طهارت
طهارت امام خمینی (ره) فرمود: نماز
معجونی الهی است که سعادتِ فرد و جامعه را در دنیا و آخرت تضمین میکند؛
نماز، کارخانۀ انسان سازی است.1 هدف درسهای پیشرو این است که از وضو تا
تعقیبات نماز را بررسی کنیم.
اولین پلۀ نماز «طهارت» است. در فقه اسلام،
به وضو، غسل و تیمم، طهارت گفته میشود. چون میخواهیم به دیدار
پروردگارمان برویم، بدن، لباس، مکان، فکر، روحم و دلمان باید طاهر و
پاکیزه باشد.
اهمیت وضو و فلسفۀ آن پیامبر گرامی
اسلام (صلی الله و علیه و آله) فرمودند: کلید بهشت، نماز و کلید نماز، وضو
است.2 گاهی دربارۀ وضو کمکاری میکنیم. در آموزشهای نماز در بخش وضو
باید تأمل بیشتری داشته باشیم. ایستگاه وضو، ایستگاه مهمی است. باید فکر
کنیم: فلسفۀ وضو چیست؟ چه وضویی از ما خواستهاند؟ چه آدابی در وضو به کار
رفته است؟ ما در مدارس نباید به شستن دست و صورت اکتفا کنیم، بلکه باید به
گونهای دربارۀ وضو سخن بگوییم تا فکرها درگیر شود.
سخن امام حسن (علیه السلام) دربارۀ وضو از
امام حسن مجتبی (علیه السلام) پرسیدند: چرا ما نمیتوانیم در نماز حضور
قلب داشته باشیم؟ ایشان فرمودند: این مسئله به وضو برمیگردد؛ با آرامش از
ایستگاه وضو به سمت نماز بیایید، آب را اسراف نکنید و توجه کنید که
میخواهید چه کاری انجام میدهید؟ به دیدن چه کسی میخواهید بروید؟ با چه
کسی میخواهید ملاقات کنید؟ از امام باقر (علیه السلام) روایت شده: «لا
صلاة الا بطهور»؛3 نمازِ بدونِ طهارت وجود ندارد.
فلسفۀ وضو از دیدگاه امام رضا (علیه السلام) امام
رضا (علیه السلام) دربارۀ فلسفۀ وضو فرمودند: لان یکون العبد طاهرا «لِأَنْ یَکُونَ الْعَبْدُ
طَاهِراً»؛ علت اینکه نمازگزار باید وضو داشته باشد این است که بنده باید
پاکیزه باشد. اذا قام بین یدى الجبار و عند مناجاته «إِذَا قَامَ بَیْنَ یَدَیِ الْجَبَّارِ عِنْدَ
مُنَاجَاتِهِ»؛ وقتی میخواهد در پیشگاه خدا مناجات کند، باید طاهر و
پاکیزه باشد. نقیاً من الادناس و النجاسة «نَقِیّاً مِنَ الْأَدْنَاسِ وَ النَّجَاسَة»؛ از آلودگیها،
پلیدیها و نجاسات باید پاک باشد. مع ما فیه من ذهاب الکسل ، و طرد النعاس «مَع ما فیهِ مِن ذَهابِ الکَسَلِ و
طَردِ النُّعاسِ»؛ یک علتِ دیگر وضو این است که تماس آب ـ به خصوص اگر
خنک باشد ـ با پوست صورت، دلمُردگی، افسردگی، کسالت و خواب آلودگی را از
بین میبرد و به جایش شادابی و نشاط میآورد. و تزکیه الفواد للقیام بین یدى الجبار «وَتَزْکِیَةِ الْفُؤَادِ
لِلْقِیَامِ بَیْنَ یَدَیِ الْجَبَّارِ»؛4 وضو، دل را نیز پاکیزه و آماده
میکند؛ بنابراین وضو، هم ظاهر و هم باطن انسان را برای دیدار با پروردگار
آماده میکند. همچنین روایات بسیاری به ما توصیه کردند که: در همه حال وضو
داشته باشید؛ حتی هنگامی که میخواهید بخوابید و یا غذا بخورید.
ناراحتی شیطان از وضو گرفتن
ناراحتی شیطان از وضو گرفتندر روایات
آمده: که روزی پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) شیطان را که بسیار
عصبانی بود، در خیابان دید. از او پرسید: چه شده؟ گفت: عصبانی هستم.
پیامبر (صلی الله و علیه و آله) پرسید: از چه کسی؟ گفت: از شانزده گروه
عصبانی هستم؛ اولین گروه خود شما هستید ... و کسانی که دوست دارند همیشه
باوضو باشند.
از این روایت بهدست میآید که شیطان، طرفدار آلودگی،
گناه و پلیدی است، و کسی که وضو میگیرد، احساسی به او دست میدهد که میل
ندارد به سمتِ آلودگی گرایش پیدا کند.
هنگام خواب باوضو باشیدبا
وضو بخوابیم، چرا که در خواب هم، یا از سوی شیطانها و یا از سوی فرشتهها
پیام ارسال میشود؛ مانند کسی که از خواب بیدار میشود و موبایلش را نگاه
میکند که هفت یا هشت پیامک برای او رسیده است. اگر میخواهیم خواب خوب و
آرامی داشته باشیم و شیطانها با ما تماس نگیرند، باید با وضو بخوابیم،
باید قبل از خواب قرآن بخوانیدم؛
ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین ﴿إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التّوابین و
یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ﴾؛1 (خداوند، توبهکنندگان و باوضوها و پاکیزهها
را دوست دارد.)
در آب وضو اسراف نشود
در آب وضو نباید اسراف شود. پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) فرمود:
اﻟﻮﺿﻮء ﺑﻤﺪ و اﻟﻐﺴﻞ ﺑﺼﺎع و ﺳﯿﺄﺗﯽ. أﻗﻮام ﺑﻌﺪی ﯾﺴﺘﻘﻠﻮن ذﻟﮏ اوﻟﺌﮏ ﻋﻠﯽ. ﺧﻼف ﺳﻨﺘﯽ و اﻵﺧﺬ ﻋﻠﯽ ﺳﻨﺘﯽ الْوُضُوءُ
بمُدٌّ و الْغُسْلُ بصَاعٌ سَیَأْتِی أَقْوَامٌ بَعْدِی یَسْتَقِلُّونَ
ذَلِکَ أُولَئِکَ عَلَى خِلَافِ سُنَّتِی؛2 آب وضو باید به اندازۀ 10 سیر
(750گرم) باید باشد. (اگر به لیتر بگوییم، باید دوسوم لیتر باشد. آب غسل
هم باید در حد سه لیتر باشد.) در آینده مسلمانانی خواهند آمد که میگویند:
این اندازه آب برای وضو یا غسل کم است. آنها مخالف سنت من هستند.
وضوی شادابی داشته باشیم، اما در آب اسراف نکنیم.
آداب وضو
آداب وضوامیرالمؤمنین (علیه السلام)
پسری به نام «محمد حنفیه» داشت. چون مادرش «حنفیه» نام دارد، او را به نام
مادرش صدا میزنند. دوازده ـ سیزده سالش بود. حضرت امیر (علیه السلام)
روزی دست او را گرفت و کنار آب آورد. فرمود: عزیزم! این طوری وضو بگیر: 1
مرحلۀ اول: شکرگزاری از نعمت آب همین
که نگاهت به آب افتاد، از نعمت آب تشکر کن، چرا که آب نعمتِ گرانبهایی
است و اگر نباشد و یا کم شود، زندگیِ انسانها مختل میگردد.
مرحلۀ دوم: شستن دستها پیش از وضو و خواندن دعاپسرم!
پیش از اینکه وضو بگیری، دستهایت را تا مچ بشور و بگو:
بسم الله و بالله اللهمّ اجعلنی من التّوابین و اجعلنی من المتطهّرین «بِسْمِ اللهِ وَ
بِاللهِ اللّهُمَّ اجْعَلْنی مِنَ التَّوّابینَ وَ اجْعَلْنی مِنَ
المُتَطَهِّرینَ؛ خدایا، مرا از پاکیزهها و توبهکنندهها قرار بده!»
مرحلۀ سوم: شستن صورت و خواندن دعاپسرم!
هنگامی که صورتت را برای وضو میشویی، بگو: خدایا، مرا از روسفیدانِ در
قیامت قرار بده و از روسیاهان قرار نده!
اللهم بیض وجهی یوم تسود فیه الوجوه و لا تسود وجهی یوم تبیض فیه الوجوه (اللّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهی یَوْمَ
تَسْوَدُّ فیهِ الْوُجوهُ وَ لا تُسَوِّدْ وَجْهِی یَوْمَ تَبْیَضُّ فیهِ
الْوُجوهُ)؛ در هر وضو یاد قیامت کردن، اثرات بسیاری دارد. در قیامت
انسانها دو دستهاند.
وجوه یومئذ مسفره . ضاحکه مستبشره . و وجوه یومئذ علیها غبره. ترهقها قتره. اولئک هم الکفره الفجره ﴿وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ * ضَاحِکَةٌ
مُّسْتَبْشِرَةٌ * وَ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ * تَرْهَقُهَا
قَتَرَةٌ * أُولَئِکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ﴾؛ بعضیها صورتهایشان
سفید و درخشان و خندان و شاداب است. و بعضی صورتها سیاه و ناراحت است.
مرحلۀ چهارم: شستنِ دست راست و خواندن دعاپسرم!
وقتی دست راستت را می شویی ، بگو: خدایا، کارنامۀ عملم در قیامت را به دست
راستم بده!
اللهم اعطنی کتابی بیمینی و الخلد فی الجنان بیساری و حاسبنی حسابا یسیرا «اللّهُمَّ اعْطِنى کِتابی بِیَمینی و الْخُلْدَ فی الْجِنانِ
بِیَساری وَ حاسِبْنی حِساباً یَسیراً»
مرحلۀ پنجم: شستنِ دست چپ و خواندن دعاپسرم!
هنگامی که دست چپت را میشویی، بگو: خدایا، کارنامۀ عملم را به دست چپم
نده!
اللهم لا تعطنی کتابی بشمالی و لا من وراء ظهری و لا تجعلها مغلولة الی عنقی و اعوذ بک من مقطعات النیران «اللّهُمَّ لا تُعْطِنی کِتابی بِشِمالی وَ لا مِنْ وَراءِ ظَهْری وَ
لا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً الى عُنُقی وَ اعُوذُ بِکَ مِنْ مُقَطَّعاتِ
النّیرانِ»، قرآن میگوید: روز قیامت آنهایی که عملکرد قابل قبولی دارند،
فرشتهها از جلو میآیند و کارنامههایشان را به دست راستشان میدهند و
آنهایی که عملکرد ضعیفی دارند مردود هستند و فرشتهها از عقب، یعنی
توهین آمیز، میآیند و کارنامههایشان را در دست چپشان میگذارند. قرآن
کریم میفرماید:
﴿فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ *
فَیَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَه * فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَّاضِیَةٍ *
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ * قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ * کُلُوا وَ اشْرَبُوا
هَنِیئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخالِیَةِ * وَ أَمَّا مَنْ
أُوتِیَ کِتابَهُ بِشِمالِه * فَیَقُولُ یا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ
کِتابِیَه * یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ * خُذُوهُ فَغُلُّوهُ،
ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوه﴾ 2؛ کسی که کارنامهاش دست راستش است، میگوید:
ای اهل محشر بیایید کارنامۀ من را بخوانید، در رضایتمندی و شادمانی به
سر میبرد، بر بلندای بهشت مستقر میشود، میوهها آماده و آویزان گفته
میشود: بفرمایید میل کنید، این مزد کاری است که در دنیا وقت داشتید و
انجام دادید، اما کسی که کارنامه اش دستِ چپش است، میگوید: کاش این مایه
بدبختی را نمیدادند دست من؛ دستگیرش کنید، دستبند به دستش بزنید، بندازیدش
در جهنم.
مرحلۀ ششم: کشیدن مسح سر و خواندن دعا
پسرم! وقتی سرت را مسح میکشی، بگو: خدایا، سرتاپا مرا غرق در رحمتت کن!
اللهم غشنی برحمتک و برکاتک و عفوک «اللّهُمَّ غَشِّنی بِرَحْمَتِکَ وَ بَرَکاتِکَ و عَفْوِکَ»
مرحلۀ هفتم: کشیدن مسح پا و خواندن دعا و
وقتی پاها را مسح میکشی، بگو: خدایا، قدمهایم را در پل صراط نلرزان!
اللهم ثبت قدمی علی الصراط یوم تزل فیه الاقدام و اجعل سعیی فیما یرضیک عنی یا ذا الجلال و الاکرام
«اللّهُمَّ ثَبِّتْنی عَلَى الصِّراطِ یَوْمَ تَزِلُّ فیهِ الْاقْدامُ وَ
اجْعَلْ سَعْیی فی ما یُرْضیکَ عَنّی یا ذا الْجَلالِ وَ اْلإِکْرامِ»
روی
جهنم پل باریکی است که هر کس بتواند از آن پل رد شود به بهشت وارد میشود؛
موقف سختی است. اگر در هر وضو این احساس به او دست بدهد، تأثیر بسیاری بر
زندگی انسان میگذارد؛ از همین روست که روایت شده: وضو، کلید نماز، و نماز
کلید بهشت است.
موارد تیممبعضی از وقتها نمیتوانیم وضو گرفته و یا غسل کنیم؛ برای مثال، آب نیست یا وقت نیست و یا آب ضرر دارد. در این صورت باید تیمم کنیم.
دربارۀ جزئیات مسئله «تیمم» به رسالههای عملی مراجع، رجوع کنید.
وقت نماز، لباس نمازگزار و مکان نمازگزار
قسم به «وقت»
علامۀ طباطبائی (ره)
میفرماید: خداوند در قرآن به چیزهایی قسم خورده است تا به ما بفهماند این
ها مهم هستند. بیشترین قسمهای خدا در قرآن به «وقت» است. معلوم میشود
گران ترین گوهر در این عالم، وقت است. خداوند در قرآن به اجزای وقت: صبح،
چاشت، ظهر، عصر، روز و سَحَر قسم خورده است؛ برای مثال: «وَ اللَّیْلِ» و
«وَ الضُّحَى». همین گوهری که ما به رایگان از دست میدهیم. در روایت آمده:
هر روز صبح، فرشتهای نزد ما میآید و میگوید: امروز یک روز تازه است؛
مواظب باش آن را بیهوده از دست ندهی.
وقت نماز
نماز
به گونه ای طراحی شده است که با وقت آمیخته است. قرآن میفرماید: ان الصلاه کانت علی المومنین کتابا موقوتا ﴿إِنَّ
الصَّلاَةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا﴾؛1 (نماز
بر مؤمنان در وقت های معین واجب گشته است)
روایت شده: الدنیا ساعه فاجعلها طاعه «الدُّنْیَا سَاعَةٌ فَاجْعَلْهَا طَاعَة»؛2 (دنیا ساعتی بیش نیست؛ آن را در مسیر طاعت خدا به کار ببرد).
نمازِ
پیش از وقت باطل است؛ اولِ وقت بهترین است و با تأخیر، ثوابش کم میشود؛
البته پیش از وقت نماز خواندن، گناه دارد؛ هر چند ما در نماز یا شکر خدا را
میگوییم یا خدا را ستایش میکنیم و یا از خدا چیزی میخواهیم؛ از همینجا
به دست می آید که پدیدۀ وقت، اهمیّت فراوانی دارد.
پیام اوقات نماز
پیام اول:
«وقت» برای نمازگزار، دست کم دو پیام دارد؛ پیام اولش برنامه ریزی است.
مسلمانها! بینظم و بیانضباط نباشید و برای همۀ نیازهایتان برنامهریزی
کنید.
سفارش امام هفتم (علیه السلام) به تقسیم اوقات زندگی
امام کاظم (علیه السلام) فرمودند:
وقتِ
خودتان را به چهار بخش تقسیم کنید: قسمتی برای خدا، قسمتی برای کار، قسمتی
برای دید و بازدید و رفت وآمد با افراد مطمئن و قسمتی هم برای تفریحات
حلال و سالم.3
پیام مهّم وقت نماز، برنامه ریزی است. یهودیها و مسیحیها در طی این هزار و چند صد سال، فهمیدند مسلمانها برنامه دارند.
علل پیشرفت علم نجوم در بین مسلمانان:
چرا
علم نجوم در بین مسلمانها پیشرفتِ پرشتابی داشت؟ به جهت دو مسئلۀ فقهی؛
یکی وقت نماز و دیگری قبلۀ نماز که در علم نجوم کاربرد دارد.
از آنجا که وقت برای مسلمانها مهم بود، شبانه روز را به چند ساعت و دقیقه تقسیم کردند.
پیام دوم:
پیام دوم وقت نماز، مسئلۀ توجه به آیات الهی است. «وقت» با آیات الهی ای
چون: خورشید، ماه، روز، شب، طلوع و غروب ترکیب شده است. متأسفانه از وقتی
که رادیو و تلویزیون درکانون توجه قرار گرفتند، برخی از نمازگزاران
کمتر توجهی به زیباییهای آیات الهی دارند. اسلام خواسته هر روز چند بار
مردم به طبیعت، آسمان، خورشید و به طلوع و غروب نگاه کنند.
وقت نماز
وقت نماز صبح آغاز وقتِ نماز صبح فجرِ
صادق است. «فجر» یعنی سپیده و «صادق» یعنی راستگو. معنایش این است که سپیدۀ
کاذبی نیز وجود دارد. حدود بیست دقیقه پیش از اذان صبح، روشنایی عمودی در
سمتِ مشرق پدیدار میشود. آن هم خیلی زیباست، ولی هنوز وقتِ نماز صبح
نرسیده است. شب زنده داران در آن وقت نماز شب میخوانند. بعد از سپیدۀ
کاذب، سپیدی افقی، پهنۀ افق را پر میکند. اصلاً تماشا نمیکنیم، چون همۀ
ما در آن هنگام خواب هستیم. اسلام میگوید: از خواب برخیزید و این
شگفتیهای هستی را نظاره کنید و ببینید این ستارهها و سیارهها با چه نظمی
حرکت میکنند. دربارۀ این موضوعات تفکر و تأمل کنید که: سازنده کیست؟ طراح
کیست؟ نقاش کیست؟ ما در این میان چه کاره هستیم؟
وقت نماز ظهروقتِ
نماز ظهر، تمام شدن سایۀ خورشید است. در مناطقی مثل منطقهای که ما هستیم،
سایۀ شاخص به کمترین حدش میرسد، ولی هیچگاه تمام نمیشود. بچههای ما
باید این پدیده را ببینند. از طرف خورشید نوری بر شاخص میتابد و در این
طرفِ شاخص، سایه ایجاد میشود که اوایل صبح سایه طولانی است. سپس به تدریج
کم میشود و به کمترین حدش میرسد؛ آنگاه سایه طرف دیگر شاخص میرود. در
این هنگام، وقت نماز ظهر رسیده است. نگاه کنید چه نظم و دقّتی در حرکت
زمین و خوشید برقرار است.
اکنون دانشمندان پیشگویی میکنند که نود سال
دیگر ـ مثلاً ـ در چه روز و در چه دقیقه و در چه ثانیهای سال تحویل خواهد
بود. این نظم، حاکم بر هستی است. نمازگزار باید به غروب آفتاب، مغرب، نصف
شب و... توجه کند.
اهمیت وقت نماز و هلال ماه نزد معصومان (علیهم السلام)
امامانِ
ما به وقت نماز، خیلی حساس بودند. مردمِ ما فقط به هلال ماه رمضان حساس
هستند، اما ائمه (علیهم السلام) به هلال هر دوازده ماهِ سال، حساس بودند.
ایشان حتی دعاهای فراوانی را در این زمینه به ما آموزش دادند. برای مثال،
ایشان دعاهایی دربارۀ دیدن هلال ما، انشا فرمودند و ما را به خواندن آن
سفارش کردند.
نماز آیات یکی از نمازهایی که واجب
است، نمازِ آیات است. ماه، خورشید، باد، رگبار و طوفان و... آیات خدا
هستند؛ البته در زمان جاهلیت مردم فکر می پنداشتند اینها خدایان هستند.
وقتی حوادثی مثل کسوف و خسوف پیش بیاید، وضو بگیرید و در پیشگاه آفریدگار
ماه و خورشید، نه در پیشگاه خود خورشید، به نماز بایستید.
مکان نمازگزار
مکان نمازگزاریکی دیگر از مقدمات نماز،
توجه به مکان است. مکان نمازگزار باید دارای شرایطی باشد. مهمترین شرط
مکان نمازگزار این است که مباح باشد؛ یعنی غصبی نباشد؛ به عبارت دیگر، حقوق
مردم و نارضایتی مردم در آن نباشد. مکان اقامۀ نماز نباید شیبدار باشد،
نباید پستی و بلندی داشته باشد، نباید سقفش کوتاه باشد، سقفش باید به
اندازهای باشد که نمازگزار بتواند بایستد و آرام باشد. نباید روی تشکی
باشد که ابرش زیاد است و نمازگزار نمیتواند روی آن قرار بگیرد و یا در
قطار، هواپیما، ماشین و... (مگر در اوقات استثنایی) نمیتوان نماز خواند،
چون یکی از ارکان نماز، نیّت و تمرکز است و اینها چون تمرکز را از بین
میبرد، وهم چنین در حال حرکت قطار یا هواپیما جهت قبله را تغییر می دهد و
باید رو به قبله نماز بگذاریم و در حال خواندن نماز واجب، حرکت نکنیم.
لباس نمازگزارلباسِ
نماز نباید غصبی باشد؛ حتی اگر نخ دکمۀ نمازگزار غصبی باشد، نماز او باطل
است. کسی که به حقوق مردم توجه ندارد، کسی که غش در معامله میکند، کسی که
در معامله دروغ میگوید و کسی که میداند معاملهاش از نظر شرعی غلط است و
در آن پول تصرف میکند، چگونه نماز قابل قبول باشد؟! لباس نمازگزار باید
پاک و تمیز بوده و تا جایی که امکان دارد، رنگ آن سفید باشد. دکمههایش
بسته و مرتب باشد. اینها از آداب نماز است.
سفارش به لباسی مخصوص امامان
(علیهم السلام) میفرمودند: سعی کنید لباس مخصوصی برای نماز داشته باشید و
وصیت کنید آن را جزء کفنتان قرار بدهند.1 در آن دنیا، لباس نمازگزار به
کارتان میآید. امروزه بانوان و دخترانِ کشورمان چادر نماز دارند؛ اما
پسران و مردان لباس مخصوص نماز ندارند. خوشا به حال کسی که پیراهن و لباسی
را برای این امر طراحی میکند. مدل سازان لباس میتوانند به این کار
مبادرت کنند و هر کس از آن لباس استفاده کند، آنها در ثوابش شریک هستند.
اینها از رهنمودهای امامان ماست. بهتر است رنگ این لباسِ خاص سفید و دوختِ
آن جذاب و دلپسند باشد. انسان سازی نماز، در همین جا جلوه گر می شود.