صدها سال است که جامعه بشری از فیض ظهور حجّت خدا محروم گردیده و امت اسلامی از درک محضر رهبری آسمانی و پیشوایی معصوم، بی بهره مانده است. به راستی وجود او در غیبت و زندگی او در پنهانی و دور از دسترس همگان چه آثاری برای جهان و جهانیان دارد؟ آیا نمیشد در نزدیکیهای دوران ظهور متولد شود و شاهد روزگار سخت غیبت خویش از شیعیان نباشد؟
این سؤال و مانند آن از نبود شناخت نسبت به جایگاه امام و حجّت الهی سرچشمه میگیرد.
به راستی جایگاه امام در مجموعه هستی چگونه است؟ آیا همه آثار وجودی او به آشکار بودن او وابسته است؟ آیا او تنها برای رهبری و پیشوایی مردمان است یا وجود او برای همه موجودات دارای اثر و برکت است؟
از نظر شیعه و براساس تعالیم دینی، امام، واسطه فیض رسانی پروردگار به همه پدیدههای جهان آفرینش است. او در نظام هستی محور و مدار است و بیوجود او عالم و آدم، جن و ملک و حیوان و جمادی نمیماند.
از امام صادق(علیه السلام) سؤال شد آیا زمین بدون امام باقی میماند؟ حضرت فرمود:
«اگر زمین بدون امام بماند هر آینه اهل خود را فرو میبرد.»( 1 )
اینکه او در رساندن پیامهای خدا به مردم و راهنمایی آنها به سوی کمال انسانی، واسطه است و هر فیض و لطفی در این بخش به سبب وجود او به همگان میرسد، امری روشن و بدیهی است. زیرا از ابتدا خداوند متعال از طریق پیامبران و سپس جانشینان آنها قافله بشری را هدایت کرده است. ولی از کلمات معصومین(علیهم السلام) استفاده میشود که وجود امامان در گستره عالم به عنوان واسطهای برای رسیدن هر نعمت و فیضی از ناحیه پروردگار به هر موجود کوچک و بزرگی است. به بیان آشکارتر همه موجودات، آنچه از فیوضات و عطایای الهی دریافت میکنند از کانال امام میگیرند. هم اصل وجودشان به واسطه امام است و هم نعمتها و بهرههای دیگری که در طول حیات خود دارا هستند.
در فرازی از زیارت جامعه کبیره که یک دوره امام شناسی است اینگونه آمده است:
«بِکُمْ فَتَحَ اللّهُ وَبِکُمْ یخْتِمْ وَبِکُمْ ینَزِّلُ الغَیثَ وَبِکُمْ یمسِکُ السَّماءَ اَنْ تَقَعَ عَلَی الاَرضِ اِلاّ بِاِذنِهِ( 2 )؛
]ای امامان بزرگ[ خداوند به سبب شما ]عالم را [آغاز کرد و به سبب شما ]نیز آن را[ پایان میدهد و به ]سبب وجود[ شما باران را فرو میفرستد و به ]برکت وجود [شما آسمان را نگهداشته است از اینکه بر زمین فرود آید، جز به اراده او».
بنابراین آثار وجودی امام تنها به ظهور و آشکاری او خلاصه نمیشود بلکه وجود او در عالم ـ حتّی در غیبت و نهان زیستی ـ سرچشمه حیات همه موجودات و مخلوقات الهی است و خدا خود اینگونه خواسته است که او که موجود برتر و کاملتر است واسطه دریافت و رساندن فیوضات و دادههای الهی به سایر پدیدهها باشد و در این عرصه فرقی بین غیبت و ظهور او نیست. آری همگان از آثار وجود امام بهره میگیرند و غیبت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این جهت خللی ایجاد نمیکند. جالب اینکه وقتی از امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) درباره نحوه بهره مندی از آن حضرت در دوره غیبت، سؤال میشود میفرماید:
«وَاَمّا وَجهُ الاِنتِفاعِ بی فی غَیبَتی فَکَا الاِنتِفاع بِالشَّمسِ اِذا غَیبَتْها عَنِ الاَبصارِ السَّحابُ( 3 )؛
بهرهمندی از من در روزگار غیبتم، مانند سود بردن از خورشید است آن گاه که به وسیله ابرها از چشمها پوشیده است.»
تشبیه امام به آفتاب و تشبیه غیبت او به قرار گرفتن خورشید در پسِ ابر، نکتههای فراوانی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
خورشید در منظومه شمسی مرکزیت دارد و کرات و سیارات به دور او حرکت میکنند چنان که وجود گرامی امام عصر مرکز نظام هستی است.
بِبَقائِهِ بَقِیتِ الدُّنیا وَبِیمْنِهِ رُزِقَ الْوَری وَبِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الاَْرضُ وَالسَّماء( 4 )؛
به سبب بودن او دنیا باقی است و به برکت وجود او، عالم روزی میخورند و به خاطر وجود او زمین و آسمان، استوار مانده است.
آفتاب، لحظهای از نورافشانی دریغ نمیکند و هر کس به اندازه ارتباطی که با خورشید دارد از نور آن بهره میگیرد. چنان که وجود ولی عصر واسطه دریافتِ همه نعمتهای مادی و معنوی است که از ناحیه پروردگارِ جهان به بندگان میرسد ولی هر کس به اندازه رابطه خود با آن منبع کمالات، بهره مند میگردد.
اگر این آفتابِ پشت ابر هم نباشد، شدت سرما و تاریکی، زمین را غیر قابل سکونت خواهد کرد. چنانکه اگر عالم از وجود امام ـ گرچه در پشت پرده غیبت ـ محروم بماند سختیها و نابسامانیها و هجوم انواع بلاها ادامه زندگی را غیر ممکن میسازد.
آن حضرت در نامهای به شیخ مفید خطاب به شیعیان خود میفرماید:
«اِنّا غَیرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ وَلا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْلا ذلِکَ لنَزَلَ بِکُمُ اللاّواءَ وَاصْطَلَمَکُمُ الاَْعْداء5؛
ما هرگز شما را به حال خود رها نکرده ایم و هرگز شما را از یاد نبرده ایم و اگر نبود (عنایات پیوسته ما) حتماً سختیها و بلاهای فراوانی به شما میرسید و دشمنان شما را نابود میکردند.»
بنابراین آفتاب وجود امام بر عالم وجود میتابد و به همه هستی فیض میرساند و در این میان برای بشریت و به ویژه جامعه مسلمین و امت شیعه و معتقد به او برکات و خیرات بیشتری دارد .
از سرمایههای مهم زندگی، امید است. امید مایه حیات و نشاط و پویایی است. امید عامل حرکت و اقدام است. وجود امام در عالم، موجب امید به آیندهای روشن و سراسر شور و اشتیاق است. شیعه، پیوسته و در طول تاریخ هزار و چهارصدساله، به انواع بلاها و سختیها گرفتار شده است و آن چه به عنوان نیروئی بزرگ و پشتوانهای استوار، او را به ایستادگی و تسلیم نشدن و حرکت و تلاش، واداشته است؛ امید به آینده سبز مؤمنین و دین باوران بوده است. آیندهای که خیالی و افسانهای نیست؛ آیندهای که نزدیک است و میتواند نزدیکتر باشد. زیرا آن که باید رهبری قیام را به عهده گیرد زنده است و هر لحظه پا به رکاب؛ و این من و تو و مائیم که باید آماده باشیم.
هر جامعهای برای حفظ تشکیلات خود و ادامه راه تا رسیدن به مقصد مورد نظر، نیاز به وجود رهبری آگاه دارد تا اجتماع، تحت نظر و فرماندهی او در مسیر صحیح، حرکت کند. وجود رهبر، پشتوانه بزرگی برای افراد است تا در یک سازماندهی منظّم، دستاوردهای قبلی را حفظ کنند و به تقویت برنامههای آینده، همّت گمارند. رهبر زنده و فعّال، گرچه در میان جمعیت و افراد خود نباشد از ترسیم خطوط اصلی و ارائه راهکارهای کلّی، کوتاهی نمیکند و به واسطههای گوناگون، نسبت به راههای انحرافی، هشدار میدهد.
امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) گرچه در غیبت است ولی وجود او عامل جدّی برای حفظ مکتب شیعه است. او با آگاهی کامل از توطئههای دشمنان، به شیوههای مختلف، مرزهای فکری شیعیان را پاسداری میکند و آن گاه که دشمن فریبکار با وسیلهها و ابزارهای گوناگون، اصول مکتب و اعتقادات مردم را نشانه میگیرد، با هدایت و ارشاد عالمان و برگزیدگان، راههای نفود او را میبندد.
برای نمونه، عنایت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به شیعیان بحرین را از زبان علاّمه مجلسی( 1 ) میشنویم:
در روزگار گذشته، فرمانروایی ناصبی بر بحرین حکومت میکرد، که وزیرش در دشمنی با شیعیان آن جا، گوی سبقت را از او ربوده بود. روزی وزیر بر فرمانروا وارد شد و اناری را به دست او داد، که به صورت طبیعی این واژهها بر پوست آن نقش بسته بود: «لا اله الا الله، محمّد رسول الله و ابوبکر و عمر و عثمان و علی خلفاء رسول الله». فرمانروا از دیدن آن بسیار در شگفت شد و به وزیر گفت: این، نشانهای آشکار و دلیلی نیرومند بر بطلان مذهب تشیع است. نظر تو درباره ی شیعیان بحرین چیست؟ وزیر پاسخ داد: به باور من، باید آنان را حاضر کنیم و این نشانه را به ایشان ارایه دهیم. اگر آن را پذیرفتند که از مذهب خود دست میکشند وگرنه آنان را میان گزینش سه چیز مخیر میکنیم؛ پاسخی قانع کننده بیاورند یا جزیه( 2 ) بدهند و یا این که مردان شان را میکشیم زنان و فرزندان شان را اسیر میکنیم و اموال شان را به غنیمت میبریم.
فرمانروا، رأی او را پذیرفت و دانشمندان شیعه را نزد خود فراخواند. آن گاه انار را به ایشان نشان داد و گفت: اگر در این باره دلیلی روشن نیاورید، شما را میکشم و زنان و فرزندان تان را اسیر میکنم یا این که باید جزیه بدهید. دانشمندان شیعه، سه روز از او مهلت خواستند. آنان پس از گفتوگوی فراوان به این نتیجه رسیدند که از میان خود، ده نفر از صالحان و پرهیزگاران بحرین را برگزینند. آن گاه از میان این ده نفر نیز سه نفر را برگزیدند و به یکی از آن سه نفر گفتند: تو امشب به سوی صحرا برو و به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) استغاثه کن و از او، راه رهایی از این مصیبت را بپرس؛ زیرا او، امام و صاحب ماست.
آن مرد چنین کرد، ولی موفّق به زیارت حضرت نشد. شب دوم نیز نفر دوم را فرستادند. او نیز پاسخی دریافت نکرد. شب آخر، نفر سوم را که محمّد بن عیسی نام داشت فرستادند. او به صحرا رفت و با گریه و زاری از حضرت، درخواست کمک کرد. چون آخر شب شد، شنید مردی خطاب به او میگوید: ای محمّد بن عیسی! چرا تو را به این حال میبینم و چرا به سوی بیابان بیرون آمده ای؟ محمّد بن عیسی از آن مرد خواست که او را به حال خود واگذارد. او فرمود: ای محمّد بن عیسی! منم صاحب الزمان. حاجت خود را بازگو! محمدبن عیسی گفت: اگر تو صاحب الزمانی، داستان مرا میدانی و به گفتن من نیاز نیست. فرمود: راست میگویی. تو به دلیل آن مصیبتی که بر شما وارد شده است، به این جا آمده ای. عرض کرد: آری، شما میدانید چه بر ما رسیده است و شما امام و پناه ما هستید. پس آن حضرت فرمود: ای محمدبن عیسی! در خانه ی آن وزیر ـ لعنة الله علیه ـ درخت اناری است. هنگامی که درخت تازه انار آورده بود، او از گِل، قالبی به شکل انار ساخت. آن را نصف کرد و در میان آن، این جملات را نوشت. سپس قالب را بر روی انار که کوچک بود، گذاشت و آن را بست. چون انار در میان آن قالب بزرگ شد، آن واژهها بر روی آن نقش بست! فردا نزد فرمانروا میروی و به او میگویی که من پاسخ تو را در خانه ی وزیر میدهم. چون به خانه ی وزیر رفتید، پیش از وزیر به فلان اتاق برو! کیسه ی سفیدی خواهی یافت که قالب گِلی در آن است. آن را به فرمانروا نشان ده. نشانه ی دیگر این که به فرمانروا بگو: که معجزه ی دیگر ما این است که چون انار را دو نیم کنید، جز دود و خاکستر چیزی در آن نیست!
محمدبن عیسی از این سخنان بسیار شادمان شد و به نزد شیعیان بازگشت. روز دیگر، آنان پیش فرمانروا رفتند و هر آن چه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرموده بود، آشکار گشت.
فرمانروای بحرین با دیدن این معجزه به تشیع گروید و دستور داد وزیر حیله گر را به قتل رساندند.( 3 )
قرآن کریم میفرماید:
Gوَ قُلْ اِعْمَلُوا فَسَیرَی اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَF( 1 )
]ای پیامبر به مردم[ بگو عمل کنید ]ولی بدانید[ که خداوند و پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و مؤمنان، کارهای شما را میبینند.
در روایات آمده است که مراد از «مؤمنون» در این آیه شریفه، امامان معصوم(علیهم السلام) هستند.( 2 ) بنابراین، اعمال مردم به نظر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میرسد. و آن بزرگوار از پس پرده غیبت، شاهد و ناظر کارها است. این حقیقت اثر تربیتی بزرگی دارد و شیعیان را به اصلاح کارهای خود وامی دارد و از این که در برابر حجّت خدا و امام خوبیها به زشتیها و گناهان آلوده شوند باز میدارد. البته به هر اندازه توجه انسان به آن معدن صفا و پاکی، بیشتر باشد، آئینه دل و جانش، صفای بیشتری مییابد و این روشنی و زلالی در گفتار و رفتار او آشکارتر میگردد.
پیشوایان معصوم(علیهم السلام)، معلّمان و مربّیان اصلی جامعه هستند و مردم، همواره از سرچشمه زلال معارف ناب آن بزرگواران بهرهها بردهاند. در زمان غیبت نیز، اگرچه دسترسی مستقیم و استفاده همه جانبه از محضر امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ممکن نیست ولی آن معدن علوم الهی به راههای مختلف، گره از مشکلاتِ علمی و فکری شیعیان باز میکند. در دوره غیبت صغری، بسیاری از سؤالات مردم و علما، از طریقِ نامههای امام که به توقیعات مشهور است پاسخ داده میشد.( 1 )
امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در جواب نامه اسحاق بن یعقوب و سؤالهای او، نوشته است:
«خداوند تو را هدایت کند و ثابت قدم بدارد؛ اما اینکه درباره منکران از خاندان و عموزادگان ما سئوال کردی، بدان که بین خدا و هیچ کس خویشاوندی نیست و کسی که مرا انکار کند از من نیست و عاقبت او همانند سرانجام پسر نوح است... و اما اموال تان را تا پاکیزه نکنید قبول نمیکنیم...
و اما اموالی که برای ما فرستادی از آن رو میپذیریم که پاکیزه و طاهر است... و کسی که اموال ما را حلال شمرده و آن را بخورد همانا آتش خورده است... و چگونگی استفاده از من، مانند بهره مندی از خورشیدِ پشت ابر است و من امان مردم روی زمین هستم همانطوری که ستارگان امان اهل آسمانها هستند. و از اموری که سودی برایتان ندارد پرسش نکنید و خود را در آموختن آنچه از شما نخواستهاند به زحمت نیفکنید و برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که همان، فرج شماست، سلام بر توای اسحاق بن یعقوب و سلام بر هر کسی که پیرو هدایت است.»( 2 )
پس از غیبت صغری هم بارها علمای شیعه، مشکلات علمی و فکری خود را با امام خویش مطرح کرده و پاسخ آن را دریافت نمودهاند.
میر علاّم یکی از شاگردان مقدس اردبیلی( 3 ) چنین میگوید:
نیمه شبی در نجف اشرف در صحن مطهر حضرت علی(علیه السلام) بودم ناگاه شخصی را دیدم که به سمت حرم میرود، به سوی او رفتم چون نزدیک شدم؛ دیدم که شیخ و استادم ملا احمد مقدّس اردبیلی(قدس سره) است. خود را از او پنهان کردم.
نزدیک حرم مطهر شد در حالی که در بسته بود؛ ناگاه دیدم در گشوده شد و داخل حرم گردید! و پس از مدتی کوتاه از حرم خارج شد، و به سمت کوفه متوجه گردید.
به دنبال او روانه شدم به طوری که مرا نمیدید تا آن که داخل مسجد کوفه گردید و در نزد محرابی که امیرالمؤمنین(علیه السلام) را در آن ضربت زدهاند قرار گرفت و مدّتی در آنجا درنگ کرد. سپس برگشت و از مسجد بیرون رفت و به سمت نجف متوجه گردید من همچنان دنبال او بودم تا آنکه به مسجد حنانه رسید؛ ناگاه بدون اختیار سرفه ام گرفت چون صدای مرا شنید برگشت نگاهی به من کرد و مرا شناخت. فرمود: میر علام هستی؟ گفتم: آری! گفت: اینجا چه میکنی؟ گفتم: از آن زمان که داخل حرم حضرت علی(علیه السلام) شدی تا حال با شما هستم. شما را به حق این قبر قسم میدهم که سرّ این واقعه را که امشب از شما مشاهده کردم به من خبر دهید!
فرمود: به شرط آن که تا من زنده هستم آن را به کسی نگویی! چون به او اطمینان دادم فرمود: گاهی که برخی مسائل بر من مشکل میشود برای حل آن به امیرالمؤمنین(علیه السلام) متوسل میشوم. امشب نیز مسئلهای برای من مشکل شد و در آن فکر میکردم؛ ناگاه به دلم افتاد که باز به خدمت آن حضرت روم و سؤال کنم.
چون به حرم مطهر رسیدم چنان که دیدی درِ بسته بر روی من گشوده شد. پس داخل شده به خدا نالیدم که جواب آن را از آن حضرت دریابم ناگاه از قبر مطهر ندایی شنیدم که فرمود: به مسجد کوفه برو و از قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سؤال کن زیرا که او امام زمان توست. پس به نزد محراب ]مسجد کوفه [آمدم و از آن بزرگوار سؤال کرده جواب شنیدم و اکنون به منزل خود میروم.( 4 )
امام و حجّت خدا وظیفه رهبری و هدایت مردم را به عهده دارد و در تلاش است افرادی را که آماده دریافت نور هدایت او هستند، راهنمایی کند. برای انجام این مأموریت الهی، گاهی آشکارا و بی پرده، با انسانها ارتباط برقرار میکند و با گفتار و کردار زندگی ساز خود، راه سعادت و بهروزی آنها را نشان میدهد و زمانی دیگر با استفاده از قدرت ولایت خود که نیروی غیبی و الهی است در درون قلبها اثر میگذارد و با توجهی ویژه و عنایتی خاص، دلهای آماده را، مایل به خوبیها و زیباییها میکند و راه رشد و کمال آنها را هموار میسازد. در این بخش، نیازی به حضور ظاهری امام و ارتباط مستقیم با او نیست بلکه هدایتها از راههای درونی و ارتباطات قلبی انجام میگیرد. امام علی(علیه السلام) در بیان این بخش از فعالیتهای امام میفرماید:
خداوندا، جز این نیست که باید حجّتی از سوی تو در زمین باشد تا خلق را به سوی آئین تو رهنمون گردد... و اگر وجود ظاهری او از مردم پنهان باشد ولی بی شک تعالیم و آداب او در دلهای مؤمنین پراکنده است و آنها براساس آن عمل میکنند.( 1)
امام غایب از طریق همین هدایتها به کار نیروسازی برای قیام و انقلاب جهانی، همّت میگمارد. و آنها که شایستگیهای لازم را دارا باشند تحت تربیت ویژه امام، برای حضور در رکابِ آن حضرت آماده میشوند و این یکی از برنامههای امام غایب است که به برکت وجود او انجام میشود.
بدون تردید، امنیّت از اصلی ترین سرمایههای زندگی است. پدید آمدن حوادث گوناگون در عالم، همواره زندگی و حیات طبیعی موجودات را در معرض نابودی قرار داده است و کنترل آفتها و بلاها اگرچه با فراهم آوردن وسائل مادّی ممکن است ولی عوامل معنوی نیز در آن تأثیر فراوانی دارد. در روایات پیشوایان ما، وجود امام و حجّت الهی، در مجموعه جهان آفرینش، به عنوان عامل امنیّت زمین و اهل آن شمرده شده است.
امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خود فرموده است:
وَ اِنِّی لاََمانٌ لاَِهْلِ الاَْرْضِ...؛
من موجب ایمنی (از بلاها) برای ساکنان زمین هستم.( 1 )
وجود امام، مانع از آن است که مردم به سبب انواع گناهان و مفاسدی که انجام میدهند به عذابهای سخت الهی گرفتار آیند و طومار حیات زمین و اهل آن در هم پیچیده شود.
قرآن کریم در این باره، خطاب به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) میفرماید:
Gوَ ما کانَ اللّهُ لِیعَذِّبَهُمْ وَ اَنْتَ فِیهِم...F
«(ای رسول ما) تا زمانی که تو در میان ایشان (مسلمانان) هستی، خداوند هرگز آنها را به عذاب (عمومی) گرفتار نخواهد کرد.»( 2 )
حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) که مظهر رحمت و مهر پروردگار است نیز به عنایت خاص خود بلاهای بزرگ را به ویژه از جامعه شیعیان و فرد فرد آنها دور میکند؛ گرچه در بسیاری از موارد، شیعیان به لطف و کرامت او توجه نداشته باشند و دست یاریگر او را در بالای سر خود نشناسند!
آن گرامی در مقام معرفی خود فرموده است:
«أَنَا خاتِمُ الاَْوْصِیاءِ وَ بِی یدْفَعُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ الْبَلاءَ مِنْ اَهْلی وَ شِیعَتِی؛
من آخرین جانشین پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) هستم و خدای تعالی به ]سبب وجود[ من بلاها را از خاندان و شیعیانم دور میکند.»( 3 )
در جریان شکل گیری انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و سالهای پرالتهاب دفاع مقدّس، بارها لطف و محبت آن امام بزرگوار بر سر ملت و مملکت سایه افکند و نظام اسلامی و ملت مسلمان و مهدوی را از گردنه توطئههای سنگین دشمن، عبور داد! شکسته شدن حکومت نظامی شاه در 21 بهمن 1357 به فرمانِ امام خمینی قدس الله سره، حادثه سقوط هلی کوپترهای نظامی آمریکا در سال 1359 در صحرای طبس، کشف کودتای نافرجام نوژه در 21 تیرماه 1361 و ناکامی دشمنان در جنگ هشت ساله و دهها نمونه دیگر شواهد گویایی است.
موعود بزرگ جهانیان و قبله آمال مسلمانان و محبوب دلهای شیعیان، همواره بر حال مردم نظر دارد و غیبت آن خورشید مهربانی، مانع از آن نیست که پرتو زندگی بخش و نشاط آفرین خود را بر جانهای مشتاق بتاباند و آنها را بر خوان کرم و بزرگواری خویش، مهمان کند. آن ماه منیر دوستی و مهرورزی، پیوسته غمخوار شیعیان و دستگیر مددجویان آستان حضرتش بوده است. گاهی بر بالین بیماران حاضر گردیده و دست شفابخش خویش را مرهم زخمهای آنها قرار داده است و زمانی دیگر، به گم شدگان در بیابانها عنایت فرموده و واماندگان در وادی تنهایی و بی کسی را یار و یاور و راهنما گشته است و در لحظههای سرد ناامیدی، دلهای منتظر را گرمی امید، بخشیده است. او که باران رحمت الهی است، در همه حال، بر کویر تفتیده جانها باریده و با دعای خود برای شیعیان، سبزی و خرّمی را برای آنها به ارمغان آورده است. آن سجاده نشین آستان حضرت دوست، دستهای خواهش را گشوده و برای من و تو این چنین خواسته است:
«یا نُورَالنُّورِ یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ یا باعِثَ مَنْ فِی القُبُورِ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَاجْعَلْ لی وَلِشیعَتی مِنَ الضّیقِ فَرَجاً وَمِنَ الْهَمِّ مَخْرجاً وَاَوْسِعْ لَنَا المَنْهَجَ وَاطلق لَنا مِنْ عِنْدِکَ ما یفَرِّجُ وَافْعَلْ بِنا ما اَنْتَ اَهْلُهُ یا کَریم( 1 )؛
ای روشنایی نور،ای تدبیر کننده کارها،ای زنده کننده مردگان، بر محمد و خاندان او درود فرست و برای من و شیعیانم در تنگناها گشایشی قرار ده و از غم و اندوه راه چارهای باز کن و راه ]هدایت[ را بر ما وسعت بخش و راهی که در آن گشایش ما است به روی ما بگشا و آنچنان که تو شایسته آن هستی با ما رفتار کنای کریم.»
آنچه گفته شد بیانگر آن است که از آثار وجود امام ـ گرچه در غیبت به سر برد ـ امکان ارتباط و اتصال به اوست و آنها که لیاقت و شایستگی داشتهاند لذت همنشینی و همنوایی آن یار بی همتا را چشیدهاند.
امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) محور هستی، و واسطه همه فیوضات الهی به دیگران است
اعتقاد به ظهور و آمدن حضرت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) روح امید و نشاط و پویائی را در جامعه میدمد.
امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نسبت به جریان امور مسلمین اشراف دارد و از مکتب شیعه پاسداری میکند.
با توجه به اشراف حضرت بر کارها و عرض اعمال مردم به حضور حضرت، این اعتقاد اثر تربیتی جدی در اصلاح و خودسازی مردم دارد
امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پناهگاه علمی و فکری شیعیان و حق طلبان است در موارد زیادی بزرگان شیعه پاسخهای علمی خود را از طریق حضرت دریافت نموده اند و نیز هدایت باطنی، ایمنی از بلاها و نزول باران رحمت از برکات وجودی آن حضرت است.
آزمون اول
1 - | این سخن از کدام معصوم (ع) نقل شده است ؟ «براستی برای قائم (عج) ما قائم ما غیبتی طولانی خواهد بود ». (امتیاز : 5) |
امام صادق(ع) | |
امام حسن عسگری(ع) | |
پیامبر اسلام (ص) | |
امام حسین (ع) | |
2 - | کدام گزینه در مورد پیشینه «غیبت و نهان زیستی» صحیح می باشد؟ (امتیاز : 5) |
غیبت یکی از سنت های الهی است که در زندگی همه پیامبران اتفاق افتاده است. | |
غیبت فقط در مورد زندگی حضرت امام زمان علیه السلام اتفاق افتاده است.و پیشینه قبلی ندارد. | |
در زندگی پیامبران غیبت وجود دارد ولی غیبت امامان با پیامبران متفاوت است. | |
غیبت در زندگی بعضی پیامبران همچون ادریس،نوح،صالح،ابراهیم،یوسف،موسی،شعیب،الیاس،سلیمان،دانیال،و عیسی علیه السلام جریان یافته است. | |
3 - | حکمت و علت اصلی و اساسی غیبت امام زمان (عج)چیست؟ (امتیاز : 5) |
سری است از اسرار الهی و بعد از ظهور آشکار خواهد شد. | |
حفظ جان امام | |
آزمایش مردم | |
تادیب مردم | |
4 - | امام صادق علیه السلام فرمودند:امام صادق علیه السلام فرمودند: «بی تردید برای صاحب الامر غیبتی است که .....» (امتیاز : 5) |
که هر اهل باطلی در آن به شک می افتد. | |
در آن مومنان عزیز و کافران خوار می گردند. | |
در هنگام ظهور همه اهل عالم به او ایمان می آورند. |
آزمون دوم
1 - | کتاب الغیبة از کدام عالم اسلامی است؟ (امتیاز : 5) |
شیخ طوسی | |
شیخ مفید | |
مقدس اردبیلی | |
شیخ طبرسی | |
2 - | حکمت و علت اصلی و اساسی غیبت امام زمان (عج)چیست؟ (امتیاز : 5) |
سری است از اسرار الهی و بعد از ظهور آشکار خواهد شد. | |
حفظ جان امام | |
آزمایش مردم | |
تادیب مردم | |
3 - | کدامیک از افراد زیر وکیل امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) بودند؟ (امتیاز : 5) |
علی بن محمد سمری | |
حسین بن روح نوبختی | |
جعفربن علی الهادی | |
عثمان بن سعید عمری | |
4 - | سال آغاز غیبت کبری: (امتیاز : 5) |
327 | |
328 | |
329 | |
330 | |
آزمون سوم
1 - | حکمت و علت اصلی و اساسی غیبت امام زمان (عج)چیست؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سری است از اسرار الهی و بعد از ظهور آشکار خواهد شد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حفظ جان امام | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آزمایش مردم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تادیب مردم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2 - | ارتباط مردم با امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از طریق نایبان خاص مربوط به کدام دوره از دوران های زندگانی امام عصر ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره غیبت صغری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره غیبت کبری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره اختفای حضرت | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره ظهور. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3 - | کدامیک ازاین افراد به نیابت از امام حسن عسکری نائل شده اند؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
علی بن محمد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حسین بن روح | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عثمان بن سعید | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گزینه الف و ب | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4 - | امام صادق علیه السلام فرمودند:امام صادق علیه السلام فرمودند: «بی تردید برای صاحب الامر غیبتی است که .....» (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
که هر اهل باطلی در آن به شک می افتد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در آن مومنان عزیز و کافران خوار می گردند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در هنگام ظهور همه اهل عالم به او ایمان می آورند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آزمون چهارم امتیاز قبولی : 14 زمان شما 03:56 دقیقه
|
پس از اینکه با شخصیت منجی بزرگ عالم و تحقّق بخش آرمان آدم(علیه السلام) تا خاتم(صلی الله علیه و آله وسلم) و آخرین ذخیره الهی حضرت حجة بن الحسن(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آشنا شدیم، اکنون درباره غیبت آن یگانه دوران که بخش مهمّی از زندگی آن حضرت است سخن میگوییم.
اولین نکته قابل طرح آن است که غیبت به معنی «پوشیده بودن از دیدگان» است نه حاضر نبودن. بنابراین در این بخش، سخن از دورهای است که امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از چشمان مردمان غایب است و آنها او را نمیبینند و این در حالی است که آن بزرگوار در بین مردم حضور دارد و در کنار ایشان زندگی میکند. این حقیقت در روایات امامان معصوم به عبارات گوناگون بیان گردیده است.
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«سوگند به خدای علی، حجّت خدا در میان مردم هست و در راهها (کوچه و بازار) گام برمی دارد؛ به خانههای آنها سر میزند؛ در شرق و غرب زمین رفت و آمد میکند؛ گفتار مردم را میشنود و برایشان سلام میکند؛ میبیند و دیده نمیشود تا وقت ] معین [ و وعده ] الهی [.»( 1 )
البته نوع دیگری از غیبت نیز برای آن حضرت بیان شده است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«در صاحب این امر سنتهایی از انبیاء وجود دارد... اما سنّت او از یوسف(علیه السلام)، پنهان بودن است. خداوند بین او و مردم حجابی قرار میدهد ]به گونه ای که[ مردم او را میبینند ولی نمیشناسند.»( 2 )
بنابراین درباره حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) غیبت به دو گونه روی میدهد: آن بزرگوار در مواردی از دیدگان پنهان است و در مواردی دیگر دیده میشود ولی شناخته نمیگردد اما در هر حال در میان مردم حضور دارد.
غیبت و نهان زیستی، پدیدهای نیست که برای اولین بار و تنها درباره آخرین حجّت پروردگار روی داده باشد بلکه از روایات فراوان استفاده میشود که تعدادی از پیامبران بزرگ الهی، بخشی از زندگی خود را در پنهانی و غیبت بودهاند و این امر به جهت حکمت و مصلحت خدایی بوده و نه یک خواسته شخصی و یا مصلحت خانوادگی.
بنابراین غیبت یکی از سنّت های( 1 ) الهی است که در زندگی پیامبرانی همچون ادریس، نوح، صالح، ابراهیم، یوسف، موسی، شعیب، الیاس، سلیمان، دانیال و عیسی(علیهم السلام) جریان یافته است و هر یک از آن سفیران الهی به تناسب شرایط سالهایی را در غیبت بسر بردهاند.( 2 )
به همین دلیل است که در روایات از غیبت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عنوان یکی از سنتهای پیامبران یاد شده است و یکی از دلایل غیبت آن حضرت، اجرا شدن سنّت انبیاء(علیهم السلام) در زندگی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شمرده شده است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«به راستی که برای ]امامِ[ قائم از ما غیبتی است که مدت آن طولانی خواهد بود. راوی گوید: دلیل این غیبت چیستای فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)؟»
حضرت میفرماید:
«خداوند میخواهد سنتهای انبیاء در غیبت هایشان درباره آن حضرت روی دهد.» ( 3 )
از سخن فوق این نکته نیز آشکار میشود که سخن از غیبت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سالها پیش از ولادت آن بزرگوار، مطرح بوده است و پیشوایان اسلامی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) تا امام عسکری(علیه السلام) از غیبت آن حضرت و بعضی از خصوصیات آن و آنچه در زمان غیبت اتّفاق خواهد افتاد، خبر دادهاند و نیز وظایفی را برای مردم مؤمن در آن زمان بیان داشتهاند. ( 4 )
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودهاند:
«مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از فرزندان من است... برای او غیبتی است و حیرتی ]پریشانی[ تا آنگاه که مردمان از دینهای خود گمراه شوند پس در آن زمان میآید مانند شهاب ثاقب ]ستارهای روشن و تابان[؛ پس زمین را از عدل و داد پر میکند همانگونه که از ظلم و ستم آکنده باشد.» ( 5 )
به راستی چرا امام و حجّت خدا در پس پرده غیبت قرار گرفته است و کدام علت سبب گردید تا مردم از برکات ظهور او محروم گردند؟
درباره این موضوع سخنان فراوانی گفته شده و روایات فراوانی نیز در دست است ولی پیش از پاسخ گفتن به سؤال فوق لازم است به نکتهای اساسی اشاره کنیم:
ما ایمان داریم که خداوند عالم هیچ کار کوچک و بزرگی را جز بر اساسِ حکمت و مصلحت انجام نمیدهد خواه این مصلحتها را بشناسیم یا خیر. و نیز همه رویدادهای خرد و کلانِ جهان با تدبیر پروردگار و به اراده او انجام میپذیرد که یکی از مهمترین آنها، حادثه غیبت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. بنابراین غیبت آن سرور نیز مطابق حکمت و مصلحت است اگرچه ما فلسفه آن را ندانیم.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«بیتردید برای صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) غیبتی است که هر اهل باطلی در آن به شک میافتد.»
راوی از علت غیبت سؤال کرد. حضرت فرمود:
«غیبت به سبب امری است که اجازه نداریم آن را برای شما بیان کنیم... غیبت، سرّی از اسرار الهی است ولی چون میدانیم که خداوند بزرگ حکیم است میپذیریم که همه کارهای او ]براساسِ [حِکمت است و اگرچه علّت آن کارها برای ما معلوم نباشد.» ( 1 )
البتّه چه بسا انسانی که همه افعال خداوند را حکیمانه میداند و در برابر آنها سر تسلیم فرود میآورد، به دنبال دانستن راز و رمز بعضی از رویدادهای عالم باشد تا به سبب علم به فلسفه یک پدیده، آرامش نفس و اطمینان قلبی بیشتری یابد. بنابراین به بحث و بررسی پیرامون حکمتها و آثار غیبت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) میپردازیم و به روایات مربوط به آن اشاره میکنیم:
وقتی امّت نسبت به پیامبر و امام قدر نشناسند و وظایف خود را در برابر او انجام ندهند بلکه اوامر او را نافرمانی کنند، رواست که خداوند، پیشوای ایشان را از آنها جدا کند تا به خود آیند و در روزگار غیبت او، ارزش و برکت وجود او را دریابند و در این صورت، غیبت امام به مصلحت امت است گرچه آنها ندانند و درک نکنند.
امام باقر (علیه السلام) فرمود:
«وقتی خداوند همراهی و همنشینی ما را برای قومی خوش ندارد ما را از میان آنها برگیرد.» ( 1 )
استقلال و نبودن تحت پیمان دیگران
آنها که به دنبال ایجاد یک تحوّل و انقلاب هستند به ناچار در ابتدای قیام با بعضی از مخالفان، عهد و پیمانی میبندند تا بتوانند اهداف خود را دنبال کنند، ولی مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آن مصلح بزرگی است که در راه برپایی انقلاب و حکومت عدل جهانی با هیچ قدرت ستمگری سازش نخواهد کرد زیرا که مطابق روایات فراوان او مأمور به مبارزه قاطع و آشکار با همه ظالمان است. به همین جهت تا آماده شدن شرایط انقلاب، در غیبت میرود تا مجبور نباشد که با دشمنان خدا عهد و پیمانی ببندد.
در روایتی از امام رضا(علیه السلام) علت غیبت اینگونه بیان گردیده است:
«برای اینکه آن زمان که با شمشیر قیام میکند، کسی بر عهده او ]امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) [ بیعتی نداشته باشد.» ( 2 )
امتحان کردن مردم یکی از سنّتهای خداوند است. او بندگان خود را به اسباب گوناگون میآزماید تا میزان استواریشان در مسیر حق روشن شود. البتّه نتیجه امتحان برای خداوند معلوم است ولی در کوره آزمایشها این بندگان هستند که ساخته میشوند و به جوهر وجود خود پی میبرند.
امام کاظم(علیه السلام) فرمود:
«هنگامی که پنجمین فرزندم غایب شد، مواظب دین خود باشید تا کسی شما را از آن بیرون نکند برای صاحب این امر (= امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) غیبتی خواهد بود که گروهی از پیروان او از اعتقاد خود دست بر میدارند و این غیبت، آزمونی است که خداوند با آن بندگانش را امتحان میکند.» ( 1 )
یکی از عواملی که سبب کناره گیری پیامبران از قوم خود میشد، حفظ جان خویش بود. آنها برای اینکه بتوانند در فرصتی دیگر رسالت خود را به انجام رسانند در شرایطی که مورد تهدید قرار میگرفتند مخفی میشدند همانگونه که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) از مکّه بیرون رفت و در غار پنهان شد. البته همه اینها به دستور و اراده خداوند است.
درباره حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و علت غیبت او نیز در روایات متعدد چنین امری بیان شده است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«امام منتظر، پیش از قیام خود، مدتی از چشمها غایب خواهد شد. از علّت آن سؤال شد. حضرت فرمود: برجانِ خویش بیمناک است.» ( 1 )
هر چند شهادت آرزوی مردان خداست ولی شهادتی مطلوب است که در میدان انجام وظیفه الهی و به صلاح جامعه و دین خدا باشد. امّا آنگاه که کشته شدن فرد به معنی به هدر رفتن و از دست رفتن اهداف باشد، ترس از قتل، امری عقلی و پسندیده است. کشته شدن امام دوازدهم که آخرین ذخیره الهی است به معنی فرو ریختن کعبه آمال و آرزوی تمام انبیاء و اولیاء(علیهم السلام) و تحقق نیافتن وعده پروردگار در تشکیل حکومت عدل جهانی است.
گفتنی است که در روایات نکتههای دیگری نیز درباره علّت غیبت امام دوازدهم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیان گردیده است که برای رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری میشود ولی آنچه مهم است اینکه همانگونه که پیش از این گذشت؛ «غیبت»، سرّی از اسرار الهی است و علت اصلی و اساسی آن پس از ظهور آشکار خواهد شد و آنچه بیان شد عواملی است که در غیبت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تأثیر گذار بوده است.
با توجه به مطالب گذشته، غیبت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) امری لازم و ضروری بود ولی از آنجا که همه حرکتها و اقدامهای پیشوایان بزرگ ما، در راستای تقویت پایههای ایمان و اعتقاد مردم بود و بیم آن بود که غیبت آخرین حجّت الهی، آسیبهای جدّی و غیر قابل جبران به دیانت مسلمین وارد آورد، دوران غیبت با روندی حساب شده و برنامه ریزی دقیق آغاز گردیده و ادامه پیدا کرد.
سالها پیش از ولادت امام دوازدهم، سخن از غیبت آن بزرگوار و ضرورت آن بر سر زبانها افتاد و نقل محافل ائمه معصومین(علیهم السلام) و اصحاب ایشان شد. همچنین روش ارتباط امام هادی و امام عسکری(علیهما السلام) با شیعیان در قالبی جدید و به شکل محدودتری انجام گرفت و پیروان مکتب اهلبیت(علیهم السلام) رفته رفته آموختند که در بسیاری از نیازهای مادی و معنوی، مجبور به شرفیابی به محضر امام حاضر نیستند بلکه میتوانند با مراجعه به کسانی که از سوی امامان به عنوان وکیل و فرد مورد اعتماد معرفی شده اند، به وظایف خود عمل کنند. با شهادتِ امام حسن عسکری(علیه السلام) و آغاز دوره غیبت حضرت حجة بن الحسن(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باز هم رابطه امام و امت به کلّی قطع نشد بلکه مردم به وسیله نائبان خاص امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با مولا و مقتدای خویش در ارتباط بودند و در همین دوره بود که شیعیان به رفت و آمد و ارتباط گستردهتر با عالمان دینی، خو گرفتند و دانستند که در شرایط غیبت امام نیز راه شناخت وظایف دینی به روی آنها بسته نیست. در این بستر مناسب بود که غیبت طولانی حضرت بقیة اللّه(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اتفاق افتاد و ارتباطی که بین امام و شیعیان در زمانهای گذشته معمول و رایج بود، قطع گردید.
اینک درباره ویژگیهای دو دوره کوتاه و بلند غیبت، مطالبی را خواهیم آورد.
با شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) در سال 260 هجری قمری، دوران امامت امام دوازدهم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آغاز شد و از همین زمان، غیبت کوتاه مدّت آن گرامی که به «غیبت صغری» معروف است شروع شد و تا سال 329 هجری قمری ـ نزدیک به 70 سال ـ ادامه یافت.
مهم ترین ویژگی دوره غیبت صغری آن است که مردم از طریق نایبان خاصّ با امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در ارتباط بودند و به وسیله آنها پیامهای آن حضرت را دریافت میکردند و پاسخ سؤالات خود را میگرفتند. ( 1 )
گاهی نیز به واسطه نائبان امام، توفیق شرفیابی به حضور امام خویش را مییافتند.
نائبان خاصّ امام(عجل الله تعالی فرجه الشریف) که همگی از علما و بزرگان شیعه و برگزیدگان امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بودند، چهار تن هستند که به ترتیب زمان نیابت خود عبارتند از:
1. عثمان بن سعید عَمری؛ وی از آغاز غیبتِ امام، عهده دار نیابت آن حضرت شد و در سال 267 هجری قمری در گذشت. او وکیل امام هادی و امام عسکری(علیهما السلام) نیز بوده است.
2. محمد بن عثمان عمری؛ او فرزند نایب اوّل است که پس از درگذشت پدر به مقام نیابت رسید و در سال 305 هجری قمری وفات کرد.
3. حسین بن روح نوبختی؛ او پس از 21 سال نیابت، در سال 326 هجری قمری بدرود حیات گفت.
4. علی بن محمد سمری؛ وی در سال 329 هجری قمری از دنیا رفت و با مرگ او دوران غیبت صغری پایان گرفت.
نائبان خاص همگی توسط امام عسکری(علیه السلام) و امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) انتخاب گردیده و به مردم معرفی میشدند. شیخ طوسی; در کتاب الغیبه خود روایت کرده است که روزی چهل نفر از شیعیان به همراه عثمان بن سعید (نائب اول) به حضور امام عسکری(علیه السلام) رسیدند. امام(علیه السلام)، فرزند خود را به آنها نشان داد و فرمود:
پس از من، این (کودک) امام شماست. از او اطاعت کنید... بدانید که پس از امروز او را نخواهید دید تا عمر او به کمال برسد. پس (در غیبت او) آنچه عثمان ]بن سعید [می گوید بپذیرید و از او فرمان برید که او جانشین امام شماست و کارها به دست اوست. ( 2 )
در روایتی دیگر امام عسکری(علیه السلام) به نیابت محمدبن عثمان (نائب دوم) از امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز تصریح فرموده است.
شیخ طوسی مینویسد:
«عثمان بن سعید» به دستور حضرت عسکری(علیه السلام)، اموالی را که جمعی از شیعیان یمن آورده بودند، تحویل گرفت. گروهی که شاهد ماجرا بودند به امام گفتند، به خدا قسم عثمان از بهترین شیعیان شماست ولی با این کار، جایگاه او نزد شما، برای ما روشنتر شد.
امام عسکری(علیه السلام) فرمود: بله، گواه باشید که عثمان بن سعید عمری وکیل من است و پسرش «محمد» نیز وکیل پسرم «مهدی» خواهد بود. ( 3 )
اینها مربوط به دوران قبل از غیبت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود و در طول غیبت صغری نیز هر یک از نائبان، پیش از مرگ خود، نائب بعدی را که از سوی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) انتخاب شده بود به مردم معرفی میکردند.
این مردان بزرگ به سبب برخورداری از صفات و ویژگیهایی، برای نیابت خاص ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شایستگی یافتند. امانتداری، پاکدامنی، عدالت در گفتار و رفتار، راز داری و پنهان کاری و پوشاندنِ اسرار اهلبیت(علیهم السلام) در شرایط ویژه دوره امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از خصوصیات مهم آنها بود. ایشان مورد اعتماد و اطمینان امام(علیه السلام) و پرورش یافتگان مکتب خاندان پاک پیامبر بودند. بعضی از آنان از سنّ یازده سالگی تحت تربیت امامان(علیهم السلام) قرار گرفتند و علم را در کنار ایمانی قوی در وجود خویش به کمال رسانیدند. نام نیک آنها بر سر زبانها بود و صبر و بردباری و تحمل مشکلات و مقاومت در برابر سختیها چنان با وجودشان عجین شده بود که در سخت ترین شرایط نیز از امام خود اطاعت کامل داشتند و در کنار همه این صفات زیبا، از توان مدیریت و رهبری شیعیان برخوردار بودند و با فهم و آگاهی کامل و درک حسّاسیت زمان و بهره گیری از امکانات موجود، جامعه شیعه را در صراط مستقیم الهی هدایت کردند و آنان را از گذرگاه غیبت صغری به سلامت عبور دادند.
مطالعه دقیق دوره غیبت صغری و نقش مهم نوّاب اربعه در ایجاد ارتباط بین امت و امام به خوبی اهمیت این دوره از حیات امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را نشان میدهد. وجود این ارتباطها و نیز راه یافتن برخی از شیعیان به محضر امام خویش در طول دوران غیبت صغری تأثیر فراوانی در اثبات ولادت امام دوازدهم و آخرین حجّت پروردگار داشت و این دستاورد مهم درست در زمانی بود که دشمنان میکوشیدند تا شیعیان را نسبت به تولّد فرزندی برای امام عسکری(علیه السلام) دچار شک و تردید نمایند. به علاوه این دوره، زمینه و بستر مناسبی برای شروع غیبت کبری بود که در آن دوران مردم از داشتن هر گونه ارتباط با امام خود توسط افرادی معین، محروم میشدند ولی با آرامش خاطر و اطمینان به وجود و حضور امام و بهره مندی از برکات او، به روزگار غیبت کامل حضرت، پا نهادند.
در آخرین روزهای عمر نائب چهارم در نامهای از امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خطاب به او چنین آمده بود:
«بسم الله الرحمن الرحیم ای علی بن محمد سمری، خداوند در مصیبت وفات تو، به برادران دینی ات، پاداش بزرگ کرامت فرماید؛ چرا که تو تا شش روز دیگر به سرای باقی خواهی رفت. از این رو به کارهایت رسیدگی کن و درباره جانشین پس از خود به کسی وصیت مکن! زیرا که دوره غیبت کامل ]و طولانی[ فرا رسیده است و از این پس ظهوری ]برای من [نخواهد بود مگر پس از فرمان الهی و آن پس از گذشت مدتی دراز خواهد بود که دلها را سختی و قساوت فراگیرد و زمین از ظلم و ستم پر گردد...» ( 1 )
بنابراین با وفات آخرین نائب خاص امام دوازدهم در سال 329 هجری قمری، دوره غیبت طولانی که به «غیبت کبری» معروف است، آغاز شد و این دوران همچنان ادامه دارد تا روزی که به خواست خداوند ابرهای غیبت، کنار رود و جهان از پرتو مستقیم خورشید فروزان ولایت، بهره مند گردد.
همانگونه که گذشت در دوره غیبت صغری، شیعیان به وسیله نائبان خاص با امام خود رابطه داشتند و با تکالیف الهی خود آشنا میشدند ولی در دوران غیبت کبری این نوع ارتباط قطع گردیده و مردم مؤمن برای شناخت وظایف دینی خود تنها به نائبان عام آن حضرت که همان عالمان دینی وارسته و مراجع بزرگ تقلید هستند مراجعه میکنند و این جریان، مسیر روشنی است که امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خود در نامهای به یکی از چهرههای مورد اعتماد شیعه، ترسیم فرمود. در فرازی از این نامه که توسّط دومین نائب خاص امام ابلاغ شد چنین آمده است:
«وَاَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةِ فَارْجِعُوا فیها اِلی رُواةِ حَدیثِنا فَاِنَّهُم حُجَّتی عَلَیکُم وَأَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَیهم... ( 2 ) و اما در مورد رویدادهایی که ]در آینده[ رخ خواهد داد ]و برای شناخت وظیفه الهی خود در شرایط گوناگون[ به راویان حدیث ما ]= فقها[ رجوع کنید. زیرا آنها حجّت من بر شما هستند و من حجّت خدا بر آنان هستم...»
این راهکار جدید برای پاسخ گویی به پرسشهای دینی و مهمتر از آن شناخت وظیفه فردی و اجتماعی شیعیان در دوره غیبت کامل امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) گویای این واقعیت است که نظام مترقّی امامت و رهبری در فرهنگ شیعه، نظامی پویا و زنده است که در شرایط مختلف، امر هدایت و رهبری مردم را به استوارترین روش، انجام داده است و در هیچ دورهای پیروان مکتب را بدون یک سرچشمه هدایتگر رها نکرده است بلکه سررشته امور آنها را در زوایای مختلف زندگی فردی و جمعی به دست با کفایت عالمان دین شناس و پرهیزگار که امانتدار دین و دنیای مردم هستند، سپرده است تا کشتی جامعه اسلامی را در دریای پر تلاطم و طوفانی جهان و سیاستهای سیاستبازان استعمار از افتادن در گرداب حوادث حفظ کرده و مرزهای اعتقادی شیعیان را پاسداری کنند.
امام هادی(علیه السلام) در بیان نقش علمای دینی در زمان غیبت فرمود:
«اگر نبودند علمایی که پس از غیبت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مردم را به سوی آن حضرت بخوانند و آنها را به سوی امامشان هدایت کنند و با حجتها و دلیلهای محکم الهی از دین او ]که دین خداست[ حمایت کنند و اگر نبودند آن عالمان هوشیار که بندگان خدا را از دامهای شیطان و شیطان صفتان و از ]دشمنی های[ دشمنان اهلبیت(علیهم السلام) نجات میدهند، هیچ کس نمیماند مگر اینکه از دین خدا بیرون میرفت!! ولی ایشان هستند که سررشته دلها ]و افکار و عقاید [شیعیان را با استواری در دست دارند آنچنان که کشتی بان، سکّان کِشتی را به دست میگیرد. آن عالمان، برترین ]بندگان[ نزد خداوند متعال هستند.» ( 3 )
نکتهای که قابل توجه است شرایط و خصوصیاتی است که رهبری جامعه باید دارا باشد. زیرا که سپردن اختیار امور مردم در دین و دنیا به فرد یا افرادی که عهده دار این مسئولیت بزرگ میشوند باید همراه با دقت نظر و تشخیص صحیح و دقیق باشد. به همین جهت پیشوایان معصوم(علیهم السلام)، ویژگیهای فوق العادهای را برای مرجع دینی و بالاتر از آن، مقام ولایت امر مسلمین که به «ولی فقیه» معروف است، بیان کردهاند.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«از میان فقها و عالمان دین آنکس که ]در برابر هر گناهِ کوچک یا بزرگ[ خود نگهدار بوده و نگهبان دین و آیین ]و اعتقادات خود و مردم[ باشد و با خواستهها و تمایلاتِ شخصی خود مخالفت کرده و از دستورات مولا ]و امام عصر[ خود اطاعت کند، بر مردم است که از او پیروی کنند. و بعضی از فقهای شیعه چنین هستند نه همه آنان.» ( 4 )
آزمون اول
1 - | معتبرترین کتاب اهل سنت(موثق ترین کتاب نزد آنان) چه کتابی است؟ (امتیاز : 0) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
الاربعین | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
صحیح بخاری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مسند احمد | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سنن ترمذی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2 - | کدام یک از موارد زیر از معتقدات اهل سنت درباره مهدویت نمی باشد؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حضرت مهدی از فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) می باشند | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حضرت مهدی از فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیست | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
به ظهور حضرت مهدی علیه السلام اعتقاد دارند | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حضرت مهدی از دودمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) است | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3 - | کتاب"العرف الوردی فی اخبار المهدی(عج)"از کیست؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سیوطی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابو نعیم اصفهانی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابن خلدون | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمد صدیق مغربی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4 - | مجموعه اربعین (چهل حدیث ) در موضوع مهدویت اثر کیست؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سیوطی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابو نعیم اصفهانی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امام خمینی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محمد صدیق مغربی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آزمون دوم
|
خوشتر آن باشد که سرّ دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
موضوع امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و قیام و انقلاب جهانی او نه تنها در کتابهای شیعه بلکه در فرهنگ اعتقادی سایر فرقههای اسلامی نیز بیان گردیده و درباره آن به طور گسترده گفتگو شده است. آنان نیز به وجود و ظهور مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) که از دودمان پاک پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و از فرزندان حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام)( 1 ) است معتقدند برای آشکار شدن میزانِ باور اهل سنّت به مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باید به آثار دانشمندان بزرگ ایشان مراجعه کرد. بسیاری از مفسّران سنّی در کتابهای تفسیری خود تصریح کردهاند که بعضی از آیات قرآن به ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آخرالزّمان اشاره دارد مانند فخر رازی( 2 ) و قرطبی( 3 ).
همچنین اکثر محدثان ایشان، احادیث مربوط به امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در کتابهای خود آوردهاند که در میان آنها، معتبرترین کتابهای اهل سنّت وجود دارد مانند «صحاح ستّه»( 4 ) و مُسند احمدبن حنبل پیشوای مذهب حنبلی.
بعضی دیگر از دانشمندان اهل سنّت در گذشته و حال، کتاب هایی مستقل در موضوع امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نوشتهاند مثل ابونعیم اصفهانی در مجموعه الأربعین (چهل حدیث) و سیوطی در کتاب «العرف الوردی فی اخبار المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف).
نکته قابل توجه اینکه، بعضی از علمای اهل سنّت در مقام دفاع از عقیده مهدویت و ردّ منکران این عقیده، کتاب و مقاله نوشتهاند و با بیانات علمی و شواهد روائی، جریان امام مهدی را از امور قطعی و غیرقابل انکار دانستهاند همچون «محمد صدیق مغربی» که در ردّ گفتار «ابن خلدون» کتابی نگاشته و به سختی از او انتقاد کرده است.( 5 )
اینها نمونه هایی از موضع اهل سنّت در برابر مسئله مهدویت است.
در پایان این بخش از میان صدها روایت، تنها دو روایت نقل میکنیم که در کتابهای مشهور و مورد اعتماد اهل سنّت آمده است:
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«اگر از ]عمر[ دنیا تنها یک روز مانده باشد حتماً خداوند آن روز را طولانی کند تا آنکه مردی از خاندان مرا در آن برانگیزد که هم نام من است.»( 6 )
و نیز آن حضرت فرمود:
«مردی از خاندان من قیام میکند که در نام و سیرت شبیه من است. او ]جهان را[ پر از عدل و داد خواهد کرد همانگونه که از ظلم و ستم لبریز گشته باشد.»( 7 )
گفتنی است که اعتقاد به ظهور مصلح و منجی که در پایان دنیا ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد یک اعتقاد جهانی و همگانی است و پیروان راستین همه ادیان آسمانی بر اساس تعالیم کتابهای دینی خود منتظر قیام آن موعود بزرگ هستند. در کتابهای مقدّس زبور، تورات، انجیل و نیز کتابهای هندوها و زرتشتیان و برهمائیان به ظهور منجی بزرگ جهان اشاره شده است. البته هر ملتی برای او لقبی مخصوص گفتهاند. زرتشتیان او را به نام «سوشیانس» یعنی نجات دهنده جهان و مسیحیان به نام «مسیح موعود» و یهود به نام «سرور میکائیلی» میشناسند.
بخشی از عبارات «جاماسب نامه» از کتابهای مقدّس زرتشت چنین است:
«پیغمبر عرب، آخر پیغمبران باشد که در میان کوههای مکه پیدا شود... و با بندگان خود چیز خورد و به روش بندگان نشیند... و دین او اشرف ادیان باشد و کتاب او باطل کند همه کتابها را... و از فرزندان دختر پیغمبر که خورشید جهان و شاه زمان نام دارد، کسی پادشاه شود در دنیا به حکم یزدان، که جانشین آخر آن پیغمبر باشد... و دولت او تا به قیامت متصل باشد...».( 8 )
-----------------------------------------------------
1. المستدرک على الصحیحین، ج 4، ص 557.
2. التفسیر الکبیر، ج 16، ص 40.
3. تفسیر القراطبى، ج 8، ص 121.
4. یعنى صحیحهاى شش گانه. صحاح ستّه، عنوان عمومى شش مجموعه بزرگ، از کتب حدیث است که در نزد اهل سنّت، موثق ترین کتابهاى حدیث هستند و عبارتند از: «صحیح بخارى، صحیح مسلم، سنن ابوداود، سنن ابن ماجه، سُنن نسائى، جامع ترمذى». اهل سنت، احادیث نقل شده در این کتابها را، «صحیح» دانسته و سخن پیامبر اکرم9 مى دانند و پس از قرآن کریم، آنها را معتبرترین کتاب مى خوانند.
5. «ابن خلدون» جامعه شناس بزرگ اهل سنّت است و به پاره اى از روایات امام مهدى(علیه السلام)اشکال کرده و آنها را ضعیف شمرده است و با وجود اینکه بعضى از روایات مربوط به حضرت مهدى(علیه السلام) را صحیح دانسته در مسئله مهدویت تشکیک کرده است. «محمّد صدیق مغربى» در کتابى با عنوان «ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون» سخنان او را رد کرده است.
همچنین «عبدالمحسن بن حمد العباد» در مقاله اى تحت عنوان «الردّ على من کذب بالاحادیث الصحیحه الواردة فى المهدى» به شبهات ابن خلدون پاسخ گفته است.
6. سنن ابوداود، ج 2، ح 4282، ص 106.
7. معجم کبیر، ج 10، ح 10229، ص 83.
8. ادیان و مهدویت، ص 21.
آزمون 1
- | این سخن از کیست؟«..... همانا هر که در غیبت امام زمان بر اذیت ها و تکذیب ها شکیبایی کند ، مانند کسی است که پیش روی رسول خدا ص با شمشیر جهاد کرده است.» (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امام علی علیه السلام | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امام سجاد علیه السلام | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امام حسین علیه السلام | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امام هادی علیه السلام | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2 - | در روایات تا چه حد به بحث مهدویّت پرداخته شده است؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در سطح گسترده و با بیان کلیات و جزئیات آن مسأله در روایات منعکس شده است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مسائل کلی مهدویّت بیان شده است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
روایات معتبر در این زمینه بسیار کم است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
روایات همه مسائل مهدویت را تبیین نکرده اند | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3 - | امام حسین (ع) در مورد شکیبایی در برابر اذیت ها و تکذیب های که در زمان غیبت اتفاق می افتد چه فرمودند؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هر که صبر کند مانند مجاهد در راه خداست. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هر که صبر کند مانند کسی است که همراه من (امام حسین علیه السلام) در کربلا جهاد کرده است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هر که شکیبایی کند مانند کسی است که پیش روی رسول خدا با شمشیر جهاد کرده است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هر که شکیبایی کند مانند شهدای صدر اسلام می باشد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4 - | آیه « وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا ...» درباره چه قومی نازل شده است؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قوم بنی اسرائیل | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مومنان آخر الزمان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مسیحیان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مسلمانان آزمون دوم
امتیاز قبولی : 14 زمان شما 03:55 دقیقه
امتیاز قبولی : 14 زمان شما 03:57 دقیقه
امتیاز قبولی : 14 زمان شما 03:50 دقیقه
امتیاز قبولی : 14 زمان شما 03:51 دقیقه
امتیاز قبولی : 14 زمان شما 03:54 دقیقه
امتیاز قبولی : 14 زمان شما 03:57 دقیقه
امتیاز قبولی : 14 زمان شما 03:56 دقیقه
امتیاز قبولی : 14 زمان شما 03:56 دقیقه
امتیاز قبولی : 14 زمان شما 03:57 دقیقه
|
قرآن کریم، چشمه زلال ناب ترین معارف الهی و ماندگارترین حکمتها و دانشهای مورد نیاز بشر است. کتابی است سراسر راستی و درستی که خبرهای گذشته و آینده جهان را بیان کرده است و هیچ حقیقتی را فروگذار نکرده است. البته روشن است که حجم بسیار گسترده حقایق عالم در ژرفای آیات الهی نهفته است و تنها آنها که به عمق معانی آن دست یابند به آن واقعیات پی خواهند برد و آنان اهل قرآن و مفسران حقیقی آن یعنی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و خاندان پاک او هستند.
قیام و انقلاب آخرین سفیر الهی از بزرگترین حقایق جهان است که در آیات فراوانی از قرآن کریم به آن اشاره شده و روایات بسیاری در تفسیر آن آیات نقل گردیده است که به چند نمونه اشاره میکنیم:
در سوره انبیاء آیه 105 آمده است:
Gوَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرَ أَنَّ الاَْرْضَ یرِثُها عِبادِی الصّالِحُونَF؛
«همانا در زبور پس از ذکر ] تورات [ نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.»
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
«مقصود از بندگان شایستهای که زمین را به ارث میبرند، امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و یاران او هستند.» ( 1 )
همچنین در بخشی از آیه 86 از سوره هود آمده است:
G... بَقِیةُ اللّهِ خَیرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَF؛
«بقیة الله برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید.»
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
«وقتی ]امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) [ ظهور کند بر دیوار کعبه تکیه زند و اولین سخنی که بر زبان جاری کند این آیه است. سپس میفرماید: «اَنَا بَقِیةُ اللّهِ فی اَرْضِهِ وَ خَلیفَتُهُ وَ حُجَّتُهُ عَلَیکُمْ» من «بقیة الله» در زمین و جانشین او و حجّت او بر شما هستم. پس هر کسی بخواهد بر او سلام کند گوید: «اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقِیةَ اللّهِ فی اَرْضِهِ». ( 1 )
و در سوره حدید آیه 17 فرموده است:
Gاِعْلَمُوا اَنَّ اللّهَ یحْیی الاَْرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَینّا لَکُمُ الاْیاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَF؛
«بدانید خداوند زمین را پس از مرگ آن زنده میکند. ما آیات ]خود[ را برای شما بیان کردیم، باشد که بیندیشید.»
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
مراد این است که خداوند زمین را به واسطه عدالت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دوران ظهورش زنده خواهد کرد پس از آن که به سبب ستم سردمداران گمراهی مرده باشد. ( 1 )
و نیز در سوره قصص آیه 5 میفرماید:
Gوَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَF؛
«و ما اراده میکنیم بر مستضعفان زمین، منّت نهیم و آنان را پیشوایان ]مردم [و وارثان زمین قرار دهیم.»
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«مقصود ]از مستضعفان[ خاندان پیامبرند. خداوند پس از تلاش و رنجشان، «مهدی» این دودمان را برمی انگیزد و آنان را به اوج شکوه و عزت و اقتدار میرساند و دشمنانشان را به سختی ذلیل میسازد.» ( 1 )
از نمونههای بالا روشن میشود که برای برداشت حقایق از قرآن، تنها نباید به ظاهر آیات بسنده کرد؛ بلکه بسیاری از واقعیتهای عالم در درون آیات قرآن نهفته است[i] که اهلبیت(علیهم السلام) به عنوان مفسران واقعی قرآن، بیان کنندة آن هستند. بنابراین اگرچه آیاتی از قرآن، در ظاهر مربوط به یک رویداد در زمان و مکان خاصی است ولی مانع از آن نیست که در زمانهای بعد و برای آیندگان، مصداق پیدا کند و دربارة آنان نیز جاری گردد و همین رمز جاودانگی قرآن برای همه نسلهاست.
بر این اساس، با اینکه آیه 5 سوره قصص دربارة قوم بنی اسرائیل نازل شده و جریان پیروزی آنها بر فرعونیان را بیان میکند ولی در روایات متعدّد این آیه بر قیام امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و روزگار ظهور او منطبق گردیده است و دقت در متن آیه هم نشان میدهد که حاکمیت مستضعفان بر مستکبران، یک سنّت و اراده الهی است که اختصاص به زمان و مکان و افراد خاصّی ندارد.
موضوع امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از موضوعاتی است که روایات بسیاری درباره آن در اختیار ماست به گونهای که درباره مراحل مختلف زندگی آن حضرت همچون ولادت، دوران کودکی، غیبت صغری و کبری، علائم ظهور و روزگار ظهور و حکومت جهانی، به طور جداگانه احادیثی از پیشوایان دینی موجود است. چنانکه درباره خصوصیات ظاهری و اخلاقی آن بزرگوار، ویژگیهای دوران غیبت او و فضیلت و پاداش منتظران ظهورش مجموعه ارزشمندی از روایات داریم و جالب اینکه بسیاری از این روایات هم در کتابهای شیعه و هم در آثار اهل سنّت نقل شده است. برخی از این احادیث «متواتر» ( 2 ) است.
گفتنی است که یکی از ویژگیهای قابل توجه امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آن است که همه معصومان(علیهم السلام) درباره آن حضرت سخنان نغزی ایراد فرمودهاند که مجموعهای از معارف آگاهی بخش را فراهم کرده است و از اهمیت فوق العاده قیام و انقلاب آن پرچمدار عدالت حکایت میکند. مناسب است در اینجا از هر یک از آن پیشوایان بزرگ روایتی را نقل کنیم:
پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
خوشا به حال آن که مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ببیند و خوشا حال آن که او را دوست بدارد و خوشا حال کسی که امامت او را باور داشته باشد. ( 2 )
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«منتظر فرج ]آل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم)[ باشید و از رحمت خدا ناامید نگردید به راستی که محبوبترین کارها نزد خداوند بزرگ، انتظار فرج است.» ( 2 )
در لوح فاطمه زهرا(علیها السلام) ( 2 ) آمده است:
«... سپس به خاطر رحمت بر جهانیان سلسله اوصیاء را به وجود فرزند امام حسنعسکری(علیه السلام) تکمیل خواهم کرد؛ کسی که کمال موسی و شکوه عیسی و صبر ایوب را داراست...». ( 2 )
امام حسن مجتبی(علیه السلام) در ضمن روایتی، پس از بیان برخی از مشکلات زمان بعد از رسولخدا(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«خداوند در آخر الزمان مردی را برمی انگیزد... و او را به وسیله فرشتگان خود پشتیبانی میکند و یارانش را حفظ میکند... و او را بر تمامی ساکنان زمین چیره میسازد... او زمین را از عدالت و روشنایی و دلیل آشکار پر میسازد... خوشا حال آن که روزگار او را ببیند و سخن او را بشنود.» ( 2 )
امام حسین(علیه السلام) فرمود:
«... خداوند به وسیله او ]امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) [ زمین را زنده میکند پس از آن که مرده باشد و به وسیله او آئین حق را بر تمامی دینها پیروز گرداند هر چند مشرکان را خوش نیاید. برای او غیبتی است که گروهی در آن از دین باز میگردند و گروهی دیگر بر دین استوار میمانند... همانا آن که در غیبت او بر اذیتها و تکذیبها شکیبایی کند؛ مانند کسی است که پیش روی رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) با شمشیر جهاد کرده باشد.» ( 2 )
امام سجاد(علیه السلام) فرمود:
«کسی که در دوران غیبت قائم ما بر دوستی ما ثابت قدم باشد خداوند پاداش هزار شهید از شهدای بدر و احد به او عنایت فرماید.» ( 2 )
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
«زمانی بر مردم میآید که امامشان غایب شود پس خوشا حال آنها که در آن زمان بر امر ]ولایت [ما ثابت بمانند...» ( 2 )
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«برای قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دو غیبت است یکی از آنها کوتاه مدت و دیگری بلند مدت است.»[i]
امام کاظم(علیه السلام) فرمود:
«امام ]مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) [ از دیدگان مردم پنهان میشود ولی یاد او از دلهای مؤمنان فراموش نمیشود.» ( 3 )
امام رضا(علیه السلام) فرمود:
«وقتی ]امام مهدی [قیام کند زمین به نور ]وجود[ او روشن گردد و آن بزرگوار، ترازوی عدالت را در میان مردم قرار دهد؛ پس کسی به دیگری ستم نخواهد کرد.» ( 3 )
امام جواد(علیه السلام) فرمود:
«قائم ما آن کسی است که ]مردم[ باید در زمان غیبت، انتظار ظهور او را داشته باشند و چون قیام کرد به فرمان او گردن نهند.» ( 3 )
امام هادی(علیه السلام) فرمود:
«امام پس از من فرزندم حسن و پس از او فرزندش «قائم» است آن که زمین را پر از عدل و داد کند چنان که پر از ستم و جور شده باشد.» ( 3 )
امام حسن عسکری(علیه السلام) فرمود:
«سپاس خدای را که مرا از دنیا نبرد تا آن که جانشین مرا به من نشان داد. او از نظر آفرینش و اخلاق، شبیه ترین مردم به رسول خداست...». ( 3 )
آزمون اول
1 - | نماز خواندن آن حضرت بر جنازه پدر بزرگوارشان در کدام دوران اتفاق افتاد؟ (امتیاز : 5) |
ابتدای غیبت | |
آخرین فراز اختفا | |
اولین فراز اختفا | |
ابتدای غیبت | |
2 - | چرا امام حسن عسکری علیه السلام به معرفی حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برای شیعیان خاص می پرداخت؟ (امتیاز : 5) |
به علت تولد پنهانی حضرت، بیم اشتباه در شناخت حضرت می رفت. | |
برای اینکه عده ای از شیعیان را به حفاظت جان حضرت بگمارند. | |
تصمیم داشتند بخاطر حفظ جان فرزندش ، حضرت را در چاهی پنهان کنند. | |
هر سه گزینه صحیح است. | |
3 - | جعفر کذاب در جواب اهل قم که از او مشخصات نامه ها را خواستند چه گفت؟ (امتیاز : 5) |
مشخصات نامه ها را داد. | |
برآشفت و گفت: آیا از ما علم غیب می خواهید. | |
براشفت و از این برخورد ناراحت شد. | |
از جا برخاست و مشخصات نامه ها را داد. | |
4 - | از سنت های نیکو پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و برنامه های دینی برای نوزاد چیست؟ (امتیاز : 5) |
عقیقه – صدقه دادن هم وزن او | |
طعام دادن و کشتن گوسفند | |
ختنه کردن و اطلاع دادن فامیل وآشنایان | |
اطلاع دادن فامیل وآشنایان – عقیقه کردن |
آزمون دوم
1 - | از سنت های نیکو پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و برنامه های دینی برای نوزاد چیست؟ (امتیاز : 5) |
عقیقه – صدقه دادن هم وزن او | |
طعام دادن و کشتن گوسفند | |
ختنه کردن و اطلاع دادن فامیل وآشنایان | |
اطلاع دادن فامیل وآشنایان – عقیقه کردن | |
2 - | کدام یک از جملات زیر از سخنان امام حسن عسکری خطاب به احمد بن اسحاق نیست؟ (امتیاز : 5) |
همانا خداوند از همان زمان که حضرت آدم را آفرید زمین را از حجت خالی نگذاشته است. | |
به واسطه حجت خدا، بلا از اهل زمین برداشته می شود. | |
همانا خداوند متعال او را از بهترین کنیزان عالم به دنیا آورد. | |
اگر نزد خدای متعال و حجت های او گرامی نبودی، این پسرم را به تو نشان نمی دادم. | |
3 - | بعد از کفن کردن امام حسن عسکری (ع) چه کسی خواست بر جنازه امام نماز بخواند؟ (امتیاز : 5) |
جعفر کذاب | |
امام زمان | |
ابوالادیان | |
ابن اسحاق | |
4 - | حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) درجواب احمد ابن اسحاق در دوران کودکی در ارتباط با نشانه جانشینی امام عسکری علیه السلام چه جمله ای را بیان کردند؟ (امتیاز : 5) |
«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الوارثین» | |
«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر انًّ الارض یرثها عبادی الصالحون» | |
«قل جاء الحق و زهق الباطل» | |
«انا بقیه الله فی ارضه و المنتقم من اعدائه» |
آزمون سوم
1 - | کدام گزینه درباره دریافت هدایای مادی شیعیان صحیح می باشد؟ (امتیاز : 5) |
امام همه هدایای مادی شیعیان را قبول و به فقرا می دهد. | |
امام از باب حسن ظن تمام هدایای شیعیان را پاک می داند و هیچگاه آنها را رد نمی کند. | |
امام علم به هدایای پاک و ناپاک داشته و بین انها فرق می گذارد. | |
پاسخ اول و دوم صحیح است. | |
2 - | آخرین فراز زندگی امام مهدی(عج) در دوران اختفا چه بود؟ (امتیاز : 5) |
فرستادن فرستاده خویش به مکه | |
پاسخ به سوالات علمای قم | |
نماز خواندن آن حضرت بر جنازه پدر بزرگوارش | |
سفر به مکه مکرمه | |
3 - | جعفر کذاب در جواب اهل قم که از او مشخصات نامه ها را خواستند چه گفت؟ (امتیاز : 5) |
مشخصات نامه ها را داد. | |
برآشفت و گفت: آیا از ما علم غیب می خواهید. | |
براشفت و از این برخورد ناراحت شد. | |
از جا برخاست و مشخصات نامه ها را داد. | |
4 - | کدام از موارد معرفی حضرت حجت عجل الله تعالی می باشد؟ (امتیاز : 5) |
معرفی به احمد بن اسحاق که از بزرگان شیعه بود. | |
معرفی چهل نفر ازشیعیان، که محمد بن عثمان هم در بین آنها بود. | |
با عقیقه کردن و ولیمه دادن برای حضرت ولی عصر (عج) توسط امام حسن عسکری علیه السلام | |
هر سه گزینه صحیح است. |
آزمون چهارم
1 - | کدام از موارد معرفی حضرت حجت عجل الله تعالی می باشد؟ (امتیاز : 5) |
معرفی به احمد بن اسحاق که از بزرگان شیعه بود. | |
معرفی چهل نفر ازشیعیان، که محمد بن عثمان هم در بین آنها بود. | |
با عقیقه کردن و ولیمه دادن برای حضرت ولی عصر (عج) توسط امام حسن عسکری علیه السلام | |
هر سه گزینه صحیح است. | |
2 - | چگونه امام حسن عسکری «علیه السلام» در عین پنهان نگه داشتن فرزند خود، وجود او و امامتش را به شیعیان خود معرفی نمود؟ (امتیاز : 5) |
فقط او را به افراد معدودی از بستگان خود معرفی نمودند. | |
در عین سعی و تلاش برای پنهان نگه داشتن او به خاطر اتمام حجت و اطلاع شیعیان از امام پس از او فرزندش را به افراد مختلفی از شیعیانش نشان داد و بر امامت و جانشینی او تأکید نمود. | |
امام حسن عسکری «علیه السلام» بدون هیچ نگرانی وجود او را به همه اعلام نمودند. | |
امام حسن عسکری با توجه به وعده الهی فرزند خویش را به شیعیان نشان می دادند. | |
3 - | از سنت های نیکو پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و برنامه های دینی برای نوزاد چیست؟ (امتیاز : 5) |
عقیقه – صدقه دادن هم وزن او | |
طعام دادن و کشتن گوسفند | |
ختنه کردن و اطلاع دادن فامیل وآشنایان | |
اطلاع دادن فامیل وآشنایان – عقیقه کردن | |
4 - | امام زمان علیه السلام در پاسخ چه سوالی و به چه کسی فرمودند؟«انا بقیه الله فی ارضه، والمنتقم من اعدائه»این که با چشم خود می بینی دنبال نشانه نباش» (امتیاز : 5) |
احمد بن اسحاق – آیا نشانه ای است که قلبم به آن آرام گردد؟ | |
ابوالادیان – نشانه امام زمان علیه السلام چیست؟ | |
ابراهیم بن احمد نیشابوری – فرزند وجانشین شما چه کسی است؟ | |
احمد بن اسحاق – چرا مردم از برگزیدن امام خود منع شده اند؟ |
آزمون پنجم
1 - | امام عسکری علیه السلام کدام یک از نشانه های امامت حضرت ولی عصر (عج) را به ابوالادیان فرمودند؟ (امتیاز : 5) |
هر کس بر من نماز بگذارد. | |
هرکس جوان گندمگون بود. | |
هر کس بر در خانه ایستاده و مردم به او تسلیت می گویند. | |
همه موارد. | |
2 - | جعفر کذاب در جواب اهل قم که از او مشخصات نامه ها را خواستند چه گفت؟ (امتیاز : 5) |
مشخصات نامه ها را داد. | |
برآشفت و گفت: آیا از ما علم غیب می خواهید. | |
براشفت و از این برخورد ناراحت شد. | |
از جا برخاست و مشخصات نامه ها را داد. | |
3 - | امام حسن عسکری به کدام یک از خادمان خود سه نشانه از نشانه های امام زمان علیه السلام. را فرمودند؟ (امتیاز : 5) |
ابوالادیان | |
احمد بن اسحاق قمی | |
محمدبن عثمان | |
عثمان بن سعید | |
4 - | امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) به کدام سوال در دوران کودکی پاسخ دادند؟ (امتیاز : 5) |
به سوال مردم درباره تاریخ و مکان ظهور خودشان خبر دادند. | |
مقصود از حروف مقطعه قرآن(ابتدای 29 سوره) چیست؟ | |
مقصود از کهیعص چیست؟ | |
هر سه گزینه صحیح است. |
آزمون ششم
1 - | چرا مردم از برگزیدن امام برای خود منع شده اند؟ (امتیاز : 5) |
بخاطر اینکه مردم به عهدوپیمان خود به امام وفا نمی کنند. | |
زیرا در این صورت امام مجبور می شود همیشه مردم را راضی نگه دارد. | |
چون «امام مصلح» را، فقط خدا می تواند بشناسد. | |
زیرا بزرگان هر قوم،(اهل حل وعقد) می توانند امام مصلح را بشناسند. | |
2 - | ابوالادیان کیست؟ (امتیاز : 5) |
خدمتکار امام زمان علیه السلام | |
خدمتکار امام هادی علیه السلام | |
خدمتکار امام حسن عسکری علیه السلام | |
خدمتکار حکیمه خاتون | |
3 - | حضرت ولی عصر در دوران کودکی بعنوان نشانه جانشینی امام عسکری علیه السلام چه جمله ای را بیان کردند؟ (امتیاز : 5) |
وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ(و ما بر آن هستیم که بر مستضعفان روی زمین نعمت دهیم و آنان را پیشوایان سازیم و وارثان گردانیم قصص 5) | |
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ. «و در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را ( یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحون ) بندگان شایسته ی ما به ارث خواهند برد.» | |
وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا«بگو : حق آمد و باطل نابود شد حقا که باطل نابود شدنی بود» | |
انا بقیه الله فی ارضه ،والمنتقم من اعدائه .« من ذخیره خدا در زمین و انتقام گیرنده از دشمنان هستم» | |
4 - | امام حسن عسکری (ع)جهت تشخیص امام بعد از خود چند نشانه برای ابوالادیان ذکر نمود؟ (امتیاز : 5) |
1 | |
5 | |
3 4 |
آزمون هفتم
1 - | چرا امام زمان اموالی که همراه ابن اسحاق بود باز نکردند و به آنها دست نزدند؟ (امتیاز : 5) |
زیرا امام حسن عسکری در آنجا حضور داشتند. | |
چون آن اموال آمیخته به مال حرام بود. | |
چون آن اموال مال انسان های نیازمند بود. | |
چون امام حسن عسکری به ایشان اجازه نداده بودند. | |
2 - | امام عسکری علیه السلام کدام یک از نشانه های امامت حضرت ولی عصر (عج) را به ابوالادیان فرمودند؟ (امتیاز : 5) |
هر کس بر من نماز بگذارد. | |
هرکس جوان گندمگون بود. | |
هر کس بر در خانه ایستاده و مردم به او تسلیت می گویند. | |
همه موارد. | |
3 - | امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) به کدام سوال در دوران کودکی پاسخ دادند؟ (امتیاز : 5) |
به سوال مردم درباره تاریخ و مکان ظهور خودشان خبر دادند. | |
مقصود از حروف مقطعه قرآن(ابتدای 29 سوره) چیست؟ | |
مقصود از کهیعص چیست؟ | |
هر سه گزینه صحیح است. | |
4 - | دوره اختفا زندگی امام مهدی (عج) شامل چه دوره ای می شود؟ (امتیاز : 5) |
از ولادت تا زمان شهادت پدر بزرگوارشان. | |
دوران غیبت صغری. | |
دوران غیبت کبری. | |
دوران غیبت صغری وکبری. |
آزمون هشتم
1 - | در زمان شهادت حضرت عسکری علیه السلام، چگونه عده ای از اهل قم امام زمان خود را شناختند؟ (امتیاز : 5) |
شخصی بر درخانه ایستاده بود و مردم به او تسلیت می گفتند. | |
شخصی که امام عسکری را تشیع می کرد. | |
شخصی که از درون کیسه ای که با آنها بود، خبر داد. | |
شخصی که مریض آنها را شفا داد. | |
2 - | امام حسن عسکری این جمله را خطاب به چه کسی بیان نمودند..."اگر نزد خداوند متعال و حجت های او گرامی نبودی ،این پسرم را به تو نشان نمی دادم." (امتیاز : 5) |
محمد بن عثمان | |
عثمان بن سعید | |
احمد بن اسحاق | |
محمد بن ابراهیم | |
3 - | امام حسن عسکری (ع)جهت تشخیص امام بعد از خود چند نشانه برای ابوالادیان ذکر نمود؟ (امتیاز : 5) |
1 | |
5 | |
3 | |
4 | |
4 - | چگونه امام حسن عسکری «علیه السلام» در عین پنهان نگه داشتن فرزند خود، وجود او و امامتش را به شیعیان خود معرفی نمود؟ (امتیاز : 5) |
فقط او را به افراد معدودی از بستگان خود معرفی نمودند. | |
در عین سعی و تلاش برای پنهان نگه داشتن او به خاطر اتمام حجت و اطلاع شیعیان از امام پس از او فرزندش را به افراد مختلفی از شیعیانش نشان داد و بر امامت و جانشینی او تأکید نمود. | |
امام حسن عسکری «علیه السلام» بدون هیچ نگرانی وجود او را به همه اعلام نمودند. | |
امام حسن عسکری با توجه به وعده الهی فرزند خویش را به شیعیان نشان می دادند. |
آزمون نهم
1 - | در زمان شهادت حضرت عسکری علیه السلام، چگونه عده ای از اهل قم امام زمان خود را شناختند؟ (امتیاز : 5) |
شخصی بر درخانه ایستاده بود و مردم به او تسلیت می گفتند. | |
شخصی که امام عسکری را تشیع می کرد. | |
شخصی که از درون کیسه ای که با آنها بود، خبر داد. | |
شخصی که مریض آنها را شفا داد. | |
2 - | امام عسکری علیه السلام کدام یک از نشانه های امامت حضرت ولی عصر (عج) را به ابوالادیان فرمودند؟ (امتیاز : 5) |
هر کس بر من نماز بگذارد. | |
هرکس جوان گندمگون بود. | |
هر کس بر در خانه ایستاده و مردم به او تسلیت می گویند. | |
همه موارد. | |
3 - | چرا امام زمان اموالی که همراه ابن اسحاق بود باز نکردند و به آنها دست نزدند؟ (امتیاز : 5) |
زیرا امام حسن عسکری در آنجا حضور داشتند. | |
چون آن اموال آمیخته به مال حرام بود. | |
چون آن اموال مال انسان های نیازمند بود. | |
چون امام حسن عسکری به ایشان اجازه نداده بودند. | |
4 - | حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دوران کودکی در ارتباط با نشانه جانشینی امام عسکری علیه السلام درجواب احمد ابن اسحاق چه جمله ای را بیان کردند؟ (امتیاز : 5) |
«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الوارثین» | |
«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر انًّ الارض یرثها عبادی الصالحون» | |
«قل جاء الحق و زهق الباطل» | |
«انا بقیه الله فی ارضه و المنتقم من اعدائه» | |
آزمون دهم
1 - | چگونه امام حسن عسکری «علیه السلام» در عین پنهان نگه داشتن فرزند خود، وجود او و امامتش را به شیعیان خود معرفی نمود؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فقط او را به افراد معدودی از بستگان خود معرفی نمودند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در عین سعی و تلاش برای پنهان نگه داشتن او به خاطر اتمام حجت و اطلاع شیعیان از امام پس از او فرزندش را به افراد مختلفی از شیعیانش نشان داد و بر امامت و جانشینی او تأکید نمود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امام حسن عسکری «علیه السلام» بدون هیچ نگرانی وجود او را به همه اعلام نمودند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امام حسن عسکری با توجه به وعده الهی فرزند خویش را به شیعیان نشان می دادند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2 - | کدام گزینه درباره دریافت هدایای مادی شیعیان صحیح می باشد؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امام همه هدایای مادی شیعیان را قبول و به فقرا می دهد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امام از باب حسن ظن تمام هدایای شیعیان را پاک می داند و هیچگاه آنها را رد نمی کند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امام علم به هدایای پاک و ناپاک داشته و بین انها فرق می گذارد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پاسخ اول و دوم صحیح است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3 - | حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) درجواب احمد ابن اسحاق در دوران کودکی در ارتباط با نشانه جانشینی امام عسکری علیه السلام چه جمله ای را بیان کردند؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الوارثین» | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر انًّ الارض یرثها عبادی الصالحون» | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
«قل جاء الحق و زهق الباطل» | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
«انا بقیه الله فی ارضه و المنتقم من اعدائه» | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4 - | چرا امام زمان اموالی که همراه ابن اسحاق بود باز نکردند و به آنها دست نزدند؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زیرا امام حسن عسکری در آنجا حضور داشتند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چون آن اموال آمیخته به مال حرام بود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چون آن اموال مال انسان های نیازمند بود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چون امام حسن عسکری به ایشان اجازه نداده بودند. آزمون یازدهم امتیاز قبولی : 14 زمان شما 01:57 دقیقه
|
این دوره از زندگی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در بردارنده نکات بسیار مهمّی است که به بخشی از آنها اشاره میشود:
معرّفی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به شیعیان
از آن جا که ولادت امام دوازدهم(علیه السلام) به صورت پنهانی انجام گرفت بیم آن بود که شیعیان در شناخت آخرین حجّت پروردگار به اشتباه و گمراهی گرفتار آیند. امام عسکری(علیه السلام) وظیفه داشت تا فرزند خود را به گروهی از بزرگان شیعه و افراد مورد اعتماد معرفی کند تا آنان نیز خبر ولادت او را به دیگر پیروان اهل بیت(علیهم السلام) برسانند و بدین ترتیب ضمن معرفی آن بزرگوار، تهدیدی نیز متوجّه وجود آن آخرین سفیر حق نگردد.
«احمد بن اسحاق» که از بزرگان شیعه و پیروان ویژه امام یازدهم(علیه السلام) است میگوید:
خدمت امام عسکری(علیه السلام) شرفیاب شدم و میخواستم در مورد امام پس از او سؤال کنم؛ ولی پیش از آن که سخنی بگویم فرمود: «ای احمد! همانا خدای متعال از آن زمان که آدم را آفریده، زمین را از حجّت خود خالی نگذاشته است و تا قیامت نیز چنین نخواهد کرد! به واسطه حجّت خدا، بلا از اهل زمین برداشته میشود و ]به برکت وجود او [باران باریده و بهرههای زمینی بیرون میآید.»
عرض کردم: ای پسر رسول خدا! امام و جانشین پس از شما کیست؟!
آن حضرت با شتاب به درون خانه رفت و بازگشت در حالی که پسری سه ساله که رویش همانند ماه تمام میدرخشید بر دوش خویش داشت و فرمود: «ای احمد بن اسحاق! اگر نزد خدای متعال و حجّتهای او گرامی نبودی، این پسرم را به تو نشان نمیدادم! همانا او هم نام و هم کنیه رسول خداست و کسی است که زمین را از عدل و داد پر میکند همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد.»
گفتم: سرور من! آیا نشانهای هست که قلبم به آن آرام گردد؟!
]در این هنگام[ آن کودک، لب به سخن گشود و به زبان عربی روان گفت:
«اَنا بَقیةُ اللّهِ فی اَرْضِهِ والمُنْتَقِمُ مِنْ اَعْدائِهِ... من بقیة الله در زمین هستم که از دشمنان خدا انتقام خواهم گرفت؛ ای احمد بن اسحاق، پس از این که با چشم خود میبینی در پی نشانه مباش!!»
احمد بن اسحاق گوید: پس ] از شنیدن این سخنان [با شادمانی از خانه امام(علیه السلام) بیرون شدم....(1)
همچنین محمد بن عثمان ( 2 ) و چند تن دیگر از بزرگان شیعه نقل میکنند:
چهل نفر از شیعیان نزد امام یازدهم گرد آمدیم. آن حضرت، فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: «پس از من، این امام شما و جانشین من است. از او فرمان برید و بعد از من در دین خود پراکنده نشوید که هلاک خواهید شد و ] بدانید که [ پس از امروز او را نخواهید دید....» ( 3 )
گفتنی است که یکی از برنامههای دینی و سنّتهای سفارش شده، عقیقه کردن و ولیمه دادن برای نوزاد است و آن کشتن گوسفند و طعام دادن به گروهی از مردم است که برای سلامتی و طول عمر فرزند تأثیر فراوان دارد. امام حسن عسکری(علیه السلام) بارها برای فرزندش عقیقه کرد ( 4 ) تا ضمن عمل به این سنّت نیکوی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) گروههای بسیاری از شیعیان را از ولادت امام دوازدهم آگاه سازد.
محمد بن ابراهیم گوید:
امام عسکری(علیه السلام) برای یکی از شیعیان خود، گوسفند سر بریدهای فرستاد و فرمود: «این از عقیقه فرزندم «محمد» است.» ( 5 )
یکی از فرازهای خواندنی زندگی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در سالهای نخستین تولد و پیش از دوران غیبت، معجزهها و کرامت هایی است که به وسیله آن حضرت، انجام گرفته است و معمولا این بخش از حیات آن آیت بزرگ الهی، مورد غفلت واقع شده است.
ما تنها یک نمونه از آنها را میآوریم:
ابراهیم بن احمد نیشابوری گوید:
زمانی که عمروبن عوف، ]که فرمانروایی ستمگر بود و به کشتن شیعیان، علاقه فراوان داشت.[ قصد کشتن مرا کرد به شدت بیمناک شدم و وحشت همه وجودم را فرا گرفت. پس با خاندان و دوستان خود خداحافظی کرده و رو به جانب خانه امام حسن عسکری(علیه السلام) کردم تا با ایشان نیز وداع کنم و در نظر داشتم که پس از آن بگریزم. چون به خانه امام وارد شدم، در کنار امام حسن عسکری(علیه السلام) پسری دیدم که رویش مانند شب چهاردهم میدرخشید به گونهای که از نور سیمای او حیران گشتم و نزدیک بود آنچه را در خاطر داشتم]یعنی ترس از کشته شدن و تصمیم به فرار [فراموش کنم.
]در این هنگام آن کودک[ به من گفت: «ای ابراهیم، نیازی به گریختن نیست! به زودی خدای متعال، شرّ او را از تو دور خواهد کرد!»
حیرتم بیشتر شد، به امام عسکری(علیه السلام) گفتم: فدای شما شوم! این پسر کیست که از درون من خبر میدهد؟! امام عسکری(علیه السلام) فرمود: او فرزند من و جانشین پس از من است....
ابراهیم گوید: بیرون آمدم در حالی که به لطف خداوند امیدوار بودم و به آنچه از امام دوازدهم، شنیده بودم، اعتماد داشتم. چندی بعد، عمویم مرا به کشته شدن عمرو بن عوف، بشارت داد. ( 1 )
آخرین ستاره درخشان آسمان امامت، در همان سالهای آغاز زندگی، به سؤالات شیعیان در موارد گوناگون، پاسخهای محکم و قانع کننده میداد و دلگرمی و آرامش خاطر آنان را فراهم میکرد. برای نمونه روایتی را به اختصار نقل میکنیم:
سعد بن عبدالله قمی از بزرگان شیعه به همراه احمد بن اسحاق قمی وکیل امام حسن عسکری(علیه السلام) برای طرح سؤالات و دریافت پاسخ آنها به محضر امام یازدهم شرفیاب میشود. او جریان این دیدار را چنین نقل کرده است:
چون خواستم سؤال کنم، امام عسکری(علیه السلام) به فرزندش اشاره کرد و فرمود: «از نور چشمم سؤال کن!» در این هنگام کودک رو به من کرده فرمود: «هر چه میخواهی سؤال کن!... پرسیدم: مقصود از «کهیعص» ]از حروف مقطعه قرآن [ چیست؟ فرمود: این حروف از خبرهای غیبی است. خداوند بنده ]و پیامبر[ خود زکریا را از آن آگاه ساخته و سپس آن را برای محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) باز گفته است. داستان از این قرار است که زکریا(علیه السلام) از پروردگارش خواست تا نامهای پنج تن ]آل عبا[ را به او بیاموزد. خداوند متعال جبرئیل(علیه السلام) را بر او فرو فرستاد و آن نامها را به او یاد داد. زکریا چون ]نامهای مقدس [محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) و علی و فاطمه و حسن(علیهم السلام) را بر زبان میآورد اندوه و گرفتاریش برطرف میشد و وقتی حسین(علیه السلام) را یاد میکرد، بغض گلویش را میگرفت و مبهوت میشد. روزی گفت: بارالها چرا وقتی آن چهار نفر را یاد میکنم از اندوهها و نگرانی هایم راحت شده و دل آرام میشوم و چون حسین(علیه السلام) را به یاد میآورم، اشکم جاری و ناله ام بلند میشود؟! خداوند او را از داستان حسین(علیه السلام) آگاه کرد و فرمود: «کهیعص» ]رمز این داستان است[. «کاف» رمز کربلا و «هاء» رمز هلاکت خاندان ]او[ و «یاء» کنایه از نام «یزید» که جفاکننده نسبت به حسین(علیه السلام) است میباشد و «عین» اشاره به عطش و تشنگی او دارد و «صاد» نشانه صبر و استقامت امام حسین(علیه السلام) است....»
گفتم: ای مولای من! چرا مردم از برگزیدن امام برای خود منع شده اند؟
فرمود: «]مقصود تو برگزیدن[ امام مصلح است یا امام مُفسد؟» گفتم: امام مصلح ]که جامعه را اصلاح کند[. فرمود: «با توجه به اینکه هیچکس از درون دیگری آگاه نیست که به صلاح و درستی میاندیشد یا به فساد و تباهی، آیا احتمال ندارد که برگزیده مردم، مُفسِد (و اهل تبهکاری) باشد؟» گفتم: آری، امکان دارد. فرمود: «علّت، همین است.» ( 1و2 )
گفتنی است که در ادامه روایت، امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) علّت دیگری نیز بیان کردهاند و به سؤالات دیگر هم پاسخ فرمودهاند که برای رعایت اختصار از بیان آنها خودداری شد.
یکی از برنامههای شیعیان، فرستادن هدایای مادّی و واجبات مالی برای امامان معصوم(علیه السلام) بوده است و آن بزرگواران پس از پذیرفتن آن ها، از نیازمندان جامعه رفع نیاز میکردند.
ابن اسحاق یکی از وکیلهای امام حسن عسکری(علیه السلام) می گوید:
«اموالی از شیعیان را به محضر امام یازدهم(علیه السلام) بردم تا به آن حضرت تقدیم کنم. در آن حال فرزند خردسال حضرت با چهرهای که مانند ماه تمام میدرخشید در کنار امام حضور داشت. امام عسکری(علیه السلام) رو به فرزند خود کرده فرمود: «فرزندم هدایای شیعیان و دوستانت را باز کن!» کودک فرمود: «ای مولای من! آیا رواست دستِ پاک ] خود [را به هدایای ناپاک و اموال پلیدی که حلال و حرام آن به یکدیگر آمیخته است دراز کنم؟!»
امام عسکری(علیه السلام) فرمود: «ای ابن اسحاق، آن چه در میان اینان است بیرون آور تا حلال و حرام آن را جدا کند!!» پس اولین کیسه را بیرون آوردم. کودک گفت: «این کیسه از فلان شخص از فلان محله شهر قم است ] و نام او و نام محله اش را فرمود [ که در آن شصت و دو اشرفی است. چهل و پنج اشرفی از آن، بهای فروش زمین سنگلاخی است که صاحبش آن را از پدر خود، ارث برده است و چهارده دینارِ آن بهای نه جامه است که فروخته و سه دینارش وجه اجاره دکانها است.»
امام عسکری(علیه السلام) فرمود: «فرزند عزیزم! راست گفتی. اکنون این مرد را راهنمایی کن که کدام ] از این اموال [حرام است؟!» کودک با دقت تمام، سکّههای حرام را مشخص کرد و علت حرام بودن آنهارا به روشنی بیان کرد!
سپس کیسه دیگری بیرون آوردم. آن کودک پس از بیان نام و نشان و محل سکونت صاحب آن، فرمود: «در آن کیسه پنجاه اشرفی است که دست زدن بدان برای ما روا نیست.» سپس علت ناپاکی آن اموال را یک به یک بیان کرد! آن گاه امام عسکری(علیه السلام) فرمود: «پسر جانم راست گفتی!» سپس رو به احمد بن اسحاق کرد و فرمود: «همه را به صاحبش برگردان یا سفارش کن که آنها را به صاحبانش برسانند و ما را نیازی به آن نیست...». ( 1 )
آخرین فراز از زندگی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دوران اختفا و پیش از شروع غیبت، نماز خواندن آن حضرت بر جنازه پاک پدر بزرگوارش است.
ابوالاَدْیان خدمتکار امام یازدهم(علیه السلام) در این باره میگوید:
«امام حسن عسکری(علیه السلام) در آخرین روزهای عمر شریف خود، نامه هایی را به من داد و فرمود: اینها را به شهر مدائن برسان؛ پس از پانزده روز به سامراء بازخواهی گشت و از خانه من ناله و افغان خواهی شنید و ] بدن [ مرا در محل غسل خواهی دید.» گفتم: ای سرور من! چون چنین روی دهد، امام و جانشین شما که خواهد بود؟ فرمود: «هر کس پاسخ نامههای مرا از تو بخواهد، امام پس از من خواهد بود.» گفتم: نشانه دیگری بفرمایید! فرمود: «کسی که بر من نماز بخواند، امام پس از من خواهد بود.» گفتم: نشانه دیگری بفرمائید! فرمود: «کسی که از آن چه در کیسه است خبر دهد، امام پس از من خواهد بود.» ]ولی [هیبت و شکوه امام مانع از آن شد که بپرسم در آن کیسه چیست!
نامهها را به مدائن بردم و جواب آنها را گرفتم و همان گونه که فرموده بود روز پانزدهم وارد سامراء شدم و در آن حال فریاد ناله و افغان از سرای آن حضرت شنیدم و ]بدن[ امام عسکری(علیه السلام) را در محل غسل یافتم. در آن حال جعفر، برادر آن حضرت را دیدم که بر در خانه امام ایستاده است و جمعی از شیعیان، وی را ]در مرگ برادر[ تسلیت و ]بر امامتش [تبریک میگفتند!! با خود گفتم: اگر این ]جعفر[امام است که امامت، تباه میشود؛ زیرا او را میشناختم که اهل شراب و قماربازی و تارزنی است! ]ولی چون در پی نشانهها بودم[ پیش رفتم و ]مانند دیگران [تبریک و تسلیت گفتم ولی او درباره هیچ چیز]از جمله جواب نامه ها[ از من سؤالی نکرد. در آن حال عقید ]یکی از خدمتکاران از خانه[ بیرون آمد و ]خطاب به جعفر [گفت: ای سرور من، برادرت ]امام عسکری(علیه السلام) [کفن شده است، برخیز و بر او نماز گزار!! من به همراه جعفر و جمعی از شیعیان داخل خانه شدم و امام یازدهم(علیه السلام) را کفن شده بر تابوت دیدم. جعفر پیش رفت تا بر برادرش نماز گزارد ولی چون خواست تکبیر بگوید کودکی گندم گون با گیسوانی مجعّد و دندانهای پیوسته بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و گفت: «ای عمو! عقب برو که من به نماز گزاردن بر پدرم سزاوارترم!» پس جعفر با چهرهای رنگ پریده و زرد، عقب رفت! آن کودک پیش آمد و بر بدن امام(علیه السلام) نماز گزارد. پس از آن ]به من[ فرمود: «جواب نامه هایی را که به همراه داری به من بده!» نامهها را به او دادم. و با خود گفتم این دو نشانه ]از نشانههای امامتِ این کودک است[. و جریان کیسه، باقی مانده است. نزد جعفر رفتم و او را دیدم که آه میکشید! یکی از شیعیان از او پرسید این کودک کیست؟
جعفر گفت: به خدا سوگند هرگز او را ندیده و نمیشناسم.»
ابوالادیان ادامه میدهد:
«ما نشسته بودیم که گروهی از اهل قم آمدند و از امام حسن عسکری(علیه السلام) سراغ گرفتند و چون از شهادت آن حضرت باخبر شدند گفتند: به چه کسی تسلیت بگوئیم؟ مردم به جعفر اشاره کردند. آنها بر او سلام کردند و تبریک و تسلیت گفتند. سپس خطاب به جعفر گفتند: همراه ما نامهها و اموالی است. بگو نامهها از کیست؟ و اموال چقدر است؟!
جعفر برآشفت و از جا برخاست و گفت: آیا از ما علم غیب میخواهید؟! در این حال خدمتکار ] از اندرون [ بیرون آمد و گفت: نامههای فلانی و فلانی همراه شماست ] و نام و نشانی صاحبان نامهها را گفت[ و نیز کیسهای با شماست که در آن هزار دینار است که نقش ده دینار آن محو شده است! آنها نامهها و اموال را به او دادند و گفتند: آن که تو را برای گرفتن اینها فرستاده امام است...». ( 1 )
1 - | از لقب های حضرت مهدی علیه السلام «...» به معنی (گواه خداوند بر خلق) است و « ... » به معنای (جانشین شایسه برای اولیاء خداوند) است. (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قائم – صاحب الامر | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حجت – خلف صالح | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
صاحب الزمان – منصور | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بقیه الله – خلف صالح | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2 - | مهمترین لقب حضرت ولی عصر (ع) ..... و کنیه او ..... است. (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
قائم – ابالحسن | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خلف صالح – ابوالقاسم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مهدی – ابالحسن | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مهدی – ابوالقاسم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3 - | هر کدام از دوران های امام مهدی علیه السلام علیه السلام چه مقدار می باشد؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اختفاء:5سال – غیبت:70سال – زمان ظهور: طولانی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اختفاء:طولانی - غیبت کبری و صغری:70سال – ظهور: طولانی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اختفاء:5سال – غیبت صغری:5سال – غیبت کبری:70سال – ظهور: نامعلوم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اختفاء:5سال – غیبت صغری:70سال – غیبت کبری:طولانی – زمان ظهور: نامعلوم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4 - | جریان ولادت امام مهدی (عج) به طور مشروح توسط چه کسی بیان شده است؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حکیمه خاتون خواهر امام حسن عسکری(ع) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حکیمه خاتون عمه امام حسن عسکری (ع) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نرگس خاتون | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حدیث(سلیل)همسر امام حسن عسکری (ع) آزمون دوم
|
آگاهی مسئولان محترم عالی قضایی کشور ازاتفاقی نامیمون درحمایت از تولیدکنندگان
قدرت الله بابایی
ضمن عرض ادب واحترام وتبریک سال نو مختصرا عرض کنم که 22سال پیش براساس سیاستهای اعلامی مبنی برحمایت ازتولیدکنندگان درشهرکرمانشاه اقدام به سرمایه گذاری واحداث اولین واحدتولیدروکش چوب وتخته سه لایی با50نفرکارگروکارمند دراستان کرمانشاه که رتبه اول بیکاری کشوررادرکارنامه خودداشت وداردنمودم وطبق برنامه زمانبندی درسال76باحضور مسئولین استان به بهره برداری رساندم بااین امیدکه باسرمایه گذاری مشروع وکسب روزی حلال وایجاد اشتقال پایدارسهمی دررونق شهروکشورعزیزم داشته باشم ولی درعمل باسدی به نام مدیر متخلف بانک عامل{بانک ملت}ومشاوراستانداروقت کرمانشاه که بطورکاملاهماهنگ درسددابتدا تعطیلی وسپس تصاحب کارخانه ام برنامه ریزی وتوافق کرده بودند بطوریکه باارایه گزارشات خلاف واقع به کمیته برنامه ریزی استان مراحل اهداف شیطانی خودرا عملی میکردند وزمانی که اقدام به اعتراض نمودم بهانه های واهی درست کردند ومرا مدت 18ماه توسط مشاور استاندارروانه زندانم کردندوهمسروفرزند خردسالم رابارعب ووحشت ازشهرفراری دادنددرخصوص اثبات عرایضم نهادهای رسمی کشور ضمن اعزام بازرسین خودبه استان باصدور کزارشات جداگانه برظلمی که برمن وکارکنانم وخانواده ام توسط نامبردگان به ماتحمیل شده بودصحه گذاشتند باتکیه برخدای قادر وهمین گزارشات برعلیه بانک ملت درسال83اقامه دعوی کردم پس از5سال رسیدگی طولانی قضایی حکم محکومیت قطعی بانک ملت که عامل تعطیلی وفروپاشی کارخانه بود توسط اقای الهیار ملکشاهی ریاست وقت دادگستری کرمانشاه صادر وحتی بخش کوچکی از خسارات ناشی از توقف تولید محاسبه ودر رای صادر منظور گردید لیکن بخش عمده خسارت به جهت تعلل بانک خاطی در امرکارشناسی درهمین مرحله ازرسیدگی مسکوت میماند درسال88پرونده به درخواست بانک وگزارشی که توسط حوزه نظارت قضایی ودرراستای تبره بانک تهیه وتنظیم شده بود به دیوان محترم عالی کشور ارسال میشود که این دیوان درسال90 نه تنها برتمامی تخلفات بانک ومشاور ومعاون استاندار صحه میگذارد بلکه شعبه رسیدگی کننده رامکلف به ان بخش از خسارات میکند که مسکوت مانده بود در واقع ایه شریفه ومکروومکرالله تجلی میکند در ادامه رسیدگی پرونده مجددا در اختیار تیم قضایی قرار میگیرد گه گزارش ارسالیشان به دیوان عالی ردشده بود با این بدبیاری که دادگستری کرمانشاه اقای ملکشاهی راهم در اختیار ندارد ودرادامه اقایان پس از محاسبه خسارات با این استدلال که بانک خاطی شریک کارخانه بوده واز منافع تولید هم سهم میبرد 74درصد از منافع خالص تولید را به بانک خاطی تخصیص میدهند که اتفاقی عجیب در برخورد بامقصرین تعطیلی یک کارخانه محسوب میشود ودر ادامه وهمزمان دادگاه دیگری ضمن نقض رای بدوی تمام عرصه وعیان را متعلق به این بانک مقصر میدانند که سابقا تعدی وتفریط ونقض قرارداد ازسوی ان احراز گردیده بود در واقع بانک خاطی هم با فروش عرصه وعیان کارخانه به تمام اهدافی که درقراردادپیش بینی کرده میرسد وهم از منافع تولید منتفع میشود واین در حالی است که ریاست محترم قوه قضاییه در پذیرش اعاده دادرسی تکلیف رابر اقایان در کرمانشاه مشخص کرده بودند این اتفاق نامیمون موجب شده است که حقیر علیرغم در دست داشتن احکام قطعی محکومیت بانک ملت خاطی از سال90 تاکنون توسط اقایان در کرمانشاه در بلاتکلیفی وسرگردانی بسر میبریم حال این سوال از شما عزیزان دارم که ایا با این نحوه احقاق حق حاضرید به دستگاه قضایی کشور اعتماد کرده ودر عرصه تولید گام بردارید ؟ایا این خروجی واین نحوه رسیدگی منافات یاسیاستهای اعلامی مقام معظم رهبری دام ظله العالی وریاست محترم قوه قضاییه مبنی بر حمایت از تولید کنندگان وبرخورد با خاطیان تعطیلی واحدهای تولیدی ندارد؟ امیدوارم شما عزیزان با انعکاس موضوع نگرانی پیش امده برای تمام تولید کنندگان را برطرف سازید در خاتمه هم شما عزیزان را مطلع کنم که دفتر حضرت آقا ودفتر اقای مکارم شیرازی اعلام داشته اند که منافع تولید تعلقی به بانک ندارد وسازمان صنایع استان هم نسبت به بی حقی بانک از منافع تولید اعلم نظرکرده اند که متاسفانه اقایان در دادگستری کرمانشاه اهمیتی به این استعلامات نداده ونمیدهند سپاسگزارم
آخرین امام شیعیان و دوازدهمین جانشین رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) در سپیده دم جمعه، نیمه شعبان سال 255 هجری قمری ] 868 میلادی [ در سامراء یکی از شهرهای عراق، دیده به جهان گشود.
پدر گرامی او، پیشوای یازدهم شیعیان حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) و مادر بزرگوار آن حضرت، بانویی شایسته به نام «نرجس» بود که درباره ملیّتِ او روایات، مختلف است. مطابق روایتی، آن حضرت دختر «یشوع» پسر امپراتور روم بوده و مادرش از نسل «شمعون» وصی حضرت عیسی(علیه السلام) است. برابر این روایت نرجس در پی خوابی شگفت مسلمان شد و به هدایت امام عسکری(علیه السلام) خود را در میان سپاه روم که عازم نبرد با مسلمانان بودند قرار داد و همراه جمعی دیگر به اسارت لشکر اسلام در آمد. امام هادی(علیه السلام) کسی را فرستاد که او را خریداری کرد و به سامراء آورد. ( 1 )
روایات دیگری نیز نقل شده است ( 2 ) ولی آنچه مهم و قابل توجه است اینکه حضرت نرجس(علیها السلام) مدتی در خانه حکیمه خاتون ـ از خواهران بزرگوار امام هادی(علیه السلام) ـ بوده و تحت تعلیم و تربیت ایشان قرار گرفته است و مورد احترام فراوان حکیمه(علیها السلام) بوده است.
حضرت نرجس(علیها السلام) آن بانویی است که سالها پیش در کلام پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) ( 3 ) و امیرالمؤمنین(علیه السلام) ( 4 ) و امام صادق(علیه السلام) ( 5 ) مورد ستایش قرار گرفته و از او به عنوان بهترین کنیزان و سرور آنان یاد شده است.
گفتنی است که مادر امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نامهای دیگری مانند سوسن، ریحانه، ملیکه و صیقل (صقیل) نیز خوانده میشد.
نام و کنیه ( 1 ) امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) همان نام و کنیه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) است و در برخی از روایات از بردن نام ایشان تا هنگام ظهور، نهی شده است.
لقبهای مشهور آن حضرت عبارتند از: مهدی، قائم، منتظَر، بقیةالله، حجّت، خلف صالح، منصور، صاحب الامر، صاحب الزمان و ولی عصر که معروف ترین آنها «مهدی» است.
هر یک از این لقب ها، بیانگر پیام ویژهای درباره آن بزرگوار است.
آن امام خوبیها را «مهدی» گفتهاند زیرا که هدایت شدهای است که مردم را به سوی حق میخواند و «قائم» خواندهاند چون برای حق، قیام خواهد کرد و «منتظَر» نامیدهاند زیرا که همگان در انتظار مقدم اویند و «بقیة اللّه» لقب دادهاند چرا که باقیمانده حجتهای خدا و آخرین ذخیره الهی است.
«حجّت» به معنی گواه خدا بر خلق و «خلف صالح» به معنی جانشین شایسته برای اولیاء خداست. او «منصور» است چون از سوی پروردگار یاری میشود و «صاحب الأمر» است چون امر ایجاد حکومت عدل الهی به عهده اوست. «صاحب الزمان و ولی عصر» نیز به معنی آنست که او حاکم و فرمانروای یگانه زمان است.
در روایات فراوان، از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده است که مردی از خاندان او به نام «مهدی» قیام خواهد کرد و بنیان ستم را واژگون خواهد ساخت. فرمانروایان ستمگر عباسی با اطلاّع از این روایات در پی آن بودند که در همان ابتدای ولادت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) او را به قتل رسانند. بنابراین از زمان امام جواد(علیه السلام)، زندگی امامان معصوم(علیه السلام) با محدودیتهای بیشتری همراه گشت و در زمان امام حسن عسکری(علیه السلام) به اوج خود رسید به گونهای که کمترین رفت و آمد به خانه آن بزرگوار از نظر دستگاه حکومت، مخفی نبود. پیداست در چنین شرایطی باید تولّد آخرین حجّت حق و موعود الهی در پنهانی و به دور از چشم دیگران میبود. به همین دلیل حتی نزدیکان امام یازدهم از جریان ولادت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیاطلاّع بودند و تا چند ساعت پیش از تولّد نیز، نشانههای بارداری در نرجس خاتون مادر بزرگوار امام دوازدهم، دیده نشد.
حکیمه خاتون، دختر گرامی امام جواد(علیه السلام)، جریان ولادت را چنین حکایت کرده است:
امام حسن عسکری(علیه السلام) به دنبال من فرستاد و فرمود: «ای عمّه! امشب افطار نزد ما باش! چرا که شب نیمه شعبان است و خداوند در این شب [آخرین] حجّت خود بر روی زمین را آشکار خواهد کرد. پرسیدم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس! گفتم: فدای شما شوم! نشانه بارداری در او پیدا نیست! فرمود: سخن همان است که گفتم! پس [بر نرجس] وارد شدم و سلام کردم و نشستم. او پیش آمد تا کفش هایم را بیرون آورد و به من گفت: بانوی من حال شما چطور است؟ گفتم: بلکه تو بانوی من و بانوی خاندان منی! سخن مرا نپذیرفت و گفت: عمّه جان چه میفرمایید! گفتم: دخترم، امشب خداوند متعال به تو پسری عطا میفرماید که سرور دنیا و آخرت خواهد بود. پس خجالت کشید و حیا کرد.
حکیمه گوید: پس از نماز عشاء، افطار کردم و در بستر خود آرمیدم و هنگام نیمه شب برای انجامِ نماز [شب] برخاستم و آن را به جای آوردم در حالی که نرجس[به آرامی] خوابیده بود بدون آنکه اتفاقی برایش روی دهد. پس از انجام تعقیبات [نماز] خوابیدم. سپس هراسان بیدار شدم و حال آن که او همچنان در خواب بود. لحظاتی بعد برخاست و نماز [شب] گزارد و خوابید.
حکیمه ادامه میدهد: بیرون آمدم و در جستجوی فجر [سپیده] به آسمان نگریستم. پس فجر اوّل ( 1 ) را مشاهده کردم و نرجس همچنان در خواب بود. پس به شک افتادم! ناگاه امام حسن عسکری(علیه السلام) از جایگاه خود ندا برآورد: ای عمّه شتاب مکن! امر [ولادت] نزدیک است. نشستم و به قرائت سورههای «سجده» و «یس» مشغول شدم که نرجس با اضطراب بیدار شد. به سرعت نزد او رفتم و گفتم: «اسم الله علیک»( 2 ) [نام خدا بر تو باد ] آیا چیزی احساس میکنی؟ گفت: آریای عمّه! گفتم: بر خود مسلّط باش و دلت را استوار دار که این همان است که با تو گفتم. در این هنگام ضعفی من و نرجس را فرا گرفت. پس به صدای سرورم [نوزاد تولّد یافته] به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و او را در حال سجده دیدم! در آغوشش گرفتم و او را کاملا پاکیزه یافتم!
در این هنگام امام عسکری(علیه السلام) مرا ندا داد: «ای عمّه! پسرم را نزد من بیاور! او را نزد وی بردم... در آغوشش گرفت و فرمود: پسرم سخن بگو! پس لب به سخن گشود و فرمود: «"اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد انّ محمدا رسول الله"». سپس بر امیرالمؤمنین و امامان(علیهم السلام) درود فرستاد تا به نام پدرش رسید و از سخن گفتن باز ایستاد. امام عسکری(علیه السلام) فرمود: ای عمّه او را به نزد مادرش ببر تا بر او سلام کند....
حکیمه گوید: فردای آن روز به نزد امام یازدهم رفتم و بر حضرت سلام کردم و پرده را کنار زدم تا مولایم (امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ببینم ولی او را ندیدم از این رو از پدر بزرگوارش پرسیدم: فدای شما شوم! برای مولای من چه اتّفاقی روی داده است؟ آن حضرت پاسخ دادند: ای عمّه! او را به آن کسی (خدایی) سپردم که مادر موسی، موسی(علیه السلام) را به او سپرد.
حکیمه گوید: چون روز هفتم فرا رسید آمدم و سلام کردم و نشستم. امام فرمود: فرزندم را نزد من آور! من سرورم را آوردم... امام فرمود: فرزندم! سخن بگوی! نوزاد لب بگشود و پس از گواهی به یگانگی خداوند و درود بر پیامبر اکرم و پدران بزرگوارش این آیات را تلاوت فرمود:
«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الاَْرضِ وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهامانَ وَجُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یحْذَرُونَ( 3 ). »( 4 )؛
«به نام خداوند بخشنده مهربان. و ما اراده کردیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را در زمین پا برجا سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانش، آنچه را از آنها [بنی اسرائیل] بیم داشتند نشان دهیم.»
در روایات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و اهلبیت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) شمایل و اوصاف حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیان شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
آن بزرگوار چهره اش جوان و گندمگون، پیشانی اش بلند و تابنده، ابروانش هلالی و کشیده، چشمانش سیاه و درشت، بینی اش کشیده و زیبا و دندان هایش برّاق و گشاده است. بر گونه راست آن امام، خالی مشکین و در میان شانه اش اثری چون اثر نبوّت دیده میشود و اندام مبارکش متناسب و دلرباست.
بعضی از ویژگیهای آن وجود شریف که در سخنان معصومین علیهم السلام بیان گردیده، از این قرار است:
او اهل عبادت و شب زنده داری، زهد و ساده زیستی، صبر و بردباری، عدالت و نیکوکاری است. آن حضرت سرآمد همگان در علم و دانش و وجود نازنینش چشمه سار برکت و پاکی است. او اهل قیام و جهاد، رهبر جهانی، انقلابی بزرگ، منجی نهایی و مصلح موعود بشریت است. آن وجود نورانی از تبار رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) و از اولاد فاطمه زهرا(علیها السلام) و نهمین فرزند از نسل سیدالشهداء(علیه السلام) است که به هنگام ظهور بر کعبه تکیه زند و پرچم پیامبر را در دست گیرد و با قیام خود دین خدا را زنده و احکام خداوند را در سراسر گیتی جاری کند و جهان را پر از مهربانی و داد گرداند پس از آن که پر از جور و بیداد شده باشد.
زندگی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شامل سه دوره پرفراز و نشیب است:
1. دوره اختفا: زندگی پنهانی آن حضرت از آغاز ولادت تا زمان شهادت امام عسکری(علیه السلام) است.
2. دوران غیبت: از هنگام شهادت امام یازدهم(علیه السلام) شروع گردیده تا هر زمان که به اراده خداوند ظهور کند، ادامه خواهد یافت.
3. عصر ظهور: پس از طی شدن دوران غیبت و به خواست پروردگار جهان، امام دوازدهم(علیه السلام) ظهور خواهد کرد و دنیا را سرشار از خوبیها و زیباییها خواهد نمود. هیچ کس زمان ظهور آن موعود منتظَر را نمیداند و از امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) روایت شده، آنها که برای ظهور، زمانی را تعیین کنند، دروغگو هستند.آزمون اول | 1- تنها نظام اجتماعی که می تواند به خواسته های مشروع یک مسلمان پاسخ کامل دهد کدام است؟ (امتیاز : 5) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- نظامی بر اساس حق و عدالت. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- نظامی مبتنی بر تجارب نظام های بشری. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- پاسخ اول و دوم صحیح است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- هیچکدام | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2- طرح افراطی ملاقات چه آسیبی ایجاد می کند؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- تقویت روحیه ظلم پذیری. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- گسترش مهدی باوری. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- افزایش یاس و نامیدی. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- همه موارد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3- «تبیین استراتژی انتظار» مربوط به کدام یک از اقسام ضرورت مباحث مهدویت می باشد؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- فرهنگی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- اجتماعی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- اعتقادی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- تاریخی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4- دشمن شناسی مربوط به کدام بعد از ابعاد ضرورت طرح مهدویت است؟ (امتیاز : 5) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- بعد اعتقادی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- بعد اجتماعی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- بعد سیاسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- بعد فرهنگی آزمون دوم
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بعد اعتقادی
«اعتقاد» بنیان اصلی زندگی است؛ یعنی، آنچه را که انسان در میدان عمل انجام میدهد، بیتردید به ساختار اعتقادی او بر میگردد. از این رو اگر انسان دارای اعتقاد صحیح و مستحکم باشد، در صحنه عمل گرفتار لغزش و دو دلی نخواهد شد. مهمترین چیزی که به اعتقاد درست شکل میدهد، معرفت است.
با تحصیل معرفت میتوان به این نتیجه رسید که؛ امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تداومبخش امامت ائمه هدی(علیهم السلام) میباشند، او واسطه فیض الهی، خاتمالاوصیاء و مظهر رسول خدا است، امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) طریق معرفت به آفریدگار است؛ چنان که در روایات، راه معرفت خدا و اوصاف او، شناخت اولیای خدا و امامان معصوم دانسته شده است. اینان مظهر اسمای الهیاند و شناخت درست آنان، میتواند طریق معرفت خدا باشد.
[شیعه] و [سنّی] از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) نقل کرده اند: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة.»1 هر کس بمیرد و حال آنکه امام زمان خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است».
در برخی از دعاها مأمور شده ایم تا خواهان توفیق معرفت امام باشیم:
«اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی.»2 ... خدایا حجّت خود را به من بشناسان، اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد».
آیا با وجود این همه آثار، نباید به شناخت امام(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرداخت و ابعاد وجود مقدس حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بهتر شناخت؟ چگونه میتوانیم نسبت به او شناخت صحیح و درستی نداشته باشیم؟ در حالی که آن حضرت در عصر غیبت نیز، از فیض الهی خویش، مردم را محروم نمیکند، و همه ما مشمول [فیوضات] امامت او هستیم؟
بعد اجتماعی
بشر از روزی که روی زمین قرار گرفت، پیوسته در آرزوی یک زندگی اجتماعی سعادت بخش بوده است. اگر این خواسته امکان تحقق خارجی نداشت، هرگز چنین آرزو و امیدی در نهاد وی نقش نمیبست؛ همان طور که اگر غذا یا آبی نبود، تشنگی و گرسنگی هم نبود... .
«مهدویت»، فکر و اندیشهای است که آثار اجتماعی فراوانی دارد، مهمترین آنها، از بین بردن یأس و ناامیدی از پیکره اجتماع است. مهدویت؛ یعنی، امیدواری به آیندهای روشن و پیامی رهاییبخش به بشر سرخورده و ستم دیده و اینکه روزی یک مرد الهی خواهد آمد و آنچه مردم بدان امید دارند، تحقق خواهد بخشید.
یک مسلمان، باور قطعی دارد که تنها نظام اجتماعی که میتواند به خواستههای مشروع او به طور کامل پاسخ دهد و نظامی را براساس حق و عدالت شکل دهد، نظام زیبای حکومتی اسلام است که شکل کامل آن در عصر ظهور ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) تحقق خواهد یافت. این، یعنی امید، نشاط و زندگی. این اندیشه آن قدر روشن است که حتی برخی از مستشرقان (نظیر ماربین فیلسوف آلمانی) هم بدان تصریح کرده است: «از جمله مسائل اجتماعی بسیار مهم که همیشه [میتواند] موجب امیدواری و رستگاری [باشد] همانا اعتقاد به وجود حجّت عصر و انتظار ظهور او است.»
بنابراین اعتقاد به وجود مقدس مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) امید را در دلها زنده میکند. انسانی که معتقد به این اصل است، نا امید نمیشود، چون میداند یک پایان روشن حتمی وجود دارد... سعی میکند که خودش را به آن برساند3 و از حرکت نمیایستد بلکه سعی در تحقق بخشیدن آن دارد و از اینرو در برابر سختیها و ناملایمات تن به شکست نمیدهد. این بزرگترین ره آورد اجتماعی برای بشر در پرتو اعتقاد به مهدویت است.
تاریخ پیوسته شاهد شکست مکتبها و حکومتهای مختلف در صحنه جهانی بوده است. سالیان دراز دو ایدة غالب ـ کاپیتالیسم نمایندة اندیشه لیبرال دموکراسی غرب و کمونیسم نماینده سوسیالیسم ـ با سلاحهای اتمی و ...جهان را تهدید کردند و این آشکارترین دلیل بر ناکارآمدی برنامهها و ایدههای آنها است.
این دو تفکر سالیان متمادی، افکار و اندیشه سیاسی جهان معاصر را تحت الشعاع خود قرار داده بود. ولی در طول سالیان گذشته یکی سقوط کرده و دیگری در حال سقوط است زیرا به راحتی میتوان چالشهای موجود در اندیشه لیبرال دموکراسی غرب را مشاهده کرد. آنچه از بحرانهای اخلاقی، معرفتی، روانی و تکنولوژی و ... در آن پدید آمد، همه نشان آن دارد که این امپراطوری، در انتظار یک شکست سنگین است.
حال تکلیف این بشر وامانده و سرگشته از ناکامیها و شعارهای بیعمل و نظارهگر سرابها چیست؟
بشر امروزی تشنه یک طرح و نگاه جدید در عرصه سیاسی جهان است. به واقع بشر امروز در یک عطش فوقالعاده به سر میبرد، و آنچه میتواند او را سیراب کند، فقط طرح مدینه فاضله مهدوی است.
نظریه مهدویت، یک اندیشه جهانی است و این اندیشه برای جهان و اداره آن طرح و برنامه دارد.
از این رو تنها برنامهای که میتواند پاسخگوی بشر معاصر باشد، این اندیشه است، مهدویت در عرصة حکومت دارای اهداف بلند و ارزشی است، و حتی میتواند این فکر برای حکومت دینی، یک طرح راهبردی باشد.
اگر مهدویت به خوبی تبیین شود، حرکتهای اصلاحی در سراسر جهان جان میگیرد، چنان که انقلاب اسلامی ایران به عنوان زمینه و بستری مناسب برای انقلاب بزرگ امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شکل گرفت.
مهدویت در راستای مسأله امامت و در امتداد نبوت و خاتمیت است، از این رو در مرحلهای حساس از تاریخ آغاز شده و تا امروز ادامه یافته است و تا آخرین لحظة حیات دنیوی بشر نیز باقی خواهد بود. بنابراین چگونگی «امامت» از امام علی(علیه السلام) تا ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و عکسالعمل مسلمانان دربارة امامت (بطور عام) و مهدویت (بطور خاص) و نیز حوادث تاریخی در این زمینه میتواند از موضوعات مهم و حساس تاریخ اسلام به شمار آید.
مسأله مهدویت در طول تاریخ مطرح بوده است، روایات شیعه و سنی مملو از بشارات پیامبر گرامی به آمدن حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. موعود باوری در طول حیات تاریخی اسلام منشأ آثار فراوان بوده است.
جالب اینجا که بسیاری از حرکتهای اصلاحی در تاریخ و عصر حاضر متأثر از اندیشه مهدویت بوده است؛ (مثل فاطمیان در مصر، مهدی سودانی در سودان و ...) حرکت اصلاحی موعود باوری آن چنان در جامعه اسلامی تأثیر شگرف گذاشت که برخی از دسیسه گران با استفاده ابزاری از واژة مهدی، و ادعای مهدویت عدهای از مردم را در جوامع اسلامی به خود مشغول کردند.
یکی از وظایف ما مسلمانان، زمینه سازی و گسترش فرهنگ مهدویت و کمک به تسریع در امر ظهور آن حضرت است. کار در بعد فرهنگی در عرصه مهدویت به چند محور نیاز دارد:
1. تبیین استراتژی انتظار
استراتژی انتظار؛ یعنی کلان نگری و به کارگیری همه نیروها و تواناییها برای تحقق ظهور حضرت. این امر تحقق نمییابد مگر اینکه در این عرصه از هر گونه برنامه منفعلانه دوری کرده و خود را به یک برنامه فعال و پرتحرک واداشته تا با سازمان دهی همه نیروها و توان موجود به اهداف مورد نظر دست یابیم. برای تحرک لازم در این زمینه باید آیندهنگری داشت؛ زیرا بدون تبیین روشن آینده نمیتوان برنامه درستی تدوین کرد.
همچنین باید از تمام ظرفیتهای موجود در جامعه استفاده کرد تا انتظار به معنای واقعی کلمه شکل بگیرد، در نتیجه راه از بیراهه شناخته شود و گرفتار انتظار منفی و ایستا نشویم.
2. آسیب شناسی
باید تلاش کرد نقاط آسیبپذیر را شناخت و سعی در حلّ این آسیبها داشت: به عنوان نمونه، نباید با طرح افراطی ملاقات با امام زمان(علیه السلام)، اساس مهدویت را در ملاقات خلاصه کرد، چرا که با عدم تحقق ملاقات، عدهای دچار یأس و نا امیدی میشوند و ... و یا به طرح یک طرفه قهر و غضب امام پرداخت.
همچنین بایستی مراقب باشیم، مفهوم انتظار، تحریف نشود و اندیشههای نادرست (مانند ظلم پذیری و ...) در جامعه حاکم نگردد.
3. دشمن شناسی
دشمن از هر حربهای استفاده می کند تا جلوی رشد تفکر مهدویت را در جامعه اسلامی بگیرد و یا آن را تحریف کند. با توجه به آنچه گفته شد (ثمرات مهدویت و ...)، اگر دشمن این کار را نکند باید تعجب کرد؛ زیرا ماهیت دشمنی همین است! باید کوشید با شناخت صحیح مباحث مهدویت، جلوی هر گونه تخریب و تحریف در آن را گرفت.
پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) مهمترین بحثی که در جامعه نوپای اسلامی مطرح شد موضوع خلافت و جانشینی رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) بود. گروهی بر اساس آراء بعضی بزرگان صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، خلافت ابوبکر را پذیرفتند و گروه دیگر معتقد شدند که جانشین پیامبر بنابر تعیین آن حضرت، امام علی(علیه السلام) است. در زمانهای بعد دسته اول به عامّه (اهل سنّت و جماعت) و گروه دوم به خاصّه (تشیع) معروف گردیدند.
نکته قابل توجه اینکه اختلاف شیعه و سنّی تنها در شخص جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) نیست؛ بلکه در دیدگاه هر یک، «امام» معنی و مفهوم و جایگاه ویژهای دارد که این دو مذهب را از یکدیگر متمایز میکند.
برای روشن شدن موضوع، معنای امام و امامت را بررسی میکنیم تا تفاوتِ دیدگاهها آشکار گردد.
«امامت» در لغت به معنی پیشوایی و رهبری است و «امام» کسی است که سرپرستی یک گروه را در مسیری مشخص به عهده میگیرد. و در اصطلاحِ علم دین، امامت به گونههای مختلف تفسیر شده است.
به نظر اهل سنّت، امامت حاکمیتی دنیوی (و نه منصبی الهی) است که از رهگذر آن جامعه مسلمین سرپرستی و اداره میگردد و از آنجا که هر جمعیتی نیاز به پیشوا و بزرگی دارند جامعه مسلمین نیز، پس از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) باید برای خود رهبری برگزیند و چون برای این گزینش راه و رسم ویژهای در دین ترسیم نشده است، انتخاب جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) میتواند از راههای مختلف همچون رجوع به آراء اکثریت مردم یا بزرگان آنها یا وصیت خلیفه پیشین و یا حتی کودتا و غلبه نظامی باشد.
ولی شیعه که امامت را ادامه نبوّت و امام را حجّت خدا در میان خلق و واسطه فیض او به مخلوقات میداند معتقد است که «امام» تنها به تعیین الهی است که از زبان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، پیام آور وحی، معرفی میگردد. این ایده به خاطر جایگاه رفیع و بلند امامت در تفکر شیعی است که امام را نه تنها سرپرست و مدیر جامعه مسلمین که بیان کننده احکام الهی و مفسّر قرآن کریم و راهبر راه سعادت میداند. به بیان دیگر در فرهنگ شیعه، امام، مرجع امور مردم در دو بخش دین و دنیاست نه آنگونه که اهل سنّت معتقدند که تنها وظیفه خلیفه، حکومت داری و اداره دنیای مردم باشد.
پس از روشن شدن دیدگاهها، بجاست به این سؤال پاسخ دهیم که با وجود قرآن و سنّت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) چه نیازی به امام و رهبر دینی ـ آنگونه که شیعه معتقد است ـ وجود دارد؟
برای ضرورت وجود امام، دلیلهای فراوانی بیان شده است ولی ما تنها به یک بیان ساده، اکتفا میکنیم:
همان دلیلی که نیاز به پیامبر را بیان میکند، بیانگر نیاز مردم به «امام» نیز است. زیرا از سویی، اسلام آخرین دین و حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله وسلم) آخرین پیامبر خداست، بنابراین، اسلام باید پاسخگوی تمام نیازهای بشر تا قیامت باشد. از سوی دیگر، قرآن کریم، اصول و کلیات احکام و معارف الهی را بیان کرده است و تبیین و توضیح آن به پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) واگذار شده است.4 ولی روشن است که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) به عنوان رهبر مسلمین، مطابق نیازها و ظرفیت جامعه اسلامی زمان خود به بیان آیات الهی پرداخته است و لازم است برای او جانشینان لایقی باشد که همچون او متصل به دریای بیکران علم خدا باشند تا آنچه را پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، تبیین نفرموده است، بیان کنند و نیازهای جامعه مسلمین را در هر زمان، پاسخ گویند.
در روایتی که شیعه و سنّی از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) نقل کردهاند آمده است:
«اِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ کِتابَ اللّهِ وَ عِتْرَتی؛ ما اِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلّوُا بَعْدی اَبَداً...5
به راستی که من دو چیز گرانبها در میان شما باقی میگذارم: قرآن و اهلبیتم، تا وقتی به این دو چنگ بزنید هرگز پس از من گمراه نخواهید شد.»
طبق این حدیث، هیچ زمانی خالی از حضور عترت پیامبر در کنار قرآن نخواهد بود.
همچنین امامان(علیهم السلام)، نگهبان میراث به جا مانده از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و نیز مبین و مفسّر حقیقی قرآن کریم هستند تا دین خدا دستخوش تحریفِ غرض ورزان و دشمنان قرار نگیرد و این سرچشمه زلال تا قیامت، پاک و پاکیزه باقی ماند.
بعلاوه «امام» به عنوان انسان کامل، الگوی جامعی در همه ابعادِ انسانی است و بشر نیاز جدّی به چنین نمونهای دارد که با دستگیری و هدایت او، آنگونه که در خور کمال انسانی اوست تربیت گردد و در پرتو راهنماییهای این مربی آسمانی از انحرافها و دامهای نفس سرکش خود و شیطانهای بیرونی محفوظ بماند.
از مطالب بالا روشن شد که نیاز مردم به امام یک نیاز حیاتی است و برخی از وظایف امام به شرح زیر است:
ـ رهبری و اداره امور جامعه (تشکیل حکومت)
ـ حفظ دین و آئین پیامبر از تحریف و بیان صحیح قرآن؛
ـ تزکیه نفوس و هدایت معنوی مردم؛
جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) که ضامن تداوم حیات دین و نیز پاسخگوی نیازهای بشر است شخصیت ممتازی است که به تناسب جایگاه والای پیشوایی و رهبری، ویژگیهایی دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
تقوا و پرهیزگاری و برخورداری از ملکه عصمت به گونهای که کوچکترین گناهی از او سر نمیزند.
علم و دانش که از علم پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) سرچشمه گرفته است و متصل به علم الهی است. بنابراین پاسخگوی همه در تمام زمینههای مادی و معنوی، دینی و دنیوی است.
آراستگی به فضائل و سجایای اخلاقی در بالاترین درجات؛
توان اداره جامعه بشری و مدیریت صحیح آن بر اساس آموزههای دینی؛
با توجه به صفات یاد شده برای امام، بدیهی است که انتخاب چنین فردی از توان و دانش مردم بیرون است و تنها خداوند است که به سبب علم بی نهایت خود میتواند پیشوایان و جانشینان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را برگزیند. بنابراین از مهمترین ویژگیهای امام، منصوب بودن او از سوی خداست.
با توجه به اهمیت این ویژگی ها، به اختصار درباره هر یک توضیح میدهیم:
امام که سمت پیشوایی و رهبری مردم را به عهده دارد؛ لازم است دین را در تمامی زوایای خود بشناسد و به قوانین آن آگاهی کامل داشته باشد و نیز با دانستن تفسیر آیات قرآن و احاطه کامل به سنّت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) به تبیین معارف دین پرداخته و به همه سؤالات مردم در موضوعات مختلف پاسخ دهد و آنها را به بهترین شیوه راهنمایی کند. بدیهی است که چنین مرجع علمی میتواند مورد اعتماد و تکیه گاه تودهها قرار گیرد و چنین پشتوانه علمی تنها به واسطه اتّصال به علم الهی میتواند وجود داشته باشد به همین دلیل است که شیعه معتقد است علم امامان و جانشینان واقعی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) برگرفته از علم بیکران خدایی است.
امام علی(علیه السلام) درباره علامتهای امام بر حق میفرماید:
«امام آگاه ترین فرد است به حلال و حرام خدا و احکام گوناگون و اوامر و نواهی او و هر آنچه مردم نیازمند هستند.»
یکی از صفات مهم امام و شرایط اساسی امامت، «عصمت» است و آن ملکهای است که از علم به حقایق و ارادهای قوی به وجود میآید و امام به سبب برخورداری از این دو، از ارتکاب هر گناه و خطایی خودداری میکند. امام هم در شناخت و تبیین معارف دینی و هم در عمل به آنها و هم در تشخیص مصالح و مفاسد جامعه اسلامی، معصوم از لغزش میباشد.
برای عصمت امام، دلائل عقلی و نقلی (از قرآن و روایات)، وجود دارد. مهمترین دلیلهای عقلی عبارتند از:
الف. حفظ دین و راه و رسم دینداری، در گرو عصمت امام است. چون امام مسئولیت حفظ دین از تحریف و هدایت دینی مردم را به عهده دارد و نه تنها سخن او که رفتار او و تأیید و عدم تأییدش نسبت به عمل دیگران، در رفتار جامعه تأثیر میگذارد. پس باید در فهم دین و عمل به آن از هر لغزشی محفوظ باشد تا پیروان خود را به گونه صحیح، هدایت کند.
ب. یکی از دلائل نیاز جامعه به امام این است که مردم در شناخت دین و اجرای آن، مصون از خطا نیستند. حال اگر پیشوای مردم نیز چنین باشد، چگونه میتواند مورد اعتماد کامل آنها قرار گیرد؟! به بیان دیگر اگر امام معصوم نباشد، مردم در پیروی از او و انجام همه دستوراتش، دچار تردید خواهند شد8.
آیاتی از قرآن نیز بر لزوم عصمت امام دلالت دارد که یکی از آنها آیه 124 سوره بقره است. در این آیه شریفه آمده است که پس از مقام نبوت، خداوند مقام والای امامت را نیز به حضرت ابراهیم(علیه السلام) عطا فرمود. آنگاه حضرت ابراهیم از خداوند درخواست کرد که مقام امامت را در نسل او نیز قرار دهد.
خداوند فرمود:
«عهد من (امامت) به ستمکاران و ظالمان نمیرسد». یعنی منصب امامت مخصوص آن دسته از ذرّیه ابراهیم(علیه السلام) است که ظالم نباشند.
حال با توجه به اینکه قرآن کریم، شرک به خدا را ظلم بزرگ دانسته و نیز هر گونه تجاوز از دستورات الهی (= گناه) را ظلم به نفس شمرده است، هر کس در برههای از زندگی خود، مرتکب گناهی شده، مصداق ظالم بوده و شایسته مقام امامت نخواهد بود.
به بیان دیگر، بدون شک حضرت ابراهیم(علیه السلام) «امامت» را برای آن دسته از ذریّه خود که در تمام عمر گناه کار بوده و یا در آغاز نیکوکار بوده و سپس بدکار شده اند، درخواست نکرده است. بنابراین دو دسته باقی میماند:
1. آنان که در آغاز، گناه کار بوده و سپس توبه کرده و نیکوکار شدهاند.
2. آنها که هیچگاه مرتکب گناهی نشدهاند.
خداوند در کلام خود، دسته اول را استثنا کرده است. نتیجه اینکه مقام «امامت» تنها به دسته دوم اختصاص دارد.
---------------------------------------------------
8. به علاوه اگر امام مصون از خطا نباشد باید به دنبال امام دیگرى بود تا نیاز مردم را پاسخ دهد و اگر او نیز محفوظ از خطا نباشد امام دیگرى لازم است و این رشته همچنان تا بى نهایت ادامه خواهد یافت و چنین امرى از نظر فلسفى باطل است.
از آن جا که انسان، موجودی اجتماعی است و اجتماع بر روح و روان و رفتار او تأثیر فراوانی دارد لازم است برای تربیت صحیح و رشد او به سوی قرب الهی، زمینههای اجتماعی مناسب پدید آید و این در سایه تشکیل یک حکومت الهی، ممکن خواهد بود. بنابراین امام و پیشوای مردم باید توان اداره امور جامعه را دارا بوده و با استفاده از تعالیم قرآن و سنّت نبوی(صلی الله علیه و آله وسلم) و بهره گیری از عناصر کار آمد، حکومتی اسلامی را پی ریزی کند.
امام که پیشوا و راهبر جامعه است باید از همه بدیها و رذائل اخلاقی دور بوده و در مقابل، همه کمالات اخلاقی را در عالی ترین حدّ آن دارا باشد زیرا او به عنوان انسان کامل بهترین الگو برای پیروان خود به شمار میرود.
امام رضا(علیه السلام) فرمود: «برای امام(علیه السلام) نشانه هایی است: او داناترین،... پرهیزگارترین، بردبارترین، شجاع ترین، سخاوتمندترین و عابدترینِ مردم است» ( 9)
بعلاوه او در مقام جانشینی پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، در پی تعلیم و تربیت انسان هاست. بنابراین خود باید پیش از همگان و بیشتر از مردمان، به اخلاق الهی آراسته باشد.
امام علی(علیه السلام) میفرماید:
کسی که ]به امر خدا[ خود را امام مردم قرار داده است بر اوست که پیش از تعلیم دیگران به تعلیم خود همّت گمارد و باید دیگران را به وسیله رفتار خود تربیت کند پیش از آنکه با گفتار تربیت کند.
از دیدگاه شیعه، امام و جانشین پیامبر تنها به دستور خدا و انتخاب او انجام میگیرد و پیامبر، امام پس از خود را معرفی میکند. بنابراین هیچ فرد یا گروهی حق دخالت در این امر را ندارند.
ضرورت نصب امام از سوی خداوند دلیل هایی دارد از جمله:
الف. به فرموده قرآن، حاکم مطلق بر همه چیز خداوند است و همه باید تنها از او اطاعت کنند. بدیهی است این حاکمیت میتواند از سوی خداوند به هر کسی ـ مطابق شایستگی و مصلحت ـ داده شود. بنابراین، همان گونه که پیامبر به وسیله خدا انتخاب میگردد، امام نیز به تعیین الهی، بر مردم ولایت مییابد.
ب. پیش از این برای امام، ویژگیهایی را از قبیل عصمت و علم و... بیان کردیم. روشن است که یافتن و شناختن کسی که دارای این صفات ـ آن هم در عالی ترین درجه ـ باشد تنها به وسیله خداوند که دانای به آشکار و نهان انسانهاست، امکان پذیر است. همان گونه که خداوند در قرآن کریم به ابراهیم میفرماید: من تو را به مقام امامتِ مردم قرار دادم.
در پایان این گفتار مناسب است که بخشی از بیانِ زیبای پیشوای هشتم، حضرت رضا(علیه السلام) را که درباره مقام امام و ویژگیهای اوست بیاوریم:
«آنها ]که در امر امامت اختلاف کردند و گمان کردند که امامت امری انتخابی است [ نادانی کردند... مگر مردم، مقام و منزلت امامت در میان امت را میدانند تا روا باشد که به اختیار و انتخاب ایشان واگذار شود؟!
همانا امامت، قدرش والاتر و شأنش بزرگتر و منزلتش عالیتر و مکانش رفیعتر و عمقش ژرفتر از آنست که مردم با عقل خود به آن برسند یا با آرای خود آن را دریابند...
همانا امامت، مقامی است که خدای عزوجل، بعد از رتبه نبوّت و خُلّت (مقام خلیل اللّهی) در مرتبه سوم به ابراهیم(علیه السلام) اختصاص داد... امامت، خلافت خدا و خلافت رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) و مقام امیرالمؤمنین(علیه السلام) و میراث حسن و حسین(علیهما السلام) است. به راستی که امامت، زمام دین و مایه نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزّت مؤمنان است... کامل شدن نماز، روزه، حج و جهاد و... نیز حفظ مرزها به سبب امام ]و پذیرفتن ولایت [است.
امام، حلال خدا را حلال و حرام او را حرام میکند ]و مطابق حکم واقعی پروردگار، حکم میکند[ و حدود الهی را به پا میدارد و از دین خدا حمایت کرده و با حکمت و موعظه نیکو و دلیل رسا به راه پروردگار دعوت میکند.
امام مانند خورشید طلوع کننده است که نورش عالم را فرا میگیرد و خودش در افق است به گونهای که دستها و دیدگان به او نرسد. امام، ماه تابان، چراغ فروزان، نور درخشان و ستاره راهنما در شدت تاریکیها و در راههای شهرها و کویرها و در گرداب دریاها ]و نجات دهنده از انواع فتنهها و نادانی ها[ است...
امام انیس همراه و پدر مهربان و برادر تنی و مادر نیکوکار به فرزند کوچک و پناهگاه بندگان در مصیبتهای بزرگ است. امام کسی است که از گناهان پاک و از عیبها بر کنار است. او به دانش مخصوص و به خویشتن داری و حلم نشانه دار است... امام، یگانه روزگار خویش است و کسی به (ساحت) او نزدیک نمیشود و هیچ دانشمندی با او برابر نمیگردد. نه کسی جای او را میگیرد و نه برای او مثل و مانندی یافت میشود... پس کیست که بتواند امام را بشناسد و یا انتخاب امام برای او ممکن باشد؟! هیهات هیهات! ( 12 ) در اینجا خردها گم گشته و عقلها سرگردان و حیران گردیده است. ]در اینجا[ دیدهها بینور، بزرگان کوچک؛ حکیمان متحیّر... و سخن دانان درماندهاند از اینکه بتوانند یکی از شوؤن یا فضیلتهای امام را توصیف کنند و آنان همگی به عجز و ناتوانی اعتراف میکنند!!...»