نیت
نیتاهمیت نیّت در عبادات آغاز
نماز، از قلب شروع میشود. در روایات آمده:
القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیر الله «القلبُ حَرَمُ الله فلا تُسکن
حرم الله غَیر الله»؛1 قلب، حرم خداست؛ در حرم خدا جز خدا راه ندهید. نماز
برای ارتباط با خدا و برای انس با خداست. جوهرۀ انسان، دلِ اوست. نیت در
تمام عبادات وجود دارد. در وضو، غسل، تیمم، نماز، روزه، خمس، زکات، حج،
جهاد و... نیت، رکن و اساس آن عبادت است. نیت به پرندهای میماند که دو
بال دارد؛ یک بالِ نیت، توجه به عمل است؛ مثلاً شخصی میپرسد: چه کار
میکنید؟ نماز میخوانم. چه نمازی؟ نماز ظهر. در حضر یا سفر؟ در حضر هستم؛
به عبارت دیگر، توجه داشتن به اینکه چه میکنیم. بال دیگرِ نیت، دربارۀ
قصد ماست؛ برای چه این کار را انجام دهیم؟ (قصد قربت)
انگیزه و قصد نیتقربه الی الله، برای
نزدیک شدن به خدا و جلب رضایت او نماز میخوانم، و جز این انگیزۀ دیگری
ندارم. برای خنکی و گرم شدن به مسجد نیامدهام، یا برای خوش آیند رئیس و
فرمانده و مدیر نماز نمیخوانم. از ترس نماز نمیخوانم و یا برای خودنمایی
و نشان دادنِ خود نماز نمیخوانم؛ فقط برای خدا نماز میخوانم. اگر نماز و
عبادت برای خدا و دیگران باشد، «شرک» میشود؛ فقط برای دیگران باشد «کفر»
میشود و اگر فقط برای خدا باشد، «اخلاص» است.
نیّت، اولین واجبِ نماز
است. نماز با قلب شروع میشود و با چنین جملاتی: خدایا! رو به تو آورده
ام؛ میخواهم با تو حرف بزنم و تو را ستایش کنم. میخواهم از نعمتهای تو
قدردانی کرده و از تو کمک بگیرم، و قصدی جز تو ندارم.
نیت خالص و الطاف الهی
نیت خالص و الطاف الهی
اگر نیت با اخلاص
همراه باشد، الطاف الهی را جذب میکند. خداوند متعال در قرآن کریم
میفرماید: و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا ﴿وَ الَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا﴾؛1
کسانی که در راه ما [و به خاطر ما] تلاش میکنند، ما راههای خودمان را به
آنها نشان میدهیم.در قرآن کریم حدود 70 بار کلمۀ فی سبیل الله(در راه خدا) آمده است.
امام صادق (علیه السلام) و اخلاص در نیت
امام
صادق (علیه السلام) فرمودند: خداوند متعال میفرماید:
لم اقبله الا ما کان لی خالصا﴿لَمْ أَقْبَلْهُ
إِلَّا مَا کَانَ خَالِصا﴾؛2 جز عملِ خالص را قبول نمیکنم؛ بنابراین، نیت
خالص، شرط قبولی عمل است.
در حدیث دیگری امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
من أراد الله بالقلیل من عمله أظهره الله له أکثر مما أراد
و مَن اراد النّاس بالکثیر مِنْ عَمَلِهِ اَبَى الله اِلاّ اَنْ یقللِّهُ فى عین من سَمِعه
مَنْ
أَرَادَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْقَلِیلِ مِنْ عَمَلِهِ أَظْهَرَهُ
اللَّهُ لَهُ أَکْثَرَ مِمَّا أَرَاد، وَ مَنْ أَرَادَ النَّاسَ
بِالْکَثِیرِ مِنْ عَمَلِهِ فِی تَعَبٍ مِنْ بَدَنِهِ وَ سَهَرٍ مِنْ
لَیْلِهِ أَبَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا أَنْ یُقَلِّلَهُ فِی عَیْنِ
مَنْ سَمِعَهُ؛3 هرکه کار کوچکی را به خاطر خدا انجام دهد، خداوند آن کار
کوچک را بزرگ جلوه میدهد؛ اما اگر کسی کار بسیاری را به خاطر مردم انجام
دهد، خداوند آن کار را در چشم و گوش شنوندگان و بینندگان، کوچک و قلیل
میکند.
مطابق روایات میتوان با نیت در کارهای فراوانی سهیم و شریک
شد؛ برای مثال، با ایمان و اعتقاد و رضایت به راه امام حسین (علیه السلام)
و راه امیرالمؤمنین (علیه السلام) میتوان در ثواب شهدای جمل یا شهدای
کربلا شریک شد. از این رو، حرکت قلبی، سرمایه گرانبهایی به شمار میرود.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) و نیت عملیکی
از یاران امیرالمؤمنین (علیه السلام) در جنگ جمل ناراحت بود. امام از او
پرسید: ما که پیروز شدیم؛ پس چرا ناراحتی؟ گفت: متأسفانه یکی از دوستانم
توفیق پیدا نکرد در جنگ شرکت کند. امام پرسید: «أَهَوَى أَخِیکَ مَعَنَا؟»؛
آیا دل برادر تو با جبهۀ ماست یا با جبهۀ مقابلِ ماست؟ گفت: با قبلۀ ماست و
از دوستداران شماست. فرمود: نه تنها این دوستِ تو، بلکه نام تمام کسانی
که در آینده خواهند آمد و راه ما را قبول دارند، در این عملیات ثبت شده
است.4
چون خداوند در جنگ جمل پیروزش گردانید ، یکى از یاران به ایشان
گفت: اى کاش برادرم ، مى بود و مى دید که چگونه خداوند شما را بر دشمنانت
پیروز ساخته. على ( ع ) از او پرسید :
آیا برادرت هوادار ما بود؟ گفت : آرى .على ( ع ) گفت : پس همراه ما بوده است .
ما
در این سپاه خود مردمى را دیدیم که هنوز در صلب مردان و زهدان زنان هستند .
روزگار آنها را چون خونى که بناگاه از بینى گشاده گردد ، بیرون آورد و دین
به آنها نیرو گیرد .
مطابق روایات، نمازهایی که ما نیت درست داریم،
مورد قبول خداوند واقع میشود؛ حتی از نماز، آن مقداری که ما توجه داشتیم و
نیت داشتیم، مورد قبول خداوند قرار میگیرد.
از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت شده:
اخلص لله عملک و علمک و حبک و بغضک و اخذک و ترکک و کلامک و صمتک وَ أَخْلِصْ لِلهِ عَمَلَکَ وَ عِلْمَکَ وَ حُبَّکَ وَ بُغْضَکَ وَ أَخْذَکَ وَ تَرْکَکَ وَ کَلَامَکَ وَ صَمْتَک؛5
کار، دانش، محبت، کینه، گرفتن، نگرفتن، سخن گفتن و سکوت خود را خالص گردان!
قرآن کریم و نیت قربتدر
روز قیامت، عبادت، خدمت و کاری که برای خدا کردیم میماند. قرآن
میفرماید: ﴿وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّه؛ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ
اللَّه؛ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ الله؛ وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ
الله، قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّه﴾؛ جهادِ در راه خدا، قتالِ در راه
خدا، هجرتِ در راه خدا، انفاقِ در راه خدا و... اینها، گویای نیت هستند.
نیت و تمرکز حواس
نیت و تمرکز حواسنیت، بعد دیگری هم دارد
و آن، تمرکز است. یعنی نمازگزار از آغاز تا پایان نماز باید تمرکز و توجه
داشته باشد؛ نه اینکه زبانش الفاظی را تکرار کند، اما دلش جای دیگری
باشد. میگویند: در نماز گمشدهها را پیدا میکنیم، در نماز برنامه ریزی
میکنیم، در نماز تصمیمگیری میکنیم و... . روز قیامت، بسیار تأسف خواهیم
خورد. با حضرت استاد قرائتی به کربلا میرفتیم. غروب به کرمانشاه رسیدیم.
ایشان فرمودند: برای اقامۀ نماز به مسجدی در کرمانشاه برویم. پسری داشت در
حیاط مسجد وضو میگرفت. تا آقای قرائتی را دید، وضو را نیمه تمام گذاشت و
نزد ایشان آمد؛ پرسید: حاجآقا! چه کنیم در نماز، حضور قلب داشته باشیم؟
حاجآقا قرائتی گفتند: برو وضویت را بگیر! من بعد از نماز با شما صحبت
میکنم.
وارد مسجد که شدیم، امام جماعت به استقبال آمد و گفت: آقای
قرائتی! من دو سال دنبال شما میگردم و سؤالی از حضرت عالی دارم: چه کنیم
که در نماز حضور قلب داشته باشیم؟ معلوم شد مشکل امام و مأموم یکی است!
خیلی
از ما به این مسئله مبتلا هستیم؛ نماز میخوانیم، اما توجه، تمرکز و حضور
قلب نداریم. در قرآن کریم آمده: فَوَیْلٌ لِّلْمُصلِّینَ الَّذِینَ هُمْ
عَن صلاتهِمْ ساهُونَ؛1 وای بر نمازگزاران که از نماز خود غافل هستند! آقای
قرائتی در پاسخ گفتند: من بعد از نماز برای شما صحبت میکنم. بعد از نماز
گفتند: یکی از ویژگیهای مسجد شما این است که مشکل امام، مأموم و
سخنرانتان یکی است و خندیدند! در واقع، با بیان طنز گفتند که مشکل من هم
همین است. سپس چند راه برای تمرکز و حضور قلب در نماز گفتند؛ این راهها را
یا امامان معصوم (علیهم السلام) به ما یاد دادهاند و یا از آیات قرآن
فهمیده میشود. قرآن میفرماید:
اتل ما اوحی الیک من الکتاب و اقم الصلاة اُتْلُ مَا أُوحِی إِلَیکَ مِنَ
الْکِتَابِ وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ؛2 پیش از نماز، قرآن بخوانید. یا
رهنمودهایی به ما رسیده است که اگر میتوانید قبل از نماز چند دقیقه سکوت
کنید.
امام حسن مجتبی (علیه السلام) و حضور قلبامام
مجتبی (علیه السلام) فرمودند: برای حضور قلب، در ایستگاه وضو دقت کنید؛
3پرشتاب، باعجله و با حواس پرتی وضو نگیرید و مقداری توجه کنید که
میخواهید چه کار کنید؟ میخواهید به پیشگاه خدا بروید. امامان ما در وضو
گریه میکردند و رنگِ صورتشان زرد میشد.4 از آنها می پرسیدند: دلیل این
تغییر حالت هنگام وضو چیست؟ میگفتند: الآن وقت ادای امانت الهی فرا رسیده؛
همان امانتی که خدا به آسمانها و زمین عرضه کرد و آنها گفتند: نه، ما
طاقت نداریم.5
مکانهایی که مانع حضور قلب میشود
در احکام فقهی آمده
است: نماز را در جایی بخوانید که حواستان پرت نشود. برای مثال، خواندن
نماز در آشپزخانه کراهت دارد. فلسفۀ کراهت این است که غذای پخته شده تمرکز
را از بین میبرد و شخص در پی آن است که نماز را زودتر تمام کند و سر سفره
بنشیند. و یا روبه روی آتش نماز خواندن، روبه روی انسانی که خوابیده،
روبه روی انسانی که نشسته، در محیطی که عکس در آن باشد، روبه روی
تلویزیون و به طور کلی، عاملهایی که حضور قلب را از بین میبرند و
نمیگذارند ما با خدا خلوت لذت بخشی داشته باشیم کراهت دارند. البته ذکر
این نکته لازم است که حضور قلب چیزی نیست که صد در صد به آن برسیم؛ به
عبارت دیگر، نسبی است، و باید تلاش کنیم روزبه روز به حضور قلبمان افزون
شود.
نیت و تکبیرة الاحرام
نیت و تکبیرة الاحرامنیت، موضوع بسیار
مهمی است؛ همان چیزی است که به نماز ما قیمت میدهد. استاد قرائتی با ذکر
مثالی به تعریف و تبیین «نیت» پرداختند: در اسکناس، نخی وجود دارد که اگر
آن نخ را بردارید، دیگر قیمتی ندارد. نخِ اسکناس نماز یا عبادات، همان نیت
است. اکنون باید به این سؤال پاسخ داد که: چگونه که عبادات ما به اخلاص
نزدیکتر شود؟
1. هر چه داریم از خداستاولین نکته
ای که معصومان (علیهم السلام) در این زمینه به ما توجه داده اند این است
که هر چه داریم از خداست؛ دیگران کاری برای ما نکردهاند و چیزی به ما
ندادهاند. نعمتهایی که در اختیار ماست، امکاناتی که در اختیار ماست.
هستی ما، حافظۀ ما، سلامت ما، همه و همه از خداست. بنابراین: چرا از دیگران
بترسیم؟ چرا به طمع دیگران کار کنیم؟ توجه و تأمل دربارۀ این نکته، به ما
کمک میکند که کار را با اخلاص انجام دهیم.
2. نتیجۀ کار برای دنیا روایت
شده: روز قیامت به بعضی گفته میشود شما برای دنیا کار کردید و در دنیا
هم اسمتان را روی خیابانها گذاشتند، بنر زدند و...؛ اما کسی که برای آخرت
کار میکند، باید منتظر باشد که در آخرت دستش را بگیرند. اثر کار برای
دنیا، درهمین دنیاست و خیلی زود از بین میرود. بنابراین، کار کردن برای
آخرت یکی از عوامل کسب اخلاص است.
قرآن و مذمت کار برای دنیاقرآن
کریم میفرماید: أولئک الذین اشتروا الضلالة بالهدى فما ربحت تجارتهم وما کانوا مهتدین ﴿ أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ
بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ ﴾؛1
(کسانیکه برای غیر خدا کار میکنند، تجارتشان سودی ندارد.)
از حضرت
امیر (علیه السلام) روایت شده:
لبئس المتجر ان تری الدنیا لنفسک ثمنا «لَبِئْسَ المَتْجَرُ أَن تَرى الدُّنیا
لِنَفْسِکَ ثَمَناً»؛2 (بازرگانی و تجارت بدی است که دنیا را پول کالای
خودت بدانی. اثر کار برای دنیا بهزودی از بین میرود).
در قرآن کریم
آمده: زهره الحیاه الدنیا ﴿زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا﴾؛3 «زهره» به معنای «غنچه» است. بعضی
این عبارت را اینگونه معنا کردهاند: غنچۀ زندگیِ دنیا. این غنچه برای کسی
تبدیل به گل نمیشود. به محض اینکه میخواهد از دنیا بهره ای ببرد،
ناگهان سکته میکند. حالا که خانه خرید و اقساط را داد و به درآمدی رسید،
بیماریها و حوادث به سراغش میآیند. در نگاه قرآن، دنیا چیزی نیست و با
عبارتی نظیر: متاع الغرور، متاع الدنیا قلیل، مکان لهو و لعب و... به این
امر اشاره میکند.
قرآن و تشویق به کار برای آخرت
و من اراد الاخره و سعی لها سعیها و هو مؤمن فاولئک کان سعیهم مشکورا ﴿وَ مَنْ
اَرادَ الآخِرَةً وَسَعی لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ
سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً﴾؛4 کسی که آخرت را بخواهد ، برای آخرت تلاش کند در
حالی که ایمان دارد چنین کسانی پاداش تلاششان حفظ شده است.
3. عبرت گرفتن از دیگراندر
گذشته، بعضی برای خدا کار کردهاند و بعضی برای غیرخدا هر دو گروه نیز از
دنیا رفته اند، کدام گروه برنده و سعادتمند شدند؟ تأمل دربارۀ گذشتگان و
عبرت گرفتن از آنها ما را به اخلاص نزدیک میکند.
عبرت از داستان پسر حضرت نوع (علیه السلام)
باید
از پسر نوح (علیه السلام) عبرت بگیریم؛ او که فرزند پیامبر بود، سراغ
غیرخدا رفت! گفت: قال ساوی الی جبل یعصمنی من الماء ﴿قالَ سَآوِی إِلى جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْماءِ﴾؛5
کوه مرا نجات میدهد و مرا حفظ میکند. آیا او را نجات داد؟ بنابراین، باید
از کسانی که دنبال غیرخدا رفتهاند، عبرت بگیریم و از کسانی که به خاطر
خدا خدمت کردهاند، الهام بگیریم؛ برای مثال، سرانجامِ ریاکاران چه شد و
کسانی که نیتهای پاک داشتند، چه سرانجامی پیدا کردند؟!
اهمیت تکبیرةالاحرام
اهمیت تکبیرةالاحرام
«تکبیر»
بهمعنای «الله اکبر» گفتن است. «احرام» نیز بهمعنای حرمت و احترام است؛
مانند لباس احرام. از هر راهی که بخواهید وارد مکه شوید، ایستگاههایی به
نام «میقات» وجود دارد. در آنجا لباسهایمان را درمیآوریم و لباس دیگری
به نام «لباس احرام» میپوشیم؛ یعنی لباسی که احترام دارد؛ آنگاه با گفتن:
«لبیک، اللهم لبیک» وارد حرم خدا میشویم. وقتی واردِ آن فضا شدیم،
کارهایی مثل: در آینه نگاه کردن، زینت کردن، کشتن حیوان، صید کردن حیوان،
کشمکش، جر و بحث و... بر ما ممنوع میشود. نماز هم همینگونه است؛ تا قبل
از «الله اکبر» میتوانستیم هر کاری انجام دهیم، اما بعد از گفتن تکبیرة
الاحرام، اموری بر ما حرام میشود. بنابراین، «الله اکبر» تکبیرةالاحرام با
بقیه «الله اکبر»هایی که پیش از رکوع و بعد از رکوع میگوییم، فرق دارد.
تکبیرةالاحرام یعنی «الله اکبر»ی که با گفتنش ما وارد حرم خدا میشویم. بعد
از آن، رو برگرداندن به سمت چپ و راست ممنوع است، حرف زدن ممنوع است،
خندیدن ممنوع است، گریستن ممنوع است، غذا خوردن ممنوع است و... در حرم
خدا فقط باید با پروردگارمان حرف بزنیم. معنای «الله اکبر» هم این است که:
خداوند بزرگتر از همه معبودها، معشوقها، قدرتهاست. شایان ذکر است،
تکبیرةالاحرام رکن نماز است. پس نماز با بزرگی خدا و با تکبیر شروع میشود.
از امام کاظم (علیه السلام) روایت شده:
فاذا کبرت فاستصغر ما بین السموات العلى فَإِذَا
کَبَّرْتَ فَاسْتَصْغِرْ مَا بَیْنَ السَّمَاوَاتِ الْعُلَى؛1 هنگامی که
تکبیر میگویی، باید تمام چیزهایی را که بین زمین و آسمان است، حقیر بشماری
[و فقط خدا در نزد تو بزرگ باشد].
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در وصف پرهیزگاران
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در وصف پرهیزگاران میفرماید:
عظم الخالق فی انفسهم فصغر ما دونه فی اعینهم عَظُمَ
الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ وَ صَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِم؛2
خدا در چشم آنها بزرگ است و قدرتهای دیگر در دلِ آنها جایگاهی ندارند.
در حقیقت، چون خدا را بسیار بزرگ میدانند، موجودات دیگر را ناچیز و حقیر میبینند.
«الله اکبر» در نماز
ذکر
«الله اکبر» یکی از ذکرهایی است که بسیار در نماز گفته میشود؛ برای مثال،
مستحب است پیش از رکوع، پس از رکوع، پیش از سجده، پس از سجده، هنگامی که
مینشینیم و میایستیم، این ذکر را بگوییم. همچنین بعد از نماز 34 بار
«الله اکبر» میگوییم و در تسبیحات اربعه نیز این ذکر وجود دارد. «الله
اکبر» از شعائر اسلام است.
امام حسین (علیه السلام) بر دوش پیامبر (صلی الله و علیه و آله)
امام
حسین (علیه السلام) دیر به سخن آمدند. حضرت فاطمه (علیها سلام) دلواپس
بودند. روزی که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله و علیه و آله) به نماز عید
میرفتند، این طفل را روی دوش خود سوار کردند. پیغمبر (صلی الله و علیه و
آله) نوههایش را بسیار به مسجد میبرد و یا اگر به مسجد میآمدند، بسیار
آنها را تشویق میکردند؛ حتی گاهی در سجده روی کمر پیامبر (صلی الله و
علیه و آله) بازی میکردند و پیغمبر سجدههایشان را طول میدادند تا
بچهها بازی کنند. گفتنی است، یهودیای با دیدن این منظره، مسلمان شد.
پیامبر نوهاش (امام حسین (علیه السلام) ) را روی کتف خودش سوار و به سمت
مصلا حرکت کرد. نمازگزارانی که میخواستند نماز عید بخوانند، تکبیر
میگفتند. جالب اینجاست که زبان امام حسین (علیه السلام) به «الله اکبر»
باز شد؛3 یعنی اولین کلمهای که به زبانشان جاری شده «الله اکبر» است و
آخرین کلمهای که آن حضرت در گودال قتلگاه بر زبان جاری کرد و روح پاکش به
آسمانها پر کشید، این بود: «پروردگارا! راضیم به رضای تو».
حکم فقهیِ تکبیرةالاحرام تکبیرةالاحرام را باید به زبان عربیِ صحیح بگوییم. نمازی که عاشقانه و با اخلاص میخوانیم، باید قرائت صحیحی نیز داشته باشد.