیت به خدا سوگند خوردند که اگر هشدار دهنده ای نزد آنان بیاید، قطعا از هر یک از امت ها ره یافته تر خواهند بود

احدی=یک=>تکرار 11

الامم=امت ها=>تکرار 13

سوره = الفاطر **آیه =42

فراز 414=مراجع حل اختلاف

فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلًا=

پس اگر در کاری به نزاع افتادید آن را به خدا و رسول ارجاع دهید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید این بهترین و نیکو ترین بازگشت است

تومنون=ایمان دارید=>تکرار 7

تاویلا=بازگشت=>تکرار 17

سوره = النساء **آیه =59

فراز 415=درود فرشتگان

سَلَامٌ عَلَیْکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ=

و(فرشتگان به بهشتیان می گویند:) سلام بر شما به (پاداش) آن چه صبر کردید، پس چه نیکوست سر انجام آن سرا (ی جاویدان)

نعم=چه نیکو=>تکرار 16

عقبی=سرانجام=>تکرار 7

سوره = الرعد **آیه =24

فراز 416=نیرنگ های قدیمی

یَا بَنِی آدَمَ لَا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ=

ای فرزندان آدم ! به فتنه نیندازد شما را شیطان،همان گونه که خارج کرد پدر و مادر شما را از بهشت

اخرج=خارج کرد=>تکرار 16

ابوی=پدر و مادر=>تکرار 7

سوره = الاعراف **آیه =27

فراز 417=شاهدان خودی

یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ=

روزی که گواهی می دهد علیه آنان زبان هایشان و دست هایشان و پا هایشان به آن چه انجام می دادند

السنت=زبان ها=>تکرار 10

ارجل=پاها=>تکرار 13

سوره = النور **آیه =24

فراز 418=یک وعده شیرین

وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیْرَ بَعِیدٍ * هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٍ=

و بهشت را به پرهیزکاران نزدیک می کنند بی آن که دور باشد این است آن چه وعده داده می شدید برای هر توبه کاری که محافظ (حدود الهی) است

توعدون=وعده داده می شدید=>تکرار 12

حفیظ=محافظ=>تکرار 11

سوره = الق **آیه =31,32

فراز 419=زبانی تمام عیار

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ=

به راستی ما نازال کردیم آن را ( بصورت) قرآن عربی ،باشد که بیندیشید

عربیا=عربی=>تکرار 11

تعقلون=بیندیشید=>تکرار 11

سوره = الیوسف **آیه =2

فراز 420=نقطه بازگشت

أَیْنَ مَا تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعًا=

هر کجا که باشید ، خداوند همه ی شما را ( به عرصه ی قیامت ) می آورد

تکونوا=باشید=>تکرار 8

یات ب=می آورد=>تکرار 14

سوره = البقره **آیه =148

منابع آزمون واژه های آسمانی قسمت 1

آزمون دوم واژه های آسمانی

فراز 1 الی 607

با تقدیم احترام و آرزوی موفقیت برای تمامی همکاران  --- علی سلطانی طاهر

فراز 1=سرآغاز

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ=به نام خداوند بخشاینده ی مهربان

الرحیم=بخشاینده=>تکرار 227

سوره =  **آیه =                                                      

 

فراز2- مرز تکلیف                              

لا یکلف الله نفسا الا وسعها   تکلیف نمیکند خداوند(هیچ) کس را، جز به (اندازه ی ) توانایی اش

سوره بقره آیه 286

 

فراز 3=شاید همین فردا

وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ=وچه می دانی ، شاید لحظه ای (قیامت) نزدیک باشد

لعل=شاید=>تکرار 129

سوره = شوری **آیه =17

 

فراز 4=هدایت روز افزون

وَیَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًى=و می افزاید خدا بر هدایت کسانی که هدایت شدند

هدی=هدایت=>تکرار 85

سوره = مریم **آیه =76

 

فراز 5=نام پر شکوه

تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ=بزرگ و مبارک است نام پروردگار صاحب شکوه و بزرگوار تو

ذی=صاحب=>تکرار 80

سوره = الرحمن **آیه =78

 

فراز 6=او کافی است

أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ=آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟

لیس=نیست=>تکرار 74

سوره = زمر **آیه =36

 

فراز 7=بندگان خوش سخن

وَقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ=و بگو به بندگان من آن چه را که نیکوتر است بگویند.

التی=آنچه که=>تکرار 68

سوره = اسرا **آیه =53

 

فراز 8=یاران آتش

وَالَّذِینَ کَفَرواْ وَکَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا أُولَـئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ=و کسانی که کافر شدند ، و تکذیب کردند آیات ما را ، آنان اهل آتش اند

کذبوا=تکذیب کردند=>تکرار 67

سوره = بقره **آیه =39

 

فراز 9=خطر در یک قدمی

وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی=و (من هرگز ) تبرئه نمی کنم خودم را ، به راستی ، نفس بسیار فرمان می دهد به بدی ها ، مگر آن چه رحم کند پروردگارم

السو=بدی=>تکرار 59

سوره = یوسف **آیه =53

 

فراز 10=آرامش دل ها

أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ=آگاه باشید که دل ها به یاد خدا آرامش می یابد

الا=آگاه باشید=>تکرار 54

سوره = رعد **آیه =28

 

فراز 11=شگفتی های خلقت

وَخَلَقْنَاکُمْ أَزْوَاجًا=و شما را ( به صورت) جفت ها ( ی نر و ماده ) آفریدیم

ازواجا=جفت ها=>تکرار 52

سوره = نبا **آیه =8

 

فراز 12=همه از آن اوست

لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى=برای اوست آن چه در آسمان ها و آن چه در زمین و آن چه در میان آن دو و آن چه در زیر خاک (پنهان) است

الثری=خاک=>تکرار 51

سوره = طه **آیه =6

 

فراز 13=طعم مرگ

کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ=هر کسی طعم مرگ را می چشد

الموت=مرگ=>تکرار 50

سوره = انبیا **آیه =35

 

فراز 14=قدرت بی پایان

وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ=و خدا بر هر کاری توانا است

قدیر=توانا=>تکرار 45

سوره = بقره **آیه =284

 

فراز 15=پناهگاه انسان

وَإِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ=و اگر از جانب شیطان در تو وسوسه ای پدید آمد به خدا پناه ببر، زیرا او شنوا و داناست

سمیع=شنوا=>تکرار 45

سوره = اعراف **آیه =200

 

فراز 16=پاداش ایمان

وَسَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْرًا عَظِیمًا=وخداوند به مومنان پاداش بزرگی خواهد داد

سوف=خواهد=>تکرار 42

سوره = نسا **آیه =146

 

فراز 17=کتابی برای همگان

إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ=نیست این (قران) مگر تذکر ی برای جهانیان

ذکر=تذکر=>تکرار 41

سوره = تکویر **آیه =27

 

فراز 18=آفرینش هدفدار

رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ=ای پروردگار ما ، این ( جهان ) را بیهوده نیافریده ای ، تو منزه و پاکی ما را از عذاب آتش نگاه دار

سبحان=پاک و منزه=>تکرار 41

سوره = آل عمران **آیه =191

 

فراز 19=بهترین دارایی

إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ=همانا خوبی ها (طاعت)، بدی ها (گناهان) را از بین می برند

السیئات=بدی ها=>تکرار 36

سوره = هود **آیه =114

 

فراز 20=بدبینی ممنوع

اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ=بپرهیزید از بیساری از گمان ها ، چرا که بعضی از گمان ها گناه است

اثم=گناه=>تکرار 35

سوره = حجرات **آیه =12

 

فراز 21=معبودان بی خاصیت

وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَا یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ=و گرفتند بجای او خدایانی که نمی آفرینند چیزی را و خودشان آفریده شده اند

آلهه=خدایان=>تکرار 34

سوره = فرقان **آیه =3

 

فراز 22=اسباب آزمایش

وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ=و بدانید که اموال و فرزندانتان وسیله آزمایش اند، و خداست که در نزد او پاداشی بزرگ است

فتنه=وسیله آزمایش=>تکرار 34

سوره = انفال **آیه =28

 

فراز 23=آزمون های پی در پی

أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ=آیا گمان کردند مردم ، که رها می شوند (همین) که بگویند:(( ایمان آوردیم)) و آنان آزموده نمی شوند؟

آمنا=ایمان آوردیم=>تکرار 33

سوره = عنکبوت **آیه =2

 

فراز 24=علت طغیان آدمی

کَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى=چنین نیست ( که می گویند) به راستی انسان طغیان و سرکشی می کند . * همین که خود را بی نیاز ببیند

کلا=چنین نیست=>تکرار 33

سوره = علق **آیه =6,7

 

فراز 25=عشق آتشین

وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ=و کسانی که ایمان آوردند در دوستی خدا سخت تر ند

اشد=سخت تر=>تکرار 31

سوره = بقره **آیه =165

 

فراز 26=اطاعت از چه کسی

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ=ای کسانی که ایمان آورده اید ، اطاعت کنید از خدا و اطاعت کنید از پیامبر و اولیای امرتان ( که اوصیای پیامبرند)

اطیعوا=اطاعت کنید=>تکرار 30

سوره = نسا **آیه =59

 

فراز 27=خدایان پراکنده

یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ=ای دوستان زندانی من آیا خدایان پراکنده بهتر است ، یا خداوند یکتای پیروز

الواحد=یکتا=>تکرار 30

سوره = یوسف **آیه =39

 

فراز 28=غربت یک معجزه

وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا=و پیامبر ( به گلایه ) گفت: ای پروردگار من به راستی قوم من این قرآن را رها شده گرفتند( قرآن را رها کردند)

اتخذوا=گرفتند=>تکرار 29

سوره = فرقان **آیه =30

 

فراز 29=گوش های ناشنوا

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ=همانا کسانی که کافر شدند، برای آنان یکسان است که ایشان را ( از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی

سواء=یکسان=>تکرار 27

سوره = بقره **آیه =6

 

فراز 30=گفتار جاهلانه

وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ=و (کافران) می گویند : این ( قرآن) جز جادویی آشکار نیست

سحر=جادو=>تکرار 27

سوره = صافات **آیه =15

 

فراز 31=ندای آسمانی

وَاسْتَمِعْ یَوْمَ یُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَکَانٍ قَرِیبٍ=و گوش فراده به روزی که ندا می کند ندا کننده

مکان=جا=>تکرار 26

سوره = ق **آیه =41

 

فراز 32=الگوی مومنان

وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ=و خدا برای مومنان ، زن فرعون را مثال زده است

امرات=زن=>تکرار 24

سوره = تحریم **آیه =11

 

فراز 33=بهترین گفتار

اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ=خداوند نازل کرد بهترین سخن را

الحدیث=سخن=>تکرار 23

سوره = زمر **آیه =23

 

فراز 34=درسی از شیطان

إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ=به راستی من ( شیطان) می ترسم از خدایی که پروردگار جهانیان هست

اخاف=می ترسم=>تکرار 22

سوره = حشر **آیه =16

 

فراز 35=سفر آسمانی

لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى=قطعا (پیامبر در معراج ) بخشی از نشانه های بزرگ پروردگارش را دید

رای=دید=>تکرار 22

سوره = نجم **آیه =18

 

فراز 36=فرمانده کل قوا

وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا=و سپاهیان آسمانها و زمین برای خداست وخداوند پیروزمند و فرزانه است

جنود=سپاهیان=>تکرار 22

سوره = فتح **آیه =7

 

فراز 37=منشاء خوبی و بدی

مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ=آن چه از خوبی ها به تو رسید( برسد) از طرف خداوند است و آن چه از بدی ها به تو رسید ( برسد) از طرف خود توست

اصابک=رسید به تو=>تکرار 22

سوره = نساء **آیه =79

 

فراز 38=کبوتر با کبوتر

وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ=زنان پاک برای مردان پاکند . و مردان پاک برای زنان پاک

الطیبات=زنان پاک=>تکرار 21

سوره = نور **آیه =26

 

فراز 39=تنها یاور

وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ=و نیست پیروزی ،مگر از جانب خداوند شکست ناپذیر حکیم

النصر=پیروزی=>تکرار 21

سوره = آل عمران **آیه =126

 

فراز 40=در خواستی از سر عجز

وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ مَا کَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ کُنْتُمْ=و هنگامی که آیات روشن ما بر آن ها خوانده شود ، دلیلی در برابر آن ندارند جز این که که می پندارن ما را (زنده کنید) و بیاورید اگر راست می گوییند

ائتواب=بیاورزید=>تکرار 21

سوره = جاثیه **آیه =25

 

فراز 41=روشنای راه

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ مِنْ بَعْدِ مَا أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ الْأُولَى=و همانا دادیم به موسی کتاب ( آسمانی) بعداز آنکه هلاک نمودیم اقوام نخستین را

الاولی=نخستین=>تکرار 20

سوره = قصص **آیه =43

 

فراز 42=آرزوی تحقق نا پذیر

وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَمَا یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ=گروهی از اهل کتاب دوست داشتند شما را گمراه کنند . (اما) آنها گمراه نمی کنند مگر خودشان را و نمی فهمند

طائفه=گروه=>تکرار 20

سوره = آل عمران **آیه =69

 

فراز 43=دوست خدا

وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا=و بر گرفت ( انتخاب کرد) خداوند. ابراهیم را ( به عنوان ) دوست ( خویش)اتخذ

=بر گرفت=>تکرار 19

سوره = نساء **آیه =125

 

فراز 44=اتفاق در هر حال

الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ=کسانی که می بخشند اموالشان را شب و روز ، پنهان و آشکار ، پس برای آن هاست اجرشان نزد پروردگارشان

ینفقون=274=>تکرار 19

سوره = البقره **آیه =274

 

فراز 45=پژواک ستم

فمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ=پس هر که کفر ورزید ( کفر ورزد) کفرش به زیان خود اوست

کفر=کفر ورزید=>تکرار 18

سوره = روم **آیه =44

 

فراز 46=ره توشه ی پیامبری

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِینٍ=و همانا فرستادیم موسی را با آیات خود و برهانی آشکار

سلطان=برهان=>تکرار 18

سوره = هود **آیه =96

 

فراز 47=قدردان باشیم

وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ=و نیکی کن همانگونه که خداوند به تو نیکی کرد

احسن=نیکی کرد=>تکرار 18

سوره = القصص **آیه =77

 

فراز 48=کتاب های همسو

وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ=و نازل کردیم به سوی تو کتاب را بر اساس حقیقت که تصدیق کننده ی کتاب هایی است که پیش روی اوست (کتابهای آسمانی پیشین)

مصدقا=تصدیق کننده=>تکرار 18

سوره = المائده **آیه =48

 

فراز 49=بهترین یار و یاور

وَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاکُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ=و اگر ( کافران ) روی گردانیدند،پس بدانید که خداوند سرپرست شماست، چه نیکو سرپرست !وچه نیکو یاوری!

تولوا=روی گردانیدند=>تکرار 18

 

فراز 50=طوفان سرکش

وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِکُوا بِرِیحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَةٍ=و اما ( قوم) عاد، پس هلاک شدند به بادی بسیار تند و سرد و بنیان کن

ریح=باد=>تکرار 18

سوره = الحاقه **آیه =6

 

فراز 51=نوشته ماندگارتر است

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَدَایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ=ای کسانی که ایمان آورده اید ، اگر وامی دادید تا سررسیدی معین، پس بنویسید آن را

اجل مسمی=سررسیدی معین=>تکرار 17

سوره = بقره **آیه =282

 

فراز 52=ویژه ی اهل تقوا

وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ=و قطعا خانه ی آخرت بهتر است برای کسانی که پارسایی پیشه می کنند

یتقون=پارسایی پیشه می کنند=>تکرار 16

سوره = انعام **آیه =32

 

فراز 53=زندگی در مرگ

وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ=و برای شما در قصاص ، حیات و زندگی است ، ای صاحبان خردها ! شاید شما تقوا پیشه کنید

الالباب=خردها=>تکرار 16

سوره = البقره **آیه =179

 

فراز 54=دیگری مقصر نیست

وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ=و آنچه به شما رسید از رنج ( ها ) پس به سبب چیزی است که دست هایتان انجام داده (دستاورد خود شماست ) و (خدا) از بسیاری ( از گناهان)در می گذرد

کسبت=انجام داد=>تکرار 16

سوره = الشوری **آیه =30

 

فراز 55=عذاب قوم ثمود

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُصْبِحِینَ=پس، گرفت آن ها را بانگ ( مرگ بار آسمانی ) صبح گاهان

اخذت=گرفت=>تکرار 15

سوره = الحجر **آیه =83

 

فراز 56=توحید ابراهیمی (ع)

ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ=سپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم پیروی کن ، زیرا او حق گرا بود و از مشرکان نبود

مله=آیین=>تکرار 15

سوره = النحل **آیه =123

 

فراز 57=علم خدا

إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ=به راستی خداوند دانا است به آنچه انجام می دهند

یفعلون=انجام می دهند=>تکرار 14

سوره = یونس **آیه =36

 

فراز 58=معلم اول

عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ=و (خدا) تعلیم داد به انسان آن چه را نمی دانست

علم=تعلیم داد=>تکرار 14

سوره = العلق **آیه =5

 

فراز 59=مهلت،اما تا کی؟

وَلَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ مَا تَرَکَ عَلَیْهَا مِنْ دَابَّةٍ=و اگر باز خواست می کرد خداوند مردم را بخاطرستمشان ، بر جای نمی ماند بر روی زمین جنبنده ای

دابه=جنبنده=>تکرار 14

 

 

فراز 60=گفتار شایسته

وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا=و (سخن) بگویید با مردم به شایستگی

حسنا=به شایستگی=>تکرار 17

سوره = البقره **آیه =83

 

فراز 61=زمانی برای تسبیح

وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ=و(دربخشی) از شب،پس تسبیح کن اورا،و پس از سجدهها(نیز همین طور)

ادبار=پس از=>تکرار 13

سوره = ق **آیه =40

 

فراز 62=مدیریت خدا

لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ=برای اوست فرمانروایی آسمان ها و زمین و به سوی ار باز گردانیده می شود ( همه ی) کارها ( و به دست او اداره می شود)

الامور=کارها=>تکرار 13

سوره = حدید **آیه =5

 

فراز 63=آسان تر از بار اول

فَسَیَقُولُونَ مَنْ یُعِیدُنَا قُلِ الَّذِی فَطَرَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ=پس به زودی می گویند : چه کسی ما را بر میگرداند؟ ( پس از مرگ) بگو: همان کسی که نخستین بار شما را آفرید.

مره=بار=>تکرار 13

سوره = اسراء **آیه =51

 

فراز 64=یکی از گناهان کبیره

وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِیلًا=و به زنا نزدیک نشوید، که کاری زشت و بد راهی است

فاحشه=کاری زشت=>تکرار 13

سوره = اسراء **آیه =32

 

فراز 65=چه کسی ظلم می کند

إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ=همانا خداوند به مردم هیچ ستم نمی کند ، ولی این مردم هستند که به خودشان ستم می کنند

یظلمون=ستم می کنند=>تکرار 13

سوره = یونس **آیه =44

 

فراز 66=معجزه ، نشانه پیامبری

قَالَ إِنْ کُنْتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِهَا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ=و (فرعون به موسی) گفت: اگر نشانه ای آوردی ( آورده ای) نشان بده ، اگر از راستگویانی

جئت ب=آوردی=>تکرار 13

سوره = اعراف **آیه =106

 

فراز 67=بشارت به بهترین ها

یُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَهُمْ فِیهَا نَعِیمٌ مُقِیمٌ=پروردگارشان آنها را به رحمتی از ناحیه خود و خشنودی ( خویش) و باغ هایی ( از بهشت) بشارت می دهد که برای آنها ، در آن ، نعمت های همیشگی است

رضوان=خشنودی=>تکرار 13

سوره = توبه **آیه =21

 

فراز 68=معبودهای بی فایده

وَیَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَمْلِکُ لَهُمْ رِزْقًا مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ شَیْئًا=و می پرستند غیر از خدا ، چیزی را که در اختیار ندارد برای آنان ( هیچ) رزقی را از آسمان ها و زمین

یعبدون=می پرستند=>تکرار 13

سوره = نحل **آیه =73

 

فراز 69=برکت ازدواج

هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا=او ( خداوند) همان کسی است که ( همه ی ) شما را از یک فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس اوقرار داد ، تا در کنار او آرامش گیرد

زوج=همسر=>تکرار 17

سوره = اعراف **آیه =189

 

فراز 70=عذاب قوم نوح (ع)

وَقَوْمَ نُوحٍ لَمَّا کَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آیَةً=و قوم نوح هنگامی که دروغ انگاشتند فرستادگان را ، آنان را غرق کردیمو آنان را برای مردم ( مایه ی) عبرتی ساختیم

اغرقنا=غرق کردن=>تکرار 13

سوره = فرقان **آیه =37

 

فراز 71=قوم نادان

وَأُبَلِّغُکُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَکِنِّی أَرَاکُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ=و ( هود (ع) به قومش گفت:) آن چه را که به آن رسالت یافتم به شما می رسانم ولی شما را قومی می بینم که نادانی می کنید

ارا=می بینم=>تکرار 13

سوره = الاحقاف **آیه =23

 

فراز 72=بازیگوشی باطل

فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ=پس آن ها را رها کن تا در باطل فرو روند و بازیگوشی کنند تا روزی را که به آن ها وعده داده شده است ملاقات کنند

ذر=رها کن=>تکرار 13

سوره = الزخرف **آیه =83

 

فراز 73=خلقت انسان

خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ=و ( خداوند) آفرید انسان را از نطفه ای ( بی ارزش)

نطفه=نطفه=>تکرار 12

سوره = النحل **آیه =4

 

فراز 74=در محضر خدا

أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى=آیا ( گناهکار) ندانست که خدا می بیند

یری=می بیند=>تکرار 12

سوره = العلق **آیه =14

 

فراز 75=راه کسب تقوا

وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى=و این که ببخشید نزدیک تر است به تقوا

اقرب=نزدیک تر=>تکرار 12

سوره = البقره **آیه =237

 

فراز 76=نیکوترین نام ها

وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا=و برای خدا نام های ی نیک است، خدا را با آن نام ها بخوانید

الاسماء=نام ها=>تکرار 12

سوره = الاعراف **آیه =180

 

فراز 77=گمراهی دور و دراز

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِیدًا=همانا کسانی که کافر شدند و منع کردند ( مردم را) از راه خدا، به تحقیق گمراه شدند ، گمراهی دور و دراز

ضلوا=گمراه شدند=>تکرار 12

سوره = النساء **آیه =167

 

فراز 78=گمراهی و هدایت

قُلْ إِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنَابَ=بگو : خداوند هر کس را بخواند ( به خاطر اعمالش) گمراه می کند و هرکس را باز گردد،به سوی خودش هدایت می کند

یضل=گمراه می کند=>تکرار 12

سوره = الرعد **آیه =27

 

فراز 79=بخل ، مانع رستگاری

وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ=و کسی که مصون بماند از بخل نفس خود، پس چنین کسانی رستگاران اند

المفلحون=رستگاران=>تکرار 12

سوره = الحشر **آیه =9

 

فراز 80=اعتدال در مبارزه

وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ=و نبرد کنید در راه خدا، با کسانی که می جنگند با شما ، و از حد نگذرید، به راستی که خداوند دوست ندارد تجاوز کاران را

قاتلوا=نبرد کنید=>تکرار 12

سوره = البقره **آیه =190

 

فراز 81=قصه های پر بهره

وَکُلًّا نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَکَ=و همه ( ی اینها) را برای تو ( ای پیامبر) حکایت می کنیم از اخبار پیامبران ، آن چه که با آن دلت را استوار گردانیم

انباء=اخبار=>تکرار 12

سوره = الهود **آیه =120

 

فراز 82=مالک حیات

وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا=و اوست آن که میراند و زنده کرد

احیا=زنده کرد=>تکرار 11

سوره = النجم **آیه =44

 

فراز 83=تنها خدا

مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ=خدایی جز او برای شما نیست ، آیا پروا نمی کنید؟

لاتتقون=پروا نمی کنید=>تکرار 11

سوره = المومنون **آیه =32

 

فراز 84=به کدامین گناه

بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ=به کدام گناه کشته شد؟

ذنب=گناه=>تکرار 11

سوره = التکویر **آیه =9

 

فراز 85=عالمان بی عمل

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ=ای کسانی که ایمان آورده اید چرا می گویید چیزی را که عمل نمی کنید؟

تقولون=می گویید=>تکرار 11

سوره = الصف **آیه =2

 

فراز 86=خدای نوازشگر

وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى=و( ای پیامبر،مگر نه این که خدا) تو را تهیدست یافت،پس بی نیازت ساخت

وجد=یافت=>تکرار 11

سوره = الضحی **آیه =8

 

فراز 87=شریکان جعلی

وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ=و برای خدا همتایانی قرار دادند تا ( مردم را) از راه او گمراه کنند

جعلوا=قرار دادند=>تکرار 11

سوره = الابراهیم **آیه =30

 

فراز 88=راه روشن

لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ=در ( پذیرش ) دین، اجباری نیست ( زیرا) به راستی هدایت از گمراهی مشخص شد (شده است)

تبین=مشخص شد=>تکرار 11

سوره = البقره **آیه =256

 

فراز 89=چرخه ی طبیعت

فَانْظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا=پس بنگر به آثار بخشایش خدا، چگونه زنده می کند زمین را پس از مرگش

آثار=آثار=>تکرار 11

سوره = الروم **آیه =50

 

فراز 90=آغوش باز رحمت

ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ=سپس ( خداوند) به آنان توفیق توبه داد تا توبه کنند، به درستی که خداوند همان توبه پذیر مهربان است

التواب=توبه پذیر=>تکرار 11

سوره = التوبه **آیه =118

 

فراز 91=شکست شیطان

إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ=همانا نیست برای او ( شیطان) سلطه ای ( تسلط) بر کسانی که ایمان آوردند و بر پروردگارشان توکل می کنند

سلطان=سلطه=>تکرار 11

سوره = النحل **آیه =99

 

فراز 92=دو رویان دروغگو

وَإِذَا جَاءُوکُمْ قَالُوا آمَنَّا وَقَدْ دَخَلُوا بِالْکُفْرِ=و هر گاه ( منافقان اهل کتاب ) به نزد شما بیایند، می گویند: ایمان آوردیم،درحالی که با کفر داخل شدند( شده اند)

دخلوا=داخل شدند=>تکرار 11

سوره = المائده **آیه =61

 

فراز 93=دست های خالی

وَتَرَکْتُمْ مَا خَوَّلْنَاکُمْ وَرَاءَ ظُهُورِکُمْ=و(پس از مرگ به مشرکان گفته می شود) وهر چه را که به شما بخشیده بودیم، پشت سرتان رها کردید

ظهور=پشت سر=>تکرار 11

سوره = الانعام **آیه =94

 

فراز 94=نکوهش دنیاپرستی

فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِکْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا=پس روی بگردان از کسی که از یاد ما (خدا)روی بر می گرداند و جز زندگی (مادی)دنیا را نمی خواهد

اعرض=روی بگردان=>تکرار 11

سوره = النجم **آیه =29

 

فراز 95=اخباری از غیب

وَمَا کُنْتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِیِّ إِذْ قَضَیْنَا إِلَى مُوسَى الْأَمْرَ وَمَا کُنْتَ مِنَ الشَّاهِدِینَ=تو در جانب غربی ( کوه طور) نبودی هنگامی که ما فرماننبوت را به موسی دادیم و تو از شاهدان نبودی ( وقتی معجزات را در اختیار موسی گذاردیم)

ماکنت=نبودی=>تکرار 11

سوره = القصص **آیه =44

 

فراز 96=مسابقه ی همگانی

فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ=پس به سوی کارهای خیر بشتابید

الخیرات=کارهای خیر=>تکرار 10

سوره = البقره **آیه =148

 

فراز 97=پوششی فراگیر

وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ لِبَاسًا=و قرار دادیم شب را پوششی ( برای شما)

لباسا=پوشش=>تکرار 10

سوره = النبا **آیه =10

 

فراز 98=طلب ظرفیت

قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی=و( موسی (ع) گفت:) پروردگارا، سینه ام را برایم بگشا

صدر=سینه=>تکرار 10

سوره = الطه **آیه =25

 

فراز 99=دور بر گردان گناه

وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا=آمرزش بخواه از خدا ، که خداوند آمرزنده و مهربان است

استغفر=آمرزش بخواه=>تکرار 10

سوره = النساء **آیه =106

 

فراز 100=درد بی درمان

وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ=و هر کسی را که خدا گمراه گذارد ، برای او راهنما یی نخواهد بود

هاد=راهنما=>تکرار 10

سوره = الزمر **آیه =23

 

فراز 101=عصمت پیامبر (ص)

مَا ضَلَّ صَاحِبُکُمْ وَمَا غَوَى=و(هرگز) دوست شما ( حضرت محمد(ص)) گمراه نشد و مقصد را گم نکرده است

صاحب=دوست=>تکرار 10

سوره = النجم **آیه =2

 

فراز 102=عذاب برای چه

مَا یَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِکُمْ إِنْ شَکَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ=چرا خدا شما را عذاب کند اگر سپاسگزار باشیدو( ایمان آورید)

آمنتم=ایمان آوردید=>تکرار 10

سوره = النساء **آیه =147

 

فراز 103=نسل کشی

قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاءَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ=و ( فرعونیان) گفتند:پسران کسانی را که با او ( موسی) ایمان آورده اند، بکشید

اقتلوا=بکشید=>تکرار 10

سوره = الغافر **آیه =25

 

فراز 104=بشارت باد

وَهُوَ الَّذِی یُرْسِلُ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ=و اوست کسی که بادها را به بشارت، پیشاپیش ( باران) رحمتش می فرستد

الریاح=بادها=>تکرار 10

سوره = الاعراف **آیه =57

 

فراز 105=تحریف یهود

مِنَ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ=برخی از کسانی که یهودی شدند کلمات ( خدا) را از جای خود، تحریف کرده ( و تغییر می دهند)

هادوا=یهودی شدند=>تکرار 10

سوره = النساء **آیه =46

 

فراز 106=نهایت نادانی

قَالُوا سَوَاءٌ عَلَیْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَکُنْ مِنَ الْوَاعِظِینَ=و ( قوم عاد به حضرت هود) گفتند: برای ما یکسان است که ( ما را) پنددهی و یا از پنددهندگان نباشی (ما را پند ندهی)

لم تکن=نباشی=>تکرار 10

سوره = الشعرا **آیه =136

 

فراز 107=پیام پیامبران

وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ=و همانا در هر امتی، رسولی را بر انگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از خدایان دروغین بپرهیزید

بعثنا=بر انگیختیم=>تکرار 10

سوره = النحل **آیه =36

 

فراز 108=پشیمانی

وَالَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ=و کسانی که مرتکب بدی ها شده سپس بعد از آن توبه کردند و ایمان آوردند، همانا پروردگارت پس از آن، آمرزنده و مهربان است

تابوا=توبه کردند=>تکرار 10

سوره = الاعراف **آیه =153

 

فراز 109=زیر پوست شهر

وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ=و برخی از اهل شهر ( مدینه) منافق اند که بر نفاق خو گرفته اند، تو آنها را نمی شناسی ولی ما آنها را می شناسیم

المدینه=شهر=>تکرار 10

سوره = التوبه **آیه =101

 

فراز 110=مهمانی خدا

أَصْحَابُ الْجَنَّةِ یَوْمَئِذٍ خَیْرٌ مُسْتَقَرًّا وَأَحْسَنُ مَقِیلًا=اهل بهشت در آن روز ، جایگاهی بهتر و استراحت گاهی نیکوتر دارند

مستقرا=جایگاه=>تکرار 10

سوره = الفرقان **آیه =24

 

فراز 111=وعدگاه ظالملن

وَتِلْکَ الْقُرَى أَهْلَکْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِکِهِمْ مَوْعِدًا=و (مردم) آن شهرها را هنگامی که ستم کردند هلاک کردیم، و برای هلاکت آن ها وعده ای قرار دادیم

موعدا=وعده=>تکرار 10

سوره = الکهف **آیه =59

 

فراز 112=سوال از تاریخ

وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ=و از رسولان ما که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از (خدای) رحمان، معبودانی که پرستش شوند قرار دادیم

اسال=بپرس=>تکرار 10

سوره = الزخرف **آیه =45

 

فراز 113=سپاس خدا

وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ=و خداوند به زودی به شکر گزاران پاداش خواهد داد

الشاکرین=شکر گزاران=>تکرار 9

سوره = آل عمران **آیه =144

 

فراز 114=آفت انفاق

لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى=باطل نسازید بخشش های خود را با منت گذاشتن و اذیت کردن

صدقات=بخشش ها=>تکرار 9

سوره = البقره **آیه =264

 

فراز 115=خاق بی همتا

الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى=و(خدا) آن که آفرید، پس سامان داد ( خلقت انسان را)

سوی=سامان داد=>تکرار 9

سوره = الاعلی **آیه =2

 

فراز 116=پیام آور بیم و امید

إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ=من (کسی) نیستم مگر یک بیم دهنده و مژده دهنده برای گروهی که ایمان میآورند

بشیر=مژده دهنده=>تکرار 9

سوره = الاعراف **آیه =188

 

فراز 117=فرزندی شایسته

وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَیْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ=و بخشیدیم به داوود سلیمان را،چه نیکو بنده ای بود

وهبنا=بخشیدیم=>تکرار 9

سوره = الص **آیه =30

 

فراز 118=نجات از بن بست

وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا=و هر کس تقوای الهی پیشه کند، ( خداوند) راه نجاتی برای او قرار می دهد

یجعل=قرار می دهد=>تکرار 9

سوره = الطلاق **آیه =2

 

فراز 119=نه این و نه آن

وَذَرُوا ظَاهِرَ الْإِثْمِ وَبَاطِنَهُ=و گناه پیدا و ( نیز) پنهان آن را رها کنید

ذروا=رها کنید=>تکرار 9

سوره = الانعام **آیه =120

 

فراز 120=پرسشی عجولانه

وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ=و می گویند: این وعده ( های الهی) کی واقع می شوند اگر راست می گویید؟

متی=کی=>تکرار 9

سوره = الانبیاء **آیه =38

 

فراز 121=بیداری اسلامی

وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا=وببینی مردم گروه گروه به دین خدا داخل می شوند

یدخلون=داخل می شوند=>تکرار 9

سوره = النصر **آیه =2

 

فراز 122=باز گشتگاه عمومی

إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ=بازگشت همه ی شما به سوی من است و من شما را از آن چه عمل می کردید آگاه می کنم

انب=آگاه می کنم=>تکرار 9

سوره = اللقمان **آیه =15

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید شرمنده رهروری که عمل بر مجاز کرد

 

فراز 123=همیشه عدالت

وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَى=و هنگامی که ( سخنی) گفتید، عدالت ورزید هر چند ( یکی از طرفین داوری) خویشاوند ( شما ) باشد

قلتم=گفتند=>تکرار 9

سوره = الانعام **آیه =152

مگردان زبان زین سپس جز به دادکه از داد باشی تو پیروز و شاد

 

فراز 124=انکار بدون تحقیق

وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِیمٌ=و کسانی که به آیات پروردگارشان کافر شدند، برای آنان عذابی است از شکنجه ای پر درد

رجز=شکنجه=>تکرار 9

سوره = الجاثیه **آیه =11

 

فراز 125=تهمت های جاهلانه

یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ=کسانی که کافر شدند می گویند: این ( قرآن ، چیزی ) جز افسانه های پیشینیان نیست

اساطیر=افسانه ها=>تکرار 9

سوره = الانعام **آیه =25

اساطیر الاولین ۹ بار باهم تکرار شده است

 

فراز 126=داناتر از همه

إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ=همانا پروردگار تو داناتر است به کسی که از راه او گمراه شود و همچنین او داناتر است به هدایت یافتگان

المهتدین=هدایت یافتگان=>تکرار 9

سوره = القلم **آیه =7

 

فراز 127=طبل رسوایی

رَبَّنَا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصَارٍ=پروردگارا ! تو هر که را ( به خاطر اعمالش ) به آتش افکنی، او را خوار ساخته ای و برای افراد ستمگر ، یارانی نیست

انصار=یاران=>تکرار 9

سوره = آل عمران **آیه =192

انصار جمع شکسته ناصر

 

فراز 128=سطحی نگران

یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ=می دانند ( فقط) ظاهری از زندگی دنیارا،در حالی که از آخرت غفلت زدگان اند

غافلون=غفلت زدگان=>تکرار 9

سوره = الروم **آیه =7

 

فراز 129=مقابله به مثل

وَکَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ=و بر آن ها ( بنی اسرائیل) نوشتیم در آن ( تورات ) که جان در مقابل جان و چشم در مقابل چشم ( قصاص شود)

العین=چشم=>تکرار 9

سوره = المائده **آیه =45

قصاص ار چه خون را به خون شستن است ولیکن به صد حکمت آغشته است

 

فراز 130=چشمه های اختصاصی

عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا=و ( در بهشت) چشمه ای ( است) که بندگان خدا از آن می نوشند و آن را به هر سو که خواهند جاری می سازند

عینا=چشمه=>تکرار 9

سوره = الانسان **آیه =6

 

فراز 131=حضور و نظارت او

وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ=و بدانید که خداوند حایل می شود میان شخص ( انسان) و قلب او واین که به سوی او ( در قیامت) محشور می شوید

تحشرون=محشور می شوید=>تکرار 9

سوره = الانفاق **آیه =24

دوست نزدیک تر از من به من استوین عجب تر که من از وی دورم

چه کنم با که توان گفت که دوست در کنار من و من مهجورم

 

فراز 132=راه میانه

وَلَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ=و هرگز دستت را ( چون بخیلان ) بر گردنت قرار مده ( نبند)،و بیش از حد (نیز) دست خود را مگشای

لاتجعل=قرار مده=>تکرار 9

سوره = الاسرا **آیه =29

کرم بجای فرو ماند گان چو بتوانی مروت هست نه چندان که خود فرومانی

اندازه نگه دار که اندازه نکوهست

 

فراز 133=امیدواران

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ=به راستی آنان که ایمان آوردند و کسانی که هجرت کردند و در راه خدا جهاد نمودند، اینان اند که به رحمت الهی امیدوارند

هاجروا=هجرت کردند=>تکرار 9

سوره = البقره **آیه =218

 

فراز 134=پشت پرده یک پرونده

مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا=هر کس انسانی را جز برای قصاص و یا فسادی که در زمین کرده کشت ( بکشد) ، گویی همه ی مردم را کشته است

قتل=کشت=>تکرار 9

سوره = المائده **آیه =32

خلق همه شاخه درخت خداست شاخه درختی که درختی جداست

هر که تنی کشت نه شاخی فکند بلکه درخت بشر از بیخ کند

 

فراز 135=کودک حکیم

یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا=ای یحیی بگیر کتاب ( خدا) را باقوت، و حکمت را در کودکی به او عطا کردیم

خذ=بگیر=>تکرار 9

سوره = المریم **آیه =12

 

فراز 136=همراه نشدن با جاهلان

قَالَ قَدْ أُجِیبَتْ دَعْوَتُکُمَا فَاسْتَقِیمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِیلَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ=و ( خدا به موسی (ع) و هارون(ع)) فرمود: دعای شما دو نفر ( در باره نفرین فرعون) اجابت شد، پس پایداری کنید و از راه کسانی که نمی دانند هرگز پیروی نکنید

کما=شما دو نفر=>تکرار 9

سوره = الیونس **آیه =89

 

فراز 137=پیامی برای جوانان

وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ=و کسانی که امکانی برای ازدواج نمی یابند ، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل(وعنایت) خود آنان را بی نیاز گرداند

لا یجدون=نمی یابند=>تکرار 9

سوره = النور **آیه =33

بنشینم صبر پیش گیرم دنباله ی کار خویش گیرم

ثمره صبر جوانان = خداوند از فضل خویش بی نیاز گرداند

 

فراز 138=داخوشی پوشالی

وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا=و ( کافران اهل کتاب) گمان کردند که قلعه های شان آنان را ( از عذاب الهی) مانع می شود ( حفظ می کند) اما خداوند از آنجا که گمان نمی کردند به سراغ شان آمد

ظنوا=گمان کردند=>تکرار 9

سوره = الحشر **آیه =2

زجایی که در ذهن آنان نبود عذاب خداوندشان رو نمود

 

فراز 139=عظمت مکه

لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ=سوگند به این شهر ( مکه)

لااقسم=سوگند=>تکرار 8

سوره = البلد **آیه =1

 

فراز 140=قسم به شب

وَاللَّیْلِ إِذَا یَغْشَى=قسم به شب هنگامی که ( جهان را ) می پوشاند

یغشی=می پوشاند=>تکرار 8

سوره = اللیل **آیه =1

 

فراز 141=نزدیک تر از نزدیک

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا=همانا آنان ، آن را دور می بینند ( کفار روز قیامت را دور می پندارند)

یرون=می بینند=>تکرار 8

سوره = المعارج **آیه =6

 

فراز 142=اعجاز معجزه

فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ=و ( با دیدن معجزات حضرت موسی (ع) ) همه ی ساحران به سجده افتادند

السحره=ساحران=>تکرار 8

سوره = الشعراء **آیه =46

اشاره دارد به داستان ساحران فرعون در مقابل معجزه موسی(ع)

 

فراز 143=نامه های پاک

رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ یَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً=پیامبری از سوی خدا که صحیفه های پاکی را بر آن ها تلاوت می کند

صحفا=صحیفه ها=>تکرار 8

سوره = البینه **آیه =2

 

فراز 144=فرجام آن دشمنان خدا

أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ=آیا ندیدی چگونه رفتارکرد پروردگارت با اصحاب فیل؟

فعل=رفتار کرد=>تکرار 8

سوره = الفیل **آیه =1

 

فراز 145=عبادت مشروط

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ=و در میان مردم کسی هست که خدا را در شرایط خاص ( و تنها وقتی که احساس نیاز کند) می پرستد

یعبد=می پرستد=>تکرار 8

سوره = الحج **آیه =11

انسان شناسی

 

فراز 146=هدایت گام به گام

وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ=و هشدار ده خویشاوندان نزدیک خودت را

انذر=هشدار ده=>تکرار 8

سوره = الشعراء **آیه =214

دعوت پنهانی پیامبر

 

فراز 147=مهمانی آتش

إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ نُزُلًا=ما جهنم را برای پذیرایی کافران آماده کردیم

نزلا=پذیرایی=>تکرار 8

سوره = الکهف **آیه =102

کنایه به کافران

 

فراز 148=حاکم مطلق

لَا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْأَلُونَ=و (خداوند) به خاطر آن چه انجام می دهد باز خواست نمی شود ولی آن ها باز خواست می شوند

یفعل=انجام می دهد=>تکرار 8

سوره = الانبیاء **آیه =23

خداوند باز خواست نمی شود

 

فراز 149=سپید و سیاه

یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ=و (خداوند) شب را در روز و روز را در شب وارد می کند

یولج=وارد می کند=>تکرار 8

سوره = الفاطر **آیه =13

چرخ را دور شبانه روزی دهد شب برد روز آورد روزی دهد

 

فراز 150=نتیجه سپاس و ناسپاسی

لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ=اگر شکر کردید ( کنید) ، قطعا ( نعمت ها را) بر شما بیشتر خواهد کرد و اگر ناسپاسی کردید ( کنید)، همانا عذاب من سخت است

کفرتم=نا سپاسی کردید=>تکرار 8

سوره = الابراهیم **آیه =7

دوام دولت اندر حق شناسیت زوال نعمت اندرناسپاسی است اگر فضل خدا بر خود بدانی بماند بر تو نعمت جاودانی

شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند

 

فراز 151=دنیا، سرگرمی ناپایدار

نُمَتِّعُهُمْ قَلِیلًا ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلَى عَذَابٍ غَلِیظٍ=ما اندکی آنها را از متاع دنیا بهره مند می کنیم ، سپس آن ها را به تحمل عذابی سخت وادار می سازیم

غلیظ=سخت=>تکرار 8

سوره = اللقمان **آیه =24

 

فراز 152=خشم الهی

کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ=نزد خدا بسیار موجب خشم است این که بگویید آنچه را انجام نمی دهید

ان تقولوا=این که بگویید=>تکرار 8

سوره = الصف **آیه =3

دو صد گفته چون نیم کردار نیست

رطب خورده منع رطب کی کند

 

فراز 153=امید اهل یقین

وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْمًا لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ=و چه حکمی از حکم خدا بهتر است برای قومی که یقین دارند

یوقنون=یقین دارند=>تکرار 8

سوره = المائده **آیه =5

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی

 

فراز 154=از هر سو یک منظره

وَأَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ=و رویاندیم در آن ( در زمین ) از هر نوع گیاه خوش منظر ( و شادی آفرین)

انبتنا=رویاندیم=>تکرار 8

سوره = ق **آیه =7

 

فراز 155=رفتار کفر آمیز

یَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ یُنْکِرُونَهَا وَأَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ=نعمت های خدا را می شناسند سپسپ آن را انکار می کنند و اکثرشان کافرند

یعرفون=می شناسند=>تکرار 8

سوره = النحل **آیه =83

 

فراز 156=صاحب گنجینه ها

وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ=و هیچ چیز نیست مگر آن که گنجینه های آن نزد ماست، ولی جز به اندازه ی معین آن را نازل نمی کنیم

خزائن=گنجینه ها=>تکرار 8

سوره = الحجر **آیه =21

نقش هستی نقشی از ایوان ماست خاک و باد و آب سرگردان ماست

 

فراز 157=عبادت همگانی

إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِی الرَّحْمَنِ عَبْدًا=هیچ چیز در آسمان ها و زمین نیست مگر آنکه بنده وار به سوی خدای رحمان آینده است ( می آید)

آتی=آینده=>تکرار 8

سوره = المریم **آیه =93

باد و خاک و آب و آتش بنده اندبا من و تو مرده با حق زنده اند

تصبیح گوی او نه بنی آدم اند و بس هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد

 

فراز 158=آداب حضور

وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ=و هنگامی که قرآن خوانده شود، به آن گوش فرا دهید و سکوت کنید تا مورد رحمت قرار گیرید

ترحمون=مورد رحمت قرار گیرید=>تکرار 8

سوره = الاعتراف **آیه =204

چو قرآن بخوانند دیگر خموش به آیات قرآن فرا داد گوش

 

فراز 159=من همانم که گمراه بودم

وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَاکُمْ وَإِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ=خدا را یاد کنید همان گونه که شما را هدایت کرد در حالی که قبلا از گمراهان بودید

الضالین=گمراهان=>تکرار 8

سوره = البقره **آیه =198

هیچ نمازی نیست مگر سوره فاتحه الکتاب( حمد )در آن خوانده شود

 

فراز 160=منم خدای یگانه

إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی=به راستی منم خدا ، نیست معبودی جز من ، پس بپرست مرا و برپا دار نماز را برای یاد من

اقم=برپا دار=>تکرار 8

سوره = الطه **آیه =14

داستان موسی در کوه طور

خداوند اینجا خود را معرفی می کند

 

فراز 161=راه اثبات محبت

قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ=بگو اگر دوست دارید خدا را ، پس پیروی کنید از من تا خداوند شما را دوست بدارد

تحبون=دوست دارید=>تکرار 8

سوره = آل عمران **آیه =31

 

فراز 162=سرانجام بی حرمتی

وَمَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ=و هر کس بخواهد در آن ( مسجد الحرام) از راه حق منحرف گردد و دست به ظلم زند، از عذابی دردناک به او می چشانیم

یرد=بخواهد=>تکرار 8

سوره = الحج **آیه =25

 

فراز 163=پیروزمندان نهایی

وَمَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ=و هر کس که ولایت خدا و پیامبرش و افراد با ایمان را بپذیر ( بداند که ) گروه خداست که پیروز است

حزب=گروه=>تکرار 8

سوره = المائده **آیه =56

داستان حضرت علی (ع) و هدیه دادن انگشتری به مسکین

 

فراز 164=دو پیامبر همراه

وَأَخِی هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِیَ رِدْءًا یُصَدِّقُنِی=و ( موسی(ع) به خدا گفت :) برادرم هارون زبانش از من فصیح تر است،او را همراه من بفرست تا یاور من باشد و مرا تصدیق کند

ارسل=بفرست=>تکرار 8

سوره = القصص **آیه =34

 

فراز 165=مال اندوزان

وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا یُنْفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ=کسانی که طلا و نقره را ذخیره می کنند و در راه خدا انفاق نمی نمایند ، آن ها را به عذابی دردناک بشارت ده

الذهب=طلا=>تکرار 8

سوره = التوبه **آیه =34

زر و نعمت اکنون بده کان توستکه بعد از تو بیرون ز فرمان توست

به دنیا توانی که عقبا خریبخر جان من ور نه حسرت بری

 

فراز 166=آفت ایمان

الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ=آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک نیالودند، ایمنی تنها برای آنهاست و آنان هدایت یافتگان اند

مهتدون=هدایت یافتگان=>تکرار 8

سوره = الانعام **آیه =82

دامن جان در کش از آلودگی نیست در آلودگی آسودگی

 

فراز 167=روزی سخت و طولانی

یَوْمَ تَأْتِی کُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَنْ نَفْسِهَا وَتُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ=روزی بیاید که هر کس گرفتار دفاع از خویشتن است و به هرکس هر چه کرده داده شود و ایشان ستم نبینند

تاتی=بیاید=>تکرار 8

سوره = النحل **آیه =111

عذاب قبر و سوال و جواب در پیش هست

 

فراز 168=نعمت باران

نْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّیْتُونَ وَالنَّخِیلَ وَالْأَعْنَابَ وَمِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ=خداوند با آن ( آب باران) برای شما زراعت و زیتون و نخل ها و تاکستان ها ، و هر گونه میوه می رویاند

الزرع=زراعت=>تکرار 8

سوره = النحل **آیه =11

جانور از نطفه میکند شکر از نی برگ تر از چوب خشک چشمه زه خارا

شربت نوش آفرید از مگس نحل نخل تناور کند  زدانه خرما

 

فراز 169=جفاکاران

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَوْ کَذَّبَ بِآیَاتِهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ=و چه کسی ستمکارتر است از آن کس که به خدا دروغ بست یا آیات او را تکذیب نمود؟ قطعا ستمکاران رستگار نمی شوند

و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا=و چه کسی ستمکارتر است از آن کس که به خدا دروغ بست=>تکرار 8

سوره = الانعام **آیه =21

ناحق بود آن کس که کند امر تو تکذیب

 

فراز 170=کیفر تهمت

إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ=همانا کسانی که به زنان پاکدامن بی خبر ( از بدکاریو) مومن نسبت ناروا می دهند، در دنیا و آخرت لعنت شده اند

المحصنات=زنان پاکدامن=>تکرار 8

سوره = النور **آیه =23

 

فراز 171=قسم شیطانی

قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ - إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ=و ( شیطان به خدا) گفت: به عزتت سوگند، همه بندگانت را گمراه می کنم -مگر اخلاص یافتگان را از میان بندگانت

المخلصین=اخلاص یافتگان=>تکرار 8

سوره = الص **آیه =82,83

گفتگوی زیبای خدا با شیطان

 

فراز 172=آرزوی محال

یَوْمَئِذٍ یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ=در آن روز ( روز قیامت ) کسانی که کفر ورزیده و از پیامبر نا فرمانی کردند آرزو می کنند که با زمین یکسان می گشتند ( تا خاک شوند و عذاب نبینند)

عصوا=نا فرمانی کردند=>تکرار 8

سوره = النساء **آیه =42

 

فراز 173=بانوی برگزیده

وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ=و ( یاد کن از ) هنگامی که فرشتگان گفتند: ای مریم ! به راستی خداوند بر گزید تو را و پاک ساخت تو را و برگزید تو را بر زنان جهان

اصطفا=برگزید=>تکرار 8

سوره = آل عمران **آیه =42

حضرت مریم برگزیده زنان زمان خودش بود

حضرت فاطمه (ص) برگزیده زنان عالم هست از اول تا آخرین

 

فراز 174=دلسوزی پیامبران

أُبَلِّغُکُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَأَنْصَحُ لَکُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ=و ( حضرت نوح به قومش گفت:) پیام های پروردگارم را به شما می رسانم و خیر خواه شما هستم و از خداوند چیزهایی می دانم که شما نمی دانید

اعلم=می دانم=>تکرار 8

سوره = الاعراف **آیه =62

نصیحتی کنمت بشو و بهانه مگیرهر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر

 

فراز 175=فخر فروشی ممنوع

وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ=و اگر بعد از رنج و ناخوشی که به او ( انسان) رسیده، نعمت هایی به او بچشانیم ،یقینا می گویند: بدی ها از من رفت ( دور شد) همانا او شادمان و بسیار فخر فروش است

ذهب=رفت=>تکرار 8

سوره = الهود **آیه =10

 

فراز 176=تجارتی پر سود

مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ=حکایت آنان که مال خود را در راه خدا انفاق می کنند، مانند حکایت دانه ای است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه ای صد دانه باشد

مائه=صد=>تکرار 8

سوره = البقره **آیه =261

آنکه بشارت به خودم میدهددانه یکی هفتصدم می دهد

 

فراز 177=لباس اهل بهشت

وَیَلْبَسُونَ ثِیَابًا خُضْرًا مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ=و ( بهشتیان ) لباس ها یی سبزرنگ از ابریشم نازک و ضخیم می پوشند، در حالیکه در آن ( بهشت) بر تخت ها تکیه می زنند

ثیابا=لباس ها=>تکرار 8

سوره = الکهف **آیه =31

اگر حریر و استبرق بهشت یان دارند ز نعمت تو بساطم ستبرق ست و حریر

سندس = حریر نازک

استبرق = حریر ضخیم

 

فراز 178=سرای ماندگار

وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى=و آخرت بهتر و پایدارتر است

ابقی=پایدارتر=>تکرار 7

سوره = الاعلی **آیه =17

پس بگردید و بگردد روزگار دل به دنیا در نبندد هوشیار

 

فراز 179=شرط لزوم تذکر

فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرَى=پس تذکر بده اگر تذکر مفید باشد

ذکر=تذکر بده=>تکرار 7

سوره = الاعلی **آیه =9

نصیحت گوش کن جانا که از جاندوست تر دارند جوانان سعادت مند پند پیر دانا را

 

فراز 180=فرمان الهی

وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا=امر خدا تحقق یافته است

مفعولا=تحقق یافته=>تکرار 7

سوره = النساء **آیه =47

هر چه که دل خواست نه آن می شود هر چه خدا خواست همان می شود

 

فراز 181=همراه هر سخنی

فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا=پس همانا با ( هر ) دشواری آسانی است

یسرا=آسانی=>تکرار 7

سوره = الانشراح **آیه =5

 

فراز 182=غافلگیری همگان

لَا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً=و (قیامت) جز به طور ناگهانی ، به سراغ شما نمی آید

لاتاتی=نمی آید=>تکرار 7

سوره = الاعراف **آیه =187

 

فراز 183=شکایت محبوب

قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَکْفَرَهُ=مرده باد آدمی ، چه قدر کافر ( و نا سپاس ) است

قتل=مرده باد=>تکرار 7

سوره = العبس **آیه =17

 

فراز 184=اتمام حجت

قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُکَ بِشَیْءٍ مُبِینٍ=و (موسی(ع) به فرعون) گفت:حتی اگر نشانه ای آشکار برای تو آوردم (بیاورم). ( باز ایمان نمی آوری؟)

جئت ب=آوردم=>تکرار 7

سوره = الشعراء **آیه =30

 

فراز 185=دانای آشکار و نهان

وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا تَکْتُمُونَ=و خداوند می داند آنچه را آشکار میکنید، وآنچه را پنهان می دارید

تکتمون=پنهان می دارید=>تکرار 7

سوره = المائده **آیه =99

 

فراز 186=فایده ی هدایت

فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ=پس هر کس هدایت یلفت ، قطعا به سود خود هدایت یافته است

اهتدی=هدایت یافت=>تکرار 7

سوره = النمل **آیه =92

 

فراز 187=هر چه کنی به خود کنی

وَمَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ=و هر کس از حدود خداوند تجاوز کند ، پس همانا بر خود ستم کرد ( ستم کرده)

ظلم=ستم کرد=>تکرار 7

سوره = الطلاق **آیه =1

 

فراز 188=تجلی عشق

وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَأَصِیلًا=و یاد کن نام پروردگارت را هر بامداد و شامگاه

بکره=بامداد=>تکرار 7

سوره = الانسان **آیه =25

 

فراز 189=تکثیر نیکی

مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا=هر کس کار نیکی به جا آورد، ده برابر آن پاداش دارد

عشر=ده=>تکرار 7

سوره = الانعام **آیه =160

 

فراز 190=دانشمندان چنین اند

إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ=در بین بندگان الهی فقط افراد دانشمند از خدا می ترسند

یخشی=می ترسد=>تکرار 7

سوره = الفاطر **آیه =28

 

فراز 191=گمان باطل

إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ یَحُورَ=او (انسان گناهکار) گمان کرد که هرگز ( نزد ما) بر نمی گردد

ظن=گمان کرد=>تکرار 7

سوره = الانشقاق **آیه =14

 

فراز 192=همراهان جدایی ناپذیر

کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ=هر شخصی در گرو اعمالی است که انجام داده است

امری=شخص=>تکرار 7

سوره = الطور **آیه =21

 

فراز 193=چراغانی خدا

إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ=ما آسمان دنیا را با زینت ستارگان آراستیم

زینا=آراستیم=>تکرار 7

سوره = الصافات **آیه =6

 

فراز 194=میعاد گاه بندگان

وَإِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ=و جز این نیست که همه ی آنان ( روز قیامت) نزد ما احضار شدگان اند

محضرون=احضار شدگان=>تکرار 7

سوره = الیس **آیه =32

 

فراز 195=آفرینش جنیان

وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ=و جنیان را ازشعله های آمیخته ی آتش آفرید

الجان=جنیان=>تکرار 7

سوره = الرحمن **آیه =15

 

فراز 196=روزی به دست اوست

وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ=و خداوند برتری داد بعضی از شما را بر بعضی دیگر در روزی.(زیرا قابلیت ها ، استعدادها و تلاش های تان متفاوت است)

فضل=برتری داد=>تکرار 7

سوره = النحل **آیه =71

 

فراز 197=پلیدی ممنوع

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیرِ=و ( خداوند ) حرام کرد بر شما مردار و خون و گوشت خوک را

الدم=خون=>تکرار 7

سوره = النحل **آیه =115

 

فراز 198=باران وحشت

وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ مَطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِینَ=و بر آن ها ( از سنگ) فرو فرستادیم و چه بد بود باران هشدار داده شدگان ( عذاب قوم لوط)

مطرا=باران=>تکرار 7

سوره = الشعراء **آیه =173

 

فراز 199=گردهمایی دوزخیان

وَیَوْمَ یُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ یُوزَعُونَ=و روزی که دشمنان خدا به سوی آتش محشور می شوند و صفوص پیشین را نگه می دارند.(تا صف های بعد به آن ها ملحق شوند)

اعداء=دشمنان=>تکرار 7

سوره = الفصلت **آیه =19

 

فراز 200=برخورد با معجزه

وَآتَیْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا=و به (قوم) ثمود شتر ماده دادیم که (معجزه ای ) روشنگر بود، پس به آن ستم کردند.(و شتر را کشتند)

الناقه=شتر ماده=>تکرار 7

سوره = الاسراء **آیه =59

 

فراز 201=نگاهی به گذشته

وَکَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْیًا=و چه بسیار نسل هایی که قبل از آنان هلاک کردیم که هم مال و ثروت شان از ایشان بهتر بود و هم ظاهرشان آراسته تر

قرن=نسل=>تکرار 7

سوره = المریم **آیه =74

 

فراز 202=جدال باطل

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِ اللَّهِ أَنَّى یُصْرَفُونَ=آیا ندیدی کسانی را که در آیات خدا مجادله می کنند ، چگونه ( از راه حق ) بر گردانده می شوند؟

یجادلون=مجادله می کنند=>تکرار 7

سوره = الغافر **آیه =69

 

 

فراز 203=سود باقی یا لذت فانی

أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِیهِ کَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا=آیا کسی که به او وعده ای نیکو دادیم و ( در آخرت ) به آن ( وعده) خواهد رسید،همانند کسی است که او را بهرمند کردیم به کالای زندگی دنیا ( ولی در آخرت بی بهره است؟)

متعنا=بهره مند کردیم=>تکرار 7

سوره = القصص **آیه =61

 

فراز 204=برادری مومنان

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ=جز این نیست که مومنان برادران اند، پس بین دو برادر خود آشتی برقرار کنید

اخوه=برادران=>تکرار 7

سوره = الحجرات **آیه =10

 

فراز 205=مردم نا سپاس

وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَشْکُرُونَ=همانا پروردگار تو نسبت به مردم دارای فضل ( و کرم) است، ولی بیشترشان سپاس نمی گزارند

لایشکرون=سپاس نمی گزارد=>تکرار 7

سوره = النمل **آیه =73

 

فراز 206=دلیل را بیاورید

أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ=آیا با خداوند معبود ( دیگری) هست؟ بگو : اگر راست می گویید، دلیل خود را بیاورید

برهان=دلیل=>تکرار 7

سوره = النمل **آیه =64

 

فراز 207=سرزنش تلخ

أَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ=مگر نه این که آیات من بر شما خوانده می شود، پس آن را تکذیب می کردید؟

کنتمتکذبون=تکذیب می کردید=>تکرار 7

سوره = المومنون **آیه =105

 

فراز 208=دعای ابراهیم (ع)

رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ=خدایا! مرا و فرزندانم را بر پا کننده ی نماز قرار بده . پروردگارا!دعایم را اجابت فرما

مقیم=برپا کننده=>تکرار 7

سوره = الابراهیم **آیه =40

 

 

فراز 209=گهواره ی آدمی

أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَا=و ( آیا معبود های شما بهتر است) یا کسی که زمین را محل آرامش قرار داد و در لا به لا یش جویبارانی قرار داد

خلال=لا به لا=>تکرار 7

سوره = النمل **آیه =61

 

فراز 210=گذشت زیبا

وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ=همانا قیامت آمدنی است ، پس تو از لغزش ( آن ها) گذشت کن ( آن هم) گذشتی زیبا

الجمیل=زیبا=>تکرار 7

سوره = الحجر **آیه =85

 

 

اقتصاد مقاومتی با رویکردی بر نقش قوه قضاییه

اﻗﺘﺼﺎد ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎی ﻣﻬﻢ در ﺑﺮﻗﺮاری ﺣﮑﻮﻣﺖ اﺳﻼﻣﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺳﺎل ﻫﺎی اﺑﺘﺪاﯾﯽ ﭘﯿﺮوزی اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ ﻣﻮرد ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺑﻨﯿﺎﻧﮕﺬار ﮐﺒﯿﺮ اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﺧﻤﯿﻨﯽ)ره (ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ .ﻫﻤﻮاره در ﺧﻄﺎﺑﻪ ﻫﺎی اﯾﺸﺎن ﺑﺮ ﻧﻘﺶ اﻗﺘﺼﺎد و ﻣﻌﯿﺸﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺮ رﺷﺪ ﺣﮑﻮﻣﺖ اﺳﻼﻣﯽ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻣﯽ ﺷﺪ و ﺗﻌﺎﺑﯿﺮی ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪ در اﯾﻦ ﺧﺼﻮص ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ .اﯾﻦ رﻫﻨﻤﻮدﻫﺎ ﺑﻌﺪ از اﯾﺸﺎن ﻧﯿﺰ ﻫﻤﻮاره ﻣﻮرد ﻋﻨﺎﯾﺖ ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﺧﺎﻣﻨﻪ ای)ﻣﺪﻇﻠﻪ اﻟﻌﺎﻟﯽ (ﻧﯿﺰ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ و در دوﻟﺖ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ رﺳﯿﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﯿﺸﺖ ﻣﺮدم از ﻧﮑﺎت ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺗﺎﮐﯿﺪات اﯾﺸﺎن ﺑﻮده اﺳﺖ.  ﺑﺎ روﯾﮑﺮد اﺳﺘﻘﻼل ﻃﻠﺒﺎﻧﻪ و آزادﮔﯽ رﻫﺒﺮ ﻣﻌﻈﻢ اﻧﻘﻼب و اراﺋﻪ ﻃﺮﯾﻖ ﺿﺪاﺳﺘﮑﺒﺎری اﯾﺸﺎن در ﻋﺪم ﺳﻠﻄﻪ ﺑﯿﮕﺎﻧﮕﺎن ﺑﺮ ﮐﺸﻮر ﻫﻤﻮاره از ﻧﻈﺮ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺎ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺎی ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ و ﺳﺨﺖ اﻣﭙﺮﯾﺎﻟﯿﺰم ﺟﻬﺎﻧﯽ روﺑﺮو ﺑﻮده اﯾﻢ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﺸﮑﻞ اﻗﺘﺼﺎد ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﺑﺎ ﻧﻮﺳﺎن روﺑﺮو ﮐﺮد

ﺑﺎ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪاﻧﻪ و ﻣﺪﺑﺮاﻧﻪ رﻫﺒﺮ ﻣﻌﻈﻢ اﻧﻘﻼب ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﺧﺎﻣﻨﻪ ای )ﻣﺪﻇﻠﻪ اﻟﻌﺎﻟﯽ (اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ راه اﻧﺪازی و در دوﻟﺘﻬﺎی ﻫﺸﺘﻢ، ﻧﻬﻢ و دﻫﻢ ﻣﻮرد ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻣﻌﻈﻢ اﻟﻪ ﺑﻮد ﺗﺎ اﻗﺘﺼﺎد ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ ﺧﻮدﮐﻔﺎﯾﯽ رﺳﯿﺪه و اﺳﺘﻔﺎده از ﭘﻮل ﻧﻔﺖ و ﻣﯿﻌﺎﻧﺎت ﮔﺎزی ﺑﻪ ﺣﺪاﻗﻞ رﺳﺪ ﺗﺎ در زﻣﺎن ﮐﺎﻫﺶ ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺎ ﻓﺸﺎر ﮐﻤﺘﺮی ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ وارد ﺷﻮد .از اﯾﻦ رو ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﺎﻧﻪ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻫﺎی ﺟﺎﻣﻌﯽ از ﺳﻮی ﻣﻘﺎم ﻣﻌﻈﻢ رﻫﺒﺮی ﺑﻪ ﻗﻮای ﺳﻪ ﮔﺎﻧﻪ اﺑﻼغ ﮔﺮدﯾﺪ ﺗﺎ ﺳﺮﻣﺸﻘﯽ ﺑﺮای اﺟﺮای اﯾﻦ ﺳﯿﺎﺳﺖ در ﻣﺒﺎﻧﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺟﺮاﯾﯽ ﮐﺸﻮر ﻗﺮار ﮔﯿﺮد.

اﯾﻦ ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ در ﻗﻮه ﻗﻀﺎﯾﯿﻪ ﻧﯿﺰ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ رﯾﺎﺳﺖ ﻣﺤﺘﺮم ﻗﻮه ﻗﻀﺎﯾﯿﻪ ﺣﻀﺮت آﯾﺖ اﷲ آﻣﻠﯽ ﻻرﯾﺠﺎﻧﯽ)ﺣﻔﻆ اﷲ ( ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ و ﺑﻪ دﺳﺘﮕﺎه ﻫﺎی ﺗﺎﺑﻌﻪ ﻗﻮه ﻗﻀﺎﯾﯿﻪ در ﺧﺼﻮص ﺑﻮﻣﯽ ﺳﺎزی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ در دﺳﺘﮕﺎه ﻫﺎی ذﯾﺮﺑﻂ اﻗﺪام ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ .اﯾﻦ ﺗﯿﺰﺑﯿﻨﯽ رﯾﺎﺳﺖ ﻣﺤﺘﺮم ﻗﻮه ﻗﻀﺎﯾﯿﻪ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ ﻣﺤﺎﮐﻢ و دﺳﺘﮕﺎه ﻫﺎی ﻧﻈﺎرﺗﯽ را ﺗﺎ ﻣﯿﺰان زﯾﺎدی ﺑﺎ اﺑﻼﻏﯿﻪ رﻫﺒﺮ ﻣﻌﻈﻢ اﻧﻘﻼب روﺷﻦ ﺳﺎزد و ﻣﻮاﻧﻊ ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری را در ﮐﺸﻮر ﻫﻤﻮار ﻧﻤﺎﯾﺪ.  ﻣﺮﮐﺰ ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﺑﺴﯿﺞ ﻗﻮه ﻗﻀﺎﯾﯿﻪ ﺑﺎ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﺑﻪ رﺳﺎﻟﺖ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎزی ﮐﻪ در ﺳﻄﺢ ﻗﻮه ﻗﻀﺎﯾﯿﻪ دارد اﻗﺪام ﺑﻪ روﺷﻨﮕﺮی ﺑﯿﺎﻧﺎت ﻣﻘﺎم ﻣﻌﻈﻢ رﻫﺒﺮی ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﺧﺎﻣﻨﻪ ای)ﻣﺪﻇﻠﻪ اﻟﻌﺎﻟﯽ (در ﺳﻄﺢ ﻗﻀﺎت و ﭘﺮﺳﻨﻞ ﮐﺮده اﺳﺖ ﺗﺎ ﻗﻀﺎت و ﭘﺮﺳﻨﻞ ﻣﺤﺘﺮم ﺿﻤﻦ آﺷﻨﺎﯾﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎ روﻧﺪ اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ در دﺳﺘﮕﺎه ﻫﺎی ﺧﻮد، زﻣﯿﻨﻪ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎد و رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎی ﻣﻮرد ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻣﻘﺎم ﻣﻌﻈﻢ رﻫﺒﺮی را ﺑﯿﺶ از ﭘﯿﺶ رﺷﺪ دﻫﻨﺪ.

ﭘﯿﺸﮕﻔﺘﺎر

روﯾﮑﺮد اﺳﺘﻘﻼل ﻃﻠﺒﺎﻧﻪ اﯾﺮان و ﺟﺎی ﻧﮕﺮﻓﺘﻦ در زﯾﺮ ﺳﻠﻄﻪ اﻣﭙﺮﯾﺎﻟﯿﺰم ﻏﺮب و ﺳﻮﺳﯿﺎﻟﯿﺴﺖ ﺷﺮق ﻫﻤﻮاره ﻣﻠﺖ اﯾﺮان را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﻟﮕﻮﯾﯽ ﻣﻮﻓﻖ از آزادﮔﯽ در ﺑﯿﻦ ﺟﻮاﻣﻊ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ و ﻫﻤﯿﻦ اﻣﺮ ﺳﺒﺐ ﺷﺪه ﺗﺎ در دﻫﻪ ﻫﺎی اﺧﯿﺮ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺎی ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ای ﺑﺮ ﻣﻠﺖ اﯾﺮان ﺗﺤﻤﯿﻞ ﺷﻮد ﮐﻪ اﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺳﺒﺐ ﺷﺪه ﺗﺎ روﯾﮑﺮدﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﻪ ﺻﻮرت وﯾﮋه ﻣﻮرد ﺑﺎزﻧﮕﺮی ﻗﺮار ﮔﯿﺮد .از اﯾﻦ رو ﻣﻘﺎم ﻣﻌﻈﻢ رﻫﺒﺮی ﺣﻀﺮت آﯾﺖ اﷲ ﺧﺎﻣﻨﻪ ای)دام ﻇﻠﻪ اﻟﻌﺎﻟﯽ (درﺑﺎره اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺗﻨﻬﺎ راه ﺣﻞ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﻋﻠﻤﯽ ﺑﺎ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺎی دﺷﻤﻨﺎن ﻋﻠﯿﻪ ﮐﺸﻮر ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻣﮑﺮر دارﻧﺪ و ﺗﻮﺟﻪ و دﻗﺖ ﺑﻪ آن را ﺿﺮوری ﻣﯽ داﻧﻨﺪ.

اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﻟﮕﻮی ﻋﻠﻤﯽ ﻣﻮرد ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺣﻀﺮت اﻣﺎم ﺧﺎﻣﻨﻪ ای )ﻣﺪﻇﻠﻪ اﻟﻌﺎﻟﯽ (ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﺎﯾﺪ در ادارات و ﻧﻬﺎدﻫﺎی ﻧﻈﺎم ﺟﺎری ﺷﻮد و اﯾﻦ اﻣﺮ ﻣﺤﻘﻖ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﻣﮕﺮ ﺑﺎ ﺑﻮﻣﯽ ﺳﺎزی اﯾﻦ ﻓﺮﻣﺎن در ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، از اﯾﻦ ﺟﻬﺖ ﻗﻮه ﻗﻀﺎﯾﯿﻪ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان دﺳﺘﮕﺎه ﺣﺎﮐﻤﯿﺘﯽ در ﻋﺮﺻﻪ ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﻧﻘﺶ ﭘﺮ رﻧﮕﯽ در اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﯽ دارد؛ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ای ﮐﻪ اﯾﻦ ﻗﻮه ﺑﺎ ﻧﻈﺎرت از ﻃﺮﯾﻖ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺎزرﺳﯽ ﮐﻞ ﮐﺸﻮر، اراﺋﻪ ﻃﺮﯾﻖ از ﺟﺎﻧﺐ دﯾﻮان ﻋﺪاﻟﺖ اداری، ﺿﻤﺎﻧﺖ اﺟﺮای ﻗﻮاﻧﯿﻦ در دادﮔﺴﺘﺮی ﻫﺎ، اﺟﺮای ﻣﺠﺎزات ﻫﺎ در زﻧﺪان، ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی از زﻣﯿﻦ ﺧﻮاری ﺗﻮﺳﻂ ﺳﺎزﻣﺎن ﺛﺒﺖ اﺳﻨﺎد و اﻣﻼک ﮐﺸﻮر، ﻧﻈﺎرت ﺑﺮ ﺑﺎزار ﻣﺼﺮف از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻌﺰﯾﺮات ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ و ﺳﺎﯾﺮ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎی واﺑﺴﺘﻪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻧﻘﺶ ﺳﺎزﻧﺪه ای در اﺟﺮای صحیح اقتصاد مقاومتی ایفا کنند، میتواند نقش مثبتی داشته باشد   

 از این رو این مقاله به بررسی مفهوم کلی اقتصاد مقاومتی، مفاهیم زیر دستی و واکاوی دقیق و توجه ویژه به جنبههای مختلف آن در بیانات مقام عظمای ولایت می پردازد تا حتی الامکان تصویری روشن وملموس از آن ارائه نماید و پرسنل قوه قضاییه بتوانند با رویکرد اقتصاد مقاومتی آشنا شده و نحوه اجرای آن در قوه قضاییه به صورت ملموستر بنگرند

تعریف اقتصاد مقاومتی

اقتصاد مقاومتی رویارویی و در تقابل با اقتصاد وابسته و مصرف کننده است. به عبارتی منفعل نیست و در مقابل اهداف اقتصادی نظام سلطه ایستادگی میکند، این شاخه از اقتصاد سعی در تغییر ساختارهای اقتصادی موجود دارد و در تلاش است تا مفاهیم ساختاری اقتصاد را مبتنی بر جهان بینی و اهداف انقلابی جامعه بومی سازی کند. به عبارت دیگر اقتصاد مقاومتی یعنی شناسایی و تشخیص کانون های فشار اقتصاد سلطه و در پی آن تلاش برای کنترل و بیاثر کردن این کانون ها و همچنین تبدیل تهدیدها به فرصت است. همینطور اقتصاد مقاومتی در مسیر کاهش وابستگیها است و تاکید آن بر روی مزیتهای تولید داخلی و خود اتکایی است. اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که با آینده پژوهی دقیق و عالمانه تمامی فرصتهای آتی دشمن را برای ضربه زدن به اقتصاد کشور شناسایی و راه مناسب مقابله با آن را به شکلی همه جانبه ترسیم می کند. اقتصاد مقاومتی تخصیص بهینه منابع، افزایش ظرفیت تولید ملی، بهبود فضای کسب و کار از طریق مدیریت سرمایههای انسانی، اجتماعی و فیزیکی بمنظور تبدیل تهدیدها به فرصت است. اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنیها و خصومتهای شدید میتواند ترسیم کننده رشد و شکوفایی کشور باشد. حال پس از بیان مفاهیم کلی و اساسی اقتصاد مقاومتی به چند سیاست کلی اقتصاد مقاومتی که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی طرح شده است اشاره میکنیم. حضرت آیتاالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بر اساس بند یک اصل 110 قانون اساسی که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، تاکید دارند: پیروی از الگوی علمی و بومی بر آمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی، عامل شکست و عقبنشینی دشمن در جنگ تحمیلی اقتصادی علیه ملت ایران است. همچنین اقتصاد مقاومتی میتواند در بحرانهای روبه افزایش جهانی، الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی را عینیت بخشد و فرصت مناسب را برای نقش آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند.

متن ابلاغیه رهبر معظم انقلاب به رؤسای قوای سهگانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح زیر است: ایران اسلامی با استعدادهای سرشار معنوی و مادی و ذخائر و منابع غنی و متنوع و زیرساختهای گسترده و مهمتر از همه، برخورداری از نیروی انسانی متعهد و کارآمد و دارای عزم راسخ برای پیشرفت، اگر از الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی که همان اقتصاد مقاومتی است، پیروی کند نه تنها بر همه مشکلات اقتصادی فایق میآید و دشمن را که با تحمیل یک جنگ اقتصادی تمام عیار در برابر این ملت بزرگ صفآرایی کرده، به شکست و عقبنشینی وا میدارد، بلکه خواهد توانست در جهانی که مخاطرات و بیاطمینانیهای ناشی از تحولات خارج از اختیار، مانند بحرانهای مالی، اقتصادی، سیاسی و غیره در آن رو به افزایش است، با حفظ دستاوردهای کشور در زمینههای مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی و سند چشمانداز بیست ساله، اقتصاد متکی به دانش و فناوری، عدالت بنیان، درونزا و برونگرا، پویا و پیشرو را محقق سازد و الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد.

اکنون با مداقه لازم و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی که در ادامه و تکمیل سیاستهای گذشته، خصوصاً سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی و با چنین نگاهی تدوین شده و راهبرد حرکت صحیح اقتصاد کشور به سوی این اهداف عالی است، ابلاغ میگردد

لازم است قوای کشور بیدرنگ و با زمانبندی مشخص، اقدام به اجرای آن کنند و با تهیه قوانین و مقررات لازم و تدوین نقشه راه برای عرصههای مختلف، زمینه و فرصت مناسب برای نقشآفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی را در این جهاد مقدس فراهم آورند تا به فضل الهی حماسه اقتصادی ملت بزرگ ایران نیز همچون حماسه سیاسی در برابر چشم جهانیان رخ نماید. از خداوند متعال توفیق همگان را در این امر مهم خواستارم

سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی

با هدف تأمین رشد، پویایی و بهبود شاخصهای مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشمانداز بیستساله، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با رویکردی جهادی، انعطاف پذیر، فرصت ساز، مولد، درونزا، پیشرو و برونگرا ابلاغ میگردد:

1.تأمین شرایط و فعالسازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایههای انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیتهای اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد و نقش طبقات کمدرآمد و متوسط

2. پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقاء جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه

محور قراردادن رشد بهرهوری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمندسازی نیروی کار، تقویت3.رقابتپذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق و استانها و به کارگیری ظرفیت و قابلیتهای متنوع در جغرافیای مزیتهای مناطق کشور

4.استفاده از ظرفیت اجرای هدفمندسازی یارانهها در جهت افزایش تولید، اشتغال و بهرهوری، کاهش شدت انرژی و ارتقاء شاخصهای عدالت اجتماعی

5.سهمبری عادلانه عوامل در زنجیره تولید تا مصرف متناسب با نقش آنها در ایجاد ارزش، بویژه با افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقاء آموزش، مهارت، خلاقیت، کارآفرینی و تجربه

6.افزایش تولید داخلی نهادهها و کالاهای اساسی (بویژه در اقلام وارداتی)، و اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی و ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص

7.تأمین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تأکید بر افزایش کمی و کیفی تولید (مواد اولیه و کالا).

8.مدیریت مصرف با تأکید بر اجرای سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف کالاهای داخلی همراه با برنامه ریزی برای ارتقاء کیفیت و رقابت پذیری در تولید

9.اصلاح و تقویت همهجانبهی نظام مالی کشور با هدف پاسخگویی به نیازهای اقتصاد ملی، ایجاد ثبات در اقتصاد ملی و پیشگامی در تقویت بخش واقعی

حمایت همهجانبه هدفمند از صادرات کالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارز آوری مثبت از طریق: 10.تسهیل مقررات و گسترش مشوقهای لازم، گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساختهای مورد نیاز، تشویق سرمایهگذاری خارجی برای صادرات، برنامهریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکلدهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با کشورها به ویژه با کشورهای منطقه، استفاده از ساز و کار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز، ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف

11.توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژهی اقتصادی کشور به منظور انتقال فناوریهای پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج

.12.افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیبپذیری اقتصاد کشور از طریق: توسعهی پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان، استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدفهای اقتصادی و استفاده از ظرفیتهای سازمانهای بینالمللی و منطقهای

13.مقابله با ضربهپذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق: انتخاب مشتریان راهبردی، ایجاد تنوع در روشهای فروش، مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش، افزایش صادرات گاز، افزایش صادرات برق، افزایش صادرات پتروشیمی و افزایش صادرات فرآوردههای نفتی

14.افزایش ذخایر راهبردی نفت وگاز کشور به منظور اثرگذاری در بازار جهانی نفت و گاز و تأکید بر حفظ و توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز، بویژه در میادین مشترک

.15.افزایش ارزش افزوده از طریق تکمیل زنجیره ارزش صنعت نفت و گاز، توسعه تولید کالاهای دارای بازدهی بهینه (براساس شاخص شدت مصرف انرژی) و بالا بردن صادرات برق، محصولات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی با تأکید بر برداشت صیانتی از منابع

16.صرفهجویی در هزینههای عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها، منطقیسازی اندازهی دولت و حذف دستگاههای موازی و غیرضروری و هزینههای زاید

17. اصلاح نظام درآمدی دولت با افزایش سهم درآمدهای مالیاتی

18.افزایش سالانه سهم صندوق توسعه ملی از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگی بودجه به نفت.

 

19.شفافسازی اقتصاد و سالمسازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیتها و زمینههای فسادزا در حوزههای پولی، تجاری، ارزی و غیرو.

20.تقویت فرهنگ جهادی در ایجاد ارزش افزوده، تولید ثروت، بهرهوری، کارآفرینی، سرمایه گذاری و اشتغال مولد و اعطای نشان اقتصاد مقاومتی به اشخاص دارای خدمات برجسته در این زمینه

21.تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن بویژه در محیطهای علمی، آموزشی و رسانهای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی

22. دولت مکلف است برای تحقق سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با هماهنگسازی و بسیج پویای همهی امکانات کشور، اقدامات زیررا معمول دارد: شناسایی و بکارگیری ظرفیتهای علمی، فنی و اقتصادی برای دسترسی به توان آفندی و اقدامات مناسب، رصد برنامههای تحریم و افزایش هزینه برای دشمن، مدیریت مخاطرات اقتصادی از طریق تهیه طرحهای واکنش هوشمند، فعال، سریع و به هنگام در برابر مخاطرات و اختلالهای داخلی و خارجی

شفاف و روانسازی نظام توزیع و قیمتگذاری و روزآمدسازی شیوههای نظارت بر بازار.23

افزایش پوشش استاندارد برای کلیه محصولات داخلی و ترویج آن.24

قابل ذکر است بعد از بیان سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر معظم انقلاب، ارکان اقتصاد مقاومتی بدین شرح مورد تاکید است

مقاوم بودن اقتصاد؛ یعنی بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئه دشمن قرار گیرد مقاومت کند.1

استفاده از همهی ظرفیتهای دولتی و مردمی؛ هم از فکر و اندیشه و هم از سرمایهها.2

3.حمایت از تولید ملی؛ با فعال کردن واحدهای کوچک و متوسط زمینه صنعت و کشاورزی و غیره

مدیریت منابع ارزی؛ تاکید بر ارز پایه.4

5.مدیریت مصرف؛ کنترل اسراف و زیادهروی و فرهنگسازی آن، اقدام صدا و سیما در این راستا و اقدام عملی و مصرف تولیدات داخلی

*پس از توضیح سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و ارکان آن در ادامه به بیانات رهبر معظم انقلاب حضرت آیتاالله خامنهای(حفظاالله) بطور مفصل اشاره می کنم تا جهات مختلف این بحث مهم روشن شود

اقتصاد مقاومتی یک کلّ فراگیر است که از عرصهی علمی تا عرصهی فعالیتهای فنّی، تا عرصهی خدمات، تا عرصهی بازرگانی و صادرات و واردات، تا عرصهی آموزش در دانشگاهها و دبیرستانها، همه را شامل میشود. اگر ما جدی بگیریم، الان مثلا فرض بفرمایید گزارش میآید، حالا من نمیدانم، فلان دستگاه را یا فلان ابزار را یا فلان قطعه را که خیلی هم مهم است و کاربرد زیادی دارد، فرض کنید فلان دستگاه فنّی ما دارد میسازد، خوبش هم میسازد، مپنا، آقای علیآبادی اینجا نشسته، منباب مثال؛ بعد همین را ما وارد کنیم. خب این بد است. این ضدّآن جهتگیری اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی این چیزها را نفی میکند. اقتصاد مقاومتی اثباتی دارد و نفیای. اثباتش همین است که ما یاد بگیریم که به سمت تولید داخلی رو بیاوریم. عمده تولید است. نبایدهایش مهمتر است. نبایدهای اقتصاد مقاومتی مهمتر است. یک کارهایی را نباید کرد. شناسایی این نبایدها خیلی مهم است. بعد جرأت اقدام این نبایدها خیلی مهم است. در زمینهی بازرگانی نمونههای مهمش هست، در زمینههای صنعتی و فنّی همینجور، در زمینهی آموزش دانشگاهها همینجور. اقتصاد مقاومتی معنایش این است که انقلاب نشان بدهد که هویت درونی این کشور و این ملت قادر است خود را اداره کند و رشد بدهد و تعالی بدهد. این معنای اقتصاد مقاومتی [است]. این باید تحقق پیدا کند

*باید همه در بخشهای مختلف کمک کنند و احتیاج به بیرون هم چیز خیلی خطرناکی است. به مجرّد اینکه احساس کردند شما محتاج هستید، یک ملتی محتاج است، فشار میآورند، فشار را زیاد میکنند، لگد میزنند، تحقیر میکنند. اینجور نیست که شما مثلاً به فلان دولت مستکبر بگویید خیلی خب، ما دیگر با شما کاری نداریم، شما هم با ما کار نداشته باش. قضیه اینجوری تمام نمیشود. ما به شما کار نداریم، این حرف در مسائل جهانی و بینالمللی و معارضهی قدرتها و صفآرایی جبهههای قدرت اصلا معنی ندارد. باید جلویش را بگیریم

باید مانعش بشوید،

والّا میآید جلو. حرف این است

یک دو راهی را دشمن به ما نشان میدهد و میگوید یا بیایید تسلیم آمریکا شوید و هرچه او میگوید گوش کنید و یا فشار و تحریم ادامه پیدا میکند؛ این یک دوراهی است که گفتیم غلط و دروغ است، اما یک دوراهی دیگری وجود دارد؛ یا بایستی مشکلات تحریم را تحمل کنیم یا ایستادگی کنیم بوسیله اقتصاد مقاومتی آمادگی خوب است، منتها برای اقتصاد مقاومتی صرف آمادگی کافی نیست و اقدام و عمل باید چاشنی آن آمادگی شوند. مثلاً فعالیتهای انجام شده از قبیل تراز بازرگانی مثبت شده یعنی صادرات غیر نفتی ما از واردات بیشتر شده و یا واردات ما از سال گذشته کمتر شده است. اینها خبرهای خوبی است منتها کفایت نمیکند و کار با اینها تمام نمیشود. کارهای اساسی باید انجام گیرد

کشور بدون اقتصاد مقاومتی رشد نخواهد کرد، مشکلات اقتصادیاش برطرف نخواهد شد، بلکه گرفتاریهایش روزبهروز بیشتر خواهد شد، اگر ما اقتصاد مقاومتی را عمل نکنیم. بنده از برادران عزیزمان در دولت درخواست کردم که یک قرارگاه اقتصاد مقاومتی تشکیل بدهند؛ فرماندهی برایش بگذارند. جنگ است دیگر؛ جنگ اقتصادی

جنگ است؛ حالا در آن توپ و تیر و تفنگ نیست اما ابزارهای خطرناکتر از توپ و تفنگ وجود دارد. یک جنگ است، قرارگاه لازم دارد، قرارگاه هم فرمانده لازم دارد. ما پیشنهاد هم کردیم، قبول هم کردند، کارهایی هم دارد انجام میگیرد؛ منتها باید این کارها محسوس بشود، باید اینها دیده بشود. فعالیتهای دولتی - فرض کنید فلان معاملهای که در فلانجا انجام میگیرد- باید مشخّص بشود که این کجای اقتصاد مقاومتی قرار میگیرد؛ این را ما به مسئولین عزیزمان تذکّر دادیم که فلانجا شما دارید فلانچیز را میخرید یا فلانچیز را معامله میکنید، خیلی خب، در صحنهی عرصهی اقتصاد مقاومتی، این معامله در کجای این جدول عظیم قرار میگیرد؛ باید مشخّص بشود. یعنی معیار همهی کارهای اقتصادی، فعالیتهای اقتصادی ما بایستی برنامهی عظیم و همهجانبهی اقتصاد مقاومتی باشد. اقتصاد مقاومتی را هم فقط بنده نگفتهام؛ با فکر جمعی و عقل جمعی این برنامه تنظیم شده؛ بعد هم همه بدون استثنا «از موافق و مخالف» این برنامه را تأیید کردهاند و گفته اند تنها راه نجات کشور اقتصاد مقاومتی است( بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى 20/12/1394(

اقتصاد مقاوتی درونزا و برونگرا است. من هیچوقت نگفتم دور کشور حصار بکشیم، اما این درونزایی را فراموش نکنید؛ اگر اقتصاد ملّی از درون نجوشد و فوران نکند، به جایی نخواهد رسید. بله، تعامل با دنیا در زمینههای اقتصادی خیلی خوب است اما تعامل هوشمندانه و تعاملی که معنایش درونزایی اقتصاد باشد. راهش این است که ملّت بِایستد، مسئولین بِایستند و آگاهانه و هوشیارانه حرکت کنند.( بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم آذربایجان شرقی 28/11/1394(

در مورد اقتصاد، اعتقاد ما این است که پیشرفت اقتصاد کشور، باید همراه با عدالت باشد؛ ما اقتصاد منهای عدالت را قبول نداریم؛ یعنی انقلاب قبول ندارد؛ نظام جمهوری اسلامی قبول ندارد. باید مراقبت بکنید که فاصلهی طبقاتی پیش نیاید؛ فقرا پامال نشوند؛ اینها جزو مسائل اساسی در برنامهریزیهای کلان اقتصادی ما است که بعد به اقتصاد مقاومتی اشاره خواهم کرد؛ همین مسئلهی عدالت و تأمین حداقلها در سیاستهای اقتصاد مقاومتی دیده شده.( بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیسجمهور و اعضاى هیأت دولت 04/06/1394(

اقتصاد مقاومتی و مؤلفههای آن

اقتصاد مقاومتی در حقیقت وضعیتی را ترسیم میکند که توانایی مقابله با شوکهای وارد شده بر اقتصاد را دارد. چنین اقتصادی باید قابلیت انعطاف در شرایط مختلف و توانایی عبور از بحران را داشته باشد. برای دستیابی به چنین اقتصادی لازم است نگاه بلند مدت به سیاستهای اقتصادی وجود داشته باشد و زیرساختهای اقتصاد به گونهای طراحی شود تا چارچوب کلی اقتصاد در برابر انواع ناملایمات تقویت گردد. همچنین باید با توجه به شرایط جاری اقتصاد کشور و تحریمهای بینالمللی تحمیل شده، سیاستهای خاص و گاهی متفاوت از شرایط عادی آغاز میگردد. در این صورت اقتصاد مقاومتی در یک بازه زمانی کوتاه مدت نیز قابل تعریف است که به منظور عبور از شرایط بحران کوتاه مدت طراحی شده است. اقتصاد مقاومتی را میتوان بطور خلاصه اقتصادی عنوان کرد که در آن علاوه بر تعامل پویا با دنیای خارج و استفاده از امکانات تجارت آزاد، امنیت اقتصادی کشور حفظ شده و نوسانات محیط بینالمللی اقتصادی و تهدیدهای آن، کمترین تاثیر سوء را در روند بلند مدت متغیرهای کلان اقتصاد داشته باشد.

چنین اقتصادی مسلماً باید از تمامی توانمندیهای خود بر اساس مبانی اقتصاد و برای استفاده حداکثری از ظرفیتها استفاده کند. در اقتصاد مقاومتی، نباید تمرکز بیش از اندازه بر روی یک یا چند بخش یا ظرفیت اقتصادی کشور تکیه شود، بلکه باید تلاش شود تا همه ظرفیتهای اقتصاد به حداکثر بهرهوری و بهرهبرداری از توان خود برسند. این موضوع بخصوص در مورد اقتصاد ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است. اقتصاد ایران دارای ظرفیتهای بالقوه بالایی است. ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی در موقعیت ویژهای قرار گرفته است. ایران از ظرفیت ترانزیتی بالایی برخوردار است و میتواند میان آسیا و اروپا پل ارتباطی برقرار سازد. همچنین سایر مزایا از قبیل تنوع آب و هوایی، نیروی کار جوان و تحصیل کرده، سرمایهگذاری بر روی تحصیلات عالی و تکمیلی، برخورداری از منابع طبیعی و فسیلی و بخصوص نفت خام و گاز طبیعی و غیره در زمره ظرفیتهای اقتصاد ایران قرار میگیرند. در اقتصاد مقاومتی باید تلاش شود تا ضمن توجه به متنوعسازی منابع، از تمامی ظرفیتهای اقتصاد استفاده شود.

مؤلفهها و مواردی که در اقتصاد مقاومتی باید رعایت شود:

اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی:1.

در آموزههای اسلامی میتوان مواردی را یافت که هم بعنوان شاخصهای یک اقتصاد اسلامی و هم بعنوان شاخصهای یک اقتصاد مقاومتی قابل شناخت است. از این رو میتوان اظهار داشت که مبانی اقتصاد اسلامی مبتنی بر تشکیل یک اقتصاد مقاومتی است.

نفی سبیل 1.1

نفی سبیل مهمترین قاعده فقهی است که ضرورت وجود اقتصاد مقاومتی را نشان میدهد. قاعده اسلامی فوق هرگونه تسلط کفار بر مسلمین را در هر زمینهای از جمله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی جایز نمیشمارد. مهمترین آیات قرآنی که بر این اصل دلالت دارند آیه 141 سوره نساء است

خودداری از اسراف

اسراف در فعالیتهای اقتصادی به معنای افراط کردن و تجاوز نمودن از حد میانه و اعتدال است، چه در رفتارهای مصرفی و چه در فعالیتهای تولیدی.

نهی از اخلال در نظام

 

هر سیاست یا فعالیتی که ارتکاب یا ترک آن موجب مختل گردیدن نظم و نسق جامعه گردد حرام است. شاید بتوان اینگونه گفت که سیاستها در یک اقتصاد اسلامی باید بصورتی باشد که اخلال در نظام ایجاد نکند و شرایط عسر و حرج را به بار نیاورد.

نهی از اتلاف

تلاف، رفتار و عمل اقتصادی است که از سوی برخی از سرمایهداران و ثروتمندان انجام میشود به این معنا که مال و ثروت زیاد، آنان را به رفتار ضد اخلاقی و ناهنجار میکشاند.

شاخصهای نشان دهنده برقراری اقتصاد مقاوم

در صورتی که اقتصاد دارای شاخصهای زیر باشد، میتوان آن را اقتصادی مقاوم دانست که کمترین تاثیر را از شوکهای وارده به اقتصاد پذیرفته و توانایی بازسازی سریع پس از ورود شوک را دارد. اقتصاد مقاومتی ماهیتی چندگانه دارد که باعث میشود نتوان آن را با یک شاخص نشان داد. بهرحال میتوان شاخصهای زیر را بعنوان نشانهای از مقاومتر شدن اقتصاد در نظر گرفت:

نرخ پایین بیکاری1-2

بیکاری دارای هزینههای بسیاری است. افزایش اعتیاد، بیماریهای روانی، خشونت و تبهکاری، برهم خوردن تعادل روحی افراد، افزایش نرخ طلاق، از دست دادن حیثیت و غیره را میتوان نام برد. وضع بیمه بیکاری اگرچه هزینههای فردی بیکاری را تا حدی کاهش میدهد اما هزینههای اجتماعی از دست رفتن بخشی از نیروی کار باقی میماند. به بیان دیگر این امر موجب کاهش تولید بالفعل نسبت به تولید بالقوه میشود. حتی افراد شاغل از بیکاری دیگران اثر میپذیرند.

2-2 -بالابودن بهرهوری نیروی کار

بهرهوری متوسط نیروی کار از تقسیم تولید کشور به جمعیت شاغل بدست میآید. پایین بودن چنین شاخصی برای یک کشور به نسبت سایر کشورها، نشانگر اتلاف منابع است.

3-2 -دوقطبی نبودن جامعه

هنگامی که نابرابری درآمد به حدی میرسد که جامعه به دو گروه ثروتمند و فقیر تقسیم میشود باعث بوجود آمدن خطرات جدی برای جامعه خواهد شد. تودههای ناامید و فقیر هیچ مقاومتی در برابر تهاجمات بیگانه از خود نشان نخواهند داد.

4-2 -سرمایه اجتماعی بالا

سرمایه اجتماعی متغیر کلیدی است که باعث ایجاد همکاری و اتحاد بین مردم میشود وجود چنین سرمایهای فواید متعددی برای جامعه دارد که یکی از آنها فراهم ساختن مقاومت بهتر کشور در برابر بیگانه است

5-2 -تنوع درآمدهای صادراتی کشور

ویژگی مشترک اغلب کشورهای در حال توسعه وابستگی شدید آنها به تولید و صادرات یک یا چند محصول اولیه یا کشاورزی است که منجر به آسیب پذیری شدید آنها در برابر تغییرات قیمتی آن کالاها خواهد شد. راه نجات این کشورها، گسترش پایه تولید صادراتی به تعداد زیادی از کشورهای جهان است. در کشور ما این امر به معنای گسترش صادرات غیر نفتی است

 

-2 -نرخ رشد اقتصادی بالا

اقتصادهایی که ویژگیهای ذکر شده را کسب کنند معمولاً با یک نرخ رشد بالا همراه هستند که نشانگر مقاوم بودن آنها نیز هست. این نرخ رشد سبب بالارفتن سطح درآمدها و رفاه آحاد افراد جامعه میگردد و البته در نهایت میتواند شکاف درآمدی بین افراد جامعه را کاهش دهد.

3.راهبردهای بلندمدت و کوتاه مدت در کنار سیاستهای کلان و خُرد

سیاستهای اقتصاد مقاومتی به دو بخش بلند مدت و کوتاه مدت قابل تقسیم است. اقتصاد مقاومتی بلند مدت اقتصادی را ترسیم میکند که هم تعامل پویا با دنیای خارج دارد و هم توانایی مقاومت در برابر تهدیدهای خارجی را نیز داراست. چنین اقتصادی باید قابلیت انعطاف پذیری بالایی نسبت به شوکهای وارده داشته باشد. برای دستیابی به اقتصاد مقاومتی در بلند مدت باید برنامهریزیهای بلندمدت صورت گرفته و سیاستهای اقتصادی به گونهای اتخاذ شود تا اهداف تعیین شده محقق شوند. در این حالت به نظر میرسد سیاستهای کلان برای آنها ضروری است.

اما اقتصاد مقاومتی در کوتاه مدت، در حقیقت برای گذر از شرایط بحران طراحی میشود. در چنین شرایطی، ضمن توجه به چارچوبهای اولیه علم اقتصاد و عدم تخطی از آنها، ممکن است تصمیماتی اتخاذ شود که تنها برای گذر از شرایط بحران بوده و در بلند مدت تطابق چندانی با مؤلفههای علم اقتصاد ندارد. در این میان میتوان به دخالت دولت در برخی از بخشهای اقتصاد نام برد

اقتصاد مقاومتی بلندمدت و راهبردهای کلان آن

 

برای دستیابی به اقتصاد مقاومتی بلند مدت طبیعتاً راهبردهایی باید در پیش گرفته شود که اثرگذاری آنها وسیع و همه جانبه باشند که در این صورت راهبردهای کلان را میطلبد. برخی از این راهبردها که جنبه کلان دارند عبارتند از: خودکفایی و متنوع سازی اقتصاد؛ راهبرد جایگزین واردات؛ خودکفایی در بخش کشاورزی و غیره

مؤلفههای بلندمدت برقراری اقتصاد مقاومتی نیز از این قرارند:

استفاده از کلیه ظرفیتهای اقتصادی بخش خصوصی و دولتی؛ کاهش هزینهها؛ متنوعسازی منابع درآمدی اقتصاد (افزایش درآمد از راههای دیگر) پیشگیری از وارد شدن شوک به اقتصاد؛ گسترش نظام ارتباطی کشور (اعم از زیرساختهای حمل و نقل، خطوط تلفن و اینترنت و غیره) به منظور کاهش هزینه تجارت برای بخش خصوصی؛ پرهیز از وابستگی تجارت به چند کشور.

مؤلفههای کوتاه مدت برقراری اقتصاد مقاومتی

استفاده از پتانسیل همبستگی مردم؛ کنترل مصرف و تلاش در راستای تغییر الگوی مصرف؛ استفاده از تولید داخلی؛ مردمی کردن اقتصاد در راستای سیاستهای اصل 44 قانون اساسی؛ تأمین نیازهای اساسی از سوی دولت.

تحلیل وضعیت، آسیب شناسی و موانع اقتصادی

عوامل تأثیرگذار در زمینه مسائل اقتصادی را میتوان به عوامل خارجی و عوامل داخلی تقسیم کرد. در زمینه عوامل خارجی، بیشتر بحث تحریمها مطرح است که در ادامه به اهداف شورای امنیت در اعمال تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران اشاره خواهیم کرد و در زمینه عوامل داخلی، بیشتر بحثها ناشی از سوء مدیریت، نارساییها و کاستیهای نظام اقتصادی است که بصورت کلی تشریح و توضیح خواهیم داد.

عوامل خارجی:

سیر تکاملی تحریمها علیه جمهوری اسلامی از تحریم یک جانبه آمریکا آغاز و به تدریج توسعه و دامنه آن گسترش پیدا کرده است. تا جایی که در پنج قطعنامه و یک بیانیه شورای امنیت (تا سال 1392 (از حیث دامنه و در برگیرندگی کشورها و الزامات حقوقی، شدیدترین تحریمهای تاریخ شورای امنیت را به نمایش گذاشته است. این تحریمها با هدف تاخیر در پیشرفت و پرهزینه کردن توسعه کشور ادامه داشته و دارد. تحریمها در برگیرنده جلوگیری از ورود کلیه اقلام کالا، تجهیزات، فناوری، محدودیتهای مالی و بیمهای، محدودیتهای اشخاص حقیقی و حقوقی، خدمات آموزشی، خدمات حمل و نقل و بازرگانی و محدود کردن همکاری آژانس با ایران را در بر میگیرد. اقتصاد مقاومتی ضمن آنکه میتواند پاسخی به تهدیدات و تحریمها باشد، باعث رفع کاستیهای مدیریتی و اقتصادی نیز میگردد. همچنین اقتصاد مقاومتی میتواند منجر به فعالسازی ظرفیتهای اقتصاد ملی بعنوان یک الگوی پیشرفت اقتصادی تبدیل گردد.

اثر تحریم و راهکار

تحریمهای یک جانبه اقتصادی آمریکا به تدریج با هماهنگی کشورهای اروپایی از حالت دوجانبه به چند جانبه تبدیل و در مرحله بعد تحریمهای چند جانبه مسئله را وارد برهه جدیدی کرده و هم از نظر سیاسی و دیپلماسی و هم از بعد اقتصادی مهم است. شورای امنیت دامنه تحریمها را، گستردهتر و آن را به کشورهای عضو سازمان ملل متحد گسترش داد.

همچنین از بعد حقوقی آن را برای کشورهای عضو، الزامآور ساخته که این امر لزوم توجه جدی به آثار اقتصادی و مقابله با آن را طلب میکند.

تحریمهای آمریکا و اروپا سیستم مالی کشور، بانکها، بیمه، خدمات و تجارت خارجی را نشانه گرفته است. بعد از بخش مالی و بازرگانی، صنایع کشور هدف تحریمها بوده است. تحریمهای اقتصادی، واردات مواد اولیه و کالاهای سرمایهای را از نظر کمیو کیفی متأثر میسازد. کاهش کمی، کاهش تولید و بیکاری را به دنبال داشته و کاهش کیفی موجب افت و بهرهوری و کاهش کیفیت کالاهای نهایی میشود. در بخش خدمات، صنعت گردشگری دچار افت میگردد. از نظر متغیرهای کلان اقتصادی، در درجه اول تورم و درجات بعدی کاهش سرمایهگذاری و افزایش بیکاری باعث افت رشد و توسعه اقتصادی خواهد شد. از جمله مواردی که برنامهریزان، تصمیم گیران و سیاستمداران را میتواند در اتخاذ تصمیم در مقابل تحریمها کمک نماید تفکیک آثار تحریم از بعد زمانی است. تحریم کنندگان به دنبال آن هستند که در کوتاه مدت هزینههای معاملاتی صادرات و واردات افزایش یابد و در میان مدت متغیرهای همچون تورم، بیکاری، سرمایهگذاری و رشد اقتصادی متأثر شوند و در بلند مدت رسیدن به اهداف سند چشمانداز دشوار گردد.

تحریمهای اقتصادی عاری از تاثیر نیست و برای رسیدن به اهداف و آرمانهای انقلاب و کشور بایستی هزینههای آن را نیز متحمل شد. اما کاهش تاثیرات این تحریمها، دورزدن و خنثی سازی تحریمها و در صورت امکان مقابله به مثل میتواند در دستور کار باشد. در این راستا، اقداماتی همچون: تغییر طرفهای تجاری، تولید برخی از کالاها در داخل و کاهش مصرف برخی از کالاها میتواند موثر باشد. در کنار این برنامهها خصوصیسازی و کوچک و خرد کردن برخی از شرکتها و ارگانهای بزرگ ( که شناسایی آنها از طرف کشورهای تحریمکننده سخت شود) اقتصاد کشور را در مقابل تحریمها مقاوم میکند. بدون شک اقتصاد مقاومتی ضمن اینکه میتواند پاسخی به تهدیدات و تحریمها باشد میتواند بسیاری نارساییها و کاستیهای مدیریتی و اقتصادی موجود در کشور را بر طرف ساخته و تحریمها و تهدیدها را به فرصتی برای شکوفایی و پیشرفت کشور تبدیل کند.

نگرشی نو بر اقتصاد مقاومتی

اقتصاد مقاومتی یک مکتب یا یک نگرش اقتصادی نیست ولی الزامی است که اقتصاد را در محور باورها و اعتقادات آن، مقاوم میسازد. بنابراین نباید تصور کرد که اقتصاد مقاومتی عامل بر هم زدن باورهای بنیادی میشود. از دیدگاه نظری، اقتصاد مقاومتی محورهایی دارد که در گزارش حاضر و ذیل مطلب به آنها اشاره خواهد شد. شاخص اقتصاد مقاومتی شاخصی است که بر مبنای آن قدرت مقاومت سنجیده میشود. این شاخص در زمان حاضر در جهان اهمیت بسیار یافته است و کشورهای مختلف تلاش میکنند که برای شناسایی توان مقاومت خود، این شاخص را مبنا قرار دهند. مظهر مقاومت در اصطلاح، درختی است که شاخ و برگ آن در برابر طوفان خم و راست میشود ولی درخت استوار و پابرجاست و همچنان به رشد خود ادامه میدهد. قدرت مقابله با چالشها سبب میشود که درخت آسیبپذیری کمی داشته باشد ونابود کردن آن به سادگی ممکن نشود. با این تعریف و توصیف در جریان مقاومت، اقتصاد ممکن است زیر و بالا داشته باشد ولی همچنان قدرتمند باقی بماند و میتواند وضعیت خود را ثبات ببخشد.

حفظ ماهیت و هویت اقتصاد مقاومتی

اقتصاد مقاومتی، در هر صورت باید یک اقتصاد منطقی، عقلایی و متکی به ضوابط مندرج در قانون اساسی و اسناد بالادستی نظام باشد. معالوصف، عملکرد اقتصاد از منظر نوع حکومت نمیتواند چارچوبی مشابه اقتصادهای سوسیالیستی داشته باشد. موضوع ایجاد توان مقاومت بدون از دست رفتن امکان توسعه، نباید عاملی در جهت مخدوش کردن ماهیت و هویت اقتصاد کشور باشد. شکلگیری و تداوم این اقتصاد در هر صورت، در تمام موارد، ماهیتی درازمدت دارد و آثار ناشی از برقراری اقتصاد مقاومتی در زندگی اقتصادی جامعه برای مدت طولانی باقی میماندو عمدهترین پیامهای این محور عبارتند از:

1.ساماندهی یک الگوی مفهومی شفاف و اجرایی برای مدیریت اقتصاد کشور بر اساس ضوابط قانون اساسی و اسناد.

2.تکی کردن قوانین برنامهای کشور بر اساس این برنامه.

3.تشکیل پایگاه مرکزی اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی در دولت با هدف هماهنگسازی و بسیج همهی امکانات کشور برای اجرای سریع سیاستهای کلی و برنامههای اقتصادی، از جمله تصمیمسازی و تصمیم گیری و جلب اعتماد، همراهی و همدلی عمومی جامعه برای مقابله با تهدیدات و طراحی برنامههای اضطراری برای مقابله با حوادث ناشی از گسترش تحریم در قالب طراحی الگوی اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی.

توانمندسازی و افزایش کارایی مدیریت و نظام اداری

یکی از مشکلات مختل کننده، نابسامانی مدیریتی در تمام سطوح بوده و لازم است توانمندی و کارآیی مدیریت کشور افزایش یابد. اگر کارآیی و کفایت مدیران مدنظر قرار نگیرد، اصلاح اقتصاد کشور با هیچ ترفندی امکان نخواهد داشت. مدیریت توانمد قادر است بسیاری از نقاط ضعف اقتصاد کشور را پوشش دهد و در ایجاد وضعیتی برازنده برای اقتصاد کشور اثری مثبت داشته باشد. مدیریت لازم برای اقتصاد مقاومتی، مدیریتی توانمند، کارآمد، هوشمند و متکی به ارزش زمان است که اقدامات خود را برنامهریزی میکند و در عین حال با هوشیاری جدی به تحلیل سریع وقایع میپردازد تا بر اساس انتظارات و احتمالات، رفتارهای آینده را مشخص نماید. پیامهای عمدهی این محور به این شرح است:

1.شفافسازی ماهوی روشهای گزینش مدیران کشور در دستگاههای اجرایی.

2.ارزیابی شفاف کارآیی و توانمندی مدیران بخش عمومی کشور و مقایسهی آن با مدیران مشابه بخش خصوصی و مدیران مشابه دورههای پیش از خود.

3.تغییر در نگرش به برنامهریزی با اجرایی کردن نظام برنامهریزی غلطان.

4.اصلاح نظام اداری کشور و باور به اجرای اقتصاد مقاومتی.

 

رهبر معظم انقلاب مناسب با بحث فرمودند: بنده در پرونده های مفاسد اقتصادی معتقد به جنجال وهیاهو نیستم،لیکن معتقد به سرعت وقاطعیت در کار هستم.سرعت غیراز عجله است؛سرعت عمل با شتابزدگی وعجله تفاوت دارد.این پرونده هایی که مورد توجه مردم است بالخصوص و درعموم پرونده ها،مسئله اطاله دادرسی بایستی مورد توجه قرار گیرد.البته درگزارش هایی که داده شده،خوشبختانه این هم هست که از طول مدت گردش کار پرونده مقداری کم شده است،لیکن این با آنچه باید مقایسه شود نه با آنچه که بوده تا ببینیم ما در کجا هستیم وچقدر دیگر باید کار کنیم تا بتوانیم به آن نقطه مطلوب برسیم.

اصلاح زمینهی فعالیت فعالان اقتصادی

با عنایت به جلب مشارکت تمام مردم برای شرکت در اصلاح ساخت اقتصادی و تلاش برای تولید، لازم است دولت چنان برنامهریزی کند که زیرساختهای لازم برای این نوع فعالیت فراهم شود. در این راستا بویژه اصلاح ساخت وضعیت پولی کشور و ایجاد سلامت و حفظ ارزش پول ملی، ضرورت تام دارد تا ثروت کشور بر پول ملی تکیه کند و احترام به کار و سرمایه ایرانی در بهترین شکل خود متبلور شود. در همین راستا، کاهش وابستگی بودجهی دولت و اقتصاد کشور به درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت از یک سو و کوچک و کارآمد شدن دولت از سوی دیگر باید با دقت و جدیت دنبال شود. پیامهای عمده این محور عبارتند از:

1.تدوین سیاست پولی متکی بر کنترل تورم و حفظ ارزش پول ملی و تعهد مقام پولی به اجرایی کردن این سیاست.

2.کوچک کردن حجم و بودجهی دولت در اقتصاد ملی

3.پرهیز از افزایش قیمت کالاها و خدماتی که دولت یا بخش عمومی قادر است در قیمت آن مداخله کند.

4.فعالسازی بازار سرمایه داخلی کشور برای تامین مالی بنگاههای اقتصادی کارآمد و سرمایهگذاریهای خطرپذیر.

5.آینده نگری و بهبود مداوم فضای کسب و کار.

6.شفافسازی ارزش افزوده.

7.کاهش حداکثری ارتباط اقتصاد کشور با ارز و درآمدهای نفتی.

8.بهینهسازی و کارآمدسازی دولت با هدف سرعت بخشیدن به فعالیتهای اقتصادی مؤثر به افزایش مقاومت ملی.

9.جلوگیری از اجحاف دولت و بخش عمومی به آحاد جامعه با توسل به دلایلی مانند: تأمین مالی بودجهای، آزاد سازی قیمتها، منطقی کردن قیمتها و غیره

10.هماهنگسازی تمام سیاستهای اقتصادی با هدف ایجاد ثبات در سطح کلان اقتصاد ملی

حمایت از محصولات ساخت داخل

تقاضای ملی باید با بیشترین تاکید از محل محصولات ساخت داخل تأمین شود. این بدان معناست که تولیدکنندگان و مصرف کنندگان ایرانی به این نتیجه برسند که محصولات ایرانی باید در جایگاهی والا قرار بگیرد و جریان تولید تا مصرف این محصولات با عنایت به این احترام شکل بگیرد. در این راه لازم است دولت و حکومت بعنوان سرمشق تلاش نمایند تا ساختههای داخل را مصرف کنند. محصولات ساخت داخل، با کارایی رقابتی باید در اولویت مصرفکنندگان قرار بگیرد. رعایت اصل رقابتی بودن محصولات ساخت داخل از الزامات است زیرا استفاده از محصولات داخلی نباید با افت توسعه ملی همراه شود.

پیامهای مهم این محور: ایجاد شبکه اطلاعرسانی عمومی برای معرفی محصولات ایرانی، ملزم کردن بخش عمومی به استفاده بهینه از محصولات ایرانی و جایگزین کردن حداکثری محصولات ایرانی به جای محصولات خارجی، 15 فرهنگسازی برای ارزشگذاری بر محصولات ایرانی، ایجاد مکانیزمهای جایگزینی برای اقلام مصرفی و واسطهی خارجی با شرط پایین نیامدن کارآیی است

تاکید بر فعالیتهای دانشبنیان

نظر به الزام مقابله با عوامل مختل کننده توسعه کشور در جریان تحریم لازم است فعالیتهای دانشبنیان در گستردهترین شکل خود توسعه یابد. برای این کار باید تمام امکانات کشور تجهیز شود. گسترش فعالیتهای دانشبنیان عامل بهبود کیفیت و کارایی تولید داخل و بالارفتن سطح نوآوری در کشور میشود. این موارد در نفس خود سبب افزایش توان مقاومتی ملی و سرعت بخشیدن به رشد خواهد شد، یعنی الزامات گسترش اقتصاد دانشبنیان باید رعایت شود و اولویت قرار بگیرد. پیامهای مهم این بیان: اصلاح ساختار اقتصاد به سمت اقتصاد دانشبنیان با ویژگیهای این اقتصاد، پیگیری فعالیتهای تحقیقاتی و تلاش برای اجرایی کردن دستاوردهای حاصل از این تحقیق و پژوهشها است.

 

سلامت اقتصادی

برای آنکه اقتصاد مقاومتی بتواند بخوبی عمل کند، لازم است سلامت رفتار به تمام سطوح اقتصاد بازگردد و از اسرافهای بی رویه در همه فعالیتهای اقتصادی جلوگیری شود. حیف و میل منابع، آفت اقتصاد مقاومتی محسوب می شود. اصلیترین پیامهای تحقق این محور: اطلاعرسانی در مورد استانداردهای مصرف محصولات ایرانی در چارچوبی واقع بینانه، شفافسازی عملیات دولتی به وضعی که نشان داده شود درجهی اتلاف منابع در بخش دولتی چقدر است و تلاش برای کاهش این وضعیت نابهینه که مبارزه با انحصار و تبعیض بسیار ضرورت دارد، سالمسازی اجرایی فعالیتهای بخش دولتی و نمایش شفاف روند افزایش سلامت، صرفهجویی، تقویت وجدان کاری، انضباط اجتماعی و غیره، استفاده از مکانیزمهای نظارتی شفاف و سالم برای ردیابی زود هنگام موارد فساد و سوء استفاده مالی در فعالیتهای اقتصادی است. حضرت آیت االله خامنهای(حفظه االله): وقتی دستگاهها نظارت و مراقبت خود را دقیق کنند جلو فساد گرفته خواهد شد.این می شود پیشگیری. در بخش قضایی برخورد با مواردی است که از این پیشگیری عبور کرده اند و جرم اتفاق افتاده است.ما میخواهیم حقیقتا با فساد مبارزه شود؛جنجال لازم نیست.

-در داخل تشکیلات دولتی،اهمیت مبارزه با فساد اقتصادی بیشتر است از عین همین کار در دستگاه قضایی.دستگاه قضایی مجازات مفسد را برعهده دارد،دستگاه اجرایی از بروز فساد جلوگیری می کند؛ این مهمتر است؛این پیشگیری است.در پیچ وخم دالانهای گوناگون اجرایی است. چه در مرحله برنامه ریزی و چه در مرحله اجرا که فساد جان میگیرد؛این میکروبهای فساد بوجود می آیند و رشد میکنند وتکثیر میشوند؛جلوی اینها را باید گرفت.

جلب مشارکت عموم مردم

برای این کار لازم است با الگوی بسیج، مشارکت عمومی جلب شود تا بزرگترین گروه جامعه درتلاش برای اصلاح ساختار اقتصاد کشور وبالابردن قدرت مقاومت ملی تلاش کنند.شرط اصلی برای توفیق در تجهیز مردم این است که عموم مردم باور داشته باشند که دولت صادقانه درکنار مردم قرار دارد.

مهمترین پیام های این بخش از این قرار است:

1.برنامه ریزی برای گسترش حضور گروه های مختلف مردم درفعالیت های اقتصادی

-2ایجاد شبکه های تامین مالی با مدیریت خصوصی برای تامین نیازهای گروههایی از مردم که مایلند فعالیتهای کوچک خصوصی داشته باشند.

3.اعطای بخشودگی مالیاتی به اشخاص حقیقی وحقوقی که بتوانند عامل افزایش بازدهی فعالیتهای اقتصادی شوند.

4.تقویت امکان حضور گسترده فعالان اقتصادی داخلی در مبادلات وتامین نیازهای فعالیت های اقتصادی بصورتی که کمبود قطعات موردنیاز ماشین آلات صنعتی ازخارج به کمترین حد برسد وچرخه فعالیت متوقف نشود

5.تقویت سرمایه های اجتماعی باهدف جلب همدلی عمومی برای بالابردن قدرت مقاومت ملی

6.تلاش درجهت ارتقای عدالت اجتماعی.

7.اصلاح قوانین ومقررات درجهت رفع تبعیض بین بخش خصوصی وبخش های دولتی در وضعیت مشابه

تقویت توانمندی وبازدهی نیروی کار

یک الزام برای اقتصاد مقاومتی این است که نیروی کار درتمام سطوح بصورت جدی و با دستیابی به بالاترین سطح بازدهی، فعال شود. برای این کار باید ازتمام توانایی های سرمایه انسانی استفاده شود تا درنهایت بیشترین افزوده از این سرمایه بدست آید

هرچقدر نیروی کار، فعالیت بیشتر ومفیدتری داشته باشد اقتصاد از قدرت مقاومتی بیشتری برخوردار میشود. وجوه حمایت های فعال برای تقویت توانمندی نیروی کارالزامی است

سه پیام این بخش برا هرچه بهترشدن اقتصادمقاومتی بدین قرار است:

1.ایجاد یک شبکه اطلاع رسانی شفاف درمورد بازدهی نیروی کار درایران درمقایسه باجهان واستفاده ازین شبکه برای ثبت بازدهی نیروی کار ایرانی درتمام سطوح

2.ایجاد امکان حضور نیروی کار درشبکه های ارایه خدمات فنی به مجموعه ای ازبنگاههای تولیدی.

3.برنامه ریزی برا باز آموزی نیروی کار وبرگشت دادن این نیرو به بخش های تولیدی کشور

ستفاده ازحداکثر ظرفیت های تولید

از کار انداختن وبی مصرف ماندن ظرفیت های تولیدی، عاملی برای اسراف و ضایع کردن تولید ملی است. با عنایت به محور مقاومت درمقابل تحریم در اقتصاد مقاومتی باید حداکثر بهره برداری ازظرفیت های تولیدی انجام شود. برای این کار باید برنامه ریزی دقیقی وجود داشته باشد تا نیازهای بازار دربخش تولید ملی مشخص شود ومحصولات هربنگاه تولیدی دربیشترین حد دراین بازار مورد استفاده قرار بگیرد.

جلوگیری ازتعطیل شدن واحدهای تولیدی وکارخانه های بیشتر

 

تداوم فعالیت بنگاههای تولیدی درچارچوب اقتصاد مقاومتی واصلاح فعالیت این کارخانهها موضوع مهمی است که باید به آن پرداخته شود. این تداوم ازیک سو به بقای اشتغال میانجامد و از سوی دیگر ارزش افزودهای ایجاد میکند که میتواند عامل بالارفتن سطح توسعه ملی باشد. بروز موج تعطیلی کارخانه ها و واحدهای تولیدی میتواند انسجام اجتماعی جامعه را مخدوش کند و به اعتبار حکومت آسیب وارد آورد.

دو راهکار برای این روش:

1.ایجاد امکان واگذاری مدیریت بنگاه های تولیدی عمومی، شبه دولتی ودولتی باقید شرط ادامه فعالیت بنگاه وپرداخت مزد وحقوق کارکنان درزمان های مقرر وبراساس الگوی مشارکت مدیر درسود بنگاه.

2.حمایت دولت برای بوجود آوردن امکان تشکیل شبکه های تولیدی وتوافق بین بنگاه های مشابه ازلحاظ تولید، باهدف جلوگیری ازتعطیل شدن کارخانه ها وبیکار شدن نیروی کار

توجه به زندگی مردم جامعه

نباید این انتظار بوجود آید که هیچ چیز در زندگی مردم تغییر نمیکند. امر واقع این است که درکوتاه مدت ودرجریان بالابردن مقاومت اقتصاد کشور درمقابل تحریم ها، زندگی مردم میتواند با نا بسامانی هایی مواجه شود. باوجود این، درمیان مدت تعادلی نسبی درزندگی برقرار خواهد شد.لازم است دولت به نوعی حداقل کالاهای اساسی وضروری مردم جامعه را تامین کند

اصلی ترین پیام های این محور به شرح زیر است:

1.تامین کالاهای اساسی وضروری وبرقراری امنیت غذایی ودارویی جامعه باهدف مقابله با کمبودهای نگران کننده دراقتصاد کشور ازطریق مدیریت وبرنامه ریزی برای تامین به موقع این کالاها و داشتن ذخایر راهبردی برای پوشش دادن به ضربه های احتمالی بیرونی.

2.مدیریت مصرف باهدف تامین حداقل مصرف موردنیاز تمام آحاد مردم

3.گسترش پوشش تامین اجتماعی برای حمایت ازگروه های محروم جامعه ومبارزه بافقر وناعدالتی به گونه ای که فراگیر وعام المنفعه باشد.

 

تامین اجتماعی باید جامع افراد ومانع اغیار عمل کند تا همه مردم ازتشکیلات وتمامی فوایدی که نصیب آنها میشود نهایت استفاده مفید را داشته باشند.

تقویت روحیه خودباوری وخوداتکایی

فرهنگ سازی برای هدایت نیروهای مختلف، درجهت بالابردن قدرت مقاومت باید درچارچوب تقویت روحیه خودباوری وخود اتکایی انجام شود. تمام فعالان اقتصادی ومصرف کنندگان باید به محصولات ایرانی وتوانایی ایرانی درتامین نیازهای کشور معتقد باشند. جهتدهی به رسانهها بویژه صدا و سیما در راستای سالم سازی فضای عمومی،گسترش فرهنگ استقامت وخود باوری واطلاع رسانی صحیح و به موقع از مهمترین پیامهای این محور است.

حداکثرکردن استفاده ازامکانات وتجهیزات موجود درکشور

نگاههای تولیدی متروکه متعددی وجود دارند که کالاهای سرمایه ای آنها میتواند برای تداوم فعالیت بنگاه های فعال کنونی بکار گرفته شود. برای این کار اطلاع رسانی، برنامه ریزی و ارایه خدمات نصب دوباره از الزامات است.در همین راستا باید الگوهای مشارکتی ویژه به مالکان کالاهای اساسی سرمایهای ارایه شود تا آنها نیز بتوانند آزادانه و با رغبت، سرمایه خود را در چرخه تولید بکار بیندازند. این جریان نباید به هیچ عنوان عاملی برای تصاحب اموال مردم یا کاهش اعتبار حقوق مالکیت باشد. شناسایی بنگاه هایی که به هر دلیلی نتوانستهاند سرمایه خود را درطول سال هافعال نمایند وایجاد شبکه های استفاده حداکثری ازماشین آلات نیازدارند.

پایین آوردن درجه آسیب پذیری کشوردرجریان مبادلات با خارج

طی سالهای اخیر،شرکای تجاری بدون درنظرگرفتن ارتباطات درازمدت بین ایران وآن کشورها برگزیده شده اند.درنهایت وابستگی ایران به دنیای خارج به شدت افزایش یافته است ولی این وابستگی با رابطه درازمدت باشرکای تجاری همراه نشده است.این الگوی ارتباط باخارج درموارد متعدد عاملی درجهت کاهش مقاومت اقتصاد کشور درمقابل انواع ضربه ها محسوب میشود ودرهرصورت تحریم یکی ازموارد بارزی است که الگوی تجاری موردبحث درمقابل آن بسیار ضربه پذیر میشود.باعنایت به این وضعیت بازنگری جدی درفهرست شرکای تجاری کشور ازیک سو ونحوه مبادله باخارج ازسوی دیگر ضرورت دارد تادرجه آسیب پذیری کشور دربرابر ضربه های خارجی به پایین ترین حد کاهش داده شود.این بازنگری تحت هرشرایطی ضرورت دارد ولی در وضعیت تحریم اولویت بیشتری می یابد.

اصلی ترین پیام های برخاسته از این محور به شرح زیر است:

1.ازنگری درفهرست شرکای تجاری کشور به ترتیبی که رابطه تجاری با پیوندهای غیرتجاری همراه شود.

2.جلوگیری از بالا رفتن درجه وابستگی کشور به یک شریک تجاری خاص بگونهای که به آن شریک امکان تهدید داده شود.

3.ساماندهی به مبادلات مالی همراه با مبادلات تجاری بین ایران وشرکای تجاری به شرحی که ایران بتواند با استفاده از ابزارهای کارآمد مالی، امکان ضربه پذیری اقتصاد کشور را در جریان ضربه های مختلف به کمترین حد محدود کند

بررسی تطبیقی ایده اولیه بامحورهای اقتصاد مقاومتی

برای شناخت ارتباط بین ایده های اولیه ومحورهای اصلی اقتصاد مقاومتی لازم است باعنایت به اصول نظری حاکم بر اقتصاد مقاومتی، ارتباط بین ایدهها ومحورهای اصلی اقتصاد مقاومتی شناسایی شود.

اینک به بررسی چند ایده وشرح وتوضیح آنها میپردازیم:

.1.ایده اول: مشارکت حداکثری فعال، مؤثر ومثمرثمر آحاد جامعه در همه ابعاد وسطوح اقتصاد با تاکید بر ارتقاء نقش وجایگاه طبقات کم درآمد و متوسط که با سه مقوله زیر بهتر محقق خواهد شد:

-جلب مشارکت عمومی مردم

-جلوگیری از تعطیل شدن واحدهای تولیدی وکارخانه های کشور

-حداکثرکردن استفاده ازامکانات وتجهیزات موجود درکشور

.2.ایده دوم: خوداتکایی در تامین نیازهای اساسی جامعه

 

این ایده حول دو محور میچرخد: 1 (تقویت روحیه خودباوری وخوداتکایی 2 (توجه به زندگی مردم جامعه

3.ایده سوم: تجدید آرایش درمبادلات بین المللی وگسترش همکاریها ومبادلات اقتصادی باکشورهای موردنظر جهت فعالسازی کلیه ظرفیتهای اقتصادی ونیروی انسانی کشور (گسترش ارتباطات تجاری) که با پایین آوردن درجه آسیب پذیری کشور درجریان مبادلات با خارج ارتقاء داده میشود.

4 .ایده چهارم: پیش آهنگی دانش باطراحی وساماندهی چرخه دانش - ثروت با تاکید بر تولیدات دانش بنیان

5 .واکنش فعال، هوشمند، فعال وسریع و بهنگام ودارای توانمندی آفندی درمقابل تحریم ها وفشارهای اقتصادی ایده پنجم سه اصل اساسی دارد: 1 (توانمند سازی وافزایش کارآیی ومدیریت ونظام اداری 2 (جلوگیری از تعطیل شدن واحدهای تولیدی وکارخانه ها 3 (حداکثرکردن استفاده از امکانات وتجهیزات موجود درکشور

6 .ایده ششم: مدیریت مصرف وبهره وری حداکثری

7 .ایده هفتم: نهادینه کردن فرهنگ استقامت وجهاد اقتصادی

8.ایده هشتم: سلامت، امنیت و اقتصاد

ایده نهم: بهره مندی عادلانه سهم عوامل از زنجیره تولید – مصرف (اصلاح زمینه فعالیت فعالان اقتصادی)

10ایده دهم: کاهش حداکثری اتکاء بودجه و تراز تجاری به درآمدهای نفتی

11.ایده یازدهم: تکیه برمسئولیت ومدیریت قوه مجریه باهماهنگی وهمراهی سایر قوا

12ایده دوازدهم: مبارزه با تورم

13.ایده سیزدهم: نظارت

14.ایده چهاردهم: تقویت جایگاه تولید داخلی واحترام به محصولات ساخت داخل

15.ایده پانزدهم: تقویت سرمایه انسانی وتقویت توانمندی وبازدهی نیروی کار

تبیین قرآنی و روایی اقتصاد مقاومتی

با دقت در آیات این حقیقت را در می یابیم که اهمیت مال وثروت ازنظر اقتصادی همتای حج وتوجه به خانه خدا ازنظر عبادی است ونیز پایبندی و مراعات امور مربوط به مال مثل پایبندی و مراعات امور مربوط به حج خانه خداست. (97مائده)، همچنین در سوره نوح، نساء، بقره، اسرا، عادیات وغیره اشاره مستقیم و غیر مستقیم به اقتصاد مقاومتی ومسئله مال و توجه درحساب دارند.

اگر بخواهیم سیاست های اقتصاد مقاومتی را طبق قرآن و سنت بیاوریم وتعیین مصداق کنیم میتوان به آیات و روایات زیر اشاره کرد:

1.تامین شرایط وفعال سازی کلیه امکانات و منابع مالی وسرمایه های انسانی و علمی کشور به منظور توسعه کارآفرینی و به حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه درفعالیت های اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاریهای جمعی و تاکید بر ارتقا درآمد و نقش طبقات کم درآمد و متوسط.

-قرآن در سوره های نور (56 (مجادله (13 (مائده (2 (بقره (110 (مزمل (20 (حج (78 (منافقون (10 (انفال (41 (ذاریات (19 (معارج (5,24 (وآیه60 توبه به این بند سیاست کلی اقتصاد مقاومتی اشاره وافر کرده است.

همچنین در روایات متعددی به این شرح تبیین شده است:

-من لا معاش له لا دین له (هرکس کار ومعیشت نداشته باشد دین وآخرت ندارد) "کنوز الحقایق باب دال امام صادق(علیه السلام)

-ان مع البقاء الاسلام أن تصیر الاموال عند من یعرف فیها الحق ویضع فیها المعروف وان من فناءالاسلام و فناءالمسلمین أن تصیر الاموال فی ایدی من لایعرف فیها الحق ولایضع فیها المعروف (وسایل الشیعه ج11ص521 ( ترجمه حدیث: از عوامل بقای مسلمانان واسلام این است که اموال در دست کسانی باشد که حق را میشناسند وبا اموال کارهای بایسته انجام میدهند و از عوامل فنا و نابودی اسلام و مسلمین این است که اموال دردست کسانی قرار بگیرد که حق را در اموال نمیشناسند و به کمک آن، اعمال بایسته انجام نمیدهند.

فرموده امیر سخن علی(علیه السلام) درنهج البلاغه:

للمؤمنون ثلاث ساعات فساعه یناجی فیها ربه وساعه یرم فیها معایشه وساعه یخلی فیها بین لذتها فیهما یحل ویجمل"نهج البلاغه حکمت390

ترجمه: زندگی مومن سه قسم است: دریک قسمت به عبادت و مناجات با خدا میپردازد درقسمت دیگر به تامین امورمعاش خود میرسد ودر قسمت دیگر از لذت های زیبا وحلال استفاده میکند.

امام سجاد(علیه السلام) در دعای26 صحیفه سجادیه: همسایگان بر یکدیگر بخشش داشته باشند و واجب مالی را قبل ازآن که یکی تقاضا کند به او عطا کنند.

-2پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیاده سازی واجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری بمنظور ارتقا جایگاهی جهانی کشور و افزایش سهم تولید وصادرات محصولات وخدمات دانش بنیان ودستیابی به رتبه اول اقتصاد دانش بنیان منطقه.

در سورههای مختلفی از قرآن کریم تاکید ویژهای بر مسئله علم ودانش کرده تاجایی که در سوره بقره آیه 120علت انتخاب رییس و پادشاهی را علم و دانش میداند. در سورههایی نظیر آل عمران(19،61 (علق( 5,1 (قلم( 1( قصص(80( فاطر(28 (زمر(9 (نحل(27 (مریم(43 (اشاره مستقیم به مسئله علم ودانش که یکی از محورهای مهم اقتصاد مقاومتی است می کند. پس توجه وعنایت خاص و ویژه به مسئله علم باعث مقاوم شدن اقتصاد و رشد چشمگیر کشور درهمه زمینه ها خواهد شد

روایات:

احادیثی که بر مسئله علم و فزونی آن در رابطه با سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی که یکی از مقوله های آن علم ودانش هست تاکید دارد بدین شرح است:

پیامبر(صلی االله علیه و آله): لا فقر اشد من الجهل (بحار ج2ص22

ترجمه: هیچ فقر ونداری شدیدتر(مانند) جهل نیست.

از مفهوم این حدیث متوجه میشویم که علم، فوقالعاده مهم است که نداشتن آن را رسول مهربانی بمانند فقر تشبیه کرده است.

مام علی(علیه السلام): لا مصیبۀ اعظم من الجهل (بحارالنوار ج2 ص94 (

ترجمه: هیچ مصیبتی بالاتر ازجهل نیست.

پیامبر اکرم(ص): اذا عمات فاعمل بعلم وایاک وان تعمل عملا بغیر تدبیر وعلم فانه جل جلاله یقول ولاتکونوا کالتی نقضت غرلها..... (بحارالانوار ج77 ص112

ترجمه: هرگاه عملی انجام دهی از روی علم و عقل عمل کن و بپرهیز از عمل کردن بدون دقت وآگاهی، زیرا خداوند میفرماید مانند آن زنی نباشید که رشتههای خود را پنبه کرد.

در غررالحکم مولا علی(ع) در مورد فضیلت ونقش علم وآگاهی ودانش میفرماید:

-علم چراغ عقل است

- علم بهترین توانمندی است.

-علم راس هرخیری است.

علم اصل هرگونه درخشندگی است

وغیره

اتوجه به آیات و روایات مذکور اهمیت علم ودانش وتاکید مقام معظم رهبری به مقوله علم بیشتر روشن شد که با علم و دانش بنیان کردن زمینه ها اقتصاد ما مقاوم خواهد شد ودچار اقتصاد مریض و بسته نمیشویم.

3.محور قرار دادن رشد بهره وری دراقتصاد با تقویت عوامل تولید، توانمند سازی نیروی کار،تقویت رقابت پذیری اقتصاد، ایجاد بستر رقابت بین مناطق واستان ها و بکارگیری ظرفیت وقابلیت های متنوع درجغرافیای زیست های مناطق کشور

در قرآن کریم آیات متعددی در سوره های مختلف به مسئله عمل و حساب اشاره کردهاند وعنایت خاص شده که مقوله سوم اقتصاد مقاومتی را دربر میگیرد. از جمله: سوره بقره261 نسا5 انفال 6,65 ابراهیم4,33 اسرا20,18 نجم 42,38 احقاف 19 طور21 مدثر38 به موضوع حساب وعمل که منشأ ومنبع تولید هم میتواند باشد توجه شده و تشریح وتبیین آن قابل دقت است.

در روایات متعددی مسئله حساب وعمل وتنظیم برنامهها از روی حسابرسی شخصی و نوعی تاکید مستقیم شده که در ادامه روایات و احادیث توضیح داده خواهد شد.

امام صادق(ع): سزاوار نیست مؤمن موجبات خواری وذلت خود را فراهم آورد با دست زدن به کاری که قدرت وطاقت آن را ندارد (الحدیث ج2

امام موسی کاظم(ع): از ما نیست کسی که در روز یک باربه حساب خویش نرسد (اصول کافی ج2 (

4. ستفاده از ظرفیتهای اجرای هدفمند سازی یارانهها درجهت افزایش تولید، اشتغال و بهره وری،کاهش شدت انرژی و ارتقای شاخص های عدالت اجتماعی.

در سوره یونس13 نمل52 انعام82 نحل11,10 به مسئله مذکور اشاره شده است.

امام صادق(ع): التقدیر نصف العیش (وسایل الشیعه ج3ص376 (

ترجمه: مقدار (اندازه گیری) تامین نصف زندگی است.

مام صادق(ع): ما عال امرؤ اقتصد

درمانده نشود مردی که اعتدال ورزد و اندازه کار را نگه دارد.

امیر سخن علی(ع) در غرر الحکم ج2ص3,172 میفرماید:

من لوازم العدل التناعی عن الظلم

ترجمه: از لوازم عدالت دوری از ظلم هست.

در حدیثی زیبا وپندآموز رییس مذهب شیعه امام صادق(ع) میفرماید: و البته مردم فقیر نشدند ومحتاج وگرسنه وتهیدست نماندند مگر به گناه وجور ثروتمندان (وسایل الشیعه ج6 ص135 (

توصیه امام صادق(ع) به مفضل:

ای مفضل بدان که اولین گام زندگی وزنده بودن انسان به نان وآب است. بنگر خدا این دو را چگونه تدبیر کرده است زیرا نیاز انسان به آب شدیدتر است از نیازش به نان چون صبرش به گرسنگی بیشتر است از صبر بر تشنگی. آنچه از آب نیاز دارد بیش از نیاز به نان است زیرا آب را برای آشامیدن و طهارت وشستشوی بدن ولباس وحیوانات وزراعتش وغیره لازم دارد. پس خدا آب را چنان در اختیار قرار داده که نیاز به تلاش آنچنانی نباشد تا هزینه تهیه آن از انسان ساقط گردد. ولی نان را چنان کرده که بدون تلاش وحرکت بدست نمیآید تا انسان بدان اشتغال ورزد واین اشتغال او را از تفریحات ناسالم وسرگرمی های پوچ وغلط باز دارد.

5 -سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی

سهم بری عادلانه عوامل در زنجیره تولید تا مصرف متناسب با نقش آنها در ایجاد ارزش، بویژه با افزایش سهم سرمایه های انسانی از طریق ارتقاء آموزش، مهارت، خلاقیت، کارآفرینی و تجربه .

در سوره آل عمران و نساء خداوند متعال به مسئله قسط و عدل توجه ما را جلب کرده ( آل عمران 18) (نساء 135 (و در سایه اعتدال به همت های بلند خواهیم رسید .

در آیه 58 سوره نساء خداوند متعال رد امانت و سپردن امانت به اهل آن را موکد کرده و حاکمان عادل را به عنوان حکومت و دولت حق معرفی کرده است. و در پایان در سوره نجم آیه 39 به مسئله تلاش انسان برای تحقق اهداف خویش اشاره کرده است

ششم : افزایش تولید داخلی نهادها و کالاهای اساسی و اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی:

در آیات زیادی از سورههای قرآن به این موضوع اشاره و مقوله های آن را نیز توضیح دادهاند که از جمله آنها میتوان به سوره آل عمران ( 160 – 138 ( بقره (63-120-168 (صافات (116توبه 251 ،( زلزال، نمل، واقعه و غیره اشاره کرد و نام برد.

توصیه امام صادق (ع) به مفضل ( بحارالانوار ج 3 صفحه 88-82 :

ای مفضل به یاد آور و فکر کن در چیزهایی که خداوند به ایشان علم و آگاهی را داده و آنچه منع شده پس چگونه به او عطا شده علم و آگاهی نسبت به همه چیزهایی که در آن صلاح دین دنیایی اوست . از چیزهایی که صلاح دین اوست ، معرفت خالق متعال با دلایل و شواهدی که در خالق است و معرفت واجب بر او از عدالت با همه مردم به نیکی و به والدین و ادای امانت و همدردی با تهیدستان و امثال اینها که تا حدودی معرفت و اقرار و اعتراف به آن در طبیعت و فطرت هر امتی چه موافق و چه مخالف یافت میشود و به همین گونه به او عطا شده علم و آگاهی نسبت به چیزهایی که صلاح دنیای اوست مثل زراعت، درختکاری، بهره برداری از زمین، دامداری بیرون آوردن آبها، شناخت گلها و گیاهان که عامل درمان دردهاست و کشف معادن که منبع انواع جواهر است و کشتیرانی و غواصی و انواع توانها در شکار حیوانات و پرندگان و آبزیان و تصرف در صنایع و انواع تجارت و کسب ها و غیر اینها ....

هفتم : تامین امنیت غذا و درمان و ایجاد ذخایر راهبردی با تاکید بر افزایش کمی و کیفی ( مواد اولیه و کالا) در آیات زیادی از کلام خدا بر مقسم بالا تاکید و توجه دارد که بررسی آیات 34 تا 84 سوره یوسف و تاویل رویای خشکسالی و زراعت و تامین غذا و درمان انسان است . که بخوبی اشاره عالی و فوق العاده دارد

در سوره های قریش (4 (مائده (54 (انفال ( 60 ( اعراف ( 69 ( نساء (71 (طه ( 6،18،53 ( نحل ( 14 (اشاره به غذا و درمان که از مقولههای اقتصاد مقاومتی است دارد .

هشتمین سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی: مدیریت مصرف با تاکید بر اجرای سیاست های کلی اصلاح الگوی مصرف کالاهای داخلی و رقابت در تولید.

در آیات متعدد قرآن تاکید ویژهای به مصرف و اسراف شده است و از رزق حلال و طیب حرف به میان آورده است . ( 9-128) شعراء ) 67 ) فرقان ) 6) نساء ) 2-141-118-9 ) انعام) 168) بقره) 81) طه )31) اعراف: های سوره در امام حسن عسکری(ع): سخاوت اندازه ای دارد که فراتر از آن اسراف است ... میانه روی حدی دارد که پایین تر از آن بخل و خساست است ( بحارالانوار ج 66 (در ادامه به احادیثی که مورد اقتصاد مقاومتی است و بر آنها دلالت دارند اشاره و آنها را شرح خواهم داد: امام صادق (ع) دعای چهار کس مستجاب نمی شود 1 – مردی که در خانه بنشیند و بگوید خدایا مرا روزی بده در جوابش خدا می گوید: آیا تو را به طلب روزی امر نکرده ام . 2 – مردی که درباره زن خود نفرین می کند و بگوید خدایا مرا از دست او راحت کن: خداوند به او میگوید آیا کار او را بدست تو ندادهام ؟ 3 – مردی که مال خود را تباه کند و بگوید خدایا روزی ام بده به او میگوید آیا تو را امر به میانه روی نکرده ام ؟ 4 – مردی که مال خود را بدون مدرک ( سند – سفتهچک و ... ) قرض دهد خداوند به او می گوید آیا تو را امر نکردم شاهد بگیری ( ترجمه مجمع البیان ج 17 صفحات 223- (4

ابان بن تغلب از امام صادق (ع) نقل میکند:

 

خیال میکنی به کسی که خداوند مال و ثروت داده بواسطه منزلت او در نزد خدا بوده یا کسی را که فقیر نموده براثر پستیاش فقر نصیبش کرده، نه اینطور نیست ثروت و مال از خداست بعنوان امانت در دست مردم میگذارد: آنها را آزاد نموده که از روی اقتصاد و میانه روی بخورند و بیاشامند و لباس تهیه نموده ازدواج کنند یا وسیله سواری تهیه نمایند. آنچه از این مخارج زیاد آمد مومنین فقیر را دستگیری بنمایند پریشانی آنها را بر طرف کنند. هرکس این وظیفه را انجام داد آنچه میخورد و میآشامد یا وسیله سواری تهیه میکند ازدواج نماید بر او حلال است . کسی که از دستور تجاوز نمود بر او حرام خواهد بود . سپس اضافه کرد خداوند مسرفین را دوست ندارد . خیال می کنی خداوند از فضل خویش به کسی به عنوان امانت مالی میدهد باید او اسبی به ده هزار درهم بخرد با اینکه اسب بیست درهمی هم او را کفایت نمی کند. (بحار ج 15 قسمت چهارم صفحه 201

نکته مهم در خصوص نقش قوه قضاییه در اقتصاد مقاومتی

چرخ اقتصاد کشور در حال گذر از یک مسیر سخت و پر خطر است و اشخاص حقیقی و حقوقی فعال در عرصه اقتصادی و بازرگانی گرفتار رکود و یا ورشکستگی هستند و از سویی بانک ها بدون توجه به اوضاع و احوال بدهکاران خود را جهت اخذ مطالبات و سودها و جریمه های دیر کرد ، تحت پیگرد قضایی ، مصادره و توقیف اموال قرار می دهند که این امر موجبات تعطیلی بنگاه های اقتصادی و بیکار شدن کارکنان چرخه اقتصادی می شود . بنظر می رسد در راستای حمایت از تولید کننده ، قوه قضائیه می تواند قبل از صدور دستورات کلیشهای مبنی بر کارشناسی، ارزش گذاری و مزایده به عنوان دستگاه حاکمیتی و شخص قاضی به عنوان نماینده دستگاه حاکمیتی تحت عنوان قاضی تحکیم با دعوت از نماینده بانک و مسئولین شرکت های بدهکار شرایط را برای اجرایی شدن ماده 29 قانون بودجه با تنظیم صورتجلسه و دادن فرصت برای فعالیت و پرداخت بدهی به سمت رونق اقتصادی پیش برد . با تعطیل شدن کارگاه یا کارخانه با تعداد زیادی کارگر، کارمند و مهندس که میبایست با کار و فعالیت های اقتصادی چرخه اقتصاد کشور را به حرکت در آورند و از طرفی هزینه های زندگی خود را تامین نمایند چه زیان بزرگ مادی و معنوی به کشور وارد می شود.

فرصت و تهدید

هر روز از پشت دیوارهای این مرز و بوم شاهد رجز خوانی دشمنان دیرینه خود هستیم . بهتر آن است که به جای چشم دوختن به فروش نفت که با تبانی دولت های موثر و بعضی اعراب خائن به اسلام دست خوش تغییرات ناگهانی است، اقتصاد خود را از درون تقویت کنیم .

مقاومت در عرصه تولید، مقاومت پویایی، مقاومت در ایجاد اشتغال و مقاومتی از جنس دولت و مردم: وقت آن است که آیه شریفه: واعدوالهم استطعتم من قوه؛ را جور دیگری تفسیر کنیم و نظام اسلامی را همچنان که برای دفاع از مرز ها مجهز به تجهیزات دفاعی نمودهایم از لحاظ اقتصادی نیز مقاوم نماییم که این مقاومت با دفاع مقدس 8 ساله از لحاظ ماهیت تفاوتی ندارد و برای رسیدن به آن جهادی دیگر نیاز است جهادی از جنس دولت و مردم.

 

وقتی ما به این مهم دست یابیم که کشوری پویا، همدل و اقتصادی داشته باشیم، ثمره آن اشتغال، تولید، علم و فناوری وغیره باشد ناچار به اقتصاد مقاومتی باید عمل کنیم.

رهبر معظم انقلاب حضرت آیت االله خامنه ای(دام ظله): مبارزه با فساد،در درجه اول کار خود دولت است؛بخصوص که دولتمردان سطح بالای ما افراد پاکی هستند؛بنابراین میتوانید خودتان مبارزه کنید.بخش قضا مربوط به مرحله آخر کار است.در قدیم میگفتند:آخرین دارو،داغ کردن است.قبل از آنکه به داغ کردن برسد انسان انواع و اقسام دواها را بکار میبرد اگر خوب نشد آن وقت محل زخم را داغ میکند و الا تا وقتی میتواند با مرهم ومراقبت وتنظیف،بیمار را معالجه کند محل زخم را داغ نمیکند.در بخشهای اقتصادی،پولی،صنعتی،خدماتی ودیگر بخشهای تولیدی وآن جایی که بخصوص معاملات خارجی و کلان وجود دارد حضور شما حقیقتا بعنوان مدعی و معارض با فساد ومفسد تلقی میشود.وقتی با این جدیت دنبال رفع فساد رفتید درجایی میبینید باید به قوه قضاییه بگویید ما از شما میخواهیم به این قضیه رسیدگی کنید.در این صورت با میل وخواست ومطالبه شما،قوه قضاییه وارد میدان خواهد شد.وقتی شما مبارزه نکنید طبعا وضع طور دیگری خواهد شد.

وظایف حاکمیتی قوه قضائیه در اقتصاد مقاومتی

الف) مبارزه جدی با فساد و رانت خواری

فساد و مبارزه با آن امروز در بسیاری از کشورهای مختلف جهان بعنوان یک مسئله اساسی مورد نظر است. مهم ترین علل فساد اقتصادی در بخش عمومی به تصدی های دولت در اقتصاد مربوط می شود و شامل محدودیت های تجاری ، یارانه های صنعتی ، کنترل قیمت ها ، نرخ های چندگانه ارزی ، دستمزدهای پایین در خدمات دولتی ، تجاری و ذخایر منابع طبیعی مانند نفت است . فساد اقتصادی سبب کاهش سرمایه گذاری و کندی رشد اقتصادی و در نهایت باعث عدم تحقق اهداف توسعه اقتصادی و خدمات عمومی تنزل پیدا میکند. اساسی ترین سیاست های مبارزه با فساد اقتصادی عبارتند از:

الف) اصلاحات اقتصادی شامل ایجاد نهادهایی بدین منظور، افزایش دستمزدهای بخش عمومی، کاهش اندازه دولت در اقتصاد، حسابرسی مالی دقیق شرکت های دولتی. ب – استقلال رسانه های ارتباط جمعی ج – استقلال دستگاه قضایی د مشارکت شهروندان ه – تمرکز زدایی و – اصلاح فرهنگ.

بر اساس ادبیات معتبر اقتصادی، فساد و رانت جویی سبب میشود تا انگیزه های کار، تولید و سرمایه گذاری در کشورها از بین برود و فضای کسب و کار نا امن شود. از این رو یکی از الزامات مهم اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی و سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی بر اساس بند 19 مبارزه جدی قوای سه گانه با موضوع فساد و رانت خواری و رانت جویی است.

تجربه سایر کشورها نشان داده است در آن دسته از کشورها که بخش دولتی حضوری بسیار پر رنگ در اقتصاد دارد و به اصطلاح دولت حجیم است، درجه فساد و رانت جویی نیز بیشتر است و ایران نیز از این امر مستثنی نیست. پس از انقلاب اسلامی و با گسترش حجم دولت در اقتصاد زمینه های بیشتری برای بروز فساد و رانت جویی در کشور فراهم گردید به نحوی که بخش خصوصی در رقابت با بخش دولتی در فعالیت های اقتصادی زمین گیر شد. بدیهی است تا زمانی که عزمی جدی برای ریشه کن کردن یا حداقل کردن این دو مقوله در مجموعه حاکمیت وجود نداشته باشد نمیتوان امیدوار بود که بخش غیر دولتی حضور فعالی در صحنه داشته باشد. چرا که در فضای رقابتی، وجود فساد و رانت های اقتصادی، سبب از دور خارج شدن آن دسته از بنگاه هایی میشود که رابطه غیر رسمی با نهادهای تاثیر گذار دولتی ندارند . بنگاههای یاد شده چون میدانند که برخی دیگر از بنگاه ها میتوانند با شرایط سهل و آسان تری، با استفاده از انواع رانت بر در آمد خود افزوده و هزینهها را کاهش دهند، از عرصه خارج شده و یا به این عرصه وارد نمیشوند. هر حاکمیت سیاسی قانونمند و مردم سالار، مبارزه با فساد را از اصلی ترین وظایف خود تلقی میکند، مبارزه با فساد از چند بعد اهمیت دارد:

1 – از نظر سیاسی با تضمین و کسب مشروعیت نظام های سیاسی پیوند خورده است.

 2.از نظر اخلاقی اولویت هر جامعه سالم به حساب میآید

3. از لحاظ اقتصادی و بوروکراتیک، کار آمدی حاکمیت ها بشدت متاثر از کاهش سطح فساد موجود در آنها و توانی شان برای مبارزه با فساد است .

نظام جمهوری اسلامی ایران نیز از ابتدای تاسیس، مبارزه با فساد را یکی از اهداف مهم خود بر شمرده و در یک دهه گذشته نیز بر این امر تاکید بیشتری نموده است. در ادبیات کشورمان سابقه چند پیام از بنیان گذار جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب وجود دارد که مبارزه با فساد را جزو اهداف اصلی نظام دانسته و مورد تاکیدقرار دادهاند. از جمله رهبر انقلاب حضرتآیتااللهخامنهای (مدظله العالی) فرمانی هشت مادهای را در خصوص مبارزه با مفاسد اقتصادی صادر نموده و نیز پیرو آن در بند 19 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، شفافیت اقتصادی و مبارزه با زمینههای فساد زا را مورد تاکید قرار دادهاند.

ب) تعامل و هماهنگی بین قوای سه گانه و بخش های اقتصادی

بسیج تمامی ظرفیت های ملی، به خصوص همراهی و همدلی در سه بخش خصوصی، تعاونی دولتی میتواند ضمانت اجرایی لازم را برای تحقق اقتصاد مقاومتی فراهم نماید. سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به قوای سه گانه ابلاغ گردیده است و آنها مسئول مصلحت نظام که نقش اساسی در تدوین این سیاست ها داشته است، میتواند علاوه بر نقش نظارتی با ارائه راهکارهای تکمیلی، تداوم و ضریب تضمینی اجرای آنها را قدرت و قوت بیشتری ببخشد. در همین راستا ایفای 26 نقش نظارتی مجلس شورای اسلامی در اجرای دقیق و مطلوب سیاستهای اقتصاد مقاومتی و هم فکری نمایندگان در این خصوص بسیار مفید و موثر است.

نکته :

قوه قضائیه نیز ضمن اجرای مسئولیت قضایی خود در جلوگیری از فساد رانت خواری، ویژه خواری، زد و بندها و استفاده نکردن صحیح احتمالی مالی و مدیریتی، میتواند در اجرای دقیق و عادلانه سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی نقش مهمی ایفا نمایند. قوه قضائیه میتواند در جهت مبارزه با فساد لایحه جامعی را آماده و جهت تصویب از کانال وزارت دادگستری تقدیم مجلس نماید.

ج) شفافیت قوانین

وضعیت قانونی کشور یکی از عوامل مهم در تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی است. در جایی که قوانین مالی و اقتصادی حدود مشخص داشته باشند. بخش خصوصی با رغبت و اطمینان بیشتری به سمت بخش دولتی و تحویل گرفتن فعالیتها از این بخش متمایل میگردد. برعکس هر جا که دولت ها حکومت مطلقه داشته باشند و یا آنکه سابقه مصادره اموال و سلب مالکیت وجود داشته باشد، مردم نسبت به اصالت جریان واگذاری، تردید بیشتری خواهند داشت و این بی اعتمادی در نهایت موجب کند شدن فرآیند واگذاری و افزایش رانت و فساد خواهد بود .

در اقتصادهای توسعه یافته نظامهای قضایی کارآمد، مجامع کاملاً مشخص قانونی و کارگزارانی از قبیل وکلا، داوران و میانجی گران را شامل میشود و شخص تا حدی اطمینان دارد که ماهیت دعوای حقوقی بر نتایج تاثیر خواهد گذاشت و نه منافع شخص: اما در اقتصادهای در حال توسعه و عقب مانده، اجرا نه فقط به علت ابهام آموزههای حقوقی بلکه بعلت نامعلوم بودن رفتار کارگزاران قطعی نیست.

اید توجه داشت که ما در بسیاری از زمینه ها در کشور، کمبود قوانین و مقررات نداریم بلکه مسئله اساسی این است که قوانین موجود به درستی اجراء نمیشوند یا آن قدر پیچیدگی دارند که افراد را در درک قانون با مشکل مواجه میکنند. مثلاً وجود قوانین و مقررات بیش از حد برای سرمایه گذاری و اجرای ناکارآمد آنها، سرمایه را به سوی بخش های غیر رسمی و به اصطلاح زیر زمینی هدایت کرده است. این مسئله خود بر کسری بودجه دولت افزوده و کسری بودجه باعث عدم اطمینان بیشتر سرمایه گذاران شده و در نتیجه ناکارآمدی واحدهای دولتی را افزایش داده است. تغییر شرایط و قوانین موجب تغییر سیاست ها و بی ثباتی در تصمیم گیری میشود و در نتیجه شرایطی بخش های مولد بیشترین آسیب را خواهد دید .

برای اجرای هر چه دقیق تر سیاست ها، لازم است قوانین موجود کشور از سادگی و شفافیت لازم بر خوردار باشد تا سرمایه گذاران با اطمینان خاطر از اینکه حقی از آنها از نظر قانونی ضایع نمیشود و وجود تفسیرهای متعدد از قوانین، گاه به ضرر آن ها تمام نمیگردد، وارد صحنه شوند .

د) لزوم تربیت مدیران حرفهای

یکی از عوامل موثر در افزایش کارآیی سازمانهای دولتی و خصوصی مدیریت حرفه ای است. به عبارت دیگر یکی از عوامل ناکارآمدی سازمانها و ادارات دولتی موجود در کشور عدم حضور آن دسته از مدیرانی است که شایسته و کارآمد و در خور باشند. حتی اگر مدیران مناسبی سکان دار امور باشند سیستم ناکارآمد دولتی، اجازه اعمال مدیریت مناسب را به آنها نمی دهند. هدف مدیران دولتی حداکثر کردن سود بنگاه نیست و از این رو نمیتوان انتطار افزایش بهرهوری و کار مفید را داشت. عزل و نصبهای متعدد در ساختار دولتی باعث میشود که مدیران لایق و شایسته، جایگاه حضور در عرصه را نیابند: چرا که این افراد به اعتبار شغلی و اجتماعی خود اهمیت می دهند و در برخی موارد نمی پذیرند در پست های پایین حضور یابند. بنابر این انتصاب ها بایستی بر اساس مکانیزم شایسته سالاری تعریف شوند. علاوه بر این بایستی بمنظور تربیت مدیران لایق و شایسته از میان نسل جدید به هدف جایگزینی با مدیران نسل اول انقلاب که در حال بازنشسته شدن هستند اقدام نمود.

 

وظایف قوه قضائیه در اقتصاد مقاومتی

قوه قضائیه و سازمان های زیر مجموعه آن و وظایف آنها در مقابل اقتصاد مقاومتی :

مساله قضا در رابطه با پاسداری از حقوق مردم در خط حرکت اسلامی، به منظور پیشگیری از انحرافات موضعی در درون امت اسلامی امری است حیاتی، از این رو ایجاد سیستم قضایی بر پایه عدل اسلامی و متشکل از قضات عادل و آشنا به ضوابط دقیق دینی پیش بینی شده است. این نظام به دلیل حساسیت بنیادی و دقت در مکتبی بودن آن لازم است به دور از هر نوع رابطه و مناسبات ناسالم باشد. ( واذاحکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل )

اصل شصت و یکم قانون اساسی :

اعمال قوه قضائیه بوسیله دادگاههای دادگستری است که باید طبق موازین اسلامی تشکیل شود و به حل و فصل دعاوی و حفظ حقوق عمومی و گسترش و اجرای عدالت و اقامه حدود الهی بپردازد .

اصل صدو پنجاه و ششم قانون اساسی :

قوه قضائیه قوهای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی بوده و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت و عهده دار وظایف زیر است :

1 – رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات، حل و فصل دعاوی و رفع خصومات و اخذ تصمیم و اقدام لازم در آن قسمت از امور، که قانون معین میکند .

2 – احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادی های مشروع

3 – نظارت بر حسن اجرای قوانین

4 – کشف جرم و تعقیب مجازات و تعزیر مجرمین و اجرای حدود و مقررات مدون جزایی اسلام

5 – اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین

رهبر معظم انقلاب(دام ظله): پیشگیری از وقوع مفسده به عهده قوه قضاییه است.به قانون اساسی مراجعه کنید،ملاحظه کنید یکی از وظایف قوه قضاییه در قانون اساسی همین پیشگیری است.خب پیشگیری ابزارهای لازم خودش را دارد،دستگاههای متناسب با خودش را دارد.پیشگیری با استفاده از ضابطین قضایی هم احیانا خواهد بود،از جمله دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی.ازهمه اینها باید در پیشگیری استفاده شود.در داخل کشور اسلامی یک سوء استفاده چی،یک مفسد،یک طماع،یک آدم زرنگ وناقلا بیاید از منابع عمومی کشور که متعلق به همه قشرهاست-با وجود این همه آدم فقیر وضعیفی که در کشور هست-سوء استفاده کند وبی حساب وکتاب ببرد.باید با این افراد مقابله شود

حضرت آیت االله خامنهای(حفظه االله) در مورد نقش قوه قضاییه فرمودند:

--نقش قوه قضاییه این است که اگر در مجموعه این عملکردها وتعامل این دستگاهها با مردم،مفسد اقتصادی بوجود آمد،قوه قضاییه آنچنان با او برخورد کند که برخوردش موجب عبرت برای کسانی باشد که دستگاه اقتصادی را به فساد میکشانند.این خود یک عامل مهم در ایجاد امنیت اقتصادی است.

از قوه قضاییه خواستیم که دادگاههای تخصصی برای رسیدگی به این مسایل ودفاع از حقوق مالکیت افراد تشکیل بدهند.هم در این زمینه دادگاه تخصصی لازم است،هم در زمینه مسایل مربوط به مفاسد اقتصادی.در هردوجا بخشهای تخصصی و دادگاههای تخصصی لازم است که کسانی باشند که با اهتمام کامل مسئله را دنبال کنند.

وظایف سازمانهای تابعه قوه قضاییه در اقتصاد مقاومتی

سازمان ثبت اسناد و املاک کشور

سازمان ثبت اسناد و املاک کشور به عنوان یکی از قدیمی ترین و گسترده ترین دستگاه های حاکمیتی، ماموریت تثبیت و حمایت از حقوق مالکیت مشروع و قانونی اشخاص حقیقی و حقوقی جامعه را به عهده دارد و نقش موثری در روابط و مناسبات اقتصادی و اجتماعی و استقرار و تثبیت مالکیت ایفاد میکند. سازمان ثبت اسناد و املاک کشور وظیفه تثبیت و مستندسازی مالکیتها، ثبت شرکتهای تجاری و موسسات غیرتجاری، تنظیم اسناد رسمی و وقایع ازدواج و طلاق، ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی، علائم تجاری و نشانههای جغرافیای و نیز اجرای مفاد اسناد رسمی را به عهده دارد و دفاتر اسناد رسمی و دفاتر رسمی ازدواج و طلاق به عنوان نهادهای تخصصی تحت نظارت این سازمان فعالیت می کنند.

براساس بند 16 سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور وظیفه دارد در راستای کاهش هزینه بوروکراسی اداری و کاغذ بازیهای بدون دلیل و ایاب و ذهاب های پرخرج به سمت ثبت الکترونیکی حرکت کند و سیستمی طراحی شود که فردی که خواهان انتقال سند، ثبت شرکت، ازدواج و غیره است در کوتاهترین زمان ممکن انجام این امر محقق شود. از دیگر موارد عمل به اقتصاد مقاومتی می توان به انجام تسریع در اجرای سیستم کاداستر جهت ایجاد نظم در حدود مالکیتها و استقرار سیستم ثبت آنی معاملات و تسریع و تسهیل در ثبت و تغییرات شرکتهای تجاری و همچنین توسعه مستندسازی املاک؛ پیگیری مجدانه و توسعه و تکمیل سامانه الکترونیک و بانک جامع اطلاعات املاک و داراییهای اشخاص حقیقی و حقوقی با تامین امنیت زیرساختها و شبکههای مربوطه؛ اشاره کرد.

سازمان بازرسی کل کشور

این سازمان در راستای اصل 174 قانون اساسی و طبق تشکیل و وظیفه بازرسی مستمر تمام وزارتخانه ها و ادارات و انجام بازرسی هایی فوقالعاده و اعلام موارد تخلف و نارساییها و سود جریانات اداری و مالی را به عهده دارد. به عبارت دیگر سازمان بازرسی موظف است مراقبت لازم را به عمل نماید تا دستگاهها، قوانین را به نحو درست و قانونی اجرا نموده و جریان امور صحیح و درست داشته باشند و برای انجام این امر میتواند در تمام موارد تذکرات پیشگیرانه را به دستگاهها و مسئولین و کارکنان بدهد تا حسن جریان امور به مخاطره نیفتد و در صورت وقوع تخلف نیز میتواند گزارش امر را به دادگستری داده تا دادگستری متخلفین را به مجازاتهای قانونی برساند. این سازمان مهمترین " نهاد قضایی " متولی مبارزه با فساد اداری و اقتصادی در کشور است. بنابراین قانون تشکیل سازمان بازرسی کل کشور یکی از قوانینی است که فعالیت مستمر مبارزه با فساد مالی و اداری را در تمام مراحل تحقق یک پدیده مفسده بار و مجرمانه، قبل، حین و پس از وقوع آن انجام دهد. از این رو سازمان بازرسی کل کشور در تحقق اقتصاد مقاومتی برنامه هایی را پیش رو دارد تا مفاسد کاهش یابد که از آن دست می توان به:

آسیب شناسی ثبت و فعالیت شرکتهای اقتصادی و ایجاد سازوکار قانونی مناسب در نظارت بر فعالیت شرکتهای ثبت شده، پیشگیری از انحراف در فعالیت قانونی موسسات و شرکتهای تجاری و پیشگیری از فعالیت شرکتهای صوری و متخلف و تسریع در رسیدگی به وضعیت فعالیت شرکتهای هرمی، آسیبشناسی و پیگیری اجرای سیاستهای اصل 44 قانون اساسی و قانون مربوطه و ایجاد سازو کارهای لازم جهت نظارت بر خصوصیسازی و واگذاری شرکتهای دولتی، نظارت موثر بر حسن اجرای امور و اجرای صحیح قوانین و مقررات اقتصادی، پولی و مالی در دستگاهها از جمله نظارت بر اجرای صحیح قانون هدفمندی یارانهها، تشدید نظارت بر خریدهای خارجی، مناقصات، مزایدهها، ترک تشریفات، قراردادهای خارجی و پیشگیری و مقابله با جرایم مربوط، اشاره کرد

حضرت آیت االله خامنه ای(حفظه االله) مرتبط با سازمان بازرسی میفرمایند:

-بخشهای مختلف نظارتی در سه قوه از قبیل بازرسی کل کشور،دیوان محاسبات و وزارت اطلاعات باید با همکاری صمیمانه،نقاط دچار آسیب در گردش مالی واقتصادی کشور را بدرستی شناسایی کنند ومحاکم قضایی ونیز مسئولیت آسیبزدایی درهر مورد را یاری کنند.

دیوان عدالت اداری

دیوان عدالت اداری مطابق با اصل 173 قانون اساسی می تواند بخشنامه ها و آئیننامههای خلاف قانون را به صورت فوقالعاده ابطال کند. این امر سبب می شود تا آیین نامه هایی که از سوی دولت سبب رکود بخش اقتصادی می شود ابطال نماید و افراد می توانند به اصلاح شاخص های اقتصادی کمک شایانی نمایند

کمیته های حمایت قضایی از سرمایه گذاری

در هر استان کمیته حمایت قضایی از سرمایه گذاری با برگزاری جلسه های منظم و هفتگی برای حمایت از سرمایهگذاری، جلساتی با حضور اعضاء برگزار می نماید . اهمیت این کمیته ها به حدی است که رئیس کل دادگستری و دادستان هر استان در این جلسه ها شرکت می کنند و برای افرادی که تمایل به سرمایه گذاری های کلان در آن استانها دارند، بسترهای قانونی و حقوقی را فراهم می نمایند.

سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور

بر اساس بند 16 سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی که بر صرفه جویی در هزینه های عمومی و مدیریت بهینه هزینهها اشاره دارد، میتوان با اتخاذ تدابیری خاص هزینه زندانها را کاهش داد و با استفاده از ظرفیت زندانیان در حرفهآموزی، اشتغال و فراهم کردن زمینه جهت ابتکار و خلاقیتهای اقتصادی آنان و همچنین از زندانیان به منظور مشارکت در اداره زندان استفاده کرد. میتوان با آموزش مهارت های فنی و حرفهای به زندانیان از آنها جهت در آمدزایی و تامین هزینههای زندان استفاده نمود و نیز با سیاست های پیشگیری از جرم و فرهنگ سازی و استفاده از رسانه ها در جهت انتقال این فرهنگ، آمار جرم و بزه و در نتیجه زندانیان را کاهش داد

سازمان پزشکی قانونی کشور

سازمان پزشکی قانونی کشور به عنوان سازمانی مستقل و زیر نظر رئیس قوه قضائیه با بهره گیری از نیروهایی کارآمد و متخصص و فن آوری نوین در راستای کشف حقیقت و کمک به استقرار عدالت در جامعه نظرات کارشناسی خود را در امور پزشکی قانونی با رعایت صحت ، دقت و سرعت و بر اساس اصول علمی، قانونی و شرعی به مراجع ذیصلاح ارائه مینماید. پزشکی قانونی و زیر شاخه های تخصصی و فوق تخصصی آن می توانند با بروز نمودن کارشناسی ها و کاهش مراجعه ارباب رجوع نقش مهمی را در تحقق اقتصاد مقاومتی به همراه داشته باشد.

الزامات و بسترهای مورد نیازبرای اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی در سایر بخشهای قوه قضاییه

برای آنکه قوه قضاییه بتواند در زمینه اجرایی شدن سیاست های اقتصاد مقاومتی در کشور نقش تاثیرگذار و تسهیل کننده امور داشته باشد، ضرورت دارد تا بسترهای مورد نیاز در این قوه نیز فراهم گردد که برخی از آنها عبارتند از:

-1هماهنگی و پیگیری و پشتیبانی محتوایی از فرآیند فرهنگسازی عمومی جهت پیشگیری از جرایم مالی و اقتصادی توسط رسانه ملی.

-2ارتقاء دانش و مهارتهای تخصصی قضات شعب ویژه رسیدگی کننده به پروندهها با موضوع جرایم و فساد اقتصادی.

-3فعال سازی و تقویت شورای حفظ حقوق بیت المال و صیانت از اراضی ملی و دولتی با رویکرد پیشگیری از زمینخواری و حیف و میل اموال دولتی و با تعیین سازو کارها و دستورالعملهای مناسب، خصوصاً پیرامون مستندسازی املاک و سنددار نمودن کلیه زمینهای کشور بالاخص حدود انفال و اراضی دولتی و رفع اختلافات مالکیتی.

-4تشکیل کمیته تحقق اقتصاد مقاومتی در قوه قضاییه به ریاست معاون اول قوه قضاییه و با ترکیب رییس دستگاههای وابسته.

-5نظارت و پیگیری و همکاری قضایی در وصول مطالبات معوقه بانکها، اصلاح رویههای جاری اعطای تسهیلات با رویکرد پیشگیری از وقوع جرم مالی و بانکی.

-6اولویت بخشی به پیشگیری با جرایم اقتصادی از قبیل پولشویی ناشی از قاچاق مواد مخدر، کالا و ارز، جعل اسناد اقتصادی، جاسوسی و خرابکاری اقتصادی، کلاهبرداری کلان، رشاء و ارتشاء و ایجاد سازوکار مناسب در جهت تعقیب و مجازات مرتکبین جرایم مالی و اقتصادی با هدف ارتقاء امنیت تولید و سرمایهگذاری.

-7پیگیری جهت تسریع در روند تصویب لایحه آیین دادرسی تجاری و ایجاد دادگاههای تخصصی امور تجاری

-8پیگیری تحقق مفاد فرمان 8 مادهای مقام معظم رهبری در مبارزه با مفاسد مالی و اقتصادی و پاسخ به مطالبات عمومی در برخورد با مفسدان اقتصادی

-9بسترسازی قانونی و توسعه و ارتقاء فرهنگ داوری در دعاوی تجاری.

-10ایجاد سازوکارهایی در کاهش و جلوگیری از اطاله دادرسی پروندههای اقتصادی در دادسراها و دادگاهها.

 

-11بهرهگیری از تجربیات کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در نقش قضا در امنیت و توسعه اقتصادی.

اقتصاد مقاومتی با رویکردی بر نقش قوه قضاییه

بدون تردید یکی از مهمترین وظایف قوه قضائیه در حوزه صنعت و اقتصاد کشور فراهم کردن محیط سالم و امن کسب و کار برای فعالان اقتصادی به خصوص تولیدکنندگان و به موازات این امر مهم نظارت بایسته و ژرف در راستای نیل به اصل تامین امنیت اقتصادی و برقراری آن در بالاترین سطح استاندارد در کشور است. توجه به محیط کسب و کار و ضرورت بهبود آن، محصول تجارب متعدد بسیاری از کشورهای جهان در مسیر توسعه بوده است. بدین ترتیب که پس از ناکامی در اعمال سیاست ها و مدل های توسعه اقتصادی همچون تعدیل اقتصادی و خصوصی سازی و با توجه به تکانههای اجتماعی و اقتصادی که طی سی و چند سال گذشته اتفاق افتاده است، متناسب با شرایط خودشان به فکر چنین کاری افتادهاند

رویکرد بهبود محیط کسب و کار برای تحقق رشد و توسعه اقتصادی این است که خصوصی سازی، اعطای وام به طرحهای تولیدی یا ایجاد زیر ساخت ها برای رشد مستمر سرمایه گذاری و شکوفایی اقتصاد بومی را کافی نمی داند. چرا که در بسیاری از کشورها با وجود اجرای به نسبت کار آمد عوامل فوق عدم توزیع صحیح حمایت قاطع از آنان که براستی دغدغه کشور و اقتصاد ملی را دارند، موجب شده تا بخش خصوصی داخلی و خارجی اشتیاق کافی برای سرمایه گذاری از خود نشان ندهند.

لذا امروز اهمیت و نقش کارکرد نهادهای قضایی در محیط کسب و کار در تمامی مطالعات جهانی از این قبیل مورد تاکید قرار گرفته است. مقابله هوشمندانه، بی ملاحظه و مقتدرانه با مفسدین اقتصادی، رانتخواریها، انحصارطلبیها و جلوگیری از فراهم شدن امکان دادن امتیازات خاص و ویژه خواری ها، باید از جمله ضروری ترین دغدغه های دستگاه قضایی کشور باشد و حصول بدین مهم از اساسی ترین ملزومات تحقق علمی و عینی رسالت اقتصادی مقاومتی است.

در واقع فراهم کردن بستر فعالیت های مشروع و درست اقتصادی برای کسانی که به دنبال فعالیت سالم هستند از یک طرف و از طرف دیگر شناسایی و ممانعت از فعالیت های غیر مشروع و مخرب نسبت به کلیت اقتصاد کشور و نا امن کردن فضای کسب و کار برای آنان که بقای آن در سایه استفاده نامشروع و ویژه از امکانات کشور دوام می یابد از وظایف مهم نهادهای حاکمیتی بویژه قوه قضائیه است.

البته شکی نیست که اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی، آنگونه که مورد نظر و تاکید خاص مقام معظم رهبری است، نیازمند همسویی و هم افزایی قوای مجریه و مقننه نیز هست. در این میان، به جهت حوزه ماموریتها و اهداف کلان، نقش دستگاه قضایی در اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی، بیش از سایر قوا و نهادهای نظارتی و کنترلی کشور تعیین کننده و موثر است.

با توجه به اینکه قانون اساسی رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات و شکایات، نظارت نمودن بر حسن اجرای قوانین، کشف جرم و تعقیب و مجازات و تعزیز مجرمین، احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادی مشروع و اقدام مناسب برای پیشگیری از جرم و اصلاح مجرمین را از مهم ترین وظایف قوه قضائیه بر شمرده است، می توان گفت که قوه قضائیه نقش محوری در راستای اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی دارد و به واسطه ابراز نظارتی و عملیاتی مقتدرانه خود می تواند آن را در مجرای صحیح و مورد انتظار قرار دهد.

رفع موانع از طریق بازرسی کل کشور و دیوان عدالت اداری، ایجاد امنیت لازم قضایی برای سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی، کمک به مجلس و دولت در آسیب شناسی و رفع مشکلات و موانع سیستم بانکی، مالیاتی و گمرکی، مبارزه جدی و عملی با مفاسد و مفسدان اقتصادی که به واقع اصلی ترین جرمشان اختلاس اعتماد ملی است، هماهنگ سازی و بسیج دادسراها و دادگاهها برای حمایت از سرمایه گذاران و رفع موانع و مشکلات قضایی آنان، بازرسی و نظارت بر اجرای صحیح قوانین از طریق سازمان بازرسی کل کشور و ابطال بخشنامه ها و آئین نامه های خلاف قانون از طریق دیوان عدالت اداری و غیره در کنار همکاری با دولت و مجلس از جمله موضوعاتی هستند که قوه قضائیه می تواند در اقتصاد مقاومتی نقش آفرینی کند

به هر صورت آن چه مهم است اینکه نقش دستگاه قضایی در راستای تحول و پویایی اقتصاد مقاومتی یک نقش بی بدیل است . اقتصادی که به تعبیر مقام معظم رهبری در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تعیین کننده رشد و شکوفایی کشور باشد

اگر ما قائل هستیم که مقاوم بودن اقتصاد، بهره گیری حداکثری از ظرفیت های مردمی، حمایت از تولید ملی و مدیریت هوشمند مصرف ارکان اقتصاد مقاومتی را تشکیل می دهد،بی گمان باید تصریح داشت که انجام حمایت های قانونی و قضایی در این باره و نیز مقابله با ناهنجاری ها و مفاسد در این راستا در پرتو وجود یک قوه مقتدر و قاطع و دقیق، اهمیت و ضرورت صد چندانی می یابد و نیز از یاد نبریم که استفاده از زمان منابع و امکانات از دیگر الزامات اقتصاد مقاومتی محسوب می شود که بدون نقش آفرینی فعال دستگاه قضا اساساً محقق نخواهد بود .

از همین رو هست که رویکرد قوه قضائیه با مدیریت مدبرانه حضرت آیت االله آملی لاریجانی در مبارزه قاطعانه با مفاسد اقتصادی و توامان حفاظت و صیانت از امنیت اقتصادی این شرایط را به وجود آورده است، که قوه قضائیه بتواند نقش بیبدیل خود را در تحقق اقتصاد مقاومتی ایفاء کند و این خط را تداوم بخشد. برنامه ها و سیاست های قوه قضائیه نشان می دهد گام عملی قوه قضائیه کشور در حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی، گام محکم و حساب شدهای است .

 

 

منابع · قرآن کریم، انتشارات الهادی، 1390 · نهج البلاغه، دانشنامه اسلامی، 1395 · شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، موسسه آل البیت، 1380 · علامه مجلسی، بحارالانوار، انتشارات تهران، 1389 · عبدالواحد بن محمد تمیمی، غررالحکم، دررالکم، نشر دارالحدیث، 1389 · شیخ کلینی، اصول کافی، کتابفروشی علمیه اسلامیه، 1369 · ربیعی، مهناز؛ اثر نوآوری و سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی در ایران؛ مجله دانش و توسعه؛ سال شانزدهم؛ 1388 · رضایی، جواد؛ علیزاده، جواد؛ نادعلی، محمد؛ بررسی رابطه رشد و بهره وری کل عوامل تولید و رشد اقتصادی؛ فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی؛ شماره دوم سال یازدهم؛ 1385 · تاری، فتح االله؛ کاویانی، زهرا؛ دفتر اقتصادی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی؛ 1392 · سید شکری، خشایار؛ آثار اقتصادی اصلاح الگوی مصرف از نگاه قرآن و سنت؛ 1388 · صدر، سید محمد باقر؛ اقتصاد صدر اسلام؛ مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه شهید بهشتی؛ 1374 · حکیمی، محمدرضا؛ الحیات؛ انتشارات دلیل ما؛ 1386 · قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل · پژویان، جمشید؛ اقتصاد بخش عمومی؛ موسسه تحقیقی دانشگاه تربیت مدرس تهران؛ 1373 · رضایی میرقائد، محسن؛ مبینی دهکردی، علی؛ ایران در افق چشم انداز؛ انتشارات اندیکا تهران؛ 1385

تفسیر سوره صف قرائتی

سوره 61. صف آیه 1

آیه
سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

سبح لله ما فی السموات و ما فی الارض و هو العزیز الحکیم

ترجمه

آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، برای خدا تسبیح گویند و اوست شکست ناپذیر حکیم.
پیام ها پیام آیه 1

1- در بینش اسلامی، تمام هستی دارای شعور است و همه به تسبیح خداوند مشغولند. «سبّح للّه ما...»
2- کسی سزاوار تسبیح و تقدیس است که دارای قدرت بی نهایت و حکمت بی نظیر باشد. «و هو العزیز الحکیم»
توضیحات
سیمای سوره صفّ
این سوره چهارده آیه دارد و از سوره های مدنی است.
به مناسبت کلمه «صفّ» که در چهارمین آیه آمده، این سوره «صف» نام گذاری شده است.
بیشترین توجه این سوره به برتری دین اسلام بر سایر ادیان آسمانی و لزوم جهاد در راه خداوند و حمایت از پیامبران الهی است.
علاوه بر این سوره، سوره های حدید و حشر نیز با کلمه «سبح» و سوره های جمعه و تغابن با کلمه «یُسبِّح» و سوره اسراء با کلمه «سبحان» و سوره اعلی با فرمان «سَبِّح اسم ربّک» آغاز شده است.

سوره 61. صف آیه 2

آیه
یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ

یا ایها الذین امنو لم تقولون ما لا تفعلون

ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا چیزی می گویید که عمل نمی کنید؟

سوره 61. صف آیه 3

آیه
کَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُواْ مَا لَا تَفْعَلُونَ

کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون

ترجمه

نزد خدا بسیار مورد غضب است که چیزی را بگوئید که عمل نمی کنید.
نکته ها
مقت «مَقت» به معنای خشم و غضب شدید است.
مشابه این توبیخ را در آیه «أتأمرون النّاس بالبرّ و تنسون أنفسکم»**بقره، 44.*** می خوانیم.

اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم

عمل نکردن به گفتار، گاهی به خاطر ناتوانی است و گاهی از روی بی اعتنایی که این مورد توبیخ است.

عالم بی عمل، به درخت بی ثمر، ابر بی باران، نهر بی آب، زنبور بدون عسل، سوزن بدون نخ و الاغی که کتاب حمل می کند، تشبیه شده است.
در احادیث می خوانیم: «علم بلاعمل حجة اللّه علی العبد»**غرر الحکم.*** علم بدون عمل، حجتی بر علیه انسان است.

علم بلاعمل حجه الله علی العبد

«العلم الّذی لایُعمل به کالکنز الّذی لاینفق منه»**امالی صدوق، ص 343.*** علمی که به آن عمل نشود، مانند گنجی است که از آن انفاق و استفاده نشود.

العلم الذی لایعمل به کالکنز الذی لاینفق منه

«انّ اشد الناس حسرة یوم القیامة الّذی وصفوا العدل ثمّ خالفوه»**بحار، ج 2، ص 30.*** کسی که از عدالت سخن بگوید ولی عادل نباشد، سخت ترین حسرت را در قیامت خواهد داشت.

ان اشد الناس حسره یوم القیامه الذی وصفوا العدل تثم خالفوه

حضرت عیسی علیه السلام فرمود: «أشقی الناس مَن هو معروف عند النّاس بعلمه مجهول بعمله»**مصباح الشریعه، ص 368.*** کسی که نزد مردم به علم معروف است، ولی به عمل معروف نیست، شقی ترین مردم است.

اشقی الناس من هو معروف عند الناس بعلمه مجهول بعمله

امام صادق علیه السلام فرمود: «من لم یُصدّق فعله قوله فلیس بعالم»**کافی، ج 1، ص 36.*** کسی که کارهایش تأکید کننده ی گفتارش نباشد، عالم نیست.

من لم یصدق فعله قوله فلیس بعالم

امام صادق علیه السلام یکی از مصادیق این آیه را خلف وعده دانستند و فرمودند: وعده مومن به منزله ی نذر است، لیکن(مخالفت با آن) کفّاره ندارد. «عدة المؤمن اخاه نذرٌ لا کفّارة له»**کافی، ج 2، ص 363.***

عده المومن اخاه نذر لاکفاره له

به گفته مفسّران، شأن نزول آیه درباره کسانی است که خواهان جهاد بوده ولی همین که فرمان جهاد صادر شد، بهانه تراشی و عذرخواهی کردند. البته محتوای آیه مربوط به تمام کسانی است که شعار می دهند ولی عمل نمی کنند.

پیام ها پیام  آیه 2 پیام  آیه 3
1- ایمان باید با عمل و صداقت همراه باشد وگرنه مستحق سرزنش و توبیخ است. (تمام آیه)
2- قبل از این که انتقاد کنید، به بیان نقاط مثبت بپردازید. شما که ایمان دارید، چرا عمل نمی کنید؟ «یا ایها الّذین آمنوا... لِمَ... لا تفعلون»
3- یکی از روش های تربیت، توبیخ بجا و به موقع است. «لم تقولون ما لا تفعلون»
4- وفای به عهد، واجب و خلف وعده، از گناهان کبیره است. «کبر مقتاً»
5 - چه زشت است که تمام هستی در حال تسبیح خداوند باشند، «سبّح للّه» ولی انسان با سخنان بدون عمل، خداوند را به غضب آورد. «کبر مقتاً عند اللّه»
6- گفتار بدون عمل، خطرناک است. «کبر مقتاً عند اللّه ان تقولوا ما لاتفعلون» (کلمات «کبر»، «مقتاً» و «عنداللّه»، نشان از خطرناک بودن موضوع است)
7- اگر امروز کار شما با وعده ها و شعارهای دروغین حل شود، اما نزد خداوند وضع خطرناکی خواهید داشت. «کبر مقتاً عند اللّه...»


سوره 61. صف آیه 4

آیه
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفّاً کَأَنَّهُم بُنْیَانٌ مَّرْصُوصٌ

ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص

ترجمه

همانا خداوند کسانی را دوست دارد که صف بسته در راه او پیکار کنند،چنانکه گویی بنای بسیار مستحکم سربی هستند.
نکته ها
«بنیان» به معنای ساختمان است. «مرصوص»، از «رصاص» به معنای سرب است و «بنیان مرصوص» یعنی ساختمانی که از فرط استحکام، گویی از سرب ساخته شده است.
شاید آیه قبل، انتقاد از کسانی باشد که شعار جهاد و پیکار دادند، ولی به آن شعارها عمل نکردند، لذا خداوند فرمود: کسانی که عمل نکردند مورد غضب هستند، «کَبُرَ مقتاً» اما در این آیه از کسانی که به شعار و وعده خود عمل کردند، تمجید کرده و محبوب خدا دانسته است. «ان اللّه یحبّ الّذین یقاتلون» ان الله یحب الذین یقاتلون
در تاریخ آمده است که در جنگ صفین حضرت امیرعلیه السلام برای بالا بردن انگیزه یاران خود، این آیه را تلاوت فرمودند.**تفسیر روح المعانی.***
پیام ها پیام آیه 4
1- در تربیت، قهر و مهر هر دو لازم است. (در آیه قبل سخن از قهر الهی بود و در اینجا سخن از مهر الهی است). «انّ اللّه یحبّ...»
2- برای بازداشتن از کار ناپسند انذار لازم است، «لِمَ تقولون... کَبُر مقتاً» ولی واداشتن به کار نیک، تشویق لازم دارد. «یحبّ الّذین یقاتلون»
3- جلب رضایت و محبت خداوند، بالاترین تشویق برای مومنان است، حتی برتر از بهشت و امثال آن. «انّ اللّه یحبّ...»
4- کارهای سخت، انگیزه قوی لازم دارد و بالاترین انگیزه ها، محبوب خدا شدن است. «انّ اللّه یحبّ الّذین یقاتلون»
5 - مومنان مجاهد، دوستداران خداوند هستند و در راه او می کنند، «یقاتلون فی سبیله» خداوند هم آنها را دوست دارد. «یحبّ الّذین یقاتلون»
6- در شرایط عادی، وحدت و اتحاد و دوری از تفرقه لازم است ولی در برابر دشمن، صفوف مومنان باید متحدتر و نفوذناپذیر و مستحکم تر باشد. «صفّاً کانّهم بنیان مرصوص» صفا کانهم بنیان مرصوص

سوره 61. صف آیه 5

آیه
وَإِذْ قَالَ مُوسَی لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِی وَقَدْ تَّعْلَمُونَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ فَلَمَّا زَاغُواْ أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ

و اذ قال موسی لقومه یا قوم لم توذوننی و قد تعلمون انی رسول الله الیکم فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم و الله لا یهدی القوم الفاسقین

ترجمه

و آنگاه که موسی به قوم خود گفت:ای قوم من! با این که می دانید من فرستاده خدا به سوی شما هستم، چرا اذیتم می کنید؟ پس چون منحرف شدند، خداوند دل های آنان را منحرف ساخت و خداوند قوم فاسق را هدایت نمی کند.
نکته ها
«زاغ» از «زیغ» به معنای انحراف از مسیر حق است. روح انسان به راه مستقیم تمایل دارد و این انسان است که آن را منحرف می کند.
در آیات قبل، انتقاد از گفتار بدون عمل بود، در این آیه انتقاد از عمل بر خلاف علم است که چرا با این که می دانند او پیامبر خداست، او را اذیت و آزار می دهند.
خداوند، کیفر و پاداش را بر اساس عدل و حکمت خود و عملکرد انسان قرار می دهد. او از طریق عقل و فطرت و فرستادن پیامبران مردم را هدایت می کند، هر کس هدایت را پذیرفت، بر هدایتش می افزاید: «والذین اهتدوا زادهم هدی »**محمد، 17.*** و هر کس با علم و اراده، راه انحراف را انتخاب کند، خداوند او را رها می کند. «زاغوا ازاغ اللّه»
آزار و اذیت حضرت موسی و پیامبر اکرم
اذیّت هایی که قوم موسی علیه السلام در مورد او روا داشتند، بسیار بود، از جمله می گفتند:
«لن نؤمن لک حتی نری اللّه جهرة»**بقره، 55.*** هرگز به تو ایمان نمی آوریم تا این که خداوند را به طور آشکار ببینیم.

لن نومن لک حتی نری الله جهره

«لن نصبر علی طعام واحد»**بقره، 61.*** ما بر یک نوع طعام صبر نمی کنیم.

«لن ندخلها حتی یخرجوا منها»**مائده، 22.*** تا آنها از آنجا بیرون نشوند، ما داخل نخواهیم شد.
«فاذهب انت و ربک فقاتلا انا هاهنا قاعدون»**مائده، 24.*** تو و پروردگارت بروید و با آنها جنگ کنید، ما نشسته ایم.
«اجعل لنا الها کما لهم الهه»**اعراف، 138.*** برای ما نیز خدایی مثل خدایان این بت پرستان، قرار بده.
«قالوا اوذینا من قبل ان تاتینا و من بعد ما جئتنا»**اعراف، 129.*** ای موسی! ما هم پیش از آمدن تو و هم پس از آن در رنج و شکنجه بوده ایم.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نیز مورد آزار و اذیت مشرکان و منافقان قرار داشت، چنانکه قرآن می فرماید:
«و منهم الّذین یؤذون النّبی و یقولون هو اُذن»**توبه، 61.*** بعضی (از منافقان) کسانی هستند که دائم پیامبر را آزار می دهند و می گویند او زود باور است.

و منهم الذین یوذون النبی و یقولون هو اذن

«والّذین یؤذون رسول اللّه لهم عذابٌ الیم»**توبه، 61.*** برای آنها که پیامبر خدا را اذیت می کنند، عذاب دردناک آماده و مهیا است.

والذین یوذون رسول الله لهم عذاب الیم

«ان ذلکم کان یؤذی النّبیّ فیستحیی منکم»**احزاب، 53.*** این کار شما پیامبر را آزار می دهد و او از شما شرم می کند (که ناراحتی خود را اظهار کند).

ان ذلکم کان یوذی النبی فیستحیی منکم

یکی دیگر از آزارهایی که پیامبر اسلام می دید، سستی بعضی از مسلمانان برای جهاد بود که می گفتند: «انّ بیوتنا عورة»**احزاب، 13.*** خانه های ما حفاظ ندارد، «لاتنفروا فی الحّر» لا تنفروا فی الحر **توبه، 81 .*** هوا گرم است، «بَعُدت علیهم الشقه بعدت علیهم الشقه »**توبه، 42.*** راه دور است، «و لاتفتنّی الا فی الفتنة سقطوا  و لا تفتنی الا فی الفتنه سقطوا »**توبه، 49.*** با شرکت در جنگ تبوک ممکن است نگاه ما به دختران و زنان رومی بیفتد و گرفتار شویم، اسلحه و امکانات کم است و...

با توجّه به آیات قبل که فرمود: چرا به گفتار خود عمل نمی کنید و خدا رزمندگان را دوست دارد، معلوم می شود که مراد از آزار در این آیه، سستی در جهاد و رفتن به جبهه است.

پیام ها پیام آیه 5
1- تاریخ زندگی حضرت موسی علیه السلام بخاطر درس ها و عبرت هایی که دارد نباید فراموش شود. «و اذ...»
2- آشنایی با تاریخ بزرگان، سبب تسلّی و دلداری است. «اذ قال موسی لقومه... لِمَ تؤذوننی»
3- گاهی خودی ها بیش از بیگانگان مشکل آفرینی می کنند. «یا قوم لِمَ تؤذوننی»
4- در نهی از منکر، از اهرم عاطفه استفاده کنید. «یا قوم لِمَ تؤذوننی»
5 - اذیت یاران، نباید سبب قهر و طرد آنها شود. «یا قوم لِمَ تؤذوننی»
6- علم و آگاهی، مسئولیّت آور است. از آگاهان انتظار می رود که به علم خود عمل کنند. «لِمَ تؤذوننی و قد تعلمون...»
7- گفتار و رفتاری که موجب آزار رهبران دینی شود، به انحراف انسان می انجامد. «لِمَ تؤذوننی... زاغوا»
8 - انحراف در گفتار و رفتار، مقدّمه انحراف دل و روح و شخصیّت و هویّت و فرهنگ و فکر انسان است. «فلمّا زاغوا ازاغ اللّه قلوبهم»
9- گناه، محرومیت از هدایت الهی را به دنبال دارد. «واللّه لایهدی القوم الفاسقین»

سوره 61. صف آیه 6

آیه
وَإِذْ قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ یَابَنِی إِسْرَآءِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُم مُّصَدِّقاً لِّمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَآءَهُم بِالْبَیِّنَاتِ قَالُواْ هَذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ

و اذ قال عیسی ابن مریم یا بنی اسرائیل انی رسول الله الیکم مصدقا لما بین یدی من التوراه و مبشرا برسول یاتی من بعدی اسمه احمد فلما جاهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین

ترجمه

و آنگاه که عیسی پسر مریم به بنی اسرائیل گفت: همانا من فرستاده خدا به سوی شما هستم و توراتی را که پیش از من بوده است، تصدیق می کنم و نسبت به پیامبری که بعد از من خواهد آمد و نامش احمد است، مژده می دهم. پس چون معجزات روشنی برای آنان آورد، گفتند: این جادویی آشکار است.
نکته ها
بدون شک آنچه امروز در دست یهودیان و مسیحیان به نام تورات و انجیل قرار دارد، کتاب های نازل شده بر پیامبران بزرگ خدا، حضرت موسی و حضرت مسیح علیهما السلام نیست، بلکه مجموعه ای از کتاب هایی است که به وسیله یاران آنها یا افرادی که بعد از آنها متولّد شده اند، تألیف شده است. یک مطالعه اجمالی در این کتاب ها گواه زنده این مدّعاست و خود یهودیان و مسیحیان نیز ادّعایی بیش از این ندارند.
البتّه شک نیست که قسمتی از تعلیمات موسی و عیسی و محتوای کتاب های آنها در ضمن گفته های پیروانشان به این کتاب ها انتقال یافته است، به همین دلیل نمی توان همه آنچه را که در عهد قدیم (تورات و کتاب های وابسته به آن) و عهد جدید (انجیل و کتاب های وابسته به آن) آمده است، انکار کرد، بلکه محتوای کتاب های فوق، مخلوطی از تعلیمات این دو پیامبر بزرگ خدا و افکار و اندیشه های دیگران است.
در کتاب های موجود، تعبیرات گوناگونی که بشارتِ ظهور پیامبر بزرگی در آینده که نشانه های او جز بر پیامبر اسلام تطبیق نمی کند، دیده می شود.
جالب آنکه غیر از پیشگویی هایی که در این کتاب ها دیده می شود و بر شخص پیامبراسلام صلی الله علیه وآله تطبیق می کند، در سه مورد از انجیلِ «یوحنّا»، روی کلمه «فارقلیط» تکیه شده که در ترجمه های فارسی، به «تسلّی دهنده» ترجمه شده است. اکنون به متن انجیل یوحنّا به نقل از تفسیر نمونه توجّه کنید:
«و من از پدر خواهم خواست و او «تسلّی دهنده ی» دیگر به شما خواهد داد که تا ابد با شما خواهد ماند.»**انجیل یوحنّا، باب 14، جمله 16.***
و در باب 15 آمده است: «و چون آن «تسلّی دهنده» بیاید... در باره ی من شهادت خواهد داد.»**انجیل یوحنّا، باب 15،جمله 26.***
و در باب 16 نیز می خوانیم: «لیکن به شما راست می گویم که شما را مفید است که من بروم که اگر من نروم، آن «تسلّی دهنده» به نزد شما نخواهد آمد، امّا اگر بروم او را به نزد شما خواهم فرستاد.»**انجیل یوحنّا، باب 16، جمله 8 .***
مهمّ این است که در متن سریانی اناجیل که از اصل یونانی گرفته شده است، به جای تسلّی دهنده، «پارقلیطا» آمده و در متن یونانی «پیرکلتوس» که از نظر فرهنگ یونانی به معنی «شخص مورد ستایش» و معادل واژه های «محمّد و احمد» در زبان عربی است.
ولی هنگامی که ارباب کلیسا متوجّه شدند انتشار چنین ترجمه ای ضربه ی شدیدی به تشکیلات آنها وارد می کند، به جای «پیرکلتوس»، کلمه ی «پاراکلتوس» را نوشتند که به معنای «تسلّی دهنده» است و با این تحریف آشکار، این سند زنده را دگرگون ساختند، هر چند با وجود این تحریف، بشارت روشنی از ظهور یک پیامبر بزرگ در آینده مشهود است.**تفسیر فرقان.***
در دایرة المعارف بزرگ فرانسه، در این باره آمده است:
«محمّد، مؤسّس دین اسلام و فرستاده ی خدا و خاتم پیامبران است. کلمه «محمّد» به معنی بسیار حمد شده است و از ریشه ی «حمد» به معنی تجلیل و تمجید، گرفته شده و نام دیگری که آن هم از ریشه ی «حمد» است و هم معنی لفظ «محمّد» می باشد، «احمد» است که احتمال قوی می رود، مسیحیان عربستان، آن لفظ را به جای «فارقلیط» به کار می بردند. احمد یعنی بسیار ستوده شده و بسیار مجلل، که ترجمه ی لفظ «پیرکلتوس» است و اشتباهاً لفظ «پاراکلتوس» را به جای آن گذاشته اند و به این ترتیب نویسندگان مذهبی مسلمان مکرّر گوشزد کرده اند که مراد از این لفظ، بشارت ظهور پیامبر اسلام است. قرآن مجید نیز آشکارا در آیه ششم سوره صف به این موضوع اشاره می کند.»**دایرة المعارف بزرگ فرانسه، ج 23، ص 4176، به نقل از تفسیر نمونه.***
آیا نام پیامبر اسلام، «احمد» بوده است؟
الف) در کتاب های تاریخی آمده است که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله از کودکی دارای دو نام بوده و مردم او را با هر دو نام خطاب می کردند که یکی «محمّد» و دیگری «احمد» بوده است. نام اوّل را جدّ پیامبر عبدالمطلب، و نام احمد را مادرش آمنه برای او انتخاب کردند. این مطلب در سیره حلبی مشروحاً ذکر شده است.
ب) یکی از کسانی که به دفعات، پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله را با نام «احمد» یاد کرده، عموی آن حضرت، «ابوطالب» است و امروزه در کتابی که به نام «دیوان ابوطالب» در دست ما قرار دارد، اشعار زیادی دیده می شود که در آن از پیامبر گرامی اسلام با عنوان «احمد» یاد شده است**دیوان ابوطالب، ص 25 تا 29، و تاریخ ابن عساکر، ج 1، ص 275، به نقل از تفسیر نمونه.*** مانند:
ارادوا قتل احمد ظالموهم
و لیس بقتلهم فیهم زعیم
ستمگران تصمیم به قتل او گرفتند ولی برای این کار رهبری نیافتند.
ج) در اشعار «حسان بن ثابت» شاعر معروف عصر پیامبر نیز این تعبیر دیده می شود:
مفجعة قد شفها فقد احمد  مفجعه قد شفها فقد احمد
فظلت لآلاء الرّسول تعدّد   فظلت لالا الرسول تعدد


مصیبت زده ای که فقدانِ احمد او را بی تاب کرده بود، پیوسته عطایا و مواهب رسول را بر می شمرد.**دیوان حسان بن ثابت، ص 59، به نقل از تفسیر نمونه.***

در حدیث می خوانیم که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله فرمودند: «نام من در زمین، «محمّد» و در آسمان ها، «احمد» است».**تفسیر برهان.***

پیام ها پیام آیه 6
1- تاریخ زندگانی حضرت عیسی علیه السلام قابل توجّه و به یاد ماندنی است «و اذ قال عیسی»
2- عیسی، رسول خدا است، او را خدا ندانید. «انّی رسول اللّه»
3- در تربیت الهی، کلاس های متعدّدی وجود دارد که هر کلاس، مقدّمه ی کلاس بعدی و هر استاد تصدیق کننده استاد قبلی است. «و مصدّقاً لما بین یدیّ من التوراة و مبشّراً برسول...»
4- اسلام، کامل ترین ادیان است، زیرا بشارت، در مورد چیز بهتر و کامل تر است. «و مبشّراً برسول»
5- در نزد اولیای خدا، به جای حسادت، بشارت است. «مبشّراً برسول من بعدی»
6- عیسی هم مبشَّر است، هم مبشِّر. او به آمدن پیامبر اسلام بشارت می دهد «مبشّراً برسول...» و خداوند از وجود او بشارت می دهد. «یا مریم ان اللّه یبشّرک بکلمة منه اسمه المسیح»**آل عمران، 45.***
7- در دعوت ها، هم به گذشته توجّه کنید «مصدقاً...»، هم زمان خود را در نظر بگیرید، «انّی رسول اللّه الیکم» و هم آینده را در نظر داشته باشید. «... من بعدی اسمه احمد»
8- در معرفی افراد آن گونه عمل کنید که هیچ ابهامی باقی نماند. «... اسمه احمد»
9- لجاجت، عنصری است که باعث می شود، نه بشارت های قبلی کارساز باشد و نه نشانه های موجود. «فلمّا جاءهم بالبیّنات قالوا هذا سحرٌ مبین»


سوره 61. صف آیه 7

آیه
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَی عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ وَهُوَ یُدْعَی إِلَی الْإِسْلاَمِ وَ اللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ

و من اظلم ممن افتری علی الله الکذب و هو یدعی الی الاسلام و الله لا یهدی القوم الظالمین

ترجمه

و کیست ستمکارتر از آن که بر خدا دروغ بست (و قرآن را سحر خواند)، در حالی که به اسلام دعوت می شود و خداوند قوم ستمکار را هدایت نمی کند.
نکته ها
در قرآن، شانزده مرتبه کلمه «اظلم» به کار رفته که پانزده مورد آن مربوط به مسایل اعتقادی و فرهنگی است نظیر:
افتری علی الله «افتری علی اللّه» 9 مرتبه
کتم شهاده «کتم شهادة» 1 مرتبه
کذب بایات الله «کذّب بآیات اللّه» 2 مرتبه
منع مساجد الله «منع مساجد اللّه» 1 مرتبه
ذکر بایات ربه فاعرض عنها «ذکّر بآیات ربّه فاعرض عنها» 2 مرتبه
ظلم بر سه نوع است: ظلم به خود، ظلم به مردم و ظلم به مکتب و از این میان، ظلم به دین و مکتب، مهمّ ترین و بزرگ ترین نوع ظلم است.**تفسیر اطیب البیان.***
پیام ها پیام آیه 7
1- کسی که نه بشارت عیسی و نه معجزات پیامبر اسلام را می پذیرد و همه را یکسره سحر می داند، مرتکب بزرگ ترین افترا گردیده و ظالم ترین فرد است. «سحر مبین و من اظلم ممن افتری»
2- افترا به انبیای الهی، افترا بر خداست. آنان به پیامبرصلی الله علیه وآله گفتند: «سحر مبین»، خداوند عمل آنان را افترا بر خدا معرفی می کند.
3- افترا بر خدا و دین خدا، بدترین نوع افتراست. «و من اظلم ممن افتری علی اللّه»
4- بزرگ ترین ظلم، جلوگیری از رشد و معرفت و حق گرایی و عبادت مردم است. «من اظلم ممن افتری علی اللّه»
5 - بدترین نوع ظلم آن است که بر ظالم، اتمام حجّت شده باشد و او ظلم کند. «و من اظلم... و هو یدعی الی الاسلام»
6- نتیجه افترا بر خداوند، محرومیت از هدایت الهی است. «واللّه لایهدی القوم الظالمین»
7- هدایت و ضلالت به دست خداوند است، لیکن انسان زمینه های آن را با اختیار و اراده خود فراهم یا نابود می کند. «لایهدی القوم الظالمین»

سوره 61. صف آیه 8

آیه
یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِّمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ

یریدون لیطفنوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون

ترجمه

آنان تصمیم دارند که نور خدا را با دهان ها (و سخنان و افتراها)ی خود خاموش کنند، در حالی که خداوند کامل کننده نور خویش است، هرچند کافران ناخشنود باشند.

سوره 61. صف آیه 9

آیه
هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِ ّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ

هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون

ترجمه

او کسی است که پیامبرش را همراه با هدایت و دین حق (به سوی مردم) فرستاد تا آن را بر همه ادیان غالب سازد، گرچه مشرکان آن را خوش نداشته باشند.
نکته ها
مشابه آیات هشتم و نهم این سوره، در آیات 32 و 33 سوره توبه آمده است.
دشمن برای خاموش کردن نور خداوند از راه های مختلفی استفاده می کند، از جمله:
- تهمت ارتجاع و کهنه گرایی می زنند. «اساطیر الاولین»**انعام، 25.***
- می گویند این سخنان خیال و پندار است. «اضغاث احلام»**انبیاء، 5.***
- سخنان پیامبر را دروغ و افترا می نامند. «ام یقولون افتراه»**احقاف، 8.***
- آیات وحی را سطحی و بی ارزش قلمداد می کنند. «لو نشاء لقلنا مثل هذا»**انفال، 31.***لو نشا لقلنا مثل هذا
- برای خداوند رقیب تراشی می کنند. «و جعلوا للّه انداداً»**ابراهیم، 30.***و جعلوا لله اندادا
- مردم را از شنیدن آیات الهی باز می دارند. «لاتسمعوا لهذا القرآن و الغوا فیه»**فصلت، 26.***
- به راه و مکتب مومنان طعنه می زنند و آنان را تحقیر می کنند. «و طعنوا فی دینکم»**توبه، 12.***
- دین خدا را مسخره می کنند. «اتخذوا دینکم هزواً و لعباً»**مائده، 57.***اتخذوا دینکم هزوا و لعبا
- سعی در تخریب مساجد و پایگاه های مکتب دارند. «سعی فی خرابها»**بقره، 114.***
- سعی در تحریف دین می نمایند. «یُحرّفون الکلم»**نساء، 46.***یحرفون الکلم
- گاهی در دین بدعت گذاری دارند. «و رهبانیة ابتدعوها»** حدید، 27.***و رهبانیه ابتدعوها
- گاهی حقایق دین را کتمان می کنند. «یکتمون ما أنزلنا من البیّنات»**بقره، 159.***یکتمون ما انزلنا من البینات
- دین خداوند را تجزیه می کنند. «افتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض»**بقره، 85.***افتومنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض
- حق و باطل را در هم می آمیزند. «ولاتلبسوا الحق بالباطل»**بقره، 42.***
- در دین خدا، غلوّ می کنند. «لاتغلوا فی دینکم»**مائده، 77.***
- با مسلمانان به جنگ وستیز برمی خیزند. «لایزالون یقاتلونکم حتّی یردّوکم عن دینکم»**بقره، 217.***لا یزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم
خداوند سه بار وعده پیروزی اسلام بر تمام ادیان را داده است:
«هو الّذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحقّ لیظهره علی الدین کلّه ولوکره المشرکون»**توبه، 33.***
«هو الّذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحقّ لیظهره علی الدین کلّه و کفی باللّه شهیداً»**فتح، 28.***
«هو الّذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحقّ لیظهره علی الدین کلّه ولو کره المشرکون»**صف، 9.***
و بدون شک خداوند وعده خود را عملی می کند. «و لن یخلف اللّه وعده»**روم، 6 ؛ حج، 47.***
در روایات بدون شک متواتر می خوانیم که پیروزی اسلام بر دیگر ادیان آسمانی، در زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام تحقّق خواهد یافت.
حضرت علی علیه السلام فرمود: «فو الّذی نفسی بیده حتی لاتبقی قریة الاّ و ینادی فیها بشهادة ان لا اله الاّ اللّه بکرةً و عشیاً»**تفاسیر مجمع البیان، کنزالدقائق و برهان.***

«فو الذی نفسی بیده حتی لاتبقی قریه الا و ینادی فیها بشهاده ان لا اله الا الله بکره و عشیا

به خداوندی که جانم در دست اوست، هیچ شهر و روستایی باقی نمی ماند مگر آن که هر صبح و شام صدای اذان و شهادتین در آن شنیده خواهد شد.

تاریخ اسلام، تحقق آیه هشتم را به اثبات رسانده است، زیرا با این که دشمن از طریقِ استهزا و اذیت و شکنجه، محاصره اقتصادی و اجتماعی، تحمیل جنگ ها، توطئه های داخلی منافقان، ایجاد تفرقه میان مسلمانان، به راه انداختن جنگ های صلیبی، ترویج فحشا و منکرات، استعمار نظامی و سیاسی لحظه ای کوتاهی نکرده، ولی اسلام روز به روز توسعه پیدا کرده است.

پیام ها پیام آیه 8 پیام آیه 9
1- دشمن دائماً در فکر خاموش کردن چراغ هدایت و نور خداست. «یریدون لیطفئوا نور اللّه»
2- قرآن نور الهی است. «لیطفئوا نور اللّه»
3- دین نور است، یعنی مایه ی شناخت، رشد، حرکت و گرمی است. «نور اللّه»
4- برنامه ها و تصمیمات دشمنان برای مقابله با حق، تلاشی مذبوحانه و بی ثمر است. «نور اللّه بافواههم»
کِی شود خورشید از پف منطمس
کی شود دریا ز پوز سگ نجس
مَهْ فشاند نور و سگ عوعو کند
هر کسی بر طینت خود می طند
5 - مهم ترین وسیله دشمن برای مقابله با اسلام، تبلیغات است. «بافواههم» البتّه به سرانجام نمی رسد.
چراغی را که ایزد بر فروزد
هر آن کس پف کند ریشش بسوزد
6- اسلام، دین کامل و جاودان است. «واللّه متمّ نوره»
7- هیچ نوع مخالفتی مانع اراده الهی نیست، نه شرک «و لو کره المشرکون»**توبه، 33.***، و نه کفر. «ولو کره الکافرون»
8 - کفر و شرک، به طور یکسان از گسترش اسلام ناراضی هستند. «ولو کره الکافرون»، «و لو کره المشرکون»
9- رسولان با اراده الهی انتخاب می شوند، نه انتخاب و اراده مردم. «هو الّذی ارسل رسوله»
10- پیروزی اسلام به خاطر حقانیّت آن است. «بالهدی و دین الحق لیظهره»
11- آینده از آنِ اسلام است. «لیظهره علی الدین کلّه»
12- مکتب اسلام، امید آفرین است. «لیظهره علی الدین کلّه»
13- حاکمیّت و غلبه ای ارزش دارد که کامل و دائم باشد. «لیظهره علی الدین کلّه»
14- به جز اسلام، تمام ادیان تاریخ مصرف دارند و تنها اسلام مکتب جاودانی است. «لیظهره علی الدین کلّه»
15- عوامل پیروزی اسلام چند چیز است:
الف) اراده و امداد الهی، «هو الّذی»هو الذی
ب) رهبری معصوم و لایق، «رسوله»
ج) نیاز طبیعی جامعه، «بالهدی »
د) داشتن حقانیّت، «دین الحق»
ه) جامع و کامل بودن مکتب، «متم نوره»متم نوره


سوره 61. صف آیه 10

آیه
یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَی تِجَارَةٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ

یا ایها الذین امنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم

ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده اید! آیا شما را بر تجارتی که از عذاب دردناک(قیامت) نجاتتان دهد، راهنمایی کنم؟

سوره 61. صف آیه 11

آیه
تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنفُسِکُمْ ذَ لِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ

تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون

ترجمه
به خدا و رسولش ایمان آورید و با اموال و جان هایتان در راه خدا جهاد کنید که این برای شما بهتر است، اگر بدانید.

سوره 61. صف آیه 12

آیه
یَغْفِرْلَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ

یغفر لکم ذنوبکم و یدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار و مساکن طیبه فی جنات عدن ذلک الفوز العظیم

ترجمه

(در این صورت،) خداوند گناهان شما را می آمرزد و به باغ هایی که نهرها از زیر آنها جاری است و خانه های دل پسند در بهشت های جاودان واردتان می کند. این رستگاری بزرگی است.
نکته ها
در آیه قبل، غلبه دین اسلام بر سایر ادیان وعده داده شد، ولی تحقق این وعده سه شرط لازم دارد:
الف) قانون کامل و جهانی که همان قرآن است، نوری که خداوند آن را کامل کرده و هیچ کس قدرت خاموش کردنش را ندارد.
ب) وجود رهبر معصوم که حضرت مهدی، بقیّة اللّه و ذخیره الهی است.
ج) آمادگی مردم که در این آیه مطرح شده است.
این آیات، هم وزن آیه 111 سوره توبه است که می فرماید: «انّ اللّه اشتری من المؤمنین أنفسهم و أموالهم بانّ لهم الجنّة...»

ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه

در تجارت چند فرض وجود دارد:

1. تجارت بد: «بئسما اشتروا به أنفسهم»**بقره، 90.***بئسما اشتروا به انفسهم
2. تجارت بدون سود: «فما ربحت تجارتهم»**بقره، 16.***
3. تجارت کم سود: «متاع الدنیا قلیل»**نساء، 77.***
4. تجارت زیان بار: «انّ الخاسرین الّذین خسروا أنفسهم»**زمر، 15.***ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم
5. تجارت بسیار زیان بار: «انّ الانسان لفی خُسر»**عصر، 2.***ان الانسان لفی خسر
6. تجارت رسوا: «الخسران المبین»**حج، 11.***
7. تجارت راکد: «تخشون کسادها»**توبه، 24.***
8. تجارت مستمرّ و بادوام: «تجارة لن تبور»**فاطر، 29.***تجاره لن تبور
9. تجارت نجات بخش: «تجارة تنجیکم»**صف، 10.***تجاره تنجیکم
10. تجارت سودآور: «تجارة مُربِحة»**نهج البلاغه، خطبه 193.***تجاره مربحه
حضرت علی علیه السلام می فرماید: قیمت شما بهشت است، پس خودتان را ارزان نفروشید: «لیس لانفسکم ثمنٌ الاّ الجنّة فلا تبیعوها الاّ بها»**بحار، ج 70، ص 132.***لیس لانفسکم ثمن الا الجنه فلا تبیعوها الا بها
دنیا، تجارت خانه اولیای الهی است: «الدنیا متجر اولیاء اللّه» «الدنیا متجر اولیا الله *نهج البلاغه، حکمت 131.*** جالب آن که حضرت علی علیه السلام این سخن را به کسی فرمود که از دنیا بدگویی می کرد.
در تجارت با خداوند، ما سرمایه را از خود او می گیریم و با قیمت گزاف به خودش می فروشیم.
در فرهنگ اسلام برای بسیاری از امور مادّی، مشابه معنوی نیز وجود دارد. برای مثال:
الف) خوراک مادّی: «کلوا من الطیبات»**مؤمنون، 51.***
خوراک معنوی: «فلینظر الانسان الی طعامه»**عبس، 24.*** که امام علیه السلام می فرمایند: «الی علمه»**رجال کشی، ج 4، ص 3.*** یعنی، ببیند چه می آموزد.
ب) لباس مادّی: «سرابیل تقیکم»**نحل، 81.***
لباس معنوی: «و لباس التقوی ذلک خیر»**اعراف، 26.***
ج) زینت مادّی: «خذوا زینتکم عند کل مسجد»**اعراف، 31.***
زینت معنوی: «حبّب الیکم الایمان و زیّنه فی قلوبکم»**حجرات، 7.***حبب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم
د) سفر مادّی: «و ان کنتم علی سفر»**بقره، 283.***
سفر معنوی: «انک کادح الی ربّک کدحاً»**انشقاق، 6.***انک کادح الی ربک کدحا
ه) رزق مادّی: «من الثّمرات رزقاً لکم»**بقره، 22.***من الثمرات رزقا لکم
رزق معنوی: «وارزقنی حج بیتک الحرام»**دعای ماه رمضان.***
و) شیرینی مادّی: «حلاوة الدنیا»**نهج البلاغه، حکمت 251.***حلاوه الدنیا
شیرینی معنوی: «حلاوة الایمان حلاوه الایمان»**بحار، ج 87، ص 201.***، «حلاوة وُدّک حلاوه ودک »**بحار، ج 90، ص 147.***
ز) پاداش مادّی: «جنات تجری من تحتها الانهار...»**بقره، 25. (27 بار در قرآن آمده است).***
پاداش معنوی: «و رضوان من اللّه اکبر»**توبه، 72.*** و رضوان من الله اکبر
ح) پدر مادّی: «و والد و ما ولد»**بلد، 3.***
پدر معنوی: «أنا و علیٌ ابوا هذه الامّة»**بحار، ج 36، ص 11.***انا و علی ابوا هذه الامه
ط) هجرت مادّی: «و هاجروا»**انفال، 72.***
هجرت معنوی: «و الرّجز فاهجر»**مدّثر، 5.*** و الرجز فاهجر
در حدیث می خوانیم که علی علیه السلام فرمود: «أنا التّجارة المربحة المنجیة من العذاب الالیم التّی دلّ اللّه علیها فی کتابه فقال «هل أدلّکم علی تجارةٍ...»»**انا التجاره المربحه المنجیه من العذاب الالیم التی دل الله علیها فی کتابه فقال «هل ادلکم علی تجاره .. تفسیر کنز الدقائق.*** من همان تجارت پرسودی هستم که باعث نجات از عذاب الیم است همان که خداوند در قرآن به آن اشاره کرده است.

پیام ها پیام آیه 10 پیام آیه 11 پیام آیه 12
1- مردم را با عنوان و لقب ایمانی آنها مخاطب قرار دهیم. «یا أیّها الّذین آمنوا»
2- باید ابتدا در مردم آمادگی ایجاد کنیم و یکی از راه های آن، طرح سؤال است. «هل أدلّکم»
3- تجارت، نیاز به راهنما دارد. «هل أدلّکم علی تجارة»
4- تجارت معنوی برای همه قابل درک نیست، فقط مومنان به خدا این معنا را درک می کنند. «یا أیّها الّذین آمنوا هل أدلّکم...»
5 - انسان فطرتاً به دنبال سود است، آن هم سودی ثابت و پایدار. «هل أدلّکم علی تجارة تنجیکم»
6- سود واقعی، نجات از قهر الهی است. «تجارة تنجیکم من عذاب الیم»
7- دفع خطر، مهم تر از جلب منفعت است. «تجارة تنجیکم من عذاب الیم»
8 - تجارت، تنها در امور دنیوی نیست. «تجارة... تؤمنون باللّه »
9- پیروی از پیامبران، تجارت پر سود است. «تجارةٍ... تؤمنون باللّه و رسوله»
10- ایمان، درجات مختلفی دارد. «یا أیّها الّذین آمنوا... تؤمنون»
11- در تبلیغ دین، از عناوین و موضوعات مورد توجّه مردم باید استفاده کرد. موضوع تجارت و کسب درآمد مورد نظر همه است، لذا ایمان به خدا، به عنوان یک تجارت پر سود مطرح می شود. «تجارةٍ... تؤمنون باللّه و رسوله»
12- ایمان، تنها باور قلبی نیست، تلاش و جهاد لازم دارد. «تؤمنون... تجاهدون»
13- ایمان به خدا همراه با ایمان به رسول است و جهاد با مال همراه با جهاد با جان. «تؤمنون... تجاهدون...»
14- ایمان و جهاد موسمی و فصلی و مقطعی کارساز نیست، تداوم لازم دارد. «تؤمنون... تجاهدون...» (فعل مضارع نشانه دوام و استمرار است.)
15- ایمان سطحی سرچشمه ی کارهای مهم نمی شود، ایمان کامل لازم است.
«یا أیّها الّذین آمنوا... تؤمنون... تجاهدون»
16- ایمان بر عمل مقدّم است. «تؤمنون... تجاهدون»
17- حفظ دین، برتر از حفظ مال و جان است و باید برای حفظ دین، از مال و جان گذشت. «تجاهدون فی سبیل اللّه باموالکم و أنفسکم»
18- جهاد از هیچ فردی برداشته نمی شود، گاهی با مال، گاهی با جان و گاهی با مال و جان باید جهاد کرد. «تجاهدون... باموالکم و أنفسکم»
19- در دستورات، از کار سبک تر شروع کنیم تا به کارهای سنگین تر برسیم. (جهاد با مال قبل از جهاد با جان آمده است). «باموالکم و أنفسکم»
20- ارزش کارها به اخلاص است. «فی سبیل اللّه»
21- چه بسا تلخی ها که به نفع ما باشد ولی ما ندانیم. «تجاهدون... خیر لکم»
22- انسان فطرتاً به دنبال خیر و سعادت است و خداوند وعده رسیدن به آن را داده است. «ذلکم خیر لکم»
23- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «تؤمنون... تجاهدون... یدخلکم جنّات»
24- عمل کامل، پاداش کامل را در پی دارد. (در این آیات، مسئله ایمان به خدا و رسول و جهاد با مال و جان از یک سو و مغفرت همه گناهان و ورود در بهشت و فوز بزرگ از سوی دیگر مطرح شده است.) «یغفر لکم... جنّات... مساکن... ذلک الفوز العظیم»
25- دریافت الطاف الهی، به پاک بودن و پاک شدن نیاز دارد. (اوّل مغفرت، بعد بهشت و رستگاری بزرگ). «یغفر لکم... یدخلکم... ذلک الفوز العظیم»
26- انسان در میان عذاب الیم و فوز عظیم قرار دارد که با معامله ای با خدا، از عذاب رها می شود و به فوز می رسد.«تنجیکم من عذاب الیم... ذلک الفوز العظیم»


سوره 61. صف آیه 13

آیه
وَ أُخْرَی تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ

و اخری تحبونها نصر من الله و فتح قریب و بشر المومنین

ترجمه

و نعمت دیگری که آن را دوست دارید، یاری و نصرت از جانب خداوند و پیروزی نزدیک است و (ای پیامبر!) مومنان را بشارت ده.
نکته ها
ورود به بهشت و مغفرت الهی، مصداق نجات از عذاب الهی است ولی چون نصرت و فتح الهی لطف دیگری است، خداوند آن را جداگانه بیان فرموده است.
پیام ها پیام آیه 13
1- تمام پاداش ها در آخرت نیست، بخشی از آنها در دنیاست. «واُخری تحبّونها...»و اخری تحبونها
2- پاداش باید مورد علاقه ی تشویق شونده باشد. «تحبّونها» تحبونها
3- رزمندگان مخلص به یکی از دو نیکی می رسند، اگر شهید شوند: «یدخلکم جنات...» (که در آیه قبل بود) و اگر پیروز شوند: «نصر من الله و فتح قریب»
4- پیروزی را از خدا بدانید، نه از تجهیزات و تجربه و تخصص. «نصرٌ من اللّه» نصر من الله
5 - امید به آینده روشن، وسیله ی دلگرمی رزمندگان است. «نصرٌ، فتح» نصر فتح
6- خداوند به وعده های خود عمل می کند:
در اینجا: «نصر من اللّه» و در جای دیگر: «اذا جاء نصر اللّه و الفتح »**نصر، 1.***اذا جا نصر الله و الفتح
در اینجا: «فتح قریب» و در جای دیگر: «انّا فتحنا لک فتحاً مبیناً»**فتح، 1.***انا فتحنا لک فتحا مبینا
7- برای تشویق رزمندگان به گذشتن از مال و جان، از اهرم بشارت استفاده کنید. «و بشّر المؤمنین» و بشر المومنین

سوره 61. صف آیه 14

آیه
یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ أَنصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَی اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ فَآمَنَت طَّآئِفَةٌ مِّن بَنِی إِسْرَآءِیلَ وَکَفَرَت طَّآئِفَةٌ فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ آمَنُواْ عَلَی عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُواْ ظَاهِرِینَ

یا ایها الذین امنوا کونوا انصار الله کما قال عیسی ابن مریم للحواریین من انصاری الی الله قال الحواریون نحن انصار الله فامنت طائفه من بنی اسرائیل و کفرت طائفه فایدنا الذین امنوا علی عدوهم فاصبحوا ظاهرین

ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده اید! یاوران (دین) خدا باشید، همان گونه که عیسی بن مریم به حواریون گفت: یاوران من در راه خدا چه کسانی هستند؟ حواریون گفتند: ما یاوران (دین) خدا هستیم، پس گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند و گروهی کافر شدند، پس کسانی را که ایمان آوردند، بر دشمنشان یاری دادیم تا (بر آنان غلبه کرده و) پیروز شدند.
نکته ها
حواریون «حواریّون» به یاران خاص حضرت عیسی گفته می شود که دوازده نفر بودند و نامشان در انجیل های کنونی ذکر شده است.**تفسیر نمونه.*** ریشه ی این کلمه از «حور» به معنای شستن و سفید کردن است و به خاطر پوشیدن لباس های سفید و داشتن قلب های پاک و یا این که هم خود باطنی پاک داشتند و هم دیگران را دعوت به پاکی می کردند، این واژه درباره ی آنان بکار رفته است.
امام صادق علیه السلام فرمود: شیعیان ما حواریون ما هستند، حواریون عیسی علیه السلام او را در برابر دشمنان و یهود یاری نکردند، ولی شیعیان، ما را یاری می کنند و در راه ما شهید یا شکنجه و تبعید می شوند. خداوند در برابر این همه سختی که به خاطر ما می کشند، پاداش نیکو به آنان عطا کند. «ینصروننا و یقاتلون دوننا و یحرقون و یعذبون و یشردون فی البلاد جزاهم الله عنا خیرا»**تفسیر کنز الدقائق.***
نقل موارد مشابه در پذیرفتن دعوت و انجام عمل اثر دارد. همان گونه که عیسی یاورانی داشت، «کما قال عیسی...» و همان گونه که بر دیگران روزه واجب شد. «کما کتب علی الّذین من قبلکم»**بقره، 183.***
کما کتب علی الذین من قبلکم
پیام ها پیام آیه 14
1- مومن باید گام به گام رشد کند، در آیات قبل دعوت به تجارت با خدا بود، در این آیه رسماً به انصار اللّه بودن دعوت می کند، «کونوا أنصار اللّه» (یعنی برای همیشه بر نصرت قانون و اولیای الهی پایدار باشید).
2- خداوند نیازی به نصرتِ ما ندارد، زیرا همه ی نصرت ها و پیروزی ها از اوست. «نصر من اللّه» ولی انصار خدا بودن، برای ما افتخار است.
«کونوا أنصار اللّه»
3- انبیای الهی مردم را برای خدا می خواهند، نه برای خود و یا گروه و حزب خود. «مَن أنصاری الی اللّه»
4- پیامبران برای غلبه بر دشمن، مسیرهای عادّی و طبیعی را طی می کردند و از اسباب ظاهری و نیروهای مردمی استفاده می کردند. «مَن أنصاری الی اللّه»
5 - رهبر باید ارزیابی دقیقی از یاران خود داشته باشد. «مَن أنصاری الی اللّه»
6- اقرار گرفتن از یاران، نوعی تجدید بیعت و اعلام وفاداری است.
«مَن أنصاری... قال الحواریون نحن أنصار اللّه»
7- دعوت رهبران دینی را پاسخ دهیم. «مَن أنصاری... نحن أنصار اللّه»
8 - انسان مختار است که دعوت انبیا را بپذیرد و سعادتمند شود و یا آن را رد کند و بدبخت شود. «فآمنت طائفةٌ... و کفرت طائفة»
9- معمولاً همه مردم به یک پیامبر ایمان نیاورده اند، بلکه بعضی کفر می ورزیدند و بعضی ایمان می آوردند، ما نیز نباید انتظار ایمان آوردن همه مردم را داشته باشیم. «فآمنت طائفةٌ... و کفرت طائفة»
10- داشتن ایمان، رمز دریافت تأییدات الهی است. «فآمنت... فایّدنا...»
11- حضرت عیسی علیه السلام، هم خودش مورد تأیید خداوند بود، «و أیّدناه بروح القدس»**بقره، 78.*** و هم یاران خاص آن حضرت. «فایّدنا الّذین آمنوا علی عدوّهم فاصبحوا ظاهرین»
12- خداوند همان گونه که پیامبرش را تأیید و یاری می کند، «و أیّدناه بروح القدس» پیروانش را نیز یاری می کند. «فایّدنا الّذین آمنوا»

درس دهم

تعقیبات نماز

تعقیبات نماز
امامان معصوم (علیهم السلام)  فرموده‌اند: بعد از سلام نماز، زود باب این گفت‏وگو را نبندید مقداری ادامه دهید و با این عمل به خداوند ثابت کنید که دوست ندارید این دیدار زود تمام شود. بنابراین، پرداختن به تعقیبات و نیایش‌های بعد از نماز، اوج بندگی را نشان می‏دهد. گفتنی است، معصومان (علیهم السلام)  در این باره، توصیه ‏ها و نیایش‏ هایی را بیان و انشا کردند.
شایان ذکر است، ما دو نوع تعقیبات داریم؛ «تعقیبات مشترک» که برای همۀ نمازهاست و «تعقیبات مختص» که برای بعضی از نمازهاست. خواندن تعقیبات، نشان‏دهندۀ ادب ماست و با این عمل به خدا می‏گوییم: خدایا، دوستت داریم.
بهترین تعقیباتِ نماز
 بهترین تعقیب نماز، ذکر تسبیحات حضرت زهرا (علیها سلام)  است که طبق روایات، ثواب هزار رکعت نماز مستحبی را دارد. البته در متون دعایی، مانند کتاب شریف مفاتیح‏ الجنان شیخ عباس قمی (ره) ، تعقیبات دیگر نیز ذکر شده است.

تسبیحات حضرت زهرا (علیها سلام)
تسبیحات حضرت زهرا (علیها سلام)
حضرت زهرا (علیها سلام)  که از کارهای خانه احساس خستگی کرده بود، نزد پیامبر اسلام (صلی الله و علیه و آله)  آمد و از ایشان تقاضای کمک کرد. پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  فرمود: هر وقت به سختی افتادی و بعد از نمازها و هنگام خواب این ذکر‌ها را بگو: 34 بار «الله اکبر»، 33 بار «الحمدلله» و 33 بار «سبحان‏الله». حضرت زهرا (علیها سلام)  وقتی به خانه آمد، سخنان پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  را برای حضرت امیر (علیه السلام)  بیان کرد. امیرالمؤمنین (علیه السلام)  می‌فرماید: بعد از آن، همواره این ذکر‌ها را هنگام خواب و بعد از نمازها می‌خوانم.1
تاریخچۀ تسبیح
 حضرت فاطمه (علیها سلام)  با نخ پشمی‏ ای که صد تا گره روی آن زده بود، تسبیحی درست کرد و ذکرها را با این تسبیح می‌گفت، تا این‏که واقعۀ احد پیش آمد. این بار از خاک تربت حضرت حمزۀ سید‏‏الشهدا تسبیح درست کرد. دیگران هم از ایشان یاد گرفتند. بعد از این‏که واقعۀ کربلا پیش آمد، امامان (علیهم السلام)  تسبیحشان را از خاک کربلا درست می‌کردند. ایشان به شیعیان خود توصیه می‏کردند که تسبیح تربت امام حسین (علیه السلام)  دستشان باشد؛ و حتی اگر ذکر نگویند، برای  آن‏ها ثواب نوشته می‌شود.2
سجدۀ شکر

 از تعقیباتی که خیلی به ما توصیه شده، سجدۀ شکر است؛ یعنی هنگامی که نماز تمام شد، دوباره پیشانی را به سجده بگذاریم و خدا را شکر کنیم، چرا که توانستیم با او دیدار و گفت‏وگویی داشته باشیم.

نمازهای نافله

نمازهای نافله
نمازهای واجب در شبانه‏ روز هفده رکعت است. دو برابرِ این، یعنی  34 رکعت، نماز نافله داریم. نافله یعنی «اضافه». خواندن این نافله‏ ها مستحب و نشان‏ دهندۀ عشق ما به نماز است. نافلۀ نماز صبح دو رکعت قبل از نماز صبح است. نافلۀ نماز ظهر چهار تا دو رکعت قبل از نماز ظهر است. نافلۀ نماز عصر چهار تا دو رکعت قبل از نماز عصر است. نافلۀ نماز مغرب دو تا دو رکعت بعد از نماز مغرب است. کوتاه‏ ترین نماز نافله، نافلۀ نماز عشاست که دو رکعتِ نشسته بعد از نماز عشاست. یازده رکعت نیز نافلۀ نماز شب است. از آن‏جا که هر دو رکعت نشسته، حکم یک رکعت کامل را دارد، جمع نافله‏ های روزانه به 34 عدد می‏رسد.
البته نمازهای مستحبیِ دیگری نیز وجود دارد که برخلاف تصور بعضی افراد، برای پیرزن‌ها، پیرمرد‌ها و بازنشسته‌ها نیست. انسان در طول زندگی بسیار به تلاطم‏ها و مشکلات برخورد می‌کند که در همۀ آن‏ها به مدد خداوند محتاج است. ائمه (علیهم السلام) برای رفع این مشکلات، نمازهای مستحبی را پیشنهاد دادند. ستاد اقامۀ نماز کتابی به نام «نمازهای مستحبی» منتشر کرد و در آن به 350 نوع نماز مستحبی اشاره می‏شود.
با توجه به مطالب پیش گفته، روشن می‏شود که نمازهای مستحبی را باید در جوانی خواند.

اهمیت نماز جعفر طیار و طریقۀ خواندن آن

اهمیت نماز جعفر طیار و طریقۀ خواندن آن
 طبق نظر امام خمینی (ره)  در بین نمازهای مستحبی، «نماز جعفر طیار» برترین نماز است و حکم کیمیا را دارد. پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  به جعفر طیار مأموریتی داد که سیزده سال طول کشید. همۀ مسلمانانِ قاره آفریقا، مدیون جعفر بن ابی‏طالب هستند. وقتی او برگشت، پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  فرمود: باید از او استقبال رسمی شود. او و همسرش اَسماء بنت عمیس، سه پسری که خدا به آن‏ها داده بود وارد شدند. مردم فکر می‌کردند پیغمبر (صلی الله و علیه و آله)  جایزۀ گران‏بهایی به آو بدهد، چراکه او ‌پادشاه حبشه را مسلمان کرده بود، جمعی از کشیش‌ها  به دست او مسلمان شده بودند و خدمات فراوانی انجام داده بود؛ اما پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  نمازی به او هدیه داد که تا دنیا دنیاست، هر کس این نماز را می‌خواند، بهره‌ای به جعفر بن ابی‏طالب هم می‌رسد. این نماز، دو تا دو رکعتی است. بعد از تکبیرةالاحرام  و سورۀ حمد، پانزده بار تسبیحات اربعه می‌گوییم. سپس به رکوع می‌رویم. بعد از ذکر رکوع ده بار تسبیحات اربعه می‏گوییم. از رکوع برمی‌خیزیم و ده بار همان ذکر را می‏گوییم. ده بار در سجده، ده بار هنگام نشستن، ده بار در سجده دوم و ده بار در نشستن دوم این ذکر را می‏گوییم. بنابراین، در هر رکعت، 75 بار ذکر تسبیحات اربعه تکرار می‏شود.
روایت شده: نماز جعفر طیار دوازده هزار حسنه دارد، چراکه سیصد بار ذکر تسبیحات اربعه در آن آمده است. تسبیحات اربعه نیز دارای چهار فراز است. پس جمع ثواب‏ها 1200 می‏شود. از آن‏جایی که هر کار خوب ده حسنه برایش نوشته می‏شود، خواندن نماز جعفر طیار، دوازده هزار ثواب دارد.

نماز آیات و باران
نماز آیات
یکی از نمازهای واجب، «نماز آیات» است. در زمان جاهلیت فکر می‌کردند هر حادثه‏ای که در طبیعت رخ می‌دهد، ربّ جداگانه ‏ای دارد؛ مثلاً: ربّ آتش، ربّ خورشید، ربّ باران، رب باد و... . پیامبر اسلام آن‏ها را هدایت فرمود و ربّ همۀ آن‏ها را «رب‏ العالمین» معرفی کرد. سپس دستور آمد که مسلمانان هنگام دیدن خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی، زلزله و... باید نماز بخوانند؛ یعنی این‏ها را از نشانه‌های خدا بدانند. نماز آیات دو رکعت است. بعد از حمد سوره‌ای را پنج قسمت می‌کنیم و بعد از هر قسمت به رکوع می‌رویم و می‌ایستیم؛ در حقیقت، این نماز دو رکعتی، ده رکوع دارد.
نماز باران

نماز باران، گویای این نکته است که ما خداوند متعال را همه کارۀ جهان می‌دانیم. بعضی این‏گونه تصور می‌کنند که ما وقتی نماز باران می‌خوانیم، یعنی به برنامه‏ ریزی یا  اسباب و علل اعتقاد نداریم، چراکه باران قانون دارد! ما آن قوانین را قبول داریم؛ آن قوانین، مخلوق خدا هستند. همان خدایی که از مسیر مشخص شده باران می‌فرستد، می‌تواند از مسیر دیگری نیز برای جمعی از بندگانش باران بفرستد. خودش در قرآن فرموده:

فقلت استغفروا ربکم انه کان غفارا (10). یرسل السماء علیکم مدرارا (11). و یمددکم باموال و بنین و یجعل لکم جنات و یجعل لکم انهارا

﴿فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَارًا﴾؛1 در پیشگاه خدا استغفار کنید؛ خداوند، گناهان شما را می‌بخشد و باران فراوان برایتان می‌فرستد و جنگل‏ها و بادها را انبوه می‌کند و آب‏ها را زیاد می‌کند.

اهمیت نماز جماعت در اسلام
اهمیت نماز جماعت در اسلام
نماز جماعت، برنامه ‏ای ‌اجتماعی است. خداوند متعال، یکی از ابعادِ دین اسلام، بعد اجتماعیِ آن است. پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله)  اولین نماز را در مکه به جماعت برگزار کردند؛ همراهان پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  حضرت امیر (علیه السلام)  و حضرت خدیجه (علیها سلام)  بودند. پیغمبر فرمود: دو تا از یکی بهتر است،  سه تا از دو تا بهتر است، چهار تا از سه تا بهتر است، پنج تا از چهار تا بهتر است؛ مسلمان‌ها! منسجم و متحد باشید.1
پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله)  هم‏چنین فرمودند: من سمع النداء فلم یجبه من غیر علة فلا صلاة له «مَنْ سَمِعَ النِّدَاءَ فَلَمْ یُجِبْهُ مِنْ غَیْرِ عِلَّةٍ فَلَا صَلَاةَ لَه»؛‏2 هرکه صدای اذان را بشنود و بی‌دلیل پاسخ نگوید، او نماز نخوانده است. و نیز فرمود: همه، به‏ خصوص همسایه‌های مسجد باید در جماعت حاضر شوند.3
ماجرای شخص روستایی و نماز جماعت
شخصی به پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  عرض کرد: من به همراه همسر و بچه‌هایم و چند تا کارگر در روستا زندگی می‏کنیم. دراین روستا، مسجد و اجتماعی نیست؛ البته خانم و بچه‌ها و آن چند تا کارگر به من اقتدا می‌کنند و نمازمان را به جماعت می‏خوانیم. پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  آن شخص را تشویق کرد و فرمود: فرشته‌ها نیز به شما اقتدا می‌کنند. عرض کرد: گاهی بچه‌ها مشغول کاری هستند و فقط من و همسرم نماز را به جماعت می‌خوانیم. پیغمبر (صلی الله و علیه و آله)  دوباره او را تشویق کرد. عرض کرد: گاهی خانمِ من عذری دارد و من تنها نماز می‌خوانم. حضرت فرمود: چون دوست داری نماز را به جماعت بخوانی، آن وقت هم که تنها می‌خوانی، نمازِ تو در حکم نماز جماعت است.

ثواب شرکت در نماز جماعت

دربارۀ ثواب نماز جماعت، در روایات آمده است: اگر در نماز جماعت یک نفر اقتدا کند، پاداش هر رکعت آن نماز 150 نماز است؛ دو نفر اقتداء کنند، پاداش هر رکعت 600 نماز است؛ سه نفر اقتدا کنند، 1200 نماز است؛ چهار نفر اقتدا کنند، پاداش هر رکعت 2400، پنج نفر 4800،  شش نفر 9600،  هفت نفر 19200، هشت نفر 36400، نُه نفر 72800 و اگر تعداد اقتدا کنندگان ده نفر و بیشتر شوند، ثواب یک رکعت آن نماز را کسی نمی‌تواند بنویسد؛ حتی اگر دریاها مرکب، جنگل‌ها قلم، آسمان‌ها کاغذ و جن و انس نویسنده شوند!4

آثار نماز جماعت
آثار نماز جماعت
یکی از حسرت‏های روز قیامت غفلت از نماز جماعت و نرفتن به مسجد است. بسیاری از آثار نماز مانند: هم‏دلی، همکاری، هم‏زبانی، ‌هم فکری و... در نماز جماعت آشکار می‏شود. هنگامی که‌ باسواد، بی‌سواد،‌ مهندس،‌ پزشک، روحانی، کشاورز، کارگر، کودک، نوجوان، میان‏سال،‌ بزرگ‏سال، پیر، زن و مرد به مسجد بیایند و کنار هم بنشینند، آن‏گاه ‌احوال هم را می‌پرسند و با مشکلات هم آشنا می‌شوند. هر کدام از این افراد، مهارت و تخصصی دارند، که آن را صمیمانه در اختیار هم قرار می‌دهند؛ از این رو،‌ مشکلات جامعه به صورت خودجوش و داوطلبانه حل می‌شود. پس خواندنِ نماز در مسجد و به جماعت، از زیبایی‌های اسلام است.
سخن گلادستون دربارۀ نماز جماعت
از گلادستون(یکی از سیاستمداران برجسته انگلیسی)  نقل شده: تا مسلمان‌ها اذان و نماز جماعت را دارند، نمی‌توانیم آن‏ها را شکست بدهیم، چراکه آن‏ها از نظر اجتماعی با هم هم‏آهنگ و یک‏صدا هستند.
نماز جماعت در احادیث
در روایات آمده: نماز جماعت شبیه کار فرشتگان است، چراکه فرشتگان با نظم و انسجام، خدا را تسبیح می‌گویند. از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله)  روایت شده:
«صَلاةُ الرَّجُل فی جَماعَة خیر مِن صَلاتِهِ فی بَیْتِهِ اَربَعینَ سَنَةً قیلَ: یا رَسولَ اللهِ! صَلاةُ یَوم؟ فقال (صلی الله و علیه و آله) : صَلاةٌ واحدَةٌ»؛1 (انسان نماز را به جماعت بخواند، بهتر از این است که چهل سال در خانه‏ اش فرادی بخواند. سؤال شد: منظورتان نمازهای یک روز است که از نمازهای چهل سال بهتر است؟ فرمود: نه، یک نماز).

ایشان در جایی دیگر فرمودند: اگر من نماز صبح را به جماعت بخوانم، خوش‏تر دارم از آن‏که شب تا صبح شب‏ زنده‏ داری کنم

ویژگی‌های امام جماعت
ویژگی‌های امام جماعت
یکی از زیبایی‌های نماز جماعت این است که امام جماعت باید داناتر، پاک‏تر و متقی‏ تر از همه باشد. در واقع، امام جماعت به نمایندگی از نمازگزاران با خدای رحمان راز و نیاز می‌کند؛ از این روست که در رکعت اول و دوم نماز جماعت، مأمومان سکوت می‌کنند و امام جماعت به نمایندگی از آن‏ها سورۀ «حمد» و سوره‏ای دیگر را می‌خواند. در روایات آمده: «فقدموا افضلکم»؛1 بافضیلت‌ ترین فرد را امام جماعت قرار دهید. «فقدموا خیارکم»؛2 بهترینِ خودتان را امام جماعت قرار دهید.
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله)  وقتی می‌خواستند وارد مدینه شوند، در روستای قبا مسجد ساختند. هنگامی که به مدینه وارد شدند، مسجدالنبی را ساختند و بعد هم، مسجد محلات و روستاها را ساختند. برای هر مسجدی، امام جماعت لازم بود که پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله)  کسی که آگاهی‏اش به احکام و قرآن بیشتر، وقت‏ شناس‏تر، محبوب‏تر و زیباتر بود را برای این کار، منصوب می‏کردند. احادیثی که به دست ما رسیده، این شاخص‌ها را برای امام جماعت معرفی می‌کند: کسی که قرائتِ نمازش بهتر باشد، کسی که در هجرت پیش‏قدم باشد، کسی که دین‏شناس‏تر و در مراتب علمی برتر باشد، کسی که سنّ بالاتری دارد، کسی که زیباتر و خوش‏روتر باشد، و اگر در منزل نماز جماعت برگزار می‌شود، صاحب منزل مقدم است و اگر در جایی است که مرتباً کسی نماز می‌خواند، همان کسی که مرتب نماز می‌خواند، مقدم است.
اهمیت «عدالت» در بحث جماعت

در فقه شیعه، «عدالت» یکی از شروط امام جماعت است. بعضی اشکال می‏کنند که: چرا زودتر کسی جلو نمی‏ ایستد تا مأمومان معصل نشود؟! پاسخ اشکال مزبور این است که: علاوه بر این‏که باید امام جماعت قرائتِ نمازش صحیح باشد، مأمومان نیز عدالت او را تأیید کنند و او را شخص عادلی بدانند.

اهمیّت «مسجد» در احادیث
اهمیّت «مسجد» در احادیث
در روایت آمده:
«المؤمن فی المسجد کالسمک فی الماء والمنافق فی المسجد کالطیر فی القفص»؛1 مؤمن در مسجد مثل ماهی در آب و منافق در مسجد مثل پرنده در قفس است که می‌خواهد بیرون بیاید.
باید رفت و آمد و انسمان به مسجد را بیشتر کنیم. در روایات آمده: مُرده‌ها هیچ‏گاه آرزو نمی‌کنند به دنیا برگردند، مگر وقت‌هایی که از کنار مسجدی گذر کنند. در آن هنگام حسرت می‌خورند که ای کاش دوباره برگردند، زنده شوند و بار دیگر به مسجد بیایند.
روایات بسیاری دربارۀ پاداش روشناییِ مسجد، مفروش کردن مسجد،  تمیز کردن مسجد، احترام گذاشتن به مسجد، ادب کردن نسبت به فضای مسجد و مسجدی‌ها از امامان معصوم (صلی الله و علیه و آله)  به دست ما رسیده است.
چرا بعضی نماز جماعت و مسجد نمی‌آیند؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت: بعضی افراد از پاداش نماز جماعت و مسجد غافل هستند، بعضی از بدرفتاری و بداخلاقیِ نمازخوان‌ها ناراحت هستند، بعضی به خاطر امام جماعت نمی‏ آیند، بعضی به خاطر هم‏فکر نبودن با امام جماعت یا دیدگاه‏های سیاسیِ او به مسجد نمی‏ آیند، بعضی به خاطر مشغولیت‌های اقتصادی، اجتماعی و گرفتاری‌های روزمره خودشان را محروم می‌کنند و بعضی از برخوردِ سرد افراد مسجد دل‏سرد شده‌اند؛ البته هیچ کدام از این‏ها در روز قیامت، دلیل موجهی نیست. اگر از این امام جماعت خوشتان نمی‌آید، به امام جماعت دیگری در جای دیگر اقتدا کنید؛ اگر از این مسجد خوشتان نمی‌آید، مسجد دیگری انتخاب کنید؛ اما هیچ‏گاه خودتان را از جماعت و از مسجد محروم نکنید. می‏توانیم به اتفاق افراد خانواده، پدرها با پسرها و مادرها با دخترها در جماعت شرکت کنیم؛ از هفته‌ای یک بار شروع کنیم و آرام آرام تعدادش را افزایش دهیم؛ با این تصمیم، این امانت به نسل‌های بعد منتقل می‏شود.

تقلید و اهمیت یادگیری احکام شرعی

تقلید و اهمیت یادگیری احکام شرعی
نماز مسافر
کسی که به سفر می‌رود، نمازهای چهاررکعتی را باید دورکعتی بخواند (البته با شرایطی که در رساله‏ های عملیه به تفصیل بیان شده است).
بحث تقلید و احکام شرعی
 واجب است مسلمان‌ها با احکام دینشان آشنا شوند. داشتن رساله کافی نیست؛ اعضای خانواده باید این رساله را در طول سال بخوانند و بقیه گوش کنند. باید آن را ‌مرور و تکرار کنند. رساله‏ های عملیه از احکام تقلید شروع می‏شوند و در ادامه، احکام مطهرات، نجاسات، نماز، روزه، مسائل اقتصادی، مسائل خانواده، مسائل اجتماعی و... بیان می‏شود. یک از مسئله‏ های رساله‏ های عملیه این است: دانستن مسائلی که مکلف غالباً به آن نیاز دارد، واجب است.
اهمیّت یادگیری احکام شرعی
در جبهه یک برادری به من گفت: حاج‏ آقا! امشب فهمیدم که اشتباهی غسل می‌کردم. گفتم: چطور غسل می‌کردی؟ گفت: اول سمت راست، بعد سر و گردن و بعد سمت چپ! من متغیر شدم و گفتم: چند سال دارید؟ گفت: 45 سال! می‌دانستم تمام نمازهای سی سال گذشته را باید دوباره بخواند (در خصوص احکام فقهی هر شخص مکلفی، باید به رسالۀ عملیۀ مرجع خود رجوع کند). گفتم: یکی ـ دو ساعت صبر کن تا با علمایی که سراغ دارم، تماس بگیرم. ایشان گفتند: هیچ راهی ندارد؛ او غسلش را اشتباه انجام داده و تمام نمازهایی را که با این غسل خوانده، باطل است؛ فقط یک راه دارد و آن این‏که ببین اهل چه شهری است. اگر در روستایی زندگی می‌کرده که هیچ عالم، معلّم و کتابی نبوده و او همین اندازه یاد گرفته و عمل کرده، امید است که نمازهایش درست باشد. به این شخص گفتم: اهل کجایی؟ گفت: تهران. در تهران، که همه جا مسجد، کتابخانه، مدرسه، حسینیه، هیئت و... است؛ پس معلوم است که آن شخص کوتاهی کرده است. از همین‏جا روشن می‏شود که یادگیری احکام شرعی چقدر مهم است؛ بنابراین، دلیل تکرار احکام از سوی اساتید نیز در همین نکته است.

نماز جمعه و اهمیت آن
نماز جمعه و اهمیت آن

نماز جمعه، اجتماع هفتگیِ مسلمان‌هاست. امانتی است که انقلاب اسلامیِ ایران آن را زنده کرد و امام عزیز به آن افتخار می‌کرد. در سورۀ «جمعه» آمده:

یا أیها الذین آمنوا إذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا إلى ذکر الله وذروا البیع

﴿یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى‏ ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَیْع﴾؛1 ای مردان و زنانِ باایمان، هر گاه صدای اذان جمعه بلند شد به سوی ذکر خدا بشتابید و کسب و کار را کنار بگذارید.
در روایات آمده: فرشته‌ها صبح جمعه به محلّ نماز جمعه می‏ آیند و هر که زودتر بیاید، اسمش را زودتر می‌نویسند.2 نماز جمعه، نشان‌ دهندۀ بُعد سیاسی و اجتماعیِ اسلام است؛ نشان‏ دهندۀ هم‏دلی، هم‏بستگی، گفت‏وگو و طرح مسائل سیاسی و اجتماعی، و نیز بیان نیازهای جامعۀ اسلامی است.
اهمیت نماز جمعه نزد پیامبر (صلی الله و علیه و آله)
«مصعب بن عمیر» اولین مبلغی بود که پیغمبر (صلی الله و علیه و آله)  اعزام فرمود. مصعب در مدینه نماز جمعه برگزار کرد. در مکه اقامۀ نماز جمعه ممکن نبود. پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  روز جمعه به مدینه آمدند. همان روز، اولین نماز جمعه را برگزار کردند.
در نماز جمعه روحیۀ اخوت و برادری تقویت می‏شود، نیروهای اسلام منسجم می‏گردند، مسلمانان از نظر فکری، سیاسی، اجتماعی رشد می‏کنند، روحیۀ جمع‏ گرایی مسلمانان بیشتر می‏شود و مرکزی برای بسیج مردم است.
سیرۀ اصحاب پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  دربارۀ نماز جمعه

امام صادق (علیه السلام)  فرمودند:

صحاب النبى صلى الله علیه و آله و سلم کانوا یتجهزون للجمعة یوم الخمیس

کَانَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ (صلی الله و علیه و آله)  یَتَجَهَّزُونَ لِلْجُمُعَةِ یَوْمَ الْخَمِیس؛‏3 اصحاب پیغمبر از روز پنج‏شنبه خودشان را برای نماز جمعه آماده می‌کردند.
کلام امام خمینی (ره)  دربارۀ نماز جمعه:
 ایشان دراین‏باره فرمودند:
نماز جمعه، نمایشی از قدرت سیاسی و اجتماعی اسلام است و باید هر چه با شکوه‏ تر و پرمحتوا تر اقامه شود. ملت عظیم و عزیز با شرکت خود باید این سنگر اسلامی را هر چه عظیم‏ تر و بلند پایه‏ تر حفظ نماید، تا به برکت آن توطئه‌های خائنان و دسیسه‌های مفسدان خنثی شود.4
نماز عید و اهمیت آن
در دین مبین اسلام، دو نماز عید تشریع شده است که هر دو نماز، پایان تکلیف است؛ یکی نماز عید فطر و دیگری نماز عید قربان. مسلمان‌ها سی روز، روزه می‌گیرند و بعد جشن می‌گیرند که ما تکلیفمان را انجام دادیم. معلوم می‌شود عید در اسلام برای بی‌کاری نیست، بلکه عید برای کار کردن است. هر که کار می‌کند، باید جشن بگیرد؛ هر که تکالیفش را انجام می‌دهد، باید خوشی کند. عید دیگری هم داریم که برای حاجیان است. آنان وقتی مراسم و مناسک حج را انجام دادند، شادمانی می‌کنند. در نماز عید فطر و عید قربان نیز کمک به فقرا، جمع‏ گرایی، رغبت به خداوند، تضرع و نالیدن به درگاه خداوند و... جلوه‏ گر است.


درس نهم


رکوع و سجده
رکوع و سجده
انسان‌ها وقتی زیبایی و بزرگی را می‌بینند، در برابرش تعظیم کرده و آن را می‏ ستایند؛ حتی دیدن شیئی عظیم،‌ آن‏ها را به کرنش وا می‌دارد.
«رکوع» و «سجده» در شریعت اسلام
 رکوع و سجده دو رکن از ارکان نماز است. ‌خداوند، خالقِ بزرگی‌ها و زیبایی‌هاست. پس از آن که در دلمان خدا را قصد کردیم و خدا را به بزرگی یاد کردیم (الله اکبر)‌ و اولین سورۀ کتابش را خواندیم (سورۀ حمد) و نیز سورۀ‌ انتخابی را خواندیم، حال به رکوع می‌رویم. در شریعت اسلام، رکوع و سجده برای غیرخدا (پادشاهان،‌ بزرگان و...) حرام است. ‌بعضی برای ادعای احترام، تا رکوع خم می‌شوند؛ این کار، حرام است، چون دیگران مانند خودمان هستند؛ هر چه بزرگی و زیباییست، مخصوصِ خداست.
ماجرای دحیۀ کلبی، سفیر پیامبر (صلی الله و علیه و آله)
جوانی به‏نام «دحیۀ کلبی» نامۀ ‌پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  را به کاخ امپراتور روم رساند. با آمدن امپراتور، همه در مقابل شاه تعظیم کرده و به سجده افتادند، اما دحیۀ کلبی ایستاد و در مقابل پادشاه خم نشد. از او پرسیدند: چرا تو به سجده نمی‌افتی؟!‌ گفت: من خداپرست و یکتاپرست هستم؛ فقط در پیشگاه خالق رکوع می‌کنم و به سجده می‌افتم.1
قرآن و نشانۀ رهروان راه پیامبر (صلی الله و علیه و آله)

قرآن کریم، نشانه‌های رهروانِ راه پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  را اینگونه بیان می‌کند:  محمد رسول الله والذین معه اشدا على الکفار رحما بینهم تراهم رکعا سجدا ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ‏اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً﴾؛ یکی از نشانه‌های همراهان پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  این است بسیار رکوع و سجده می‌کنند و‌ در برابر خالق، کُرنش عجیبی دارند. قرآن کریم وقتی رزمندگان اسلام را توصیف می‌کند، دو ویژگی مهم آن‏ها را رکوع و سجودِ بسیار معرفی می‏کند.

نماز معصومان (علیهم السلام)
نماز معصومان (علیهم السلام)
نقل شده: امام صادق (علیه السلام)  ذکر رکوع و سجده را بیش از سی بار تکرار می‌فرمود.1 امام سجاد (علیه السلام)  نیز ذکر سجده را گاهی پانصد بار تکرار می‌کردند و اشک می‌ریختند.2 وقتی آیۀ: ﴿فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ﴾؛ نام پروردگار بزرگت را تسبیح کن، نازل شد، پیغمبر (صلی الله و علیه و آله)  دستور دادند مسلمان‌ها در رکوع این ذکر را بگویند: سبحان ربی العظیم و بحمده؛ پروردگارم را همراه با ستایش او تسبیح می‌گویم. یکی از اوصاف فرشتگان نیز این است که رکوع و سجود فراوانی دارند. سجده، اوج تذلل و خاکساریِ انسان است.
فلسفۀ دو سجده در کلام حضرت امیر (علیه السلام)
شخصی از امیرالمؤمنین (علیه السلام)  پرسید: فلسفۀ دو سجده چیست؟ فرمود: معنایش این است که ما از خاک آفریده شده‌ایم، به سمت خاک می‌رویم،‌ مجدداً از خاک زنده می‌شویم و‌ باز از خاک برمی‌خیزیم.3 در واقع، ما در هر نماز چند بار فرایند آغاز تا انجامِ کار خودمان را مرور می‌کنیم. در بین امامان (علیهم السلام)  امام سجاد (علیه السلام)  بسیار برای خداوند سجده می‏کردند؛ از این رو، به «سجّاد» یعنی بسیار سجده‏ کننده ملقب شدند. قرآن می‌فرماید: و لله یسجد من فى السموات و الأرض ﴿وَ لِلّهِ یَسْجُدُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ﴾؛4 همه، خداوند را سجده می‌کنند؛ یعنی همۀ هستی در مقابل خدا و خالقشان کرنش می‌کنند. مثل این که بگوییم این نقاشی دارد، نقاش خودش را ستایش می‌کند. به هر کجای هستی نگاه کنی، همه تسبیح‏ گویند.‌ حالا نوبت به ما که رسیده، می‌پرسیم: آقا نماز می‌خوانی؟ می‌گوید: فلسفۀ نماز چیست؟ زورش می‌آید پیشانی‏ اش را بر مُهر بگذارد و خدا را سجده کند! جلوی هر کس و ناکسی خم می‌شود و به خدا که می‌رسد، سرکشی می‌کند!
داستان رانده‏ شدن شیطان
 خداوند به همۀ فرشتگان و نیز به شیطانی که شش هزار سال سابقۀ عبادت داشت و نزد فرشتگان بود،‌ فرمود:‌ سجده کنید به آدم! همۀ فرشته‌ها سجده کردند، مگر ابلیس. ابلیس بعداً در جایی گفت: رازِ بدبخت شدن من همین بود که به خاطر غرور و تکبر حاضر نشدم سجده کنم. این آدم‌ها چرا این‏گونه هستند؟ به محض این‏که مقداری قوی می‏شوند یا ثروتمند می‏شوند یا موقعیت اجتماعی پیدا می‌کنند و یا نام و آوازه‌ای پیدا می‌کنند، دیگران را ذره پنداشته و خودشان را بزرگ می‌بینند؛ حتی نماز و دین‏داری را بی‌کلاسی می‏ پندارند.
فلسفۀ‌ نماز از زبان حضرت زهرا (علیها سلام)

حضرت زهرا (علیها سلام) ‌ دربارۀ فلسفۀ‌ نماز فرمود: فرض الله الایمان تطهیرا من الشرک و الصلوة تنزیها عن الکبر «فَرض اللّه الایمان تطهیراً مِنَ الشِرک وَالصَلوةَ تَنزیهاً عَنِ الکِبر»؛5 (خداوند ایمان را برای پاکیِ از شرک و نماز را برای پاک کردن انسان از تکبر، واجب کرده است). سجده، نشانۀ عبودیت انسان است و به‏ همین دلیل برای غیرخدا، حرام است.

سجده از دیدگاه قرآن و معصومان (علیهم السلام)
سجده از دیدگاه قرآن و معصومان (علیهم السلام)
خداوند متعال در قران کریم می‏فرماید: الم تر ان الله یسجد له من فی السماوات و من فی الارض ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ﴾.1 تعبیر «أَلَمْ تَرَی» 31 بار در قرآن آمده است؟ یعنی «آیا ندیدی؟» آیا خورشید، ماه، ستاره، کوه، درخت، ستاره،‌ پرنده و... را ندیدی که برای خدا سجده می‌کنند؟! آیا نمی‌خواهی سجده کنی؟
دربارۀ سجده‌های پیامبر، امیرالمؤمنین و سایر ائمه (علیهم السلام) ، روایات بسیاری به‏ دست ما رسیده است؛ برای مثال، زندانبانِ امام کاظم (علیه السلام)  می‌گوید: ایشان نماز عشا را که می‌خواند، تا اذان صبح، در حال سجده بود.2
خلیل‏ اللهی حضرت ابراهیم (علیه السلام)
مطابق روایت، یکی از رازهایی که خداوند متعال، حضرت ابراهیم (علیه السلام)  را برای خلیل ‏اللهی انتخاب فرمود، سجده‌های طولانی او بود.‌3 سلمان فارسی می‌گوید: اگر سجده نبود، من آرزوی مرگ می‌کردم.4 حضرت موسی (علیه السلام)  بعد از هر نماز، ابتدا سمت راست و سپس سمت چپ صورت را آن‏قدر به خاک می‌ گذاشت، تا ثابت کند بندۀ ‌و عبد خداست.5
شخصی می‌گوید: امام صادق (علیه السلام)  را دیدم که در حال سجده پانصد بار «سبحان الله» را تکرار فرمود.6 در قرآن آمده:  سیماهم فی وجوههم من اثر السجود ﴿سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ﴾؛7 اثر سجده باید در پیشانی مؤمنان پیدا و آشکار باشد. در روایات آمده: سجده، کمر شیطان را شکسته و انسان را بهشتی می‏کند.8
شخصی خدمت پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله)  رسید و گفت: من گناهان بسیاری مرتکب شده‏ام و خدمات کمی انجام دادم. پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله)  به او فرمود: سجده‌ های خود را بیشتر کن، زیرا با سجده، گناهان مثل برگ درختان می‌ریزند.9

بهشت و سجدۀ طولانی
گروهی خدمت پیغمبر اکرم (صلی الله و علیه و آله)  رسیدند و ضمانت بهشت رفتن خود را از ایشان درخواست کردند. پیغمبر (صلی الله و علیه و آله)  به آنان فرمود: به شرط آن‏که با سجده‌های طولانی مرا کمک کنید.10
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله)  هم‏چنین در جمعۀ آخر ماه شعبان خطبه‌ای خواندند. یکی از فرازهای این خطبه این است: سجده‌ها و رکوع‌هایتان را طولانی کنید.11
پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  به یکی از یارانش فرمود: اگر می‌خواهی در روز قیامت، خداوند تو را با من محشور کند، سجده‏ات را در پیشگاه خدا طولانی کن.12

سجده بر تربت امام حسین (علیه السلام)

دربارۀ سجده بر تربت اباعبدالله (علیه السلام)  روایات بسیاری به‏ دست ما رسیده است. سجده بر تربت ابی‏ عبدالله (علیه السلام)  یادآور حماسه‌های کربلاست و انسان را با فرهنگ جهاد و شهادت آشنا می‌کند. امام صادق (علیه السلام)  فرمودند: من جز بر قبر امام حسین سجده نمی‌کنم.13 ایشان در جایی دیگر فرمودند: سجده بر خاک حسین نورانیتی دارد که پرده‌ها و موانع را پاره می‌کند.14

قنوت و تسبیحات اربعه
پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله)  به ابوذر فرمودند: ای ابوذر! میدانی چه نمازی از همۀ نمازها بهتر است؟! نمازی که قنوتش طولانی باشد.1
«قنوت» چیست؟
 ما در قنوت دست‏ هایمان را به شکل فقیران و مستمندان بالا می ‏آوریم؛ بنابراین، قنوت، نشان‏ دهندۀ فقر و نیاز است. قرآن می‌فرماید: یا ایها النّاس انتم الفقراء الى اللّه ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ﴾؛2 ای انسان‌ها! همه شما نیازمند خدا هستید. باید به در خانۀ ‌خدا بروید، دست نیاز بلند کنید.
یکی از جاهایی که در نماز می‌توان به زبان مادری سخن گفت، قنوت است؛ یعنی فارس‌ها به فارسی، ترک‌ها به ترکی، فرانسوی‌ها به فرانسوی و... . البته با توجه به این که این در مسئله، اقوالِ گوناگونی وجود دارد، هر کس باید به مرجع تقلید خود رجوع کند.
بهترین دعای قنوت در قرآن

امروزه بیشتر این دعا در قنوت خوانده می‏شود: ﴿رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾؛3 خدایا، ما هم دنیای خوب می‌خواهیم و هم آخرت خوب. در آیۀ قبل از این دعای معروف آمده: ﴿فَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا﴾؛ بعضی از مردم فقط دنبال دنیا هستند. خداوند در برابر چنین انسان‏هایی، به معرفی کسانی می‏پردازند که هم طالب دنیایند و هم طالب آخرت و خدا هم فرمود که اگر بخواهید، من دعای شما را اجابت می‏کنم.

سخن امام صادق (علیه السلام) دربارۀ قنوت
سخن امام صادق (علیه السلام)  دربارۀ قنوت
 امام صادق (علیه السلام)  فرمودند: «اگر می‌توانید، در قنوت گریه کنید و اگر در قنوت به گریه افتادید، برای من دعا کنید». بهترین دعا در قنوت، همین دعاهایی است که در قرآن آمده است. در قرآن 160 دعا وجود دارد. همان چیزهایی که حضرت ابراهیم (علیه السلام) ، حضرت مریم (علیها سلام)  و صالحان از خدا خواسته‌اند، بخواهیم. کتاب‌هایی نیز در این زمینه با نام «دعاهای قرآن» چاپ شده‏اند. شایسته است، این دعاها را حفظ کنیم و در قنوت نمازمان بخوانیم. بعد از دعاهای قرآنی، دعاهای پیامبر و ائمه (علیهم السلام)  بهترین دعا برای قنوت هستند. بعضی از این دعاها در کتاب شریف مفاتیح‏ الجنان آمده است.
دعای امام رضا (علیه السلام)  در قنوت

امام رضا (علیه السلام)  در قنوت این دعا را می‌خواندند: رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت الاعزّ الاجلّ الاکرم «رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الاَعَزُّ الاَجَلُّ الاَکْرَمُ». این دعای کوتاه بسیار عمیق و پرمحتواست.

بحث فقهی «قنوت»
بحث فقهی «قنوت»
خواندنِ قنوت، مستحب است؛ یعنی اگر نمازگزار قنوت نخواند، نمازش درست است؛ البته بسیار بر خواندن قنوت تاکید شده است. قنوت به معنای فروتنی، افتادگی و خاکساری است. در قرآن آمده: ﴿قولوا لله قانتین﴾؛ یعنی در پیشگاه خدا، فروتنانه حضور پیدا کنید. واژه‏های «قانتین» و «قانتات» که در قرآن آمده، به‏ معنای مردانِ متواضع و زنانِ متواضع است.
آداب قنوت
در قنوت، بعضی دست‏هایشان را پایین می‏گیرند و ‌بعضی بالا؛ برخی دستانشان به هم چسبیده‌اند، و بعضی از هم فاصله دارد و... .
اما آداب بالاگرفتن دست‏ها این‏گونه است: انگشتان دست بسته،‌ انگشت‌های شست باز، دست‌ها به هم چسبیده، کف دست‌ها به سمت آسمان (نه به سمت صورت) و ارتفاع هم باید به اندازه‌ای باشد که ما با چشم، کف دست را ببینیم؛ یعنی مقابل صورت باشد.
قنوت‌هایمان را طولانی کنیم؛ به‏ خصوص در ماه‏هایی مثل ماه رمضان. این فرصت، فرصت گران‏بهایی است. آن‏قدر وقت نماز طلایی و گران‏بهاست که خداوند فرشتگان را می‌فرستد تا دور نمازگزار طواف کنند؛ هم‏چنین فرشتگانی را می‌فرستد این‏طرف و آن‏طرف نمازگزار بنشینند تا اگر چیزی از خداوند خواست، آن را به آسمان و نزد خدا ببرند. ما در قیامت بسیار حسرت خواهیم خورد، چراکه از این فرصت‏ها استفاده نکردیم؛ مثل این‏که ما را به بانک مرکزی ببرند و درِ گاوصندوق‌ها را باز کنند و بگویند: این پنجاه تومانی است، این صد تومانی است، این ربع سکه است، این نیم سکه است، ‌این سکه کامل است؛ هر چه می‌خواهی بردار! اما ما زمان را با شوخی و بازی از دست بدهیم.
تسبیحات اربعه
«تسبیحات اربعه» یعنی تسبیحات چهارگانه، چراکه در رکعت‏های سوم و چهارم، چهار ذکر وجود دارد: «سبحان الله»، «الحمدلله»، «لا إله إلا الله» و «الله أکبر». در روایات آمده: در عرش خدا چهار ضلعی‏ ای شبیه کعبه وجود دارد که یک ضلع آن «سبحان الله»، دیگری  «الحمدلله»، ضلع دیگر آن «لا إله إلا الله» و ضلع چهارم آن «الله اکبر» است.1
معنای تسبیحات اربعه

همۀ عصارۀ معارف انبیا (علیهم السلام)  در چهار فراز تسبیحات اربعه گنجانده شده است. «سبحان الله» یعنی خداوند نقصی ندارد و همۀ مشکلات از انسان‌ها ناشی می‏شود. «سبحان ربی العظیم و بحمده» یعنی من معتقدم خداوند نقص ندارد. هر چه مشکل و نقص در جهان است در برنامه‏ ریزی و عملکرد ماست. اگر بچه‏ا ی ناقص به دنیا آمده، حتماً‌ در مسائل آمیزشی کوتاهی کرده‌ایم و یا مسائل بهداشتی مراعات نکردیم؛ مثلاً شراب خورده و بعد نزدیکی کرده و این بچه ناقص‏ العقل به دنیا آمده است. یا اگر با ماشین تصادف کردیم، به این دلیل است که بدون گواهی‏نامه رانندگی کردی. یا دلیل مسموم شدن، پرخوری است و دلیل ورشکست شدن، برنامه‌ریزی و عملکرد اشتباه است. خداوند نقصی ندارد؛‌ نقص‌هایمان را باید در زمین دنبال کنیم؛ نقص‌ها برای مدیران و برنامه‏ ریزان و به طور کلی، برای انسان‌هاست. خدا به غیر از مهربانی برای بندگانش چیزی ندارد. خدا چه ظلمی می‌کند؟! او نیازی به ظلم ندارد. خدا نیاز ندارد کم بگذارد. او غیر از زیبایی، رحمت و مهرورزی کار دیگری نمی‌کند.

نماز؛ تصحیح‏ کنندۀ افکار و رفتار

نماز؛ تصحیح‏ کنندۀ افکار و رفتار
در هر نماز ‌فکر، رفتار، عواطف  را اصلاح می‏ کنیم. عامل بدی‌ها و شکست‌ها خودم هستم و به خدا هیچ ارتباطی ندارد؛ از همین روست که می‏گوییم: ﴿سبحان الله فَقِنا عذاب النار﴾.1 عبارت «سبحان الله» بسیار در قرآن آمده و بیشترین دستور خداوند به پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  «سبّحه» است. هفت سوره در قرآن با تسبیح شروع می‌شود.
نکات کاربردی
مستحب است مسلمانان هنگام خوابیدن، قرآن بخوانند. اما متأسفانه امروزه افراد کمی هنگام خواب، قرآن می‌خواند. کمتر  پدر و مادری به بچه‌ها می ‏گویند: عزیزانم! بروید قرآن‌هایتان را بخوانید، بعد بخوابید. صدها حدیث به دست ما رسیده است که وقت خواب، قرآن بخوانید. هنگامی که می‌خوابیم، شیاطین و فرشته‌ها به سراغ ما می‏ آیند. در روایات آمده: اگر می‌خواهید شیاطین در خواب به سراغ شما نیایند، با وضو بخوابید و پیش از خواب، قرآن بخوانید. خواندن آیة الکرسی،‌ «آمَن الرسول...»، چهار قل و سوره‌هایی که با تسبیحِ خداوند شروع می‌شوند، برای هنگام خواب سفارش شده‏ اند. کوچک‏ترین سوره که با تسبیح شروع می‌شود، سورۀ «الاعلی» است. از همین امشب تصمیم بگیریم این سوره را هنگام خواب بخوانیم. 


مراد از «اَشْهَدُ» چیست؟

مراد از «اَشْهَدُ» چیست؟
معانی «اَشْهَدُ»
ما در تشهد دوباره اعتقادات خود را بیان می‏کنیم و به آن گواهی و شهادت می‏دهیم. وسوسه‏ گران همیشه در صدد این هستند که اعتقادات ما را سست کنند. ما در مقابل آن‏ها باید پی در پی اعتقادات خود را به صورت علنی بیان کنیم: ای اطرافیان من، ای موافقان، ای مخالفان! بدانید که عقیدۀ من این است. بنابراین، «اشهد» در اذان و تشهد، معناهای گوناگونی دارند؛ مثلاً در اذان، بیشتر مسئله تبلیغ جلوه‏ گری دارد و در تشهد، بیشتر تلقین و تثبیت اعتقادات، مراد است. همۀ‌ نماز، خداگرایی، خداپرستی و یکتاپرستی است و ما در تشهد به این گواهی می‌دهیم.
پاداش وصیت‏نامه
روایات بسیاری، ما را به نوشتن وصیت‏نامه توصیه کردند. در روایات آمده: کسی که وصیت‏نامه می‌نویسد، پاداشِ شهید را به دست می‏ آورد. در وصیت‏نامه به اعتقاداتمان اشاره می‏کنیم. ابتدا از خدا و یکتایی او شروع می‏کنم. اولین شعاری که در اسلام به سر زبان‌ها افتاد، این عبارت بود:

قولوا لا اله الله تفلحوا

﴿قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا﴾؛ (ای انسان‌ها! بگویید «لا اله الا الله» تا رستگار شوید). عرب به دانه‌ای که در دل زمین کاشته می‌شود و آن دانه وقتی در شرایط مناسب قرار می‌گیرد، جوانه می‌زند و سنگ‌ها را از مسیر راه خودش کنار می‌زند و خاک را می‌شکافد و به فضای باز می‌آید، «فلح»می‏گوید؛ یعنی راحت و رستگار شد. انسان هم اگر بخواهد از این جهان مادی رها شده و وارد فضای لایتناهیِ معنوی، شود باید موحد و یکتاپرست شود. بعد از شهادت و گواهی به یکتاییِ خداوند متعال، باید به رسالت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله) ، معاد، صراط، میزان، قیامت و... گواهی دهیم. در تشهد نیز به ما اعتقادات خود اشاره می‏کنیم.

جایگاه واژۀ «عبد» در قرآن
جایگاه واژۀ «عبد» در قرآن
 مقام «عبد» و بندگی در قرآن، بالاترین مقام است. ما یکی از چیزهایی که در تشهد به آن گواهی می‏دهیم، «عبد بودن» پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  است. وقتی می‌خواهیم به کسی ترحم کنیم، می‌گوییم: به بندۀ خدا کمکی کنیم! اما خداوند متعال به انسانی که به درجۀ بالایی رسیده و او را برای معراج انتخاب کرده، لقب «عبد» عطا فرموده است: ﴿(سبحان الذى اسرى بعبده لیلا من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى﴾.1
اهمیت بندگی در حدیث قدسی
در حدیث قدسی آمده: عبدی اطعنی حتی اجعلک مثلی عَبْدِی‌ أَطِعْنِی‌ حَتَّی أَجْعَلْکَ مِثْلِی‌؛2 بندۀ من، از من اطاعت کن تا تو را همچون خودم قرار دهم؛ من اراده می‌کنم، نیست هست می‌شود، تو هم می‌توانی در سایۀ بندگی به این مقام برسی.
جایگاه «توسل»
معصومان (علیهم السلام)  بالاترین افتخارشان این بود که بندگان خدا بوده‌اند. گروه‏هایی که به شیعیان دربارۀ «توسل» خرده می‏ گیرند و چه بسا به عمد این اشتباه را می‌کنند، نمی‌دانند که شیعه از نظر توحید در قلّه قرار دارد. همۀ‌ احترام شیعه برای امام حسین (علیه السلام)  این است که او عبد خداست و همۀ هستی ‏اش را در راه توحید داد. حضرت سیدالشهدا (علیه السلام)  شب عاشورا تا صبح با خدا راز و نیاز می‌کرد و روز عاشورا در مقابل تیرهای دشمن، نماز جماعت خواند. ما این امام حسین (علیه السلام)  را در پیشگاه خدا واسطه قرار می‌دهیم. خود خدا به ما فرمان داده: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ؛3 ای کسانی که ایمان آورده‌اید! برای نزدیک شدن به خدا، به وسیله و ابزاری متمسک شوید.
 از پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله)  پرسیدند: منظور از «وسیله»ای که در آیۀ آمده، چیست؟ ایشان فرمودند: مراد از «وسیله» قرآن، من، علی، فاطمه، حسن و حسین است.
حضرت عیسی (علیه السلام)  چگونه خود را معرفی کرد؟
 عیسی مسیح (علیه السلام)  وقتی در گهواره به سخن آمد، گفت: قال إنی عبد الله آتانی الکتاب وجعلنی نبیا ﴿قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا﴾؛4 همانا من بندۀ خدایم، که مرا کتاب داده و پیغمبرم قرار داده است.

بنابراین، افتخار کنیم به این‏که بندۀ خدا هستیم. در تشهد آمده: گواهی می‌دهم که محمد، بنده و فرستادۀ‌ خداست.

اهمیّت «صلوات»

اهمیّت «صلوات»
تشهد با «صلوات» پایان می‏ پذیرد. خداوند در قرآن می‌فرماید:
ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما ﴿إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا﴾؛1 خدا و فرشته‌ها بر پیامبر درود می‌فرستند. ای مردان و زنان باایمان! شما هم بر پیامبر صلوات بفرستید و تسلیم پیامبر باشید.
مطابق روایت، در روز قیامت چیزی جز «لا إله إلّا اللّه» و ذکر صلوات وزنِ اعمال صالح را سنگین‏تر نمی‏کند، چراکه راه نجات، حیات و تحول ما در پیامبر و اهل‏بیت (علیهم السلام)  است. از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله)  روایت شده: صلوات ابتر بر من نفرستید! گفتند: صلوات ابتر یا ناقص یعنی چه؟ فرمود: آن صلواتی که به من درود بفرستید اما «آل» را به زبان جاری نکنید؛ یعنی بگویید: «اللهم صلی علی محمد و سلم». صلوات کاملی که پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله)  یاد دادند و در کتب معتبر اهل‏ سنت مثل صحیح بخاری آمده، این است: «اللهم صلی علی محمد و آل محمد». متأسفانه به ناروا کلمۀ «آل» را از صلوات برداشتند.
صلوات، شعاری است که پیوند امت و رهبر را محکم می‌کند. خدا حجاج بن یوسف ثقفی را لعنت کند! او اولین کسی است که در مسجد الحرام، صلواتِ بلند را ممنوع کرد. او می‌گفت: در دلتان صلوات بفرستید، و با این کار جلوی تعظیم شعائر را گرفت.
آخرین فراز نماز
آخرین فراز نماز «سلام» است. در فراز «سلام»، دو سلامِ مستحب و یک سلام واجب وجود دارد؛ سلام اول به پیامبری است که هدایت ما مرهونِ زحمات اوست: «السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ‏اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه»؛ سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای پیامبر! سپس به خودمان، نمازگزاران، مؤمنان و... سلام می‏دهیم: «السَّلَامُ عَلَیْنَا وَ عَلى‏ عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِین»؛ سلام بر ما و بندگان صالح خدا! و سلام سوم به همۀ انسان‌ها، فرشته‌ها و جنیان و کسانی است که خدا را بندگی می‌کنند: «السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه»‏.
«سلام» چیست؟
 «سلام» یکی از اسم‌های خداست. همچنین به بهشت «دار السلام» گفته می‏شود. امام صادق (علیه السلام)  فرمود: ان ابخل الناس من بخل بالسلام «وَ إنَّ أبْخَلَ النّاسِ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلامِ؛2 بخیل‏ ترینِ مردم کسی است که از سلام‏ کردن دریغ می‌کند. وقتی سلام می‌کنیم، یعنی ما در صلح و صفا هستیم و جنگ را نمی‌پسندیم. وقتی سلام می‌کنیم، یعنی خوش‏بختی، سلامت و عزت شما را می‌خواهیم.

درس هشتم


سوره «حمد»

اهمیت سوره «حمد» در قرآن و روایات
امام خمینی (ره)  فرمود: «نماز، معجونی الهی است که سعادت فرد و جامعه را در دنیا و آخرت تضمین می‌کند». ما در نماز، اذکاری را به زبان جاری می‌کنیم که اولین آن‏ها، ذکر «الله اکبر» بود. سپس سورۀ «حمد» (مادرِ قرآن، امّ الکتاب، عصاره و چکیدۀ ‌کتاب‏های آسمانی) را می‏خوانیم. امیرالمؤمنین (علیه السلام)  فرمودند: «خداوند کتاب‏های آسمانی را در قرآن و قرآن را در سورۀ «حمد» خلاصه کرده است. سوره «حمد» هفت آیه دارد؛1 یعنی به تعداد هفت آسمان، به تعداد روزهای هفته، به تعداد طواف‌های دور خانۀ خدا، به تعداد سعی و صفا و مروه و رمی‏ ای که حاجیان در سرزمین منا انجام می‏دهند. حکمتی در این عدد (7) وجود دارد.

سوره «حمد» شفای دردهاست
سورۀ «حمد» شفای دردهای جسمی، روحی،‌ فردی و اجتماعی است. در روایات آمده: اگر سورۀ «حمد» را بر مُرده‌ای خواندید و آن مُرده زنده شد، تعجب نکنید. این سوره، انسان را زنده می‌کند، ولی متأسفانه ما با مفاهیم و معانیِ این آیات، آشنایی چندانی نداریم.
اهمیت قرائت نماز
در رساله‌های عملیه مراجع بزرگوار آمده است: اگر نمازگزار جمله، کلمه، حرف و حرکتی را اشتباه ادا کند، نمازِ او باطل است. بنابراین، باید تلاش کنیم قرائتِ نمازمان را صحیح و تا جایی که امکان دارد، زیبا کنیم. قرائت صحیح، واجب و قرائت زیبا، مستحب است. معصومان (علیهم السلام)  ما را به قرائت‌های زیبا سفارش کرده‏اند. امام سجاد (علیه السلام)  فرمودند: اگر پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  آن قرائتی که در توانشان بود را در نماز می‌خواندند، مردم بی‏هوش می‌شدند.
ما باید در این امور وقت بگذاریم و نشان دهیم خدا و دینمان را دوست داریم. بدیهی است که زیبایی را همه دوست داریم و وقتی قرائت زیبایی را می‌شنویم، لذت می‏بریم. امروزه نوارهای صوتی و سی دی  کار را راحت‏تر کرده‏ اند و علاوه بر این، در همۀ مساجد کشور، اساتید قرآن و روحانیون عزیز هستند. در چند جلسه قرائت‌هایمان تصحیح می‏شود.

1 . جیلانی،بیان الاحکام،ص33. سرالکتب المنزله فی القرآن و سر القرآن فی فاتحۀ الکتاب و سر الفاتحۀ الکتاب فی بسم الله الرحمن الرحیم و سر بسم الله الرحمن الرحیم فی نقطۀ تحت الباء.

چرا نماز را باید به زبان عربی بخوانیم؟
چرا نماز را باید به زبان عربی بخوانیم؟
 در پاسخ به این سؤال باید گفت: دینِ اسلام در سرزمین عربستان نازل شده است، و قاعدتاً هر کتابی از آسمان نازل شود، به زبان مردم همان سرزمین است. دینِ اسلام برای مردم آن‏جا نیست و برای همۀ اهالی کرۀ زمین است، ولی به زبان آن‏ها نازل شده است. در این‏که خداوند کامل‏ترین و آخرین دینش را به زبان عربیِ مبین فرستاده است، حکمتی وجود دارد و در روایات آمده: که اهل بهشت، هم عربی سخن می‏گویند.1
ویژگی زبان عربی
زبانِ عربی، زبان بسیار فصیح، و زیبایی است. سزاوار است، کسانی مانند: فارس زبان‌ها، ترک زبان‌ها، انگلیسی زبان‌ها و... با زبان دینشان آشنایی پیدا کنند، چرا که فهم آیات قرآن و روایات در گرو دانستن زبان عربی است.
ترجمۀ قرآن به‏ جای قرآن!
 بعضی افراد سؤال می‏کنند: آیا به جای قرآن نمی‏ توان ترجمۀ قرآن را قرائت کرد؟ در پاسخ این سؤال باید گفت، ترجمه‌ گویاییِ عربی را ندارد؛ علاوه بر این اگر این شیوه مرسوم شود، معلوم نیست چه بلایی سرِ نسل‌های بعد پیش می‌آید. این کلام، کلامِ خداست، و کامل، جامع، زیبا و جذاب است.
عربی، زبان بین‏ المللی است، و یکی از ایده‌های مترقیِ اسلام، همین زبان بین‏ المللی است. برای مثال، اذان باید در همه جا به زبان عربی گفته شود. اگر قرار بود چینی‌ها به زبان چینی اذان بگویند، مسلمانان دیگر چیزی متوجه نمی‌شدند، اما وقتی همۀ مسلمانان در هر کجای دنیا با زبان عربی «الله اکبر» بگویند، مسلمانان دیگر می‌گویند این‏جا مسلمان‌ها هستند و  این‏جا حتماً مسجد است.
نظریۀ مترقی اسلام

امروزه دنیا به دنبال ایده‌ای به نام «جهانی‏ سازی» است. اسلام هزار و چند صد سال پیش در پی یکپارچه شدن جهان بود؛ آن هم به زبانی که کامل‏ترین کتاب (قرآن) به آن زبان است.

آیۀ اول: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
آیۀ اول: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمومنین (علیه السلام)  دربارۀ آیۀ: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ﴾ فرمودند: این آیه، خلاصۀ قرآن است. 1
این آیه فقط چهار کلمه دارد، اما سخنان بسیاری در خود نهفته دارد. می‏توان گفت: انرژیِ متراکم معنویت، در بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ است.
معانی «بِسْمِ اللَّهِ» بسم الله
«بِسْمِ اللَّهِ» معانی گوناگونی دارد که در ذیل به بعضی از آنها اشاره می شود.
1. بِسْمِ‏ اللَّهِ؛ کمک گرفتن از خدا
کارم را با کمک خدا آغاز می‌کنم. فکر و برنامه‏ ریزی کردم، اما نمی‌دانم در این کار موفق خواهم شد یا نه؛ البته دلم آرام است، چراکه خدایی که مرا می‌شناسد و دوستم دارد، حتماً کمکم می‌کند. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»، یعنی به کمک خدا و با توکل بر خدا.
2. بِسْمِ‏ اللَّهِ؛ برای خدا کار کردن
«بسم‏ الله» یعنی به رنگ خدا و به خاطر خدا کار کردن. کسی نمی‏تواند به خاطر خدا دزدی و جنایت کند. این جمله به‏ گونه‏ ای است که مسلمانان را از ناهمواری‌ها، زشتی‏ ها و پلیدی‌ها دور می‌کند. دزد، موقع شکستن قفل نمی‏تواند بگوید: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ. اگر بگوید، همه به او می‌خندند. انسان همین که می‌گوید «بِسْمِ‏ اللَّهِ» حیا می‌کند؛ یعنی کارِ من برای خدا و به نام خداست. به جز نامِ خدا، نام چه کسی را می‏توان بُرد؟ نام پادشاهان، سلاطین، قهرمانان و ... را ببریم؟، همۀ آن‏ها موجودات ضعیف و محتاجی هستند.
3. بِسْمِ‏ اللَّهِ؛ یعنی نشانۀ بندگی
ریشۀ واژۀ «اسم»، از «سمو» به معنای نشانه است. هنگامی که سرویس ظروف خریداری میکنید نشان آن کارخانه را دارد. «بِسْمِ اللَّهِ» یعنی من بندۀ‌ خدا هستم، من مسلمان هستم، من مؤمن هستم،‌ من نمازخوان هستم. پیغمبر اکرم (صلی الله و علیه و آله)  فرمودند: در آغاز تمام کارهایتان «بِسْمِ اللَّهِ» بگویید؛2 کوچک باشد یا بزرگ، پیدا باشد یا پنهان، مادی باشد یا معنوی. هنگام خوابیدن، غذا خوردن، کتاب خواندن، کار کردن و... بگو: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ﴾. این، آرم بندگی است. یعنی انسان‏هایی که داری هنر یا مدرکی هستند، با گفتن «بسم الله» در مصاحبه‏ ها اِبا دارند. مثلاً چون شخص مدرک کارشناسی ارشد دارد، به خود مغرور شده و از گفتن این ذکر در آغاز سخن پرهیز می‏کند. قوی‏ترین مرد جهان با بیماری سرماخوردگی از پا می‌افتد! ما هرچه داریم از خداست. هستیِ ما از خداست، آغازِ ما از خداست، پایانِ ما از خداست،‌ سر و کار ما با خداست. به این امور افتخار کنیم؛ هم‏چنان که حضرت امیر (علیه السلام)  از بندۀ خدا بودن افتخار می‏کرد.

آیۀ دوم: ﴿الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ﴾

آیۀ دوم: ﴿الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ﴾ الحمد لله رب العالمین الرحمن الرحیم
﴿الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ﴾ یعنی تمام سپاس‌ها و تمام ستایش‌ها، مخصوصِ خداست، چراکه همۀ نعمت‌ها، زیبایی‌ها و بزرگی‌ها برای خداست. این نقاش هم که این نقاشی را به تصویر کشیده، حافظۀ او،‌ سلامت او، مغز او،  اندیشۀ او، دست او و‌ چشم او از خداست. این نگاهِ انسانِ خداپرست است. خداوند «رَبِّ الْعَالَمِینَ» است؛ یعنی پرورش‏دهندۀ‌ جهانیان است.

واژۀ «الله» در قرآن و دعا
بیشترین اسمی که از خدا در قرآن آمده، نام مقدس «الله» است. تمام «دعای جوشن کبیر» را در کلمه «الله» می‏توان خلاصه کرد. در دعای جوشن کبیر 1001 صفت خدا بیان شده است که تمام این اوصاف در واژۀ «الله» گنجانده شده است. واژۀ «الله» بیش از سه هزار بار در قرآن آمده است.
معنای واژۀ «رب»
 واژۀ «رَبِّ» تقریباً نهصد بار در قرآن آمده و یکی از اسم‌های زیبای خداست. «رب» به معنای صاحب، پرورش ‏دهنده، مدبر و مدیر است. بنابراین »رب‏العالمین» به این معناست که خداوند، تدبیر امور عالم را به عهده دارند.
بعضی افراد در زمان جاهلیت فکر می‌کردند خداوند، جهان را آفریده و کنار رفته است! در مقابل انبیا (علیهم السلام)  به بشر آموختند که خداوند جهان را آفریده و هم‏اکنون حاکمیت و مدیریت دارد و تدبیر می‌کند؛ و اگر لحظه‌ای نظر خداوند از این جهان کنار زده شود، همۀ ‌جهان در هم فرو می‌ریزند. خداوند، پرورش‏دهندۀ‌ همۀ ستاره‌ها، ‌پروانه‌ها، گنجشک‌ها، دریاها،‌ آب‌ها، سنگ‌ها، خاک‌ها، کوه‌ها و انسان‌ها و... است.
شکرگزاری
 سورۀ حمد با بسم الله الرحمن الرحیم ﴿بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ﴾ آغاز می‏شود؛ سپس مسئله شکر خدا، مطرح می‏شود. در این‏جا سازندگی‌های نماز هویدا می‌شود. ‌در هر نماز باید فکر کنیم  خدا به ما چه نعمت‌هایی داده است. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: وإن تعدوا نعمة الله لا تحصوها إن الله لغفور رحیم ﴿وَ إِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ﴾؛1 اگر بخواهید نعمت‌های خدا را بشمارید، نمی‌توانید.
بنابراین، خدایی که پرورش انسان‌ها و حیوانات و درختان و بقیۀ موجودات به دست اوست، شایستۀ شکرگذاری و ستایش است؛ اوست که برای موجودات اهدافی قرار می‌دهد و آن‏ها را رهبری می‌کند تا به سمت هدف حرکت کنند.
وظیفۀ انسان در برابر نعمت‏ها
افسوس که انسان ناسپاس است! قرآن می‌فرماید:
ــ  قتل الانسان ما اکفره ﴿قُتِلَ الإنْسَانُ مَا أَکْفَرَهُ﴾؛2 مرگ بر انسان! چقدر ناسپاس است.
ــ  و کان الانسان کفورا ﴿وَ کَانَ الإِنْسَانُ کَفُورًا﴾؛3 انسان ناسپاس است.
ــ و اذا انعمنا على الانسان اعرض ﴿وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الإِنسَانِ أَعْرَضَ﴾؛4 هنگامی که ما به انسان نعمت می‌دهیم، او رو می‌گرداند.
ــ  یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم ﴿یا ایُها الاِنسانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الکَریم﴾؛5 ای انسان! چه چیز تو را در برابر خداوند کریم مغرور کرده است؟!

قرآن بسیار از ناسپاسی انسان‌ها شکایت کرده است. به شخص می‌گوییم: نماز خواندی؟ می‌گوید: قرصش را خوردم!‌ مسخره می‌کند. او نمی‏داند که خدا نیازی به نماز ما ندارد؛ او کلیدی دست ما داده تا هدایایش را افزون کند. خداوند هدیه‏ های بی‏شماری به ما داده است؛ اگر بیشتر می‌خواهیم باید تشکر کنیم. در قرآن آمده:

لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید

﴿لَئِنْ شَکرْتُمْ لَاَزیدَنَّکمْ وَ لَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ﴾؛6 اگر شکر کنید خدا نعمت‌هایش را می‌افزاید: اگر ناسپاسی کنید عذاب من شدید است.

آیۀ سوم: ﴿الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ﴾

آیۀ سوم: ﴿الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ﴾  الرحمن الرحیم
مهرورزیِ عام خداوند
‌﴿الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ﴾ دو اسم از اسامی خداست.‌ ریشۀ «رحمان» و «رحیم» مهرورزی است، اما معناهایشان با هم متفاوت است؛ «رحمان» یعنی خدا‌ مسلمان و غیرمسلمان، کمونیسم، شرقی، غربی، سیاه، سفید و... همه را دوست دارد؛ به بیانی دیگر، خداوند برای همه باران می‌فرستد، برای همه رزق می‌فرستد،‌ برای همه گیاهان را می‌رویاند، ‌برای همه خورشید را می‌آورد. این رحمانیت خداست.
مهرورزی خاص خداوند
«رحیم» یعنی خداوند عده خاصی را ـ که مؤمنان هستند ـ برای همیشه دوست دارد. «رحمان» یعنی همه، اما «رحیم» یعنی همیشه.‌ خداوند دو گونه مهر دارد؛ مهری به همۀ موجودات و مهری به جمعی، اما برای همیشه. خداوند مؤمنان را برای همیشه تا صحنۀ رستاخیز دوست دارد؛ در واقع، خداوند یک مهر خاصی به همۀ ‌مردم و ‌شهروندان به طور عام و به‌ فرزند، همسر، برادر و... به طور خاص علاقه داریم؛ این رحیمیّت است.




آیۀ چهارم: ﴿مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ﴾

آیۀ چهارم: ﴿مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ﴾ مالک یوم الدین
 از امام حسن مجتبی (علیه السلام)  روایت شده: پدرم وقتی در نماز به آیۀ ﴿مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ﴾ می‌رسید، گاهی صد بار آن‏را تکرار می‌کرد و می‌گریست.‌
﴿مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ﴾ یعنی خداوند، صاحب روز جزاست. خداوند هم مهر داد و هم قهر؛ البته مهرش بیشتر از قهرش است. آدم‌ها اگر فقط به مهر خدا توجه کنند، لوس می‌شوند و اگر فقط به قهر خدا فکر کنند، مأیوس می‌شوند. بنابراین، توازن و تعادلی باید بین این دو برقرار شود.
در آیۀ قبل، صحبت از رحمانیت و رحیمیت خداوند بود، اما در این آیه، از قهر خداوند سخن به میان آمده است. ما روزی را در پیش داریم که همۀ ‌انبیا خبرِ آمدنش را دادند و مطمئناً آن روز را خواهد آمد. «یوم الحساب» و «یَوْمِ الدِّینِ» معروف است. پنجاه هزار سال، طول آن روز است. انسان‌ها باید در آن روز، پاسخ‏گوی اعمالشان باشند. دادگاهی در آن روز برگزار خواهد شد و حاکمی می‌آید و از ما دربارۀ کارهایمان سؤال می‌کند. فکر کردن دربارۀ آن روز ما را از گناه دور می‌کند.
شایان ذکر است، خداوند مالک دنیا هم هست، اما چون در این‏جا به ما اختیاری داده ما فکر می‌کنیم کاره‌ای هستیم؛ اما در آخرت عمیقاً می‌فهمیم که خداوند، مالک ما و آخرت است. روز قیامت گفته می‌شود: کارها دستِ کیست؟ همه می‌گویند: «الله الواحدُ القهار»؛ دست خدای مقتدر است.
«قیامت» در آیات قرآن
تقریباً 1500 آیۀ قرآن دربارۀ قیامت است. یاد قیامت، حساب، کتاب، صراط، میزان، بهشت، جهنم و... تأثیر بسزایی در رفتار و اعمال ما دارد.‌ پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله)  هنگامی که در مکه بودند با آیات سوره‌های جزء‌ 28 ، ‌29 و 30 قرآن، که غالباً دربارۀ آخرت و قیامت است، مسلمانان را تربیت و تعذیر می‏کردند. مسلمانان نیز از شنیدن این آیات می‏لرزیدند و به گریه می‏ افتادند.
خوف پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  از آیات قیامت
آیه‌ای دربارۀ جهنم نازل شد؛ پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  گریه کرد، نمازگزاران هم گریه کردند. گریۀ مردم به‏ زودی تمام شد، اما گریۀ پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  ادامه پیدا کرد. گفتند: چه‏ کار کنیم که گریۀ ایشان تمام شود؟ سلمان فارسی گفت: باید از حضرت فاطمه (علیها سلام)  بخواهیم تا به ما کمک کند. حضرت فاطمه (علیها سلام)  قبول فرمود؛ آن‏گاه از خانه به مسجد آمد و پرسید: پدرجان! چرا این گونه جان‏سوز گریه می‌کنی؟ فرمود: دخترم! ‌امروز جبرئیل این آیه‌ها1 را نازل فرمود. حضرت زهرا (علیها سلام)  تا این آیه‌ها را شنید افتاد و غش کرد.
این چه احساسی بوده که معصومان (علیهم السلام)  دربارۀ قیامت داشته‌اند و ما نداریم! ما قرآن می‌خوانیم، اما آیات بهشت و جهنم برای ما فرقی ندارند. مانند ماشین فرسوده‏ای شده‏ ایم که عقربه‌های برق، باطری، و کیلومترشمار آن کار نمی‏کنند. روح ما هم گاهی آن‏قدر می‌میرد که هیچ‏کدام از این عقربه‌هایش کار نمی‌کند. چطور امیرالمؤمنین (علیه السلام)  ﴿مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ﴾ را صد بار تکرار می‌کنند، اما ما خیلی راحت از کنارش می‌گذریم؟! این‏ها سازندگی‌های نماز است.


آیۀ پنجم: ﴿إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ﴾ ایاک نعبد و ایاک نستعین
 از امام صادق (علیه السلام)  روایت شده: سورۀ «حمد» دارای دو قسمت است؛ قسمتی از آن دربارۀ اوصاف خداست و قسمت دیگر آن دربارۀ درخواست‏های ما از خداست.1 بنابراین، آیۀ پنجم سوره «حمد» آغاز بخش دوم سوره است.
﴿إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ﴾ ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی: تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو کمک می‌خواهیم.
هدف، پرستش خداست
امیرالمؤمنین (علیه السلام)  فرمودند: پیامبران (علیهم السلام)  آمدند انسان‏ها را از عبادت غیر خدا باز دارند و آن‏ها را به عبادت خدا متمایل کنند.‌
انسان چه بخواهد و چه نخواهد، جذب کسی می‌شود، به کسی یا چیزی عشق می‌ورزد،‌ کسی را می‌ستاید و کسی یا چیزی مانند ستاره، خورشید، طاغوت، بت، نفس، شهوت، زن، پول، مقام و... را می‏پرستد. انبیا (علیهم السلام)  گفتند: که ای انسان! ارزش تو بسیار بالا و والاست؛ تو فقط باید خدا را پرستش کنی تا شبیه خدا شوی. آیۀ پنجم سوره «حمد» نیز به این موضوع اشاره دارد:‌ خدایا، تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو کمک می‌خواهیم، چراکه فقط تو پشتیبان، خالق، رازق و مددکار مایی.

آیۀ ششم: ﴿اهدِنَاالصِّرَاطَ المُستَقِیمَ﴾
آیۀ ششم: ﴿اهدِنَاالصِّرَاطَ المُستَقِیمَ﴾ اهدنا الصراط المستقیم
 هر نمازگزار در شبانه ‏روز ده بار باید بگوید: ﴿اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ﴾  اهدنا الصراط المستقیم ؛ پروردگارا، ما را به راه مستقیم هدایت بفرما!
هدفِ نزول قرآن
قرآن کریم برای هدایت بشر آمده است. عبارات «هدی للمتقین» و «هدی للناس» نیز گویای این مطلب‏ اند. انبیا (علیهم السلام)  نیز برای هدایت آمده‌اند. البته در این میان، شیاطین برای گمراهی انسان کمر بسته‏ اند. به همین دلیل، ما هر روز و شب و به کمک خدا محتاجیم و این دعا را در نمازمان می‌خوانیم: خدایا، ما را به راه راست هدایت کن! در زندگی انتخاب‌های گوناگونی، مانند انتخاب شغل، رشته، سفر، رفیق، همسر و ... وجود دارند. خداوند در همۀ این‏ها باید دست ما را بگیرد، تا درست انتخاب کنیم.
«راه مستقیم» کدام است؟
در مقابلِ راه مستقیم راه‌های غیرمستقیم وجود دارد؛ به بیانی دیگر، در مقابلِ راه مستقیم که راه میانه و معتدل است، راه افراط و تفریط قرار دارد؛ بعضی‌ها زیاده‏ روی می‌کنند و بعضی‌ها کند روی؛ یعنی به بعضی از مسائل و نیازهای زندگی‏شان توجه دارند، اما از بعضی دیگر غافل هستند.‌ اگر به همۀ ‌نیازها برسیم، در صراطی مستقیم حرکت کردیم. راه غیرمستقیم، راه وسوسه‌های شیطانی، راه طاغوت‌ها، راه دنیا طلبی و‌ راه بدون دلیل و منطق است.
«راه مستقیم» از نظر قرآن
راه مستقیم از نظر قرآن چه راهی است؟ در سورۀ هود آمده: ان ربی علی صراط مستقیم ﴿إِنَّ رَبِّی عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ﴾؛1 پروردگارِ من، بر راه مستقیم استوار است. در جای دیگر خداوند خطاب به پیامبر گرامی اسلام می‏فرماید:  انک علی صراط مستقیم ﴿إِنَّکَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ﴾؛2 ای پیامبر! تو بر صراط مستقیم هستی. هم‏چنین در قرآن آمده: و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم ﴿وَ أَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ﴾؛3 عبادت من، راه مستقیم است. از امام صادق (علیه السلام)  نیز روایت شده: و اللّه نحن الصراط المستقیم «واللهُ نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُ»؛4 به خدا قسم، ما راه مستقیم هستیم.
امت اسلامی بعد پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله)
پیغمبر (صلی الله و علیه و آله)  فرمود: بعد از حضرت موسی (علیه السلام)  یهودی‌ها 71 فرقه شدند؛ یک فرقه اهل نجات بودند و بقیه به انحراف رفتند. بعد از حضرت عیسی (علیه السلام)  مسیحی‌ها 72 فرقه شدند؛ یک فرقه اهل نجات بودند و بقیه گمراه شدند؛ و در دین من، مسلمان‌ها 73 فرقه خواهند شد و تنها یک فرقه اهل نجات هستند. آن فرقه را هم پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله)  توصیف کرده و نشانه‌هایش را بیان کرده است. ایشان فرمودند:
ان مثل أهل بیتی فیکم کمثل سفینة نوح من رکبها نجا  و من تخلف عنها غرق إنَّ مَثَلَ أهلَ بَیتی فی أمّتی کَمَثل سَفینةِ نُوح مَن رَکِبَها نَجَی و مَن تَخَلَّفَ عَنها غَرَق؛5 مَثَل اهل‏بیت من، مَثَل کشتیِ نوح است؛ هر که سوار شد نجات می‌یابد و هر که ترک کرد، نابود خواهد شد.
همان‏طور که پیش‏تر نیز گفته شد، امام صادق (علیه السلام)  در روایتی، امامان معصوم (علیهم السلام)  را صراط مستقیم معرفی کردند؛ بنابراین، سایر گروه‌ها به انحراف کشیده شده‏ اند، هر چند سخن از اسلام و قرآن بگویند.
 بجاست در این درس، به نکاتی دربارۀ «راه مستقیم» اشاره شود:
1. راه مستقیم نسبت به اشخاص و زمان‌ها و شرایط، متفاوت است
 راه مستقیم نسبت به اشخاص، زمان‌ها و شرایط، متفاوت است. نمی‏توان نسخۀ ثابتی برای تبیین راه مستقیم داشت. گاهی ممکن است راه مستقیم سکوت باشد و گاهی سخن؛ گاهی ممکن است بذل مال باشد و گاهی نگه‏داری مال؛ ‌گاهی نثار جان باشد و گاهی تحصیل علم. صراط مستقیم در موقعیت‌های گوناگون، فرق می‌کند؛ روزی جهاد، روزی دیگر انفاق و روزگاری عبادت و اعتکاف.
2. آنان که در صراط مستقیم‏ اند، نباید دیگران را تحقیر کنند
کسانی که در صراط مستقیم بوده و از شرایط و امکانات ویژه‌ای برخوردارند، نباید دیگران را تحقیر کنند. طبق روایت پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) : ایمان ده درجه دارد که بعضی در درجۀ اول، بعضی در درجۀ دوم و بعضی در درجه سوم هستند، چراکه ظرفیت افراد مختلف است. آن‏هایی که در درجات بالا هستند، مراقب درجات پایین باشند و غرور نداشته باشند.6
3. در صراط مستقیم بودن مهم است و مهم‏تر از آن، استمرار آن است
در صراط مستقیم بودن مهم و استمرار آن، مهم‏تر است؛ هم‏چنان که گفته می‏شود: انقلابی بودن مهم است، اما انقلابی ماندن مهم‏تر است. شخصی از امیرالمؤمنین (علیه السلام)  پرسید: مگر شما در صراط مستقیم نیستید؟! فرمود: چرا؟ گفت: پس چرا باز می‌گویید: ﴿اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ﴾؟ فرمود: برای آینده و سرانجام کارم این دعا را می‏خوانم.7 بندگان، همیشه محتاج این کمک‏ خواهیِ از خدا هستند. مؤمنان همواره می‏گویند: پروردگارا! دستم را بگیر و راه را به من نشان بده! اشخاص بسیاری بودند که در میانۀ راه، راه را گم کرده‌ و به بی‌راهه رفته‌اند.
4. تشخیص صراط مستقیم خیلی دشوار است
 نکتۀ چهارم این است که  تشخیص صراط مستقیم بسیار دشوار است، چراکه دشمن گزینه‏ ها و راه‌های مشابهی را پیش روی ما می‌گذارد؛ از این رو، همواره باید از خداوند مدد بخواهیم، به امامان معصوم (علیهم السلام)  توسل کنیم و از توکل به خداوند بهره‏ مند شویم، تا راه نجات و رستگاری را بیابیم.
«صراط مستقیم» در آیات و روایات
امامان معصوم (علیهم السلام)  در روایات بسیاری « راه مستقیم» را تبیین فرمودند. ایشان، افراط و تفریط را شاخص صراط مستقیم از غیرمستقیم معرفی کردند: بعضی به‏ قدری دچار آرزوهای طولانی (بعد اَمَل) می‏شوند که انگار هیچ وقت از این دنیا نمی‌روند؛ گاهی آن‏قدر به‏ سوی دنیا‏ طلبی می‌روند که حرص تمام وجود  آنان را فرامی‌گیرد. بعضی تمام وجودشان را امید، بعضی تمام وجودشان را یأس و بعضی تمام فکر و جانشان را شادی و بدمستی و بعضی تمام جسم و روحشان را یاغی‏گری و سرکشی فرامی‏گیرد. انسان‏ها باید از خوف و رجا و امید و ترس تعادل و توازن داشته باشند. قرآن کریم می‌فرماید:
و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذالک قواما ﴿وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ ‏یُسْرِفُوا وَ لَمْ‏ یَقْتُرُوا وَ کَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا﴾؛8 کسانى که هر گاه انفاق کنند، نه اسراف مى‏ نمایند و نه سخت‏گیرى بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالى دارند.
مردی در وصیت نامه‏ اش همۀ اموالش را به دیگران بخشیده بود. مسلمانان تصور می‌کردند که این شخص کار خوبی انجام داده است. این اتفاق را به پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله)  گزارش دادند؛ پیغمبر (صلی الله و علیه و آله)  فرمود: اگر من به این مطلع بودم، اجازه نمی‌دادم او را در قبرستان مسلمان‌ها خاک کنند؛ پس برای زن و بچه‏ اش چه چیزی گذاشته است؟!

بخشش اندازه دارد،‌ انفاق اندازه دارد، ایثار اندازه دارد. هم به خود، هم به خانواده، هم به دنیا و هم به آخرت باید توجه داشت؛ اگر مجموعۀ این‏ها متوازن و متعادل باشد، این همان صراط مستقیم است.

آیۀ هفتم: ﴿صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِالمَغضوبِ عَلَیهِم وَ لَاالضالین﴾

آیۀ هفتم: ﴿صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِالمَغضوبِ عَلَیهِم وَ لَاالضالین﴾  صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین
«راه مستقیم» چه ویژگی‏هایی دارد؟
در آیۀ ششم سورۀ حمد، سخن از راه مستقیم بود؛ حال آیۀ هفتم سوره، به بیان و توضیح راه مستقیم می‏ پردازد. در این آیۀ آمده: صراط الذین انعمت علیهم ﴿صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ﴾؛ راه آنان که نعمت‏های ویژه‌ای به آن‏ها دادی. خداوند به همۀ ‌بندگانش نعمت داده، اما «هدایت» نعمت ویژه‌ و هدیۀ خاصی است که خدا به بعضی از بندگانش که بخواهند می‌دهد.

چهار گروه در راه مستقیم

خداوند در سوره «نساء» گروه‏هایی که بدان‏ها، نعمتِ «هدایت» را عطا فرموده، معرفی کرده است:

و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا

﴿وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدیقِینَ وَالشُّهَدَآءِ وَالصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُوْلَئِکَ رَفِیقاً﴾؛1 هر کس که از خدا و پیامبر اطاعت کند، پس آنان (در قیامت) با کسانى همدم خواهند بود که خداوند بر آنان نعمت داده است، مانند پیامبران، صدّیقان، شهیدان و صالحان و اینان چه همدم‏ هاى خوبى هستند.
نمازگزار درواقع هر روز و شب از راه انبیا، شهدا، صدیقین و‌ صالحان یاد می‌کند و اوضاع خودش را بررسی و‌ خودش را با آن‏ها هماهنگ می‌کند.
در ادامۀ آیۀ هفتم سورۀ «حمد»، خداوند نشانۀ دیگری را برای تشخیص «صراط مستقیم» بیان می‏کند:
غیر المغضوب علیهم و لا الضالین ﴿غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ﴾؛ نه راه آنان که غضب‏ شدگانند و نه راه گمراهان.
«غضب‏ شدگان» چه کسانی‏ اند؟
مصداق‏ های «غضب‏ شدگان» را در قرآن کریم باید پیدا کنیم. این جمله را ما هر روز و شب به زبان جاری می‌کنیم، اما شاید خودمان از غضب‏ شده‌ها و گمراهان باشیم. باید کلمۀ «گمراه» و کلمۀ «غضب‏ شده» را در قرآن رصد کنیم و ببینیم دربارۀ چه کسی و کجا به کار رفته است. خداوند به قوم بنی‏ اسرائیل عزت و سروری داد،‌ اما آن‏ها رفتار درستی را در پیش نگرفتند؛ از این رو، مورد غضب خداوند واقع شدند. در بنی‏ اسرائیل، بازاری‏ها رباخوار شدند، علما رشوه‏ خوار شدند، جوان‌ها بی‌غیرت شدند،‌ زنان هوسران شدند و...؛ خداوند نیز بر آن‏ها غضب کرد. باید واژه‏های «غَضِبَ» و «مَقت» به‏ معنای خشم را در قرآ« رصد کنیم. خداوند در قرآن کریم، اقوامی مانند قوم یهود، قوم لوط، پیروان طاغوت‌ها، منافقان و... را قرآن جزء مغضوبان معرفی کرده است. «ظالین» و گمراهان نیز کسانی هستند که هم خودشان گمراهند و هم دیگران را گمراه می‌کنند. باید دربارۀ این مسئله بیاندیشیم که: چطور امکان دارد انسانی که در مسیر درست حرکت می‌کند، گمراه شود.
«شیطان» از منظر قرآن
 خداوند متعال چهارده بار در قرآن «شیطان» را دشمن ما معرفی کرده است. یکی از کارهای شیطان گمراه کردن انسان‏هاست. به خداوند عرضه داشت: بندگانت را از مسیر صراط مستقیم دور کرده و آن‏ها را بدبخت می‌کنم.
خداوند هم به او فرمود: بندگانِ خالص من، فریب تو را نمی‌خورند. بنابراین، «اخلاص» کیمیایی است که نزد هر کس باشد، شیطان نمی‌تواند در او نفوذ کند.
خواندن سوره‏ای  بعد از سورۀ «حمد»
نمازگزار حتماً باید سورۀ «حمد» را رکعت اول و دوم هر نمازی بخواند. در روایات آمده: لا صلاة الا بفاتحة الکتاب؛2 نمازِ بدون سورۀ حمد نداریم. بعد از سورۀ حمد باید سورۀ دیگری نیز خوانده شود که به انتخاب نمازگزار است؛ البته محدودیت هم وجود دارد؛ برای مثال، سوره‏های: سجده، نجم، علق و فصلت را نمی‏توان خواند، چراکه آیه‌ای در این چهار سوره وجود دارد که سجدۀ واجب دارد؛ چهار سورۀ دیگر هم در جزء سی‏ام قرآن است که این‏ها را باید دو تا دو تا خواند. سورۀ حمد را نیز نمی‏توانیم بخوانیم. به‏جز این سوره‏ها، نمازگزاران می‌توانند هر سوره‌ای که می‌خواهند بخوانند. یکی از دلایل و حکمت‏ های خواندن سوره در نماز، خواندن قرآن و انس با این کتاب آسمانی است.
فلسفۀ نماز از دیدگاه معصومان (علیهم السلام)

در روایتی از امام صادق (علیه السلام)  آمده است: فلسفۀ نماز، احیای ‌قرآن است.3 امام رضا (علیه السلام)  نیز در روایتی، فلسفۀ نماز را احیای قرآن معرفی می‏کنند؛ تا مسلمان‌ها قرآن را کنار نگذارند بسیار آن را قرائت کنند. از این روست که در نماز، واجب شده سوره‌ای قرائت شود. شایسته است، سوره‌های متنوعی را حفظ کنیم و‌ سوره‌های طولانی‏ تری را در نماز بخوانیم و با قرآن انس پیدا کنیم.

سورۀ‌ «توحید»
سورۀ‌ «توحید»
یهودی‌ها، مسیحی‌ها و ‌مشرکان به پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  می‏گفتند: خدای خودت را معرفی کن! پیغمبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله)  فرمودند: صبر می‌کنم تا از سوی خدا وحی‏ نازل شود. بعد از مدتی این سوره نازل شد: بسم اللّه الرحمن الرحیم و قل هو اللّه احد ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾؛ بگو او خدای یکتا است. الله الصمد ﴿اللَّهُ الصَّمَدُ﴾؛ خداوند بی‌نیاز است. ﴿الله صمد﴾ یعنی همه به او میل و شوق دارند. لم یلد ولم یولد ﴿لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ‏ یُولَدْ﴾. مسیحی‌ها می‌گفتند: عیسی، پسرِ خداست. یهودی‌ها می‌گفتند: عزیر، پسرِ خداست. مشرکان می‌گفتند: بت‌ها، دختران خدا هستند. این آیه همه را رد کرده است. لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ‏ یُولَدْ؛ نه زاییده و نه زاییده شده است. خداوند از ازل بوده و تا ابد خواهد بود و از کسی متولد نشده است. او واجب‏ الوجود است و با ممکنات هم‏ سنخ نیست. کسی نیز از خدا زاییده نشده است؛ همه، مخلوقات خدا هستند، نه مولود خدا. لم یلد ولم یولد ﴿لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ‏ یُولَدْ﴾ این افکار انحرافی و نادرست مشرکان، مسیحی‌ها و یهودی‏ها را تصحیح می‌کند. و لم یکن له کفوا احد ﴿وَ لَمْ‏ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ﴾؛ و برای خدا هیچ نظیر و شریکی وجود ندارد.
اهمیت سورۀ «توحید»
هرچند سورۀ «اخلاص» کوتاه است، اما سورۀ بسیار مهمی است. حضرت امیر (علیه السلام)  بسیار این سوره را در نمازهایش می‌خواند. یکی از اصحاب پیامبر از دنیا رفت. پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  فرمود: نود هزار فرشته در تشییع جنازۀ او حاضر بودند، پرسیدند: چرا؟ فرمود: او بسیار سورۀ توحید می‏خواند.1 در بعضی از شب‌های ماه مبارک رمضان، هزار بار خواندن سورۀ «توحید» سفارش شده است. در این سوره، توحید خالصانۀ خدا بیان شده است.
پس نمازگزار سورۀ حمد را و سورۀ دیگر را به انتخاب خودش می‌خواند. امامان (علیهم السلام)  ما سوره‌هایی را پیشنهاد کرده‌اند؛ حتی به تفکیک روزهای هفته و به تفکیک نمازها. کتاب شریف مفاتیح‏ الجنان به این روایات پرداخته و آن‏ها را در دسترس مسلمانان و شیعیان قرار داده است. البته بعضی از کتاب‏های احکام نیز به این موضوع پرداخته‏ اند. پیروی از این سفارش‏ها و دستورات، موجب انس بیشتر با قرآن می‏شود.



درس هفتم

نیت
نیت
اهمیت نیّت در عبادات
 آغاز نماز، از قلب شروع می‌شود. در روایات آمده: القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیر الله «القلبُ حَرَمُ الله فلا تُسکن حرم الله غَیر الله»؛1 قلب، حرم خداست؛ در حرم خدا جز خدا راه ندهید. نماز برای ارتباط با خدا و برای انس با خداست.‌ جوهرۀ انسان، دلِ اوست. نیت در تمام عبادات وجود دارد. در وضو، غسل، تیمم، نماز،‌ روزه،‌ خمس، زکات، حج، جهاد و... نیت، رکن و اساس آن عبادت است.‌ نیت به پرنده‌ای می‌ماند که دو بال دارد؛ ‌یک بالِ نیت، توجه به عمل است؛ مثلاً شخصی می‏پرسد: چه‏ کار می‌کنید؟ نماز می‌خوانم. چه نمازی؟ نماز ظهر. در حضر یا سفر؟ در حضر هستم؛ به عبارت دیگر، توجه داشتن به این‏که چه می‌کنیم. بال دیگرِ نیت، دربارۀ قصد ماست؛‌ برای چه این کار را انجام دهیم؟ (قصد قربت)
انگیزه و قصد نیت
قربه الی الله، برای نزدیک شدن به خدا و جلب رضایت او نماز می‏خوانم، و جز این انگیزۀ دیگری ندارم.‌ برای خنکی و گرم شدن به مسجد نیامده‌ام، یا برای خوش‏ آیند رئیس و  فرمانده و مدیر نماز نمی‌خوانم. از ترس نماز نمی‌خوانم و یا برای خودنمایی و نشان دادنِ خود نماز نمی‌خوانم؛‌ فقط برای خدا نماز می‏خوانم. اگر نماز و عبادت برای خدا و دیگران باشد، «شرک» می‌شود؛ فقط برای دیگران باشد «کفر» می‌شود و اگر فقط برای خدا باشد، «اخلاص» است.

نیّت، اولین واجبِ نماز است. نماز با قلب شروع می‌شود و با چنین جملاتی: خدایا! رو به تو آورده ‏ام؛ می‌خواهم با تو حرف بزنم و تو را ستایش کنم. می‌خواهم از نعمت‌های تو قدردانی کرده و از تو کمک بگیرم، و قصدی جز تو ندارم.

نیت خالص و الطاف الهی

نیت خالص و الطاف الهی
 اگر نیت با اخلاص همراه باشد، الطاف الهی را جذب می‌کند. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا ﴿وَ الَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا﴾؛1 کسانی که در راه ما [و به خاطر ما] تلاش می‌کنند، ما راه‌های خودمان را به آن‏ها نشان می‌دهیم.در قرآن کریم حدود 70 بار کلمۀ‌ فی سبیل الله(در راه خدا) آمده است.

 

امام صادق (علیه السلام)  و اخلاص در نیت
 امام صادق (علیه السلام)  فرمودند: خداوند متعال می‏فرماید: لم اقبله الا ما کان لی خالصا﴿لَمْ أَقْبَلْهُ إِلَّا مَا کَانَ خَالِصا﴾؛2 جز عملِ خالص را قبول نمی‌کنم؛ بنابراین، نیت خالص، شرط قبولی عمل است.

در حدیث دیگری امام صادق (علیه السلام)  فرمودند:


من أراد الله بالقلیل من عمله أظهره الله له أکثر مما أراد
 و مَن اراد النّاس بالکثیر مِنْ عَمَلِهِ اَبَى الله اِلاّ اَنْ یقللِّهُ فى عین من سَمِعه

مَنْ أَرَادَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْقَلِیلِ مِنْ عَمَلِهِ أَظْهَرَهُ اللَّهُ لَهُ أَکْثَرَ مِمَّا أَرَاد، وَ مَنْ أَرَادَ النَّاسَ بِالْکَثِیرِ مِنْ عَمَلِهِ فِی تَعَبٍ مِنْ بَدَنِهِ وَ سَهَرٍ مِنْ لَیْلِهِ أَبَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا أَنْ یُقَلِّلَهُ فِی عَیْنِ مَنْ سَمِعَهُ؛3 هرکه کار کوچکی را به خاطر خدا انجام دهد، خداوند آن کار کوچک را بزرگ جلوه می‏دهد؛ اما اگر کسی کار بسیاری را به خاطر مردم انجام دهد، خداوند آن کار را در چشم و گوش شنوندگان و بینندگان، کوچک و قلیل می‌کند.
مطابق روایات می‌توان با نیت‌ در کارهای فراوانی سهیم و شریک شد؛ برای مثال، با ایمان و اعتقاد و رضایت به راه امام حسین (علیه السلام)  و  راه امیرالمؤمنین (علیه السلام)  می‌توان در ثواب شهدای جمل یا ‌شهدای کربلا شریک شد. از این رو، حرکت قلبی، سرمایه گران‏بهایی به‏ شمار می‏رود.
امیرالمؤمنین (علیه السلام)  و نیت عمل
یکی از یاران امیرالمؤمنین (علیه السلام)  در جنگ جمل ناراحت بود. ‌امام از او پرسید: ما که پیروز شدیم؛ پس چرا ناراحتی؟ گفت: متأسفانه یکی از دوستانم توفیق پیدا نکرد در جنگ شرکت کند. امام پرسید: «أَهَوَى أَخِیکَ مَعَنَا؟»؛ آیا دل برادر تو با جبهۀ ماست یا با جبهۀ مقابلِ ماست؟ گفت: با قبلۀ ماست و از دوست‏داران شماست. ‌فرمود: نه تنها این دوستِ تو، بلکه نام تمام کسانی که در آینده‌ خواهند آمد و راه ما را قبول دارند، در این عملیات ثبت شده است.4
چون خداوند در جنگ جمل پیروزش گردانید ، یکى از یاران به ایشان گفت: اى کاش برادرم ، مى‏ بود و مى‏ دید که چگونه خداوند شما را بر دشمنانت پیروز ساخته. على ( ع ) از او پرسید :
آیا برادرت هوادار ما بود؟ گفت : آرى .على ( ع ) گفت : پس همراه ما بوده است .
ما در این سپاه خود مردمى را دیدیم که هنوز در صلب مردان و زهدان زنان هستند . روزگار آنها را چون خونى که بناگاه از بینى گشاده گردد ، بیرون آورد و دین به آنها نیرو گیرد .
مطابق روایات، نمازهایی که ما نیت درست داریم، مورد قبول خداوند واقع می‌شود؛ حتی از نماز، آن مقداری که ما توجه داشتیم و نیت داشتیم، مورد قبول خداوند قرار می‌گیرد.
از امیرالمؤمنین (علیه السلام)  روایت شده:
اخلص لله عملک و علمک و حبک و بغضک و اخذک و ترکک و کلامک و صمتک وَ أَخْلِصْ لِلهِ عَمَلَکَ وَ عِلْمَکَ وَ حُبَّکَ وَ بُغْضَکَ وَ أَخْذَکَ وَ تَرْکَکَ وَ کَلَامَکَ وَ صَمْتَک؛‏5
کار، دانش، محبت، کینه،‌ گرفتن، نگرفتن،‌ سخن گفتن و‌ سکوت خود را خالص گردان!
قرآن کریم و نیت قربت

در‌ روز قیامت، عبادت، خدمت و کاری که برای خدا کردیم می‌ماند. قرآن می‌فرماید: ﴿وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّه؛ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّه؛ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ الله؛ وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ الله، قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّه﴾؛‌ جهادِ در راه خدا،‌ قتالِ در راه خدا،‌ هجرتِ در راه خدا،‌ انفاقِ در راه خدا و... این‏ها، گویای نیت هستند.

نیت و تمرکز حواس
نیت و تمرکز حواس
نیت، بعد دیگری هم دارد و آن، تمرکز است. یعنی نمازگزار از آغاز تا پایان نماز باید تمرکز و‌ توجه داشته باشد؛ نه این‏که زبانش الفاظی را تکرار کند، اما دلش جای دیگری باشد. می‌گویند: در نماز گم‏شده‌ها را پیدا می‌کنیم، در نماز برنامه‏ ریزی می‌کنیم،‌ در نماز تصمیم‏گیری می‌کنیم و... . روز قیامت، بسیار تأسف خواهیم خورد. با حضرت استاد قرائتی به کربلا می‌رفتیم. غروب به کرمانشاه رسیدیم. ایشان فرمودند: برای اقامۀ نماز به مسجدی در کرمانشاه برویم. پسری داشت در حیاط مسجد وضو می‌گرفت. تا آقای قرائتی را دید، وضو را نیمه تمام گذاشت و نزد ایشان آمد؛ پرسید: حاج‏آقا! چه کنیم در نماز، حضور قلب داشته باشیم؟ حاج‏آقا قرائتی گفتند: برو وضویت را بگیر! من بعد از نماز با شما صحبت می‌کنم.
وارد مسجد که شدیم، امام جماعت به استقبال آمد و گفت: آقای قرائتی! من  دو سال دنبال شما می‌گردم و سؤالی از حضرت عالی دارم: چه کنیم که در نماز حضور قلب داشته باشیم؟ معلوم شد مشکل امام و مأموم یکی است!
خیلی از ما‌ به این مسئله مبتلا هستیم؛ نماز می‌خوانیم، اما توجه، تمرکز و حضور قلب نداریم. در قرآن کریم آمده: فَوَیْلٌ لِّلْمُصلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَن صلاتهِمْ ساهُونَ؛1 وای بر نمازگزاران که از نماز خود غافل هستند! آقای قرائتی در پاسخ گفتند: من بعد از نماز برای شما صحبت می‌کنم. بعد از نماز گفتند: یکی از ویژگی‌های مسجد شما این است که مشکل امام، مأموم و سخنرانتان  یکی است و خندیدند! در واقع، با بیان طنز گفتند که مشکل من هم همین است. سپس چند راه برای تمرکز و حضور قلب در نماز گفتند؛ این راه‌ها را یا امامان معصوم (علیهم السلام)  به ما یاد داده‌اند و‌ یا از آیات قرآن فهمیده می‌شود. ‌قرآن می‌فرماید: اتل ما اوحی الیک من الکتاب و اقم الصلاة اُتْلُ مَا أُوحِی إِلَیکَ مِنَ الْکِتَابِ وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ؛2 پیش از نماز، قرآن بخوانید.‌ یا رهنمودهایی به ما رسیده است که اگر می‌توانید قبل از نماز چند دقیقه سکوت کنید.
امام حسن مجتبی (علیه السلام)  و حضور قلب
امام مجتبی (علیه السلام)  فرمودند: برای حضور قلب، در ایستگاه وضو دقت کنید؛ 3پرشتاب،‌ باعجله و با حواس‏ پرتی وضو نگیرید و مقداری توجه کنید که می‌خواهید چه‏ کار کنید؟ می‌خواهید به پیشگاه خدا بروید. امامان ما در وضو گریه می‌کردند و رنگِ صورتشان زرد می‌شد.4 از آن‏ها می‌ پرسیدند: دلیل این تغییر حالت هنگام وضو چیست؟ می‌گفتند: الآن وقت ادای امانت الهی فرا رسیده؛ همان امانتی که خدا به آسمان‌ها و زمین عرضه کرد و آن‏ها گفتند: نه، ما  طاقت نداریم.5
مکان‏هایی که مانع حضور قلب می‏شود

در احکام فقهی آمده است: نماز را در جایی بخوانید که حواستان پرت نشود. برای مثال، خواندن نماز در آشپزخانه کراهت دارد. فلسفۀ کراهت این است که غذای پخته شده تمرکز را از بین می‌برد و شخص در پی آن است که نماز را زودتر تمام کند و سر سفره بنشیند. و یا روبه‏ روی آتش نماز خواندن، روبه‏ روی انسانی که خوابیده، روبه‏ روی انسانی که نشسته، در محیطی که عکس در آن باشد،‌ روبه‌ روی تلویزیون و به طور کلی، عامل‌هایی که حضور قلب را از بین می‌برند و نمی‌گذارند ما با خدا خلوت لذت‏ بخشی داشته باشیم کراهت دارند. البته ذکر این نکته لازم است که حضور قلب چیزی نیست که صد در صد به آن برسیم؛ به عبارت دیگر،‌ نسبی است، و باید تلاش کنیم روزبه‏ روز به حضور قلبمان افزون شود.

نیت و تکبیرة الاحرام
نیت و تکبیرة الاحرام
نیت، موضوع بسیار مهمی است؛ همان چیزی است که به نماز ما قیمت می‌دهد. استاد قرائتی با ذکر مثالی به تعریف و تبیین «نیت» پرداختند: در اسکناس، نخی وجود دارد که اگر آن نخ را بردارید، دیگر قیمتی ندارد. نخِ اسکناس نماز یا عبادات، همان نیت است. اکنون باید به این سؤال پاسخ داد که: چگونه که عبادات ما به اخلاص نزدیک‏تر شود؟
1. هر چه داریم از خداست
اولین نکته‏ ای که معصومان (علیهم السلام)  در این زمینه به ما توجه داده ‏اند این است که هر چه داریم از خداست؛ دیگران کاری برای ما نکرده‌اند و چیزی به ما نداده‌اند. نعمت‌هایی که در اختیار ماست،‌ امکاناتی که در اختیار ماست. هستی ما، حافظۀ ما، سلامت ما، همه و همه از خداست. بنابراین: چرا از دیگران بترسیم؟ چرا به طمع دیگران کار کنیم؟ توجه و تأمل دربارۀ این نکته، به ما کمک می‌کند که کار را با اخلاص انجام دهیم.
2. نتیجۀ کار برای دنیا
 روایت شده: روز قیامت به بعضی‌ گفته می‌شود شما برای دنیا کار کردید و در دنیا هم اسمتان را روی خیابان‌ها گذاشتند، بنر زدند و...؛ اما کسی که برای آخرت کار می‌کند، باید منتظر باشد که در آخرت دستش را بگیرند. اثر کار برای دنیا، درهمین دنیاست و خیلی زود از بین می‏رود. بنابراین، کار کردن برای آخرت یکی از عوامل کسب اخلاص است.
قرآن و مذمت کار برای دنیا
قرآن کریم می‌فرماید: أولئک الذین اشتروا الضلالة بالهدى فما ربحت تجارتهم وما کانوا مهتدین ﴿ أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ ﴾؛1 (کسانی‏که برای غیر خدا کار می‌کنند، تجارتشان سودی ندارد.)
از حضرت امیر (علیه السلام) روایت شده: لبئس المتجر ان تری الدنیا لنفسک ثمنا «لَبِئْسَ المَتْجَرُ أَن تَرى الدُّنیا لِنَفْسِکَ ثَمَناً»؛2 (بازرگانی و تجارت بدی است که دنیا را پول کالای خودت بدانی. اثر کار برای دنیا به‏زودی از بین می‏رود).
در قرآن کریم آمده: زهره الحیاه الدنیا ﴿زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا﴾؛3 «زهره» به معنای «غنچه» است. بعضی این عبارت را این‏گونه معنا کرده‌اند: غنچۀ زندگیِ دنیا. این غنچه برای کسی تبدیل به گل نمی‌شود. به محض این‏که می‌خواهد از دنیا ‌بهره‏ ای ببرد، ناگهان سکته می‌کند. حالا که خانه خرید و اقساط را داد و به درآمدی رسید، بیماری‌ها و حوادث به سراغش می‌آیند. در نگاه قرآن، دنیا چیزی نیست و با عبارتی نظیر: متاع الغرور، ‌متاع الدنیا قلیل، مکان لهو و لعب و... به این امر اشاره می‏کند.

قرآن و تشویق به کار برای آخرت
و من اراد الاخره و سعی لها سعیها و هو مؤمن فاولئک کان سعیهم مشکورا ﴿وَ مَنْ اَرادَ الآخِرَةً وَسَعی لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً﴾؛4 کسی که آخرت را بخواهد ، برای آخرت تلاش کند در حالی که ایمان دارد چنین کسانی پاداش تلاششان حفظ شده است.
3. عبرت گرفتن از دیگران
در گذشته‌، بعضی برای خدا کار کرده‌اند و بعضی برای غیرخدا هر دو گروه نیز از دنیا رفته ‏اند،‌ کدام گروه برنده و سعادتمند شدند؟ تأمل دربارۀ گذشتگان و عبرت گرفتن از آن‏ها ما را به اخلاص نزدیک می‏کند.
عبرت از داستان پسر حضرت نوع (علیه السلام)

 باید از پسر نوح (علیه السلام)  عبرت بگیریم؛ او که فرزند پیامبر بود، سراغ غیرخدا رفت! گفت: قال ساوی الی جبل یعصمنی من الماء ﴿قالَ سَآوِی إِلى‏ جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْماءِ﴾؛5 کوه مرا نجات می‌دهد و مرا حفظ می‌کند. آیا او را نجات داد؟ بنابراین، باید از کسانی که دنبال غیرخدا رفته‌اند، عبرت بگیریم و از کسانی که به خاطر خدا خدمت کرده‌اند، الهام بگیریم؛ برای مثال، سرانجامِ ریاکاران چه شد و کسانی که نیت‌های پاک داشتند، چه سرانجامی پیدا کردند؟!

اهمیت تکبیرة‏الاحرام

اهمیت تکبیرة‏الاحرام

«تکبیر» به‏معنای «الله اکبر» گفتن است. «احرام» نیز به‏معنای حرمت و احترام است؛ مانند لباس احرام.  از هر راهی که بخواهید وارد مکه شوید، ایستگاه‌هایی به نام «میقات» وجود دارد. در آنجا لباس‌هایمان را درمی‌آوریم و  لباس دیگری به نام «لباس احرام» می‌پوشیم؛ یعنی لباسی که احترام دارد؛ آن‏گاه با گفتن: «لبیک، اللهم لبیک» وارد حرم خدا می‌شویم. وقتی واردِ آن فضا ‌شدیم، کارهایی مثل: در آینه نگاه کردن، زینت کردن، کشتن حیوان، صید کردن حیوان، کشمکش، جر و بحث و... بر ما ممنوع می‌شود. نماز هم همین‏گونه است؛ تا قبل از «الله اکبر» می‌توانستیم هر کاری انجام دهیم، اما بعد از گفتن تکبیرة الاحرام، اموری بر ما حرام می‏شود. بنابراین، «الله اکبر» تکبیرةالاحرام با بقیه «الله اکبر»هایی که پیش از رکوع و بعد از رکوع می‌گوییم، فرق دارد. تکبیرةالاحرام یعنی «الله اکبر»ی که با گفتنش ما وارد حرم خدا می‌شویم. بعد از آن، رو برگرداندن به سمت چپ و راست ممنوع است،‌ حرف زدن ممنوع است، خندیدن ممنوع است، گریستن ممنوع است،‌ غذا خوردن ممنوع است و...‌ در حرم خدا فقط باید با پروردگارمان حرف بزنیم. معنای «الله اکبر» هم این است که: خداوند بزرگ‏تر از همه معبودها، معشوق‌ها، قدرت‌هاست. شایان ذکر است، تکبیرةالاحرام رکن نماز است. پس نماز با بزرگی خدا و با تکبیر شروع می‌شود.

از امام کاظم (علیه السلام)  روایت شده:
فاذا کبرت فاستصغر ما بین السموات العلى فَإِذَا کَبَّرْتَ فَاسْتَصْغِرْ مَا بَیْنَ السَّمَاوَاتِ الْعُلَى؛1 هنگامی که تکبیر می‏گویی، باید تمام چیزهایی را که بین زمین و آسمان است، حقیر بشماری [و فقط خدا در نزد تو بزرگ باشد].
امیرالمؤمنین (علیه السلام)  در وصف پرهیزگاران
 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در وصف پرهیزگاران می‌فرماید:
عظم الخالق فی انفسهم فصغر ما دونه فی اعینهم عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ وَ صَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِم‏؛2 خدا در چشم آن‏ها بزرگ است و قدرت‌های دیگر در دلِ آن‏ها جایگاهی ندارند.
در حقیقت، چون خدا را بسیار بزرگ می‏دانند، موجودات دیگر را ناچیز و حقیر می‏بینند.
«الله اکبر» در نماز
 ذکر «الله اکبر» یکی از ذکرهایی است که بسیار در نماز گفته می‏شود؛ برای مثال، مستحب است پیش از رکوع، پس از رکوع، پیش از سجده، پس از سجده، هنگامی که می‌نشینیم و می‌ایستیم، این ذکر را بگوییم. هم‏چنین بعد از نماز 34 بار «الله اکبر» می‏گوییم و در تسبیحات اربعه نیز این ذکر وجود دارد. «الله اکبر» از شعائر اسلام است.
امام حسین (علیه السلام)  بر دوش پیامبر (صلی الله و علیه و آله)
 امام حسین (علیه السلام)  دیر به سخن آمدند. حضرت فاطمه (علیها سلام)  دلواپس بودند. روزی که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله)  به نماز عید می‌رفتند، این طفل را روی دوش خود سوار کردند. پیغمبر (صلی الله و علیه و آله)  نوه‌هایش را بسیار به مسجد می‌برد و یا اگر به مسجد می‏آمدند، بسیار آن‏ها را تشویق می‏کردند؛ حتی گاهی در سجده روی کمر پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  بازی می‌کردند و پیغمبر سجده‌هایشان را طول می‌دادند تا بچه‌ها بازی کنند. گفتنی است، یهودی‏ای با دیدن این منظره، مسلمان شد. پیامبر نوه‏اش (امام حسین (علیه السلام) ) را روی کتف خودش سوار و به سمت مصلا حرکت کرد. نمازگزارانی که می‌خواستند نماز عید بخوانند، تکبیر می‌گفتند. جالب این‏جاست که زبان امام حسین (علیه السلام)  به «الله اکبر» باز شد؛3 یعنی اولین کلمه‌ای که به زبانشان جاری شده «الله اکبر» است و آخرین کلمه‌ای که آن حضرت در گودال قتلگاه بر زبان جاری کرد و روح پاکش به آسمان‌ها پر کشید، این بود: «پروردگارا! راضیم به رضای تو».
حکم فقهیِ تکبیرةالاحرام

 تکبیرةالاحرام را باید به زبان عربیِ صحیح بگوییم. نمازی که عاشقانه و با اخلاص می‌خوانیم، باید قرائت صحیحی نیز داشته باشد.


درس ششم

قبله

اهمیت قبله از نظر قرآن
یکی از مقدمات نماز، قبله و جهت نماز است. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: ولکل وجهه هو مولیها ﴿وَ لِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیهَا﴾؛1 (برای هر امتی، قبله‌ای است). خداوند، تعیین‏ کنندۀ ‌آن قبله است. البته‌ قبله بدین معنا نیست که خداوند به این سمت است، چون خدا همه جا هست: اینما تولوا فثم وجه الله ﴿أَینَما تُوَلُّوْا فَثَمَّ وَجْهُ الله﴾؛2 (به هر سوی رو کنید، خدا آن‏جاست).
 فلسفۀ قبله
پس قبله برای چیست؟ برای این‏که در کارها و عبادت‌های دسته‏ جمعی‏ مان نظم داشته باشیم. اگر بنا بود هر کسی به هر سمت دلخواه نماز بخواند، جمعی متشتت و بی‏ نظم به چشم می‌آمدند؛ آن‏گاه غیرمسلمان‌ها مسخره می‌کردند. اما الآن هر مسلمانی در هر کجای کرۀ زمین به سمتِ‌ کعبه نماز می‏کند؛ ازاین‏رو، دایره‌های زیبایی حول یک نقطه تشکیل می‏شود و آن نقطه،‌ سرزمین بندگیِ منادیِ توحید (‌ابراهیم)،‌ منادی تسلیم (اسماعیل)،‌ مادر نمونه (هاجر) است. بنابراین، هرگاه به نماز می‌ایستد از این شخصیت‌های بزرگ یاد می‏کند؛ از حضرت ابراهیمی که خداوند فرمود: او اسوه و الگوی خداپرستان است.3
مأموریت حضرت ابراهیم (علیه السلام)
حضرت ابراهیم (علیه السلام)  از آسایش خود گذشت و از منطقۀ خوش آب و هوای حاشیۀ دریای مدیترانه به سرزمین بی‏آب و علف مکه آمد، تا فرمان خدا را اطاعت کند. خداوند به او فرمود: همسر و کودک خود را را همین جا بگذار و برو! هاجر و کودک ماندند و ابراهیم (علیه السلام)  به دنبال مأموریت الهی رفت. حضرت اسماعیل (علیه السلام)  به شدت تشنه بود. هاجر از این بلندی به بلندی دیگر می‏رفت؛ هفت بار این مسافتِ‌ سیصد و چند متری صفا و مروه را رفت و برگشت. پریشانیِ مادر به اوج خود رسیده بود که ناگهان زیرِ پاهای طفل آب جوشید. و بعداً که هاجر از دنیا رفت، کنارِ کعبه به خاک سپرده شد و خداپرستان و حاجیان مأمور شدند همان طور که دورِ کعبه طواف می‌کنند، دورِ ‌قبر این مادر نیز طواف کنند.
قبلۀ اول مسلمانان کجاست؟
قبلۀ مسلمان‌ها در مکه، بیت‏المقدس بود. بیت‏ المقدس نیز همواره جای مقدسی است.
چرا از ابتدا به سوی کعبه نماز نخوانده‌اند؟
چرا از روز اول به سمت کعبه نماز نخوانده‌اند؟ داخل کعبه پر از بت بود؛ ‌هم داخل کعبه، هم بام کعبه و هم دور تا دور کعبه، به تعداد روزهای سال بت بود! اگر مسلمان‌ها به سمت کعبه می‌ایستادند، به بت‏ پرستی متهم می‌شدند، تا سیزده سالی که مسلمان‌ها در مکه بودند، به سمت بیت‏ المقدس نماز می‌خواندند.‌ در مدینه هم تا چند سالی به سمت بیت‏ المقدس نماز می‌خواندند.
علت تغییر قبله
یهودیان طعنه زده و می‌گفتند: اسلام، شاخه‌ای از یهودیت بوده و دین مستقلی نیست، چراکه قبلۀ مستقلی ندارد. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله)  غصه می‌خورد و شب‏ها به آسمان نگاه می‌کرد و سخنی نمی‌گفت. آیه نازل شد:
﴿قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاءِ، فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا﴾؛4 ما  نگاه کردنت را به آسمان می‌بینیم ، می‌دانیم نظرت این است که یک قبله‌ مستقل می‌خواهی، به زودی یک قبله‌ای که تو را راضی کند به تو خواهیم داد.

هنگامی که پیامبر دو رکعت از نماز ظهر را خوانده بود، خداوند‌ جبرئیل را فرستاد و او کتف‌های پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  را از سمت بیت‏ المقدس به سمت کعبه چرخاند. وقتی زائران بیت‏ الله‏ الحرام به مدینه می‌روند، یکی از جاهایی که بازدید می‌کنند، «مسجد قبلتین» است. در آن هنگام آیه نازل شد: ‌ای پیامبر! بعد از این به سمت کعبه نماز بخوان! ای مسلمان‌ها! در هر کجایی که هستید، به سمت مسجد‌الحرام نماز بخوانید.

فضایل قبله
غذا خوردن و خوابیدن به سوی قبله
علاوه بر نماز خواندن، مستحب است که مسلمان‌ها وقتی می‌خواهند غذا بخورند یا بخوابند و یا قرآن بخوانند، به سمت قبله باشند. معنای قبله این است که: من رنگ دارم، جهت دارم و‌ خنثی نیستیم؛ مثلاً گاهی اوقات کاندیدای نماینده مجلس شورای اسلامی می‌گوید: در مسائل سیاسی، جهت خاصی ندارم؛ البته فکر می‌کند جهت ندارد؛ او هم جهت دارد. در این دنیا کسی نیست، مگر این‏که جهت دارد.
قرآن و معرفی جهت بندگی
 قرآن  از ما می‌خواهد جهتِ‌ شفاف روشنی را اعلام کنیم. همین که می‌ایستیم به سمت قبله، یعنی: سمت و سوی ما ابراهیمی، اسماعیلی و هاجری است. یعنی ما مخالف مشرکان هستیم.
هم‏چنین در احکام فقهی آمده: بعضی از کارها مانند دستشویی رفتن، رو به قبله و پشت به قبله، گناه و حرام است. بنابراین، کعبه و قبله حرمت بسیاری در دین اسلام دارند.
راه‌های شناسایی قبله
 کسانی که به مسافرت می‌روند برای پیدا کردن قبله، می‌توانند قبله‏ نما همراه داشته باشند.
 از ‌شش ـ هفت روش برای پیدا کردن قبله وجود دارد و‌ در رساله‌های عملیه به این روش‏ها اشاره شده است؛ برای مثال، محراب مساجد، قبرهایی که در قبرستان‌های مسلمان‏هاست (چون آن‏ها را به سمت قبله می‌خوابانند)، کهکشان راه شیری به سمت قبله است، ستارۀ قطبی، طلوع و غروب خورشید و... . شایان ذکر است، قبله ایرانی‌ها به سمت جنوب غرب است.
در جایی که جهت قبله را نمی‏دانیم باید سؤال کنیم تا مطمئن شویم. و اگر کسی پرس و جو کرد و بعد از نماز متوجه شد نمازهایی که خوانده، به سمت قبلۀ درست نبوده، از نظر فقهی حکمش این است که حالا که پرس و جو کرده (در صورتی که انحراف کمتر از 90  درجه بوده باشد) نمازهای گذشته صحیح است، وگرنه باید تدریجاً قضا کند. اما اگر بیش از این اندازه با قبله‌ای که باید به سمتش  نماز می‌خواند اختلاف دارد، مجدداً‌ باید آن نمازها را قضا بکند.
حضرت ابراهیم (علیه السلام)
 در هر نمازی باید از حضرت ابراهیم (علیه السلام)  و همسرش هاجر (علیها سلام)  یاد می‌کنیم؛ همان شخصیتی که به تنهایی با بت‌ها مبارزه کرد و قرآن دربارۀ او می‏فرماید: ابراهیم یک امت بود.1
جالب این‏جاست که حتی خانواده و‌ بستگانش با او مخالفت می‌کردند. ابراهیم (علیه السلام)  با آن‏ها بحث می‌کرد، احتجاج می‌کرد، مناظره می‌کرد و وقتی تنهای تنها شد، مبارزه را رها نکرد؛‌ روز تعطیل به بت خانه آمد، بت‏ها را شکست و تبر را به گردن بت بزرگ انداخت. و وقتی آمدند گفتند: چه کسی ممکن است این کار را کرده باشد؟ گفتند: شاید جوانی به نام ابراهیم این کار را کردم باشد. ما در هر نمازی باید این مسائل را یادآوری کنیم.
به این سمت نماز بخوان، به معنای این است که شخصیت، زندگی و‌ آرمان‌های ابراهیم را فراموش نکن. مسلمانان باید در عبادت رو به کعبه بایستند؛ حتی گوسفند یا گاوی ذبح می‌کنند، باید به سمت قبله باشد تا گوشتش حلال و قابلِ ‌خوردن باشد.

آری، کعبه یادگارِ مبارزات ابراهیم، ‌اسماعیل،‌ هاجر و حضرت‌ محمد (صلی الله و علیه و آله)  است و حضرت مهدی(عج) از این نقطه ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد می‏کند، هم‏چنان که پر از ظلم و ستم شده بود.

اذان
اذان؛ شعار اسلام
مدتی مسلمان‌ها نزد پیامبر رفت و آمد می‌کردند و می‌گفتند: مسیحی‌ها برای فراخوان و اجتماعشان علامتی به نام «ناقوس» و یهودی‌ها علامت دیگری به نام «طبل» دارند؛‌ زرتشتی‌ها نیز برای فراخوان از آتش استفاده می‌کنند؛ ما مسلمان‌ها نیز باید نشانه و علامتی داشته باشیم!
چه کسی اذان را نازل فرمود؟
رسول خدا (صلی الله و علیه و آله)  به آن‏ها فرمود: باید منتظر دستور خداوند باشیم. روزی پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله)  سر بر دامن امیرالمؤمنین (علیه السلام)  گذاشته بودند و استراحت می‏کردند. در این هنگام، جبرئیل نازل شد و اذان را نازل فرمود؛ بنابراین،‌ اوّلین کسی که بعد از پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  اذان را آموخت، امیرالمؤمنین (علیه السلام)  بود.1
چرا پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  بلال را برای مؤذنی برگزید؟
پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  چشمانش را باز کردند و فرمودند: علی جان! شنیدی؟ عرضه داشت: بله، یا رسول‏الله. فرمود: برو بلال را خبر کن و اذان را به او بیاموز؛ او باید مؤذن من باشد. چرا پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  بلال را انتخاب کرد؟ آیا می‌خواست به برده‌ها و یا به سیاهان شخصیت بدهد؟‌ آیا می‌خواست برای کتک‏ خورده‌ها و کسانی که در انقلاب زجر کشیده بودند، کرامت قائل شود؟ آیا می‌خواست متکبران را سیلی بزند؟ آیا می‌خواست بفهماند ایمان و تقوا شاخص هستند؟ ایشان می‏فرمودند: فقط بلال باید اذان‏گوی من باشد؛‌ گاهی که به جهاد یا سفر دیگری می‌رفتند، بلال را با خودشان می‌بردند و در شهر مؤذن دیگری را می‌گماشتند.
«اذان» چیست؟
اذان، سرودی سکوت‏ شکن، موزون، کوتاه، پرمحتوا و‌ سازنده است که دربردارندۀ‌ اساسی‌ترین پایه‌های اعتقادیِ مسلمانان است.
قرائت اذان در سازمان ملل

چند سال قبل، نمایندگان همۀ‌ ادیان در سازمان ملل متّحد جمع شدند.‌ تقریباً هفتصد نفر بودند. از ایران هم گروهی به سرپرستی آیت‏ الله جوادی‏ آملی و همراهی آقای دکتر حداد عادل حضور پیدا کردند. می‌خواستند برای اجتماع نمایندگان ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی‌ افتتاحیه‏ای داشته باشند. سرانجام، تصمیم گرفتند مسئولیت افتتاحیه را به مسلمان‌ها واگذار کنند. نمایندگان مسلمانان نیز بعد از تأمل و بررسی به این نتیجه رسیدند که شخص سیاهی که یادآور بلال حبشی است، اذان بگوید. بنابراین، افتتاحیۀ مجمع نمایندگان ادیان در سازمان ملل، با اذان شروع شد.

فضایل اذان
مقام اذان‏گویان در قیامت
در روایت آمده: تنها سرودی که از زمین به آسمانیان می‌رسد، اذان است.1 هم‏چنین روایت شده: مؤذنان در روزِ قیامت با قامتی بلندتر از دیگران وارد محشر می‌شوند و به اذان‏گو بودنشان افتخار می‌کنند.2 هم‏چنین در روایات معتبر آمده: صدای اذان صدای شیاطین را به فرار و دلهره وامی‏دارد.3
اذان در خانه
مطابق روایات، سزاوار است پسرها در خانه اذان بگویند و پدر و مادرها آن‏ها را تشویق کنند. هزاران مجتمع در ایران وجود دارد و به‏ گونه‏ ای زمینۀ عمل به این سفارش فراهم است. گاهی از شرکت‏ کنندگان در مسابقاتِ اذان سؤال می‏کنیم: آیا در خانۀ‏ تان اذان می‌گویید؟‌ می‌گویند: نه، رسم نیست؛ اگر اذان بگوییم به ما می‌خندند! در روایت آمده: در آخرالزمان مردم اذان گفتن را ترک می‌کنند و به عهدۀ طبقات پایین می‌گذارند، چرا که آن را مایۀ تحقیر و کوچک شدن‌ می‌دانند؛ در حالی که‌ امیرالمؤمنین (علیه السلام)  خودشان اذان می‌گفتند.
فرازهای اذان
«اللَّهُ اَکْبَرُ» از شعارهایی است که در صدر اسلام قدرت، قوت و وحدت می‌بخشید؛ مسلمانان در هنگامۀ شادی و غم اذان می‌گفتند؛ در پیروزی‌ها اذان می‌گفتند؛‌ وقتی دشمنان حمله می‌کردند، از آن‏جا که مسلمان‌ها کم بودند با «اللَّهُ اَکْبَرُ» به خودشان روحیه می‌دادند. «اللَّهُ اَکْبَرُ»، یعنی خدا بزرگ‏تر از هر کس و هر چیز است؛ بزرگ‏تر از هرچه وصف شود.
سه فرازِ اذان، در بردارندۀ گواهی و شهادت است؛ یعنی مسلمان‌ها،‌ هر روز و هر شب اعتقادات خودشان را بر زبان جاری می‌کنند؛‌ هم به خودشان تلقین می‌کنند و هم برای دینشان تبلیغ می‌کنند. در واقع، به مردم دنیا با صدای رسا می‏گویند: من مسلمان هستم و به خدای یکتا و پیامبر اسلام و امیرالمؤمنین (علیه السلام)  ایمان دارم.

در روایات آمده: بعضی ذکرها باید با صدای متوسط گفته شود، ولی بعضی از ذکر‌ها مانند اذان یا تکبیر که حالت شعاری دارند، باید با صدای بلند ایراد شوند. حضرت امیر (علیه السلام)  در مسجد با بلندترین صدای خودشان اذان می‏گفتند.

درباره مسجد

همسایۀ مسجد و اذان
متأسفانه بعضی از همسایه‌های مساجد از صدای اذان، گلایه می‌کنند؛ با این‏که صدای اذان نرم است و شاید تا چند خانه آن طرف‏تر نمی‌رود! البته مساجدی که اذان را به‏ گونه‏ای پخش می‏کنند، که گوش‏ها را آزار می‏دهد، باید صدا را آرام کنند. اما افراد بهانه‏ گیر باید بدانند که جامعۀ ‌اسلامی باید شبانه‏ روز چند بار اذان منتشر شود.
سپس فرازهای دیگرِ اذان گفته می‏شود: «حیّ علی الصلاة»؛ بشتابید به سوی نماز! «حی علی الفلاح»؛ بشتابید به سوی رستگاری! «حی علی خیر العمل»؛ بشتابید به سوی بهترین کار! سپس دو بار ذکر «اللَّهُ اَکْبَرُ» را می‏گوییم و اذان با کلمۀ توحید، یعنی «لااله الا الله» به پایان می‏رسانیم. در روایات آمده: هیچ چیزی در روز قیامت، وزنۀ اعمال صالح را بیش ذکر از «لا اله الا اللّه» سنگین نمی‌کند.
زندگی‏نامۀ اولین مؤذن اسلام
لشکر ابرهه وقتی به خانۀ خدا حمله کرد، با لشکریان خدا تار و مار شدند. گفته شد: بعضی از آن لشکر توانستند فرار کنند. مردم روستاها و شهرهایی که بین راه بودند، خبرِ متلاشی شدن لشکر ابرهه را شنیده بودند. آن‏ها وقتی شنیدند، جمعی از آن گروه فرار کردند، در مسیر راه آنان قرار گرفته و ضربه‌ای به آن‏ها می‌زدند. در یکی از روستاهای بین راه، مرد خوش‏ شانسی زندگی می‏کرد. در آن روستا، اسم آن مرد به خوش‏ شانسی سر زبان‌ها افتاده بود. ‌این مرد هم مسیر لشکر شکست‏ خوردۀ ابرهه آمد.‌ آن قافله رسید و جلوی آن شتری بود. روی شتر کجاوه‌ای بود و افسار شتر هم به دستِ‌ بردۀ سیاهی بود. مرد خوش‏ شانس گفت: این سهمِ‌ من از غنائم است. بقیه هم گفتند: قبول است. او از آن‏جا حرکت کرد و نرسیده به خانه کنجکاو شد که ببیند درون آن کجاوه چیست. پردۀ کجاوه را کنار زد و دید دختری زیبا‏رو در آن نشسته است. گفت: تو کیستی؟ گفت: من حمامه (کبوتر)، دختر برادر ابرهه هستم. مردِ خوش‏ شانس نیز آن دختر زیبارو و شتر و بردۀ‌ سیاه را به خانه‌اش آورد. وقتی نگاه همسرش به این دخترِ زیبارو افتاد، خلقش تنگ شد. مرد به همسرش گفت: ناراحت نباش! فردا او را به مکه می‌برم و می‏فروشم و با پول آن، زندگی‏ مان را سامان می‏دهم. فردای آن روز دختر را به مکه برد. در مکه ثروتمندی به نام «خلف» زندگی می‏کرد. به او گفت: این دختر را از من می‌خری؟ ‌گفت: آری. مردِ خوش‏ شانس هنگام خداحافظی گفت: می‏خواهی با این دختر چه‏ کار کنی؟ گفت: می‌خواهم به بدترین شکل شکنجه‏ اش دهم، تا انتقامم را از ابرهه گرفته باشم. گفت: این دختر که گناهی ندارد! اما خلف قانع نشد. خلف بردگانی داشت.‌ رئیس بردگانش جوانی به اسم «رباح» بود. او در کوهستان زندگی می‌کرد. خلف، او را صدا کرد و به او گفت: این دختر را ببر و هر صبح و شام او را تازیانه بزن تا بمیرد! رباح هم پذیرفت. رباح و حمامه غروب به کوهستان رسیدند. رباح در آن‏جا کشاورزی می‌کرد و خیمه‌ای هم داشت که در آن زندگی می‌کرد؛ زندگی ساده‌ای داشت. به حمامه گفت: تو در خیمه بخواب و من هم در سینه‏ کش کوه می‌خوابم. اما هیچ‏کدام خوابشان نمی‌برد.‌ دختر خوابش نمی‌برد و با خود می‌گفت: ما چه فکر می‌کردیم و چه شد! فکر می‌کردیم این سرزمین را فتح می‌کنیم و یمن گسترش پیدا می‌کند، اما شکست خوردیم. رباح هم که بردۀ‌ درستکار و امینی بود، به ستاره‌ها نگاه می‌کرد و گریه می‌کرد؛ می‌گفت: خدایا! عمری پاک بودم؛ کمکم کن پاک بمانم!
فردا صبح رباح به حمامه گفت: من دورتر از این‏جا مکانی را برای تو آماده می‏کنم؛ تو آن‏جا زندگی کن و من هم برای تو غذا می‌آورم. تو سزاوار تازیانه خوردن نیستی؛ البته اگر ارباب آمد، بگو که من را می‌زند. شش ماه از این ماجرا گذشت. مهر این برده سیاه بر دل آن دختر زیباروی کاخ‏ نشین نشست و به او پیشنهاد ازدواج داد. آن‏ها با هم ازدواج کردند.
خلف پسردار نمی‌شد و نذر کرده بود که اگر صاحبِ پسر شود، یک جشن تولد بزرگی برای پسرش بگیرد و همۀ ‌اهل مکه را دعوت کند. خلف، صاحب فرزندی به نام «أمیه» شد. جشن تولدی برایش گرفت. یکی از دعوت‏شوندگان هم رباح، رئیس بردگان بود. رباح آن شب دیر آمد. ارباب از او پرسید: تو آدم منظمی بودی؛ پس چرا امشب دیر آمدی؟ گفت: ارباب! شما ‌دیروز چه احساسی داشتی؟ گفت: دیروز در انتظار تولد فرزند بودم. گفت: من نیز اکنون چنین حالتی دارم.
فردای آن روز در آن کوهستان پسری به دنیا آمد که نامش را «بلال» گذاشتند. بلال امانت‏داری و پاک‏دامنی را از پدر و سواد و علم را از مادر به ارث برد. روزگاری گذشت؛ ‌خلف از دنیا رفت و پسرش «أمیه» جایش را گرفت. ‌رباح هم از دنیا رفت و به جای او، پسرش رئیس بردگان شد. روزی به مکه آمد و دید جوانی را خوابانده‌اند و شلاق می‌زنند. از شخصی پرسید: او کیست؟ گفت: او عمار یاسر است. پرسید: چرا کتکش می‌زنند؟ گفت: او مسلمان است. پرسید: مسلمان چیست؟ گفت: مگر نشنیدی که شخصی به نام «محمد» ادعای پیامبری کرده و دین جدیدی به نام «اسلام» آورده؟‌ گفت: نشانی خانۀ پیامبر را می‏دهی؟ آن  شب بلال به کوهستان برنگشت و آن آدرس را پیدا کرد. وقتی در زد، خیلی زود در به رویش باز شد. خدمت پیامبر (صلی الله و علیه و آله)  رسید و اسلام را شنید و پذیرفت.
اربابش وقتی شنید او مسلمان شده، سراغش آمد و گفت: خبرِ مسلمانی تو در شهر پخش شده؛ می‌دانم شایعه است و تو مسلمان نشدی؛ یک هفته به تو وقت می‌دهم... بلال گفت: یک هفته وقت نمی‌خواهد. من مسلمان شدم؛ تو هر کاری که می‌خواهی انجام بده! أمیّه برای شکنجۀ بلال نقشه‏ های عجیبی ریخت؛ دستور داد در میدان شهر لباس‌هایش را از تنش دربیاورند، تمام بدنش را شیرۀ  خرما بمالند،‌ پارچۀ توری روی بدنش بکشند و کندوهای زنبور را زیر آن تور رها کنند. زنبورها بعد از لحظه‌ای تمامِ ‌بدنش را گزیدند! آب به صورتش ریختند تا به هوش آمد. ریگ‌های داغ بیابان را آماده کردند و به دست‌هایش طناب بستند. این بدنِ تاول‏ زده را از صورت روی این ریگ‌ها می‌کشاندند و هر چه به او می‌گفتند بگو: «صنم» یعنی بت، می‌گفت: «احد» و یا می‌گفت: «صمد».